یاجوج و ماجوج

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

چکیده

در این مقاله برآنیم که واژه یاجوج و ماجوج را مورد تحقیق قرار دهیم ونهایتا با توجه به معنای آنها در قاموس های لغت ، و نیز با استناد به آیات قرآنی مقترن با این دو واژه ، این فرضیه را ارائه دهیم که معنای یاجوج و ماجوج در قرآن کریم ، دو قوم جنگجو و خونریز نمی باشد ، بلکه معنای این دو کلمه در قرآن کریم " مواد مذاب و گدازه های آتشفشانی است " کلید واژه یاجوج ، ماجوج ، گدازه های آتشفشانی ، ذوالقرنین ، سد ، ردم ، زبرالحدید ، قطر

طرح مسئله

دو واژه " یاجوج و ماجوج " در دو سوره از قرآن کریم آمده است . در سوره های کهف و انبیاء از یاجوج و ماجوج سخن به میان آمده است . تمامی مفسرین قرآن کریم بالاتفاق ، یاجوج و ماجوج را دو قوم خونریز و جنایتکار معرفی نموده اند که توسط ذو القرنین در زیر زمین محبوس شده اند و علیرغم اینکه تمامی زندگان قبل از قیامت می میرند اما یاجوج و ماجوج تا قیامت زنده اند حتی در قیامت از زیر زمین خارج می شوند و دست به کشتار و جنایت می زنند . در این تحقیق ، برآنیم که اثبات کنیم که موضوع یاجوج و ماجوج امری است که با پدیده زمین شناسی و پدیده ماگما یا همان مواد مذاب آتشفشانی مرتبط است و ذو القرنین از علم خویش در مهار یکی از آتشفشانهای فعال آن روز استفاده نموده است و با داخل کردن میزانی "حدید و قطر" ( آهن و مس ) در دهانه آتشفشان ، آنرا به آتشفشان خاموش بدل نموده است . البته این تحقیق بابی را بروی زمین شناسان و آتشفشان شناسان باز می کند تا پس از تحقیق ، در صورت اثبات علمی آن ، شاید بتوانند از این بخش از آیات قرآن کریم استفاده نموده و نسبت به مهار آتشفشاهای فعال اقدام نمایند .

مقدمه

اینجانب پس از آنکه آیات مرتبط با " یاجوج و ماجوج " را در قرآن بررسی کردم و به برداشتی نو و فرضیه ای جدید رسیدم ، مقدار زیادی از وقتم را در مطالعه نظریات مفسرین و متفکرین قدیم و جدید در باب اینکه یاجوج و ماجوج چه کسانی هستند صرف کردم ، نهایتا تصمیم گرفتم بیش از این وسواس به خرج نداده و فرضیه خویش مبنی بر اینکه منظور ازیاجوج و ماجوج ، گدازه های آتشفشانی است را همراه با دلائل آن بیان نمایم . در این راستا به منظور نزدیک شدن به واقعیت " یاجوج و ماجوج " لازم می دانم مراتب زیر به ترتیب بیان نمایم  : الف- بیان آیات مرتبط با یاجوج و ماجوج ب-بیان معنای لغوی مفردات آیات قرآنی مرتبط با یاجوج و ماجوج ج-بیان مسلمات استنباطی از آیات مرتبط با یاجوج و ماجوج


الف-بیان آیات مرتبط با یاجوج و ماجوج

در قرآن در دو سوره ، از یاجوج و ماجوج سخن به میان آمده‌است . اول ، در سوره کهف آیات ۹۳ تا ۹۸ و دیگربار در سوره انبیاء آیهٔ ۹۶. ما ضمن ذکر این دو مورد ، تعدادی از آیات قبل و بعد آنرا نیز بیان می کنیم چرا که جهت تبیین این فرضیه ، ملاحظه و بررسی آیات قبل و بعد آن نیز مورد نیاز است . 1- آیات 93 تا 101 سوره کهف حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لَّا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا ﴿٩٣﴾ قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَىٰ أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا ﴿٩٤﴾ قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا ﴿٩٥﴾ آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّىٰ إِذَا سَاوَىٰ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّىٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا ﴿٩٦﴾ فَمَا اسْطَاعُوا أَن يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا ﴿٩٧﴾ قَالَ هَـٰذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾

وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا ﴿١٠٠﴾ الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَن ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا ﴿١٠١﴾ 2 - آیات 95 تا 101 سوره انبیاء وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ﴿٩٦﴾ وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَـٰذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٩٧﴾ إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿٩٨﴾ لَوْ كَانَ هَـٰؤُلَاءِ آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٩٩﴾ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ ﴿١٠٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَـٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿١٠١﴾

ب - بیان معنای لغوی مفردات قرآنی مرتبط با یاجوج و ماجوج  :

بررسی مفردات ایات مرتبط با یاجوج و ماجوج به حدی از اهمیت برخوردار است که می توان گفت که با بررسی دقیق معنای آنها ، ماهیت یاجوج و ماجوج به خودی خود روشن می شود . مفرداتی که قبل از ورود به بحث ، لازم است معنای آنها دقیقا مشخص شود به قرار ذیل اند : واژه یاجوج و ماجوج برای پی بردن به معنای واژه یاجوج و ماجوج ، ابتدا ، لغت نامه های فارسی و عربی را مورد بررسی قرار می دهیم . قبلا لازم به ذکر است که در دو کلمه یاجوج و ماجوج ، لفظ "اجوج " مشترک است . بنابراین می توان گفت این دو کلمه در واژه " اجوج " و یا " جوج " مشترک اند . [بنابراین باید به ریشه یابی این دو بخش از این دو واژه بیشتر اهمیت داد .


اما معنای یاجوج و ماجوج درفرهنگ نامه های لغت فارسی : یاجوج [ya'juj] : در تورات و روایات اسلامی، یکی از دو قبیلۀ کوتاه‌قدی که در پشت کوه‌های قفقاز مسکن داشته‌اند و ذوالقرنین ( کورش یا اسکندر) در برابر هجوم آن‌ها سدی بنا کرد. فرهنگ لغت عمید . ماجوج [ma'juj] = یٲجوج . فرهنگ لغت عمید . مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربان‌زاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹ معنای واژه یاجوج و ماجوج در فرهنگ های لغت عربی : در معاجم لغت عرب ، شش معنا در ریشه این دو کلمه مشاهده می گردد : حرارت شدید ائْتَجَ‏ النَّهارُ- روز بشدّت گرم شد (مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏1 ص151) - يقال: جاءت‏ أجَّةُ الصَّيف (تهذيب اللغة ؛ ج‏11 ؛ ص159 )


شدت و لهیب آتش برافروخته

أَجَ‏ : آتش شدّت گرفت و افروخته شد (مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏1 ص151) - الأَجِيجُ‏: تَلَهُّبُ النار ( لسان العرب ؛ ج‏2 ؛ ص206 ) سرعت و شتاب در حرکت الأَجُ‏: الإِسراع و الهَرْوَلَةُ، كما في النِّهاية. ( تاج العروس ) و اليَأْجُوجُ‏ باللّام مُشتقٌ‏ من‏ أَجَ‏ يَئِجُ‏ هكذا و هكذا إِذا هَرْوَلَ و عَدَا. تلخی و شوری شدید الأُجَاج‏: الماء المر الملح، قال الله تعالى: وَ هذا مِلْحٌ‏ أُجاجٌ‏ *، و هو الشديد الملوحة و المرارة، مثل ماء البحر( کتاب العین – خلیل ) - و ماءٌ أُجاجٌ‏ أَي ملح؛ و قيل: مرٌّ؛ و قيل: شديد المرارة؛ و قيل: الأُجاجُ‏ الشديد الحرارة، و كذلك الجمع. قال الله عز و جل: وَ هذا مِلْحٌ‏ أُجاجٌ‏*؛ و هو الشديد الملوحة و المرارة، مثل ماء البحر. و قد أَجَ‏ الماءُ يَؤُجُ‏ أُجوجاً ( لسان العرب ) - في حديث علي، رضي الله عنه‏: و عَذْبُها أُجاجٌ‏. و عن الحسن: هو ما لا يُنْتَفَعُ به في شُرْبٍ أَو زَرْعٍ أَو غيرِهِما. تاج العروس فكلّ ما يَحْرِقُ الفَمَ مِن مالِحٍ و مُرٍّ أَو حارٍّ فهو أُجَاجٌ‏. تاج العروس

زبانه کشیدن آتش و دود أَجَّ الظَّليم- موقعى است كه شترمرغ به سرعت مى‏دود كه دويدنش به بالا رفتن و زبانه كشيدن دود و شعله آتش تشبيه شده است. (مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏1 ص151) - يَأْجُوجُ‏ وَ مَأْجُوجُ‏ هم از همين ريشه است كه به زبانه‏هاى آتش افروخته تشبيه شده‏اند (مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏1 ص151) صدای آتش ابن سيدة: الأَجَّةُ و الأَجِيجُ أَجِيج‏ التَّنُّور : صوت النار - أَجِيجُ‏ الماءِ: صوتُ انصبابه( لسان العرب ؛ ج‏2 ص206) - في حديث الطُّفَيْل: «طَرَفُ سَوْطِه‏ يتَأَجَّجُ‏» تاج العروس ؛ ج‏3 ؛ ص284

بررسی صرفی دو واژه یاجوج و ماجوج

و يجوز أَن يكون يأْجوج فاعولًا، و كذلك مأْجوج؛ قال: و هذا لو كان الاسمان عربيين، لكان هذا اشتقاقَهما، فأَمَّا الأَعْجَمِيَّةُ فلا تُشْتَقُّ من العربية؛ و من لم يهمز، و جعل الأَلفين زائدتين يقول: ياجوج من يَجَجْتُ، و ماجوج من مَجَجْتُ، و هما غير مصروفين ( لسان العرب )

واژه یاجوج و ماجوج در زبان انگلیسی

یَأجوج و مَأجوج در زبان انگلیسی به گاگ و مگاگ Gog and Magog تعبیر می شود . ریشه اصلی این واژه مشخص نیست. حرف م در ابتدای مگاگ ممکن است به معنی " از " باشد. از این رو ممکن است که مگاگ به معنی از گاگ باشد . ( ویکی پدیا ) یاجوج و ماجوج از جهت ریشه در زبان عبری یاجوج و ماجوج در زبان عبری : یاجوج وماجوج در عبری גּוֹג וּמָגוֹג خوانده می شود . 2-معنای ریشه " م و ج " و ارتباط آن با ریشه " أج ج" ریشه دو واژه یاجوج و ماجوج ، ارتباط تنگاتنگی با ریشه واژه " موج " دارد . در قرآن کریم از موج زدن یاجوج و ماجوج در یکدیگر در قیامت ، سخن به میان آمده است (وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ) کهف – 99


اما در کتب لغت از موج به سه معنای 1- خيزش آب دريا كه از كشتى‏ها بالا می رود ( راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.ش.)و 2- به اضطراب و داخل شدن بعضی به بعضی دیگر (ابن سيده، على بن اسماعيل، المحكم و المحيط الأعظم - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق.) و3- به بالا رفتن آب بر روی آب های دیگر معنا شده است (ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب - بيروت، چاپ: سوم، 1414 ه.ق.)

3-معنای واژه صدف یکی از معانی واژه صدف عبارتست از دو طرف یک کوه : پرتگاه كوه ( راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.) و قال الفرّاء في قوله تعالى: حَتَّى إِذا ساوى‏ بَيْنَ‏ الصَّدَفَيْنِ‏ [الكهف: 96] قرئ: (بَيْنَ‏ الصَّدَفَيْنِ‏) و (الصُّدُفَين‏) و (الصُدَفيْن‏). و الصَدَفة: الجانب و الناحية.( ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق. ) قال: الصُّدُفان‏: جانبا الجَبَل.(ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق.) الصَّدَف‏: جانب الجبَل، و إنما سُمِّى لميْله إلى إحدى الجِهَتين‏ (ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه - قم، چاپ: اول، 1404 ه.ق.) يقال لجانبي الجبل إذا تحاذيا: صُدُفانِ‏ (لسان اللسان، ج‏2، ص: 13) و صَدَفانِ‏ لتَصادُفِهما أَي تَلاقِيهما و تَحاذي هذا الجانِبِ الجانِبَ الذي يُلاقيه، و ما بينهما فَجٌّ أَو شِعْب أَو وادٍ، و من هذا(مهنا، عبد الله على، لسان اللسان - بيروت، چاپ: اول، 1413 ه.ق.) معنای واژه نقب نقب: أصل صحيح يدلّ على فتح في شي‏ء ( مصطفوى، حسن، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم - بيروت-قاهره-لندن، چاپ: سوم، 1430 ه.ق.)

5-معنای واژه سد كلُّ حاجزٍ بين الشيئين‏ سَدٌّ (ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه - قم، چاپ: اول، 1404 ه.ق. ) 6-معنای واژه ردم أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو سدّ ما يكون من ثلمة أو خلل في مقابل فتحه‏ (مصطفوى، حسن، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم - بيروت-قاهره-لندن، چاپ: سوم، 1430 ه.ق.) الرَّدْم‏: بستن سوراخ و منفذ با سنگ، خداى تعالى گويد: (أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ‏ رَدْماً- 95/ كهف (راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.ش )


نتیجه بررسی لغوی

نتیجه بررسی معنای ریشه لغات یاجوج و ماجوج و لغات مرتبط با آنها می رساند که یکی از معانی که می توان برای یاجوج و ماجوج قابل تصور دانست ، آنست که یاجوج و ماجوج می توانند آتشی با حرارت شدید و دارای دود متصور شوند که دارای فوران باشند و در بین یک شکاف قرار داشته باشند که همانا مواد مذاب وگدازه های آتشفشانی ناشی از آن است . ج- مسلمات مستنبطه از آیات مربوط به یاجوج و ماجوج با بررسی آیات مرتبط با بحث یاجوج و ماجوج قضایای مسلم زیر بدون هیچ گونه تردیدی ، از متن آیات استخراج و یا استنتاج میشود : سخنی از قتل و کشتار توسط یاجوج وماجوج ، در قرآن نیامده است بلکه در قرآن ، صرفاً از فساد آنان سخن بمیان آمده است " ان یاجوج وماجوج مفسدون فی الارض " ( کهف – 94 ) بنابراین تمام تفاسیر و احادیثی که از قتل و کشتار و آدم ربایی و اسیرگرفتن یاجوج و ماجوج سخن می گویند ، شاهد قرآنی ندارند . یاجوج وماجوج ، دو نام ، برای دو چیز اند و هر دو از جهت ریشه کلمه ، از ماده اجّ هستند به معنای سوزان و داغ . به عبارت دیگر ، یاجوج و ماجوج اگر بخواهند قوم محسوب شوند باید دو قوم بشمار آیند نه یک قوم . یاجوج و ماجوج ، در قیامت ، از قله بلندی های زمین به سرعت به سمت پایین پرت وسرازیر می شوند ( انبیاء – 96 : وهم من کل حدب ینسلون ) جایگاه اصلی یاجوج و ماجوج ، زیر زمین (زیر" حدب" ) است ( انبیاء – 96 : وهم من کل حدب ینسلون ) یاجوج و ماجوج در سراسر زمین ، در زیر زمین پخش اند زیرا در قیامت ، از تمام بلندی های سراسر زمین به بیرون می جهند . ( من" کل" حدب - انبیاء – 96 ) یاجوج و ماجوج قبل از ایجاد ردم توسط ذوالقرنین ، به روی زمین می آمدند اما پس از ساخته شدن ردم توسط ذو القرنین ، این یاجوج و ماجوج دیگر بیرون نمی آیند مگر در هنگامه وقوع قیامت (کهف 94 : مفسدون فی الارض + کهف – 97 : فما اسطاعوا ان یظهروه و ما استطاعوا له نقبا ) راه خروج آنان از زیر زمین صرفا ازبالای بلندی های زمین است ( انبیاء 96 : حتی اذا فتحت یاجوج وماجوج وهم من کل حدب ینسلون ) ذوالقرنین ، راه خروج آنان را از زیر زمین ، مسدود نمود ( حتی اذا ساوی بین الصدفین – کهف – 96 + وهم من کل حدب ینسلون - انبیاء 96 ) با جمع قضایای بالا نتیجه می شود که محل خروج یاجوج و ماجوج که بر بالای بلندی بوده است ، باز بوده است و ذو القرنین محل خروج آنان را مسدود نموده است . در زمانی که ذو القرنین با کمک آن قوم ، محل خروج یاجوج و ماجوج را مسدود می نموده است ، حمله و درگیری و یا دفاع و حتی اعتراضی از سوی یاجوج و ماجوج گزارش نشده است . هنگامی که ذوالقرنین ردم را می ساخت ، یاجوج و ماجوج مشغول فساد نبودند . در زمان فساد یاجوج و ماجوج ، حمله ای از سوی آنان گزارش نشده است به عبارت دیگر ، یاجوج و ماجوج بدون اینکه حمله کنند ، فساد می کرده اند . مردمی که از فساد یاجوج و ماجوج متاذی بودند در دامنه کوه بودند ( حتی اذا بلغ بین السدین وجد " من دونهما " قوما  : کهف – 93 ) این مردم ، جنگ با یاجوج و ماجوج را مطالبه نکردند ( فهل نجعل لک خرجا علی ان تجعل بیننا و بینهم سدا – کهف 94 ) این مردم ، نابودی یاجوج و ماجوج را از ذوالقرنین مطالبه نکردند ( فهل نجعل لک خرجا علی ان تجعل بیننا و بینهم سدا – کهف 94 ) مردم متاذی از یاجوج و ماجوج ، جنگ با یاجوج و ماجوج و نابودی آنان را نخواستند زیرا شاید نابودی آنان را غیر محتمل می دانستند ،ذوالقرنین هم احتمالا نابودی آنان را غیر محتمل می دانسته است . بلکه تقاضای آنان صرفا این بود که از وی خواستند در منطقه آنان سدی بنا کند که یاجوج و ماجوج به هنگام خروج از زیر زمین و سر ریز شدن به سمت آن قوم ، در پشت سدی انباشته شوند البته ذوالقرنین ، به آنان گفت من به جای سد ساختن ، محل خروج آنان را با ردم می بندم تا اساسا خارج نشوند که نیازی به سد باشد . بنابراین ذوالقرنین هرگزبرای آنان سد نساخت . مردم در تقاضای ایجاد سد ، خود را مقدم داشتند یعنی گفتند بین ما و آنان سدی بساز و نگفتند بین آنان و ما سدی بساز . ذو القرنین نیز همین عبارت را تایید کرد و گفت بین شما و آنان ردم خواهم ساخت . در حالی که اگر دشمن به انسان حمله کند ، ادبیات مردم چنین خواهد بود که جلوی آنان را بگیرید نه اینکه بین ما و آنان سد بسازید . در زمان ایجاد ردم توسط ذوالقرنین ، یاجوج و ماجوج نه حمله کردند و نه خبر از ایجاد ردم داشتند که اگر خبر داشتند اجازه ایجاد ردم را نمی دادند . به عبارت دیگر یاجوج وماجوج امکانات و توانایی کسب اطلاعات را نداشتند . همچنین مشخص می شود که ایجاد فساد و خروج ، مقطعی بوده نه دائمی . یاجوج و ماجوج ، تا قیامت ، در زیر زمین به همان وضعیتی که در زمان ذوالقرنین بوده اند باقی اند ، بلکه پس از برپایی قیامت نیز به همان هیئت قبل ، خارج می شوند ، بنابراین مرگی برای آنان متصور نیست . یاجوج وماجوج همیشه باهم خارج می شوند و یاجوج بر ماجوج مقدم است . یاجوج و ماجوج ، در هرکجای دنیا که باشند ، نامشان یاجوج و ماجوج است . " یاجوج " و "ماجوج " در عبارت " اجوج "مشترک اند ، فقط یکی ( ی + اجوج ) است و دیگری ( م+ اجوج ) . خروج کلی تمامی یاجوج و ماجوج ها ، در فاصله نفخ دو صور است ( نفخه مردن تمامی زندگان و نفحه زنده شدن تمامی مردگان ). وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ( کهف - ٩٩﴾ محل وجود یاجوج و ماجوج در نزدیکی " بین السدین یا دو سلسله کوه " است و بطور کلی خروجشان از مناطقی است که بلندی دارد ( حتی اذا بلغ بین السدین – کهف 93 + و هم من کل حدب ینسلون – انبیاء 96 ) مناطق پر آتش فشان نیز در جاهایی است که سلسله جبال وجود دارد ، مانند ژاپن و اندونزی و .... وجود کوه ها مانع فساد یاجوج و ماجوج نبود بلکه ، محل خروج آنان جهت فساد بود . در حالی که اساسا ، کوه بهترین مانع طبیعی موجود بر سر راه دشمن برای حمله است در حالی که در مانحن فیه ، چنین نیست . تنها ، ردم ذوالقرنین تا قیامت باقی است و منحصرا ، عدم خروج یاجوج و ماجوج از آن محل ، تا قیامت غیر ممکن است ( فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء – کهف – 98 ) . بنابراین احتمال خروج یاجوج و ماجوج قبل از قیامت ( من کل حدب ) از بلندی ها دیگر منتفی نیست . در قیامت ، یاجوج وماجوج پس از خروج ، در یکدیگر موج می زنند ، یعنی در هم فرو می روند ( و ترکنا بعضهم یموج فی بعض – کهف – 99 ) پس از ساخته شدن ردم توسط ذوالقرنین ، یاجوج و ماجوج تلاش کردند که بالا بروند اما نه توانستند بالارفته بیرون بریزند و نه توانستند سوراخی در آن ردم ایجاد کنند ( فما اسطاعوا ان یظهروه و ما استطاعوا له نقبا – کهف – 97 ) طرز حرکت یاجوج و ماجوج ، اینگونه است که اول بالا می روند و سپس تلاش می کنند برای سوراخ کردن چیزی که در آن محبوسند ( فما اسطاعوا ان یظهروه و ما استطاعوا له نقبا – کهف – 97 ) یاجوج وماجوج برای خروج دو تلاش دارند ، یکی بالا رفتن و دیگری نقب زدن یا نقب پیدا کردن و شاید کار یکی از آنها مثلا یاجوج بالارفتن باشد و کار دیگری یعنی ماجوج ، نقب زدن باشد و به همین جهت است که از ظاهر اسطاعوا ، سرعت فهمیده می شود و از ظاهر استطاعوا ، قدرت . ( فما اسطاعوا ان یظهروه و ما استطاعوا له نقبا – کهف – 97 ) یاجوج و ماجوج برای ادامه بقا ، به اکسیژن نیازی ندارند زیرا در زیر زمین اند و آنجا اکسیژن لازم برای تنفس وجود ندارد . یاجوج و ماجوج تا قیامت بر همان حال زمان ذوالقرنین باقی اند و مرگی برای آنان متصور نیست و در قیامت با همان حال سابق خود برای ایجاد فساد رها میشوند . وترکنا بعضهم یموج فی بعض کهف 99 عرضه جهنم در قیامت کاملا با خروج یاجوج و ماجوج ملازمه و همراهی دارد . و ترکنا بعضهم یموج فی بعض – و نفخ فی الصور –فجمعناهم جمعا – و عرضنا جهنم یومئذ للکافرین عرضا کهف 99 و 100 - وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ - حتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ - وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَـٰذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ - إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ - آیات 95 تا 101 سوره انبیاء یاجوج و ماجوج در قیامت ازتمام بلندی ها سرازیر می شوند ( وهم من کل حدب ینسلون – انبیاء 96 ) ذوالقرنین برای ساختن ردم و بستن راه خروج یاجوج و ماجوج ، از آلیاژ دو فلزحدید(آهن) و قطر(مس) استفاده کرد . در محلی که ذوالقرنین ، پاره های آهن را ریخت ، حرارت آتش وجود داشت و ذوالقرنین صرفابرای شعله ورکردن آن ، دستور به دمیدن و رساندن اکسیژن به آتش نمود ( قال انفخوا حتی اذا جعله نارا – کهف 96 ) در قیامت درکره زمین زلزله رخ خواهد داد و پس از زلزله ، زمین موادی را از درون خود خارج خواهد نمود ( اذازلزلت الارض زلزالها و اخرجت الارض اثقالها ) هم چنانی که هم اکنون نیز ، خروج مواد مذاب آتشفشانی پس از وقوع زلزله رخ می دهد ( نکته دیگر این که قرآن می گوید ، زمین مواد را خارج می کند و نمی گوید مواد ، خود ، خارج میشوند و این حکایت از پرتاب مواد به بیرون دارد ) " واخرجت الارض اثقالها " . به عبارت دیگر در قیامت ، ابتداء زلزله شدیدی رخ می دهد و منافذ زمین منجمله " ردم " ذوالقرنین که در نقاط مرتفع و حدب های آن است شکافته شده و درهم می شکند یاجوج و ماجوج احتمالا بدین ترتیب خارج میشوند : یاجوج به بیرون پرتاب شده ( آنکه ماهیتش بالا رونده است : " وما اسطاعوا ان یظهروه " ) و ماجوج به سمت دامنه بلندی ها سرازیر می شود ( آنکه دنبال منفذ برای خروج است : " ومااستطاعوا له نقبا " .


نتیجه گیری

بنابراین از جمع مسلمات قرآنی به شرح فوق نتیجه می شود که همانا منظور از یاجوج ، گدازه ها و منظور از ماجوج ، مواد مذاب آتشفشانی است که ذوالقرنین با بستن محل خروج آنها توسط آلیاژ آهن و مس و مواد مذاب موجود در دهانه آتشفشان ، راه خروج آنها را درقله ای ازقلل کره زمین مسدود نموده است . و بنابراین ، ردم ذوالقرنین را باید در میان آتشفشانهای خاموش کنونی دنیا با قدمتی در حدود دوهزار و پانصد سال جستجو نمود . این فرضیه علاوه بر روشن نمودن معنای یاجوج و ماجوج ، اشاره ای به طریقه مسدود نمودن مجرای خروج مواد مذاب آتشفشانی نیز دارد و بدین فرضیه علمی اشعار دارد که جمع آلیاژ آهن و مس در ترکیب با مواد مذاب ، آلیاژی بدست میدهد که دمای ذوبش از دمای ذوب مواد مذاب آتشفشانی بالاتر بوده و به این علت است که راه خروج مواد مذاب را سد می نماید .

سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین

منابع