تقریر باستانی حدیث شریف کساء

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ارسال شده توسط کاربران، عدم تایید
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ قٓ وَٱلْقُرْءَانِ ٱلْمَجِيدِ
ق، سوگند به قرآن مجید (که قیامت و رستاخیز حقّ است)!
آیه 1 سوره ق

عبارت محوری

ق

بیان مطلب علمی

تقریر باستانی حدیث شریف کساء

در فرهنگ باستان ملل مختلف، اعم از ایران و هند و چین و یونان و بابل و ...، سخن از موارد زیر به صورت مشترک مشاهده می شود:

1- دریای جهانی آب (که آن را به عربی بحر محیط، به یونانی اوقیانوس و به فارسی فراخکرت و به زبان بومیان آلاسکا امام می گفتند). در دین مبین اسلام هم حیات، بر بن و پایه آب دانسته شده است.

2- بر روی این دریا، خشکی ها در دامنه کوهستان جهانی قاف (یعنی پوسته قاره ای و مرتفع زمین) روییده است. در دین مبین اسلام هم در احادیث، سخن از قاف هست و مهم تر از آن، صحبت از سر بر آوردن زمین از دل آب: یا من کبس الارض علی الماء. اول رحمتی که نازل شد در دحو الارض بر زمین بکه مکه بود. پس اول دریا و سپس کوه.

3- طبق فرهنگهای کهن، بر روی کوه قاف (و خشکی های مرتفع زمین، چه آنکه کل خشکی های مرتفع زمین را دامنه قاف دانسته اند)، درخت (طوبی) قرار دارد. موضوع شجره طیبه، موضوعی مشترک میان بسیاری از ملل و فرهنگهاست. در دین مبین اسلام هم صحبت از شجره طیبه و سدره المنتهی و طوبی هست. پس اول دریا و سپس کوه و سپس درخت.

4- بر روی درخت طوبی که بر روی قاف در کرانه دریای جهانی قرار دارد، آشیانه سیمرغ است. عقاب آلاسکایی و آمریکایی-سرخپوستی، سیمرغ سجستانی، همای پارسی، طاووس هندی و یونانی، همگی پرندگانی بهشتی هستند که نماد افاضه فیض از آسمان بر زمین و نماد پادشاهی آسمان بر زمین اند. در دین مبین اسلام هم صحبت از بالهای فرشتگان هست که واسطه بین امر آسمانی و خلق زمینی اند. پس اول دریا و سپس کوه و سپس درخت و سپس پرنده بهشتی. این الگو یا طرح، یک الگو یا طرح مشترک در تمدنهای پساذوالقرنینی است. اما معنای این طرحواره یا الگو چیست؟ معنای آن را در حدیث شریف کساء (در صریح ترین حالت آن) می توان جست و جو کرد. آب، گهواره خاک است و خاک، معراج شجره است و شجره، موضع مرغ بهشتی. این مرغ بهشتی، گویی یک نماد برای ولایت الله است که واسطه فیض میان آسمان و زمین است: المهدی، طاووس الجنه.

لذا می توان گفت که سیمرغ، و نمادهای مشابه آن، رمز ولایت آسمانی بر زمین اند.

در دوران کوروش ذوالقرنین، که در احادیث ما، شان او را تلویحا یک شان ولایت بر امت زمانه اش دانسته اند، مفهوم سیمرغ آسمانی در وجود ولی الله بشری تجسم عینی پیدا می کند: این خود ذوالقرنین است که بال ملکوتی و شاخ اقتدار و فره ایزدی را به امانت بر دوش و بر سر دارد.

سپس در دین مبین اسلام، مفهوم الهی ولایت امر و امامت امت، در صریح ترین بیان ممکن بر بشریت ابلاغ می شود و پس از سیمرغ و ذوالقرنین، حالا زمان آن رسیده است که چشم بشریت بر مصادیق تام و اتم ولی الله الاعظم یعنی اصحاب کساء باز شود.

پس حدیث شریف کساء، در بیانی "علی قدر عقول" امم پیشین، بر ایشان عرضه شده بوده است و پیمان و میثاق ولایت از گذشتگان هم خواسته شده است.

پس سیمرغ آسمانی، ذوالقرنین آسمانی-زمینی و علی مرتضی (ع) این بشر "ها علی بشر کیف بشر"، جلوه گاه های تدریجی کم تا زیاد مقوله و مفهوم ولایت الله بوده اند.

این افتخار ما ایرانیان است که بجای اژدها و مار و میمون و دیگر اسطوره های خرافی ملل، اسطوره ای معنادار مانند سیمرغ در حافظه تمدنی خود داریم که راز و رمز ولایت را از نمود و نمادش می توان خواند.


منابع و پانویس