تحولات معنایی «شفابخشی قرآن» رویکردی فرارشتهای میان تفسیر، طب و تاریخ
در عصر حاضر پژوهشهای بیشینهای درباره پیوند مفاهیم قرآن کریم با دیگر علوم انجامشده است. این مهم حکایت از جایگاه و ضرورت این نوع تحقیقات در راستای پاسخ به نیازهای نوین دارد. مطالعات میانرشتهای قرآن با حوزه سلامت بهطور عام نیز مطمح نظر پژوهشگران هر دو رشته بوده است. مفهوم شفاء یکی از محوریترین مفاهیمی است که هم در قرآن کریم و هم در علم طب مورد بحث و بررسی قرارگرفته است. انگاره «شفابخشی قرآن» را میتوان هم در عصر حاضر و هم در متون تفسیری متقدم پی گرفت. کاربردهای شفاء در این صحیفه الهی از ارتباط تنگاتنگ آن با مقوله سلامت انسان خبر میدهد. این واژه که در شش آیه شریفه در دو قالب اسمی و فعلی بهکار رفته، برداشتهای گونهگونی را از مفهوم شفابخشی بهدست داده است؛ به نحوی که مفسران مسلمان از سدههای نخستین تا به امروز با ارائه متنوع آراء تفسیری، معانی متفاوتی را در گذر زمان درباره آن ابراز کردهاند. در جستار پیشرو برآنیم مبتنی بر روش تاریخی، تحولات معنایی این واژه را نزد مفسران با رویکردی میانرشتهای بهویژه با نظرداشت به گفتمانهای علم پزشکی مورد مطالعه قرار دهیم و روابط بینامتنی این دو حوزه علمی را نمایان سازیم. یافتههای این بررسی اجمالا نشانگر توسعه معنایی شفاء در سنت تفسیری است که آن را از پاکسازی روح از کفر، شرک و نفاق (ناظر به امور غیرجسمی) تا برابرانگاری با دواء و افاده معنای درمان و نابودی بیماری (ناظر به امور معنوی و جسمی) پیشبرده است. سرآخر این مقاله میتواند هم از جهت روش، مسیر تازهای را در پژوهشهای قرآنی فرا روی قرار دهد و هم از جهت موضوع، خلأهای پژوهشهای پیشین را پر کند. كلمات كليدی: قرآن کریم، شفاء، سنت تفسیری، رویکرد تاریخی، گفتمان پزشکی، سلامت، رویکرد فرارشتهای.