سیاهچالهها و ستارههای نوترونی
بیان ایده
خداوند در این سوره به "طارق" سوگند یاد میکند. این واژه تنها دو بار (طارق86/ 1-2) در قرآن آمده است.
اخیراً محققان در موضوع اعجاز علمی قرآن، با تحلیلی که درباره الفاظ این آیات ارائه دادهاند، چنین ادعا نمودهاند که منظور قرآن از« طارق» ستارههای نوترونی است و « النجم ثاقب » بر سیاهچالهها تطبیق دارد. طارق اسم فاعل از ریشه «طرق» به معنای کوبیدن است، بنابراین اصل معنای آن کوبنده است، هرچند که به کسی که در شب میآید نیز چون نیاز به کوبیدن در دارد، طارق گفته شده است.
امواج دريافتي از ستارههای نوترونی طوري به نظر میرسد كه گویا كسي به جايي میكوبد [۱]. این معنا از واژه« طارق» نیز به دست میآید. اين امواج، شبيه به نبض انسان است. اين تپشها به طرق مختلف قابل شنيدن است. به همين سبب، ستارگان نوتروني را ستارگان تپنده (پالسار) نيز مينامند. ستارگان نوتروني سرچشمه نقطهاي امواج ضربهاي راديويي بسيار منظمند. در واقع، ضربان اين ستارگان با آنچنان دقتي انجام ميپذيرد که در اوايل دريافت تپشها، دانشمندان گمان نمودند با علايمي از يک تمدن ذيشعور و بسيار دور سروکار دارند. پس از تحليل دقيق مسلم گرديد که اين ضربهها حاوی هيچگونه اطلاعاتي نيستند [۲].
درباره نجم ثاقب: یکی از معانی واژه «ثقب» چاله بوده و «ثاقب» به معنای چيزی است كه چاله را ايجاد میكند [الثقب الأسود در عربی معادل سیاهچاله به کار میرود]، بنابراین از آنجایی که سیاهچالهها همانند حفرههایی در فضا هستند که همه چیز را به درون خود میکشند، نجم ثاقب را مطابق با سیاهچالهها دانستهاند.
از لحاظ علمی سیاهچالهها از پدیدههایی هستند که علم هنوز به بسیاری از اسرار آنها پی نبرده است. از این رو، نمیتوان با قطعیت درباره آنها اظهار نظر نمود. این پدیده اولین بار بر طبق نظریه نسبیت عام اینشتین پیش بینی و تبیین شد. بنابر نظریه نسبیت عام، سیاهچاله نقطهای از فضا با چگالی بینهایت است که میدان گرانشی فوقالعاده بالایی دارد، به طوری که هیچ چیز، حتی نور نمیتواند از میدان گرانشی آن بگریزد. از این رو، سیاهچالهها سیاه و غیر قابل رؤیتند. در اطراف سیاهچاله مرزی مجازی به نام افق رویداد وجود دارد که هیچ چیزی بعد از عبور از آن نمیتواند به بیرون باز گردد ویا به عبارت دیگر اجسام پس از عبور از آن بلعیده میشوند[۳].
از نظر علمی ستارههای نوترونی و سیاهچالهها، مراحل پایانی حیات ستارگان پرجرم هستند. در این مرحله، مقدار جرم ستاره، تعيين كننده سرنوشت آن پس از مرگش خواهد بود. طبق محاسبات، اگر جرم ستاره بين 4/1 تا 3 برابر خورشيد باشد، پس از انفجارهای ابر نواختري، چنانچه دافعه كوانتومي پروتون - پروتون و نوترون - نوترون توازن گرانشي ايجاد كند، ستاره نوترونی تشكيل میشود. اما اگر جرم ستاره سه تا پنج برابر جرم خورشید باشد، مرحله پایانی انقباض آن باعث فرو ریختن گرانشی و تشکیل سیاهچاله میگردد[۴].
بررسی لغوی و تفسیری
کلمات اصلی
- السماء: معادل واژه آسمان در فارسی. بالاترين قسمت هر چيز را سماء گويند. به طور کلی، آنچه را در بالا جای دارد، سقف یا سایبان، "سماء" ميخوانند [۵] [۶] [۷].
- الطارق: از "ط- ر –ق" به معناي كوبيدن. به كسي كه در شب ميآيد، چو ن نياز به دق الباب يعني كوبيدن در دارد، طارق میگویند [۸] [۹][۱۰]. به ستاره نیز از آن جهت که در شب ظهور دارد، طارق گويند [۱۱].
- النجم: از ماده "ن- ج- م" که بر طلوع، سر بر آوردن و ظهور دلالت میکند [۱۲] [۱۳][۱۴]. مراد از" نجوم" (جمع نجم) همهي كواكب (سیارات) وستارگان است [۱۵].
- الثاقب: از مصدر "ث- ق- ب" به معنی نفوذ کردن، سوراخ کردن، فروزان بودن [۱۶] [۱۷][۱۸].
بررسی تفسیری
مفسران در مراد از آن اختلاف نظر دارند. برخی برآنند که "طارق" ستاره خاصی مانند ستاره ثریا، جدی، زحل و... است. برخی نیز گفتهاند که مراد آیه "همه ستارهها" است. سید قطب[۱۹] که در شمار گروه اخیر است، در تفسیر این آیه میگوید: «الثاقب وصفی است که بر جنس نجم منطبق است و از این آیه نمیتوان مصداق را دریافت، بلکه اطلاق اولی است». بعضی احتمال دادهاند که اگر چه قرآن اشاره به ستاره خاصی ندارد، ولی مراد، همه ستارگان نیز نیست، بلکه "الثاقب" صفت نوع خاصی از ستارگان است؛ ستارگان درخشانی که نور آنها پردههای ظلمت را میشکافد و در چشم آدمی نفوذ میکند [۲۰] [۲۱].
اهداف و روش تحقیق
هرچند در معنای "طارق" کوبندگی وجود دارد و ستارههای نوترونی نیز به نوعی از چنین ویژگیای برخوردارند، اما نمیتوان با قاطعیت چنین نتیجه گرفت که کوبندگی مورد نظر خداوند در این آیات همان امواج به ظاهر کوبنده است که از ستارههای نوترونی به ما میرسد. همچنین درباره نجم ثاقب نیز باید گفت که دلایل کافی برای تطبیق آن با سیاهچالهها وجود ندارد، زیرا سیاهچاله پدیدهای است که ویژگیهای منحصر به فرد متعددی دارد و تنها ذکر ویژگی ایجاد حفره برای تطبیق آن با نجم ثاقب کافی به نظر نمیرسد. علاوه بر این، از آنجا که علم به صورت قطعی به اسرار و ویژگیهای سیاهچالهها دست نیافته است، به نظر میرسد که اشاره قرآن به طارق و نجم ثاقب را باید از جمله غوامض قرآن به شمار آورد.
ایات مرتبط
روایات مرتبط
از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود النجم الثاقب ستاره زحل است ومحل طلوع آن در آسمان هفتم است و نورش آسمانها را میشکافد و به آسمان پايین میرسد [۲۲]. البته این تفسیر میتواند بیان یک مصداق باشد.
سوالات تحقیق
- منظور از واژه «طارق» در این آیات چیست؟
- آیا عرب پیش از بیان قرآن واژه « طارق » را به کار می برده است؟
- آیا میتوان گفت که «طارق» واژهای است که مصادیق متعددی دارد و میتوان احتمالات متعددی را برای آن معتبر دانست؟
- مراد از «نجم ثاقب» چیست و چه احتمالاتی برای آن مطرح است؟
- آیا میتوان گفت که «النجم الثاقب» معرفی و توضیح بیشتر برای واژه طارق است؟
- منظور از «السَّمَاء» در این آیات چیست؟ آیا میتوان گفت که کرات آسمانی مورد نظر است؟
- آیا میتوان گفت که طارق، نجم و ثاقب اشاره به مراحل تشکیل ستارهها دارد؟
- اگر به تعبیر روایات، منظور از "طارق" ستاره زحل باشد، آیا ویژگیهای خاصی دارد که آن را شایسته سوگند سازد؟
- معاصران پیامبر چه برداشتی از این آیات داشتهاند؟
- از لحاظ علمی آیا احتمال وجود مصادیق دیگری برای طارق و نجم ثاقب در پدیدههای سماوی وجود دارد؟
- ستارههای نوترونی دارای چه ویژگیهایی هستند و چگونه آنها را شناسایی مینمایند؟
- سیاهچالهها چه خصوصیاتی دارند؟
- آیا احتمال تبدیل ستاره نوترونی به سیاهچاله وجود دارد؟
- مراحل تشکیل ستارهها به چه صورت است؟ آیا میتوان گفت که طارق، نجم و ثاقب به این مراحل اشاره دارد؟
پانویس و منابع
- ↑ ستارهي كوبنده
- ↑ مسعود خیام
- ↑ Alkhalili, p.88
- ↑ http://www.iranika.ir/detail_fa/Default.asp?iData=443&iCat=373&iChannel=2&nChannel=Articles
- ↑ ابن منظور، 14/398
- ↑ راغب اصفهانی، ص427
- ↑ ابن فارس، ص469
- ↑ ابن منظور، 10/217
- ↑ مصطفوي، 7/71
- ↑ ابن فارس، ص611
- ↑ راغب اصفهانی،ص 518
- ↑ ابن فارس، 5/ 396
- ↑ ابن منظور،12/ 568
- ↑ راغب،ص 791
- ↑ فراهيدي، 6/154
- ↑ ابن فارس، 1/382
- ↑ فراهيدي، 5/139
- ↑ ابن منظور، 1/240
- ↑ 6/3878
- ↑ طالقانی،3/324
- ↑ مکارم شیرازی،26/361
- ↑ نک. لاهیجی، 4/ 757
1. قرآن کریم، ترجمه فولادوند
2. قرآن کریم، ترجمه آیتی، http://tanzil.info
3. قرآن کریم، ترجمه مکارم شیرازی، http://tanzil.info
4. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، دار الجيل، بیروت، 1420 ق / 1999م
5. ابن منظور، لسان العرب، دار صادر، بیروت، چاپ هشتم
6. خیام، مسعود، سیاهچالهها، نشر گستره، 1363ش
7. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق
8. طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، شرکت سهامی انتشار، تهران، 1362 ش
9. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، انتشارات اسوه، چاپ دوم، 1425ق
10. سید قطب، فی ظلال القرآن، دارالشروق، بیروت، 1412ق
11. لاهيجى، محمد، تفسير شريف لاهيجى، دفتر نشر داد، تهران، 1373ش
12. مصطفوی،حسن، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360 ش
13. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1382ش
14. Alkhalili ,J., Black hole, Wormhole & Time machine, Institute of Physics Publishing Bristol and Philadelphia, 1999
15.http://www.iranika.ir/detail_fa/Default.asp?iData=443&iCat=373&iChannel=2&nChannel=Articles