چرا قرآن معجزه است
چکیده
اگر معجزه بودن قرآن ثابت شود، بخش زیادی از مسیر معرفت اصیل وناب وزلال وحیانی، پیموده شده و در میدان رقابت ایده ها وتفکرات مدعی هدایت ونجات؛ برگ برنده بزرگی در اختیار تفکر اسلامی قرار می گیرد وبرای انسانهای دارای انصاف وتقوای پذیرش دریچه معرفتی نجات بخش وبا اطمینانی گشوده خواهد شد. این نوشته برآن است که با توجه به مسأله تحدی وهماورد طلبی قرآن ازیک سو و جمع شواهد وقرائن مختلف به مثابه روشی معقول ومنطقی، از سوی دیگر می توان بدین مهم دست یافت ودر هر دو مورد مباحث ومصادیق ومواردی را ارائه نموده. تحدی به فصاحت وبلاغت، به مثابه روشی متداول در عصر نزول ونیز محتواها که احساس قدسی ومعنوی آدمی را بر می انگیزد وبا زدودن غفلت وغرور، فطرت و روح الهی انسان را متجلی می کند. از دیگر سو ورود قرآن به مباحث علمی، عرفانی، تاریخی و... در کنار امی ودرس ناخوانده بودن پیامبر ص و در آن غوغای حاکمیت جهل وخرافات، نداشتن حتی یک مورد، نظری ضد علم ودانش وعقل که هر انسان جویای حق و واقع را متقاعد می نماید.
مقدمه
پیروان تمام ادیان ومذاهب که به لحاظ آماری اکثر قریب به اتفاق انسانها هستند در یک نکته متفق اند وآن ارتباط زمین و آسمان، خلق و خالق وطبیعت وماوراء طبیعت است . خداوند پیامها و تکالیفی را در راستای نجات وسعادت انسان، توسط فرشتگان برپیامبران و از طریق آنان به سایر انسانها رسانده است. تصور این که تنها انسانهای معاصر انبیاء دارای تکالیف ومسؤلیت بوده اند ونسلهای بعدی بشر فاقد تکلیف شرعی اند و اوامر ونواهی الهی فقط ناظر به مخاطبان مستقیم ومشافهان به همان خطابات بوده است،تصوری غلط ونا درست است که دردانش اصول فقه به عنوان بحثی مقدمی به آن پرداخته می شود. انسان ها در گستره تاریخ، در داشتن تکلیف ومسؤلیت، با انسانهای معاصر پیامبران، شریک و یکسان اند. هرچند کم وکیف تکالیف به حسب مصالح ومفاسد به تفاوت شریعت ها،متفاوت بوده است " لکل جعلنا منکم شرعة ومنهاجا. مائده-48" از سوی دیگر مردم به حکم عقل وفطرت انسانی خود در برابر ادعاهای پیام آوری و واسطه گری پیامبران از آنان دلیل می خواسته اند پیامبران هم روی سه مطلب برای قانع کردن مردم تکیه می کرده اند. 1- انطباق آموزه ها، پیامها وتعالیم خود با عقل وفطرت ودرک و دریافت های اولیه، زلال وناب انسانی. مثلا فطرت یگانه پرستی ویکتا گرایی: فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها. روم-30 ...وما لی لا اعبد الذی فطرنی والیه ترجعون ءأتخذ من دونه آلهة ...انی اذا لفی ضلال مبین. یس-22 . ءأرباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار یوسف-49. ضرب الله مثلا رجلا فیه شرکاء متشاکسون. و رجلا سلما لرجل هل یستویان مثلا... الزمر- 29. ایمان دوستی وتنفر از ناسپاسی وکفر : ... ولکن الله حبب الیکم الایمان وزینه فی قلوبکم و کره الیکم الکفر والفسوق والعصیان اؤلئک هم الراشدون . حجرات-7 و... 2- نخواستن اجر وپاداش مادی ودنیوی از مردم. وما اسألکم علیه من اجر ان اجری الاعلی رب العالمین. بقره 109و 127 و 145و164و180. ان اجری الا علی الله. یونس 10وهود 29و51. وجاء من اقصا المدینة رجل یسعی قال یا قوم اتبعوا المرسلین اتبعوا من لا یسألکم اجرا وهم مهتدون . یس 20. وقال رجل مؤمن من آل فرعون یکتم ایمانه أتقتلون رجلا ان یقول ربی الله وقد جاءکم بالبینات من ربکم وان یک کاذبا فعلیه کذبه وان یک صادقا یصبکم بعض الذی یعدکم ان الله لا یهدی من هو مسرف کذاب. غافر، 28. بر اساس این آیات، پذیرش دعوت انبیاء به دنیای مخاطبانشان ضرر نمی زد آنان را نسبت به آسیب ها وضررهای یقینی یا احتمالی، آگاه می نمودند و از این طریق نفع وسود دنیا وآخرت را به آنها می دادند نه اینکه چیزی از آنها بگیرند. 3- نشان دادن معجزه یعنی عملی که از هیچ کس در آن زمان ساخته نباشد وهمه در برابرآن عاجز ونا توان باشند.
تقوای پذیرش
این سه عامل، انسانهای زیادی را متقاعدو قانع می نموده. البته انسانهایی را که به تعبیر قرآن تقوای پذیرش داشته اند ( ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین) زیرا تا مرحله ای از تقوا در وجود انسان نباشد، از هدایتهای انبیاء وکتب آسمانی بهره مند نخواهد شد. این مرحله از تقوا که شرط لازم هدایت است همان تسلیم بودن در برابر حق است و پذیرش آنچه مطابق عقل وفطرت باشد. به تعبیری که در تفسیر المیزان ذیل این آیه آمده: ...ثم إن الهداية الثانية لما كانت بالقرآن فالهداية الأولى قبل القرآن و بسبب سلامة الفطرة... الميزان في تفسير القرآن، ج1، ص: 45 کسانی مورد هدایت الهی قرار می گیرند که در خودشان قابلیت لازم را ایجاد کرده باشند این حقیقت مهم واساسی که همان داشتن تقوای پذیرش باشد به قول علامه طباطبائی در آیات متعددی تأکید شده: و من الدليل على أن هذه الهداية الثانية من الله سبحانه فرع الأولى، آيات كثيرة كقوله تعالى: «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ»: إبراهيم- 27. و قوله تعالى: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ»: الحديد- 28. و قوله تعالى: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ»: محمد ص- 7. و قوله تعالى: وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»: الصف- 7. و قوله تعالى: «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ»: الصف- 5. إلى غير ذلك من الآيات همان
طبق تقسیم بندی تفسیر نمونه
افراد فاقد ايمان دو گروه اند: گروهى كه در جستجوى حق اند و اين مقدار از تقوا در دل آنها وجود دارد كه هر جا حق را ببينند پذيرا مىشوند گروه ديگر افراد لجوج و متعصب و هوا پرستى كه نه تنها در جستجوى حق نيستند بلكه هر جا آن را بيابند براى خاموشكردنش تلاش مىكنند مسلما قرآن و هر كتاب آسمانى ديگر تنها به حال گروه اول مفيد بوده و هست و گروه دوم از هدايت آنها بهرهاى نخواهند گرفت. زمين شورهزار هرگز سنبل بر نيارد، اگر چه هزاران مرتبه باران بر آن ببارد سرزمين وجود انسانى نيز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاك نشود، بذر هدايت را نمىپذيرد، و لذا خداوند مىفرمايد: قرآن هادى و راهنماى متقيان است. تفسير نمونه، ج1، ص: 69 یعنی علاوه بر" فاعليت فاعل" " قابليت قابل" نيز شرط است، هم در هدايت تكوينى و هم در هدايت تشريعى با این پیش درآمد، معجزه اگر نگوییم مهم ترین اما از مهم ترین عوامل متقاعد کننده انسانهای متعادل ومعمولی در برابر انبیاء بوده است.
اعجاز قرآن
می دانیم که معجزات انبیاء درزمانها ومکانهای خاصی صورت گرفته واز طریق اسناد تاریخی باید بدانها پی برد. در این میان تنها قرآن کریم است که مدعی اعجاز فرا زمانی وفرا مکانی است وهیچ کتاب آسمانی دیگری چنین ادعایی ندارد. اگراین ادعا ثابت شود امتیاز منحصر به فردی است که حقانیت اسلام وپیامبر را کاملا آشکار میکند. اما چگونه می توان این ادعا را ثابت کرد؟ به نظر می رسد دو راه برای رسیدن به این مقصد پیمودنی باشد یکی تحدی وهماورد طلبی خود قرآن ودیگری جمع آوری موارد ومصادیق و شواهد وقرآئن مختلف که همان وجوه وجنبه های اعجاز قرآن از جمله اعجازعلمی است. البته این وجوه مختلف اعجاز هر کدام طریق مستقلی برای اثبات اعجاز قرآن به حساب می آید اما با نگاه محتاطانه، مجموعه آنها در کنار هم، راهی برای حصول اطمینان عقلی ویقین وباور قلبی، محسوب شده:
۱-تحدی
قرآن در چندین مرحله وگاهی با ادبیاتی تحریک آمیزهمآورد طلبی نموده
در یک مرحله آوردن کتابی مانند قرآن را مطرح می کند. قل لئن اجتمعت الانس والجن علی ان یأتوا بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا.اسراء -88. در مرحله دوم و نشان دادن ناتوانی وعجز بیشتر آنان ده سوره مانند سور قرآن طلب می کند. ام یقولون افتراه قل فأتوابعشر سور مثله مفتریات وادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین فالم یستجیبوا لکم فاعلموا انما انزل بعلم لله... هود- 14 . در مرحله سوم تنها یک سوره می خواهد تا نهایت ضعف وناتوانی آنان را آشکار نماید واتفاقا لحن این مرحله تند تر وتحریک آمیز تر هم هست. وان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتوا بسورة من مثله وادعوا شهدائکم من دون الله ان کنتم صادقین فان لم تفعلوا ولن تفعلوا فاتقوا النار التی وقودها الناس والحجارة اعدت للکافرین . بقرة- 23 ودر جایی دیگر .ام یقولون افتراه قل فأتوا بسورة مثله وادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین. یونس- 38 . ودر آخرین مرحله تعبیر سوره نیاورده وگفتاری نظیر قرآن را مطرح نموده. ام یقولون تقوله بل لا یؤمنون فلیأتوا بحدیث مثله ان کانوا صادقین. طور-24.
به تعبیر المیزان واژه حدیث در این آیه، شامل مراحل سه گانه پیشین یعنی یک سوره، ده سوره و قرآن کامل می شود: و أما قوله «فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ» فكأنه تحد بما يعم التحديات الثلاثة السابقة فإن الحديث يعم السورة و العشر سور و القرآن كله... الميزان في تفسير القرآن، ج10، ص: 169
هر چند ظاهر آیه شریفه مطابق است با آنچه تفسیر مجمع البیان در مورداین آیه می آورد که مثله یعنی مثل القرآن: « أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ» أي افتعل القرآن و تكذبه من تلقاء نفسه و التقول تكلف القول و لا يقال ذلك إلا في الكذب «بَلْ لا يُؤْمِنُونَ» أي ليس الأمر كما زعموا بل ثبت أنه من عند الله و لكنهم لا يصدقون بذلك عنادا و حسدا و استكبارا ثم ألزمهم سبحانه الحجة تحداهم فقال «فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ» أي مثل القرآن و ما يقاربه في نظمه و فصاحته و حسن بيانه و براعته «إِنْ كانُوا صادِقِينَ» في أنه تقوله محمد ص فإذا لم يقدروا على الإتيان بمثله فليعلموا أن محمدا ص لم يتقوله من تلقاء نفسه بل هو من عند الله تعالى. مجمع البيان في تفسير القرآن، ج9، ص: 254 . تحدی وهماورد طلبی قرآن یا ناظر است به نظریه صرفه که غیر از متکلمان معتزلی واشعری اهل سنت مانند ابراهیم نظام(مقالات الاسلامیین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص271 و شرح المقاصد، تفتازانی، ج2، ص184) جاحظ ( الحیوان،ج4، ص89) ابواسحق نصیبی ( تمهید الاصول، شیخ طوسی، ص334) ابو اسحق اسفراینی ( شرح المواقف، جرجانی، ج8، ص249) ابن حزم اندلسی (الفصل، ابن حزم، ج3، ص28) ، بزرگانی از شیعه نیز، اعجاز قرآن را در صرفه دانسته اند از جمله شیخ مفید دانشمند بر جسته وصاحب نام وصاحب نظر شیعه که کلام شیعه در استواری خود، به او وامدار است ( اوایل المقالات، شیخ مفید،ص31) سید مرتضی علم الهدی عالم بزرگ و متکلم قدرتمند شیعه ( الذخیرة فی علم الکلام، سید مرتضی، ص378) ابو الصلاح حلبی دانشمند ومتکلم معروف شیعه ( تقریب المعارف، حلبی، ص106) ابن سنان خفاجی دانشمند ادیب وشاعر شیعه مذهب ( سرالفصاحة، ابن سنان خفاجی، ص89)و... تمامی این بزرگان اعجاز عمده واصلی قرآن در آیات تحدی را همان صرفه دانسته اند. متفکر بزرگ شیعه خواجه نصیر الدین طوسی در تجرید الاعتقاد چنین آورده: واعجاز القرآن قیل لفصاحته وقیل لاسلوبه وفصاحته وقیل للصرفه والکل محتمل (کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص357) وعلامه حلی نیز در شرح سخن محقق طوسی، نظر او را تأیید می نماید.
بنا بر این، این نظریه چنان که برخی القاء نموده ومی نمایند نظریه ای سخیف وبی ریشه نبوده ونیست وقابل توجه وبررسی است و شاید اگر نه تمام، دست کم بخشی از حقیقت را واجد باشد. اما منظور از صرفه این است که مردم نتوانسته ونمی توانند با قرآن معارضه کنند یا به خاطر این که خداوند از مردم سلب داعی می کند وآنها را از اندیشیدن در این باره منصرف می کند. این معنای از صرفه به نظام وابو اسحق اسفراینی نسبت داده شده ( شرح المواقف، جرجانی، ج8، ص 246) یا بدین جهت که خداوند علومی را که مردم برای معارضه با قرآن به آن احتیاج دارند از آنها سلب می کند وآنها را از آن علوم خالی می کند. این معنا از صرفه را سید مرتضی وابوالصلاح حلبی اختیار کرده اند ( الذخیره، سید مرتضی، ص380 ) و ( تقریب المعارف، ابو الصلاح حلبی، ص107 ) البته قائلان به صرفه ادله ای هم برای اثبات نظرشان آورده اند و کامل ترین آنها در کلمات سید مرتضی دیده می شود ( الذخیره، صص 379 و 381 و 385 و 401 و 402 ) ودر ضمن از شبهات و اشکالاتی که در مورد این نظریه گفته شده یا به ذهن می رسیده پاسخ داده. جهت مطالعه بیشتر در این زمینه، از جمله کتاب " بررسی نظریه صرفه در اعجاز قرآن " از آقای یعقوب جعفری منبع خوبی است. ویا مراد از تحدی قرآن، ناظر به نظریه صرفه نباشد بلکه مراد از تحدی هماورد طلبی متعارف برای پیامبر باشد واین که مخالفان ودگر اندیشان، با تمام وجود به میدان مبارزه می آیند واز تمام توان خود استفاده می کنند ولی به نتیجه نمی رسند ومثل ومانند قرآن را نمی توانند بیاورند. نه سلب داعی می شوند ونه سلب علوم مورد نیاز شان در این عرصه، اما نمی توانند.
این نظر را تعداد بیشتری از بزرگان عامه وخاصه تأیید می کنند و غالب مفسران وعالمان علوم قرآن از پیشینیان ومعاصران بر این نظراند ونظریه صرفه را صائب ودرست نمی دانند. مثل ونظیر قرآن که بدان تحدی شده، فصاحت وبلاغت ادبی ورعایت ظرائف ولطائف زبان عربی همراه با علو و استحکام معنا وبر کنار بودن از ضعف وکژی وسستی ومطالب موهون وضد عقل وضد علم وخلاف فطرت است. یعنی تمام وجوهی که برای اعجاز ذکر نموده اند را شامل می شود.
داوران این عرصه
تشخیص این ویژ گی ها و خصوصیات، توسط آحاد انسانهای عاقل ودارای فطرت معتدل انسانی وبی غرض صورت می گیرد که غالبا برای اطمینان بیشتر، به متخصصان رشته های مربوطه مراجعه می کنند یعنی ادیبان آشنا با ریزه کاریهای ادبی ونیز فیلسوفان و عارفان ودانشمندان انسان شناس .
چنانکه اعجاز علمی قرآن را دانشمندان شاخه های علوم مربوطه می فهمند واعجاز تشریعی وقانونگذاری را حقوق دانان وقانون شناسان بهتر درک می کنند و... شهادت وگواهی متخصصان علوم، برای عامه مردم که دارای آن تخصص نیستند، حجیت واعتبار عقلی وعرفی دارد نظیر همه مواردی که در رفع حوائج ونیازها، غیر متخصص به متخصص مراجعه می کند وبه تشخیص او اعتماد عرفی وعقلی وحتی شرعی می نماید- دلیل عمده تقلید از مجتهد وفقیه در حوزه فروع فقهی و دینی، همین حکم عقل به لزوم تبعیت غیر متخصص از متخصص است. بنا بر این اگر متخصصان در موارد مربوطه، بی نظیر بودن قرآن را اذعان نمایند برای دیگرانی هم که به صورت موردی وبا درک جزئیات قادر به تشخیص نباشند،حجت ومعتبر خواهد بود. با این همه چنان که اشاره شد، اعجاز و الهی بودن قرآن برای عموم مردم تا حدود زیادی قابل درک ودریافت است ومراد از آیات پیشین که با عنوان آیات تحدی شناخته می شوند بیش از این نیست که خداوند حجت را تمام می کند، نه دعوا دارد، نه مجادله می کند و نه اصرار دارد که انسان به زور ایمان بیاورد، که اگر میخواست، راههای بسیار آسان تر و بهتری داشت. از شأن خداییِ او هم به دور است که با آفریده های خود، وارد مبارزه شود. فقط دلیل و برهان و استدلال آورده تا بهانه آنان را پاسخ دهد که:
اگر میگویید پیامبراز جانب ما نیست، و این سخنان را از خودش در آورده، شما هم نظیر آن را از خودتان در بیاورید تا معلوم کنید که او از جانب ما نیست و دروغ میگوید. ولی اگر نتوانستید، بدانید که او از جانب ماست. این نکته ظریف وفاخر را نیز نباید از نظر دور داشت که بنا نیست در این دنیا پرده ها کنار برود وغیب این عالم تبدیل به شهادت گردد وگرنه مجالی برای انتخاب و آزمایش باقی نخواهد ماند در حالی که فلسفه اصلی خلقت این عالم کسب کمال اختیاری به برکت اختیار وانتخاب ومحاسبات ومرجحات عقلی وانسانی است. امور به گونه ای تنظیم شده که ایمان به غیب صدق کند. الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذين يومنون بالغيب اول سوره بقره . وغالبا این معنی در جایی صدق می کند که راه بهانه جویی باز باشد . وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ انعام – 25 ولو شاء ربك لآمن من في الأرض كلهم جميعا أفأنت تكره الناس حتى يكونوا مؤمنين يونس - 99 وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً هود – 118 و...
2- =جمع شواهد وقرائن= اگر انسان طالب حقیقت، وجوه مختلف اعجاز را برای اطمینان ویقین به خدایی بودن قرآن، کافی نبیند ونداند، دست کم می تواند همه آنها را به عنوان مجموعه شواهد وقرائن اطمینان بخش ویقین آور، در نظر آورد. با توجه به این مجموعه از شواهد، شاید رسیدن به نتیجه چندان مشکل نباشد: - اظهار نظر قرآن در بسیاری از مسائل علمی،سیاسی، اجتماعی، اخلاقی،عرفانی، فلسفی، روانشناسی و... وعلی رغم پیشرفتهایی که در این حدود 15 قرن گذشته رخ داده هیچ موردی از کشفیات قطعی بشر آشکارا وبه طور روشن، آموزه ها ودستاوردهای قرآن را نقض ورد نکرده.
- شگفتی های ادبی قرآن که با توجه به محیط نزول وفرهنگ حاکم بر آن، در حد اعجاز تلقی شده وبحث اعجاز ادبی قرآن دست کم از قرن دوم هجری در کتابهای " مجاز القرآن " ابو عبیده معمر بن مثنی وکتاب " معانی القرآن " یحیی بن زیاد فراء قابل پیگیری است وآثار فراوانی در این زمینه در اختیار است.
- امتیاز ویژه قرآن در مباحث عرفانی ومعارف بلند وعمیق توحیدی که به تعبیر امام خمینی حتی فلاسفه بزرگ یونان مثل ارسطو وافلاطون نیز از رسیدن به آنها عاجز بودند. مسائلی مانند زنده بودن همه موجودات جهان وحقایق توحیدی که در آیات ششگانه سوره حدید ونیز سوره توحید :قل هو الله احد... آمده که به حسب روایت، برای متعمقان آخر الزمان نازل شده. این جامعیت قرآن در هدایت ومعارف بلند توحیدی از مهم ترین وجوه اعجاز قرآن وبسیار بالاتر از وجه اعجاز ادبی آن است واختصاصی به عرب زبانان نیز ندارد " تفسیر سوره حمد، صحیفه امام خمینی " - امی ودرس نا خوانده بودن پیامبر به اعتراف دوست ودشمن. بی تردید صدور چنان سخنانی از انسانی که نوشتن هم نمی دانسته معجزه است.
- مواردی از اعجاز علمی قرآن یعنی بیان اسراری از آفرینش نظیر:
آیات 13 و14 سوره مومنون در مورد چگونگی ایجاد وتکون جنین انسانی
آیه 43 سوره نور در چگونگی شکل گرفتن تگرگ
آیه 30 سوره انبیاء در دو مورد نظریه بیگ بنگ وانفجار اولیه کاینات ونیز منشأ حیات بودن آب نسبت به هر موجود زنده ای
آیه 88 سوره نمل در مورد حرکت وضعی وانتقالی زمین وحرکت وجابجایی منطقه ای وموضعی کوهها وموارد دیگری از این قبیل. در مراکزی مانند پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی و انجمن اعجاز علمی قرآن به صورت علمی و منصفانه، ادعاهایی که در زمینه اعجاز علمی قرآن وجود دارد را بررسی می کنند و صحیح و سقیم و درست و نادرست آنها را به بحث و تبادل نظر متخصصان رشته های دانشگاهی مرتبط می گذارند وطبعا آثار وبرکات زیادی هم داشته ودارد.
- مواردی از اخبار غیبی نسبت به گذشته های قبل از نزول قرآن که از دسترس مردم عصر نزول خارج بوده واحیانا آثاری از آن حوادث، قرنها پس از خبر دادن قرآن، توسط دانشمندان و محققان مختلف، کشف وتأیید شده نظیر طوفان نوح ع که در جنگ جهانی اول قطعاتی از بقایای کشتی نوح با نوشته هایی بر آن که نشان دهنده حقانیت اسلام است کشف شده وتفصیل واقعه در کتاب " علی و پیامبران " از حکیم سیالکوتی آمده.
- اخبار غیبی نسبت به حوادثی که بعدا رخ داده نظیر:
آیات اول سوره روم وپیروزی رومی ها بر ایران آیات 44و45 سوره قمر خبر شکست کفار در جنگ بدرمدتها قبل از وقوع آن جنگ خبر از مرگ ابولهب وهمسرش در حال کفر وشرک در سوره تبت یدا ابی لهب وتب. آیه 27 سوره فتح خبر از فتح مکه وبه اسلام گرویدن مردم: لقد صدق الله رسوله الروئیابالحق... خبر از ناتوانی بشر در مقابله با قران که در آیات تحدی پیشین گذشت.
نتیجه
به نظر می رسد علاوه بر تحدی قرآن، اگر چنانکه گذشت، تک تک این موارد را هم دلیل وحجتی جداگانه برای راه یابی به حقانیت قرآن وبشری نبودن آن در نظر نگیریم، مجموعه آنها در کنار یکدیگر و به عنوان جمع شواهد و قرائن، می تواند انسان منصف وجویای حق را به نتیجه لازم برساند ومعجزه بودن قرآن را آشکار نماید.
منابع
1 علامه طباطبا ئئ، المیزان فی تفسیر القرآن.
2 طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن.
3 ابوالحسن اشعری مقالات الاسلامیین
4 جاحظ الحیوان، ج
5 شیخ طوسی، تمهید الاصول
6 جرجانی، شرح المواقف ، ج8
7 ابن حزم، الفصل، ج3
8 شیخ مفید، اوایل المقالات
9 سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام
10 حلبی، تقریب المعارف
11 ابن سنان خفاجی، سرالفصاحة
12 علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد
13 جرجانی، شرح المواقف، ج8
14سید مرتضی، الذخیره
15 ابو الصلاح حلبی، تقریب المعارف
16 یعقوب جعفری، بررسی نظریه صرفه در اعجاز قرآن
17 امام خمینی، تفسیر سوره حمد
18 حکیم سیالکوتی، علی وپیامبران