اعجاز بیانی در قرآن و اعراب صدر اسلام
چکیده
در این مقاله انواع اعجاز در قرآن، اعجاز بیانی در قرآن،شواهد عینی، واکنش اعراب در قبال شنیدن آیات قرآن،زیباشناسی در قرآن،همچنین علل این زیبایی و جذب توسط قرآن بیان شود.
واژههای کلیدی
- قرآن، اعجاز، اعجاز بیانی، زیباشناسی، اعراب
مقدمه
علی(ع) میفرماید:"خداوند عزوجل برای مخلوقاتش، در کلام خود (قرآن) تجلی کرده است، ولی آنان نمیبینند."(1) قرآن کریم کتاب هدایت انسان و نمایان گر صراط مستقیم است که مردم تمام اعصار را دعوت به پیروی و اطاعت از خدا میکند وبا گذشت زمان و پیشرفت دانش بشری هر روز حقانیت این کتاب آسمانی و جلوه ای از اعجاز آن برای انسانها نمایانگر میشود با توجه به دستور قرآن بر تدبر و تأمل بر آیاتش وظیفه ماست تا در حد توان جرعه ای از این معارف قرآنی را متناسب با فهم جامعه کنونی بیان داریم لذا در این مقاله کوشیده شده تا جلوههایی از زیباییها و اعجاز بیانی قرآن کریم با زبانی ساده بیان شود،ونمونههایی از تأثر افراد در قبال شنیدن آیات آورده شده ودر انتها تتیجه میشود که اعراب صدر اسلام قلبا اعجاز قرآن و فرابشری بودن آن را درک کرده بودند، روش تحقیق: بصورت تحلیلی توصیفی میباشد.وبه سوالاتی در رابطه با اعجاز بیانی ازجمله سوالات زیر پاسخ داده شده است:
منظور از اعجاز قرآن و اعجاز بیانی چیست؟ واکنش اعراب صدر اسلام در قبال شنیدن آیات قرآن چگونه بود؟ چرا با وجود درک معجزه بودن قرآن معاندان همچنان مخالفت میکردند؟
پیشینه
در پایان قرن سوم و سراسر قرن چهارم،بررسیهای جامع وفراگیر مستقلی در اعجاز قرآن از جنبه نظم،تحقیق بیانی از اسلوب قرآن و راهههای گوناگون تعبیرش آغاز شد.مانند کتابهای اعجاز القرآن از جاحظ- ابن اخشید-ابوعلی حسن بن علی بن نصر –خطابی و باقلانی (2) به علل همزمانی فرود آمدن قرآن با اوجمندی ادبی اعراب، باورمندی شعرای بزرگی مثل لبید؛ خنسا؛ حسان و.. به قرآن، فرود آمدن معلقات سبعه از خانه خدا با اوج شکوهمند قرآن،شگفتیهای ادبی قرآن؛ محققان بیشتر به تبیین اعجاز قرآن در بلاغت پرداخته اند. «3 »
مفهوم اعجاز
معجزه در اصطلاح عبارت از امر خارق عادتی است که برای اثبات ادعای نبوت آورده میشود بطوریکه موافق ادعا باشد و شخص دیگری نتواند مثل آن را انجام دهد بلکه همه در آوردن آن عاجز باشند. ولی با این حال معجزه امری منافی با حکم عقل یا باطل کننده اصل علیت نیست.(4)
انواع اعجاز
اعجاز قرآن امروزه در سه بعد مهم و اساسی مطرح میباشد: اعجاز بیانی، اعجاز علمی و اعجاز تشریعی. اعجاز بیانی بیشتر به جنبههای لفظی و عبارات به کار رفته و ظرافتها و نکتههای بلاغی نظر دارد؛ گرچه این نکتهها و ظرافتها در معنا و محتوا نقش اصلی را ایفا میکند. اعجاز علمیاشاراتی است گذرا که به برخی از اسرار طبیعت نظر دارد و به گونه تراوشی از لابه لای تعابیر قرآنی احیانا مشهود میگردد،که با مرور زمان و پیشرفت دانش و قطعیت یافتن برخی نظریههای علمی،پرده از این اشارتها برداشته میشود. اعجاز تشریعی از جهت نوآوریهای مفاهیم دینی است،بدین معنا که قرآن در دو قسمت معارف و احکام راهی پیموده که تا آن روز،بشریت بدان را نیافته بود و بدون راهنمایی دین،دست یابی به آن امکان پذیر نیست. (5)
اعجاز بیانی در قرآن و اعراب صدر اسلام
1- گزینش کلمات 2- سبک و شیوه بیان 3- نظم آهنگ قرآن 4- وحدت موضوعی یا تناسب معنوی آیات 5- پیراستگی از عیبها از تناقص و اختلاف 6- خستگی زا وملال انگیز نبودن 7- نزول برامی 8- نکتهها و ظرافتها
1-گزینش کلمات
انتخاب کلمات و واژههای به کار رفته در جملات و عبارتهای قرآنی کاملا حساب شده است.به گونه ای که اگر کلمه ای را از جای خود برداشته،خواسته باشیم کلمه دیگری را جایگزین آن کنیم که تمامی ویژگیهای موضع کلمه اصل را ایفا کند،یافت نخواهد شد، زیرا گزینش واژههای قرآنی به گونهای انجام شده که اولا، تناسب آوای حروف کلمات هم ردیف آن رعایت گردیده، آخرین حرف از هر کلمه پیشین با اولین حرف از کلمه پسین هم آوا و هم آهنگ شده است، تا بدین سبب تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد. ثانیا، تناسب معنوی کلمات با یکدیگر رعایت شده تا از لحاظ مفهومینیز بافت منسجمیبه وجود آید. به علاوه، مساله فصاحت کلمات طبق شرایطی که در علم «معانی بیان » قید کرده اند کاملا لحاظ شده است. که این رعایتهای سه گانه با ملاحظه و دقت در ویژگیهای هر کلمه انجام گرفته است. در مجموع هر یک از واژهها در جایگاه مخصوص خود به گونه ای قرار گرفته است که قابل تغییر و تبدیل نخواهد بود.(6) البته این دقت در انتخاب و گزینش کلمات، به دو شرط اصلی بستگی دارد که وجود آنها در افراد عادی-عادتا-غیر ممکن است: اول، احاطه کامل بر ویژگیهای لغت به طور گسترده و فراگیر، که ویژگی هر کلمه بخصوصی را در سر تا سر لغت بداند و بتواند به درستی در جای مناسب خود به کار برد. دوم، حضور ذهنی بالفعل، تا در موقع کار برد واژهها، آن کلمات مد نظر او باشند و در گزینش الفاظ دچار حیرت و سردرگمینگردد، حصول این دو شرط در افراد معمولی غیر ممکن به نظر میرسد.(7)
2-سبک وشیوه بیان
اسلوب و شیوه بیان قرآنی-در عین حال که موجب جذب و کشش عرب گردید -با هیچ یک از اسلوب و شیوههای متداول عرب شباهت و قرابتی ندارد. قرآن سبکی نو و روشی تازه در بیان ارائه داد که برای عرب بیسابقه بود و بعدا هم نتوانستند در چنین سبکی سخنی بسرایند. شیوههای سه گانه متعارف(شعر و نثر و سجع)هر یک محاسنی دارند و معایبی. سبک قرآنی، جاذبیت و ظرافت شعر، آزادی مطلق نثر، حسن و لطافت سجع را دارا است، بیآن که در تنگنای قافیه و وزن دچار گردد، یا پراکنده گویی کند یا تکلف و تحمل دشواری به خود راه دهد. همین امر مایه حیرت سخن دانان عرب گردید و خود را در مقابل سخنی یافتند که شگفت آفرین است و در عین غرابت و تازگی،جاذبیت و ظرافت خاصی دارد که در هیچ یک از انواع کلام متعارف آنان یافت نمیشود.(8) امام کاشف الغطاء-فقیه و دانش مند ادیب معروف-در این باره میگوید:" چنان است صورت نظم عجیب و اسلوب غریب(شیوه و سبک تازه) قرآن، که بر خلاف سبک و شیوههای کلام عرب و روش نظم و نثر آنان بود.نه پیش از آن و نه پس از آن نظیری ندارد و کسی را یارای هم آوردی با آن نباشد...."(9)
3- نظم آهنگ قرآن
نظم آهنگ واژگانى قرآن،چنان زيبا وشكوهمند است كه عرب را ناچار ساخت، از همان روز نخست اقرار كنند كه كلامقرآن از توانايى بشر خارج است و تنها مىتواند سخن خداوند باشد نظم آهنگ واژگان قرآن،نغمهاى دل كش و نوايى دل پذير پديد مىآورد، نوايى كهاحساسات آدمى را بر مىانگيزد و دلها را شيفته خود مىكند. نواى زيباى قرآنبراى هر شنوندهاى، هر چند غير عرب محسوس است، چه رسد به اين كه شنوندهعرب باشد. هنگام گوش جان سپردن به آواى قرآن، نخستين حالتى كه اذهان راجلب مىكند، نظام بديع و شيواى صوتى آن است. در اين نظام، حركات و سكناتواژگان به شكلى آرايش شده است كه به هنگام شنيدن، آوايى دل نشين به گوشمىرسد، آوايى كه شورى در دلها مىاندازد و نشاطى در جانها مىدمد.(10) اگر کسی مکرر به شعری گوش کند، آهنگ و سبک آن شعر برای او ملال آور و باعث خستگی میشود ولی انسان هر بار که قرآن میخواند عطشش برای شنیدن آیات بیشتر میشود. و هيچ جاى شگفتى نيست كه عرب، در گمان خود كمترين لقبى كهبه قرآن داده بود اين بود كه اين سخن شعر است و اگر شعر نباشد سحر است وافسون!و اين گفتار خود حيرت زدگى عرب در قبال سخن شكوهمند و بديع قرآن رانشان مىدهد. (11) قرآن در زمانی نازل شد که ادبیات عرب در اوج خود بود و فصحا و شعرای عرب، اشعار و خطبههای فصیح و بلیغ خویش را بریکدیگر میخواندند و بر هم مفاخرت میکردند و دیگر خطبا و شعرا را به تحدی و مبارزه طلبی فرا میخواندند.آنگاه که بر دیگران پیروز میشدند، اشعارشان را به دیوار کعبه میآویختند و به این کار مباهات میکردند. با نزول قرآن بر قوم عرب، آنان مجذوب زیباییهای قرآن شدند. سیمای جذاب قرآن باعث شد پیرامون پیغمبر اسلام (ص) جمع شوند و به نوای دلنواز قرآن گوش فرا دهند و قلب خویش را با زلال وحی بشویند. آنان که به زبان و لغت و شعر و خطبه و بیان خویش میبالیدند، به راحتی و سهولت دریافتند قرآن چیز دیگری است، شیرینی و حلاوتی دارد که در جانها نفوذ میکند و آنان را به وجد میآورد. آنان در پیشگاه قرآن خاضع گشته، سر تسلیم فرود آوردند... عظمت قرآن در پیش چشم آنها مجسم شد و یک کلمه از آن به مقدار یک قصیده و یا یک خطبه مهم در دل آنها تأ ثیر کرد.(12) این گونه بود که خیل عظیمیاز مردم عرب، مجذوب قرآن شدند و قرآن در عمق جانها و قلبهای آنان نفوذ کرد. سید قطب در این باره مینویسد: «عرب معاصر با نزول قرآن، هنگام برخورد با قرآن به شدت مات و مبهوت شدند و دیوانهگون گردیدند. در آن حال، مؤمنان و کافران فرقی با هم نداشتند، اینان مات ماندند و جذب شدند و ایمان آوردند؛ آنان مبهوت ماندند و ناتوان شدند و فرار کردند و خود را از حوزه جاذبیت قرآن بیرون بردند»(13) او این مرحله از اعجاز قرآن را اولین وجه اعجاز میداند که در سورههای کوچک قرآن و اولین سورههای نازل شده که در آنها نه از تشریع قانون گفتگو رفته و نه از اخبار غیبی و نه از علوم جهانی، تنها نفوذ و تأثیر آیات بود که بسیاری از مردم به اسلام ایمان آوردند و یا برخی مثل «ولید بن مغیره» مبهوت عظمت قرآن شدند و در نهایت با تکبر و نخوت و خود خواهی آن را سحر خواندند.(14.)و (15) گواهیهای تاریخی نیز بر اثر پذیرفتگان: مثلا ماجرای سعید و ثعلبه – یا جریان حمله عمروبن لیث صفاری به نیشابور-یا داستان فضیل بن عیاض و.. (16) طفیل بن عمرو که مردی شاعر پیشه و با اندیشه و از اشراف عرب بشمار میرفت عازم خانه خدا گردید کسانی از قریش به گرد او آمدند تا او را از حضور و شنیدن سخن پیامبر (ص) باز دارند،میگوید: محمد را در مسجد یافتم،سخن او را شنیدم و خوشم آمد به دنبال او روانه شدم وبا خود گفتم وای برتو گوش فرا ده اگر سخن راست گفت بپذیر و اگر نادرست بود ناشنیده بگیر،در خانه به خدمت او شتافتم و عرضه داشتم آن جه داری برمن عرضه کن. اواسلام را برمن عرضه کرد وآیاتی از قرآن برای من تلاوت نمود به خداسوگند چنین سخنی شیوا و جالب نشنیده بودم و مطالب ارجمند تر از ان نیافته بودم از این رو اسلام آوردم و شهادت به حق را از دل و جان بر زبان حاری ساختم.(17) مر مرا افسانه میپنداشتید تخم طعن و کافری میکاشتید خود بدیدید،ای خسان طعنه زن که شما بودید افسانه نه من نور خورشیدم فتاده بر شما لیک از خورشید ناگشته جدا (مولوی) برخی از اعراب مقام معارضه با قرآن برآمدند(مسیلمه کذاب-عبهلۀ بن کعب – طلیحۀ بن خویلد – سجاج دختر حارث-نضربن حارث- ابن راوندی و...) مثلا: مسیلمۀ بن حبیب بافتههایی گفته که تنها نقل و ترجمه این بافتهها میتواند خنده هر خواننده ای را بر انگیزد: (والشاۀ و الوانها و اعجبها أسود...:سوگند به گوسفند و رنگهایش،شگفت ترین انها گوسفند سیاه و شیرش است. گوسفند سیاه وشیرسفید شگفت است شگفت. بی تردید آمیختن شیر باآب حرام شده پس چیست شما را که خرما را با شیر نمیخورید؟)(الفیل مالفیل وما آدراک ماالفیل، له ذنب و بیل، و خرطوم طویل)(یا ضفدعۀ بنت ضفدعین، نقی ما تنقین، نصفک فی الماء و نصفک فی الطین،لاالماء تکدین،ولاالشارب تمنعین) (18) در آیه 24 بقره آمده (ولن تفعلوا)یعنی هرگز مانند قرآن را نخواهیدآورد و این یک پیشگویی تحقق یافته است. از هزارو چهارصد سال پیش تاکنون دشمنان نتوانسته اند همانند یک سوره از قرآن را بیاورند. که این همانند خواهی و مبارزه جویی یک دعوت جهانی و تاریخی است. (19) در هنگام تلاوت قرآن،آهنگ درونى آن كاملا حس مىشود. اين آهنگ درسورههاى كوتاه، با فاصلههاى نزديكش و به طور كلى در تصويرها و ترسيمها بيشترنمايان است و در سورههاى بلند كمتر اما همواره نظام آهنگ آن ملحوظ است. نظم آهنگ در آيهها و فاصلهها،(يا چيزى شبيه به آن)درجاى جاى كلام قرآن آشكار است. دليل سخن ما هم اين است كه اگر كلمهاى را كهبه شكلى خاص به كار رفته به صورت قياسى ديگر كلمه برگردانيم يا واژهاى را حذفيا پس و پيش كنيم، در اين نظم آهنگ اختلال به وجود مىآيد. مانند: ماجراى حضرت ابراهيم (ع) (قال: افرايتم ما كنتم تعبدون،انتم و آباؤكم الاقدمون،فانهم عدو لى الا رب العالمين،الذى خلقنى فهو يهدين...) ياء متكلم»در كلمات (يهدين،يسقين،يشفين و يحيينبه خاطر حفظ قافيه باكلماتى مانندتعبدون،الاقدمون،الدين...)حذف گرفته شده است. (20) تمام كسانى كه راز موسيقى و فلسفه روانى قرآن را درك مىكنند، معتقدند كه درنزد هيچ هنرى نمىتواند با تناسب طبيعى الفاظ قرآن و آواى حروف آن برابرى يارقابت كند و هيچ كس نمىتواند حتى بر يك حرف آن ايراد بگيرد. ديگر اين كه قرآناز موسيقى بسيار برتر است و اين خصوصيت را داراست كه اصولا موسيقى نيست.
نظم آهنگ درونى قرآن
«موسيقى بيرونى»دست آورد صنايعى مانند قافيه، سجع و.. است كه همگىقالبهاى مجرد لفظى و پيوسته به شمار مىآيند. اما «نظم آهنگ درونى»دست آوردجلالت تعبير و ابهتبيان پديد آمده از مغز كلام و كنه آن است. استادمصطفى محمود مىگويد: "نظم آهنگ درونى قرآن يكى از عميقترين رازهاىساختار كلامى قرآن است. قرآن نه شعر است و نه نثر و نه كلامى مسجع، بلكهقسمى معمارى سخن است كه موسيقى درونى را آشكار مىسازد. "(21)
4-وحدت موضوعی یا تناسب معنوی آیات
یکی دیگر از ویژگیهای قرآن،وجود تناسب معنوی میان آیات هر سوره است، گرچهیک جا نازل نگشته و به صورت پراکنده با فاصلههای زیاد یا کم نازل شده باشند؛ زیرا پراکندگی در نزول آیات اقتضا میکند میان هر دسته آیاتی که به مناسبتی نازل گشته با دسته دیگر که به مناسبت دیگری نازل گشته است، رابطه و تناسبی وجود نداشته باشد و این پراکندگی در نزول بایستی در چهره مجموع آیات هر سوره به خوبی هویدا باشد. در صورتی که با دقتی که دانش مندان-به ویژه در عصر اخیر-در محتوای سر تا سر هر سوره انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که هر سوره هدف یا هدفهای خاصی را دنبال میکند که جامع میان آیات هر سوره است و امروزه به نام «وحدت موضوعی »در هر سوره خوانده میشود، همین وحدت موضوعی است که وحدت سیاق سوره را تشکیل میدهد و مساله اعجاز در همین نکته است که پراکندگی در نزول، عدم تناسب را اقتضا میکند، با آن که تناسب و وحدت سیاق در هر سوره به خوبی مشهود است و بر خلاف مقتضای طبع پراکندگی در نزول میباشد. (22) لذا استاد محمد عبد الله دراز میگوید:«از همین جا نتیجه میگیریم که قرآن با آن که به مقتضای مناسبتهای خاص و در زمانهای متفاوت نازل گردیده، در عین حال وحدت منطقی و ادبی خود را حفظ کرده و این بزرگ ترین شاهد بر اعجاز قرآن است »(استاد درازالمدخل استاد دراز، المدخل الی دراسة القرآن الکریم،مقدمه.(23).
5-پيراستگى از عيبها، از تناقض و اختلاف
پشت آدم نظم قرآن را شفيع كز همه عيبش مبرا ديدهام
خاقانى از جلوههاى ديگر اعجاز، در قرآن، پيراستگى از عيبها، از تناقض و اختلاف است. ولى يكى از ويژگيهاى پديدههاى بشرى كاستيها، عيبها و اختلافهاست.نويسندگان، شعرا و هنرمندان، پيوسته آثار خويش را مورد تصحيح، نقض، ترديد، تغيير و تكامل قرار مىدهند. مجتهدين و صاحبان فتوا نيز پيوسته تغيير ديدگاه مىدهند.0نويسندگان و نقاشان گاهى مكتب و سبك و شيوه خويش را دگرگون مىكنند.(24)تولستوى نويسنده روسى، كتاب «جنگ و صلح» را بيست بار بازنويسى كرده؛قرآن اينگونه نيست. شعرگويان، چون براساس حالات مختلف و انگيزههاى گوناگون و گرايشهاى متفاوت شعر مىگويند سخنشان نيز از تضادها و تفاوتها و تغيير سبكها و دگرگونى آرمانها و مكتبها به دور نيست. ليكن قرآن، يك دعوت هماهنگ و همگون خدايى است. هيچ ناهمگونى، تناقض و اختلافى در آن نيست (25). قرآن مجيد بر اين نكته تكيه كرده است:«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقرآن وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً». «نساء 82»اصل دیگری که برهمگونی و وحدت سبک و اسلوب و آرمان قرآن تأکید میکند اصل تفسیر قرآن به قرآن است. در روایات آمده «ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض»(26)
6-نزول برامی
یکی از ابعاد شگفت انگیز اعجاز این است که با شکوه بیمانند ادبیش، با محتوای ژرف و گسترده اش و با جامعیت قوانینش با منطق حکیمانه اش بر مردی نازل شده که هیچ استادی ندیده به هیچ مکتبی نرفته هیچ شعری نسروده و هیچ مقالهای ننگاشته. نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد و در چندین آیه از قرآن مجید بیان شده است(هو الذی بعث فی الأمیین رسولا)(الذین یتبعون النبی الأمی)(فآمنو بالله و رسوله النبی الأمی)
7- نکتهها و ظرافتها
از ویژگیهای دیگر قرآن-که مایه شگفتی عرب گردید: دقت در به کار بردن نکات بدیعی و ظرافتهای سخن وری است. در قرآن انواع استعارهها و تشبیه و کنایه و مجاز و نکتههای بدیعی به حد وفور به کار رفته اس با وجود آن که در تمامیموارد چار چوب شیوههای متعارف عرب رعایت شده، ولی مورد کاربرد با چنان ظرافت و دقت انجام شده که موجب حیرت ارباب سخن و نکته سنجان عرب گردیده است. سخن دانان پذیرفته اند که تشبیهات قرآنی متین ترین تشبیهاتی است که در کلام عرب یافت میشود، این تشبیهات جامع محاسن نکات بدیعی بوده و رساترین بیان در ارائه فن ترسیم معانی شناخته شده است.(27) ابن اثیر درباره تشبیه مفرد به مفرد سخن گفته و از قرآن آیه و جعلنا اللیل لباسا را مثال میآورد. به گفته وی قرآن شب هنگام را به پوششی هم چون لباس-که پوشش تن است-تشبیه نموده، زیرا تاریکی شب افراد را از دید یک دیگر پنهان میدارد تا اگر از دشمنی بخواهد بگریزد، یا در کمین او بنشیند، یا چیزی را از دید دیگران پنهان دارد، از تاریکی فراگیر شب میتواند بهترین بهره را ببرد. ابن اثیر گوید:«این از تشبیهاتی است که جز در قرآن، در جای دیگر نتوان یافت،زیرا تشبیه تاریکی فراگیر شب به پوشش تن،از جمله ظرافتهایی است که قرآن به آن آراسته است و در دیگر کلام منثور و منظوم عرب یافت نمیشود.(28) در همه داستانهایی که در قرآن مطرح شده اند؛ رابطه عناصر داستانی با یکدیگر، کیفیت ارائه اطلاعات، طراحی مراحل قصه و شیوه آغاز ونمای پایانی داستانها با یکدیگر، کیفیت ارائه اطلاعات|، طراحی مراحل قصه و شیوه آغاز ونمای پایانی داستانها فهمه در راستای هدایت انسان به سوی پاکیهاست و هیچ داستانی در قرآن، برای سرگرمیو بی هدف، مطرح نشده است.هر داستانی با توجه به سیاق سوره و پیام ویژه ای به تصویر کشیده شده است، بگونه ای که در بررسی تکتک این داستانها، میتوان به این نتیجه رسید که طرح آنها به گونه ای دیگر امکان پذیر نبودو هر قصه به شکلی بی نظیر به تصویر کشیده شده است.(29)
نتایج
با توجه به تعاریف و مثالهایی که از اعجاز بیانی قرآن گفتیم و همچنین بررسی واکنش اعراب صدر اسلام فهمیدیم که کلمات قرآن به گونهای چینش شده اند که بالاترین معانی وآهنگ و نمیتوان کلمهای را جایگزین یا حذف کرد. و قرآن ذاتا دارای اعجاز است و نظریه صرفه رد شد و اعراب صدر اسلام فطرتا این زیبایی و اعجاز را درک میکردند. واعجاز قرآن به علت پدیده خارجی و صرفه نمیباشدو خود کلمات و عبارات بگونهای چینش شده اند که مخاطب را جذب و آوردن مثل آن را محال کرده است و اعراب فطرتا معجزه بودن قرآن را درک کرده بودند.
پی نوشت
1- نهج البلاغه خطبه 147
2- نقش قرآن در تکامل نقد ادبی،سعد زغلول ترجمه دکتر علی اوسط ابراهیمی،ص299؛موسسه بوستان کتاب،چاپ دوم 1389
3- عرفان،حسن،اعجاز در قرآن کریم، دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی،ص35
4- پژوهشی در اعجاز علمیقرآن،رضائی اصفهانی،ص68
5- علوم قرآنی،معرفت،ص374
6- همان
7- همان ص376
8- همان ص378
9- شیخ محمد حسین کاشف الغطاء،الدین و الإسلام،ج 3،ص 107
10- علوم قرآنی معرفت ص381
11- همان، ص382
12- اعجاز قرآن و بلاغت محمد مصطفی صادق رافعی – ترجمه عبدالحسین ابن الدین،ص135،بنیاد قرآن بهار 61
13- سید قطب؛ تصویر فنی؛ نمایش هنری در قرآن»، ترجمه محمد علی عابدی، تهران مرکز نشر انقلاب، ص44
14- همان، صص25 و 27 و 35
15- مجمع البیان انتشارات ناصر خسرو، طبرسى فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران،1372ش،ج10،ص584
16- اعجاز قرآن و بلاغت محمد مصطفی صادق رافعی – ترجمه عبدالحسین ابن الدین،ص135،بنیاد قرآن بهار 61
17- التمهید،آیت الله معرفت،ج 4،ص196
18- اعجاز قرآن و بلاغت محمد مصطفی صادق رافعی – عبدالحسین ابن الدین بنیاد قرآن بهار 61،ص141)
19- «عرفان،حسن،اعجاز در قرآن کریم،دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی،ص9)
20- علوم قرآنی معرفت ص 383
21- مصطفی محمود،محاوله لفهم عصری للقرآن،ص 447-445
22- علوم قرآنی معرفت ص 406
23- همان ص 6-5
24- اعجاز در قرآن کریم،ص103
25- الإتقان فی علوم القرآن ج 3،ص 21
26- نهج البلاغه،خطبه33
27- علوم قرآنی معرفت ص 413
28- ابن اثیر المثل السائرج2 صص 135-126
29- زیبایی شناسی هنری در داستانهای قرآن،عزیزه فروردین مکز پژوهشهای اسلامیصدا و سیما،چاپ دوم، بهار 1387
منابع
قرآن کریم
نهج البلاغه،سید رضی،ابوالحسن،ترجمه دشتی نشر مشرقین،قم 1379ش،چاپ هفتم
اعجاز در قرآن کریم، عرفان،حسن،دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی،1379ش،چاپ اول
اعجاز قرآن و بلاغت محمد مصطفی صادق رافعی – ترجمه عبدالحسین ابن الدین،ص135،بنیاد قرآن، بهار 61
الإتقان فی علوم القرآن، سیوطی،دارالکتب العربیه، بیروت،1421،دوم
التمهید، آیت الله معرفت، موسسه نشر اسلامی، قم، 1415، چاپ دوم
ابن اثیر المثل السائرج2
پژوهشی در اعجاز علمیقرآن، رضائی اصفهانی،ناشر کتاب مبین، 1381،سوم
تصویر فنی: نمایش هنری در قرآن، سید قطب، ترجمه محمد علی عابدی، تهران مرکز نشر انقلاب
زیبایی شناسی هنری در داستانهای قرآن، عزیزه فروردین مکز پژوهشهای اسلامیصدا و سیما، چاپ دوم، بهار 1387 شیخ محمد حسین کاشف الغطاء،الدین و الإسلام، ج 3، ص 107
علوم قرآنی، معرفت،موسسه فرهنگی تمهید، قم، 1381، چاپ چهارم
مصطفی محمود، محاوله لفهم عصری للقرآن
مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران،1372ش
نقش قرآن در تکامل نقد ادبی،سعد زغلول ترجمه دکتر علی اوسط ابراهیمی، ص299؛ موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم 1389