بررسی مصادیق یاجوج و ماجوج: تفاوت میان نسخه‌ها

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{QFrame|Surah=18|Ayah=94}}
=عبارت محوری=
یاجوج و ماجوج...سداً
=بیان مطلب علمی=
1- یک نظریه این است که هم یاجوج و هم ماجوج در فتنه مغول قابل مصداق یابی است. برخی از مفسران قدیم و معاصر قرآن کریم با این نظریه موافقت دارند.
1- یک نظریه این است که هم یاجوج و هم ماجوج در فتنه مغول قابل مصداق یابی است. برخی از مفسران قدیم و معاصر قرآن کریم با این نظریه موافقت دارند.


خط ۴۵: خط ۵۰:


تاکید حاج قاسم بر حکیم و حکمت، از این منظر، جالب بود: اتقوا عن فراسه المومن فانه ینظر بنور الله.
تاکید حاج قاسم بر حکیم و حکمت، از این منظر، جالب بود: اتقوا عن فراسه المومن فانه ینظر بنور الله.
=منابع و پانویس=
{{پانویس|2|اندازه=ریز|30em}}
[[رده: کهف.آیه94]]
[[رده: نکته]]
[[رده: باستان شناسی]]
[[رده: اطلس قرآن]]
[[رده: جغرافیا]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: ذوالقرنین]]
[[رده: نقشه جهان]]

نسخهٔ ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۰

قَالُوا۟ يَٰذَا ٱلْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِى ٱلْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَىٰٓ أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا
(آن گروه به او) گفتند: «ای ذو القرنین یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد می‌کنند؛ آیا ممکن است ما هزینه‌ای برای تو قرار دهیم، که میان ما و آنها سدّی ایجاد کنی؟!»
آیه 94 سوره کهف

عبارت محوری

یاجوج و ماجوج...سداً

بیان مطلب علمی

1- یک نظریه این است که هم یاجوج و هم ماجوج در فتنه مغول قابل مصداق یابی است. برخی از مفسران قدیم و معاصر قرآن کریم با این نظریه موافقت دارند.

2- نظریه دیگر این است که ماجوج، نام یکی از پسران یافث بن نوح است. طایفه ای از مغولان (با هاپلوگروپ سی) از نسل او بوده اند. ولی یاجوج، یاغیانی بودند که اگرچه ترک-آریایی بودند (هاپلوگروپ R1 داشتند) ولی با مغولان هم پیمان شدند و در سرزمین فرزندان ماجوج (سرزمین اولیه مغولان، یعنی آمریکا) سکنی گزیدند. در این صورت یاجوج دگر شکل واژه یاغی (در برابر واژه ایل، به معنی رام و آرام و مردم) است.

این نظریه با شاهنامه که تورانیان را ایرانیانی سرکش و عنود معرفی می کند که در سرزمین توران (آمریکا) سکنی گرفته اند، همخوانی دارد.

لذا می توان این نظریه نهایی را تقدیم کرد که: در پشت سد، دو دسته کلی از اقوام حضور داشتند:

1- یک طایفه از مغولان (فرزندان ماجوج یا همان ماگ ها یا همان قالماق ها) با هاپلوگروپ سی.

2- عده از یاغیان آریایی-ترک با هاپلوگروپ آر.

لذا ماگ (ماجوج) نام یک قوم مشخص و نام سرزمین اصلی (طبق عهدین) است. ولی یاگ (یاجوج) صفت برخی مردمان از اقوام ترک-آریایی است که یاغی (و نه ایل) بودند.

در آخرالزمان مسیحی، صحبت از یک گاگ (= یک دسته یاغی) از سرزمین ماگ (نواحی شمالی زمین و آمریکا) آمده است. می توان این یاغیان را با استکبار جهانی امروز هم تطبیق داد.

پس یک مصداق فتنه یاجوج و ماجوج می تواند حمله مغول باشد، مصداق دیگرش جنگهای جهانی باشد که یاغیان آریایی رقم زدند و حتی یک مصداق دیگرش دیگر فتنه هایی باشد که یاغیانی از سرزمینهای ماجوج (آمریکا و اروپا) رقم می زنند.

والله اعلم.

دقت شود که آریایی ها و ترکان، هم پیمان ذوالقرنین بودند.

فقط عده ای محدود و معدود از یاغیان (همان تورانیان شاهنامه) از بین آنها به ماجوج پیوستند.

پس نظریه بالا نمی گوید که ایرانی ها و یا ترکان و یا حتی همه مغولان، مصداق یاجوج و ماجوج اند. بلکه نظریه بالا می گوید عده قلیلی از ایرانیان و عده قلیلی از ترکان و عده ای از قوم مغول، در دسته یاجوج و ماجوج جای داشته اند و جای دارند: استکبار جهانی.

ذوالقرنین با الذین انعمت علیهم تناسب دارد. یاجوج با المغضوب علیهم تناسب دارد. ماجوج با الضالین تناسب دارد. شاید. والله اعلم. پس با رویکرد تفسیر نمادشناسانه و همچنین چندمعنایی قرآن کریم، شاید بتوان گفت هر جا که ائمه کفر، با عده ای از گمراهان همپیمان می شوند، مصداقی از فتنه یاجوج و ماجوج است: از شهادت زرتشت بدست تورانیان تا فتنه سقیفه تا فتنه صفین و نهروان تا واقعه کربلاء تا فتنه های بنی العباس تا جنگ ایرانیان با صدامیان و دیگر جبهه های نبرد حق و باطل.

پس داستان ذوالقرنین و یاجوج و ماجوج، رمز امامت و ولایت است: امام بر حق است که می تواند جلوی فتنه های باطل بایستد. امام کیست؟ کسی که من کل شیء سببا (خصوصا علم و حکمت) به او داده شده است.

پس دیدگاه اهل سنت که من غلب را امام متبع بداند و یا زیدیه که جهاد علنی را ملاک امامت می داند، منطق قرآنی ندارد. ملاک امامت، میراث دار بودن ذوالقرنین است و میراث او، حکمت است.

تاکید حاج قاسم بر حکیم و حکمت، از این منظر، جالب بود: اتقوا عن فراسه المومن فانه ینظر بنور الله.


منابع و پانویس