سیاهچاله‌ها و ستاره‌های نوترونی

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۶ توسط Hosna (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{QFrame|Surah=86|Ayah=1}} {{QFrame|Surah=86|Ayah=2}} {{3QFrame|Surah=86|Ayah=1}} =بیان ایده= خداوند در این سوره ب...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ
سوگند به آسمان و کوبنده شب!
آیه 1 سوره طارق
وَمَآ أَدْرَىٰكَ مَا ٱلطَّارِقُ
و تو نمی‌دانی کوبنده شب چیست!
آیه 2 سوره طارق

الگو:3QFrame

بیان ایده

خداوند در این سوره به "طارق" سوگند یاد می‌کند. این واژه تنها دو بار (طارق/86/1-2) در قرآن آمده است.

مفسران در مراد از آن اختلاف نظر دارند. برخی برآنند که "طارق" ستاره خاصی مانند ستاره ثریا، جدی، زحل و... است. برخی نیز گفته‌اند که مراد آیه "همه ستاره‌ها" است. سید قطب(6/3878) که در شمار گروه اخیر است، در تفسیر این آیه می‌گوید: «الثاقب وصفی است که بر جنس نجم منطبق است و از این آیه نمی‌توان مصداق را دریافت، بلکه اطلاق اولی است». بعضی احتمال داده‌اند که اگر چه قرآن اشاره به ستاره خاصی ندارد، ولی مراد، همه ستارگان نیز نیست، بلکه "الثاقب" صفت نوع خاصی از ستارگان است؛ ستارگان درخشانی که نور آنها پرده‌های ظلمت را می‌شکافد و در چشم آدمی ‌نفوذ می‌کند (طالقانی،3/324، مکارم شیرازی،26/361).

اخیراً محققان در موضوع اعجاز علمی قرآن، با تحلیلی که درباره الفاظ این آیات ارائه داده‌اند، چنین ادعا نموده‌اند که منظور قرآن از« طارق» ستاره‌های نوترونی است و « النجم ثاقب » بر سیاهچاله‌ها تطبیق دارد. طارق اسم فاعل از ریشه «طرق» به معنای کوبیدن است، بنابراین اصل معنای آن کوبنده است، هرچند که به کسی که در شب می‌آید نیز چون نیاز به کوبیدن در دارد، طارق گفته شده است.

امواج دريافتي از ستاره‌های نوترونی طوري به نظر می‌رسد كه گویا كسي به جايي می‌كوبد (ستاره‌ي كوبنده). این معنا از واژه« طارق» نیز به دست می‌آید. اين امواج، شبيه به نبض انسان است. اين تپش‌ها به طرق مختلف قابل شنيدن است. به همين سبب، ستارگان نوتروني را ستارگان تپنده (پالسار) نيز مي‌نامند. ستارگان نوتروني سرچشمه نقطه‌اي امواج ضربه‌اي راديويي بسيار منظمند. در واقع، ضربان اين ستارگان با آنچنان دقتي انجام مي‌پذيرد که در اوايل دريافت تپش‌ها، دانشمندان گمان نمودند با علايمي از يک تمدن ذي‌شعور و بسيار دور سروکار دارند. پس از تحليل دقيق مسلم گرديد که اين ضربه‌ها حاوي هيچگونه اطلاعاتي نيستند (مسعود خیام).

درباره نجم ثاقب: یکی از معانی واژه «ثقب» چاله بوده و «ثاقب» به معناي چيزي است كه چاله را ايجاد می‌كند [الثقب الأسود در عربی معادل سیاهچاله به کار می‌رود]، بنابراین از آنجایی که سیاه‌چاله‌ها همانند حفره‌هایی در فضا هستند که همه چیز را به درون خود می‌کشند، نجم ثاقب را مطابق با سیاهچاله‌ها دانسته‌اند.

از لحاظ علمی سیاه‌چاله‌ها از پدیده‌هایی هستند که علم هنوز به بسیاری از اسرار آنها پی نبرده است. از این رو، نمی‌توان با قطعیت درباره آنها اظهار نظر نمود. این پدیده اولین بار بر طبق نظریه نسبیت عام اینشتین پیش بینی و تبیین شد. بنابر نظریه نسبیت عام، سیاه‌چاله‌ نقطه‌ای از فضا با چگالی بی نهایت است که میدان گرانشی فوق العاده بالایی دارد، به طوری که هیچ چیز، حتی نور نمی‌تواند از میدان گرانشی آن بگریزد. از این رو، سیاهچاله‌ها سیاه و غیر قابل رؤیتند. در اطراف سیاهچاله مرزی مجازی به نام افق رویداد وجود دارد که هیچ چیزی بعد از عبور از آن نمی‌تواند به بیرون باز گردد ویا به عبارت دیگر اجسام پس از عبور از آن بلعیده می‌شوند (Alkhalili, p.88).

از نظر علمی ستاره‌های نوترونی و سیاه‌چاله‌ها، مراحل پایانی حیات ستارگان پرجرم هستند. در این مرحله، مقدار جرم ستاره، تعيين كننده سرنوشت آن پس از مرگش خواهد بود. طبق محاسبات، اگر جرم ستاره بين 4/1 تا 3 برابر خورشيد باشد، پس از انفجار‌هاي ابر نواختري، چنانچه دافعه كوانتومي پروتون - پروتون و نوترون - نوترون توازن گرانشي ايجاد كند، ستاره نوتروني تشكيل می‌ شود. اما اگر جرم ستاره سه تا پنج برابر جرم خورشید باشد، مرحله پایانی انقباض آن باعث فرو ریختن گرانشی و تشکیل سیاهچاله می‌گردد.

بررسی لغوی و تفسیری

کلمات اصلی

  • السماء: معادل واژه آسمان در فارسی. بالاترين قسمت هر چيز را سماء گويند. به طور کلی، آنچه را در بالا جای دارد، سقف یا سایبان، "سماء" مي‌خوانند (ابن منظور، 14/398 ؛ راغب اصفهانی، ص427؛ ابن فارس، ص469 ).
  • الطارق: از "ط- ر –ق" به معناي كوبيدن. به كسي كه در شب مي‌آيد، چو ن نياز به دق الباب يعني كوبيدن در دارد، طارق مي‌گو يند (ابن منظور، 10/217 ؛ مصطفوي، 7/71 ؛ ابن فارس، ص611 ). به ستاره نیز از آن جهت که در شب ظهور دارد، طارق گويند (راغب اصفهانی،ص 518 ).
  • النجم: از ماده "ن- ج- م" که بر طلوع، سر بر آوردن و ظهور دلالت می‌کند (ابن فارس، 5/ 396؛ ابن منظور،12/ 568؛ راغب،ص 791). مراد از" نجوم" (جمع نجم) همه‌ي كواكب (سیارات) وستارگان است (فراهيدي، 6/154).
  • الثاقب: از مصدر "ث- ق- ب" به معنی نفوذ کردن، سوراخ کردن، فروزان بودن (ابن فارس، 1/382 ؛ فراهيدي، 5/139؛ ابن منظور، 1/240).

اهداف و روش تحقیق

منابع