اشاره به فرمول نیروی جاذبه و گرانش در قرآن
عبارت محوری
اثاقلتم الی الارض
بیان مطلب علمی
کشف فرمول بندی قانون جاذبه (در قالب نمادهای ریاضیات سمبولی و جبری) در قرن هفدهم میلادی توسط نیوتون صورت گرفت. اما قبل از او، حکمای طبیعی مسلمان (مانند ملاصدرا و دیگران) نظریات مفصلی در زمینه حرکت شناسی و نیروشناسی (البته با الفاظ خاص نظریات خودشان) داشته اند. مثلا ملاصدرا (ره) تحلیل جالب و کاملی در زمینه حرکت شناسی و نیروشناسی در مساله مثالی (پرتاب تیر توسط تیرانداز و حرکت تیر) ارائه کرده است. لذا می توان گفت که بدون میراث اسلامی در ریاضیات سمبولی، حکمت طبیعی (فلسفه طبیعی) و روش علمی (در رصدگری و اندازه گیری) که مسلمین در قرون طلایی تمدن اسلامی مبدع و مروج آن بودند، نیوتون نمی توانست به کشف فرمول بندی قانون جاذبه نائل شود. همان طور که خود او هم اعتراف کرده است که : اگر من توانستم دوردستها را ببینم به این دلیل بود که بر شانه غول ها (یعنی دانشمندان پیشین) ایستاده بودم.
If I have seen further it is by standing on the shoulders of Giants.
اما نکته جالب و قابل توجه این است که به نظر می رسد که بیش از 1000 سال قبل از نیوتون و حدود 3 قرن قبل از ایجاد علم جبر توسط خوارزمی، این قرآن کریم بوده است که در قالبی نوآورانه و با زبان خاص خود، جزئیات فرمول بندی قانون جاذبه را در قالب عبارت شریفه (اثاقلتم الی الارض) بیان داشته بوده است، والله اعلم.
اثاقلتم از باب مفاعله است و این باب ثلاثی مزید، هم معنای مشارکت دو طرف در فعل و معنای مطاوعه را در خود دارد. اما فعل چیست؟ از ریشه ثقل و "گرانش". پس از این جهت و بر پایه این دلالت لفظی، این لفظ شریفه از یک سنگینی طرفینی خبر می دهد: در فرمول قانون جاذبه هم M و m (یا همان m1 و m2) دو طرف جاذبه هستند و با هم مشارکت دارند تا مقدار نیروی جاذبه تعیین شود.
لفظ (الی الارض) هم با رویکرد تفسیر علمی، ممکن است بتواند بیان گر R در فرمول جاذبه باشد. والله اعلم. همچنین ذات برداری نیروی جاذبه، با لفظ "الی" در "الی الارض" تناسب دارد.
اما تشدید در اثاقلتم، بیانگر شدت معنا و زیادت معناست. گویی و تلمیحا (ثاقلتم الی الارض) را اگر به توان دو برسانید می شود (اثاقلتم). لذا با رویکرد چندمعنایی و چندمصداقی، ممکن است بتوان تشدید موجود در این لفظ را دارای دلالت یا تلمیح بر شدت مقدار (همان توان دو R در مخرج فرمول جاذبه) هم دانست والله اعلم.
عبارت "ما لکم" هم در رویکرد چندمعنایی و چندمصداقی، ممکن است قابل تلمیح یا تداعی گر این نکته هم باشد که شما یک دریافت خاص و استدراک خاص و Sense خاص از این نیرو را دارید: یعنی ثابت گرانش G خاصی را ادراک و استدراک و فهم می کنید. لذا عبارت "ما لکم" با رویکرد چندمعنایی می تواند به ثابت گرانش G دارای تلمیح یا تداعی باشد والله اعلم.
بای نحو به نظر می رسد که شباهت ساختاری، دلالی و تلمیحی و تداعی گری عبارت "ما لکم ... اثاقلتم الی الارض" با "فرمول بندی جاذبه گرانشی" می تواند یکی از اعجازهای مهم علمی قرآن کریم باشد والله اعلم.