تحلیل محتوای کمی نعمت‌های بهشتی و کاربردی‌سازی در سبک زندگی اسلامی

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

چکیده

جایگاهی که در جهان‌ پس‌ از مرگ‌، انسان‌ رستگار، زندگی‌ آرمانی‌ را تجربه‌ خواهد كرد با عناوین گوناگونی از جمله بهشت تعبیر شده است‌. توصیف دقیقی از نعمت های بهشتی وگستره بعد حسی و معنوی آنها در قرآن کریم تجلی یافته است، از زیبایی¬های بصری گرفته تا لذایذ جسمانی. پوشیده نیست که پاره ای از نعمت ها نیز از مقام قرب، مغفرت و رضوان پروردگار متعال سخن به میان آورده اند. در اینکه لذات بهشت حسی است یا معنوی میان مفسران اختلاف نظر است، از این رو برخی بر این باورند که دلالت باطنی و تاویلی این نعمت ها مد نظراست‌. از انجا که خوانش صحیح نعمت های بهشتی تاثیر بسزایی در هدفمندی و سبک زندگی اسلامی دارد، این نوشتار بر آن است که با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی و کد گذاری بسته نشان دهد که در تربیت قرآنی، سیر بهره گیری از نعمات بهشتی، از نعمت های حسی به نعمات معنوی کمال یافته است و با نگاهی دوباره به نعمات بهشتی می توان علاوه بر دعوت انسان ها به فضایل و تعالی سبک زندگی جوامع، از بروز شبهات در این زمینه ممانعت به عمل آورد.

واژگان کلیدی

تحلیل کمی؛ نعمت حسی؛ نعمت معنوی؛ بهشت.  

۱. مقدمه

به تعبیر قرآن کریم، افراد نیکوکار در بهشت از ‌موهبت های‌ حسی، از قبیل انواع خوردنی¬ها و نوشیدنی¬ها‌، حورالعین‌، بسترهای آماده،تاج و تخت و لباس اعلی و نعمات معنوی همچون رضوان‌ الهی‌، لقاء الله‌ و رحمت الهی برخوردارند. بدیهی است که بدفهمی در برخورداری از نعمت های حسی بهشتی سبب پدید آمدن شبهاتی در حوزه¬های گوناگون مطالعات قرآنی شده است. برای نمونه در خوانش فمنیسیتی، اشکال مردانه بودن نعمت های بهشتی را پدید آورده است Horovitz,1925, p543)؛ (Berthels,1925, p263 و در برداشت عارفانه، سطحی بودن و خردی نعمت های حسی آنان را به وادی تاویل کشانده و بهره¬مندی های بهشتی جنبه تمثیل و تشبیه یافته است.(برای نمونه نک: فیض کاشانی، 1387، 4/ 97) از سوی دیگر،نوع نگاه به نعمت های بهشتی تاثیر بسزایی در سبک زندگی جوامع دارد و تلاش برای فهم این نعمت ها در جهت دهی هدف زندگی و معنای زیستن نقش بسزایی اعمال می نماید، به گونه ای که این هدف نهایی است که توجیه گر افعال و کردار ما بوده و به آن وحدت و هویت می‌بخشد.

با نگاهی دوباره به سیر نعمات بهشتی در سور مکی و مدنی، می توان دریافت آموزه های قرآن کریم بر آن است که علاوه بر دعوت جوامع انسانی به فضایل و خوبی ها انسان ها را با کمال حقیقی که وصال الهی و عشق و حب الهی است آشنا سازد و با تور محبت الهی سبک زندگی متعالی را برای انسان ها به ارمغان آورد. پرسش های مهمی که در نوشتار مطرح می شود این است که در قران کریم با توجه به سیر نزول سوره ها از مکی به مدنی، بر چه نعمت هایی تاکید شده است ؟ نگاه انسان به نعمات بهشتی چه تاثیری بر سبک زندگی وی دارد؟ برای پاسخ به پرسش های اساسی روش کاربردی تحلیل محتوا برگزیده شده است. در ابتدای نوشتار ابتدا با معرفی مختصر روش تحقیق به کار رفته در این تحقیق، تمامی نعمت ها به تفکیک سور مکی و مدنی گردآوری و در جدول اکسل کد گذاری شده اند، سپس نتایج بر اساس آنها تحلیل شده اند.گفتنی است که منظور از سور مدنی سوره هایی است که بعد از هجرت بر پیامبر نازل شده اند و مراد از سور مکی سوری است که قبل از هجرت بر پیامبر نازل شده اند.( سیوطی،1416: ۱/ ۲۳).

جلوه‌ها و نعمت‌های بهشتی
ردیف گزاره ردیف گزاره ردیف گزاره
1 جنات 7 بستر 13 میوه
2 ظروف پذیرایی 8 جوی آب 14 خامان بهشتی
3 زیور آلات 9 چشمه بهشتی 15 تخت بهشتی
4 لباس فاخر 10 آبشار 16 مغفرت الهی
5 زنان بهشتی 11 نوشیدنی 17 رضوان الهی
6 زوج مطهر 12 گوشت 18 ملاقات الهی
19 رحمت الهی

۲. روش تحلیل محتوای کمی تحلیل محتوا یکی از روش های شناسایی و جمع آوری اطلاعات است که با توجه به موضوع، شرایط و هدف هر تحقیقی، کاربردی خاص پیدا میکند و تلاش دارد از طریق بررسی اسناد مکتوب متنی و غیر متنی، به واکاوی ماهیت اسناد بپردازد(ر.ک: هولستی،1373، 47-93). در روش تحلیل محتوا، پیامها به صورت منظم کدگذاری و به گونه ای طبقه بندی میشوند که پژوهشگر بتواند آنها را به صورت کمی تجزیه و تحلیل کند.( کریپندورف، 1378: 28؛ ر.ک: هولستی، 1391: 13). این روش بر این فرض بنا شده که با تحلیل پیام های زبانی می¬توان به کشف معانی، اولویت¬ها، نگرش¬ها، شیوه¬های درک و سازمان یافتگی جهان دست یافت. این روش به عنوان یک تفسیر، میان دو قطب عینی و ذهنی قرار میگیرد و پژوهشگر را به سمت عناصر پنهان موضوع هدایت میکند.(باردن، 1989: 91) در این نوشتار با کدگذاری بسته برای تحلیل متن، از عبارت، الگوهای ثابت بهره گیری و موارد موافق و مخالف با الگو مشخص شده است. پیش از پرداختن به بحث تعریف دقیق مقولاتی که مورد تحلیل قرار میگیرند ضروری به نظر می رسد:

2.1. سور مکی و مدنی

سوره هایی که در آنها به ذکر نعمت های حسی و معنوی پرداخته شده است به تفکیک مکی و مدنی عبارتند از : سوره های مبارکه حجر، کهف، صافات، طور، نبا، واقعه، رحمن، یس، غاشیه، زخرف، مرسلات، حاقه، مطففین، زمر، دخان در زمره سورمکی و سوره های بقره، آل عمران، توبه، رعد، انفال، نساء، مائده، حدید، مجادله، بینه در زمره سور مدنی قرار می گیرند. گفتنی است که دو سوره مبارکه انسان و حج که در مکی بودن و مدنی بودن آنها اختلاف است.( سیوطی،1416: 1/ 23) با توجه نوع نعمت های ذکر شده در آن و ادله دیگر جزو سورمکی به شمار می آیند. نوع نعمت های به کار گرفته در هر سوره می تواند ملاکی در جهت تعیین مکی و مدنی بودن سوره به حساب آید که در این نوشتار مجال تفصیل آن نیست. 2.2. نعمت های حسی و معنوی

نعمات حسی اعم از نوشیدنی ها، خوردنی ها، زیور آلات، لباس فاخر، خادمان و حورالعین، تخت های بهشتی، جنات، چشمه و انهار بهشتی و. .. و نعمت های معنوی شامل مغفرت الهی، رضوان الهی، رحمت و لقای الهی به عنوان کدهای مورد استفاده در جدول اکسل انتخاب شده اند.

گفتنی است که تعبیر نعمات حسی از این رو است که در فهم مادی آن حواس پنجگانه دخیل اند وگرنه بنا بر نظر برخی از مفسران خواسته های جسمانی در بهشت اگر چه محسوس اند، ولی مادی نیستند و نوعی تمثل و ساخته خیال است و بر این اساس که خواهش نفسانی توسط خیال ایجاد می شود، فرقی بین زن و مرد نیست. ( صدر المتالهین، 1981: 9/ 322). به عبارت دیگر درک دقیق نعمات بهشتی برای عموم مردم قابل فهم نیست، طبرسی ذیل آیه «یفجرونها تفجیرا»(انسان: 6) آورده است: انسان در انتخاب مسکن دنیوی تابع چشمه است. هر جا چشمه وجود داشته باشد، آنجا را برای ساختن خانه انتخاب می کند، ولی در آخرت چشمه تابع انسان است. (طبرسی،1372: 10/ 617) در روایتی نیز راوی از امام رضا (ع) سوالی مطرح می کند: کدامین روایت درباره شجره ممنوعه درست است؟ آیا حضرت آدم خرما خورد یا انگور یا گندم؟کدام؟ امام فرمود : همه اش درست است. عرض کردند : چگونه؟ فرمود: درخت بهشت یا شاخه آن نظیر دنیا ویا شاخه آن نیست که برای نمونه شاخه گندم برنج ندهد بلکه با ارده انسان هر ثمری می¬دهد.(صدوق،1378 : ۱/ ۳۰۶). از آن رو که در روش تحلیل محتوا ضروری است که کد گذاری تابع قوانین ثابتی باشد، برای تحلیل دقیق تر مجموعه‌ای از قوانین را برای کدگذاری تعیین شده است. برای نمونه جنات اگر صفتی همراه داشته باشد، این صفت نیز نعمت فزون تری محسوب می گردد. همچنین ذکر اوصاف مختلف برای لباس یک نعمت جداگانه محسوب می شود. برای مثال در آیه «یلبسون من سندس و استبرق متقابلین» (دخان/ 53) دو نعمت شمارش می گردد. سپس متن را بر اساس قوانین تعیین شده کدگذاری و نتایج را تجزیه و تحلیل شده¬اند. در ذیل نمونه ای از جدول اکسل آمده است که همه سور بر اساس آنها کدگذاری و شمارش شده اند. نمونه جدول کدگذاری 3. نعمت های بهشتی

3.1. نعمت های ذکر شده در سور مکی

نعمات گوناگونی در بهشت نام برده شده اند، اینکه فراوانی هر نعمت به چه میزان است، نکته در خور توجهی است. از مجموع 183 نعمتی که در سور مکی نام برده شده است، 69 نعمت به خوردنی ها، 58 نعمت به جنات و 26 نعمت به مقام بهشتی و 26 نعمت به حورالعین و اوصاف آنها و ذکر مغفرت الهی تنها یک مرتبه به کار رفته است. خوردنی ها با 38 درصد در رتبه نخست، جنات با 32 درصد در رتبه دوم، مقام و حورالعین با 14 درصد در رتبه سوم از نظر فراوانی نعمات بهشتی در سورمکی یاد شده است.

3.1.1.خوردنی ها و نوشیدنی ها

اطعمه و اشربه بهشتی از نظر فراوانی در رتبه نخست نعمت های بهشتی قرار دارد. در قرآن کریم آمده است غذاهاي بهشتي، ميوه‌هاي مطبوع و هر آنچه بهشتیان برگزينند براي ايشان آماده مي‌شود «وَ فاكِهَةٍ مِما يَتَخَيّرونَ» (الواقعه:20) ميوه از هر چه اختيار كنند، «وَ اَمْدَدناهم بفاكهةٍ و لحمٍ مما يَشتَهونَ » (الطور :22)(با هر نوع) ميوه و گوشتي كه دلخواه آنهاست آنان را مدد (و پذيرائي) مي‌كنيم. نوشيدني‌هاي گوارا افزون بر غذاهاي مطبوع، انواع نوشيدني‌هاي گوارا در بهشت وجود دارد كه تازه، خالص و خوشبو و لذت‌بخش است، از باده‌هاي مهر شده نوشانده مي‌شوند «یَسقُونَ من رحيقٍ مَختوُم» (المطففين :25) باده‌اي سخت سپيد كه نوشندگان را لذتي خاص دهد، نه در آن فساد عقل است و نه ايشان از آن به مستي افتند. «بيضاء‌ لَذَةٍ لشّاربين لافيها غَولٌ و لاهم عنها يُنزَفون» (الصافات، 46 و 47) و شراب بهشتی از چشمه تسنیم و طعم زنجبیل(المطففین:27). همه این تشریفات توسط خادمان بهشتي صورت می پذیرد، علي‌رغم اينكه بهشتيان نياز به خادم ندارند چرا كه هرچه طلب كنند حاضر مي‌شود ولي نوجواناني زيباروي گرد آنان مي‌چرخند و از آنان پذيرائي مي‌كنند«.يطوف عليها ولدانٍ مُخَلَّدونَ باكوابٍ و اَباريقَ و كَأسٍ مِن مَعينٍ» (الواقعه:17 و 18)بر گردشان پسراني جاودان به خدمت مي‌گردند، با ‌جام¬ها،آبريزها و كاسه‌هائي از باده ناب روان. نعمت‌هاي بهشتيان در آنچه گفته شد محدود نمي‌گردند، زيرا اساساً نعمت‌ها و لذت‌هاي بهشت را حد و حصري نيست، از اين رو، برخي آيات با تأكيد بر نامحدود بودن مواهب بهشتي از جهت مقدار و كيفيت، بيان مي‌دارد كه بهره‌مندي از اين نعمات تنها به خواست بهشتيان است«و فيها ما تَشْتَهيه اِلاَنفُس و تلذ الاعين» (الزخرف: 71) و در آنجا آنچه را دل آنها بخواهد و ديدگانشان را خوش آيد وجود دارد. سوره های مبارکه واقعه و رحمن و انسان، سه سوره ای هستند که اوج تصویر پردازی نعمات بهشتی در این سه سوره در قالب کلمات بیان شده است. از مجموع نعمات بهشتی نعماتی که به ذکر بهره مندی های خوردنی، اعم از اشربه واطعمه وتشریفاتی که متعلق به آن است از جمله ظروفی که غذا یا نوشیدنی در ان سرو می شوند یا خادمانی که بهشتیان را پذیرایی می کنند، 38 درصد به خود اختصاص می دهد که بالاترین فراوانی را در نعمت های بهشتی دارا است.

3.1.2. جنات بهشتی

ذکر نعمت جنات در اکثر آیات مرتبط با توصیف بهشت به چشم می خورد، و از نظر فراوانی در رتبه دوم قرار دارد. تصویر خیال انگیز بهشت موعود صالحان در قرآن کریم، بوستانی است که جويبارها (الکهف:31)و چشمه‌ساران متعددی از زير سايه شاخساران گذر مي‌كنند(الحجر:45). در این بوستان ها ی بهشتی منزلگاه هایی شايسته قرار دارد که بهشتيان منزه از هر گونه آلودگي و در نهايت آرامش و آسايش در آنها به سر مي‌برند (التوبه:72؛ الصف:12). باغ های بهشتی با اوصافی همچون عالیه( الغاشیه:10)، ذواتا افنان(الرحمن:46)، النعیم(الصافات،43) به کار رفته اند. باغ های بهشتی 32 درصد از نعمت های بهشتی در سور مکی را به خود اختصاص داده اند.

3.1.3. مقام بهشتی

از جمله نعمت های ذکر شده در بهشت مقامات و جلوه و کسوت شاهانه ای است که به آن ها ارزانی می¬گردد، برای نمونه در قرآن کریم آمده است: بهشتي ها بر تخت‌هائي باشكوه بر پشتی های سبز( الرحمن:54؛ الغاشیه:14) روبروي هم تكيه داده‌اند. (الواقعه :15 و 16؛ الفاطر:33؛ یس:55؛ الصافات:43؛ الانسان:13؛الطور :20). لباس‌هاي فاخر و زينت هاي آراسته از ديگر نعمت‌هاي بهشتي ها است كه بر اندام آنان لباس های فاخر پوشانده مي‌شود و به انواع زينت‌ها آراسته مي‌گردند. در بهشت با دست‌بندهايي از طلا و مروارید(فاطر،33) آراسته مي‌شوند و جامه‌هائي سبز از پرنيان نازك (الكهف، 31؛ الدخان:51) و حرير ستبر(الفاطر: 33) مي‌پوشند. در مجموع 26 نعمت به بیان نعمت های مرتبط با مقام های بهشتی ها می پردازد که در رتبه سوم و از نظر فراوانی 15 درصد نعمات بهشتی در سور مکی را به خود اختصاص می دهد.

3.1.4. حورالعین

یکی دیگر از نعمت های بهشتی زنان زیبارواست که با وصف حورالعین در قرآن کریم آمده است.واژه «حور» چهار مرتبه در قرآن آمده که یک مرتبه به تنهایی و سه مرتبه با صفت عین همراه است. (الدخان:54؛ طور:2۰؛ الواقعه:22) حورالعین قرآنی عبارت از زنانی است، همچون مروارید در صدف(الواقعه:۲۲و۲۳)و یاقوت و مرجان(الرحمن: ۵۸)، اخلاق نیکو و صورت زیبا(همان، ۷۰)پوشیده در خیمه‌ها و پنهان از دید مردان بیگانه(همان،۷۲)همیشه باکره (الواقعه: ۳۵ و ۳۶)شیفته شوهران خود (واقعه: ۳۷)، دارای نگاه های مملو از حیا (الصافات: ۴۸ و ۴۹)، همخوابگانی بالا بلند (الواقعه:۳۴)، خوش‌زبان و فصیح (همان،۳۷) و حوریانی همسن و سال. (النبأ:۳۳)

لغت نویسان هم عقیده اند که حور جمع حوراء است و به معنای سپیدی چشم در مقابل سیاهی چشم است (فراهیدی، 3/ 288؛ ابن منظور،4/ 219؛ ابن اثیر،1/458).مستشرقان نیز بر این باورند که واژه حورالعین فاقد اصالت عربی است و وام گرفته از زبان دیگر است، اما اینکه از چه زبانی است اختلاف نظر دارند و عقیده رایج آن است که سرچشمه ای ایرانی دارد. Wensinck,1971, p581)؛ (Berthels,1925, p263-287 درباره حورالعین و معنای آن مباحث زیادی در برگرفته است، برخی چون لوکزمبرگ حوری را انگور سفید معنا کرده اند که این برداشت با انتقادهای متعددی همراه بوده است. (Luxenberg,2007, p263)فرانسوا دوبلوا این ادعای لوکزمبرگ را مورد نقد قرار داده است و می نویسد که وی فاقد دانش زبانشناسی لازم است و همچنین دبلوا آورده تحول در معانی لغات به یکباره اتفاق نمی افتد، چگونه می توان پذیرفت که قبل از نزول قرآن همگان حور العین را انگور سفید می¬فهمیدند و ناگهان همه عالمان مسلمان به اشتباه و سوء تعبیر از حورالعین زنان بهشتی را درک کردند، این ادعا فاقد مستندات لازم و ادعایی بیش نیست.(اندرو ریپین و دیگران، 1392: 285) آرتور جفری نیز با استناد به اشعار کهن عربی به خوبی نشان داده است که کاربست این واژه در معنای زنان زیبارو در میان اعراب جاهلی تداول داشته و مفهومی ناآشنا نبوده است.(جفری، 1372: 189) حوریان بهشتی در سور مکی 14 درصد نعمات بهشتی را به خود اختصاص داده است.

الف- نمودار نعمات بهشتی در سور مکی


3.2. نعمات بهشتی در سور مدنی

در سور مدنی در مقایسه با سور مکی با تفاوتی آشکار نعمتهای گوناگونی در وصف بهشت ذکر شده است. نخست آنکه از ذکر جزییات چگونگی نعمت ها سخن به میان نیامده است،به عبارت دیگر در این سور ذکری از خوردنی¬ها و نوشیدنی¬ها ومقام و اوصاف دقیق حور العین با جاذبه های جسمی نیست، بلکه با آوردن واژه «طهارت» بر بعد معنوی نعمت تاکید کرده است.

دوم آنکه از نعماتی معنوی همچون مغفرت الهی، رضوان الهی، رحمت الهی و ملاقات الهی نام برده شده است که در سور مکی به این نعمات اشاره ای نشده است. از مجموع 44 نعمتی که در سور مدنی نام برده شده است، 25 نعمت به جنات، 5 نعمت به مغفرت، 5 نعمت به رضوان الهی، 5 نعمت به همسران بهشتی، 3 نعمت به رحمت الهی و 1 نعمت به ملاقات الهی سخن اختصاص یافته است. جنات با 57 درصد در رتبه نخست، مغفرت الهی و رضوان الهی و همسران بهشتی، هر کدام با 11 درصد در رتبه دوم و رحمت الهی با 7 درصد و ملاقات الهی با 2 درصد به ترتیب در رتبه سوم چهارم از نظر فراوانی نعمات بهشتی در سورمدنی قرار دارد.


3.2.1. جنات بهشتی

در سور مکی نیز بهشتیان به جناتی وعده داده شده اند که ویژگی های متفاوتی با باغ های دنیوی دارد. از زیر درختان نهرهایی از عسل مصفی و شیر و شراب جاری است (محمد:12) و خانه هایی که در این بوستان ها مهیا است.(التوبه :72) میوه های این باغ دائمی است(الرعد :35)و بهشتیان در این بوستان ها جاویدان اند. همانند سور مکی ذکر جنت بالاترین فراوانی را در سور مدنی برخوردار است و بیش از نیمی از نعمات به این جنات اختصاص یافته است.

3.2.2. رضوان الهی

در سور مدنی رضوان الهی بالاترین نعمت بهشتی معرفی شده است، در قرآن کریم آمده است: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ». (التوبه:۷۲). برخی از مفسران رضوان الهی را احساس شادی و سرور قلبی تعبیر کرده اند (طبرسی،1372، 5/77) که بیانگر شدت قرب ونزدیکی و کرامت اهل بهشت نزد خداوند تبارک و تعالی است. (ابن عربى،1422: 1/ 429) این نعمت در زمره والاترین نعمت بهشتی (مقاتل بن سليمان،1423، 2/182؛ زمخشری،1407: ۲/ ۲۸۹) قرار دارد و اهمیت آن بدان است که این نعمت را به نعمت های دیگر عطف نکرده است(طبری،1412 :۱۰/ ۱۲۶). در روایات نیز رضایت بهشتیان از نعمتهای بهشتی بالاترین نعمت بهشت توصیف شده است.(سیوطی،1416، 3/257) امامان اهل بیت(علیهم السلام) تعبیر والاتری از واژه ارائه کرده اند و رضوان را عشق و محبت الهی معنا کرده اند، در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است: که وقتی بهشتیان از انواع نعمت ها بهره مند می گردند خداوند به آنها خطاب می¬نماید: راضی هستید و بهشتیان پاسخ می دهند: «نعم يا ربنا رضاك عنا و محبتك لنا خير لنا و أطيب لانفسنا»؛ خشنودى تو از ما و محبت تو براى ما خوش¬تر است از آن عطايا و نعمتهایی كه بما احسان كرده‏اى(لاهيجى،1373، 2/290). معرفت انسان نمى‏تواند رضوان و حدود آن را درك كند، زیرا رضوان خدا محدود و مقدر نيست تا وهم بشر بدان دست يابد و بزرگترين سعادت و رستگارى براى يك نفر عاشق و دوستدار اين است كه رضايت معشوق خود را جلب كند، بدون اينكه در صدد ارضاء نفس خويش بوده باشد(طباطبایی،1390: ۹ / ۳۳۹). در حقیقت رضوان بزرگترین دستاورد عاشق برای معشوق است و بنده عاشق با کسب رضایت الهی به مقصودش می¬رسد. کمترین ثمره رضوان الهی، نعمات بهشت است و نعمت های بهشتی جلوه ای از رضای اوست.قرآن کریم انسان¬ها را به عبودیتی فرا می خواند که با عشق و محبت خدا باشد نه برای کسب بهشت و نه از ترس جهنم. همان گونه که در کلام امام علی(ع) آمده است: «الهى ما عبدتك شوقا الى جنّتك و لا خوفا من نارك بل وجدتك اهلا للعبادة فعبدت»(علامه حلی، 1409: ۱۲۸). تمام آنچه در بهشت است از اشجار و انهار و ابنیه و غرفات حیاتی ذاتی دارند حیاتی که با حیات نفس که آن را ادراک و ایجاد می کند یکی است، ادراک این صور عینا ایجاد آنهاست، چراکه ادراک و فعل در آنها یکی است و مشیت او نیز عینا همان مشیت خداوند است، چراکه چنین کسی که به مقام رضا و عبودیت رسیده است یعنی جز آنچه خدا می خواهد نمی خواهد( ابن عربی،بی تا:1/381). یادکرد رضوان الهی، تنها در سور مدنی است و در سور مکی بدان اشاره ای نشده است و از نظر فراوانی در رتبه دوم نعمات ذکر شده در بهشت عنوان شده است.

3.2.3. مغفرت الهی

مغفرت الهی 5 بار به عنوان یکی از نعمت های بهشتی نام برده شده است.(الحدید:21؛ المائده:9؛الانفال:74؛ آل عمران:123؛ بقره:221» در قرآن کریم هم آیی جنت و مغفرت به چشم می خورد، برای نمونه « سارِعُواْ إِلىَ‏ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین»(آل عمران:123). غفران از ماده «غفر» بوده و در لغت به معنی پوشیدن چیزی که، انسان را از زشتی حفظ می‌کند. و در اصطلاح قرآنی به این معنى است که، خداوند عیوب و گناهان بندگان را مى‏پوشاند.( فراهیدی، 1409: 4/ 406؛ الصحاح،2005 : 2/770)و آنها را از عذاب و کیفر حفظ کرده و اثر گناه را محو می‌نماید.( راغب اصفهانی،1412: ۶۰۹). قرآن كريم در غالب موارد، مغفرت را در مقابل جنت قرار داده است، و اين نيست مگر به خاطر اينكه بهشت خانه پاكان است پس كسى كه هنوز آلوده به قذارتهاى گناهان و پليديهاى معاصى باشد داخل آن نمى‏شود، مگر آنكه خداى تعالى با آمرزش خود قذارت¬هاى او را از بين برده و پاكش كند. (طباطبایی: 1390، 4/20) مغفرت الهی با 11 درصد در رتبه دوم نعمت های ذکر شده در سور مدنی است.

3.2.4. همسران بهشتی

یکی دیگر از نعمت های بهشت در سور مدنی ازواج مطهره است. (البقره:25؛ آل عمران:15؛النساء:57) که 11درصد نعمات بهشتی را به خود اختصاص می دهد. در سور مدنی ذکری از حورالعین نیامده است و با صفت طهارت بر بعد معنوی واژه تاکید کرده است.

3.2.5. ملاقات الهی

یکی دیگر از نعمات بهشتی لقای الهی است. مراد از« لِقاءَ اللَّهِ» قرار گرفتن بنده است در موقعیتى است كه ديگر بين او و بين پروردگارش حجابى نباشد، چنانكه روز قيامت نيز اين چنين است، چون روز قيامت روز ظهور حقايق است، كه قرآن كريم درباره‏اش فرمود:« وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ‏» آن روز يقين مى‏كنند كه خدا حق آشكار است.(النور:25) بدون شک منظور ملاقات حسى پروردگار نیست، چرا که ملاقات حسى تنها در مورد اجسام است که داراى مکان و زمان و رنگ و کیفیات دیگرند، به طورى که مى توان آنها را با چشم ظاهر دید. بلکه منظور یک شهود باطنى و دیدار و ملاقات روحانى و معنوى با خدا است، زیرا در قیامت حجاب ها کنار مى رود. امام علی (ع) می-فرماید: «اَللِّقاءُ هُنا لَیْسَ بِالرُّؤْیَةِ، وَالِّلقاءُ هُوَ الْبَعْثُ فَافْهَمْ جَمیعَ ما فى کِتابِ الله مِنْ لِقائِهِ فَانَّهُ یَعْنى بِذلِکَ الْبَعْثَ»؛ لقاء به معنى مشاهده با چشم نیست، بلکه لقاء همان رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان است. این نعمت اختصاص به سور مدنی دارد و در زمره نعمت های بهشتی ذکر و نشان دهنده تعالی‌ انسان‌ در بهشت است.


‌ب- نعمات بهشتی در سور مدنی

4. تحلیل محتوای کمی نعمات بهشتی

با نگاه دقیق و تحلیل کمی نعمات بهشتی به تفکیک سور مکی و مدنی در می¬یابیم که در سیر از سور مکی به سور مدنی از ذکر نعمات حسی کاسته شده و یادکرد نعمات معنوی چون رضوان الهی، لقا و محبت الهی،رحمت الهی قوت می گیرد. تاکید بر مولفه عشق الهی در پی تعالی و تطهیر افکار جاهلانه مخاطبان اولیه اسلام پیام مهمی در ارتقای سطح آگاهی و معرفت به همراه دارد. این مهم بیانگر آن است که ذکر نعمات حسی در راستای هدایت فرهنگی، با توجه به سطح درک مخاطبان اولیه اسلام بوده است و پس از گذشت 13 سال از دعوت پیامبر و سعی و مجاهدت حضرتش در تربیت نفوس هنگامی که ظرف استعدادشان فزونی گرفت به بیان نعماتی در سور مدنی می پردازد که یادکردی از چنین نعماتی در سور مکی مشهود نیست. به تعبیر ملاصدرا، آن جماعتی که قران به لسان آنها صادر شده این امور در چشم آنان عظیم بود و نهایت شوق و شهوت را بدان داشتند وگرنه در بهشت هر آنچه نفس بخواهد مهیاست.(صدر المتالهین: 1361، 7/47) از این رو در سور مدنی یادی از لذایذ، خوردنی و پوشیدنی های فاخر مذکور در سورمکی نیست و در مقابل ذکر حورالعین با جاذبه های جسمی از تعبیر ازواج مطهره بهره برده است که یادآور طهارت معنوی در جلوه ای والاتر می¬گردد. ذکر این نکته به معنای نفی نعمت¬های حسی در بهشت نیست بلکه بیانگر تفاوت درخواست بهشتیان در برخورداری از نعمات است، اصحاب یمین که محسوساتی از قبیل ماکولات و مشروبات و منکوحات طلب می کنند و صالحان مقرب که جز معنویات و روحانیات درخواستی ندارند. (صدر المتالهین،۱۹۸۱: 9/ 322) شیخ صدوق نیز یادآور شده‌ است‌ كه‌ برخی‌ از بهشتیان‌ تنها از لذات‌ حسی‌ برخوردارند، در حالی‌ برخی‌ از آنان‌ كه‌ درجه‌ای‌ والاتر دارند، در معیت‌ فرشتگان‌اند و از تسبیح‌ و تهلیل‌ ذات‌ الهی‌ لذت‌ می‌برند ( صدوق،1364 :۷۶-۷۷) برخی‌ ازعالمان ‌در سده های بعد از موضع‌ اصرار بر لذات‌ حسی‌ فاصله‌ گرفته‌اند و نعمات روحانی‌ را برتر از نعمات‌ جسمانی‌ در بهشت شمرده‌ است.‌ (نک: ابن رشد، ۱۹۰۳: ۳۵۴) در نمودار ذیل به خوبی کاهش نعمت های حسی در برابر نعمت های معنوی در سور مدنی آمده است، این امر پیام مهمی را در تعیین سبک زندگی در بردارد که در ادامه به ذکر آن خواهیم پرداخت.

۵. کاربردی سازی در سبک زندگی

عبارت «سبک زندگی» برای اولین بار توسط «آلفرد آدلر» در روانشناسی در سال ۱۹۲۹ میلادی ابداع شد. در واقع سبک زندگی که مطابق تعریف مختار، شیوه زندگی منتزع از افعال اختیاری است، به طور کامل در گرو هدفی است که انسان در زندگی بر می‌گزیند؛ زیرا هدف نهایی، توجیه گر افعال و کردار ما بوده و به آن وحدت و هویت می‌بخشد.( (Warren,2006, p26.3 سبک زندگی مبتنی بر نقشه ذهنی خاص فرد و هدف وی از زندگی است. (گیدنز،1393، ۱۲۲) نوع نگرش هر انسانی نیز به جهان دیگر عملکرد وی را در این زندگی این جهانی معین می سازد. دل مشغولی¬های دنیوی، گاه انسان را از تامل و فهم دقیق هدف زندگی دور کرده و امور فرعی او را از توجه به اصل باز می دارد.

از نظر پوشیده نیست که بد فهمی دینی از بشارت های لذات بهشتی و توجه افراطی به نعمات حسی بهشت گاهی این پندار را در انسان پدید می آورد که اگر هدف رسیدن به این بهره مندی هاست، چرا اسباب این بهره مندی را در دنیای کنونی فراهم نیاورد و نقد را فدای نسیه کند! و گاه‌ برخی در مقام‌ برداشت‌ از برخی‌ آیات‌ و روایات‌ به‌ نتیجه گیری های نادرست رسیده‌اند و زمینۀ انتقادات‌ درونی‌ و بیرونی‌ را فراهم‌ آورده‌اند (مثلاً دربارۀ غلمان‌، نک‍ Ruthven,2000, p263). از این رو است که یحیی بن اکثم قاضی القضات عباسی در نهایت وقاحت - قلم به سبب رکاکت زشتکاری¬های وی از نقل آن معذور است- می گفت : خداوند اهل بهشت را که از ایشان راضی است چنین نعمت داده است که جوانان خوش سیما را برایشان خدمت کند زیرا ایشان بهتر از کنیزکان هستند، چرا من این نعمت را در این دنیا نطلبم(ثعالبی، بی تا، 1/ 157). در یك‌ سدۀ اخیر موضوع‌ لذات‌ بهشتی‌، به‌ ویژه‌مسئلۀ حورالعین ‌همواره‌ توجه ‌بازاندیشان‌ دینی‌ را برانگیخته‌، و گرایش‌ به‌ تأویل‌ نزد آنان‌ غلبه‌ داشته‌ است‌.. به‌ عنوان‌ نمونه‌ دربارۀ اینكه‌ برخورداری‌ جنسی‌ زنان‌ مؤمنه‌ در زیست‌ آرمانی‌ بهشت‌ به‌ چه‌ نحوی‌ خواهد بود، پرسشهایی‌ از سدۀ نخست‌ هجری‌ برخاسته‌ كه‌ در تفاسیر و روایات بدان پاسخ داده شده است. (نک : پاکتچی: 13 /5271)در محافل‌ غربی‌، بیشتر به‌ موضوع‌ حوریان‌ در بهشت‌، توجه‌ خاص‌ شده‌، و عموماً به‌ عنوان‌ تصوری‌ خیال‌انگیز از بهره‌مندی‌ جنسی‌ تحلیل‌ شده‌ است، برای نمونه نک‍ : Horovitz,1925, p543)؛\ (Ruthven,2000, p263، این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ برخی‌ از دانشوران‌ متأخر به‌ دركی‌ متعالی‌ و عرفانی‌ از مفهوم‌ گراییده‌اند(نک : پاکتچی،13/ 5271). به باور برخی از پژوهشگران معاصر از آغاز نيمة اول قرن دوم هجري، وعده به حوريه ‌هاي بهشتي براي تشويق و تحريك مردم به جهاد به كار برده مي ‌شد (ر.ك: جرّار،1993، 9ـ37). يك شهيد حوريان را در عالم رؤيا مي ‌بيند و آن‌ها وي را به دنيايشان دعوت مي‌كنند. شوق رسیدن به حوالعین عنان از کف مردان جهادی ربوده و شوق رسیدن به او سخت ترین جهاد ها را برای او آسان نموده است.. به عبارت دیگر برای مجاهدان به ظاهر مسلمان نیز که از ضعف ایمان و اندیشه¬های بنیادگرایانه و متحجرانه رنج می¬برند، وعده به نعمت¬های بهشتی خصوصا حورالعین، انگیزه ای برای عملیات تکفیری و انتحاری گشته است. با نگاهی دقیق در سیر نعمات بهشتی می توان دریافت که صحیح ترین هدف زندگی تنها رسیدن به نعمات حسی نیست، بلکه کمال و تعالی وجودی انسان ها در پرتو تقرب و عشق الهی است. خداوندی که منبع کمالات است و همرنگی با صفات الهی، زندگی آرمانی را برای انسان به جلوه می کشد. به عبارت دیگر محبت الهی، تصفیه گر وجودی انسان¬ها و زایل کننده زشتی های درونی و برونی و صفات رذیله ناشی از خودخواهی از قبیل بخل، امساک، جبن، تنبلی، تکبر و عجب است. در روایات نیز آمده است که پیامبر (ص) همواره پیروان خویش را به محبت و عشق الهی فراخوانده¬اند( برای نمونه نک: کلینی، 1365، 1/123). عشق، كمال وجودی است وهرچه كمال وجودی است، در همۀ مراتب هستی حضور دارد.لذا همه موجودات از درون به عشق الهی،خیر حقیقی مشتاق اند. و این عشق الهی است که وصال به آن در جهان دیگربا تعابیری همچون رضای الهی، لقای الهی و. .. آمده است و برترین نعمتی است که به عاشق داده می¬شود. توجه به این نعمت معنوی فراموش شده، می تواند عشق نهفته انسان ها را بیدار کند و سبک زندگی متعالی را برای انسان¬ها پدید آورد. عاشق حقیقیِ خداوند در زندگی دنیوی می کوشد که خود را شبیه معشوق خود بگرداند و عالم را مظهری از او می بیند و تمام افعال وی در گرو خیر مطلق و لقای الهی است.


۶. نتیجه

در سور مکی خوردنی ها با 38 درصد در رتبه نخست، جنات با 32 درصد در رتبه دوم، مقام و حورالعین با 14 درصد در رتبه سوم از نظر فراوانی نعمات بهشتی در سورمکی یاد شده است. در سور مدنی نیز در مقایسه با سور مکی نعمتهای گوناگونی در وصف بهشت، با تفاوتی آشکار ذکر شده است، نخست آنکه از ذکر جزییات چگونگی نعمت ها سخن به میان نیامده است، در این سور ذکری از خوردنی ها و نوشیدنی ها ومقام و اوصاف دقیق حور العین با جاذبه های جسمی نیست، بلکه با آوردن واژه «طهارت» بر بعد معنوی نعمت تاکید کرده است. دوم آنکه در سور مدنی از نعماتی معنوی همچون مغفرت الهی، رضوان الهی، رحمت الهی و ملاقات الهی نام برده شده است که در سور مکی به این نعمات اشاره ای نشده است. جنات با 57 درصد در رتبه نخست، مغفرت الهی و رضوان الهی و همسران بهشتی، هر کدام با 11 درصد در رتبه دوم و رحمت الهی با 7 درصد و ملاقات الهی با 2 درصد به ترتیب در رتبه سوم چهارم، از نظر فراوانی نعمات بهشتی در سورمدنی یاد شده است. با نگاه دقیق و تحلیل کمی نعمات بهشتی به تفکیک سور مکی و مدنی در می یابیم که در سیر از سور مکی به سور مدنی از ذکر نعمات حسی کاسته شده و یادکرد نعمات معنوی چون رضوان الهی، لقا و محبت الهی،رحمت الهی قوت می گیرد. تاکید بر مولفه عشق الهی در پی تعالی و تطهیر افکار جاهلانه مخاطبان اولیه اسلام پیام مهمی در ارتقای سطح آگاهی و معرفت به همراه دارد، این موضوع بیانگر آن است که ذکر نعمات حسی در راستای هدایت فرهنگی، با توجه به سطح درک مخاطبان اولیه اسلام بوده است و پس از گذشت 13 سال از دعوت پیامبر و سعی و مجاهدت حضرتش در تربیت نفوس هنگامی که ظرف استعدادشان فزونی گرفت به بیان نعماتی در سور مدنی می پردازد که یادکردی از آنها در سور مکی مشهود نیست. در نمودارها به خوبی نمایانگر کاهش نعمت های حسی و تاکید بر نعمت های معنوی در سور مدنی است. این امر پیام مهمی را در تعیین سبک زندگی اسلامی در بردارد. از نظر پوشیده نیست که بد فهمی دینی از لذات بهشتی و توجه افراطی به نعمات حسی بهشت،‌ به‌ نتیجه گیری های نادرست در سبک زندگی انجامیده و زمینۀ انتقادات‌ درونی‌ و بیرونی‌ را فراهم‌ آورده‌است. با نگاهی دقیق در سیر نعمات بهشتی می توان دریافت که صحیح ترین هدف زندگی تنها رسیدن به نعمات حسی نیست، بلکه کمال و تعالی وجودی انسان ها در پرتو تقرب و عشق الهی است.وصال به خداوندی که منبع کمالات است و همرنگی با صفات او زندگی آرمانی را به جلوه می کشد، توجه به این سیر تربیتی می تواند تغییر شگرفی در سبک زندگی، جهت گیری اعمال و رفتارهای آدمی گردد.

پانویس و منابع

1. قرآن کریم

2. آمدی، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۶۶ش.

3. ابن اثير، مبارك بن محمد، النهاية في غريب الحديث و الأثر، قم، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان،، بی تا.

4. ابن‌ بابویه‌، محمد، الاعتقادات‌، به‌ كوشش‌ عصام‌ عبدالسید، قم‌، ۱۴۱۳ق‌.

5. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا ع،تصحیح سید محمد حسینی، تهران، جهان، 1378ق.

6. ابن‌ رشد، محمد، تهـافت‌ التهـافت‌، بـه‌ كوشش‌ موریس‌ بویژ، بیروت‌، ۱۹۰۳م‌.

7. ابن عربى، محیی الدین،الفتوحات المكية،دار الصادر - بيروت، چاپ: اول، بی تا.

8. ابن منظور، محمد بن مکرم،لسان العرب،بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۹ق.

9. اشكورى، محمد بن على، تفسير شريف لاهيجى، دفتر نشر داد - ايران - تهران، 1373 ه.ش.

10. اندرو ریپین و دیگران، زبان قرآن،تفسیرقرآن(مجموعه مقالات قرآن پژوهی غربیان)،ترجمه مرتضی کریمی نیا، تهران، شرکت نشر کتاب هرمس،1392.

11. باردن، لورنس، تحلیل محتوا،ترجمه ملیحه آشتیانی و محمد یمنی دوزی،تهران،انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1375.

12. پاکتچی و دیگران،دایره المعارف بزرگ اسلامی ج 13،زیر نظر موسوی بجنوردی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1367.

13. ثعالبی، ابو منصور، ثمار القلوب في المضاف والمنسوب، دار المعارف – القاهرة، بی تا.

14. جفری، آرتور،واژه های دخیل در قرآن مجید،مترجم: فریدون بدره ای، انتشارات توس، تهران، 1372.

15. جوهری، اسماعی بن حماد، الصحاح، تحقیق: خلی مأمون شیحا، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 2005 م.

16. راغب اصفهانی، حسین بن محمد،المفردات في غريب القرآن،بیروت، دار الشامیه، ۱۴۱۲ق.

17. زمخشرى، محمود بن عمر،الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل،لبنان، دار الكتاب العربي، 1407 ه.ق.

18. سیوطی،جلال الدین،الإتقان في علوم القرآن،لبنان، دار الفكر، 1416ق.

19. صدرالدين شيرازى، محمد بن ابراهيم،تفسير القرآن الكريم قم، نشر بيدار، 1361 ه.ش.

20. صدرالدين شيرازى، محمد بن ابراهيم، الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۹۸۱م.

21. طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.

22. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن،تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.

23. طبرى، محمد بن جرير،جامع البيان فى تفسير القرآن (تفسير الطبرى)، لبنان، دار المعرفة، 1412 ه.ق.

24. علامه حلى حسن بن يوسف، الألفين، قم، انتشارات دار الهجرة، 1409 ق.

25. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین،تحقیق: مهدی المخزومی، قِم، مؤسسِة دارالهجِرو، 1409 ق.

26. فيض كاشانى، ملا محسن، مجموعه رسائل فيض، تهران، مدرسه عالى شهيد مطهرى، 1387.

27. کریپندورف، کلوس، مبانی روش شناسی تحلیل محتوا، ترجمه هوشنگ نائینی، بی جا، انتشارات روش، 1378.

28. كلينى،محمد بن یعقوب، الكافي، تهران،دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ش.

29. گیدنز، آنتونی،تجدد و تشخص (جامعه و هویت شخصی در عصر جدید)،ترجمه ناصر موفقیان،نشر نی، 1393.

30. مقاتل سليمان،تفسير مقاتل بن سليمان، لبنان، دار إحياء التراث العربي، 1423 ه.ق.

31. هولستی، ال ار، تحلیل محتوا در علوم اجتماع، ترجمه نادر سالار زاده، تهران، انتشارات علامه، 1373.

32. Berthels, E., «Die paradiesischen Jungfrauen (Huris) im Islam», Islamica, vol. I, 1925.

33. Kurin, R., «Morality, Personhood, and the Exemplary Life: Popular Conceptions of Muslims in Paradise», Moral Conduct and Authority: The Place of Adab, Berkeley /Los Angeles, 1864.

34. Ruthven, M., Islam: A Very Short Introduction, Oxford, 2000.

35. Wensinck, Charles Pellat: Ḥūr. In: The Encyclopaedia of Islam. New Edition. Band 3. Brill, 1971.

36. Warren , Rule and Malachy Bishop, Adlerian Life Style Counseling:Practice and Research, New York, Routledge,2006. Luxenberg, Christoph, the syro–aramaic reading of the Koran a contribution to the decoding of the language of the Koran, schiler,Berlil,2007.

37. Horovitz, J., «Die paradiesischen Jungfrauen im Koran», Islamica, 1925.

38. Maher Jarrar, “The Martyrdom) of Passionate Lovers. Holy War as a sacred Wedding,” in A. Neuwirth,Stuttgart and Beirut: Franz Steiner Verlag and German Orient-Institut Beirut, 1999.