مسئولیتهای زیستمحیطی در قرآن: تحلیل مؤلفههای اعتقادی و اصول اخلاقی (مقاله)
چکیده
در دنیای امروز، یکی از مهمترین چالشهای پیشروی جوامع انسانی، تخریب محیطزیست و کاهش منابع طبیعی است. مشکلات زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای صنعتی، کشاورزی ناپایدار، بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی و انتشار آلایندهها، تهدیدی جدی برای سلامت و آیندهی نسلهای بعدی به شمار میرود. در همین راستا، مفهوم مسئولیتهای زیستمحیطی به عنوان یکی از مؤلفههای کلیدی در حکمرانی مطلوب و توسعه پایدار مطرحشده است. در این میان، آموزههای دینی و مذهبی میتوانند نقش مهمی در تبیین و ترویج ارزشهای اخلاقی مرتبط با حفاظت از محیطزیست ایفا کنند. قرآن کریم، به عنوان منبع اصلی آموزههای اسلامی، اصول و ارزشهای اعتقادی و اخلاقیای را ارائه میدهد که میتواند به عنوان راهنمایی برای حفاظت از محیطزیست و مسئولیتهای زیستمحیطی مورد استفاده قرار گیرد. هدف این مقاله بررسی راهکارهای حفاظت از محیطزیست در آموزههای قرآنی است. سؤال اصلی این پژوهش این است که «مؤلفههای اعتقادی و اصول اخلاقی برای تحقق مسئولیتهای زیستمحیطی از منظر قرآن کریم چیست؟». این مقاله با استفاده از روش کتابخانهای و مراجعه به قرآن و منابع دینی، اطلاعات لازم را جمعآوری کرده و با روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که قرآن کریم انسان را به عنوان خلیفه خداوند در زمین مسئول بهرهبرداری متعادل و حفاظت از طبیعت معرفی میکند. قرآن بهرهبرداری از طبیعت را حقی همگانی و میراثی مشترک برای همه نسلها میداند و بر لزوم رعایت عدالت و اعتدال در این فرآیند تأکید دارد. انسان موظف به آبادانی زمین است و باید از فساد، تخریب و اسراف پرهیز کرده و با شکرگزاری و احترام به نعمتهای الهی، در حفظ تعادل زیستمحیطی تلاش کند. این اصول اعتقادی و اخلاقی نه تنها ضامن بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی هستند، بلکه میتوانند مبنای توسعه پایدار و حفاظت از محیطزیست در سطح جهانی قرار گیرند.
کلمات کلیدی
قرآن، محیطزیست، مسئولیتهای زیستمحیطی، مؤلفههای اعتقادی، اصول اخلاقی.
مقدمه
محیط زیست، به عنوان بستر حیات تمامی موجودات زنده، نقشی اساسی در تأمین نیازهای زیستی، اقتصادی، و اجتماعی بشر ایفا میکند. حفظ تعادل و پایداری آن برای بقای نسلهای حاضر و آینده ضروری است. این سیستم پویا و پیچیده، با چرخههای طبیعی خود مانند تولید اکسیژن، تنظیم آبوهوا و حفظ تنوع زیستی، زیربنای سلامت و پایداری حیات در زمین است. تلاش برای حفظ محیط زیست نه تنها تضمینی برای بقای طبیعت، بلکه راهی برای ایجاد جهانی سالمتر، عادلانهتر و پایدارتر است. علیرغم اهمیت محیط زیست به عنوان بخشی جداییناپذیر از حیات بشر، این مهم به طور فزایندهای تحت فشارهای ناشی از فعالیتهای انسانی قرار دارد. در کنار پیشرفتهای علمی و فناوری، بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی و انتشار آلودگیها، آسیبهای گستردهای به اکوسیستمها وارد کرده است به طوری که میتوان گفت در جهان معاصر، بحرانهای زیستمحیطی به یکی از جدیترین چالشهای جوامع بشری تبدیل شدهاند. تغییرات اقلیمی، کاهش منابع طبیعی، آلودگیهای زیستمحیطی و نابودی تنوع زیستی، تهدیدات فزایندهای را برای زندگی انسانها و دیگر موجودات زنده به همراه داشته است. این بحرانها نه تنها سلامت و رفاه کنونی را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه آیندهی نسلهای بعدی را نیز به خطر میاندازند. در چنین شرایطی، مسئولیتهای زیستمحیطی بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا میکنند و یافتن راهکارهایی پایدار و مبتنی بر ارزشهای اخلاقی و فرهنگی برای مقابله با این چالشها ضروری است. از سوی دیگر، نقش آموزههای دینی در حل مسائل زیستمحیطی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. بر این اساس منابع دینی نقشی محوری در تبیین و تقویت مسئولیتهای زیستمحیطی ایفا میکنند. این منابع با ارائه اصول اخلاقی، اعتقادی و عملی، میتوانند به ایجاد انگیزه و آگاهی برای حفاظت از محیط زیست کمک کنند. دین اسلام، به عنوان دینی جامع و پویا، اصول و ارزشهایی را ارائه میدهد که میتواند راهنمایی ارزشمند برای حفاظت از محیط زیست و مقابله با بحرانهای زیستمحیطی باشد. در این میان، قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی اسلام، همواره نقش هدایتگرایانهای در ارائه الگوهای اخلاقی و رفتاری برای انسانها ایفا کرده است که میتوانند مبنای مهمی برای تعریف مسئولیتهای زیستمحیطی انسان باشند. با این حال، در دنیای امروز، این آموزهها کمتر مورد توجه عملی قرار گرفتهاند و اغلب به مسائل زیستمحیطی از دیدگاههای صرفاً علمی یا اقتصادی پرداخته شده است. این امر باعث شده که بسیاری از جنبههای اخلاقی و معنوی تعامل انسان با طبیعت نادیده گرفته شود. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر آموزههای قرآنی، ابعاد اعتقادی و اخلاقی مسئولیتهای زیستمحیطی را شناسایی و تحلیل کند. با توجه به اهمیت مسئولیتپذیری در قبال محیط زیست، بازخوانی آموزههای دینی و قرآنی در این زمینه ضرورتی اجتنابناپذیر است. بر این اساس سؤال اصلی این پژوهش آن است که «مؤلفههای اعتقادی و اصول اخلاقی برای تحقق مسئولیتهای زیستمحیطی از منظر قرآن کریم چیست؟». هدف اصلی این مقاله بررسی راهکارهای حفاظت از محیط زیست در آموزههای قرآنی است. این پژوهش با شناسایی و تحلیل مؤلفههای اعتقادی و اصول اخلاقی، به دنبال ارائه راهکارهایی مبتنی بر آموزههای قرآنی است که بتواند در ارتقای فرهنگ زیستمحیطی، تدوین سیاستهای پایدار و حفاظت از طبیعت مؤثر واقع شود. برای پاسخ به سؤال و رسیدن به هدف، این مقاله با روش کتابخانهای و مراجعه به قرآن و منابع دینی به گردآوری اطلاعات پرداخته و با روش توصیفی-تحلیلی اطلاعات گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
2- چارچوب مفهومی
2-1- مسئولیت زیست محیطی مسئولیت زیست محیطی احساس مسئولیت و دیدگاه اخلاقی فرد مربوط به اتخاذ یک رفتار خاص مرتبط با محیطزیست برای رسیدگی به مشکلات زیست محیطی است(Hines et al. 1987). در سطح فردی، مسئولیتهای زیستمحیطی شامل تلاشهای آگاهانه برای کاهش پسماند، صرفهجویی در مصرف انرژی، کاهش ردپای کربن و ترویج بازیافت است. از مردم خواسته میشود که سبک زندگی پایداری را در پیش گیرند، مانند استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، کاهش مصرف و حمایت از محصولات و خدمات دوستدار محیط زیست. در مقیاس وسیعتر، دولتها و سازمانها نقش حیاتی دارند با اجرای قوانین زیستمحیطی، توسعه سیاستهایی که از پایداری حمایت میکنند و اقداماتی برای مقابله با مسائلی مانند تغییرات اقلیمی، آلودگی و از دست رفتن تنوع زیستی(2019UNEP,). مسئولیت زیستمحیطی به این معنا است که افراد و جوامع باید بهطور مسئولانه و عادلانه از منابع طبیعی استفاده کنند، از تخریب محیط زیست جلوگیری کنند و در حفظ و احیای آن کوشا باشند. 2-2- طبیعت در قرآن طبیعت در قرآن جایگاه ویژهای دارد و بهعنوان یکی از نشانههای عظمت و حکمت الهی مورد توجه قرار گرفته است. قرآنکریم از آسمان، ستارگان، خورشید، ماه، ابر، باران، جریان باد، حرکت کشتیها در دریاها، گیاهان، حیوانات و بالاخره هر امر محسوس را که بشر در اطراف خود میبیند به عنوان موضوعاتی که درباره آن باید اندیشید و تفکر کرد یاد نموده است(مطهری، 1381، 73). قرآن کریم از زوایای مختلف به طبیعت نگریسته و به شکوه و عظمت آفریدههای الهی پرداخته است. در بیش از 750 آیه از قرآن، به طبیعت و پدیدههای طبیعی اشاره شده است(رستمی، 1386). این آیات به شرح حال کوهها، دریاها، آسمانها، گیاهان، حیوانات و سایر اجزای طبیعت پرداختهاند و از آنها برای بیان حکمت الهی و تأمل در آفرینش بهره گرفتهاند. این نگرش گسترده نشان از اهمیت و ارتباط عمیق طبیعت با آموزههای دینی و تربیتی در اسلام دارد. در زیر به برخی از ابعاد برجسته طبیعت در قرآن اشاره میشود: 2-2-1- طبیعت به عنوان مخلوق الهی قرآن همه عناصر طبیعی را مخلوق دانسته و برای بیان مخلوق بودن آنها واژههای «خَلَقَ[۱] »، «فَطَرَ[۲] » و «بَدیع[۳] » را بهکار میبرد و بهدنبال آن است تا بیان نماید که هیچ عنصری از عناصر طبیعی ازلی نیستند. راغب اصفهانی در مفردات خود درباره واژه خلق مینویسد: «یستعمل فی ابداع الشیء من غیر اصل ولااحتذاء»(راغب اصفهانی، 1412ق، ج1، 157) کلمه «خلق» در ایجاد چیزی بدون سابقه و بدون مواد اولیه استعمال میشود. زینالعابدین رهنما در معنی کلمه فطر مینویسد: «کلمه «فطر» به معناى ابداع و خلق و آفرینشى است که نوع مخلوق آن براى نخستین بار بوده و شبیه و نظیرى پیش از آن نداشته است»(رهنما، 1346، ج3، 465). درباره کلمه «بدیع» نیز دکتر محمد باقر محقق در «دائره الفرائد» میگوید: «بَدَعَ یَبدَعُ از باب مَنَعَ یَمنَعُ یعنی نو بیرون آوردن است. بدیع یکی از اسماء و صفات پروردگار است و به معنی نو بیرون آورنده و نو بیرون آورده که به معنی فاعل و مفعول هر دو است. بدعت شیء به وجود آمدهای است که سابقه نداشته باشد»(محقق، 1391، ج3، 67). از بررسی آیات قرآن چنین برمیآید که مادّه «خَلَقَ» 45 بار در قرآن به کار رفته و خلقت آسمان، زمین، ماه، خورشید، شب و روز را به خداوند نسبت داده است[۴] . مادّه «فَطَرَ» هشت بار تکرار شده و شروع خلقت آسمانها و زمین به خداوند نسبت داده شده است[۵] . مادّه «بَدیع» نیز دو بار تکرار گردیده و خداوند بدیع آسمانها و زمین معرفی شده است[۶] . در آیات قرآن علاوه بر تأکید بر آفرینش نظام طبیعت توسط خداوند متعال با بکارگیری افعال مضارع «یَخلُقُ» و «یَبدِءُ» و نظایر آن درباره آفرینش طبیعت در آیات متعدد به دنبال آن است تا نشان دهد جریان خلقت مستمر بوده و این نشان دهنده تغییر و دگرگونی دائم طبیعت است. 2-2-2- طبیعت به عنوان آیه و نشانه الهی در قرآن کریم، طبیعت بهعنوان یکی از مهمترین نشانهها (آیات) الهی معرفی شده است که انسان را به تأمل در عظمت خالق و تدبر در حکمت او دعوت میکند. هر عنصر از طبیعت، از آسمانها و زمین گرفته تا گیاهان و حیوانات، بهعنوان شاهدی بر وجود و قدرت خداوند در قرآن یاد شده است. در سوره مبارکه آلعمران آیه 190 میفرماید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ»؛ در این آیه، خلقت آسمان و زمین و نظم و تغییر شب و روز بهعنوان نشانهای برای خردمندان اشاره شده است. همچنین در آیه 20 سوره مبارکه ذاریات میفرماید: «وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ» در این آیه زمین را بهعنوان مجموعهای از آیات معرفی میکند که میتوانند انسان را به یقین برساند. علامه طباطبائی در تفسیر این آیه مینویسد: «در آيه مورد بحث اشارهاى است به آن عجائب و نشانههاى روشنى كه در زمين هست، و بر يكتايى تدبير دلالت مىكند، و معلوم است كه يكتايى تدبير، قائم به يكتايى مدبر است. پس مدبر در خشكى و دريا و كوهها و تلها و چشمهها و نهرها و معادن و منافعى كه دارند يكى است، منافعى كه به يكديگر متصل و به نحوى با هم سازگارند، كه منافعى كه موجودات جاندار، از نبات و حيوان گرفته (تا انسان) از آن بهرهمند مىشوند، نظامى كه هم چنان ادامه دارد و به صرف تصادف و اتفاق پديد نيامده، و آثار قدرت و علم و حكمت از سراپايش هويداست، و مىفهماند كه خلقت و تدبير امرش منتهى به خالقى است مدبر و قادر و عليم و حكيم. پس به هر سو از جوانب عالم كه توجه كنيم، و به هر حيث از جهات تدبير عام جارى در آن روى آوريم، مىبينيم آيتى است روشن و برهانى است قاطع بر وحدانيت رب آن، و اينكه رب عالم شريكى ندارد. برهانى كه در آن حق و حقيقت براى اهل يقين جلوه مىكند، پس در اين عالم آياتى است براى اهل يقين(طباطبائی، 1374، ج18، 560). طبیعت بهعنوان آیه الهی، هم دلیلی بر شناخت خداوند و هم زمینهای برای تقویت حس مسئولیت انسان در قبال زمین است. تأمل در طبیعت میتواند انسان را به تقویت ایمان، شکرگزاری، و پایبندی به اصول اخلاقی و زیستمحیطی هدایت کند. 2-2-3- طبیعت به عنوان منبع نعمت و رزق الهی در قرآن کریم، طبیعت بهعنوان منبع نعمت و رزق الهی به دفعات مورد اشاره قرار گرفته است. در سوره مبارکه اعراف آیه 10 میفرماید: «وَ لَقَدْ مَکَّنّاکُمْ فِی الأَْرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ»؛ این آیه، بیانگر جایگاه انسان در زمین و نعمتهایی است که خداوند برای تأمین زندگی او فراهم کرده است. در عبارت «مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ» "تمكين"، تنها به اين معنا نيست كه شخصى را در محلى جاى دهند، بلكه به اين معنى است كه تمام وسائل كار را در اختيار او بگذارند، به او قدرت و توانايى بخشند، ابزار كار را فراهم كنند و موانع را برطرف سازند، به مجموع اينها كلمه" تمكين" اطلاق مىشود(مکارمشیرازی و جمعی از فضلا، 1371، ج6، 95) یعنی خداوند شرایط زندگی و استقرار انسان را بر روی زمین فراهم کرده است. این تمکین شامل فراهم کردن محیطی مناسب، منابع طبیعی، و تواناییهای جسمی و ذهنی انسان برای بهرهبرداری از این منابع است. خداوند زمین را به گونهای آفریده که قابل سکونت باشد و امکانات لازم برای زندگی و پیشرفت انسان در آن فراهم باشد. واژه «مَعَايِشَ» جمع معيشت و به معناى چيزهايى است كه با آن زندگى مىشود، از قبيل خوردنيها و آشاميدنىها و امثال آن(طباطبائی، 1374، ج8، 22). خداوند منابع طبیعی، آب، گیاهان، حیوانات و سایر امکانات را در اختیار انسان قرار داده است تا بتواند نیازهای مادی خود را تأمین کند. این نعمتها نه تنها برای بقا، بلکه برای رشد و توسعه انسان در نظر گرفته شدهاند. علاوه بر این آیه، آیات دیگری نیز بر این موضوع تأکید دارند که زمین و آنچه در آن است(سوره ملک آیه 10)، آب(سوره انبیاء، آیه 30)، گیاهان و میوهها(سوره عبس، آیات 24 تا 32)، چهارپایان و حیوانات(سوره نحل، آیه 5) و آسمان و بارش باران(سوره زخرف، آیه 11) بهعنوان منبع رزق الهی، نه تنها جنبه مادی زندگی انسان را تأمین میکنند، بلکه بستری برای درک عظمت خداوند و رشد معنوی انسان نیز فراهم میسازد. طبیعت بهعنوان منبع نعمت و رزق الهی، نمایانگر لطف و کرامت خداوند نسبت به بندگان است. بهرهبرداری از این منابع باید همراه با شکرگزاری، رعایت اعتدال، و مسئولیتپذیری باشد تا نسلهای آینده نیز از این سفره گسترده الهی بهرهمند شوند. 2-2-4- طبیعت بهعنوان موضوع سوگندهای الهی در قرآن کریم، خداوند در بسیاری از آیات از طبیعت بهعنوان موضوع سوگند یاد کرده است. این سوگندها در قرآن بهعنوان روش تأکید و دعوت به توجه به قدرت و حکمت الهی و همچنین تأمل در نشانههای خداوند در طبیعت مطرح شدهاند. یکی از فلسفههای قسمهاى خداوند، بيان اهميّت و ارزش موجوداتى است كه به آنها سوگند ياد كرده است. در حقيقت قسمهاى قرآنى از اين زاويه كليد علوم و دانشهاست؛ چرا كه سبب بسيج انديشه انسانهاى متفكّر و انديشمند پيرامون موجوداتى مىشود كه خداوند به آنها قسم خورده است. و از اين رهگذر رازهاى مهم، مطالب تازه، و دانشهاى جديد براى انسان كشف مىشود(مکارمشیرازی، 1386، 52). برخی از سوگندهای قرآنی به موضوعات مرتبط به طبیعت عبارتند از: سوگند به خورشید، آسمان و ماه، زمین، روز و شب(سوره الشمس، آیات 1 تا 6)، ستاره(سوره نجم، آیه 1)، دریا(سوره طور، آیه6)، انجیر و زیتون(سوره التين، آیه 1 تا 3)، بادها و ابرها(سوره ذاریات، آیات 1 و 2)، شب و روز(سوره ليل، آیات 1 تا 2) و... . سوگندهای قرآنی به پدیدههای طبیعی نشاندهنده عظمت و جایگاه طبیعت در نظام آفرینش است. این سوگندها دعوتی است برای انسان تا به نظم و زیبایی طبیعت بیندیشد و از آن برای شناخت خالق یکتا بهره گیرد. همچنین، این آیات انسان را به مسئولیتپذیری در قبال حفظ و بهرهبرداری صحیح از این نعمتهای الهی فرامیخواند. 2-2-5- طبیعت بهعنوان موضوع نامگذاری سورههای قرآن قرآن کریم، بهعنوان کتاب الهی، شامل نامهایی برای بسیاری از سورهها است که ارتباط مستقیم با عناصر طبیعی دارند. این نامها نشاندهنده اهمیت طبیعت و پدیدههای طبیعی در انتقال مفاهیم معنوی و الهی است. برخی از سورههای قرآن که به طبیعت اشاره دارند عبارتاند از: سورههای مرتبط با موجودات زنده مثل سوره بقره(گاو)، سوره نحل(زنبور عسل)، سوره عنکبوت(عنکبوت)، سوره نمل(مورچه)، سوره فیل(فیل)؛ سورههای مرتبط با پدیدههای طبیعی مثل سوره شمس(خورشید)، سوره قمر(ماه)، سوره نور، سوره لیل(شب)، سوره فلق(سپیده)، سوره طارق(ستاره ظاهر شونده)؛ سورههای مرتبط با عناصر زمین مثل سوره تین(انجیر)، سوره کهف(غار)، سوره حدید(آهن)، سورههای مرتبط با آب و هوا مثل سوره رعد(رعد)، سوره دخان(دود)، سوره زلزال(زلزله) و... . نامگذاری سورههای قرآن با الهام از پدیدهها و عناصر طبیعی نشاندهنده اهمیت طبیعت در پیامهای قرآنی است. این نامها انسان را به تأمل در نظم آفرینش و عظمت الهی فراخوانده و از او میخواهد تا با شناخت بهتر طبیعت، به جایگاه والای خود در حفظ و بهرهبرداری مسئولانه از آن پی ببرد.
3- مسئولیت انسان در قبال طبیعت در قرآن
قرآن کریم به انسان بهعنوان خلیفه خداوند در زمین جایگاه ویژهای داده و مسئولیتهای بزرگی در قبال طبیعت بر دوش او نهاده است. این مسئولیتها از نگاه قرآن شامل آبادانی، حفاظت، بهرهبرداری متعادل، شکرگزاری، و پرهیز از فساد و تخریب محیط زیست است. در ادامه به برخی از آیات و مفاهیم مرتبط اشاره میکنیم: 3-1- مؤلفههای اعتقادی مسئولیت انسان در طبیعت 3-1-1- جایگاه انسان در قرآن، خلیفه خدا و مسئول حفاظت از طبیعت قرآن کریم انسان را بهعنوان خلیفه خداوند بر زمین معرفی کرده و او را اشرف مخلوقات میداند. این جایگاه والا به دلیل برخورداری انسان از نعمتهای ویژهای همچون عقل، اختیار، و هدایت الهی است. اما همین امتیازات، مسئولیتهای سنگینی را نیز بر عهده او میگذارد. در آیه 30 سوره بقره آمده است: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً...»، طبق این آیه انسان جانشین خدا بر روی زمین است. تفسیر مجمع البیان به نقل از حسن بصرى ميگويد: «از نظر آنكه فرزندان آدم هر يك جانشين پدر و گذشتگان خود ميگردند در آباد كردن زمين و يا برپا داشتن عدل به آدم خليفه گفته شد»(طبرسی، بیتا، ج1، 116). بر این اساس اقتضای خلیفه بودن انسان آن است که طبیعت را بهعنوان امانتی الهی در اختیار خود ببیند و تصرف در آن را بر اساس اصول عدالت و اخلاق انجام دهد. علامه طباطبائی در تفسیر آیه «هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ»(فاطر/39)، میگوید: کلمه «خلائف» جمع خلیفه است و خلیفه بودن مردم در زمین به این معناست که هر لاحقی از ایشان جانشین سابق شود و توانایی و اختیار دخل و تصرف و انتفاع از زمین را داشته باشد، همانطور که گذشتگان از این اختیار بهرهمند بودند(طباطبائی، 1374، ج17، 75) بر این اساس طبیعت نه مالکیت اختصاصی یک نسل خاص از بشر است و نه بستری برای سوءاستفاده و بهرهبرداری بیرویه است، بلکه میراثی مشترک است که باید از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. وظیفه هر نسل آن است که این امانت را سالم و پایدار به آیندگان تحویل دهد، انسان مأمور است زمین را آباد کند، از فساد و تخریب بپرهیزد و از منابع آن بهصورت عادلانه بهرهبرداری نماید. رفتار اخلاقی و مسئولانه انسان به عنوان خلیفه خدا، در قبال طبیعت میتواند مبنایی برای توسعه پایدار و حفاظت از محیطزیست باشد. 3-1-2- تسخیر طبیعت برای انسان، بهرهبرداری مسئولانه و متعادل در آموزههای قرآنی، طبیعت بهعنوان نعمتی الهی و نشانهای از قدرت و حکمت خداوند، مسخر انسان شده است تا انسان بتواند از آن در جهت رشد مادی و معنوی خود بهره ببرد. در قرآنکریم آیات فراوانی از تسخیر موجودات طبیعی برای انسان حکایت دارد، از جمله در سوره ابراهیم آیه 33 میفرماید: «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ». و در سوره لقمان آیه 8 میفرماید: «أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأْرْضِ»؛ و در سوره حج آیه 65 میفرماید: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الأْرْضِ». شهید مطهری در مورد معنای تسخیر در این آیات مینویسد: «در قرآن از مسخّر کردن ماه، خورشید، شب، روز، دریا، نهرها، کوهها، باد و هر چه در آسمان و زمین است، یاد شده است. بدیهی است که در همه این موارد، مقصود این است که این امور طوری آفریده شدهاند که رام انسان و مورد استفاده و بهرهبرداری انسان هستند(مطهری، 1373، 57). آیتالله جوادیآملی تسخیر کننده اصلی را خداوند میداند که جهان طبیعی را برای جامعه بشری نرم و ذلول قرار داده و مسخر انسان کرده است. ایشان رابطه تسخیری انسان و طبیعت را تا جایی برمیشمارد که انسان ارزش وجودی خود را تحصیل و حفظ کرده و امین خدا باشد؛ ولی اگر انسان خیانت کند، همه پدیدههای نظام هستی با او برخورد میکند و از خود عکسالعمل نشان میدهد، زیرا همه آنها فقط در برابر اراده الهی خاضعاند و به دستور او کار میکنند و به فرمان او از پرهیزکار، حریم میگیرند و از تبهکار انتقام خواهند گرفت(جوادیآملی، 1394، 168). تسخیر طبیعت در قرآن به معنای فراهم شدن امکانات و ظرفیتهای بهرهبرداری مسئولانه و متعادل از طبیعت است، نه به معنای سلطهگری و تخریب. این مفهوم انسان را ملزم میکند که در بهرهبرداری از طبیعت، اصول عدالت، اعتدال، و مسئولیتپذیری را رعایت کند. بهرهبرداری نادرست از طبیعت، نه تنها خیانتی به امانت الهی است، بلکه میتواند منجر به فساد و نابودی محیط زیست شود. از این رو، انسان باید در تعامل با طبیعت، علاوه بر توجه به نیازهای خود، حقوق سایر موجودات و نسلهای آینده را نیز مدنظر قرار دهد. 3-1-3- طبیعت حق همگانی، میراثی مشترک برای همه نسلها در آموزههای اسلامی، طبیعت بهعنوان نعمتی الهی برای تمامی انسانها و حتی سایر مخلوقات معرفی شده است. این دیدگاه ریشه در اصل عدالت و برابری دارد که از اصول بنیادین اسلام به شمار میآید. خداوند متعال طبیعت و منابع آن را به گونهای آفریده که همه انسانها بتوانند از آن بهرهمند شوند، بدون آنکه حقی از دیگران ضایع شود یا مورد ستم قرار گیرد. طبیعت از این منظر نه بهعنوان دارایی شخصی افراد، بلکه بهمثابه میراثی مشترک برای تمامی بشریت در نظر گرفته میشود. در سوره الرحمن آیه 10 آمده است: «وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ»؛ در تفسیر مجمعالبیان آمده است، ابن عبّاس میگويد انام هر چيزيست كه در آن روح باشد و مجاهد گويد: انام، تمام آفريدههاى جاندار است(طبرسی، بیتا، ج24، 64). این آیه نشان میدهد که زمین و آنچه در آن قرار دارد برای همه موجودات آفریده شده و بهعنوان حقی همگانی محسوب میشود. بهرهبرداری از این حق باید بهگونهای باشد که امکان استفاده برای نسل حاضر و نسلهای آینده محفوظ بماند. این تأکید بر حفظ حق همگان، انسان را به رعایت اعتدال و جلوگیری از اسراف و تخریب فرا میخواند. در سوره بقره آیه 29 نیز خداوند میفرماید: «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا»؛ این آیه به صراحت اعلام میکند که منابع زمین برای تمامی انسانها و در همه زمانها آفریده شده است. این بهرهبرداری باید بر اساس اصولی عادلانه و با رعایت حقوق دیگران، چه در زمان حال و چه برای نسلهای آینده، صورت پذیرد. قرآن کریم در بسیاری از آیات دیگر نیز با اشاره به عناصر طبیعت، بر آفرینش آنها برای استفاده انسان تأکید میکند. در سوره نحل آیه 5 میفرماید: «وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ»؛ این آیه به نقش حیوانات در تأمین نیازهای انسانی مانند غذا و لباس اشاره دارد. همچنین در سوره نمل آیه 60 آمده است: «وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ»؛ خداوند به نزول باران و رویش باغهای زیبا بهعنوان نعمتی الهی برای انسانها اشاره میکند. این دسته از آیات پیامی روشن دارند: تمام عناصر طبیعت بهعنوان بخشی از الطاف الهی برای انسان آفریده شدهاند. تمامی انسانها حق دارند از این نعمتهای خدادادی بهرهمند شوند و هیچکس حق ندارد این حق الهی را از دیگران سلب کند. بنابراین، مسئولیت هر انسان آن است که ضمن بهرهبرداری اصولی و اخلاقی از طبیعت، این نعمتهای الهی را حفظ کرده و امانتی سالم و پایدار به نسلهای آینده منتقل کند. 3-2- اصول اخلاقی مسئولیت انسان در طبیعت 3-2-1- مسئولیت آباد کردن زمین قرآن کریم به آبادانی زمین و بهرهبرداری صحیح از آن بهعنوان یکی از وظایف و مسئولیتهای انسان اشاره کرده است. در سوره مبارکه هود آیه 61 میفرماید« هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فيها» این یعنی خدای متعال انسان را موظّف کرده است که این زمین را آباد کند؛ یعنی ظرفیّتهای موجود در این مجموعهی کرهی ارضی را به فعلیّت برساند(خامنهای، 1393). این یعنی استعدادهای بیپایانی که در عالم ماده وجود دارد را یکی یکی کشف کردن، آنها را در معرض استفادهی انسان قرار دادن و انسان را به این وسیله به جلو بردن(خامنهای، 1388). نکته قابل توجه در این آیه این که قرآن نمیگوید خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت، بلکه میگوید عمران و آبادی زمین را به شما تفویض کرد، اشاره به این که وسائل از هر نظر آماده است، اما شما باید با کار و کوشش زمین را آباد سازید و منابع آن را به دست آورید و بدون کار و کوشش سهمی ندارید(مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، 1371، ج9، 151). آیت الله جوادی آملی در تفسیر این آیه مینویسد: اصل انشاء و ایجاد انسان از زمین، به وسیله خدای سبحان است. خلقت انسان، هدفمند است و او مانند علف هرز از زمین نروییده است. خدای سبحان خالق انسان است و او را جانشین خویش قرار داده است. برای آنکه بستر مناسبی برای زندگی بشر فراهم شود، خدای سبحان مواد خام را به عنوان سفره طبیعت خلق کرد و به انسان، هوش، استعداد، فنآوری و خلاقیت داد تا به عنوان مهمان، سر سفره مواد خام طبیعت و محیطزیست بنشیند و از این مواد، به بهترین وجه بهرهمند شود. عقل را از درون و وحی را از بیرون برای راهنمایی بشر قرار داده تا وی، هم از وجود این مواد خام آگاه شود و هم به چگونه استفاده کردن از آن رهنمون گردد تا زمین را آباد و محیطزیست را سامان بخشد. ازاین رو، از انسان خواست تا به آبادانی زمین بپردازد(جوادیآملی،1394، 27). 3-2-2- مسئولیت بهرهبرداری متعادل از طبیعت و پرهیز از اسراف قرآن کریم بهرهبرداری از طبیعت و منابع آن را بهعنوان نعمتی الهی برای انسان مجاز دانسته، اما همواره بر رعایت تعادل و پرهیز از اسراف تأکید کرده است. خداوند در سوره مائده آیه ۸۷ میفرماید که از حلالها استفاده کنید؛ ولی نه به گونهای که از حد بگذرانید«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» و در سوره مبارکه انعام آیه 141 میفرماید: «كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ». راغب اصفهانی میگوید: «السرف تجاوز الحد فی کل فعل یفعله الانسان»(راغب اصفهانی، 1412ق، ج2، 230)، اسراف به معنی تجاوز از حد و معیار در هر کاری است که از انسان سر بزند، قرآن کریم بهرهبرداری متعادل و پرهیز از اسراف را وظیفه انسان در قبال طبیعت میداند. اسراف نه تنها باعث هدر رفت نعمتهای الهی میشود، بلکه آسیبهای جبرانناپذیری به طبیعت وارد میکند. بارزترین اثر نامطلوب اسراف، هدر دادن ثروتها و اتلاف منابع و امکانات مادی است. اسراف و تبذیر در بعد اجتماعی پیامدهای منفی گستردهای به همراه دارد که از مهمترین آنها تضییع حقوق دیگران است. منابع و امکانات مادی زمین به طور طبیعی محدود بوده و به همه انسانها تعلق دارد. هر فرد تنها در محدوده نیازهای متعارف خود مجاز به بهرهبرداری از این منابع است. چنانچه برخی افراد فراتر از نیازهای متعارف خود از منابع استفاده کنند، این رفتار موجب میشود که سایر انسانها، بهویژه نسلهای آینده، به دلیل کاهش یا نابودی منابع، بهویژه منابع تجدیدناپذیر، از حق طبیعی خود برای بهرهمندی از این امکانات محروم شوند. بنابراین، مصرف بیش از حد نهتنها بیعدالتی در حق همعصران ما محسوب میشود، بلکه تهدیدی جدی برای رفاه و بقا در نسلهای آینده به شمار میرود. 3-2-3- مسئولیت نهی از فساد و تخریب طبیعت قرآن کریم به طور صریح انسان را از فساد و تخریب در زمین نهی کرده و این عمل را رفتاری مذموم و مخالف با هدف خلقت جهان معرفی کرده است. فساد در زمین به معنای هر نوع فعالیتی است که نظم و تعادل طبیعت را برهم بزند و به منابع طبیعی، محیطزیست و حیات انسانها آسیب برساند. در سوره مبارکه اعراف آیه 56 میفرماید: «وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا...» یکی از پیامهای این آیه آن است که آبادىهاى زمين را تخريب نكنيد(قرائتی، 1388، ج3، 83). خداوند زمين را بدون فساد آفريد و آن را براى زندگانى انسانها جايگاهى شايسته قرار داد. تخريب آبادانيهاى زمين و به هدر دادن امكانات طبيعى آن، از مصاديق فسادگرى در زمين است. آيه بعد «وَ هُوَ الَّذِي ...» كه بيانگر جلوهاى از آبادانى زمين است مىتواند قرينهاى باشد بر اينكه از مصاديق مورد نظر براى «لا تُفْسِدُوا ...» تخريب آبادانيهاى زمين و ... است(هاشمیرفسنجانی، 1386، ج6، 34). در قرآن هر گونه رفتاری که منجر به فساد در عرصه محیطزیست شود نهی شده است، خداوند متعال بارها در قرآنکریم درباره ایجاد فساد در روی زمین هشدار داده است. به عنوان نمونه در سوره مبارکه شعرا آیات 151 و 152 میفرماید: «وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ؛ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ»؛ و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید! همانها که در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند! همچنین در آیه 60 سوره مبارکه بقره میفرماید: «لا تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ»؛ و در زمین، به فساد نکوشید! فساد در مقابل صلاح است و به هر کار تخریبی فساد میگویند. بر این اساس هر کاری که در جهت نقص و تخریب باشد و یا افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی باشد، عنوان فساد بر او صدق میکند. قرآنکریم هرگونه تصرف در طبیعت که موزون و متناسب بودن عناصر و موجودات طبیعت را بهم زند افساد در زمین میداند. در قرآنکریم مصداق بارز مفسدان روی زمین کسانی دانسته شدهاندکه آنرا تخریب میکنند و زراعت و نسل را نابود میکنند: «وَ إِذا تَوَلَّي سَعي فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ»(بقره/ 205)؛ و هنگامی که قدرت و حکومتی یابد، میکوشد که در زمین فساد و تباهی به بار آورد، و زراعت و نسل را نابود کند؛ و خدا فساد و تباهی را دوست ندارد. بر اساس این آیات هر کس که از طریق فساد و تباهی و تجاوز از حدود و مرزها، پیمان الهی را بشکند و رابطه با خدا را از هم بگسلد و تعادل میان محیط با محاط را برهم زند از شمول رحمت، محبت و رأفت الهی دور میگردد. 3-2-4- مسئولیت شکرگزاری و احترام به طبیعت در قرآن کریم، مسئولیت شکرگزاری و احترام به نعمتهای الهی بهعنوان یکی از وظایف اساسی انسان مطرح شده است. این مسئولیت نشاندهنده رابطه انسان با خداوند و طبیعت است و در آیات متعددی به اهمیت شکر و بهرهبرداری درست از نعمتهای الهی اشاره شده است. در سوره مبارکه نحل آیه 114 میفرماید: «فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ...». راغب در مفردات میگوید: «الشُّكْرُ تصوّر النّعمة وإظهارها... و يضادّه الكفر، و هو: نسيان النّعمة و سترها» (راغب اصفهانی، 1412ق، ج1، 461). بنده اگر بخواهد قدرشناس و شاکر باشد، باید قدر نعمتهای خدا را بداند؛ یعنی هر نعمتی را بداند برای چه هدف و منظوری است و در همان مورد مصرف کند. در تعریف "شکر" چنین گفتهاند: «استعمال الشیء فیما خلق الله لاجله»؛ یعنی به کار بردن شیء در راهی که به خاطر آن آفریده شده است (مطهری، 1389، 14). این مفهوم در قبال محیط زیست به معنای بهرهبرداری مسئولانه از منابع طبیعی است. انسان باید توجه داشته باشد که طبیعت، امانتی الهی است که به وی سپرده شده و باید آن را حفظ کند. بهرهبرداری نادرست یا تخریب طبیعت، نوعی ناسپاسی و کفران نعمت محسوب میشود. بهعنوان مثال، اسراف در مصرف آب، تخریب جنگلها، یا آلودگی محیطزیست، نقض این مسئولیت الهی است. در سوره مبارکه هود آیه 61 نیز آمده است: «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا...» که نشان میدهد انسان موظف است زمین را آباد کند، نه آنکه به تخریب آن بپردازد. احترام به نعمتهای الهی مستلزم حفظ تعادل در بهرهبرداری از طبیعت و پرهیز از فساد و تخریب است. این امر، بخشی از شکر عملی به شمار میآید که نشاندهنده قدردانی واقعی از نعمتهای الهی و احترام به محیط زیست است. 3-2-5- مسئولیت حفاظت از تعادل زیستمحیطی قرآن کریم به صراحت به مسئولیت انسان در قبال حفاظت از تعادل زیستمحیطی اشاره کرده و فساد و تخریب در زمین را نهی میکند. تعادل زیستمحیطی به معنای پایداری و توازن در روابط میان موجودات زنده و محیط طبیعی آنهاست. این توازن، اساس حیات و بقای گونهها را تضمین میکند و انسان، بهعنوان اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند بر زمین، وظیفه دارد این تعادل را حفظ کند. سوره مبارکه الرحمن آیات 7 و 8 میفرماید: «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ * أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ» از ارتباط آيه با «وَضَعَ الْمِيزانَ» و نيز با آيات پيشين استفاده مىشود كه خداوند همه چيز را به حساب و بر اساس موازين آفريد، تا آدمى نيز از آن درس گيرد و پايبند موازين باشد(هاشمیرفسنجانی، 1386، ج18، 221). عدل و ميزان، هم در آسمان عامل ثبات و پايدارى است، هم در زمين و هم در جامعه(قرائتی، 1388، ج9، 382). قوانین طبیعی و نظم موجود در اکوسیستمها، بازتابی از این میزان الهی هستند. آیه «أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ» انسان را از طغیان و تجاوز در این میزان بازمیدارد. تفسير مجمع البيان طغيان را تجاوز از حدّ و انحراف بسوى فساد و تباهى معنا میکند(طبرسی، بیتا، ج12، 135). بر این اساس طغیان در میزان طبیعت میتواند شامل تخریب جنگلها، آلودگی آب و هوا، انقراض گونههای زیستی، و سوءاستفاده از منابع تجدیدناپذیر باشد. این هشدار الهی به انسان تأکید میکند که هرگونه تجاوز به نظم طبیعت، نتیجهای جز فساد و نابودی ندارد. بر این اساس خداوند با قرار دادن میزان، انسان را موظف کرده است در بهرهبرداری از منابع طبیعی، عدالت و تعادل را رعایت کند. رعایت این اصول، یک مبنای قرآنی برای توسعه پایدار و حفاظت از محیطزیست است.
4- نتایج
مسئولیتهای زیستمحیطی در قرآن کریم یکی از موضوعات کلیدی است که توجه به آن میتواند راهگشای بسیاری از چالشهای زیستمحیطی عصر حاضر باشد. قرآن بهعنوان کتاب الهی، نه تنها به راهنماییهای فردی و اجتماعی پرداخته، بلکه در خصوص ارتباط انسان با طبیعت و محیط زیست نیز آموزههای عمیق و تأثیرگذاری ارائه میدهد. این آموزهها مجموعهای از اصول اعتقادی و اخلاقی را شامل میشوند که بهطور مستقیم با حفاظت از محیط زیست و مسئولیتهای زیستمحیطی انسانها مرتبط است. در قرآن، انسان بهعنوان خلیفهالله در زمین معرفی شده است که وظیفه دارد بهطور مسئولانه و متعادل از منابع طبیعی بهرهبرداری کرده و از آنها در جهت حفظ تعادل و آبادانی زمین استفاده کند. آموزههای قرآنی در خصوص مسئولیتهای زیستمحیطی میتوانند راهحلهایی مؤثر برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی و مشکلات محیطی در دنیای امروز باشند. با بهرهگیری از اصول اعتقادی و اخلاقی قرآن، انسانها قادر خواهند بود در راستای حفظ تعادل زیستمحیطی، توسعه پایدار و حفاظت از کرهزمین گام بردارند. بنابراین، تأمل و بازخوانی این آموزهها نه تنها میتواند بهصورت فردی، بلکه در سطح جهانی نیز به مقابله با بحرانهای زیستمحیطی کمک کرده و فرهنگ حفاظت از طبیعت را ارتقا دهد. برای تحقق مسئولیتهای زیستمحیطی از منظر قرآن کریم، سیاستگذاریها باید بر اساس اصول دینی و اخلاقی قرآن طراحی شوند و بهگونهای تدوین گردند که نه تنها به مسائل زیستمحیطی بهعنوان چالشهای روز پرداخته شود، بلکه به آثار بلندمدت و پایداری آنها نیز توجه شود. سیاستها باید بهگونهای تنظیم شوند که بر اساس آموزههای قرآنی، انسان بهعنوان خلیفهالله در زمین مسئولیت حفاظت از طبیعت را بر عهده گیرد. برای این منظور، قوانین و مقررات زیستمحیطی باید بهطور خاص به اصول عدالت، بهرهبرداری متعادل از منابع طبیعی و حفظ حقوق نسلهای آینده توجه داشته باشند. این امر به معنای آن است که بهرهبرداری از منابع طبیعی باید در جهت حفظ و نگهداری منابع برای نسلهای آینده و بهطور کلی برای حفظ تعادل اکوسیستمها صورت گیرد. دولتها نقش حیاتی در این مسیر دارند. آنها باید بهطور فعال در ترویج فرهنگ زیستمحیطی مشارکت کنند و از طریق برنامههای آموزشی و آگاهسازی عمومی، بهویژه در سطح مدارس و دانشگاهها، زمینههای آشنایی بیشتر مردم با اصول قرآنی مرتبط با محیط زیست را فراهم سازند. ترویج ارزشهایی چون احترام به طبیعت، رعایت عدالت در مصرف منابع و شکرگزاری از نعمتهای الهی میتواند به افزایش حساسیت اجتماعی نسبت به محیط زیست و بهبود رفتارهای فردی و جمعی در قبال آن کمک کند. علاوه بر فرهنگسازی، تدوین سیاستهای حمایتی نیز ضروری است. این سیاستها باید بر استفاده از فناوریهای نوین و پاک، توسعه منابع انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهبرداری بهینه از منابع آبی و خاکی تأکید کنند. دولتها میتوانند با ارائه مشوقهای مالی، صنایع و شرکتها را به سمت استفاده از تکنولوژیهای سازگار با محیط زیست هدایت کنند. علاوه بر این، کاهش تولید زباله، بازیافت و مدیریت پسماندها باید بهعنوان بخشی از برنامههای کلان شهری و روستایی در دستور کار قرار گیرد. در مجموع، تحقق مسئولیتهای زیستمحیطی از منظر قرآن کریم نیازمند یک رویکرد جامع و هماهنگ است که آموزههای دینی در آن بهطور عملی در سیاستها و قوانین گنجانده شوند. این رویکرد نهتنها به کاهش بحرانهای زیستمحیطی کمک خواهد کرد، بلکه به تحقق توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست برای نسلهای آینده نیز منجر خواهد شد. با ایجاد چارچوبهای قانونی مناسب، ترویج فرهنگ زیستمحیطی و سیاستهای حمایتی مناسب، میتوان بهطور مؤثری از منابع طبیعی بهرهبرداری کرده و در عین حال تعادل زیستمحیطی را حفظ کرد.
پانویس و منابع
- ↑ خلق السّموت و الأرض بالحقّ(نحل، آیه3)؛ (خداوند) آسمان ها و زمین را به حق آفرید.
- ↑ الحمد للّه فاطر السّموت و الأرض(فاطر، آیه1)؛ ستایش از آنِ خداوند است آفریننده آسمان ها و زمین.
- ↑ بدیع السّموت و الأرض(بقره، آیه117)؛ (خداوند) آفریننده آسمان و زمین است.
- ↑ انبیاء، آیه33؛ فصلت آیه37؛ دخان آیه38؛ نحل آیه3 و... .
- ↑ فاطر، آیه1؛ ابراهیم، آیه10؛ زمر، آیه46 و... .
- ↑ بقره، آیه117 و انعام، آیه101.
جوادی آملی، عبدالله، اسلام و محیطزیست، قم: اسراء، 1394.
خامنهای، سیدعلی، بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، 1388.
خامنهای، سیدعلی، بیانات در دیدار مسئولان و فعالان محیط زیست، منابع طبیعی و فضای سبز، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، 1393.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت: دار القلم، 1412ق.
رستمی، محمد حسن، سیمای طبیعت در قرآن، قم: بوستان کتاب، 1386.
رهنما، زین العابدین، ترجمه و تفسیر رهنما، ج3، تهران: انتشارات کیهان، 1346.
طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، 20 جلد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1374.
طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمعالبیان، تهران: فراهانی، بیتا.
قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1388.
محقق، محمدباقر، دایرهالفرائد در فرهنگ قرآن، تهران: بعثت، 1391.
مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، تهران: صدرا، 1381.
مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن 3، تهران: صدرا، 1389.
مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از فضلا، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب اسلامیه، 1371.
مکارم شیرازی، ناصر، سوگندهای پر بار قرآن، قم: مدرسه الإمام علی بن ابیطالب(علیهالسلام)، 1386.
هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما: روشی نو در ارائه مفاهیم و موضوعات قرآن، قم: بوستان کتاب، 1386.
Hines, J. M., Hungerford, H. R., & Tomera, A. N. Analysis and synthesis of research on responsible environmental behavior: A meta-analysis. The Journal of environmental education, 18(2), 1-8, 1987.
UNEP. Global Environment Outlook – GEO-6: Healthy Planet, Healthy People. United Nations Environment Programme, 2019.