در گذار از نام: جغرافیای نسبیگرایی معتدل در اخلاق باور قرآنی
این مقاله به بررسی تلاقی «نسبیگرایی معتدل» و «اخلاق باور» در قرآن میپردازد و نشان میدهد که قرآن، با رویکردی اخلاقمحور، چارچوبی نوین برای تفکیک ایمان و کفر و حل تعارض مطلقگرایی و نسبیگرایی افراطی ارائه میدهد. برخلاف دیدگاه فقهی سنتی که کفر را بر انکار اصول دین تعریف میکند، قرآن، مفهوم «برهان» را به عنوان شرط معرفتشناسانه بنیادین مطرحکرده و آن را مقدم بر شاخصهای سنتی ایمان میداند. این چارچوب میان صدق باورها (صدق خبری) و رفتار معرفتی مؤمنان (صدق مخبری) تمایز قائلشده و جستجوی صادقانه حقیقت را بر اذعان صرف به آموزههای دینی مقدم میشمارد. قرآن با پذیرش اخلاقی پژوهش در باورها، «نسبیگرایی معتدل» را پیش مینهد که راهی میانه بین مطلقگرایی و نسبیگرایی افراطی است. این موضع هم وجود حقایق عینی دینی و هم مشروعیت مسیرهای متنوع معرفتی را به رسمیت میشناسد. ارجنهادن به تحقیق صادقانه، حتی با نتایج متفاوت، کثرتگرایی معرفتی پیچیدهای میسازد که مطلقگرایی حقیقت و نسبیگرایی روششناختی را در هم میآمیزد. نتایج پژوهش نشان میدهد: یک، قرآن الگویی نوآورانه در اخلاق باور ارائه میکند که جستجوی صادقانه معیار اصلی ارزیابی است. دو: این رهیافت بر نقش نیات و تلاش معرفتی تأکید دارد و مدلی برای مدیریت تنوع دینی معرفی میکند. سه: نسبیگرایی معتدل قرآنی پاسخگوی چالشهای معاصر در تنوع دینی و مسئولیت اخلاقی باورها است. كلمات كليدي: معرفتشناسی قرآنی، نسبیگرایی معتدل، اخلاق باور، کثرتگرایی دینی، مسئولیت معرفتی، مطلقگرایی، برهان.