سقف محفوظ در آسمان از دیدگاه قرآن
به نظر میرسد دیدگاه سکولاریسم و جدایی دو بال علم و دین در سدههای اخیر، هزینه کمی دست بشر نگذاشته است و او متناظر با توسعه علمی حیرتانگیز، در وادی سعادت و رفاه مورد انتظار به پرواز درنیامده است. به قول امام علی علیهالسلام: «العلم و الدین توأمان اذا افترقا احترقا» علم، علیرغم خطاپذیری یکی از صفات و ظرفیتهای ارزشمند انسان است. لکن برخورد متعصبانه و خشن کلیسا در قرون وسطی که علمآگاهی را شجره ممنوعه میدانستند، موجب شد دانشمندان و اندیشمندان بهخاطر آزار و اذیتی که از دستِ به این اصطلاح دینداران دیدند، به این صرافت برسند که باید دین را کنار بگذارند. ولی در طولِ تاریخ تمدن اسلامی، گروه¬هایی که اینچنین افراطی میاندیشیدند کاملا در اقلیت بودند. اسلام به انحاء مختلف مسلمانان، اعم از زن و مرد را بهطور بلیغ و وسیع برای تعلم و تفکر و تدبر تشویق کرده است. اینکه رسالت پیامبر اسلام در لحظات نخستین با "اقراء" آغاز و با "قلم" و "علم" ادامه مییابد و معجزه او کتاب است، نشان از توجه ویژه دین وحیانی اسلام به امر علمآموزی، دانشجویی و معرفتاندوزی است. مسلمانان در آیات متعدد قرآن از اینکه چرا در آیات قرآن تدبر نمیکنند مذ ّمت شدهاند. روایات متعددی از رسول اکرم (ص) که در مسجد در حلقه اهل تفکر و تحقیق مینشست حاکی از اهمیتی است که دین اسلام بر علم نافع و آگاهشدن انسان قائل است. تدبر و تفکر در آفاق و انفس مورد توصیه و تشویق مکرر قرآن است. قرآن علاوه بر بایدها و نبایدها، آیات متعددی درمورد مسائل علمی، اجتماعی، طبیعی، سیاسی، حکمرانی، و غیره دارد. بر هر مومنی فرض است در معانی و مفاهیم این آیات بیاندیشد. از جمله این آیات، آیات متعدد نجومی است. حدود دویست آیه از آیات قرآن کریم به علم نجوم و کیهان¬شناسی اختصاص دارد. معنی و مفهوم این آیات از دیدگاه علم نجوم، اخترفیزیک و کیهان¬شناسی جدید چیست؟ میدانیم که تصور منجمین و کیهان¬شناسان از ساختار عالم تا اواخر قرن شانزدهم میلادی (اواسط قرن نهم هجری شمسی) هیئت زمینمرکزی بود که امروز منسوخ شده است. پس از آن دوره کهکشانی به مدت حدود سیصد سال به طول انجامیده است و سپس دوره کیهانی آغاز شده است که هنوز ادامه دارد. نقش عالم نجومی از دیدگاه منجمین امروزی که بر اساس نظریات علمی پیشرفته همچون نسبت عام و خاص، مکانیک کلاسیک و کوانتمی، مکانیک آماری و ترمودینامیک، فیزیک هستهای و غیره و همچنین ابزار رصدی پیشرفته مثل تلسکوپهای غول پیکر در ناحیه اپتیکی و رادیویی، آشکارسازهای امواج گاما، ایکس، فرابنفش و فروسرخ ... بناگردیده است، از آنچه که در دوران زمینمرکزی مطرحبوده است، بسیار متفاوت است. به این ترتیب قرآن در مراحل ابتدایی دوران زمینمرکزی و حدود هزار سال مانده به ابطال آن نازل شده است! لازم به ذکر است که در هزاره پایانی این دوره (یعنی حدود چهارصد سال پس از نزول قرآن) بود که پیشرفتهای قابلتوجهی در حوزه ریاضیات و هندسه بهخصوص توسط دانشمندان و منجمین مسلمان صورت گرفت و نهایتا منجر به ابداع نظریات جدید در زمینه مکانیک سماوی و مدلهای کیهانشناسی در مکتب کپلر و کپرنیک و انقراض دوره زمینمرکزی شد. انتظار میرود اگر آیات نجومی قرآن حتی از ذهن نابغهای در سطح بطلمیوس تراوش یافته باشد امروزه با تحولات و تغییرات اساسی در فرضیهها و اصول هیئت زمینمرکزی با اشکالات جدی مواجه گردد. در این راستا با بررسی یکی از آیات نجومی قرآن از منظر نجوم و اخترفیزیک جدید، در حد امکان نشان خواهیم داد که این آیه هیچگونه تناقضی با یافتههای جدید ندارد. این در حالیست که آیات قرآن توسط فردی امی و درس نخوانده و در عصر بسیار ابتدایی دانش بشر در این حوزه از علم ارائهشده است! درمورد آیات نجومی دیگر قرآن، نگارنده مطالب بیشتری را در همایشهای قبلی از این نوع و در سلسله نشستهای تخصصی مرکز علم و الهیات پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی ارائه کرده است. این آیه عبارت است از: وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ (الانبیاء/32) و ما آسمان را سقف محفوظی قرار دادیم ولی آنها از این آیات و نشانهها رویگردانند. می-دانیم که در فضای بین سیارات منظومهشمسی سنگهای آسمانی با جرمهای مختلف و ذرات ریز و درشت بسیاری به صورت سرگردان و با سرعت سرسامآوری در جهات مختلف در حرکتاند. در شبانه روز، میلیونها مورد از این اجرام ریز و درشت به جو زمین برخورد میکنند و در اثر اصطکاک با جو میسوزند و خاکستر آنها بر جو و سطح زمین افزوده میشود. چگالی جو زمین در سطح دریا حدود ده میلیارد میلیارد ذره بر سانتیمتر مکعب است! در چنین شرایطی هنگامی که ما با سرعتهای معمولی حرکت میکنیم، تقریبا وجود جو زمین با این همه ذره را احساس نمیکنیم. فقط هنگامی که سرعت حرکتمان نسبتا زیاد باشد، وجود جو و مقاومت آن را متوجه میشویم. درواقع همین جو رقیق و نامرئی، در سرعتهای حدود 200 کیلومتر بر ساعت میتواند هواپیمایی با دهها تن وزن را از زمین بکند و در خود معلق نماید. در لایههای بالای جو تعداد ذرات به حدود یکصد میلیون ذره بر سانتیمتر مکعب (یعنی یکصد میلیارد بار ضعیفتر از سطح دریا!) میرسد که میتوان در آنجا تقریبا وضعیت خلاء را تصور کرد. لکن بهدلیل سرعت نسبی چندین کیلومتر بر ثانیه، اجرام سرگردان به هنگام برخورد با این محیط رقیق، جو را مثل سپری در مقابل خود خواهند دید. جو زمین، موهبتی است که ضمن داشتن چگالی مناسب در سطح زمین برای جابجایی روان در سرعتهای پایین، امکان حمل و نقل هوایی در سرعتهای میانی را میدهد. از اکسیژن آن برای ادامه حیات و تنفس استفاده میکنیم. کربن موجود در آن از طریق پدیده گلخانه دمای زمین را تنظیم میکند. کلیه تغییرات اقلیمی، وزش باد و بارندگی و تنظیم رطوبت نسبی در آن صورت میگیرد. لایه اوزون در آن مانع از عبور امواج ماوراء بنفش خورشید میشود. در کنار این وجوه مهم و حیاتی، جو زمین، مثل سپری محکم و سقفی محفوظ مانع برخورد سنگهای آسمانی و اشعههای خطرناک به سطح آن میشود. هر کدام از این موارد حتی مدت کوتاهی اختلال پیدا کند، حیات بشر تهدید میگردد. در حالی که زمین بطور پیوسته و از جهات مختلف در فضا با میلیونها سنگهای پر سرعت در شبانهروز سنگباران میشود، لکن ما شب تا صبح آسوده میخوابیم و رفع خستگی میکنیم. در این آیه به نقش بازدارندگی جو در حالت کلی (چه در مقابل امواج الکترومغناطیسی مضر و چه سنگهای آسمانی) به صورت سقف محفوظ اشاره شده است. سقفی که نقش حفاظتی دارد. آیا این پدیده با یافتههای جدید اخترفیزیک تعارض دارد؟ در دوران زمینمرکزی سقف به چه معنی بوده است و چه مصداقی در آسمان داشته است؟ در صورت مصداق داشتن از چه چیزی محافظت میکرده است و چگونه؟ این موارد یافتههای سدهها و دهههای اخیر است و در دوران زمین مرکزی که آیات نجومی قرآن نازل شده است کاملا بلا وجه و غیرقابل تصور بوده است. کلمات کلیدی: قرآن، نجوم، کیهانشناسی، اخترفیزیک.