اشاره به فرمول نیروی جاذبه و گرانش در قرآن

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ارسال شده توسط کاربران، نیازمند اصلاح عنوان و بررسی
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ ٱنفِرُوا۟ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلْتُمْ إِلَى ٱلْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا مِنَ ٱلْءَاخِرَةِ فَمَا مَتَٰعُ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا فِى ٱلْءَاخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا هنگامی که به شما گفته می‌شود: «به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید!» بر زمین سنگینی می‌کنید (و سستی به خرج می‌دهید)؟! آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شده‌اید؟! با اینکه متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست!
آیه 38 سوره توبه

عبارت محوری

اثاقلتم الی الارض

بیان مطلب علمی

کشف فرمول بندی قانون جاذبه (در قالب نمادهای ریاضیات سمبولی و جبری) در قرن هفدهم میلادی توسط نیوتون صورت گرفت. اما قبل از او، حکمای طبیعی مسلمان (مانند ملاصدرا و دیگران) نظریات مفصلی در زمینه حرکت شناسی و نیروشناسی (البته با الفاظ خاص نظریات خودشان) داشته اند. مثلا ملاصدرا (ره) تحلیل جالب و کاملی در زمینه حرکت شناسی و نیروشناسی در مساله مثالی (پرتاب تیر توسط تیرانداز و حرکت تیر) ارائه کرده است. لذا می توان گفت که بدون میراث اسلامی در ریاضیات سمبولی، حکمت طبیعی (فلسفه طبیعی) و روش علمی (در رصدگری و اندازه گیری) که مسلمین در قرون طلایی تمدن اسلامی مبدع و مروج آن بودند، نیوتون نمی توانست به کشف فرمول بندی قانون جاذبه نائل شود. همان طور که خود او هم اعتراف کرده است که : اگر من توانستم دوردستها را ببینم به این دلیل بود که بر شانه غول ها (یعنی دانشمندان پیشین) ایستاده بودم.
If I have seen further it is by standing on the shoulders of Giants.
اما نکته جالب و قابل توجه این است که به نظر می رسد که بیش از 1000 سال قبل از نیوتون و حدود 3 قرن قبل از ایجاد علم جبر توسط خوارزمی، این قرآن کریم بوده است که در قالبی نوآورانه و با زبان خاص خود، جزئیات فرمول بندی قانون جاذبه را در قالب عبارت شریفه (اثاقلتم الی الارض) بیان داشته بوده است، والله اعلم.

اثاقلتم از باب مفاعله است و این باب ثلاثی مزید، هم معنای مشارکت دو طرف در فعل و معنای مطاوعه را در خود دارد. اما فعل چیست؟ از ریشه ثقل و "گرانش". پس از این جهت و بر پایه این دلالت لفظی، این لفظ شریفه از یک سنگینی طرفینی خبر می دهد: در فرمول قانون جاذبه هم M و m (یا همان m1 و m2) دو طرف جاذبه هستند و با هم مشارکت دارند تا مقدار نیروی جاذبه تعیین شود.

لفظ (الی الارض) هم با رویکرد تفسیر علمی، ممکن است بتواند بیان گر R در فرمول جاذبه باشد. والله اعلم. همچنین ذات برداری نیروی جاذبه، با لفظ "الی" در "الی الارض" تناسب دارد.

اما تشدید در اثاقلتم، بیانگر شدت معنا و زیادت معناست. گویی و تلمیحا (ثاقلتم الی الارض) را اگر به توان دو برسانید می شود (اثاقلتم). لذا با رویکرد چندمعنایی و چندمصداقی، ممکن است بتوان تشدید موجود در این لفظ را دارای دلالت یا تلمیح بر شدت مقدار (همان توان دو R در مخرج فرمول جاذبه) هم دانست والله اعلم.

عبارت "ما لکم" هم در رویکرد چندمعنایی و چندمصداقی، ممکن است قابل تلمیح یا تداعی گر این نکته هم باشد که شما یک دریافت خاص و استدراک خاص و Sense خاص از این نیرو را دارید: یعنی ثابت گرانش G خاصی را ادراک و استدراک و فهم می کنید. لذا عبارت "ما لکم" با رویکرد چندمعنایی می تواند به ثابت گرانش G دارای تلمیح یا تداعی باشد والله اعلم.

بای نحو به نظر می رسد که شباهت ساختاری، دلالی و تلمیحی و تداعی گری عبارت "ما لکم ... اثاقلتم الی الارض" با "فرمول بندی جاذبه گرانشی" می تواند یکی از اعجازهای مهم علمی قرآن کریم باشد والله اعلم.

منابع و پانویس