امکان سنجی روان شناسی اسلامی بر مبنای عُرفی بودن زبان متون دینی (چکیده)

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ایضاح کیفیّت ارتباط علوم¬ تجربی و متون دینی از جمله در گرو تبیین و توجیه بعضی از پیش¬فرض¬های زبان¬شناختی درباره¬ متون دینی است. آنچه در این مقاله خواهد¬آمد تبیین و توجیه یک نظریه در باب زبان قرآن و نیز لوازم پذیرش آن در موضوع روان¬شناسی-اسلامی بر اساس مطالعات کتابخانه¬ای است. روان¬شناسی¬¬اسلامی محصول تفسیر مأثوراتی است که از پیشوایان دینی روایت¬شده و درباره¬ موضوع این علم، سخن¬می¬گوید. نظریه¬ مذکور، حجّیّت معرفت¬شناختی وحی را مفروض¬می¬گیرد و زبان آن را عُرفی می¬داند. منظور از عرفی¬بودن زبان وحی این است که الفاظ و عبارات آن بر همان معنایی دلالت¬دارد که در ذهن مشافهان وجود¬داشته و میان ایشان معهود بوده¬است؛ در¬نتیجه، گزاره¬هایی که در قرآن و احادیث معتبر درباره¬ موضوعات روان¬شناسی آمده به زبان عرفی بیان¬شده و به معنای معهود میان مشافهان دلالت¬دارد و صادق¬بودن آن¬ها تابعی از صادق¬بودن آن معانی معهود است. آن معانی، تصوّراتی است که از تجارب ساده¬ مشافهان پدید¬آمده و آن تجارب، محصول به¬کارگیری ابزارهای علمی در مطالعه واقعیّات انسانی نبوده¬است. به¬همین¬جهت، آن تجارب الزاماً با واقعیّت مطابقت¬ندارد و لذا معانی و تصوّراتی که از آن¬ها سرچشمه¬گرفته است نیز الزاماً با واقعیّت مطابقت نخواهد¬داشت. از این¬رو، الفاظی که به آن معانی و تصوّرات اشاره¬دارد نیز الزاماً با واقعیّت مطابق¬نخواهد¬بود. لازمه¬ چنین رویکردی این است که در شناخت موضوع علم روان¬شناسی به گزاره¬های مندرج در متون دینی مرجعیّت داده¬نشود و آن گزاره¬ها با روش علمی و فلسفی مستقلّا مورد ارزیابی قرار¬گیرند.

کلیدواژه¬ها: واقعیّت، ذهن، علم، زبان، روان¬شناسی.   سی