بررسی سیالیت معنایی واژه «صلاة» در گفتمان قرآنی در چارچوب دلالت التزامی

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

چکیده

واژه «صلاة» یکی از کلید واژگان قرآن از حیث کاربرد‌های متعدد معنایی می‌باشد. این واژه به دلیل ارتباط معنایی با برخی واژگان مانند مسجد، دین، رحمت و مغفرت و ... گاهی در قرآن کریم به معنای همین واژگان استفاده می‌شود. پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل مدلول‌های مختلف صلاة دلالت آن را بر مدلول‌های یاد شده در آیات قرآن کریم در چارچوب دلالت التزامی مطالعه می‌کند. در دلالت التزامی، آن دسته از معانی یک واژه مورد بررسی قرار می‌گیرد که خارج از معنای وضعی آن ولی همراه و ملازم آن می‌باشد. هدف مقاله حاضر این است تا با بررسی مدلول‌های واژه صلاة از منظر دلالت التزامی واژگان، به اهمیت ارتباط کنش مند نشانه‌های زبانی در متن قرآنی پی برده و حوزه فهم معانی واژه صلاة را گسترش دهد. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه شیوه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی سعی دارد مدلول‌های مختلف واژه صلاة در قرآن بر اساس سیالیت و شناور بودن دالّ در ادبیات قرآن را در محور دلالت التزامی مورد مطالعه قرار دهد. و در آخر به این نتیاج دست می‌یابد: دلالت صلاة بر معانی مسجد، کنیسه، قرائت به دلیل ارتباط معنایی- دلالت التزامی ساختار اسمی صلاة با اضافه شدن بر اسم‌های خداوند- دلالت‌های التزامی مشتقات فعلی « ص ل و/ی» بر معانی « رحمت و مغفرت».

کلمات کلیدی

سیالیت نشانه، صلاة، دلالت التزامی

1-مقدمه

برای فهمیدن معانی واژگان و عبارات هر زبانی ابتدا باید به فرهنگ زبانی آن زبان مراجعه نمود. لازمه پی بردن به مفاهیم و معانی کلمات قرآن کریم نیز؛ که به زبان عربی نازل گردیده؛ لاجرم نیازمند مطالعه لغوی زبان عربی می باشد. در واقع یکی از ساز و کارهای فهم مفاهیم آیات قرآن مجید و معانی واژه‌های آن، توجه به فرهنگ زبانی زمان نزول آیات است. اما هر واژه علاوه بر معانی وضعی خود، بر مفاهیم و معانی دیگری نیز دلالت می کند که خارج از معانی وضعی و دلالت تطابقی آن می باشد. در واقع هر نشانه زبانی بر اساس سیالیت و شناور بودن در داخل متن می تواند بر مدلول های متعددی دلالت نماید. واژگان در محور هم نشینی می توانند گسترش معنایی یابند. اما این معانی و مدلول ها صرفا در چارچوب دلالت های زبانی ممکن خواهد بود. دلالت های زبانی چنان که در دانش زبان شناسی و نیز و در فقه و اصول و علم منطق مشخص شده است و از آن به عنوان دلالت های لفظیه نام برده می شود، بر سه نوع تقسیم می شود: دلالت مطابقه یا تطابقی- دلالت تضمنی – دلالت التزامی. این پژوهش مدلول های واژه صلاة را در قرآن که در حوزه دلالت های التزامی دالّ قرار می گیرد مورد مطالعه قرار دهد.

1-1-روش تحقیق:

روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. با این توضیح که ابتدا معانی صلاة در فرهنگ لغت ها و نگاه تاریخی به معنای وضعی و ریشه ای آن مورد بررسی قرار می گیرد. و نیز چارچوب نظری تحقیق که به موضوع سیالیت معنایی در حوزه نشانه شناسی زبان مطرح است، همچنین تعاریف لغوی دلالت التزامی در ادبیات نظری بررسی شده، سپس به تحلیل محتوای ایات قرآنی که واژه صلاة در آن ها کاربردهای معنایی متعدد دارد و در حوزه دلالت التزامی واژه قرار می گیرد، پرداخته می شود. ابزار و شیوه جمع آوری داده در این تحقیق به روش مطالعه کتابخانه ای و اسناد بوده و برای تحلیل محتوای آیات از کتب لغت و تفاسیر قرآنی استفاده شده است.

1-2-اهداف پژوهش:

هدف پژوهش حاضر آن است با واکاوی سیالیت معنایی واژه صلاة در کاربردهای قرآنی آن در چارچوب دلالت التزامی، نقش روابط کنش مند نشانه ها در ادبیات قرآن برای فهم مدلول های صلاة و نیز اهمیت صلاة در بازی نشانه های قرآن را تبیین کند و افقی جدید در فهم معنای صلاة و مشتقات آن در قرآن بگشاید. می توان اهداف پژوهش را چنین برشمرد: 1- دستیابی به معانی مختلف واژه «صلاة» در قرآن کریم. 2- فهم درست مفاهیم آیاتی که درآن واژه «صلاة» به کار رفته است. 3- کوششی برای توسعه معانی آیات قرآن بر اساس اصول زبان¬شناسی. 4- شناخت و معرفت اسرار به کارگیری دلالت¬های مختلف واژگان در ترکیب¬های مختلف سیاق قرآنی.

1-3-سؤالات تحقیق

1- در چه صورتی ساختار اسمی واژه (ص ل و /ی) دارای دلالت التزامی خواهد بود؟ 2- واژه صلاة در چارچوب دلالت التزامی، بر چه مدلول های دلالت دارد؟

1-4-فرضیه ها

1- به نظر می رسد ساختار اسمی (ص ل و/ی) چه به صورت مفرد «صلاة» و یا به صورت جمع «صلوات» هر گاه مضاف واقع می شود، و اسم مضاف الیه از اسماء خداوند باشد، دارای دلالت التزامی خواهد بود. 2- معانی همچون مسجد، کنیسه، رحمت و مفغرت همراه و ملازم معنای واقعی صلاة یعنی (دعا) می باشند. لذا واژه «صلاة» در چارچوب دلالت التزامی به معانی یاد شده در بالا دلالت می کند.

1-5-پیشینه تحقیق:

در مورد معانی واژه صلاة در قرآن کریم تحقیقاتی در داخل و خارج از کشور انجام شده است؛ که در زیر به مهم¬ترین آن ها اشاره خواهیم کرد: - " الصلاة فی القرآن الکریم " : محمدبن عبدالله بن ظافر؛ تحقیق مذکور یک رساله دکترا می¬باشد که سال ۱۴۲۸ ه در دانشگاه ام القری دفاع شده است. محور اصلی این پژوهش جمع آوری آیاتی است که در آن ها واژه «صلاة» به کار رفته، و در چارچوب قواعد و احکام فقهی درباره نماز، به تحلیل آیات می پردازد. - " تبارشناسی واژه صلاة ": دکتر وصال میمندی؛ این مقاله به بررسی واژه لفظ "الصلاة" در قرآن و شعر جاهلی پرداخته است. در واقع بررسی تطبیقی معانی صلاة در دو دوره جاهلی و اسلامی مبنای پژوهش مذکور می باشد. - " معناشناسی صلاة در قرآن": امیر رضا اشرفی؛ مقالة حاضر درصدد تبيين جايگاه معنايي واژة كانوني «صلوة» به شيوة معناشناسي تاريخي و توصيفي با الهام از روش ايزوتسو است. در معناشناسي تاريخي به معناي اصلي ماده‌ صلوة با استناد به اشعار عصر جاهلي، كتب تاريخي و تفسيري توجه شده است. در معناشناسي توصيفي نيز ارتباط معنايي واژه‌ صلوة با واژه‌هاي هم‌نشين و جانشين در قرآن بررسي شده است. اما در این تحقیق از اصول دلالت¬های چندگانه واژ بر لفظ صلاة استفاده نشده، مگر این که در معناشناسی تاریخی به دلالت وضعی صلاة اشاره شده است. بلکه مفردات و کلماتی را که در قران به جای صلاة به کار رفته¬اند بر اساس هم¬نشینی و جانشینی مورد تحلیل قرار می¬دهد. لازم به توضیح است که معانی و مفاهیم واژه صلاة در پژوهش های مذکور یا به صورت تطبیقی و یا در چارچوب معناشناسی توصیفی – تاریخی تحلیل شده است. وجه تفاوت این تحقیق با بقیه این است که تحقیق حاضر این مدلول های متعدد صلاة در قرآن را در چارچوب دلالت التزامی واژگان مورد بررسی قرار می دهد.

2-معنای لغوی صلاة

صلاة اسم مصدری است که از ( صلی صلاة) گرفته شده است و از ریشه «ص ل و/ی» می باشد. واژه «صَلاة» و مشتقات آن را گروهی از اهل لغت (فراهیدی، 1409، ج7، ص153؛ ابن‌سیده، 1421، ج8، ص372؛ ابن‌درید، 1987، ج1، ص897) ذیل اصل «ص‌ل‌و» و گروهی دیگر (ابن‌فارس، بی‌تا، ص300 ؛ فیروز آبادی، 1426، ص1303) ذیل اصل «ص‌ل‌ی» آورده‌اند و برخی نیز (ابن‌منظور، بی‌تا ج14، ص464؛ راغب، 1404، ص373) آن را ذیل اصل «صلا» بررسی کرده و به ناقص یایی یا واوی بودن آن اشاره‌ای نکرده‌اند. با توجه به جمع مؤنث آن که در قرآن کریم به صورت «صلوات» بیان شده است، می توان نتجیه گرفت که اصل واژه صلاة از ریشه «ص ل و» می باشد. « بسیاری از اهل زبان گویند که «صلاة» به معنای دعا و تبریک و تمجید است. گفته می شود: صلیت علیه: یعنی برای او دعا کردم. (راغب اصفهانی، 1404 ،٤٩١ و ابن منظور، 7، 398). صلاة در زبان عربی به معنای آتش و گرمای برخاسته از آن نیز دلالت می کند. در مقاییس اللغة آمده است: « فقولهم صلیت العود بالنار، و الصلاء: ما یصطلی به و ما یذکی به النار و یوقد». گویند صلیت العود بالنار و صلاء یعنی چیزی که با آن آتش روشن و گرما ایجاد می شود.(ابن فارس،1420، ٣/٣٠). بنابر آنچه که گفته شد، واژه «صلاة» در زبان عربی برای دو معنا کاربرد داشته است. یکی از معانی آن «دعا» می باشد که از ریشه (ص ل و) بوده و یکی از معانی آن «گرمای آتش» که به نظر می رسد از ریشه (ص ل ی) گرفته شده است.

3-سیالیت معنایی

از منظر زبان شناسی هر لفظ دالّی است که ذهن مخاطب را به سوی مدلولی معیّن هدایت می کند. این دالّ ها در حوزه زبان شناسی امروز به نام «نشانه های زبانی» نیز شناخته می شوند. « آنچه در دانش مطالعة زبان نشانه زبانی نامیده می‌شود، در حقیقت، پیوندی است ذهنی میان یک دال یا لفظ (Signifier) و یک مدلول یا مفهوم (Signified) که در نهایت، به فرایند معناسازی در یک متن می‌انجامد» (ر.ک؛ ماری، 1389: 26). نکته ای که از تعاریف فوق بر می آید این است که هر دالّ و نشانه زبانی صرفا دلالت¬گر یک مدلول بوده، بطوری که تصور مدلولهای دیگر را برای آن دالّ منتفی می داند. در حالی که در نگاه سمنتیک به ساختار واژگانی و اصل سیالیت معنایی هر دالّ و نشانه زبانی با توجه به موقعیت هم نشینی و جانشینی که با دیگر نشانه های متن دارد، می تواند مدلول های تازه ای را بیافریند. یعنی بر اساس عبارت ها و متن های مختلف، می توان از یک لفظ مفاهیم و معانی مختلفی استنباط کرد. گستردگی معانی یک واژه در متن های ادبی بر اساس هم نشینی واژگان مختلف، شناور بودن و سیالیت معنایی نشانه ها امکان پذیر می سازد. به عبارت بهتر «سیالیت نشانه‌های ادبی فرایندی است که به موجب آن روابط کنش‌مند نشانه‌ها در محورهای افقی (همنشینی) و عمودی (جانشینی)، به برجستگی زبان ادبی و هنجارگریزی معنایی آن می‌انجامد. سیالیت نشانه‌ها باعث می‌شود که متن ادبی صرفاً به مدلول واحدی محدود نباشد. از این رو، در خوانش آن با دلالت‌های نامعیّن و متکثّری روبه‌رو هستیم. در سایة چنین فرایندی، لایه‌های مختلف معنایی به وجود می‌آیند»(گرجامی، 1395، 180).

4-دلالت التزامی

در دلالت التزامی لفظ بر معنایی دلالت می کند که بیرون از معنای موضوع له، اما غالبا همراه با آن است و همچون یک رفیق و ملازم همراه آن است. دلالت التزامی آن است که به دلالت مطابقی بر معنایی دلالت کند که آن معنی، معنای دیگری را لازم بیاورد (ابن سینا، ج1، 30) یعنی لفظ بر معنی و امری دلالت می کند که خارج از معنی موضوع له (یعنی معنایی که دالّ برای آن قرار داده شده) می باشد؛ ولی این معنا و مدلول، در ذهن با آن معنای اصلی(موضوع له) ملازم و همراه است. منظور از همراه بودن این معنا در ذهن با معنای اصلی لفظ، این است که، هر گاه موضوع له(معنای اصلی لفظ) در ذهن حاصل شود، آن امر همراه با آن نیز، با آن حاصل می شود و به ذهن متبادر می گردد. به عبارت بهتر، «مدلول لفظ، خارج از معنای موضوع له است. بدین معنا که لفظـی بیـان شود و لازم آن معنایی که لفظ به ازای آن وضع شده است به ذھـن خطـور کنـد. یعنـی معنـی خارجی بگونهای باشد که وقتی معنای موضوع لھی در ذھن پدید آمد، آن معنا نیز بـی درنـگ و یا با تأمل به ذھن برسد ولذا مراد از لزوم، تنھا لزوم بیّنی نیست که نزد اھل منطق معتبر اسـت» (تفتازانی،1380 ،٨٥ ). در این نوع دلالت از یک نشانه زبانی به معنایی اشاره می شود که همراه و ملازم مدلول وضعی آن دالّ لغوی می باشد.

5-بررسی سیالیت معنایی«صلاة» بر مبنای دلالت التزامی

توانش زبانی - بلاغی قرآن در بازی نشانه ها، این امکان را فراهم آورده است که با دلالت های التزامی، واژه «صلاة» را به عنوان یک نشانه زبانی در فرایند سیالیت معنایی چنان شناور ساخته به طوری که در سایه چنین سیالیت معنایی مدلول های متعددی از آن انتزاع می شود. در همین راستا دریافت دلالت التزامی واژه «صلاة» که در فرایند سیالیت معنایی آن گسترده دامنه معنایی این واژه را چنان گسترده ساخته که دریافت هر یک از این معانی در بافت آیات امکان پذیر است. انواع مدلول های «صلاة» در قرآن که از دلالت التزامی این دالّ نشأت گرفته بسیارند و مفاهیم این واژه در آیات قرآن کریم بر اساس سیالیت معنایی نشانه زبانی؛ گسترش یافته است. مثلا در آیه 43 سوره نساء می فرماید:


                                                                                                                                          (نسا: 43).

طبرسي از عبدالله و سعيد بن مسيب و ضحّاك و عِكرمه و حسن نقل مي‌كند كه مراد از نزديك نشدن به نماز در اين آيه، نزديك نشدن به مساجد در حال جنابت است و مؤيد چنين قولي ادامة آيه است كه مي‌فرمايد: «اِلّا عابِري سَبيلٍ»؛ زيرا عبور در محل نماز (مسجد) است نه در نماز(طبرسي، مجمع البيان، ج 2، ص 51.) علامه طباطبايي نيز از همين قرينه براي تعيين مراد از صلوة در اين آيه استفاده كرده است؛ از نظر وي مقتضي اين مجازگويي جملة «حَتَّي تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ» است؛ زيرا اگر مي‌گفت در حال مستي نزديك مسجد نشويد ديگر اين تعليل مناسب نبود. و از آنجا كه بر حسب سنت بيشتر نمازها در مسجد واقع مي‌شود، به جاي مسجد (مكان صلوة) از خود صلوة نام برده شده و مقصود الهي با كوتاه‌ترين عبارت بيان شده است(طباطبائي، الميزان، ج 4، ص 360). در آیه مذکور برای آنکه ذهن مخاطب از دالّ «صلاة» به مدلول جدیدی غیر از مدلول متعارف آن برسد، نیاز هم نشینی هایی است که سیالیت معنایی این نشانه زبانی توجیه پذیر کند. ترکیب «اِلّا عابِري سَبيلٍ» در این آیه نقطه عطفی است که موجب می شود تا از واژه «صلاة» مدلول جدیدی انتزاع شود. همان طوری که مفسران نیز با استدلال به قرینه «اِلّا عابِري سَبيلٍ» در آیه مذکور، مدلول «صلاة» را مکان برگزاری نماز دانسته و آن را به معنای «مسجد» در نظر می گیرند. یعنی مقصود آیه از نزدیک نشدن به صلاة در حالت مستی، نزدیک نشدن به مسجد است. از دالّ «صلاة» برای اشاره به مسجد استفاده می نماید. در واقع زبان قرآن از پدیده بلاغی مجاز لغوی بهره جسته و دالّ صلاة را برای معنای مکان برگزاری صلاة (مسجد) استفاده کرده است. واژه صلاة بر مسجد که محلی برای سجده و صلاة است؛ دلالت می کند. جانشینی واژه صلاة به جای مسجد برای دلالت به مدلول آن، به خاطر ارتباطی است که بین آن دو جزء زبانی بر قرار است، نه به دلیل هم معنایی آنها. به زبان علمای بلاغت صلاة در این آیه مجاز از مسجد است که به علاقه حالّیه این مجاز به کار رفته است. یعنی صلاة که حالّ در مسجد بوده و در آن حلول می کند، برای مدلول مسجد به کار رفته است. همین موضوع در آیه 40 سوره حج نیز صدق می کند با این تفاوت که این بار مدلول صلاة غیر از مسجد می باشد:

                                                                                                                                (حج: 40) 

در این آیه صلوات جمع صلاة و به مدلول جدیدی دلالت دارد. با دقت در عبارت می توان فهمید که هم نشینی صلوات با واژه های دیگر مانند «صوامع» «بیع» و «مساجد» که همه آنها جمع بوده و مفردشان به ترتیب « صومعه، بیعه، مسجد» است، دلالتی نو بدان داده است. سیالیت معنایی واژه صلالت که در اثر هم نشینی با دیگر واژگان در قرآن جریان می یابد، موجب شده هر بار مدلول جدیدی از آن به ذهن مخاطب خطور کند. کما این که در آیه فوق از واژگان هم نشین آن مانند صوامع بیع و مساجد می توان پی برد که مدلول صلوات نیز مکانی برای عبادت می باشد. البته فعل «هدِّمَت» نیز نشانه ای است که این دلالت صلوات را در عبارت مذکور تقویت می کند. بر اساس پدیده «مجاز» جانشینی دو جزء زبانی زمانی ممکن می شود که رابطه¬ای بین آنها باشد، و این رابطه که در زبان بلاغی «علاقه» نامیده می شود، انواع متعددی دارد؛ یکی از آن ها علاقه حالّیه است. بدین معنا که حالّ ذکر گردیده و مدلولِ محلّ اراده می شود. با این بیان در دو آیه فوق «صلاة» حالّ است و معبدهایی همچون مسجد یا کنیسه مکانی برای برگزاری صلاة هستند، محلّ برای آن به حساب می روند. لذا حالّ یعنی «صلاة» به مدلول مسجد یا کنیسه که محل هستند دلالت می کند، و در معنای مجازی به علاقه حالّیه به کار رفته است. با توضیح نشانه زبانی «صلاة» در عبارت های بالا، چنین حاصل می شود که معابد همچون مسجد و کنیسه لازم و همراه صلاة یعنی عبادت مخصوص هستند. بنابر این از دالّ صلاة برای دلالت بر مدلول غیر وضعی آن یعنی دلالت بر چیزی که ملازم و همراه آن است استفاده شده است. «صلاة» یک نشانه زبانی است که با قرار گرفتن در محور همنشینی با نشانه های دیگر به عنوان «حالّ» شناخته می شود که می تواند بر «محلّ» خود دلالت کند. بدین ترتیب دلالت واژه صلاة بر مکان عبادت ( مسجد، کنیسه) از نوع دلالت التزامی می باشد. واژه «صلاة» در تعابیر قرآنی در چارچوب دلالت التزامی، بر مدلول های متعددی اشاره داشته و با گشتاور بودن معانی آن در زبان قرآن، انعکاس سیالیت آن در گستره مفاهیم آیات نیز به وضوح مبرهن است. از آن جمله آیه زیر است که می فرماید:

(هود،87) مقصود گوینده از صلوات در عبارت « أَصَلَواتُکَ تأمُرُک» دینی است که مشرکان را بر ترک شرک امر می کند و در عبارت نوعی استفهام تهکّمی وجود دارد. «از عطاء روایت شده است که منظور از «صَلَواتُکَ» مدلول دین دریافت می شود. آنها (کفار) به شیوه تمسخر و استهزاء می گویند: آیا دین تو بر ما امر کرده تا عبادت بت ها را ترک کنیم و ......» (ابن کثیر، 1421، 644). سیاق کلام نشان می دهد کفار می دانند که دین پیامبر الهی شعیب (ع) به آن ها امر می¬کند که باید شرک را رها کنند؛ ولی با تعبیر سؤالی و برای تهکّم و تمسخر از آن سخن می گویند. آن چه که در مورد کاربرد صلاة در این آیه جالب توجه است این که «صلوات» که جمع صلاة است را برای دلالت به مدلول دین استفاده می کنند، تا علاوه بر استهزاء دین به طور اخص تسمخر را متوجه «صلاة» که ستون دین است، سازند. صاحب تفسیر التحریر و التنویر می¬گوید:«صلاة از ستون های (اصول) همه ادیان الهی بوده است. در هر قومی تکذیب کنندگان دین به انکار آن و تمسخر و استهزاء برپادارندگان آن گرایش داشته اند. و چون که صلاة یعنی نماز مخصوص ترین اعمال دین است که مخالف با عادت های آنان (کافران) است، در اشاره به دینی که مخالف عادت های آنان است، (صلاة) را – بر اساس تناسبی که بین سبب و مسبب در مخالفت با عادت هایشان وجود دارد- برای تحقیر و تمسخر دین و تکذیب آن و نیز تمسخر عبادت مخصوص (نماز) به کار برده اند.» (ابن عاشور،1420، ج 12، 141). بر اساس آن چه که گفته شد، ابن عاشور استعمال دالّ «صلاة» - در صیغه جمع مؤنث (صلوات) – برای مدلول دین را از نوع دلالت مسبب بر سبب دانسته است. با این توضیح مشخص می شود که مفسر بر اساس معنای مجازی بین این دو جزء زبانی تناسب و ارتباط قائل است؛ چرا که بیان مسبب برای اراده مدلول سبب از موارد مجاز لغوی مرسل می باشد. شایان ذکر است دریافت مدلول التزامی برخاسته از رابطه سببیت و مسبّبیت میان نشانه «صلاة» و «دین» مانع دریافت مدلول تضمنی نشانه مذکور «صلاة» نشده است. با این توضیح که رابطه بین دو نشانه «دین» و «صلاة» سببیت نبوده، بلکه رابطه کلیه – جزئیه می باشد. یعنی صلاة با مدلول عبادت مخصوص خود جزئی از مناسک اصلی دین است. بنابراین با بیان جزء «صلاة» مدلول کلّ یعنی «دین» اراده شده است. در واقع بر اساس رابطه جزئی - کلی بین دو نشانه زبانی «صلاة» و «دین» در محور جانشینی ارتباط برقرار بوده که سیالیت معنایی صلاة را از مدلول متعارف آن ( عبادت مخصوص) به مدلول جدیدی «دین» سوق داده است. دلالت صلاة بر دین فقط در همین جای قرآن محدود نبوده، چنان که در سوره قیامت می فرماید:

                                                            ( قیامت، 31 و 32)

واژه «صلّی» اشتقاق فعلی از صلاة است که در دلالتی غیر از دلالت موضوع له خود به کار رفته است. «لا صَدَّقَ وَلا صَلَّی» (قیامة: 31) و در آیه بعد به نقطه مقابل آن اشاره می‌کند: «وَلکِن کَذَّبَ وَتَوَلّی» (قیامة: 31)، یعنی به‌جای تصدیق دعوت حقّی که قرآن متضمن آن است، تکذیب می‌کند (طباطبایی، 1397، ج20، ص114) و اصول دعوت را نمی‌پذیرد و آنچه را که مربوط به فروع دین و عبادت و بندگی خداوند است، پیروی نمی‌کند؛ بلکه از آن روی می‌گرداند. از مقایسه بین الفاظ دو آیه می‌توان دریافت که «لا صَدّقَ» در مفهوم «کَذّبَ» و «لا صَلَّی» در مفهوم «تَوَلّی» به کار برده شده است. طبری نیز در تفسیر خود «لا صَلَّی» را به معنای «تَوَلَّی عَن طاعَةِ اللهِ» می‌داند (طبری، 1374، ج24، ص81). پیش تر گفته شد که زبان قرآن برای دلالت مثبت واژه صلاة با مدلول دینی آن یعنی عبادت مخصوص، از مشتقات واژه صلاة استفاده نکرده است؛ بلکه این دالّ را با مشتقات مصدر «إقامه» مقارن می کند تا دلالت معنایی مثبت از صلاة انتزاع شود. ولی کاربست مشتقات فعلی صلاة در زبان قرآنی با دلالت های معنایی متعددی غیر از معنای نماز همراه است. مانند آن چه که در آیه 31 سوره قیامت بیان شده است. « در تفسیر این آیه در مورد فعل «صدّق» ترجیح بر این است که از مصدر تصدیق مشتق شده است، یعنی تصدیق و {راست پنداشتن نبوّت} پیامبر اسلام (ص) و این بیان با واژه « ولکِن کَذَّبَ» تناسب دارد. معنای آن چنین است: به آن چه که رسول خدا (ص) آورده است ایمان نیاورد. عطف و لاصَلّی بر نفی تصدیق وی، برای زشت جلوه دادن اوست این که حال او با احوال اهل اسلام متباین و متفاوت است، و معنی چنین است: فلَم یُؤمِن وَ لَم یُسلِم (ایمان نیاورد و وارد اسلام نشد). (ابن عاشور، 1420،ج 29، 349- بغوی، 1409، 1368، ابن¬جوزی،1423، 495). در این آیه از کاربست فعلی صلاة برای دلالت بر معنای دین استفاده شده است. چنان که از هم نشینی واژه «ولا صلّی» با واژگانی همچون: « لاصدّق، کذّب و...» فهمیده می شود، لاصلّی به ایمان نیاوردن مشرکان اشاره دارد. «صلاة» که از مناسک دینی به شمار می رود به معنای خود دین به کار رفته است. بنابر ملازمت و همراهی این فریضه با دین، دلالت از نوع دلالت التزامی واژه به حساب خواهد آمد. در این آیه گستردگی سیالیت معنایی واژه «صلاة» چنان در مفهوم آیه نقش آفرینی می کند که برای رسیدن به مدلول مقصود آیه، ذهن مخاطب باید همواره از دلالتی به دلالت دیگر انتقال یابد تا معنای مقصود را دریابد. به این ترتیب که ابتدا از واژه صلاة کاربرد فعلی آن یعنی «صلّی» اراده شده و آن را بر مدلول دین که در این جا دین اسلام مد نظر است حمل کرده است. سپس از نشانه فعلی آن یعنی «صلّی» دلالت جدیدی انتزاع شده که با بار معنایی مثبت همراه است، و آن مدلول «أسلم» یعنی ورود به دین اسلام می باشد. بعد از آن که معنای مثبت بر «صلّی» حمل گردید، با حرف نفی «لا» مدلول مثبت آن از نشانه مذکور سلب شده است. و بدین ترتیب با ترکیب «لاصلّی» دلالت منفی بر نشانه آن حمل شده است که عدم ایمان به دین اسلام بوده است. در هر صورت در این آیه «صلّی» در بازی نشانه های متن قرآنی از دلالت های متعدّدی می گذر تا بر «دین» دلالت کند. و چنین دلالتی را از ان جهت است که صلاة با مدلول ثانویه خود یعنی عبادت مخصوص، جزء مهم دین و به عبارتی بهتر ستون دین محسوب می شود. بنابر این نشانه «صلّی» با دلالت جزء بر مدلول کلّ در حوزه معانی مجازی، دلالت التزامی بر خود گرفته تا دالّ (صلّی) بر لازم و همراه خود (دین) دلالت کند. سیالیت معنایی واژه صلاة در سایه دلالت التزامی آن، لایه های چند معنایی را در این نشانه ایجاد نموده است، و قرآن کریم نیز از این امکان بهره جسته تا دایره مفهومی عبارت های خود را وسیع سازد. بر همین اساس در برخی آیات مشتقات فعلی واژه صلاة به واسطه معنای التزامی بر مغفرت و رحمت الهی دلالت دارند. حال می توان با توجه به بر اساس محور افقی واژگان از همان دالّ مدلول های جدیدی فهمید. از آن جمله می توان به آیات یزر اشاره کرد:

                                                               (احزاب،56)
             
       (احزاب،43)

در این دو آیه مشتقات فعلی «یُصَلّي» و «یُصَلُّونَ» دو نشانه زبانی هستند که در یک جمله به طور همزمان بر دو مدلول دلالت می کنند. دامغانی می گوید: « صلاة خداوند مغفرت اوست و صلاة ملائکه استغفار {و دعا}»( دامغانی،1424ه،295). صلوات فرستادن خداوند بر رسول خود(ص) و یا بر مؤمنان معنای جدیدی را می رساند. بیضاوی نیز در این باره می گوید: «صلاة از جانب خداوند متعال تزکیه و مغفرت است.»(بیضاوی، ،ج 1، 419). فعل های «یُصَلّي» و «یُصَلُّونَ» در اثر قرار گرفتن در محور افقی و به تبع آن هم نشینی با نشانه هایی همچون الله، ملائکه و النبي دو مدلول متفاوت به خود می گیرد. بدین شکل که یک بار با واژه «ملائکة» در یک محور افقی قرار می گیرند و بر معنای استغفار و دعا دلالت می کنند. و یک بار بر اثر هم نشینی با لفظ جلاله «الله» بر معانی چون مغفرت و رحمت دلالت می کنند، که دارای دلالت التزامی می باشد. تأثیر بازی نشانه ها بر سیالیت معنایی واژه «صلاة» در قرآن نشان می دهد، بیان ادبی قرآن چنان اعجاز برانگیز است که از یک دالّ زبانی (صلاة) در یک کاربرد مشترک دو دلالت تطابقی و دلالت التزامی انتزاع می شود. چنان که در آیه فوق صلاة همزمان دومعنای متفاوت را ارائه می کند. از آن جایی که «صلاة» موجب مغفرت و رحمت از جانب خداوند می شود، در واقع رحمت و مغفرت خداوند همراه و ملازم «صلاة» می باشد، دلالت صلاة بر این معانی از نوع دلالت التزامی لفظ بر معنا به شمار می رود. نقطه عطف آیه زمانی است که نشانه «یصلّی» به واسطه هم نشینی با واژه «الله» دلالت التزامی پیدا می کند و معنای مغفرت و رحمت دارد. همچنین در آیه زیر واژه «صلوات» با این دلالت به مدلول خود اشاره دارد:

                                                                             (بقره، 157)

صلوات که جمع صلاة بوده از جانب خداوند به مؤمنان بشارت داده شده است. به قول بیشتر مفسران صلوات در این آیه بر مغفرت و رحمت خداوند دلالت دارد. قرطبی در تفسیر صلوات من ربّهم می گوید: « آن، نعمت هایی از خداوند به بندگان صبور و رجوع کننده به خداوند است. صلاة خداوند بر بنده اش: عفو و رحمت و برکت و شریف قرار دادن او در دنیا و آخرت است. .... و رحمت را دو باره تکرار کرد تا با {تکرار} لفظ مختلف تأکید کند و معنا را تمام و کامل کند. (قرطبی،1426، ج1، 578). بغوی نیز چنین توضیح می دهد: صلوات یعنی رحمةٌ، چرا که صلاة از جانب خداوند رحمت است، و {در ادامه} خداوند «رحمةٌ» را برای تأکید ذکر کرده است، و صلوات را جمع کرده مقصود رحمتی در پی رحمت است.(بغوی،1409 ،75). نکته جالب توجه در تفسیر بغوی این است که از ساختار جمع بودن صلوات به جای مفرد آن ، به دلالت جدیدی اشاره کرد؛ و آن این که صیغه جمع آن در این مقام به تتابع رحمت خداوند رحمتی در پی رحمت دلالت می کند. بدیهی است مفسر این معنا را از آنجا استنباط می کند که ساختار جمع واژه ها دالّ بر کثرت مدلول مفرد آن دارد. در سه آیات فوق الذکر یک نشانه زبانی در سه ساختار (بافت) متفاوت بیان شده است. یک بار با ساختار فعلی و صیغه مفرد«یصلّی» یک بار با ساختار فعلی صیغه جمع «یصَلّون» و یک بار نیز با ساختار اسمی صیغه جمع «صَلَواتٌ». در هر سه حالت مدلول آنها یکی می باشد، البته با اندکی تفاوت؛ چنان که در مدلول دو نشانه اولی مغفرت ذکر شده و در مدلول نشانه سومی رحمت. اما بیان قرآن نشان بیانگر آن است که نشانه «ص ل و» با هر گونه ساختار زبانی هر گاه به خداوند انتساب داشته باشد، بر یک مدلول یا مدلول هایی که در محور جانشینی به دلیل قرابت معنایی قرار می گیرند، دلالت می کند؛ و آن «مغفرت» و یا «رحمت» است. دلالت مشتقات «صلاة» بر این دو معنا در حوزه معنای مجازی لغوی واژه قرار می گیرد. با این توضیح که معنای وضعی «صلاة» و نیز مشتقات فعلی آن مانند «یُصَلّي – یُصَلّونَ و ...» بر دعا یا استغفار دلالت دارد. حال استعمال این دالّ یا مشتقات آن برای دلالت بر مغفرت و رحمت از حیث سببیت آن است. یعنی از آنجایی که دعا و استغفار ( معانی وضعی صلاة) سبب نزول مغفرت و رحمت از جانب خداوند می باشد، بنا براین به کار بردن دالّ مذکور برای مدلول های مغفرت و رحمت با رابطه سببیت در حوزه معنای مجازی امکان پذیر می شود. با این توضیحات روشن می شود که مغفرت و رحمت از ملزومات «صلاة» و ملازم و همراه به شمار می روند. لذا دلالت صلاة بر ملزوم و همراه خود یعنی مغفرت و رحمت در چارچوب دلالت التزامی نشانه های زبانی صورت می پذیرد. یکی دیگر از مدلول های صلاة در قرآن در چارچوب دلالت التزامی، مدلول قراءت می باشد. قرآن در برخی موارد از صلاة مدلول قراءت را اراده نموده است. از جمله که در آیه 110 سوره اسراء می فرماید: (اسراء،110) غالب مفسّران صلاة را در آیه شریفه دالّ بر قرائت می دانند. « یعنی ای پیامبر (ص) با صدای بلند {نماز را } قرائت نکن که کافران بشنوند و به قرآن و کسی که آن را نازل کرده است دشنام دهند، و چندان با صدای خفی قرائت نکن به گونه ای که صدای تو به گوش افرادی که در پشت سرت قرار دارند {جماعت مأموم} نرسد؛ روش میانه ای بین صدای بلند و صوت خفی برگزین»( صابوني،1414، ج2، 179-180). ابن کثیر نیز پس از سخن گفتن از حدیثی که در آن از قرائت به تعبیر صلاة سخن گفته در ذیل این آیه می گوید: در حدیث سابق لفظ «صلاة» ذکر شده ولی مقصود قرائت است. مانند سخن خداوند متعال که می فرماید: ولا تَجهَر بِصَلاتِکَ وَ لاتُخافِت بِها وَابتَغِ بَینَ ذالِکَ سَبيلاً ؛ یعنی بقراءتِکَ. (ابن کثیر، ، ج1، 121). با توجه به آنچه گفته شد معلوم می شود که در آیه شریفه «صلاة» بر معنای قرائت دلالت دارد. و اراده مدلول قرائت از دالّ «صلاة» به جهت آن است که سوره حمد و اخلاص در صلاة یعنی عبادت مخصوص قرائت می¬شود؛ و از آن جایی که خواندن سوره حمد در نماز از مهم ترین ارکان نماز است، از صلاة با دالّ قرائت به معنی خواندن تعبیر شده است. همچنان که در آیات دیگری از دالّ «قرائت» مدلول «صلاة» مورد نظر قرار گرفته است. مانند آیه شریفه:

         (إسراء، 78)

چنان که مفسران بزرگ اتفاق نظر دارند مقصود از «قرءان الفجر» در آیه شریفه مدلول صلاة با دلالت دینی آن یعنی عبادت مخصوص یا نماز می باشد. با دقت در عبارت می توان دریافت که بر اثر برهم کنشی دو واژه «قرآن» و «فجر» در محور افقی این دلالت از آن استفاده می شود. به نحوی که واژه «فجر» نشانه ای است که به خواننده کمک می کند تا از واژه «قرآن» معنی صلاة را استنباط نماید. بنابر آن چه گذشت قرائت و صلاة نوعي با هم در یک حوزة معنايي قرار مي‌گيرند و بر محور جانشيني بر مدلول واحدی دلالت می کنند. آن چه که در بین این دو واژه این ارتباط را بر قرار ساخته است، حوزه دلالت التزامی نشانه است. به گونه ای که قرائت همراه و ملازم صلاة به معنای عبادت مخصوص می باشد طوری که در ابتدای نماز سوره فاتحه { و نیز سوره اخلاص یا گاهی برخی ایات دیگر} قرائت می شود. پس در راستای دلالت التزامی این دو واژه می توان با ذکر هر یک از این دالّ ها مدلول دیگری را مورد هدف قرار داد.

6-نتیجه گیری

فرایند سیالیت نشانه های ادبی در زبان قرآن زمینه را فراهم ساخته تا حوزه دلالت های معنایی واژگان را بیش از رابطه دالّ و مدلولی نشأت گرفته از دلالت های وضعی، وسیع تر کند. و روابط کنش مند نشانه ها در محور هم نشینی در آیات قرآن افق اندیشه خواننده و مخاطب را گسترده تا از یک دالّ بتواند مدلول های متعدّدی کشف کند. همه این بازی های نشانه ای در گفتارهای ادبی قرآن در چهارچوب دلالت های سه گانه لفظی یعنی دلالت تطابقی دلالت ضمنی و دلالت التزامی امکان پذیر می شود. بازی نشانه ها در زبان قرآن این امکان را فراهم آورده است که واژه صلاة را بادلالت های التزامی در سیالیت معنایی شناور ساخته تا از آن مدلول¬های متعدّدی انتزاع شود. بر اساس دلالت التزامی «صلاة» سیالیت معنایی آن بسیار گسترده شده تا دلالت بر مدلول های مختلف مفاهیم آیات قرآن را نیز گسترش دهد. - قرآن از واژه (صلاة) در دوحوزه دلالی؛ دلالت های اسمی و دلالت های فعلی آن بهره جسته است. - صلاة بر اساس اصل دلالت های لفظی به مدلول های متعدّد اشاره داشته مدلول هایی مانند «رحمت، مغفرت، مسجد، کنیسه، قرائت ...» ضمن دلالت التزامی دالّ قرار می¬گیرد. - واژه صلاة هر گاه با ساختار اسمی خود در ترکیب اضافی مضاف بر «ربّ» یا به ضمیری که به خدا برمی گردد باشد؛ در محور دلالت های التزامی بر «رحمت» و «مغفرت» دلالت می کند. - کاربرد مشتقات فعلی « ص ل و/ی» در حوزه دلالت های التزامی بر « رحمت و مغفرت» دلالت دارند. - هرگاه ساختار اسمی واژه «ص ل و /ی) – یا به صورت مفرد «صلاة» یا به صورت جمع «صلوات»- بر اسم های خداوند اضافه شود، به معنای رحمت یا مغفرت خداوند می باشد که دارای دلالت التزامی است. - واژه «صلاة» گاهی بر ضمیر اضافه شده و دارای دلالت التزامی می باشد که در همه این موارد ساختار صرفی صلاة، ساختار اسمی بوده و ضمن دلالت التزامی به مدلول های دین، قرائت، رحمت و.... اشاره می کنند. - مفاهیمی همچون: قرائت، مسجد، کنیسه، رحمت و مغفرت به دلیل ارتباط معنایی که با معنای وضعی واژه «صلاة» دارند، ضمن دلالت التزامی واژه «صلاة» قرار می گیرند.

پانویس و منابع


- ابن درید، محمدبن حسن، جمهرة اللغة، تحقیق: رمزی منیر بعلبکی، بیروت: دارالعلم للملایین، 1978م

- ابن سیده، علی بن اسماعیل، المحکم و المحیط الاعظم، تحقیق: عبدالحمید هنداوی، بیروت: دارالکتب العلمیة،1421ق

- ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت: دارالکتب العلمیه،1420ق

- ابن عاشور،محمد طاهر، تفسیر التحریر والتنویر،بیروت: مؤسسة التاریخ، 1420ق

- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دار صادر، بی¬تا

- چندلر، دانیل،. مبانی ‌نشانه‌شناسی. ترجمة مهدی پارسا. چ 2. تهران: انتشارات سورة مهر، 1397

- دینه‌سن، آنه ماری، درآمدی بر‌ نشانه‌شناسی، قهرمان، مظفر. آبادان: نشر پرسش،1389

- راغب اصفهاني، المفردات في غریب القرآن، تحقیق و ضبط: محمد کیلانی، بیروت: دارالمعرفة، 1404ق

- تفتازانی، سعدالدین، مختصرالمعانی، قم، انتشارات دارالفکر، چاپ ھفتم، 1380

- الصابوني، محمد علي، صفوة التفاسیر، المجلّد الثالث، بیروت : دار الفکر،1399

- طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیة، الطبعة الثالثة، 1397

- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، قم: منشورات مکتبة آیة الله المرعشی، 1403ق

- گرجامی، جواد، «سیالیت نشانه‌های ادبی درترجمة متن شعری(موردپژوهانه ترجمة دیوان أغانی مهیار الدمشقی ادونیس)»، پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عرب، دوره 6، شماره 15، پاییز 1395، صفحه 182-159