آل داوود (ع) و حکومت ذوالقرنین : سرآغاز حکمت و فلسفه

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ارسال شده توسط کاربران، نیازمند اصلاح


فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ ٱللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُۥدُ جَالُوتَ وَءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلْمُلْكَ وَٱلْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُۥ مِمَّا يَشَآءُ وَلَوْلَا دَفْعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ ٱلْأَرْضُ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى ٱلْعَٰلَمِينَ
سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نیرومند و شجاعی که در لشکر «طالوت» بود)، «جالوت» را کشت؛ و خداوند، حکومت و دانش را به او بخشید؛ و از آنچه می‌خواست به او تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی‌کرد، زمین را فساد فرامی‌گرفت، ولی خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد.
آیه 251 سوره بقره

عبارت محوری

وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ

بیان مطلب علمی

منابع مختلف تاریخ کهن در ملل مختلف، سرآغاز حکمت و فلسفه را به افراد زیر نسبت داده اند:

1-منابع یونانی به تالیس (یا همان حکیم به لفظ یونانی) در قرن ۶ قبل از میلاد. او را استاد فیثاغورس دانسته اند. دیگر منابع کهن یونانی، زرتشت را معلم فیثاغورث دانسته اند. منابع تواریخ اسلامی، هرمس الهرامسه را معلم فیثاغورث دانسته اند. خود فیثاغورثیان، که ریاضیات را همچون مکتب و مرام خود لحاظ می کردند، زرتشت را یک معلم ریاضی در بابل دانسته اند. واژه انگلیسی mathematics و ریشه های یونانی آن هم در واژه فارسی باستان "مادیکان/ماتیکان" به معنای "شمار، حساب و اصول" ریشه دارد.

واژه فارسی باستان هومَت (یا همان هومَتا) که در اوستا و دین زرتشت به معنای "پندار نیک" است [۱] هم واجد بخش "مَت" یا همان "مَتا" است که به معنای فکر و اندیشه است [۲].

2-منابع عجمی کهن به ارسطا تالیس (یا همان "حکیم برتر" یا معادل فارسی آن "بهمن") در قرن ۶ قبل از میلاد (طبق نقل منابع عجمی کهن)، او را وزیر ذوالقرنین دانسته اند. این ارسطاطالیس (حکیم برتر) را نبایستی با ارسطوی معاصر اسکندر مقدونی که او را هم ارسطاطالیس (حکیم برتر) می خواندند، خلط کرد.

3-منابع کهن دیگر، سرآغاز حکمت را به هرمس (یا همان ارمیا، لقب خضر نبی (البته خضر ثانی است و نه خضر اول که معاصر موسی (ع) بود) که وزیر ذوالقرنین دانسته شده است) نسبت داده اند. ادریس ثانی (ع) را هم خود او دانسته اند. زمانه او را در قرن ۶ قبل از میلاد می توان تخمین زد چون او را استاد فیثاغورس دانسته اند. نام خضر را تالیا بن ملکان دانسته اند که با "تالیس ملطی" تناسب لفظی جالبی دارد و شاید تالیس ملطی، یک تصحیف یا تحریف از نام خضر نبی یا لقب خضر نبی یا تقلیدی از نام او بوده باشد.

4-منابع هندی حکمت و خرد را به بودا (که احتمالا شاهزاده ای ایرانی و در قرن ۶ قبل از میلاد بوده است) نسبت داده اند. منابع کهن هندی، بودا را فرزند ذاراتوشترا (زرتشت) دانسته اند. گوتاما بودا را برخی پژوهشگران احتمالا همان گئومات مغ دانسته اند. گئومات مغ را با شواهدی می توان همان جاماسب حکیم (پیامبر ایرانیان) دانست که منابع یونانی او را رئیس مغان دانسته اند. همچنین یکی از قدیمی ترین کتب علوم سیاسی جهان که از طریق کتابخانه های هندوستان به دست ما رسیده است، Arthashastra (اردشیرنامه، "ذوالقرنین عادل" نامه، لطفا به توضیحات ذیل ارتباط ریشه شناسی واژه های ارتخشترا و ذاراتوشترا با ذوالقرنین در مقالات همین دانشنامه مراجعه کنید: پیوند) نام دارد و نویسنده آن را "Kautilya" یا "Kautalya" (یعنی تالیای مقدس و پهلوان، کو تالیا، مانند کو اسفندیار و کو ویشتاسپ که واژه کو به معنای مقدس و بلند مرتبه و پهلوان است) می دانند. قرائن نام کتاب و نام نویسنده آن و همچنین قرائن محتوای کتاب (در لایه کهن محتوایی آن مانند صحبت از Artha) هیچ شکی باقی نمی گذارد که این کتاب بایستی یکی از کتب علوم سیاسی هخامنشیان بوده باشد (شاید تعلیمات تالیا بن ملکان یا همان خضر نبی یا همان ارسطاطالیس اصلی خطاب به ذوالقرنین یعنی حاکم عادل زمانش یعنی کوروش هخامنشی) والله اعلم.

ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه می گوید که: "(صابئیان)اعتقاد دارند که بوذاسف (یعنی بودا) همان هرمس است و پیامبر بوده است". از سوی دیگر شواهدی وجود دارد که میان هرمس، جاماسب و حکومت کوروش ذوالقرنین ربطی مهم وجود داشته است.

5-زرتشت را معاصر دوران کوروش (قرن ۶ قبل از میلاد) دانسته اند. نظر به معنای ریشه کهن توشترا و ایشترا در زبان‌های کهن (که همان شاخدار معنا می دهد)، کلمه "زرتشت" را (یعنی ذاراتوشترا) را می توان همان دارای دو شاخ یا ذوالقرنین معنا نمود.

6-برخی منابع سرآغاز حکمت را به دانیال نبی (ع) و جاماسب بن دانیال نبی (ع) در قرن ۶ قبل از میلاد نسبت داده اند. دانیال ثانی و خضر ثانی را از بستگان مادری ذوالقرنین دانسته اند. لذا دانیال و خضر و ذوالقرنین و جاماسب بن دانیال، همگی از یک اهل بیت واحد (آل داوود و آل دانیال) بودند.

7-تائو (به معنای مدرس بزرگ یا استاد عالی) از حکیمان شرقی را در حوالی قرن ۶ قبل از میلاد دانسته اند.

8- لازم به ذکر است که لقب فامیلی زرتشت (پیامبر مجوسان که نام واقعی آن احتمالا همان جاماسب است) را اسپیتمان و نام پدرش را پوروشسب دانسته اند که با نام سرپرست بابلی دانیال (یعنی اشفناز) دارای تناسب واجی و احتمالا معنایی است. یعنی ممکن است کلمات اسپیتمان، سپیتمه (نام فامیلی گئومات مغ که احتمالا همان جاماسب بوده و داماد کوروش بوده است)، اسفندیار (یک لقب و پژواک اسطوره ای از ما وقع خاندان کوروش)، پوروشسب (پوروشسف) و اشفناز، همگی دگرشکل‏های همدیگر باشند و اشاره به نام فامیل بابلی باشد که بر دانیال و نتیجتا فرزندانش در دوران اسارت گذاشته شده بوده است. والله اعلم. این با اقوال برخی تواریخ اسلامی که جاماسب را فرزند دانیال دانسته اند، تطابق دارد. والله اعلم.
در خبر خارس میتلنی رئیس تشریفات دربار اسکندر در ایران، نامها یا القاب این دو برادر ویشتاسپ و زریادر (سپیتاک و مگابرن) ذکر شده اند و گفته شده است که از آدونیس و آفرودیت آسمانی زاده شده اند. آدونیس، صورت یونانی شده دانیال و با آن هم معناست و آفرودیت (ونوس) دگر شکل آمی تیدا است. لذا از این طریق هم سند مهم و محکمی وجود دارد که داماد کوروش، یعنی همان سپیتاک (جاماسب یا همان گئومات)، فرزند دانیال نبی (ع) بوده است. والله اعلم.

از جمع این موارد می توان پیشنهاد کرد که در زمان ذوالقرنین (احتمالا همان کوروش هخامنشی) در قرن ۶ قبل از میلاد، یک "حوزه علمیه" از حکمت و الهیات و ریاضیات و طبیعیات در حکومت ذوالقرنین تاسیس شد که مدرسین اصلی آن از آل داوود و آل دانیال (یعنی خود دانیال، جاماسب، خضر الیاس یا همان ادریس ثانی (ع)، ذوالقر‌نین یا همان زرتشت) بوده اند و افرادی چون فیثاغورث و تالس ملطی و ارسطاطالیس اصلی و بودا و تائو، یا شاگرد مستقیم و یا عضو این حوزه علمیه و یا شاگرد با واسطه این حوزه علمیه بوده اند. والله اعلم.

در قرآن کریم هم تصریح شده که حکمت به داوود (ع) داده شد و کتاب و حکم (حکمت و حکومت و قضاوت) و نبوت به ذریه داوود (ع) داده شد و در احادیث اهل بیت طهارت (ع) مانند حدیث امام صادق (ع) موجود است که دانشی به نام حکمت آل داوود (ع) وجود دارد.

لذا هم تاریخ (طبق این تحقیق) شهادت می دهد و هم قرآن و معارف اهل بیت طهارت (ع) تصریح می کند که سرآغاز دانش حکمت (که ریاضی و منطق و فلسفه و طبیعیات از شعوب آن است) از آل داوود (ع) بوده است و این یک اعجاز تاریخی قرآن کریم است که حکمت را به داوود و آل داوود (ع) نسبت داده است والله اعلم. و می دانیم همگی انبیاء پیشین، جزء متوسلین و ارادتمندان و شاگردان و طفیلی وجود محمد و آل محمد (ع) بوده اند.

سه گانه حکمای ذوالقرنینی و حکمای یونانی

واژه ارسطاطالیس با واژه بهمن (و همان تالیا در نام خضر نبی (ع)) دارای تناسب معنایی است.
واژه افلاطون با واژه سمردیس بردیا (و همان یسع در نام های قرآنی انبیاء) دارای تناسب معنایی است.
واژه سقراط با واژه ارتخشتره -اردشیر، لقب بهمن- (و همان ذوالکفل در نام های قرآنی انبیاء) دارای تناسب معنایی است.
لذا یک نظریه پیشنهادی می تواند این باشد که حدود 200 تا 300 سال پس از ذوالقرنین (و زمانه حکمای ذوالقرنینی یعنی خود ذوالقرنین، و خضر نبی (ع)، و یسع (ع) و ذوالکفل (ع) که به ترتیب احتمالا معادل کوروش هخامنشی، مگابرن، سمردیس بردیا و سپیتاک گئومات مغ بودند) معارف ایشان از طریق غارت کتابخانه های شوش و اصطخر به دست لشگر اسکندر مقدونی (و یونانیان مقدونی) رسید و این معارف را به یونان یا اسکندریه مصر بردند و از آنجا آرام آرام یک اسطوره موضوعه با شخصیتهای موضوعه ای به نام های ارسطو و افلاطون و سقراط ساختند. والله اعلم.

پیوندهای مرتبط

از ذوالقرنین تا کوروش، از معلم اول تا الیاس نبی (ع)
صفحات رده ذوالقرنین در این دانشنامه

منابع و پانویس