بازنگری در فوران آوایی و جاذبههای شنیداری قرآن به مثابه معجزه
چکیده
قرآنپژوهی مدرن با تأثر از مطالعات جدید کتاب مقدس، قرآن را «بهمثابه یک متن» مینگرد و به تبع کنش¬های مؤمنانه نیز به رد شبهاتِ مربوطه فروکاستهاست. حال¬آنکه پیامبر ص هرگز مکتوبی دریافت نکرد بلکه مأمور بود آنچه شفاهاً به او ابلاغ میشد به نظم و زیبایی برای قومش بخواند. «دوگانه استماع و انصات» که قرآن رسماً به آن فرامیخواند، اولاً به شنیدن و اثرپذیری از تلاوت مربوط است و نفوس بسیاری که خود را به صوت قرآن گشودهاند، با استماع آن متأثر، متحول، مؤمن یا مدهوش شده و یا حتی جان¬باختهاند. با اینهمه مطالعات اعجاز بیانی حتی در قرون طلایی خود به وجوه نوشتاری قرآن نظر¬داشته و اهم وجوه اثربخشی قرآن، یعنی وجه زیباشناختیِ شنیداری و تأثیرگذاریِ آوایی آن در اهمال ماندهاست. پژوهش حاضر «اصالت و اولویت وجه شنیداری قرآن» را از سنت دینی نشان¬می¬دهد، از فوران آوایی که از استماع خاموش و متأملِ تلاوتهای زیبا و معناگرا حاصل میشود، تحلیل زیباشناختی عرضه¬می¬کند و از تجارب مستمعان و اجراکنندگان تلاوت بر آن شاهد عملی می¬آورد. در نتیجه افزون¬بر یادآوری و بازخوانی این جاذبه¬های اعجازگون، آشکار می¬کند فروکاهش مطالعات¬قرآنی از "مجاهدت برای بسط و بارورکردن گونه¬های مشارکت با پیام الهی"-که استماع و انصات برای حتی یک قطعه آن، در عمیق¬ترین لایه¬های فطری مؤثر می¬افتد- به مسئله¬سازی¬های بیمارگون و نزاع¬های شبه¬علمی بر سر تاریخ رسمی¬سازی متن مکتوب و اصالت نسخه موجودِ پیام الهی و امثال آن، که شاکله عمومی قرآن¬پژوهی مدرن است، تا چه پایه بی¬مایه و بی¬راهه است. واژگان کلیدی جاذبه شنیداری قرآن؛ قرائت؛ تلاوت؛ استماع قرآن؛ انصات؛ طنین الهی؛ اعجاز آوایی قرآن.
مقدمه
موضوع شنیدن – یا سماع و استماع قرآن- را بیشتر به فهم و تدبر در آیات و تأثر از محتوای آن پیوند می¬زنند حال آنکه این تنها یک جنبه از تأثیر شنیدن قرآن است و از این نظر شاید استماع با قرائت چندان تفاوتی نداشته باشد. موضوع پژوهش حاضر به وجه اصیل تکیه بر استماع و انصات یعنی گوش سپردن به قرآن و تأمل در آن یا اعجاز نهفته در اصوات و آوای قرآن نظر دارد و به دنبال این است که نشان¬دهد در مقابل نوشتار و یا حتی گفتار قرآنی، اصالت و اولویت با وجه شنیداری قرآن است و بر جاذبه اعجازگون تلاوت یا ترتیل یعنی قرآنِ نیکوخوانده، انگشت بگذارد و از این رهگذر بر ضرورت احیا، بسط علمی و بارورسازی این وجه اعجازی با تکیه بر رویکردها و ابزارهای جدید علمی و پژوهشی تأکید کند.
غایت این پژوهش حتی اثبات جاذبه¬های فوق العاده یا اعجاز شنیداری قرآن نیست؛ بلکه منظور نهایی ایجاد تنبهی است که معاصران را به جای بازی بر صحنه¬های پیش-ساخته نفی یا اثبات اصالت و اعجاز قرآن، به چشمداشت بهره و وجبه اعجاز شنیداری به مجلس استماع و انصات بنشاند؛ که امید است خیزش¬گاه سلوک و اصلاح عملی فرد و جامعه در دوره معاصر باشد. اهمیت این بحث افزون بر پرده¬برداری از اصیل¬ترین وجه اعجاز قرآن و فعال کردن تمامی پتانسیل¬های بالقوه این نهاد در اثربخشی و تحول¬آفرینی بیشتر با توجه به این امر روشن می¬شود که در قرآن¬پژوهی مدرن تمامی توان و انرژی جویندگان را نزاع¬های شبه-علمی می¬مکد و توجه و رمقی برای آنان باقی نمی¬گذارد تا بر مشارکت با پیام الهی و بازآزمایی تجربه خطاب تمرکز و اندیشه¬ورزی کنند.
رمانی(متوفای384) در رساله «النکت فی اعجاز القرآن» و خطابی(متوفای388) در «بیان اعجاز القرآن»، بهنوعی از این جاذبه¬های بیانی قرآن سخن گفتهاند. زمخشری در رساله «اعجاز القرآن في سورة الکوثر» و سیوطی در «معترک الاقران فی اعجاز القرآن» شیفتگی و شیدایی و تحیر ادیبان و بلیغان عرب در برابر شکوه آیات قرآن را حکایت کردهاند. ابواسحاق ثعلبی(متوفای427) در کتاب «قتلی القرآن» حکایات جان¬باختگان قرآن حکایت¬کرده، حبیب الله عباسی و همکارش در کتاب سماع قرآن و کشتگان تأثیر اعجازگون موسیقی قرآن را حکایت کرده، ثعلبی را معرفی و کتاب قتلی القرآن او را ترجمه کردهاند. نوید کرمانی در آثار متعدد از جمله در کتاب «زبان بهمثابه معجزه» توجهات بنیادینی در این باب مطرح می¬کند. مقالاتی نیز در موضوع اعجاز تأثیری قرآن نوشته شدهاست از جمله «بررسی نظریه خطابی درباره اعجاز تأثیری قرآن کریم»، نوشته سیدمحمدحسن جواهری و «اعجاز تأثیری قرآن» از شمس الحق افغانی، «اعجاز تأثیری قرآن با تاکید بر واکاوی «قتلی القرآن» ثعلبی» نوشته سیدمحمدعلی ایازی.
اما هیچیک از این آثار به منظور استدلال بر اصالت و اولویت وجه شنیداری نسبت به سایر وجوه و شاهدآوری عملی بر آن از تجارب مستمعان و قاریان و فراخوانی جویندگان به بازآزمایی آن تجارب شگفت، سامان نیافته و پس اثر حاضر از این حیث بی-سابقه است. نظر در لحن و موسیقای قرآن دو وجه دارد که نوشتار حاضر به وجه دوم توجه دارد: وجه اول– ریتمیک بودن و جذابیت وزن موسیقایی قرآن؛ یعنی شگفتیهایی که مربوط به فعل گوینده قرآن است نه انفعال شنونده آن. این وجه هنگام تحلیل موسیقایی قرآن تجلی می¬کند و ربط چندانی به شنیدار آن ندارد. درست مثل آنکه یک قطعه موسیقی را از روی نت نوشته شده بر کاغذ تحلیل کنیم و دریابیم که بسیار استادانه و شگفت تنطیم شده¬است. شگفتی ظاهر شده در این حالت با آثار و عجائبی که هنگام اجرا جلوه می¬کند فرق دارد. وجه دوم – تأثیر آوای قرآن در نفوس؛ یعنی آن شگفتی که در انفعال شنونده تجلی میکند. این وجه صرفاً آوایی است و با مطالعه از نوشتار قابل بررسی نیست. این وجه محل بحث جستار حاضر است. از آنجا که اعجاز آوایی آیات قرآن حسی و لمس¬کردنی است و برای ادراک و اذعان باید تجربه شود، تنها راه تحلیل و اثبات آن، تجربه¬ یا تکیه بر تجارب معتبر دیگران است. جستار حاضر در گفتار اول به اثبات نظری اصالت و اولویت وجه شنیداری قرآن می¬پردازد و در گفتار دوم با تکیه بر شواهد و تجارب عینی، از میزان و انحای اثرگذاری و جایگاه آن در اعجاز پرده¬می¬دارد و در نهایت نتایج را ارائه خواهد کرد.
1. گفتار اول-وجه نظری اعجاز شنیداری قرآن
اصالت و اولویت وجه شنیداری قرآن در سنت دینی مروری فشرده بر قرآن، روایت و سنت فقهی و عرفانی و اصول و آداب تلاوت قرآن، جایگاه استماع قرآن را در سنت دینی ما آشکار¬می¬کند: از نظر قرآن، سمع و وعی در خصوص دریافت آیات الهی، اهمیت ویژه دارد؛ غایت قرآن-که آیه بودن و تذکر است-برای کسانی حاصل میشود که بشنوند؛ ذکری برای آنهاست که قلب –یعنی مرکز تعقل – داشته باشند یا گوش بیفکنند(ق:37). درک برخی از آیات الهی برای آنان که گوش شنوا دارند شدنی است(یونس:67؛ النحل:؛ الروم:23)، نیوشیدن از عوامل زمینه¬ساز رستگاری است(التغابن-:16)؛ جهنمیان بر نشنیدن خود حسرت می¬برند(الملک-10)؛ سمع با وعی – یعنی دریافت با هضم-است که اثر دارد(الحاقه:۱۲)؛ شنیدن مؤثر قرین اندیشه است(الانعام:44)؛ اجنه در بازنمایی تأثر خود از قرآن، بر سمع تأکید میورزند(الاحقاف:29و30؛ الجن:1) و اینکه شنیدن، مقدمه باور است(الجن:13)؛ سبب عدم¬پذیرش از انبیا و نافرمانی از ایشان، نشنیدن است(الانبیاء-:45)؛ استماع قرآن و انصات در مقابل آن باب رحمت را می¬گشاید(الاعراف:204). از پیامبر ص نقل¬شده که تلاوتکننده قرآن و گوش فرادهنده به آن، در پاداش مساوی هستند.(نوری،1408: 4/261). نیز هر کس آیهای از کتاب خدا را استماع کند، سود آن برای او از کوهی از طلا بیشتر است.(نوری،1408: 4/259) از حضرت صادق ع نقل شده هر آنکه حرفی از کتاب خدا را بشنود بیآنکه بخواند، خداوند حسنهای برای او مینویسد و گناهی را از او میبخشد و یک درجه او را بالا میبرد(کلینی،1407: 2/612). خود پیامبر یعنی تلقی¬کننده و حامل و مبلغ قرآن، نیز مشتاق استماع و تأثر از آن بودند. به ابن¬مسعود فرمودند: برایم قرآن بخوان. عرض کرد: من برایتان قرآن بخوانم حال آنکه به شما نازل شده است؟ فرمودند: من دوست دارم آن را از دیگری بشنوم. سوره نساء را خواند تا به آیه «فکیف اذا جئنا» رسید فرمودند نگه¬دار، و دیدگانشان پر از اشک شد.(بخاری،1401: 5/180). در احادیثی از لزوم سکوت و انصات هنگام خوانده شدن قرآن سخن گفتهشدهاست.(عیاشی،1380: 2/44). فقها استماع «حمد» و «سوره» را كه امام جماعت قرائت میكند، بر مأمومين واجب میدانند(خوئی،1418: 17/209). اگر امام جماعت مشغول قرائت باشد و فرد ديگرى، آيهاى از قرآن تلاوت كند، مستحب است سكوت كند تا او آيه را پايان دهد، سپس امام قرائت را تكميل كند(مکارمشیرازی،1374: 7/71). جهر به قرائت قرآن در نماز، باعث می¬شود هم خود نمازگزار بشنود و هم کسانی که صدای او به ایشان میرسد.
از نظر سنت عرفانی سماع قرآن برترین شیوه معرفت خدا است. صوفیه به دلیل حقیقت مطلقه دانستن قرآن از یک¬سو، انس با سماع از سوی دیگر از استماع قرآن بسیار متأثر شدهاند. حکایات جان¬باختن و بیهوشی و تأثرات عمیق و شدید آنان در آثاری چون کتاب «سماع قرآن و کشتههای آن» فراوان است. آنان از تلاوت قرآن به مثابه سلاحی برنده علیه رقبای خویش استفاده¬می¬کردند. صوت خوش و سماع، نقش اساسی در فرآیند دریافت عرفانی ایفا کرده، عرفا را به وجد و بی¬خودی وارد میساخت. گاه صوفیه قرآن و تلاوت آن را برای نوعی «انتحار نیکو» بکار می¬بردند(عباسی و پوراکبر،1390: 55-57). اهمیت نهادهای ترتیل، اجازه قرائت قرآن، تحمل آن با سماع یا قرائت، تجوید و امثال آن در بین مسلمانان نشان از حساسیت اجرای تلاوت و تأثیر شنیداری قرآن نزد اصحاب¬قرآن دارد. قرآن کریم، سفارش به ترتیل قرآن کردهاست.(المزمل:4) گفتهاند مراد از ترتیل آن است¬ که قرآن را با تأنی، شمرده و واضح بخوانند بهطورى كه شنونده بتواند كلمات را بشمرد.(طاهری،1377: 1/55) از اميرالمؤمنين ع نقل شده كه مقصود از ترتيل، محافظت حروف و اداى آن از مخارج خود است.(مجلسی،1403: 64/323) از نظر مسلمانان قرائت قرآن، امری بسیار مهم تلقی میشود؛ با وجود شهرت و تواتر قرآن، این شیخ قرائت است که به قاری اجازه روایت¬کردن به قرائتی از قرائات قرآن با سند متصل – از قاری به قاری-تا رسول خدا ص، را میدهد با این مفاد که شخص مُجاز، قرآن را بهطور کامل و به درستی –از حفظ یا بدون حفظ-با رعایت تجوید و اشراف بر نقاط مشابه در قرائات، برای استاد خواندهاست.(نک:الجرمی،1422: 13) یکی از شروط اساسی در اجازه برای قرائت، رعایت تجوید است. تجوید را زیور قرائت دانسته، اینگونه تعریف کردهاند: ترتيب ادا كردن حقوق حروف و بازگرداندن آنها به مخارج و اصولشان و با لطف و نرمى به زبان آوردنشان، بى آنكه در اين امر زيادهروى يا بيراهه رفتن يا تكلّف شود.(سیوطی،1380: 1/326).
2. تحلیل زیبا شناختی زبان قرآن و تلاوت آن
هسته اولیه مؤمنان که با همان بسته¬های اولیه نزول ایمان می¬آوردند؛ به خاطر سرسپرگی به معارف قرآن یعنی اسرار هستی و نظام نوینی که در زندگی فرد و جامعه بنیان می¬نهاد و اصلاحات بنیادینی که نسبت به ناراستی¬ها اعمال می¬کرد، نبود. چه، در باره بسیاری از این امور هنوز چیزی نازل یا نهادینه نشده¬بود؛ بلکه با زبان حیرت¬انگیز قرآن که همگان را به تحدی می¬خواند، هستی آنان از درون سخت دگرگون شد و زندگیشان تحول یافت. یکی از مهمترین جلوههای هنری قرآن موسیقی آن است. پیامبر ص به پیروان سفارش کرد «زَيِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِكُم» با صوت نیکو زیبایی قرآن بیشتر میشود.(نوری،1408: 4/273) زیبایی و زیور قرآن را صوت حسن خواندهاند.(کلینی،1407: 2/615) برخی مفسران همین موسیقی را عامل شادی و طراوت مؤمنان در بهشت می¬دانند. از همین رو تأکید شده که وقتی در محضر قرآن حاضر میشوید گوش جان بسپارید. عناوین پیشرو به تحلیل و ریشه¬یابی این جذبه و تأثیر می¬پردازد.
2.1. قابلیت¬های زبان عربی و ساختار خاص قرآن برای تجلی جاذبه¬های شنیداری
برای درک اینکه زبان عربی نیرویی سحرانگیز از خود ساطع می¬کند و صرف آوا و تلفظ دقیق کلماتش این قابلیت را دارد که فراتر از اهمیت معنایی، فضایی باشکوه، قدسی و پرانرژی پدید آورد، باید در محفل قرائت قرآن شرکت کرد. تنوع و تفاوت زیاد مخارج و کیفیت ادای صامت¬ها، توالی و تراکم صامت¬های بسیار پیچیده، تفاوتهای ظریف آوایی، کشش¬ها و مکث¬ها و انتقال صوت از مخرجی به مخرج دیگر، عناصری چون غنه و قلقله، امکان مانوری که صفات حروف مثل تکریر و اطباق و استعلا و... ایجاد می¬کند و همه آنچه در علم تجوید بر آن تأکید می¬شود از یکسو، و ساختار زبانی قرآن یعنی مؤلفه¬هایی مانند تکرار، ترجیعبند یا فراز و فرودها در بند پایانی آیات از سوی دیگر است که اثرگذاری شگرف قرآن را توجیه می¬کند. در قرائت معمولی بسیاری از این عوامل که در اجرای تلاوت¬های استادانه بارز می¬شوند، ناکارآمد شده، آزارنده به نظر میرسند. در قرائت متکی به صوت، نشان¬های موسیقایی نقش عمدهای در اثرگذاری شاعرانه دارد. حین تلاوت قرآن در ظرفیتی که تنوع و تراکم صامت¬ها و فراز و فرودها و مصوت¬های ممتد به آن می¬دهد، معانی با چنان فوران آوایی در الفاظ جاری می¬شوند که ذاتِ الفاظ جان¬دار شده – ولو ناخودآگاه و بدون آگاهیِ آموخته از معنا-، نغمه¬ای به غایت باشکوه و تأثیرگذار می¬آفریند. این جاذبه و تأثیر در عربی محاوره¬ای و اجرای عامیانه گفتار، ظاهر نمی¬شود چون تفاوت صامت¬ها و خوشآهنگی مصوت¬ها و نیز تفاوتهای ظریف آوایی در ادای عامیانه از میان می¬روند و در واقع بدنه آوایی عربی در کلیت کل خود فقط در شعر و به صورتی جامع¬تر در تلاوت قرآن حفظ شده است.
2.2. کلام خدا را تنها می¬توان شنید
قرآن کریم در اصل خواندنی است. مورد اتفاق قرآن¬پژوهان است که پیامبر اکرم ص هیچ متن مکتوبی دریافت نکردند و بسته¬های وحی را به شکل شفاهی دریافت کرده همانطور که خود قرآن بدیشان امر کرده¬است-«و رتل القرآن ترتیلا»(المزمل-4)-برای مخاطبان خوانده¬اند. سایر متون مقدس هم در ابتدا خواندنی بودند و در زمان پیامبر عهدین هم در مکه و مدینه تلاوت می¬شدند و بی¬صدا خوانده نمی¬شدند اما ساختار زبانی قرآن تفاوت کلی داشت چون گفتار پیامبرانه از سنخ عبری کهن یا وعظی درباره خداوند یا شعری معنوی نبود. حسب تصویری که خود به دست داده¬است قرآن گفتار بی¬واسطه خداوند است و برای همین به خلاف عهدین حتی پس از اختراع دستگاه چاپ و امکان نشر انبوه، متنی خواندنی باقی¬ماند. متن مکتوب قرآن امری فرعی است و نقشی بیش از کمک به حفظ کردن آن ندارد. ترجمه قرآن، هر چند ابزاری کمکی است اما هرگز خودِ آن کلام نیست. مهم اینکه وقتی قرآن تلاوت می شود، در حقیقت خداوند سخن میگوید. در واقع کسی نمی¬تواند کلام او را بخواند او خود با ما سخن می¬گوید بلکه تنها میتوان آن را شنید. این راز مهم اهمیت و معجزگی وجه شنیداری است. نمازهای پنجگانه اولاً تکرار سوره¬های قرآن، جاری کردن کلام خداوند بر زبان، گوش فرادادن به آن، حاضرکردن آن در قلب و عملی قدسی است. به همین دلیل نظافت دهان پیش از نماز اکیداً توصیه¬شده تا تجلی¬¬گاه کلام الهی باشد. پس گوش سپردن به تلاوت قرآن صرفنظر از دریافت محتوا، به خودی خود ارزشمند است چون این کلام الهی است که بر زبان موجودات فانی جاری می¬شود. نقل است احمد بن حنبل در در رؤیایی از خداوند پرسید که به قرآن «با فهم» گوش بسپارند یا «بدون فهم»؟ پاسخ شنید:«با فهم یا بدون فهم».(نک:کرمانی،1399: 41).
2.3. تلقی زیباشناختی مسلمانان از قرآن
در مطالعه قرآن مثل یک کتاب عادی، از روی متن و مثلاً در کتابخانه یا پشت میز تحریر، جلوه¬های متن مثل طنینهای متنوع و ضرباهنگ قرآن، چندان آشکار نمی¬شود این است که همخوانی ظاهری اجزای جمله، عملکردهای مختلف آیات، جزئیات تأمل برانگیز و ترجیعبندهای متناوب برای مثلاً خاورپژوهی که صرفاً خواننده قرآن است حشو، ملالآور و ابتدایی به نظر میرسند. برای شنونده مسلمان دقیقاً همین نشان¬های متن، جذبه زیباشناختی ایجاد میکنند: طرز تلاوت باعث تغییر فراوان شخصِ دستوری جملات ناتمام و تعیین کل گستره این سخن پرشور میشود؛کم نیستند حکایاتی در قرآن که در قالب گفتگو بیان شدهاند بی آنکه تغییر گوینده و نیز آغاز و پایان نقل قول مستقیم را در آنها تعیین¬کند؛ این قالب است که کارِ قاری را برای مدیریت اجرا آسان می¬کند و نیز به شنونده برای فهم متن کمک می¬کند. اما خواننده امروزی و بیرونی متن قرآن، از همین خصوصیات رشته افکارش گسسته میشود و بر عدم انسجام منطقی و نبود فرم مطلوب در این کتاب خرده¬میگیرد. در مقابل برای مسلمانان دقیقاً همین ویژگی موسیقایی قرآن مهمترین معجزه و در واقع معجزه اصلی آن است. اما این عقیده مسلمانان که قرآن بتواند به لحاظ زیباییشناختی، متقاعدکننده و از جنبه ادبی، بهترین کتاب و حتی فراتر از این، در نظر همه افراد و اقوام، بیهمتا باشد و همین ویژگی، قاطع¬ترین برهان در تأیید اصالت وحی باشد، از نظر بسیاری از محققان¬غربی نامعقول و تعصب دینی محسوب است. نیز اینکه با استفاده از ترجمه نمی¬توان محتوای این کتاب را کاملاً درک کرد، شاهدی برای تنگنظری و حتی بنیادگرایی مسلمانان تلقی میشود. قبول اینکه قرآن متنی برای تلاوت است که نه فقط به لحاظ نظری بلکه به ویژه به لحاظ زیباییشناختی هم منتقل کننده معناست، پیشرفت مهمی در مطالعات قرآنی محسوب است.
2.4. نسبت متنِ پذیرنده تلاوت و اجرا کننده آن
متن قرآن به دلیل ظرفیت¬های متعددی که به آنها اشاره¬رفت، قابلیت اجرای هنری دارد. قاری نه تنها بسته به طبع خود تمام امتیازات اجراهای هنری و خلاقانه را لحاظ میکند بلکه بالاتر، بدیههسرایی میکند و نه تنها خود با متن و ماتن مشارکت می¬کند، بلکه شنونده را نیز در این فرآیندِ اجرا مشارکت می¬دهد. یعنی با بهره¬گیری از قابلیت¬هایی مثل تکرارپذیری قطعات، رفت و برگشت بر آنها، تکرار با قرائات یا نغمات مختلف، و عناصری که در قالب نهادهایی مثل وقف و ابتدا در تلاوت شکل می¬گیرد به شنونده امکان می¬دهد با تلاوت وی مشارکت موسیقایی کند. مثلاً آیه مدنظر را قطع می¬کند، فرازی را تکرار می¬کند، دوباره به متن برمی¬گردد تا تمام قطعه را با شور و اشتیاقی تازه تلاوت کند. وقتی صدای قاریِ برانگیخته از ابراز احساسات شنوندگان با عبارات تشویقی همانند «الله یفتح علیک»، «ما شاءالله»، «سبحان الله» و... اوج میگیرد، وقتی که شنوندگان با شور و شعفِ خودجوش از او میخواهند آیه را دوباره تکرار کند، وقتی قاری میخواند و حاضران با همسرایی به گونهای پاسخ میدهند «الله الله» که ضرباهنگ آن همه مجلس را پر می¬کند، این¬ها همان مشارکت موسیقایی است. میان فقیهان همواره این بحث مطرح بوده که زیبایی آوای قرآن نباید توجه را از معنای کلام منحرف کند اما عارفانِ مسلمان از همان اوایل با نوای قرآن به وجد آمدند و در مواجهه با این اعتراض که جذبه شنیداری، مبتنی بر تغنی و خلاف اصول اسلامی است، عارفانی چون عمر سهروردی در قرن هفتم گفتند «آنکه در طبیعت خود بی احساس و عاطفه است، سماع را رد میکند به او باید گفت عنین لذت مقاربت را در نمییابد و نابینا از شکوه زیبایی لذت نمیبرد.»(نک:کرمانی،1399: 44).
2.5. گشودگی و پذیرابودن متن در مقابل ابتکار عمل قاری
حسب شواهد، نخستین نسخه¬های قرآن که بدون اعراب¬گذاری و نقطه¬گذاری¬های مرسومِ امروز با نظارت شخص پیامبر ص کتابت شد، تقریباً چیزی بیش از طرحی ترسیمی که با تفسیر و روایاتی شفاهی قابل فهم می¬شد، نبود. خودِ پیامبر ص گاه یک آیه را در موقعیت¬های مختلف به اشکال متفاوت قرائت کردند و یا قرائت¬های مختلف را از قاریان پذیرفتند. مصاحف عثمانی تحمل قرائات مختلف را داشت تا جایی که یکی از شروط اعتبار قرائت تا به امروز آنست که رسمالخط مصاحف عثمانی تحمل آن را داشته باشد. تفاوتهای متنی در قرائات را نمی¬توان آن گونه که برخی مستشرقان معتقدند با فراموشی پیامبر ص توضیح داد. این تفاوتها تحریف¬هایی از نسخه بی¬ابهام اصلی نیستند؛ بلکه برآمدِ تاریخی هستند که در آن، قرآن اولاً بهمثابه متن شفاهی تلقی میشد و قاری قرآن همانند سراینده یا نوازنده صرفاً خواننده متنی نبود که تمامی جزئیات آن کتابت شده باشد. بلکه مفسر خبره متنی بود که بهطور شفاهی بیان¬شده و انتقال یافته¬بود.
گفته¬اند قرائات اجتهادات صاحبان آنها هستند و گرنه چنانچه از پیامبر ص مأثور بودند قاریان نبایستی برای درستی آنها به وجوه ادبی و بلاغی و محتوایی استدلال کنند و کافی بود به شهرت قرائتشان یا اسناد صحیح آن به پیامبر ارجاع دهند.(نک:معرفت،1391: 179-181) این حرف، هم درست است هم درست نیست. درست است چون قاریان واقعاً بر قرائات¬شان حجت اقامه می¬کردند. اما این بدان معنا نیست که قاری با این حجت¬آوری در پی اثبات این بود که قرائتِ معینِ تأیید شده همین قرائت اوست؛ بلکه – چه بسا در کنار اسانید قرائتش – در مقابل اشکا¬ل¬کنندگان به آن، بر موجه بودن قرائت و گزینش خود دلیل اقامه می¬کرد. پس بر بسترِ توقیفی متن، قرائتهای مختلف با اجتهاد و گزینش راویان شکل گرفته¬ است. افزون بر ادای حروف و کلمات، این اجتهاد در گزینش شیوه خواندن و وقف و ابتدا و. .. هم جاری است و متن توقیفی شفاهی اولیه، با گشودگی پذیرای این اختیارات و اجتهادات است. نیز گفته¬اند در عصر نزول و زمانهای نزدیک به آن، قاری به کسی اطلاق می¬شد که مفسر هم بود و قرائت قرآن اعم از تلاوت و تفسیر بود.(عسکری،1416:«1/290») به گمانم این لزوم مفسر بودنِ قاری، به اجتهاد و تفسیرگریِ او در متن و قرائت آن مربوط باشد نه کشف معنای آن؛ و تفسیر برای معنایابی، مقوله دیگری باشد که قاری می¬تواند واجد آن هم باشد. این بیان، تعارض حدیث احرف سبعه که فی¬الجمله اختلافِ قرائات را توجیه می¬کند، با حدیثی که می¬گوید قرآن واحد است و از جانب واحد فرو فرستاده شده اما اختلاف¬ها از طرف راویان آن پدید آمده است ، را هم حل می¬کند. اختلافاتِ اجتهادی قاریان در طول بستر ِپذیرا و ظرفیت¬دارِ اولیه قرار دارد نه در عرض آن. قاری با مشارکتی که با متن اولیه می¬کند، یک نمونه نهایی از آن ارائه می¬کند که به خود او منسوب است. از اینجا معلوم می¬شود در بستر فرهنگی که ماهیتاً جهتگیری شفاهی دارد، مطالبه و پی¬جویی نسخهای قطعی از متن قرآن، منطقی نیست و از واقعیت شکل¬گیری قرائات در دامان قرآن¬کریم، دور است.
۲.6. نتیجهگیری
به دلیل مختصات زبان عربی و نیز ساختار ویژه قرآن، این متن قابلیت اجرای موسیقایی دارد که آن را ظرف تجلیات اعجازگون و جاذبه¬های شنیداری ممتاز قرار می¬دهد. سنت دینی وجه سمعی قرآن را مطرح و تأکید می¬کند. مسلمانان اولیه از قرآن تلقی زیباشناختی داشتند و بر همان اساس با این متن متحول شدند، ایمان آوردند، عمل و زندگی¬شان را تغییر دادند، فداکاری کردند، خود را معرض تحولاتی عظیم مثل هجرت و جهاد گذاشتند و جان¬باختند. قرآن کلام خداوند است و تنها می¬شود آن را شنید. هربار که قاری این پیام را می-خواند، کلام خداوند در حنجره و دهان او جاری می¬شود و به گوش مستمعان می¬رسد، و به هر میزان که قاری متبحر و آگاه به ظرفیت¬های زبان عربی و ساختار قرآن و عناصر انعطاف¬پذیر آن، در اجرای معناگرای نغمه قرآن موفق¬تر باشد، جاذبه¬های شنیداری و تأثیر آن در دلها، افزون خواهد شد.
2. گفتار دوم: وجه تجربی اعجاز شنیداری قرآن
از آنجا که اعجاز آوای قرآن حسی و لمس¬کردنی است و برای ادراک و اذعان باید تجربه شود، راه تحلیل و اثبات آن، تجربه¬ یا تکیه بر تجارب معتبر دیگران است. در نمونه¬های ذیل، حتی اگر رخدادِ پس از تلاوت – مثلاً بیهوش شدن یا مرگ شخص-، اثر اندیشیدن به معنا به نظر بیاید نه شنیدن لفظ؛ باز هم مهم آن است که آیه از خود شخص یا دیگری، شنیده شده نه اینکه مثلاً از بر یا از روی متنی بدون صوت خوانده شده باشد.
2.1. تجارب تأثرات شدید و شیدایی و شیفتگی شنوندگان از نغمه قرآن
تحلیل و طبقه¬بندی حکایات در باب متأثر و مجذوب شدن، از بدی منصرف شدن، به خوبی گراییدن، ایمان آوردن، مدهوش و بیهوش شدن، در دم جان دادن و یکباره پرکشیدن در اثر نغمه قرآن، در واقع شاهدآوری برای ایده مورد بحث، در بعد عینی و تجربی آن است. میزان صحت و ضعف این روایات تاریخی، محل بحث این نوشتار نیست چرا که ما در اینجا نه از تاریخ که از پدیده¬ای فرهنگی سخن میگوییم. اینکه در حافظه تاریخیِ مسلمانان حکایاتی راجع به زیبایی اعجازآمیر قرآن جا افتاده¬باشد، جنبه بسیار مهمی از جایگاه قرآن یعنی جنبه زیباشناسی و تأثیر تلاوت آهنگین قرآن را در جامعه مؤمنان نشان میدهد و اینکه تلقی مسلمانان از کتاب مقدس خود سرمایه¬ای ادبی و هنری و ظرفی برای تجلیات الهی با جاذبه¬های اعجازگون بوده¬است.
2.2. ایمان گروندگان نخستین و مقوله زبیاشناختی قرآن
چنانکه از منابع سنن و سیره برمی¬آید اصلی¬ترین و مؤثرترین عامل برای ایمان آوردن و گرویدن به دین پیامبر ص، وجه استدلالی کلام یا مواعظ او نبوده بلکه نقش سلوک و جاذبه¬های معنوی و فوق¬العاده او و سخنی که عرضه می¬فرمود، در سرسپردن به دین او بهمراتب قوی¬تر بوده¬است و در بیشتر موارد اشخاص هنگامى به اسلام مى¬گرویدند که تلاوت قرآن را در نماز یا غیر آن مى¬شنیدند. در کتب سیره آوردهاند که رسول خدا ص سخن گفت و مردم را به خدا دعوت کرد و براى آنها قرآن خواند – تلا القرآن-و مردم را به اسلام ترغیب میکرد در نتیجه آنان به او پیوستند.(نک:ذهبی، 1413: 1/303). آورده-اند که پیامبر براى عثمان¬بن¬مظعون تلاوت کرد:«خدا به عدل و احسان فرمان مىدهد.(النحل-90) عثمان مى¬گوید همان جا ایمان در قلبم ریشه دواند و عشق به محمد ص در من آغاز شد.(ابنسعد،1410: 1/138)گاه گروندگان عباراتی حاکى از شگفتى همراه با شادمانى به زبان آورده¬اند. یک عرب بدوی وقتی میشنود مسلمانی این آیه را تلاوت میکند: پ «فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا»(یوسف-80)، فریاد بر می¬آورد که گواهى مىدهم هیچ مخلوقى نمیتواند چنین سخنى بگوید. (عیاض،1409:«1:262») ایّاس بن معاذ جوانی از بنو عبدالاشهل بود که با ابوالحیسر انس بن رافع از یثرب به مکه آمده بود تا از قریش در برابر خزرج پیمان بگیرند. هنگامى که محمد ص آنان را فراخواند و آیاتى از قرآن را برایشان خواند، ایّاس گفت: ای مردم! به خدا قسم، این بهتر است از آن چیزى که شما به خاطرش آمدهاید و به اسلام گروید.(ذهبی،1413: 1/288).
از مجموعه حکایاتی از این دست مى¬توان استنتاج کرد که ایمان و تسلیم در مقابل قرآن به منزله یک پدیده زیبایى¬شناختى واقع شده¬ بهویژه آنکه ایمان آورندگان در تعبیر از سبب تحول خود تعابیری مثل احسن، حسن و جمیل به کار برده¬اند که ناظر به مقوله زیباشناختی است.
ذات تأثیر دعوت پیامبر ص بر شاعران و ادیبان، نیز نحوه تأثر آنان از سماع قرآن و اظهارات آنان، نشان از آن دارد که عرضه و جلوه قرآن کریم وجهه زیباشناختی داشته و مصدر وحی روی این وجه اصیل در پیشبرد دعوت قرآن، حساب کرده ¬است.
2.3. اقسام تأثرات شدید از شنیدن قرآن
بیشترین حکایات کشتگان قرآن را در آثار صوفیه می¬توان پی¬جست. این باور صوفیان که قرآن حقیقتی مطلق است در این تأثیرپذیری دخیل بوده و همچنین پیوند صوفیه با موسیقی و سماع، تأثر بیشینه و بروز حالات شگفت در این موضوع را رقم زده¬است. در این تجارب، سبب قالب تهی کردن، هیجان روح از نغمه الهی باشد یا فزع و بی¬تابی و دهشت روز قیامت، عموماً شخص با تحمل تکانه¬ای شدید و جان¬برافکن، تجربه¬ای حدی[۱] را پشت سرگذاشته و گام به اقلیم و ساحتی دیگر زده است. از جمله:
در دم جان سپردن در اثر استماع قرآن؛ از قتاده نقل است که گفت در همسایگی عتبه، پیرمردی بود که او را مسور میگفتند و او را از شدت خوف، تاب شنید قرآن نبود و چون حرفی یا آیهای را نزدش میخواندند فریادی سرمیداد. و چند روز بیهوش بودی تا آنکه مردی از خثعم بر او وارد شد و این آیات را تلاوت کرد:«يَوْمَ نحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلىَ الرَّحْمَانِ وَفْدًا * وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلىَ جَهَنَّمَ وِرْدًا»(مریم-85و86) پس گفت: من از گناهکارانم نه از پرهیزکاران. ای قاری! آنچه را خواندی دوباره برخوان. پس دوباره خواندمش، فریادی برآورد و به آخرت پیوست.(عباسی و پوراکبر،1390: 218) مدهوشی و هوشباختن؛ نقل است چون نزد شبلی خواندند:«وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسيت»(الکهف:24)، گفت: شرط ذکر، نسیان است و همه عالم اندر ذکر مانده. نعرهای زد و بیهوش شد. چون به هوش آمد گفت: عجب از آن دلی که کلام وی بشنود و برجای ماند و عجب از آن جانی که کلام وی بشنود و برنیاید.(هجویری، 1304: 512-513). تحول عظیم و ترک معصیت؛ فضیل بن عیاض عیار بود و آنگاه که شنید کسی میخواند:«أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن تخَشَعَ قُلُوبهُمْ لِذِكْرِ الله»(الحدید:16). گفت: یا رب! گاه آمد. و توبه کرد.(نک:قشيری، 1367: 28). به طاعت و اعمال صالح روی آوردن-حتی دست از دنیا برداشتن و به عبادت و دعوت روکردن-؛ نقل شده مردی بود از ابناء دنیا و خلق را وعظ گفتی. یک روز این آیه میخواند که « أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِص»(الزمر:3). دست از دنیا و اسباب برداشت و روی به در خدا آورد و عبادت میکرد و خلق را به اخلاص میخواند و دعوت میکرد. چنان شد که در روزگار وی، به زهد و اخلاص مثل او کسی نبود.(عباسی و پوراکبر،1390: 150). این تأثرات شگرف از تلاوت قرآن، بهویژه آنگاه که فارغ از نقدهای تاریخی به آنها بهمثابه پدیده¬ای در حافظه فرهنگی مسلمانان توجه شود، جاذبه شنیداری قرآن را تا صدر وجوه فوق¬العادگی آن بالا آورده، آن را در افق اعجاز قرآن بهنحو برجسته¬ای مطرح می-کند و به استمرار جریان تحدی پیوند می¬¬زند.
2.4. رویکردها و تجارب معاصر در اعجاز شنیداری قرآن
تلاوتهای زیبا و بسط دیدگاه معجزه انگاری زبان عنایت مطالعات اعجاز¬پژوهانه به جاذبه¬های شنیداری قرآن بواقع غریب و تحسرآور است. دغدغه این جستار تنها این نیست که چرا نگاه زیباشناختی که می¬توانسته فوق بشری بودن قرآن را ثابت کند دست¬کم در سده¬های اخیر اینچنین مغفول است. امر مهم¬تر آنست که قرآن اساساً متنی شنیدنی و غایات واقعی آن اولاً با استماع و انصات تحصیلشدنی باشد و شنیداری بودن آن تحتالشعاع رویکردهای ثانوی، اینطور به محاق رفته¬باشد. با همه قصوری که به نظر می¬رسد در این باره وجود دارد، بعضی از دانشیان هم¬روزگار ما در دهه¬های اخیر رویکرد زیباشناختی به متن قرآن را مدنظر قرار داده در آثار علمی و رساله¬های دانشگاهی خود، پرورده و برگ¬و¬بار داده¬اند.
از جمله نویدکرمانی داستاننویس، پژوهشگر و روزنامهنگار آلمانی ایرانیتبار، در آثار خود از رساله، مقاله، مصاحبه و سخنرانی، به جنبه¬های زیباشناسی و تأثیر تلاوت آهنگین قرآن و تلقی مسلمانان از این کتاب بهمثابه سرمایه¬ای ادبی و هنری پرداخته¬است. [۲] او ریشه این توجه خود را در دورانی می¬داند که در جلسات تلاوت قرآن از قاریان به نام مصر قرآن شنیده و تجربه مشارکت مستمع با متن و قاری و گوینده را به طور زنده شاهد و چه بسا خود تجربه¬گر بوده، در متنِ تلقیِ زیباشناختی مسلمانان واقع شده¬است. وی می¬گوید هر بار که از رانندگان تاکسی در مصر میپرسیدم دقیقاً چرا وسط ترافیک و در زیر گرمای سوزان کاست قرائت قرآن گذارند پاسخشان حیرتآور بود دلیل آنها نه روح¬افزایی کلام قرآن بود و نه ژرفای معنای آن و نه بر دینداری خود تکیه می¬کردند بلکه برعکس همواره این پاسخ را از آنها می¬شنیدم «جمیل جداً» بسیار زیباس(کرمانی،1399). کرمانی به امتیازات زبان عربی بهعنوان ظرفی که می¬تواند معانی را با جاذبه¬های سحرانگیز شنیداری عرضه¬کند، تأکید می¬کند؛ با مطرح کردن قرآن بهعنوان کتابی دشوار، بر ضرورت دانستن زبان عربی برای نیل به معانی قرآن پای میفشارد؛ اینکه قرآن متنی برای تلاوت و استماع است را با توجهات زیباشناختی تقریر میکند؛ جاذبه و تأثیر قرآن را به این امر مربوط می¬کند که وقتی قرآن را استماع می¬کنیم، در واقع کلام مستقیم خداوند را میشنویم؛ قرآن را متنی می¬داند که اولاً جنبه خواندنی دارد و از لحاظ ساختاری به وضوح برای تلاوت کردن تنظیم شده¬است و تنها زمانی می¬تواند به فراخور بوطیقای خود تحقق یابد که به اجرا در آید؛ این متن را بیشتر با پارتیتور[۳] قابل مقایسه می-یابد تا با اثری ادبی؛ وی قائل به قرابت بین متن قرآن با شاعرانگی است؛ به خواندنی بودن قرآن و جنبه شفاهی آن و بر جذابیت تلاوت قرآن و زیبایی بینظیر زبان عربی آن-که به هیچ زبان دیگری قابل ترجمه نیست-اصرار می¬ورزد.
وی معتقد است بررسی تلقی زیباشناختی مسلمانان اولیه باید تا دستیابی به فرهنگ و فهم فرهنگ امی به گونهای که خود مسلمانان میفهمند ادامه¬یابد و ارتباط میان هنر و دین به صورتی که در اسلام پدیدار شده را بهویژه در دوره پست مدرن که جنبه استعدادی هنر به حقیقتی جدید بدل شده، شایسته پژوهش می¬داند.(کرمانی،1399). تجربه سید قطب در درخشش تأثیرگذار آیات الهی برای شنوندگان غیر مسلمانان
سید قطب ذیل آیه 38 سوره یونس کلام را به غلبه و تأثیر ادای قرآنی بر قلوب و امتیاز چشمگیر آن نسبت ادای بشری میبرد و اینکه حتی گاهی کار به جایی میرسد که مجرد تلاوت قرآن بر کسانی که حتی یک حرف هم از عربی نمیفهمند مؤثر می¬افتد و به حوادث عجیبی که در این باره هست اشاره می¬کند. آنگاه تجربه¬ای شخصی از یک سفر دریایی نقل می¬کند که برای اقامه نماز جمعه در کشتی از ناخدا اجازه می¬گیرد و در جمع 120 مسافر کشتی که فقط 6 نفر از آنان مسلمان بوده¬اند، به همراه کارکنان مسلمان آفریقایی کشتی بر عرشه آن، خطبه و نماز جمعه می¬خواند؛ در حالی که مسافران غیر مسلمان اطراف آنان حلقه زده فریضه اسلامی را مینگریستند. وی می¬نویسد:«پس از پایان نماز، گروه زیادى از آنها نزد ما آمدند و این موفقیت را تبریک گفتند در میان این گروه خانمى بود که بعداً فهمیدیم یک زن مسیحى اهل یوگسلاوى است که از جهنم تیتو و کمونیسم فرار کرده است. او فوقالعاده تحت تأثیر نماز ما قرار گرفته بود. .. گفت «بگویید ببینم کشیش شما به چه زبانی سخن مىگفت...؟» سرانجام به او گفتم که ما به لغت عربى صحبت مىکردیم. ولى او گفت: من هر چند یک کلمه از مطالب شما را نفهمیدم، اما به وضوح دیدم که کلمات، آهنگ عجیبى داشت، و از این مهمتر چیزى که نظر مرا فوقالعاده به خود جلب کرد این بود که در لابهلاى خطبه امام شما، جملههایى وجود داشت که از بقیه ممتاز بود. این جملهها داراى آهنگ فوقالعاده مؤثر و عمیقى بود، آن چنان که لرزه بر اندام من مىانداخت، گویا اینها مطالب دیگرى بود، فکر مىکنم هنگامى که امام شما این جملهها را ادا مىکرد، مملو از روحالقدس مىشد! کمى فکر کردم و متوجه شدم این جملهها همان آیات قرآن بود که من در لابهلاى خطبه و ضمن نماز، آنها را مىخواندم. این جریان ما را تکان داد، و متوجه این نکته ساخت که آهنگ مخصوص قرآن آنچنان مؤثر است که حتى بانویى را که یک کلمه از معناى آن را نمىفهمد تحت تأثیر شدید خود قرار مىدهد» (شاذلی،1412: 3/1785-1787).
اهمیت تجربه فوق از آن رو است که یک مفسر برجسته قرآن که بهنوعی نواندیش است آن را بهطور جدی درخور ذکر و تأمل در اثر تفسیری خود می¬یابد، مفسری که به جلوه¬های زیباشناختی آیات الهی توجهی ویژه دارد و در اثر دیگرش «التصویر الفنی فی القرآن» حول نمایش هنری در قرآن قلم می¬زند.
2.5. بازخورد غیرمسلمانان به تلاوت عبدالباسط
عبدالباسط[۴] ، در پاسخ به پرسش از تأثیر تلاوت وی بر غیرمسلمانان که از جانب یک شبکه مصری در بازگشت وی از سفر پاریس مطرح شده¬بود، می¬گوید:«در حقیقت هنگام تلاوت قرآن کریم، سکوت ترسناکی حکمفرما بود، گویی بههنگام استماعشان(گوشدادنشان) پرندگان روی سرهایشان نشستهاند،. .. دو یا سه روز بعد در روزنامههای فرانسوی خواندیم که: "گویی تلاوت پنج دقیقه طول کشید در حالی که قاری یک ساعت تمام تلاوت کرد. گذر زمان را در این تلاوت حس نکردیم و به سرعت سپری شد."» [۵]
نقل تجربه این تلاوت توسط خودِ قاری، دست¬کم دو دستاورد قابل توجه دارد. یکم-توصیف قاری از واکنش و نحوه حضور مستمعان نشان از این واقعیت دارد که برای خود قاری هم قابل پیش¬بینی نیست که تلاوت به چه راهی خواهد رفت و مستمعان را به کجا خواهد برد. گویا مدیریت قاری بر تلاوت خود صوری است و شعوری دیگر تلاوت و تأثیر آن را مدیریت می¬کند. دوم-برای مستعمان یک ساعت تلاوت به اندازه 5 دقیقه نمود کرده¬است. یعنی دست¬کم در حد حس و شعور شنوندگان، تلاوت، جلسه را در خلسه¬ای فرازمانی فرو برده¬است. و این هر دو بهره¬ای از فوق¬العادگی شنیداری قرآن دارد. نتیجه آنکه هرچند اعجاز شنیداری قرآن سده¬هاست چندان جدی گرفته¬نشده و دفتر مطالعات قرآنی در این فصل، کم برگوبار است، اما افسونگری و جذابیت¬های سمعی قرآن کریم همچون پری¬¬رویی که تاب مستوری ندارد، با قوت به آثار جدید برخی از معاصران و نیز تلقی¬ها و تجارب مفسران و قاریان در دوره طلایی تلاوت¬های موسیقایی مصری و حتی گرایش¬های جدیدتر در تلاوت و ترتیل قرآن، راه یافته¬است. به گمان، وقت آن است که با ادبیات و عناصر نوینِ عرصه زیباشناسی، شکوه شنیداری قرآن باز بال و پر بگیرد و به میدان بیاید. 3. نتایج در خود قرآن کریم، روایات اسلامی، سنت فقهی و تراث عرفانی ما شواهد و قرائن بسیار زیادی وجود دارد که اصالت وجه شنیداری قرآن و اولویت آن را بر وجه¬گفتاری و نوشتاری آن نشان¬می¬دهد. حسب شواهد تاریخی جاذبه شنیداری و آوای تلاوت قرآن و شگفتی¬های بیانی آن بود که مسلمانان اولیه را به سوی این پیام کشید، و تحت تربیت آن قرار داد. آنان که ایمان نیاوردند کسانی بودند که به لطایفالحیل کوشیدند خود را در معرض تأثیر آن نگذارند و از اعجاز و دلربایی آن بگریزند. نهادهای سمع¬محور فراوانی – از قبیل زیباخوانی قرآن(تلاوت یا ترتیل)، حفظ، تجوید، تلقی و اجازه با سماع و قرائت-که از ابتدای تاریخ قرآن، حول قرائت آن بهطور بسیار جدی شکل گرفت و تأکید شد، نشان از آن دارد که بازآفرینی متن قرآن با صوت خوش، بستر جریان و اتصال وحی است و در قالب اصوات و الحان حاملِ قرآن است که می¬شود شاهد وحیانی را در آغوش کشید یا خود را به دامان او درانداخت چون در این ظرف است که او خود را رها و جاری می¬کند. در تراث اسلامی بهخصوص صوفی و عرفانی ما حکایاتی فراوان درباره کسانی که خود را به صوت قرآن گشودهاند، وجود دارد که با استماع آن متأثر، متحول، مؤمن یا مدهوش شده و یا حتی جان¬باختهاند. این تأثرات شگرف مربوط به مضمون و محتوای پیام نبود چون بسیاری از آنها پیشتر از آن هم از آن مضمون آگاه شده¬بودند و بعضی از آنها اصلاً امکان فهم محتوای پیام را نداشتند. فلذا این جذبه و کشش اعجاب انگیز مربوط به اعجاز جاری در صوت قرآن است. تأثرات شگفت از سماع قرآن، بهویژه آنگاه که فارغ از نقدهای تاریخی به آنها بهمثابه پدیده¬ای در حافظه فرهنگی مسلمانان توجه شود، جاذبه شنیداری قرآن را تا صدر وجوه فوق¬العادگی آن بالا آورده، آن را در افق اعجاز قرآن بهنحو برجسته¬ای مطرح می-کند و به استمرار جریان تحدی پیوند می¬¬زند.
در دوران معاصر رویکردهایی پدید آمده است که اثر را به وجه زیباشناختی قرآن مربوط می¬داند، خدایِ کلام زیبا را زیبا می¬بینند و از زبان حامل پیام وحیانی، بهمثابه معجزه یاد می¬کنند. ریشه این رویکردها آنست که صاحبان آنها خود تلاوت¬های زیبای قرآن – از خود یا دیگران-نیوشیده و حلاوت آن را چشیده¬اند.
توجه به جاذبه شنیداری قرأن افزون بر جهت اعجازپژوهانه، ضرورت انصراف نظر از نزاع¬های علمی¬نمایِ فروکاسته و دست¬پایینی، که شاکله قرآن¬پژوهی مدرن است، را معین می¬کند و نشان می¬دهد که افتادن جریان عام مطالعات قرآنی، در تله مسئله¬سازی¬های افراطی و بیمارگونه از قبیل جدال بر سر تاریخ رسمی¬سازی متن مکتوب و اصالتِ نسخه موجودِ پیامِ الهی که آورده¬¬ی سمّی و فخرفروشانه بخشی از استشراق مدرن است، یکسره بیهوده و خسارت است. چراکه هرچند پرداختن به این مسائل بهصورت محدود و متعادل می¬تواند یک شعبه تخصصی موجه و سودمند باشد اما نیل به غایاتِ هدایتی و سلوکی قرآن نیازمند پژوهش¬های پرحاشیه و پردامنه بر متن مکتوب نیست. استماع صوت قرآن و بلکه بخشی از آن و حتی آیه یا بسته¬ای ¬کوتاه از آن، بهوجهی اعجازی برای ایجاد عظیم-ترین آثار و اهتمامِ فارغ¬دلانه به کشف و کاربستِ روزآمدِ معارف قرآن، کافی بوده و هست. اگر این را دانستیم، تازه می¬توان گفت بر گوشه¬ای از رازهای پرده¬نشین اعجاز قرآن واقف شده¬ایم.
پانویس و منابع
- ↑ موقعیتهای مرزی(Limit situation) در فلسفه اگزیستانسیال رخدادهای بحرانی و یا خاصی هستند که انسان در آنها، خود اصیل وجودش را بروز میدهد. موقعیتهایی چون مرگ، شانسهای بزرگ، بحرانهای سخت و حوادث ناگوار زندگی، کشمکش های شدید و...(نک:خردمند و نظرنژاد، 1392:«51-74»)
- ↑ برخی مکتوبات وی عبارتنداز: وحی به مثابه فرایند ارتباط، خدا زیباست: تجربه زیباشناختی قرآن، ترس از خدا: عطار، ایوب و شورش متافیزیکی، ما کیست؟ آلمان و مسلمانانش، بین قرآن و کافکا: کاوشهای غربی-شرقی، وجه زیباشناختی قرآن درتاریخ صدر اسلام (نک:کرمانی، 1399:«1-10»؛«91-129»)
- ↑ پارتیتور، اصطلاحی در موسیقی است به معنای دستورنوشتی که در اختیار رهبر ارکستر و نوازندگان قرار میگیرد و در آن شرح وظایف و ترتیب اجرای قطعات نتنویسی شدهاست (نک:کرمانی، 1399:«47»).
- ↑ عبدالباسط محمد عبدالصمد (1927-1988) را یکی از چهار قاری مهم تأثیرگذار در دوران معاصر می¬دانند.
- ↑ فیلم مصاحبه مزبور در پیج اینستاگرام نگارنده موجود است: https://.instagram.com/tv/CWpl8ubqqAB/?utm_medium=copy_link
1. قرآن کریم
2. ابن سعد، محمد.(1410). الطبقاتالکبری، دارالکتب العلمیة.
3. البخاری، محمدبن اسماعیل.(1401). صحیح البخاري، دارالفکر.
4. الجرمی، ابراهیم محمد.(1422). معجم علوم القرآن، دارالقلم.
5. خوئی، سیدابوالقاسم.(1418). موسوعة الامام الخوئی، مؤسسة إحياء آثار الإمام الخوئي(ره).
6. الذهبی، محمدبن احمد.(1413). تاریخ الاسلام، دارالکتاب العربی.
7. شاذلی، سیدبن قطب.(1412). فی ظلال القرآن، دارالشروق.
8. السیوطی، جلالالدین.(1380). الاتقان فى علوم القرآن، ترجمه سیدمهدی حائری قزوینی، امیرکبیر.
9. طاهری، حبیبالله.(1377). درسهایی از علوم قرآنی، اسوه.
10. عباسی، حبیبالله و پوراکبر کسمایی، صدیقه.(1390). سماع قرآن و کشتههای آن، سخن.
11. عسکری، سیدمرتضی.(1416). القرآن الکریم و روایات المدرستین، مجمع العلمی الاسلامی.
12. عیاشی، محمدبنمسعود.(1380)، تفسیرالعیاشی، المطبعةالعلمیة.
13. عیاضالیحصبی، ابوالفضل.(1409)، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، دارالفکر.
14. قشیری، ابوالقاسم.(1367)، ترجمه رساله قشیریه، تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، علمی فرهنگی.
15. کرمانی، نوید.(1399). زبان بهمثابه معجزه، کرگدن.
16. کلینی، محمدبنیعقوب.(1407). الکافی، دارالکتبالاسلامیة.
17. مجلسی، محمدباقر.(1403). بحار الانوار الجامعة لدرراخبار العترة الطاهرة، داراحیاء التراث العربی.
18. معرفت، محمدهادی.(1391). علوم قرآنی، تمهید.
19. مکارمشیرازی، ناصر.(1374). تفسیر نمونه، دارالکتبالاسلامیة.
20. نوری، حسین.(1408). مستدرکالوسائل و مستنبطالمسائل، مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام.
21. هجویری، علیبنعثمان.(1304). کشف المحجوب، دارالعلوم.
مقالات:
22. ایازی، سیدمحمدعلی و همکاران.(1399). اعجاز تأثیری قرآن با تاکید بر واکاوی «قتلی القرآن» ثعلبی، پژوهشنامه معارف قرآنی، دوره 11، شماره41، صص 7-30.
23. جواهری، سیدمحمدحسن.(1393). بررسی نظریه خطابی درباره اعجاز تأثیری قرآن کریم، قبسات، سال نوزدهم، شماره73، صص135-166.
24. خردمند، مریم و نظرنژاد، نرگس.(1392). موقعیتهای مرزی در فلسفههای اگزیستانس و نهجالبلاغه، پژوهشهای معرفت شناختی، دوره2، شماره5، صص51-74.