سیاهچاله‌ها و ستاره‌های نوترونی: تفاوت میان نسخه‌ها

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{QFrame|Surah=86|Ayah=1}} {{QFrame|Surah=86|Ayah=2}} {{3QFrame|Surah=86|Ayah=1}} =بیان ایده= خداوند در این سوره ب...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{QFrame|Surah=86|Ayah=1}}
{{QFrame|Surah=86|Ayah=1}}
{{QFrame|Surah=86|Ayah=2}}
{{QFrame|Surah=86|Ayah=2}}
{{3QFrame|Surah=86|Ayah=1}}
{{QFrame|Surah=86|Ayah=3}}


=بیان ایده=
=بیان ایده=
خط ۲۷: خط ۲۷:


=اهداف و روش تحقیق=
=اهداف و روش تحقیق=
هرچند در معنای "طارق" کوبندگی وجود دارد و ستاره‌های نوترونی نیز به نوعی از چنین ویژگی‌ای برخوردارند، اما نمی‌توان با قاطعیت چنین نتیجه گرفت که کوبندگی مورد نظر خداوند در این آیات همان امواج به ظاهر کوبنده است که از ستاره‌های نوترونی به ما می‌رسد. همچنین درباره نجم ثاقب نیز باید گفت که دلایل کافی برای تطبیق آن با سیاه‌چاله‌ها وجود ندارد، زیرا سیاه‌چاله پدیده‌ایست که ویژگی‌های منحصر به فرد متعددی دارد و تنها ذکر ویژگی ایجاد حفره برای تطبیق آن با نجم ثاقب کافی به نظر نمی‌رسد. علاوه بر این، از آنجا که علم به صورت قطعی به اسرار و ویژگی‌های سیاهچاله‌ها دست نیافته است، به نظر می‌رسد که اشاره قرآن به طارق و نجم ثاقب را باید از جمله غوامض قرآن به شمار آورد.


=ایات مرتبط=
{{QFrame|Surah=81|Ayah=15}}
{{QFrame|Surah=81|Ayah=16}}
==روایات مرتبط==
از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود النجم الثاقب ستاره زحل است ومحل طلوع آن درآسمان هفتم است ونورش آسمان‌ها را می‌شکافد و به آسمان پايین می‌رسد (نک. لاهیجی، 4/ 757). البته این تفسیرمی‌تواند بیان یک مصداق باشد.
=سوالات تحقیق=
# منظور از واژه «طارق» در این آیات چیست؟
# آیا عرب پیش از بیان قرآن واژه « طارق » را به کار می برده است؟
# آیا می‌توان گفت که «طارق» واژه‌ای است که مصادیق متعددی دارد و می‌توان احتمالات متعددی را برای آن معتبر دانست؟
# مراد از «نجم ثاقب» چیست و چه احتمالاتی برای آن مطرح است؟
# آیا می‌توان گفت که «النجم الثاقب» معرفی و توضیح بیشتر برای واژه طارق است؟
# منظور از «السَّمَاء» در این آیات چیست؟ آیا می‌توان گفت که کرات آسمانی مورد نظر است؟
# آیا می‌توان گفت که طارق، نجم و ثاقب اشاره به مراحل تشکیل ستاره‌ها دارد؟
# اگر به تعبیر روایات، منظور از "طارق" ستاره زحل باشد، آیا ویژگیهای خاصی دارد که آن را شایسته سوگند سازد؟
# معاصران پیامبر چه برداشتی از این آیات داشته‌اند؟
# از لحاظ علمی آیا احتمال وجود مصادیق دیگری برای طارق و نجم ثاقب در پدیده‌های سماوی وجود دارد؟
# ستاره‌های نوترونی دارای چه ویژگی‌هایی هستند و چگونه آنها را شناسایی می‌نمایند؟
# سیاهچاله‌ها چه خصوصیاتی دارند؟
# آیا احتمال تبدیل ستاره نوترونی به سیاهچاله وجود دارد؟
# مراحل تشکیل ستاره‌ها به چه صورت است؟ آیا می‌توان گفت که طارق، نجم و ثاقب به این مراحل اشاره دارد؟


=منابع=
=منابع=

نسخهٔ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۹

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ
سوگند به آسمان و کوبنده شب!
آیه 1 سوره طارق
وَمَآ أَدْرَىٰكَ مَا ٱلطَّارِقُ
و تو نمی‌دانی کوبنده شب چیست!
آیه 2 سوره طارق
ٱلنَّجْمُ ٱلثَّاقِبُ
همان ستاره درخشان و شکافنده تاریکیهاست!
آیه 3 سوره طارق

بیان ایده

خداوند در این سوره به "طارق" سوگند یاد می‌کند. این واژه تنها دو بار (طارق/86/1-2) در قرآن آمده است.

مفسران در مراد از آن اختلاف نظر دارند. برخی برآنند که "طارق" ستاره خاصی مانند ستاره ثریا، جدی، زحل و... است. برخی نیز گفته‌اند که مراد آیه "همه ستاره‌ها" است. سید قطب(6/3878) که در شمار گروه اخیر است، در تفسیر این آیه می‌گوید: «الثاقب وصفی است که بر جنس نجم منطبق است و از این آیه نمی‌توان مصداق را دریافت، بلکه اطلاق اولی است». بعضی احتمال داده‌اند که اگر چه قرآن اشاره به ستاره خاصی ندارد، ولی مراد، همه ستارگان نیز نیست، بلکه "الثاقب" صفت نوع خاصی از ستارگان است؛ ستارگان درخشانی که نور آنها پرده‌های ظلمت را می‌شکافد و در چشم آدمی ‌نفوذ می‌کند (طالقانی،3/324، مکارم شیرازی،26/361).

اخیراً محققان در موضوع اعجاز علمی قرآن، با تحلیلی که درباره الفاظ این آیات ارائه داده‌اند، چنین ادعا نموده‌اند که منظور قرآن از« طارق» ستاره‌های نوترونی است و « النجم ثاقب » بر سیاهچاله‌ها تطبیق دارد. طارق اسم فاعل از ریشه «طرق» به معنای کوبیدن است، بنابراین اصل معنای آن کوبنده است، هرچند که به کسی که در شب می‌آید نیز چون نیاز به کوبیدن در دارد، طارق گفته شده است.

امواج دريافتي از ستاره‌های نوترونی طوري به نظر می‌رسد كه گویا كسي به جايي می‌كوبد (ستاره‌ي كوبنده). این معنا از واژه« طارق» نیز به دست می‌آید. اين امواج، شبيه به نبض انسان است. اين تپش‌ها به طرق مختلف قابل شنيدن است. به همين سبب، ستارگان نوتروني را ستارگان تپنده (پالسار) نيز مي‌نامند. ستارگان نوتروني سرچشمه نقطه‌اي امواج ضربه‌اي راديويي بسيار منظمند. در واقع، ضربان اين ستارگان با آنچنان دقتي انجام مي‌پذيرد که در اوايل دريافت تپش‌ها، دانشمندان گمان نمودند با علايمي از يک تمدن ذي‌شعور و بسيار دور سروکار دارند. پس از تحليل دقيق مسلم گرديد که اين ضربه‌ها حاوي هيچگونه اطلاعاتي نيستند (مسعود خیام).

درباره نجم ثاقب: یکی از معانی واژه «ثقب» چاله بوده و «ثاقب» به معناي چيزي است كه چاله را ايجاد می‌كند [الثقب الأسود در عربی معادل سیاهچاله به کار می‌رود]، بنابراین از آنجایی که سیاه‌چاله‌ها همانند حفره‌هایی در فضا هستند که همه چیز را به درون خود می‌کشند، نجم ثاقب را مطابق با سیاهچاله‌ها دانسته‌اند.

از لحاظ علمی سیاه‌چاله‌ها از پدیده‌هایی هستند که علم هنوز به بسیاری از اسرار آنها پی نبرده است. از این رو، نمی‌توان با قطعیت درباره آنها اظهار نظر نمود. این پدیده اولین بار بر طبق نظریه نسبیت عام اینشتین پیش بینی و تبیین شد. بنابر نظریه نسبیت عام، سیاه‌چاله‌ نقطه‌ای از فضا با چگالی بی نهایت است که میدان گرانشی فوق العاده بالایی دارد، به طوری که هیچ چیز، حتی نور نمی‌تواند از میدان گرانشی آن بگریزد. از این رو، سیاهچاله‌ها سیاه و غیر قابل رؤیتند. در اطراف سیاهچاله مرزی مجازی به نام افق رویداد وجود دارد که هیچ چیزی بعد از عبور از آن نمی‌تواند به بیرون باز گردد ویا به عبارت دیگر اجسام پس از عبور از آن بلعیده می‌شوند (Alkhalili, p.88).

از نظر علمی ستاره‌های نوترونی و سیاه‌چاله‌ها، مراحل پایانی حیات ستارگان پرجرم هستند. در این مرحله، مقدار جرم ستاره، تعيين كننده سرنوشت آن پس از مرگش خواهد بود. طبق محاسبات، اگر جرم ستاره بين 4/1 تا 3 برابر خورشيد باشد، پس از انفجار‌هاي ابر نواختري، چنانچه دافعه كوانتومي پروتون - پروتون و نوترون - نوترون توازن گرانشي ايجاد كند، ستاره نوتروني تشكيل می‌ شود. اما اگر جرم ستاره سه تا پنج برابر جرم خورشید باشد، مرحله پایانی انقباض آن باعث فرو ریختن گرانشی و تشکیل سیاهچاله می‌گردد.

بررسی لغوی و تفسیری

کلمات اصلی

  • السماء: معادل واژه آسمان در فارسی. بالاترين قسمت هر چيز را سماء گويند. به طور کلی، آنچه را در بالا جای دارد، سقف یا سایبان، "سماء" مي‌خوانند (ابن منظور، 14/398 ؛ راغب اصفهانی، ص427؛ ابن فارس، ص469 ).
  • الطارق: از "ط- ر –ق" به معناي كوبيدن. به كسي كه در شب مي‌آيد، چو ن نياز به دق الباب يعني كوبيدن در دارد، طارق مي‌گو يند (ابن منظور، 10/217 ؛ مصطفوي، 7/71 ؛ ابن فارس، ص611 ). به ستاره نیز از آن جهت که در شب ظهور دارد، طارق گويند (راغب اصفهانی،ص 518 ).
  • النجم: از ماده "ن- ج- م" که بر طلوع، سر بر آوردن و ظهور دلالت می‌کند (ابن فارس، 5/ 396؛ ابن منظور،12/ 568؛ راغب،ص 791). مراد از" نجوم" (جمع نجم) همه‌ي كواكب (سیارات) وستارگان است (فراهيدي، 6/154).
  • الثاقب: از مصدر "ث- ق- ب" به معنی نفوذ کردن، سوراخ کردن، فروزان بودن (ابن فارس، 1/382 ؛ فراهيدي، 5/139؛ ابن منظور، 1/240).

اهداف و روش تحقیق

هرچند در معنای "طارق" کوبندگی وجود دارد و ستاره‌های نوترونی نیز به نوعی از چنین ویژگی‌ای برخوردارند، اما نمی‌توان با قاطعیت چنین نتیجه گرفت که کوبندگی مورد نظر خداوند در این آیات همان امواج به ظاهر کوبنده است که از ستاره‌های نوترونی به ما می‌رسد. همچنین درباره نجم ثاقب نیز باید گفت که دلایل کافی برای تطبیق آن با سیاه‌چاله‌ها وجود ندارد، زیرا سیاه‌چاله پدیده‌ایست که ویژگی‌های منحصر به فرد متعددی دارد و تنها ذکر ویژگی ایجاد حفره برای تطبیق آن با نجم ثاقب کافی به نظر نمی‌رسد. علاوه بر این، از آنجا که علم به صورت قطعی به اسرار و ویژگی‌های سیاهچاله‌ها دست نیافته است، به نظر می‌رسد که اشاره قرآن به طارق و نجم ثاقب را باید از جمله غوامض قرآن به شمار آورد.

ایات مرتبط

فَلَآ أُقْسِمُ بِٱلْخُنَّسِ
سوگند به ستارگانی که بازمی‌گردند،
آیه 15 سوره تکویر
ٱلْجَوَارِ ٱلْكُنَّسِ
حرکت می‌کنند و از دیده‌ها پنهان می‌شوند،
آیه 16 سوره تکویر

روایات مرتبط

از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود النجم الثاقب ستاره زحل است ومحل طلوع آن درآسمان هفتم است ونورش آسمان‌ها را می‌شکافد و به آسمان پايین می‌رسد (نک. لاهیجی، 4/ 757). البته این تفسیرمی‌تواند بیان یک مصداق باشد.

سوالات تحقیق

  1. منظور از واژه «طارق» در این آیات چیست؟
  2. آیا عرب پیش از بیان قرآن واژه « طارق » را به کار می برده است؟
  3. آیا می‌توان گفت که «طارق» واژه‌ای است که مصادیق متعددی دارد و می‌توان احتمالات متعددی را برای آن معتبر دانست؟
  4. مراد از «نجم ثاقب» چیست و چه احتمالاتی برای آن مطرح است؟
  5. آیا می‌توان گفت که «النجم الثاقب» معرفی و توضیح بیشتر برای واژه طارق است؟
  6. منظور از «السَّمَاء» در این آیات چیست؟ آیا می‌توان گفت که کرات آسمانی مورد نظر است؟
  7. آیا می‌توان گفت که طارق، نجم و ثاقب اشاره به مراحل تشکیل ستاره‌ها دارد؟
  8. اگر به تعبیر روایات، منظور از "طارق" ستاره زحل باشد، آیا ویژگیهای خاصی دارد که آن را شایسته سوگند سازد؟
  9. معاصران پیامبر چه برداشتی از این آیات داشته‌اند؟
  10. از لحاظ علمی آیا احتمال وجود مصادیق دیگری برای طارق و نجم ثاقب در پدیده‌های سماوی وجود دارد؟
  11. ستاره‌های نوترونی دارای چه ویژگی‌هایی هستند و چگونه آنها را شناسایی می‌نمایند؟
  12. سیاهچاله‌ها چه خصوصیاتی دارند؟
  13. آیا احتمال تبدیل ستاره نوترونی به سیاهچاله وجود دارد؟
  14. مراحل تشکیل ستاره‌ها به چه صورت است؟ آیا می‌توان گفت که طارق، نجم و ثاقب به این مراحل اشاره دارد؟

منابع