تحلیل روششناسیِ مقالات علمی مطالعات میانرشتهایِ قرآن و روانشناسی ایران (مقاله)
چکیده
این پژوهش با هدف تحلیل روششناسی مقالههای علمی مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی در مجلههای علمی قرآن و روانشناسی ایران از 1403- 1390 انجام شد. نخست 346 مقاله گلچین شدند و پس از بررسیهای دقیقتر، 138 مقاله که به مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی پرداخته بودند، مبنای تحقیق قرار گرفتند. دو مورد از این مقالات، به روش تحقیق خود اشارهای نکرده بودند که از پژوهش خارج شدند. 157 روش در 136 مقاله بهکار رفته است. روشهای این مقالات بر اساس دستهبندی روشهای پژوهش به کمی، کیفی و ترکیبی که به تایید متخصصان رسیده بود، تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که روشهای توصیفی- تحلیلی (41 مورد) و تحلیل محتوای کیفی (36 مورد) فراوانترین روشهای پژوهش بودند و مقالات با روشهای آمیخته، زمینهیابی، قرآن به قرآن و ... (هر کدام 1 مورد) از کمترین فراوانی برخودار بودند. تحلیلها نشان داد که توجه به سنخیت پارادایمی و نوآوری در تولید روشهای علمی از قوتها و بهرهگیری از روشهای کم بازده، آشوب روشی و کم توجهی به الزامات مطالعات میانرشتهای از جمله مهمترین ضعفهای روششناختی مطالعات میانرشتهای در این گونه مقالات محسوب میگردند.
کلمات کلیدی
روشهای پژوهش، روششناسی مطالعات میانرشتهای، قرآن و روانشناسی، تحلیل روشهای مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی، مقالات علمیِ قرآن و روانشناسی.
مقدمه
یکی از زمینه های دستیابی به نظریات جدید در ساحت مطالعات قرآن کریم، استفاده از روش¬شناسی و روش¬های نوین است. گزارش نتایج مطالعات قرآنی، در قالب¬های متنوعی از جمله مقالات علمی ارائه می¬شود. مقالات علمی که بالاترین سطح مطالعات قرآنی را به خود اختصاص داده¬اند، اعتبار علمی بیشتری نسبت به سایر قالب¬ها دارند. مقالات به عنوان یکی از مهم ترین مجاری تبادل افکار بین متخصصان محسوب شده و دو نقش تولید علمی و ارتباط علمی را فراهم می¬کنند (علی بیک و دیگران، 1394، 163). یکی از شاخص¬هایی که داوران و هیئت تحریریه مجلات، برای انتخاب مقالات به عنوان مقالۀ علمی در نظر می¬گیرند؛ روش¬شناسی، روش و روشمندی مقاله است. روش هر مقاله در واقع ستون اصلی هر مقالۀ تحقیقاتی ومعرف وجه علمی آن است که محقق در آن به شرح روش انجام تحقیق خود می¬پردازد. بخش روششناسی از سه بعد: امکان انجام دوبارۀ تحقیق، امکان ارزیابی تحقیق توسط مجلات و جلب اعتماد خوانندگان حائز اهمیت است (علی بیک و دیگران، 1394، 163). بر این پایه، بررسی روش¬های به کار رفته در مقالات قرآنی از زوایای گوناگون اهمیت پیدا می¬کند (احمدزاده، 1399). این اهمیت در مقالات مطالعات میان رشته¬ای قرآن کریم دو چندان می¬گردد، زیرا یکی از حلقه¬های پیوند میان دو علم در مطالعات میان¬رشته¬ای، روش است. از سوی دیگر، علوم انسانی به لحاظ بهره¬گیری از روش¬های گوناگون تحقیق نسبت به مطالعات قرآنی از روشمندی و تنوع روشیِ بیشتری برخوردارند. اساساً یکی از علل انجام مطالعات میان¬رشته¬ای قرآن کریم و علوم انسانی، افزایش ظرفیت و نوآوری در مطالعات قرآنی با استفاده از روش¬های مرسوم در علوم انسانی است. این در حالی است که گستردگی و پراکندگی تحقیقات در حوزه مطالعات میان¬رشته¬ای قرآن کریم و رواج رویکردهای متعدد سبب شده است که چشم¬انداز و تصویر منسجمی از یافته¬های علمی در حوزه مطالعات میان¬رشته¬ای قرآن کریم وجود نداشته باشد. بدین منظور، مروری نظام¬مند بر تحقیقات علمی میان¬رشته¬ایِ انجام شده و ارزیابی روش¬شناسی این تحقیقات به ترسیم تصویری کل¬نگر در این باره کمک موثری می¬کند. افزون بر این، مرور دوبارۀ این پژوهش¬ها و تحلیل آن¬ها دریچه¬ای جدید به روی حوزۀ پژوهش¬های آیندۀ مطالعات میان¬رشته¬ای باز می¬کند. یکی از رشته¬های علوم انسانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتباط تنگاتنگی با مطالعات قرآنی پیدا کرده، روان¬شناسی است. تنوع استفاده از روش¬های گوناگون در روان¬شناسی به مقالات علمی قرآن کریم و روان¬شناسی نیز راه پیدا کرده است. از این رو، بررسی روش¬های مقالات علمی مطالعات میان-رشته¬ایِ قرآن و روان¬شناسی، فواید گوناگونی را برای هر دو علم رقم خواهد زد. روشن است که در مطالعات میان¬رشته¬ای، گاه ارتباطِ یک سویه و گاه تعامل دو سویه برقرار است. در تعاملات دو سویه، نتایج پژوهش برای هر دو رشته مثمر ثمر است و به باروری هر دو علم می¬انجامد. بر اساس آنچه گذشت، مسئلۀ اصلی این پژوهش، این است: ضعف¬ها و قوت¬هایِ روش¬های پژوهشِ به کار رفته در مقاله¬های علمیِ مطالعات میان¬رشته¬ای قرآن کریم و روان¬شناسی چیست؟
پیشینه
با توجه به مسئلۀ این پژوهش که یک مطالعۀ میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی است، بایسته است در پیشینه، هم دربارۀ مطالعات قرآنی و هم پیرامون پژوهشهای روانشناختی بررسی لازم صورت پذیرد. در مقالهای با عنوان «کاستیهای معرفتشناسی و روششناسی در مقالات پژوهشی روانشناسی در ایران» به مبانی معرفتشناسی و روششناسی پژوهشهای حوزه روانشناسی در ایران اختصاص دارد که مربوط به پیش از سال 1386 است (لطفآبادی، 1386). مقالۀ دیگری با عنوان «تحلیل محتوای مجلههای علمی- پژوهشی روان شناختی ایران: موضوع و روشهای پژوهش» که به سالهای 1386- 1384 و تنها هفت نشریه اختصاص دارد، فراوانترین موضوعات و روشها را بررسی کرده است (مهرام و توانایی شاهرودی، 1388). در مقالهای با عنوان «تحلیل موضوعی مقالات نشریات علوم قرآنی و حدیث منتشره بین سال 1390- 1386» تنها به رتبۀ علمی نویسنده، تعداد نویسندگان، وابستگی سازمانی، موضوع و جنسیت نویسنده پرداخته شده است (حسینی نسب و دیگران، 1395). در مقالۀ دیگری با عنوان «تحلیل محتوایی و استنادی مقالات فصلنامه روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی»، یک سری اطلاعات آماری دربارۀ مقالات از جمله: رتبه علمی و مدرک تحصیلی، وابستگی، بیشترین روش تحقیق مورد استفاده و روش نمونهگیری ارائه شده است (علیپور ودیگران، 1397). مقالۀ دیگری با عنوان «تحلیل محتوای مقالات دو فصلنامه مطالعات اسلام و روانشناسی» مربوط به تحلیل کمی 19 شماره از همین نشریه در سالهای 1395- 1386 است (استادزاده و دیگران، 1397). بنابراین، این پژوهش هم به لحاظ تازگی زمان، هم اختصاص به مقالات میانرشتهای قرآن و روانشناسی و هم به لحاظ تحلیل ضعفها و قوتهای روشهای به کار رفته با سایر پژوهشها متفاوت است.
روش تحقیق
جامعۀ پژوهش، همۀ مقالات علمی مطالعات میان¬رشته¬ای قرآن و روان¬شناسی است که از بهار سال¬ 1390 تا پاییز سال1403 در مجله¬های دارای امتیاز علمی- پژوهشیِ قرآنی یا روان¬شناسی یا هر دو در ایران به زبان فارسی منتشر شده¬اند. این نشریات بر اساس آخرین ویرایش فهرست نشریات علمی دارای اعتبار معاونت پژوهش و فناوری وزارت علوم تحقیقات و فناوری (مهرماه 1403) مورد شناسایی قرار گرفتند. از مجموع نشریات قرآنی و روان¬شناختیِ کشور، تعداد 31 نشریۀ علمی که در این بازۀ زمانی قرار داشتند، انتخاب و پایۀ تحقیق قرار گرفتند. از طریق بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran)، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، نورمگز (Noormags)، پرتال جامع علوم انسانی (Ensani)، مرکز منطقه¬ای اطلاع رسانی علوم و فناوری (RICeST) و به ویژه پایگاه¬های این نشریات، دسترسی به مقالات این مجلات امکان پذیر شد. در بررسیهای اولیه، تعداد 346 مقاله انتخاب شد. پس از بررسی نهایی، 248 مقاله به دلیل نداشتن شرطِ مطالعه میانرشتهای قرآن و روانشناسی، حذف شدند و در نهایت، تحلیل بر روی 138 مقاله ادامه یافت. عنوانها و مشخصه¬های مجله¬های مورد بررسی در جدول شمارۀ (1) ارائه شده¬اند. جدول(1). مجله¬های مورد مطالعه از حیث تعداد شماره و تعداد مقاله¬های مورد بررسی و قلمرو زمانی
| ردیف | عنوان مجله | نوع انتشار | وابستگی | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
| 1 | مطالعات اسلام و روانشناسی | دو فصلنامه | پژوهشگاه حوزه و دانشگاه | 23/09/1390 |
| 2 | روانشناسی فرهنگی | دو فصلنامه | پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی | 20/03/1396 |
| 3 | فرهنگ مشاوره و رواندرمانی | فصلنامه | دانشگاه علامه طباطبایی | بهار 1389 |
| 4 | پژوهشی در دین و سلامت | فصلنامه | دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی | 25/11/1394 |
| 5 | قرآن و علوم اجتماعی | فصلنامه | دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم | بهار 1400 |
| 6 | آموزههای قرآنی | دو فصلنامه | دانشگاه علوم اسلامی رضوی | پاییز 1390 |
| 7 | روانشناسی و دین | فصلنامه | مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی | 21/03/1390 |
| 8 | خانوادهدرمانی کاربردی | فصلنامه | انجمن ایرانی مطالعات زنان | بهار 1399 |
| 9 | فرهنگ در دانشگاه اسلامی | فصلنامه | پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی | 21/10/1390 |
| 10 | مطالعات راهبردی زنان | فصلنامه | شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان و خانواده | 05/06/1387 |
| 11 | اخلاق وحیانی | فصلنامه | پژوهشگاه علوم وحیانی معارج | 20/12/1393 |
| 12 | مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی | فصلنامه | پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش | 15/05/1396 |
| 13 | مطالعات معرفتی در دانشگاه | فصلنامه | پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی | 06/10/1391 |
| 14 | تحقیقات علوم قرآن و حدیث | فصلنامه | دانشگاه الزهرا (س) | تابستان 1382 |
| 15 | زن و جامعه | فصلنامه | دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت | 25/03/1390 |
| 16 | مطالعات اسلامی در حوزه سلامت | فصلنامه | دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران | 1396 |
| 17 | مطالعات اسلامی زنان و خانواده | دو فصلنامه | جامعهالزهرا (س) | 30/03/1397 |
| 18 | پژوهشهای روانشناسی اجتماعی | فصلنامه | انجمن روانشناسی اجتماعی ایران | 29/01/1390 |
| 19 | سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت | فصلنامه | وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی | 21/02/1392 |
| 20 | دین و سلامت | دو فصلنامه | دانشگاه علوم پزشکی مازندران | 24/02/1396 |
| 21 | پژوهشنامه روانشناسی مثبت | فصلنامه | دانشگاه اصفهان | مرداد 1393 |
| 22 | نشریه علمی فرهنگی تربیتی زنان و خانواده | فصلنامه | دانشگاه جامع امام حسین (ع) | 09/07/1391 |
| 23 | مطالعات جنسیت و خانواده | فصلنامه | پژوهشکده زن و خانواده | 19/11/1394 |
| 24 | مطالعات روانشناختی | فصلنامه | دانشگاه الزهرا (س) | 15/11/1392 |
| 25 | پژوهشهای قرآنی | فصلنامه | پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی | 27/10/1393 |
| 26 | تربیت اسلامی | فصلنامه | پژوهشگاه حوزه و دانشگاه | 1384 |
| 27 | قرآن و طب | فصلنامه | وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی | 20/08/1391 |
| 28 | اسلام و پژوهشهای روانشناختی | فصلنامه | مؤسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت | اسفند 1398 |
| 29 | پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده | فصلنامه | جامعهالمصطفی العالمیه | خرداد 1396 |
| 30 | قرآن و علم | دو فصلنامه | جامعهالمصطفی العالمیه | 09/02/1398 |
| 31 | تحقیقات علوم رفتاری | فصلنامه | دانشگاه علوم پزشکی اصفهان | 03/06/1387 |
لازم به ذکر است همان طور که در جدول بالا مشاهده می¬شود برخی از نشریات از ابتدای سال1390 علمی- پژوهشی نبوده¬اند و در میان این بازۀ زمانی علمی- پژوهشی شده¬اند که ملاک بررسی، تاریخ دریافت مجوز علمی- پژوهشی آن¬ها در نظر گرفته شده است. از میان مقالات مورد بررسی، تنها 2 مقاله نسبت به روش تحقیق خود تصریح نکرده بودند که در گام دوم از نمونه مورد بررسی حذف شدند. پس از آن، ادامۀ پژوهش بر روی 136 مقاله ادامه یافت. روش این پژوهش در بخش نخست، تحلیل محتوای کمی و در بخش دوم، تحلیلی است. به لحاظ روش تحلیل محتوای کمی، واحد زمینه در این پژوهش، «مقاله» و واحد ثبت برای بررسی روش، «کلمه» بوده است. واحد زمینه وسیع¬ترین متن محتوایی است که می¬توان آن را برای مشخص کردن واحد ثبت مورد بررسی قرار داد. منظور از واحد ثبت، بخش خاصی از محتواست که با قرار گرفتن در مقوله¬ای معین مشخص می¬شود (هولستی، 1380). برای بررسی توزیع فراوانی روش¬ها، شناسایی توصیفی روش¬ها و دسته¬بندی آنها از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. اما برای بررسی محتوایی روش¬ها، تحلیل کاربست روش¬ها، تفسیر ضعف¬ها و قوت¬های پربسامدترین روش¬ها از روش تحلیلی استفاده شده است. ابزار ساخته شده برای اجرا در این پژوهش، فرم اطلاعاتی محقق ساخته است. این فرم دربرداندۀ انواع مختلف روش تحقیق و دسته¬بندی آنهاست که توسط روش شناسان و استادان قرآنی و روانشناسی بررسی و پس از اصلاحات و ویرایش¬های لازم، نسخه نهایی تأیید شده، مورد استفاده قرار گرفت. فرایند کدگذاری بدین صورت بود که بر اساس جدول طبقه¬بندی روش¬ها، مقالاتی که به روش¬ خود تصریح کرده بودند، در یکی از طبقه¬های مشخص شده قرار گرفتند و روش تحقیق هر یک ثبت شد. در مواردی که روش تحقیق تصریح شده به بیش از یک مورد مربوط بود، امکان دو یا چند کد روشی به یک مقاله وجود داشت. سپس بر اساس آن، فراوانیِ روش¬هایِ به کار رفته و تصریح شده توسط نویسندگان مقالات علمی مطالعات میان¬رشته¬ای قرآن و روان¬شناسی در بازۀ زمانی 1403- 1390 گزارش شده است. در گام بعدی، ضعفها و قوتهای روشهای به کار رفته در این مقالات تحلیل شده است. هدف از انتخاب این بازۀ زمانی(1403-1390)، از یک سو به خاطر رشد روزافزون بهره¬گیری از روش-های نوین و گسترش و رشد نشریات علمی قرآنی و روان¬شناختی در سال¬های اخیر به ویژه در حوزه-های میان¬رشته¬ای قرآنی و از سوی دیگر، دستیابی به گزارش واقعی¬تر و تحلیل دقیق¬تر از وضعیت موجود و زمینه¬سازی برای سیاست¬گذاری و برنامه¬ریزی برای وضعیت مطلوب بوده است که هر چه به زمان حال نزدیک¬تر باشد، انطباق بیشتری خواهد داشت. جامعه پژوهش، شامل همه مقالات فارسی¬ای است که در موضوع مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی در نشریات علمی قرآنی و روانشناسی مصوب در فاصله سال¬های 1390(فروردین) تا 1403 (آذر) منتشر شده است. در بازۀ زمانی مذکور، 31 نشریۀ علمی- پژوهشی انتخاب شد. از مجموع مقالات این نشریات، 346 مقاله در مرحلۀ نخست و 138 مقاله در مرحله دوم انتخاب شدند. از این 138 مقاله، 2 مقاله به روش خود تصریح نکرده بودند و 136 مقاله به روش خود تصریح کرده بودند. روش گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه¬ای است. پژوهشگر با مطالعۀ بخش¬های گوناگون مقاله اعم از چکیده، مقدمه، بیان مسأله، پیشینه، چارچوب مفهومی و نظری، متن مقاله و نتیجه گیری، سعی کرده است روشی را که نویسنده یا نویسندگان در مقاله خود مورد استفاده قرار داده و به آن تصریح کرده¬اند را شناسایی کند.
دستهبندی روشها
درباره دسته¬بندی روش¬ها، دیدگاه¬های گوناگونی در آثار روششناسی و روش تحقیق ارائه شده است. حافظنیا، تحقیقات علمی را بر اساس هدف، به بنیادی، کاربردی و عملی و بر اساس ماهیت و روش، به تاریخی، توصیفی، همبستگی، تجربی و علّی تقسیم کرده است (حافظنیا، 1386، 53- 50). ایمان، ضمن اشاره به سه رویکرد کمی، کیفی و ترکیبی، مهم¬ترین روش¬های کیفی را پدیدارشناسی، مردم نگاری، نظریه بنیادی، تحقیق اقدامی، تاریخی- مقایسه¬ای و فمینیستی دانسته است (ایمان، 1388، 441- 275). نزدیک به دیدگاه ایمان، محمدپور، روش¬های عمده تحقیق کیفی را مردم¬نگاری، پدیدارشناختی، فمینیستی، نظریه زمینه¬ای، تاریخی- تطبیقی و عملیِ مشارکتی می¬داند (محمدپور، 1390، ج1، 210). پاکتچی نخست همۀ پژوهش¬ها را به دو نوع تبیینی(Explanatory Researc) و اکتشافی (Exploratory Research) تقسیم کرده و سپس تبیینی را به سه قسمت تاریخی(Historical Research)، مقایسه¬ای یا تطبیقی (Comparative Research) و تحلیلی(Analytical Research) تقسیم کرده و برای هر یک اقسامی را برشمرده است (پاکتچی، 1391، ج1، 24-19و سراسر ج2). فرامرز قراملکی، روی¬آوردهای مطالعات دینی را در سه طبقۀ درون دینی، برون دینی و تلفیقی جای داده و برای هر یک روش¬هایی را ذکر کرده است. روش¬های درون دینی از حیث ابزار و روش به مأثور، قرآن به قرآن، قرآن به روایت و از حیث پارادایم به سمانتیک و هرمنوتیک و روش¬های برون دینی به تجربی، تحلیلی، تاریخی، پدیدارشناختی وجودی¬نگر و روش¬های تلفیقی به تطبیقی و میان¬رشته¬ای تقسیم شده¬اند (فرامرز قراملکی، 1395، 199). ببی، دو روش پژوهش در رویکرد کمی یعنی آزمایش (experimental method) و پیمایش (survey method) را مشهور دانسته است. گودوین و گودوین شاخه¬های رویکرد کمی را توصیفی، همبستگی، علی- مقایسه-ای، آزمایشی و تک موضوعی نام برده¬اند. تامس از تحلیل محتوای کمی (quantitative content analysis) در رویکرد کمی نیز نام می¬برد. مارشال و راسمن، روش¬های مطرح در رویکرد کیفی را تحلیل روایتی، پدیدارشناسی، قوم¬نگاری، موردکاوی، گراندد تئوری، اقدامپژوهی، مطالعات فرهنگی و فمینیستی محسوب کرده¬اند (2014Marshall and Rossman, ). دنزین و لینکلن، روشهای رویکرد کیفی را موردکاوی، قومنگاری، تفسیری، گراندد تئوری، اقدام پژوهی و پژوهش کلینیکی میدانند (Denzin & lincoln, 2018 ). مریام، به یک تقسیمبندی شش دستهای در رویکرد کیفی قائل است: پژوهش پایه کیفی، پدیدارشناسی، قومنگاری، گراندد تئوری، تحلیل روایتی و پژوهش انتقادی (Merriam, 2009). کرسول، انواع طرحهای کیفی را در پنج روش روایتی، پدیدارشناسی، قومنگاری، موردکاوی، و گراندد تئوری دستهبندی کرده است (Creswell, 2013). همانند سایر رویکردهای پژوهش، رویکرد ترکیبی نیز دارای دستهبندیها گوناگون در ادبیات روششناسی پژوهش است. دسته¬بندی روش¬های پژوهش بر اساس تجدیدنظر و تلفیق در روش¬های پژوهشی معرفی شده در متون تخصصی روش تحقیق و آثار روش¬شناختیِ قرآنی و روانشناسی صورت پذیرفت. سعی شد تا دسته-بندی روش¬ها به گونه¬ای باشد که ضمن پرهیز از گستردگی، دارای جامعیت و دربرگیرندۀ روش¬های مختلف باشد. مهم¬ترین کتاب¬ها و آثار مورد استفاده به قرار زیر بود: حافظ¬نیا (1386)؛ سرمد و دیگران (1384)؛ Ary (2010)؛ Krippendorff (2004)؛ دلاور (1385)؛ Hsieh & Shannon (2005)؛ استراوس و کربین (1394)؛ شعبانی ورکی (1385)؛ Stringer (2014)؛ هومن (1385)؛ Mahoney & Rueschemeyer (2003)؛ پاکتچی (1391)؛ فرامرز قراملکی (1395)؛ ملکیان (1384)؛ رفیع¬پور (1382)؛ ساروخانی (1382)، ایمان (1388)، محمدپور (1390). دسته¬بندی اولیه، تدوین و به پنج نفر از متخصصان ارائه و بر اساس اجماع آنان، دسته¬بندی نهایی تعیین شد. جدول شمارۀ (2) نشان دهنده این دسته¬بندی است. جدول(2). دستهبندی روش¬های پژوهش در مقالات قرآن و روانشناسی
| رویکرد | روش | تعریف روش |
|---|---|---|
| بهلحاظ هدف | بنیادی | در جستجوی کشف حقایق و واقعیتها و شناخت پدیدهها و اشیاء (حافظنیا، 1386) |
| بهلحاظ هدف | کاربردی | رفع نیازمندیها و بهبود ابزارها، اشیاء و الگوها در جهت توسعه رفاه و سطح زندگی (حافظنیا، 1386) |
| بهلحاظ هدف | عملی | حل مسئله یا حل مشکل خاص بدون خاصیت تعمیمپذیری زیاد (حافظنیا، 1386) |
| رویکرد کمی | پیمایشی | زمینهیابی، نگرشسنجی، همهگیرشناسی (سرمد و دیگران، 1384) |
| رویکرد کمی | همبستگی | بررسی روابط میان دو یا چند متغیر در قالب ضرایب همبستگی، مدلهای رگرسیونی و طرحهای چندمتغیری علّی مانند مدلهای ساختاری (مهرام، 1388) |
| رویکرد کمی | علی–مقایسهای | بررسی علل از طریق پیامدها و مقایسه مبتنی بر گذشتهنگری (صاحبی، 1382 به نقل از مهرام، 1388) |
| رویکرد کمی | آزمایشی | مطالعه در شرایط آزمایشی و با رعایت دستکاری متغیر مستقل و بیشینۀ کنترل (Ary, 2010 به نقل از مهرام، 1388) |
| رویکرد کمی | تحلیل محتوای کمّی | مطالعه عینی، کمّی و سیستماتیک فرآوردههای ارتباطی جهت رسیدن به تفسیر تعریف شده (کریپندورف، 1383) |
| رویکرد کمی | فراتحلیل | تحلیل چندین تحقیق کمّی در خصوص موضوعی واحد و دستیابی به یافته و اثری جدید بر اساس سطح خطای مطالعات (دلاور، 1385) |
| رویکرد کمی | توصیفی | چگونگی پدیده، متغیر، شیء یا مطلب و توصیف منظم و نظامدار وضع موجود و در صورت لزوم بررسی ارتباط بین متغیرها (حافظنیا، 1386) |
| رویکرد کیفی | مردمنگاری | مطالعه گروهی مشخص از افراد یا گروههای اجتماعی بر اساس حضور پژوهشگر در بافت و درک بلاواسطۀ وقایع (مهرام، 1388) |
| رویکرد کیفی | تاریخی | تبیین ویژگیهای عمومی و مشترک پدیدهها و حوادث تاریخی و دلایل بروز آنها (حافظنیا، 1386) |
| رویکرد کیفی | تحلیل محتوای کیفی | تفسیر ذهنی محتوای دادههای متنی از طریق طبقهبندی نظاممند کدها و شناسایی مضامین و الگوها (Hsieh & Shannon, 2005) |
| رویکرد کیفی | پدیدارشناختی | بررسی دقیق، انتقادی و منظم پدیده و تبیین ساختار ذات تجربه زیسته از آن پدیده (محمدپور، 1390) |
| رویکرد کیفی | نظریه زمینهای | استنتاج و انتزاع از یک فرایند مشخص برای تولید یا کشف نظریه (استراوس و کربین، 1394) |
| رویکرد کیفی | روایتی | جمعآوری روایتها و حکایتها درباره یک پدیده و سرایش روایتی نو توسط محقق (شعبانی ورکی، 1385) |
| رویکرد کیفی | تحقیق اقدامی | استراتژی کارآمد برای انجام تحقیق منظم، سازمانیافته و بازتابی (Stringer, 2014 به نقل از ایمان، 1388) |
| رویکرد کیفی | موردی | مطالعه همهجانبه یک فرد، گروه یا نهاد اجتماعی (هومن، 1388) |
| رویکرد کیفی | تاریخی–تطبیقی | مقایسه یک فرایند اجتماعی در بسترهای فرهنگی یا تاریخی متفاوت برای مفهومسازی و نظریهسازی (Mahoney & Rueschemeyer, 2003 به نقل از محمدپور، 1390) |
| رویکرد کیفی | عملی مشارکتی | فرآیندی دموکراتیک و مشارکتی برای توسعه دانایی عملی در راستای اهداف ارزشمند انسانی (محمدپور، 1390) |
| رویکرد کیفی | تحلیلی | دستیابی به کارکرد واحدهای کوچکتر درون واحد بزرگتر (پاکتچی، 1391) |
| رویکرد کیفی | تطبیقی | شناخت یک پدیدار یا دیدگاه از طریق مقایسه و تبیین مواضع خلاف و وفاق (فرامرز قراملکی، 1395) |
| رویکرد کیفی | معناشناسی | کندوکاو در معنای واحدهای زبانی در سطح واژه و جمله (ملکیان، 1384) |
| رویکرد کیفی | توصیفی–تحلیلی | تصویرسازی آنچه هست و تبیین چرایی و چگونگی وضعیت مسئله با تکیه بر استدلال (حافظنیا، 1386) |
| رویکرد کیفی | تبیینی | توضیح علت وقوع یک واقعه و استنتاج آن طبق قواعد منطق قیاس از قوانین کلی (رفیعپور، 1382) |
| رویکرد ترکیبی | تلفیقی | استفاده همزمان از دو روش کمّی و کیفی (ساروخانی، 1382) |
| رویکرد ترکیبی | میانرشتهای | کثرتگرایی روششناختی مبتنی بر گفتوگوی اثربخش بین گسترهها در تحلیل یک مسئله واحد (فرامرز قراملکی، 1395) |
یافتهها
یافتهها نشان میدهد که از مجموع 138 مقاله برگزیده، 2 نویسنده به روش تحلیل خود اشاره ای نداشته اند و در 136 مقاله باقی مانده، نویسندگان از 157 روش استفاده کردهاند. دلیل بیشتر بودنِ تعداد روشها نسبت به تعداد مقالات به این خاطر است که برخی از نویسندگان از دو یا چند روش برای تحقیق خویش بهره جستهاند. در این میان، برخی نیز روش تحقیق خود را به اشتباه به صورت تحلیلی- توصیفی یاد کردهاند که درست آن روش توصیفی- تحلیلی است. گزارش فراوانی روشهای مقالات قرآن و روانشناسی در جدول شمارۀ (3) آمده است. جدول شمارۀ (3) : فراوانی روشهای مقالات قرآن و روانشناسی
| عناوین | تعداد |
|---|---|
| آمیخته (داده بنیاد و دلفی) | 1 |
| نقلی وحیانی | 1 |
| تحلیل مفهومی و نظری مفاهیم | 1 |
| اسنادی | 1 |
| پسرویدادی | 1 |
| توصیفی-تطبیقی | 1 |
| قرآن به قرآن | 1 |
| پارادایم اجتهادی کیفی | 1 |
| تکبررسی | 1 |
| زمینهیابی | 1 |
| عقلی و نظری متون دینی و روانشناختی / تحلیل عقلی | 2 |
| اجتهاد دینی روانشناختی / استنباط دینی روانشناختی | 2 |
| توصیفی | 2 |
| اکتشافی | 2 |
| علی - مقایسهای | 2 |
| پیمایشی | 3 |
| تحلیل محتوای کمی | 3 |
| دلفی | 3 |
| آزمایشی | 3 |
| نظریه زمینهای | 3 |
| نیمهتجربی | 4 |
| شبهآزمایشی | 4 |
| تحلیل مضمون | 5 |
| تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی) | 5 |
| تحلیلی | 5 |
| همبستگی | 7 |
| معناشناسی زبانی | 8 |
| تحلیل محتوای کیفی | 36 |
| توصیفی-تحلیلی | 41 |
| کل روشها | 157 |
بیشترین فراوانی روش، مربوط به روش توصیفی- تحلیلی با 41 مورد است که یک روش عام و پرکاربرد در مقالات حوزۀ علوم انسانی در ایران است که در همه رشتهها و گرایشها تسری دارد. بعد از این روش، روش تحلیل محتوای کیفی با 36 مورد، بیشترین فراوانی روش را در میان روشهای مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی به خود اختصاص داده است. هر چند در برخی از این مقالات، فرایند روش تحلیل محتوای کیفی به صورت روشمند، دقیق، فنی و گام به گام طی نشده بود؛ اما تقریبا اغلب نویسندگان از این روش در حد قابل قبولی استفاده کرده بودند. پس از این دو روش، سایر روشهای به کار رفته از فراوانی بالایی برخوردار نیستند. معناشناسی زبانی با 8 مورد، همبستگی با 7 مورد و چند روش کیفی و کمی دیگر با کمتر از 5 تا 2 مورد، ردیفهای بعدی فراوانی را شکل دادهاند. در این میان، تنها یک نویسنده از روش ترکیبی با عنوان روش آمیخته استفاده کرده که نشانگر آن است که سایر نویسندگان با روشهای ترکیبی کمتر آشنا بودهاند. بهرهگیری از روشهای کمی و کیفی در نسبتی تقریبا مساوی است. روشهایی مانند: آزمایشی، نیمه تجربی، شبهآزمایشی، علی- مقایسهای و پیمایشی در زمره روشهای کمی و روشهایی مانند: تحلیل مضمون، نظریه زمینهای، تحلیلی و تطبیقی در زمره روشهای کیفی قرار دارند که تقریبا به یک نسبت مورد استفاده قرار گرفته اند. این در حالی است که روشهای اختصاصی تفسیر قرآن کریم مانند: قرآن به قرآن، نقلی وحیانی، عقلی بسیار کم مورد بهره برداری قرار گرفته است. در مرحله بعدی، استفاده از روشهای تولیدی مانند: پارادایم اجتهادی دانش دینی (پاد) و تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی) قرار دارد که نشان گر کمآگاهی جامعه پژوهشگران مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی به این روشهای جدید است. پژوهشگران محترم از برخی از روشهای متنوع کمی و کیفی و تلفیقی دیگر مانند: فراتحلیل، فراترکیب، پدیدارشناختی، روایتی، اقدامی، تلفیقی، تاریخی، نشانه شناسی و ... به هیچ وجه استفاده نکردهاند که باز نشانگر کمآگاهی پژوهشگران این عرصه درباره تنوع روشهای قابل استفاده در مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی و کارکردهای هر یک از این روشهاست.
تحلیل روششناسی مقالات
پس از بررسی کمی روش¬شناسی مقالات، حال نوبت تحلیل اطلاعات روش¬شناسی مقالات رسیده است. در این جا، ضعفها و قوتهای روشهای به کار رفته در مقالات مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی گزارش میشود. 1.6. توجه به سنخیت پارادایمی میانرشتهپژوهان پیوسته بر سنخیت پارادایمی میان دو رشته در یک مطالعۀ میانرشتهای تأکید داشتهاند. سازگاری پارادایمی در مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی به مراتب اهمیت بیشتری دارد. برخی از نویسندگان به گلوگاههای دوگانگی پارادایمی میان دانش تفسیر قرآن کریم و روانشناسی توجه داشتهاند و خود را از فروافتادن به دام تفاوتهای هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی و روشها میان قرآن کریم و روانشناسی باز داشتهاند. اما بعضی دیگر از نویسندگان یا به دلیل ناآگاهی و کمآگاهی نسبت به پارادایمها و تفاوتهای بنیانی میان آنها و یا به دلیل کمتوجهی و غفلت، الزامات پارادایمی را در روششناسی مقالات رعایت نکردهاند که نتایج تحقیقات آنان را کم اعتبار یا بیاعتبار ساخته است. یکی از نشانههای توجه به الزامات پارادایمی در این تحقیقات، مقایسه بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کمی که از پارادایم اثباتگرایی سربرآورده با روش تحلیل محتوای کیفی است که خاستگاه آن، پارادایم تفسیری است. روش تحلیل محتوای کمی با 3 مورد، فاصله بسیار زیادی از روش تحلیل محتوای کیفی با 36 مورد دارد. هر چند دانش روانشناسی در ایران بیشتر با پارادایم اثباتگرایی رشد و نمو یافته و روشهای کمی در آن به وفور مشاهده میشود و چندان که شاید و باید به پارادایم تفسیری که خاستگاه روش تحلیل محتوای کیفی است، نپرداخته و نمیپردازند؛ اما در مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی این قضیه برعکس شده است و از روش تحلیل محتوای کیفی تقریبا 12 برابر روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. آن چه از چشمانداز پارادایمی به ذهن متبادر میشود، توجه به سنخیت بیشتر پارادایم تفسیری نسبت به پارادایم اثباتگرایی با پارادایم تفسیر قرآن کریم است. از این رو، نویسندگان قرآنپژوه و روانشناسان قرآنشناس تلاش داشتهاند بیشتر از روشهای پارادایم تفسیری مانند روش تحلیل محتوای کیفی در مطالعه میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی بهره بگیرند و تنها در موارد محدودی به سراغ روشهای اثباتگرایی همچون روش تحلیل محتوای کمی رفتهاند که با هدف و مأموریت قرآن کریم ناسازگار است و سنخیت چندانی ندارد. به دیگر سخن، روشهایی که از پارادایم اثباتگرایی سرچشمه میگیرند به لحاظ هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی با هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی قرآن کریم تفاوتهای جدی و مبنایی دارند؛ از این رو، نمیتوان در مطالعات میانرشتهای از این روشها بهره جست. البته در موارد نادری با توجه به الزامات روششناختی هر دو دانش، با رعایت اصول تفسیری، میتوان به صورت خاص از روشهای کمی استفاده کرد که اعتبار یافتهها به همان مورد یا موارد ویژه اختصاص خواهد شد.
2.6. نوآوری در تولید روشهای علمی
بررسی روششناسی مقالات نشان میدهد که استادان حوزه و دانشگاه و دانشجویان و طلاب از یک سو، به مطالعات میانرشتهای در ساحت قرآن و روانشناسی علاقهمندند که شتاب روزافزون به این دست از مطالعات حاکی از این مسئله است و از سوی دیگر، مشتاق بهرهگیری از روش¬های نوین در مطالعات میانرشتهایاند. هنگامی که سیر مقالات قرآن و روانشناسی مورد بررسی قرار گرفت، روشن شد استادان و دانشجویان به سرعت از روش تحلیل محتوای کیفی در مقالات خود استفاده کردهاند و این بهره¬گیری در سال¬های بعد، گسترش و رشد روزافزونی داشته و دارد. این گسترش روشی نشان می¬دهد اگر روش¬ها برای نخبگان دانشگاهی و حوزوی به صورت مطلوب و هدفمند آموزش داده شود، سرعت استفاده از این روش¬ها به صورت خودکار افزایش خواهد یافت. به دیگر سخن، گیرایی و زمینۀ توسعه، رشد و تنوع روشها در مطالعات میانرشتهای قرآن¬ و روانشناسی بسیار بالاست. خوشبختانه در طول سالهای گذشته، تلاشها و کوشاوردهای استادان حوزه و دانشگاه در ساحت تولید پارادایم اسلامی و قرآنی به بارنشسته و نظریات گوناگونی تولید شده است (ایمان، 1392). به همین نحو، آثار متعددی درباره روششناسی قرآن کریم منتشر شده است (کافی، 1395). بر اساس این تلاشها و کوششها، روشهایی برای مطالعات میانرشتهای قرآن کریم با سایر علوم نیز تولید شده است (رضاحسنی، 1390؛ شجاعی، 1399) که زمینه را برای بهکارگیری در مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی هموار ساخته است. بهرهگیری از این روشها در مقالات مورد بررسی، از چند زاویه محل تحلیل است. نخست این که نَفسِ تولید روشهای جدید به ویژه در حوزۀ علوم انسانی و اسلامی بسیار مورد نیاز کشور است و باید این روند با سرعت بیشتری ادامه یابد. دوم این که بهرهگیری از این روشها توسط مبدعان و سایر پژوهشگران، نویدی بر موجه بودن و مقبولیت داشتن این روشها در میان پژوهشگران است و آغازی برای انتقال این روشها در آثار بین المللی و جهانی است. سوم این که ضعفها و قوتهای این روشها هنگام بهکارگیری آنها در مطالعات و پژوهش ها آشکار میگردد و بستر تقویت، نقد و ارتقاء آنها فراهم میگردد و فرایند بومیسازی این روشها در نهادهای آموزشی و پژوهشی فراگیر میگردد.
3.6. بهرهگیری از روشهای کم بازده
از هر سه مقاله مورد بررسی، یک مقاله از روش توصیفی- تحلیلی بهره جسته است. این روش، یک روش سادۀ عامهپسند است که هر نویسندهای برای فرار از تیررس داوران در حوزۀ روششناسی مقالۀ خویش از این عنوان تقریباً خنثی و ساده بهره میبرد. پژوهشهای روششناسی در حوزه مطالعات قرآنی نیز، نشان داده است که قرآنپژوهان، بسیار زیاد از این روش استفاده کردهاند (احمدزاده، 1399). هر چند دانش روانشناسی از جمله دانشهایی است که نسبت به سایر دانشهای علوم انسانی به لحاظ بهرهگیری از روشهای متنوع، غنی است و کتابها و مقالات زیادی در این مورد نوشته و منتشر شده است و دانشآموختگان این رشته با گذراندن دروس تخصصی روششناسی در دورههای کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری، از دانش و مهارت قابل قبولی در ساحت روششناسی برخوردارند؛ اما باید گفت در بررسی مقالات مشترک در حوزۀ قرآن کریم و روانشناسی، این تنوع به چشم نمیخورد. البته شاید بتوان گفت یکی از علل آن، تخصص قرآنی تعداد قابل توجهی از نویسندگان این گونه مقالات بوده است که نسبت به روشهای گوناگونِ روانشناسی، آگاهی کمتری داشتهاند. با این حال، خرده بر داوران محترم، سردبیران و هیاتهای تحریریه این نشریات تخصصی وارد است که چرا این مقالات را پذیرفتهاند و دقتهای لازم را در زمینه روششناسی مقالات در نظر نگرفتهاند. وانگهی، در مطالعات میانرشتهای، میان علم خادم و مخدوم، یا روش یا نظریه و یا مفاهیم، حلقۀ پیوند است؛ این در حالی است که قرآن کریم، روش به معنای تکنیکهای جمعآوری داده و اطلاعات ندارد، بنابراین، بهرهگیری از روشهایِ دانش روانشناسی در مطالعات میانرشتهای از دو سو اهمیت مییابد. از یک سو، به خاطر این که قرآن کریم، روش ندارد و از سوی دیگر این که روانشناسی نسبت به روشهای متنوع، غنی، بالنده و سرشار است. نتیجه اینکه، هر چند مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی رشد روزافزونی یافته است؛ اما تغییر راهبرد در روشهای این گونه مطالعات میانرشتهای از روشهای کم بازده به روشهای پربازده، بر بهرهوری این مطالعات و به دنبال آن حل مسائل روانشناختی کشور خواهد افزود.
4.6. آشوب روشی
همچنان که برخی از نویسندگان حتی به خود زحمت نداده¬اند که نامی از روش خود به میان آورند ؛ از آن سوی پیوستار، برخی دیگر از چند روش استفاده کرده¬اند که نوعی آشوب روشی را رقم زده است. روشن است که محقق می¬تواند برای دستیابی به پاسخ مسأله خود، از روش¬های گوناگون بهره جوید و در جای خود نیز تصریح شده است که بهره¬گیری از روش¬های گوناگون، بهتر می¬تواند سویه¬ها و چشم-اندازهای یک مسأله را رصد کند و پاسخ دقیق¬تر و جامع¬تری ارائه دهد (درزی و فرامرز قراملکی ، 1399، 170)، اما این مطلب با ذکر چند روش نامتجانس برای پاسخ دادن به یک مسأله متفاوت است. بهره¬گیری از چند روش برای خود مبانی و اصولی دارد که باید رعایت شود. نخست این که هر مسأله¬ای، روش خاص خود را دارد و نمی¬توان برای پاسخ دادن به هر مسأله¬ای از هر روشی بهره جست. دو دیگر این که، روش¬ها دارای مبانی و پارادایم¬هایی هستند که در برخی موارد قابل جمع با یکدیگر نیستند. سه دیگر این که در صورت امکانِ قابلِ جمع بودن، این تلفیق خود بر پایه اصول و ضوابط خاصی است که باید توسط پژوهشگر رعایت شود (Tashakkori & Teddlie, 2008 ). در برخی مقالات ، نویسندگان از چند روش برای حل یک مسئله استفاده کردهاند (بنیادی، توصیفی- تحلیلی، میانرشتهای، دلفی، پیمایشی) که چندان توجیهی برای بهره بردن از همه آن روش¬ها به دست نیامد. به دیگر سخن، خواننده نوعی آشوب روشی و ناسازگاری میان روش¬ها را چه به لحاظ پارادایمی و چه به لحاظ روششناسی و چه به لحاظ رویکردی، آشکارا در مقاله ملاحظه می¬کند و این آشوب روشی، زمینه را برای بیتوجهی و کم اعتباریِ یافتههای مقاله فراهم میکند.
5.6. کم توجهی به الزامات مطالعات میانرشتهای
مسائل این مقالات از جمله مسائلی بود که مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی را در کنار یکدیگر میطلبید. مطالعات میانرشتهای نیز الزامات و مقتضیات خود را دارد که باید در سراسر یک پژوهش میانرشتهای رعایت گردد. قریب به اتفاق مقالات، الزامات معرفتشناختی، روششناختی و زبانشناختی مطالعات میانرشتهای را رعایت نکرده بودند. یکی از الزامات روششناختی، فرایند مطالعات میانرشتهای است که در دو مرحلۀ ترسیم بینشهای رشتهای و تلفیق بینشها و در هفت گام تعریف میشود (درزی و فرامرز قراملکی، 1399، 168). در همۀ مقالات مورد بررسی که الزاماً مطالعۀ میانرشتهای بودند، مقالهای که فرایند پژوهش میانرشتهای خود را به صورتی روشمند تعریف کرده باشد، مشاهده نشد. افزون بر این، در روششناسیِ مقالات مذکور، نویسندهای که به تکنیکهای ایجاد زمینۀ مشترک (رپکو، 1396) خود اشارهای کرده باشد، دیده نشد. نیز، مقالهای که گونه مطالعات میانرشتهای خود را به لحاظ یک سویه یا دوسویه و یا روشی یا نظری تعیین و تعریف کند، به چشم نیامد. بر این موارد باید افزود که به جز موارد جسته و گریخته، در ساحت الزامات معرفتشناختی میان زبان دین و زبان علم و به دنبال آن میان زبان قرآن و زبان روانشناسی و آثار و پیامدهای هر یک از آن دو، بحث و بررسی جدی و مبنایی صورت نگرفته بود. از مجموع این تحلیلها روشن میشود که اطلاعات و آگاهیهای نویسندگان این مقالات علیرغم انجام پژوهشهایِ میانرشتهای، نسبت به روششناسی مطالعات میانرشتهای در حد مطلوبی نیست. از این رو، به دلیل کم توجهی به الزامات روششناسی مطالعات میانرشتهای، تعداد قابل توجهی از مطالعات انجام شده، از اعتبار چندانی برای جامعۀ علمی و روانشناسان و قرآنپژوهان برخوردار نیست. با این که تحقیقات متعددی در حوزۀ قرآن و روانشناسی در ایران منتشر شده و میشود، اما اثرگذاری آن در حل مسائل جامعه بسیار ضعیف و کمبازده ارزیابی میشود. شاید بتوان گفت یکی از علل ناکارآمدی این تحقیقات در کاهش مسائل دینی و فرهنگی جامعه، همین کم توجهی به الزامات روششناسی مطالعات میانرشتهای است که نتایج این مطالعات را خدشهدار و کم اعتبار ساخته است.
نتیجه گیری
در مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی، روش تحقیق، اهمیت زیادی در روشمندی پژوهش و اعتبار یافتههای آن و مقبولیت و موجه بودن آن در میان متخصصان هر دو رشته دارد. خوشبختانه، نویسندگان این مقالات در دهۀ اخیر، به اهمیت روش و روششناسی در مقالات خویش توجه داشتهاند. نویسندگان در 138 مقاله مورد بررسی، از 157 روش کمی، کیفی و ترکیبی استفاده کردهاند. بیشترین فراوانی روش استفاده شده به روش توصیفی- تحلیلی (41 مورد) و تحلیل محتوای کیفی (36 مورد) اختصاص دارد. تحلیل روششناسیها نشان داد که توجه به سنخیت پارادایمی میان پارادایم قرآن کریم و روانشناسی و نوآوری در تولید روشهای علمی نوین از قوتهای روشهای این مطالعات به شمار میآید و بهرهگیری از روشهای کم بازده، آشوب روشی و کم توجهی به الزامات مطالعات میانرشتهای از ضعفهای روشهای این مقالات محسوب میشود.
پیشنهادها
1.8. برگزاری کارگاههای روششناسی مطالعات میانرشتهای برای استادان حوزه و دانشگاه و پژوهشگران و دانشجویان تحصیلات تکمیلی و طلاب سطوح3 و 4 حوزههای علمیه. 2.8. برگزاری کرسیهای نقد و مناظره، نشستهای انتقادی دربارۀ آثار منتشره و نقد مکتوب مقالات در همان نشریهای که مقاله در آن انتشار یافته است. 3.8. تدوین آییننامههای علمی- اجرایی برای سردبیران، اعضاء هیئت تحریریه و داوران نشریات علمی دربارۀ الزامات روششناسی مطالعات میانرشتهای. 4.8. برگزاری همایشهای ملی و بینالمللی مطالعات میانرشتهای به ویژه در حوزۀ قرآن و روانشناسی. 5.8. تأسیس انجمن علمی و قطب علمی قرآن و روانشناسی. 6.8. تهیه و تدوین آثار علمی- آموزشی دربارۀ روششناسی مطالعات میانرشتهای در ساحت قرآن و روانشناسی ویژه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری و سطوح 3 و 4 حوزههای علمیه. 7.8. تقدیر از آثار برتر مطالعات میانرشتهای قرآن و روانشناسی و معرفی آنها به جامعۀ نخبگانی و حمایتهای مادی و معنوی از نویسندگان این آثار. 8.8. برگزاری میز گردهای تخصصی در رسانهها و سیمای جمهوری اسلامی ایران و موسسات خصوصی با حضور استادان و پیشکسوتان این عرصه در راستای بررسی و نقد روندهای علمی حال و افقهای آینده. 9.8. سیاستگذاری آیندهنگر بر اساس نیازهای جامعه توسط مسئولین به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی و نظارت بر اجرای آن.
منابع
احمدزاده، سید مصطفی، بخشی، حامد، تحلیل محتوای مجلههای علمی- پژوهشی قرآنی ایران: روشهای پژوهش، پژوهشهای قرآنی، س25، ش96، 138-113. 1399ش.
استادزاده، زیبا، داوودی، حسین، حیدری، حسین، میرمهدی، سیدرضا، تحلیل محتوای مقالات دو فصلنامه مطالعات اسلام و روانشناسی (1395- 1386)، روان شناسی، ش23، 1397ش.
استراوس، انسلم، کربین، جولیت، مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریۀ زمینهای، ترجمه ابراهیم افشار، تهران، نشر نی، 1394ش.
ایمان، محمد تقی، کلاته ساداتی، احمد، روششناسی علوم انسانی نزد اندیشمندان مسلمان، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1392ش.
ایمان، محمد تقی، مبانی پارادایمی روش¬های تحقیق کمی و کیفی در علوم انسانی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1386ش.
پاکتچی، احمد، روش تحقیق با تکیه بر حوزه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، 1391ش.
حافظنیا، محمدرضا، مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران، سمت، 1386ش.
حسینی نسب، اعظم، محمدی، مهدی، طالعی، عبدالحسین، تحلیل موضوعی مقالات نشریات علمی- پژوهشی حوزه علوم قرآن، منتشره بین سال 1390- 1386، کتاب قیم، ش15، 1395ش.
درزی، قاسم، فرامرزقراملکی، احد، روششناسی مظالعات میانرشتهای قرآنی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه امام صادق علیه السلام، 1399ش.
دلاور، علی، مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، تهران، رشد، 1385ش.
رپکو، آلن، میانرشتگی: فرایند و نظریه، ترجمۀ سید محسن علویپور و همکاران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1396ش.
رضاحسنی، سید حمید، علیپور، مهدی، پارادایم اجتهادی دانش دینی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390ش.
رفیعپور، فرامرز، تکنیکهای خاص تحقیق در علوم اجتماعی، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1382ش.
ساروخانی، باقر، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، تهران، پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1382ش.
سرمد، زهره، بازرگان، عباس، حجازی، الهه، روشهای تحقیق در علوم رفتاری، تهران: آگاه. 1384ش.
شجاعی، محمدصادق، روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی: مبانی نظری و مراحل اجرا، مطالعات اسلام و روانشناسی، ش27، 1399ش.
شعبانی ورکی، بختیار، منطق پژوهش در علوم تربیتی و اجتماعی: جهتگیری نوین، مشهد، بهنشر، 1385ش.
علی بیک، محمد رضا، باقری، زینب، محقق، نیلوفر و حقانی، حمید، بررسی روش¬شناسی مقالات نمایه شده دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاب مد:2012، مجلۀ دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران (پیاورد سلامت)، دوره 9، ش2، خرداد و تیر 1394ش.
علیپور، شیوا، بابائی، محمد مهدی، عباسی، محمد، داوری، حسین، تحلیل محتوایی و استنادی مقالات فصلنامه روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی، فصلنامه روانشناسی تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، س14، ش49، 1397ش.
فرامرز قراملکی، احد، روش¬شناسی مطالعات دینی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1395ش.
فرانکفورد، چاوا، نچمیاس، دیوید، روش¬های پژوهش در علوم اجتماعی، ترجمه فاضل لاریجانی و رضا فاضلی، تهران: سروش، 1381ش.
کافی، مجید، نظریه اجتماعی ارتباط در قرآن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1395ش.
لطفآبادی، حسین، کاستیهای معرفتشناسی و روششناسی در مقالات پژوهشی روانشناسی در ایران، روششناسی علوم انسانی، ش51، 1386ش.
محمدپور، احمد، روش تحقیق کیفی: ضد روش، تهران، جامعهشناسان، 1390ش.
ملکیان، مصطفی، جغرافیای دانشهای زبانی، نقد و نظر، ش37 و 38، 1384ش.
مهرام، بهروز، توانایی شاهرودی، عفت، تحلیل محتوای مجلههای علمی- پژوهشی روانشناختی ایران: موضوع و روشهای پژوهش، روانشناسی تحولی: روان شناسان ایرانی، س6، ش22، 1388ش.
هولستی، اُل- آر، تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ترجمه نادر سالارزاده امیری، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، 1380ش.
هومن، حیدرعلی، راهنمای عملی پژوهش کیفی، تهران، سمت، 1385ش.
Ary, Donald, Lucy Cheser Jacobs, Chris Sorensen & Asghar Razavieh (2010), Introduction to Research in Education, 8th Edition,
Wadsworth, Canada.
Chu,H.(2015). Research methods in Library and information science: A content analysis. Library and Information Science Research,
37(1).
Creswell, W.J.(2013), Qualitative inquiry & research design: Choosing among five approaches, London, sage.
Denzin, K. Norman, Yvonna, S. Lincoln (2018), The Sage Handbook of Qualitative Research, London.
Hsieh, Hsiu-fang, Shannon, Sarah E. (2005), “ Three Approaches to Qualitative Content Analysis”, Qual Health Res, vol.15.
Krippendorff, Klaus (2004), Content Analysis An Introduction to Its Methodology, Second Edition, SAGE Publications, London.
Mahoney, James, and Dietrich Rueschemeyer (2003), “Comparative Historical Analysis: Achievements and Agendas. “ In Comparative
Historical Analysis in the Social Sciences, edited by james Mahoney and Dietrich Rueschemeyer, Cambridge: Cambridge University Press.
Marshall, Catherine, and Gretchen B. Rossman (2014), Designin qualitative research, Sage publications, Google Books.
Merriam, B. Sharan (2009), Qualitative Research: A Guide to Design and Implementation, Jossey- Bass, U.S.A.
Stringer, E.T. (2014), Action Research (4ed), saga publcations.
Tashakkori, A. & Teddlie, C. (2008), Foundations of Mixed Methods Research: Integrating Quantitative and Qualitative Approaches in
the Social and Behavioral Sciences, London, sage.