قرآن کریم و ادبیات انتقادی هنری
قرآنکریم، گذشته از اعجاز بیانی در تنوع و خلاقیّت بیان هم اعجازآمیز است. گذشتگان درباره برخی از روشهای بیانی قرآن مانند بیان استدلالی، تمثیلی، داستان و نظیر آن سخنگفتهاند اما در مورد گوشهزنیهای پوشیده و پنهان و معنیدهیهای تأمل¬برانگیز این کتاب سترگ آن چنان که شایستهاست، بحث¬نکردهاند. از قرن سوم هجری به بعد، برخی از مفسرین گوشهچشمی به بعضی از اضلاع چنین زبانی داشتهاند و الفاظی چون تعریض، تهکُم، تعییر، تقریع، تجسیم معکوس، تجاهل، تعجیز، تشهیر و مواردی از این¬دست که از صنایع گوناگون نقد هنری به¬حساب¬میآیند، به فراوانی در کتاب¬های تفسیری به¬چشم-میخورند. در دوران معاصر هم تک¬نگارههایی در قالب مقاله و یا کتاب استطراداً و یا مستقلاً (کتاب طنز مقدس) در این خصوص منتشرشده¬است، امّا نشان¬دادن چنین زبانی در قالب ادبیات انتقادی و هنری نکتهای است که این مقاله با نگاهی بیرونی در مقام تبیین و ارزیابی آن است. این نوع از ادبیات شامل موضوعاتی چون طنز، هزل، هجو، لطیفه، کاریکاتور، نمایش و داستانها و روایات طنز است. از این¬رو، ادبیات انتقادی هنری به معرفی جنبهای خاص از زبان قرآن پرداخته¬است و میکوشد چنین ویژگی را در قالب یک ادبیات با چهارچوب و تعریف خاص ارائه¬دهد. روش قرآن در برخی از آیات، بهکارگیری نقد با استفاده از واژههای مزاحگون و گاه واژهپردازیهای رندانه و گزنده است و در دستهای دیگر از آیات، بیانی سخت کوبنده دارد و در پس و پیش کلماتش چنان پوشیده مخالفانش را شرمگین¬ساخته و یا دوستانش را هشدار¬داده که جا دارد چنین هنری در قابی ماندگار قالب¬گرفته و شناختهشود.
کلیدواژه ها: قرآن کریم، اعجاز بیانی، نقد هنری، طنز، هزل، هجو، لطیفه.