مقایسه ماهیت شهاب با خصوصیات امواج الکترومغناطیسی

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

چکیده

استفاده از آخرین یافته‌های علمی در تفسیر اجتهادی قرآن کریم ضروری به نظر می‌رسد. بر این اساس با توجه به تحول و پیشرفت مداوم علوم ،لزوم بازنگری در تفاسیر علمی قابل انکار نیست. پژوهش حاضر یک نمونه بارز در این زمینه است که با بررسی احتمالات مختلف تفسیری حول آیات مربوط به شهاب و مقایسه این احتمالات با مطالب علمی متاخر به روش بین رشته ای و تحلیل محتوایی میزان سازگاری برخی از وجوه تفسیری با مطالب علمی را مورد توجه قرار داده و در صدد بیان وتوضیح برخی از این وجوه با توجه به آخرین یافته‌های علمی برآمده است. توجه به معانی مختلف ریشه شهب ، همزمان با بررسی سازگاری این معانی با حقایق علمی ، بیانگر این امر است که شهاب می‌تواند یک موج الکترومغناطیسی باشد که ثاقب است و هدف را تعقیب می‌کند. این احتمال تفسیری مشکلات دیگر احتمالات تفسیری، ازجمله خلاف ظاهر حمل کردن شهاب ویا آنرا امری غیرمادی و غیر حسی تلقی کردن که گرچه ممکن است صحیح باشد ولی توجیهی برای آن ارایه نشده است، و یا آنرا از جنس سنگ آسمانی دانستن که برخی مفسرین در چگونگی برخورد آن با جن که موجود مادی لطیف است اشکال کرده اند و یا احتمال تفسیری بازدارندگی شیاطین از عالم معنویت که آن هم تا حدود زیادی خلاف ظاهر است را برطرف می‌نماید. همچنین احتمال اخیر با خصوصیات مربوط به خلقت جن که از آیات قرآن گرفته شده است سازگاری بیشتری دارد. اعجاز قرآن کریم در انتخاب کلمه ای که وجوه مختلف معنایی آن بیان کننده خصوصیت یک موج است در اینجا مشهود است. زیرا در زمان نزول قرآن خصوصیت‌های فیزیکی امواج الکترومغناطیسی که امروزه کاربرد وسیعی در تمام شئون زندگی بشر پیدا کرده است ، شناخته نشده بود. لزوم تجدید نظر در انحصار معانی واژگان قرآن کریم به عصر نزول، امکان ترجیح برخی وجوه تفسیری بر وجوه دیگر وامکان راهیابی به آیات بیشتر در ارتباط با موضوع تفسیر از فواید استفاده حداکثری از علوم در تفسیر اجتهادی است. کلید واژه ها: شهاب، موج، امواج ، الکترومغناطیس، تفسیر علمی

1-مقدمه

یکی از مکاتب تفسیر قرآن کریم ، مکتب تفسیر علمی اجتهادی است (بابایی 1391، ج3 ،ص 313) که به اختصار «مکتب تفسیر علمی قرآن» خوانده می شود. در تعریف تفسیر علمی برخی آشکار کردن معنا و مقصود آیات به کمک اکتشافات و یافته های علوم تجربی را منظور نظر داشته اند.(همان، ص321) آنچه مسلم است استفاده حداکثری از علم به عنوان یک ابزار در تفسیر قرآن کریم در جهت هرچه بیشتر روشن شدن مدلالیل و مفاهیم آیات بسته به استطاعت علمی مفسر مفید و بلکه ضروری است. بر این اساس محدوده علم در تفسیر علمی قرآن کریم بسیار عام خواهد بود. به این نحو که کلیه علوم اعم از علم حدیث و لغت و علوم عقلی و علوم تجربی و علوم حقیقی و قراردادی را متعلق علم در عبارت تفسیر علمی بدانیم. بنابراین علومی مثل زبان‌شناسی که جزو قراردادهای بشری است، می تواند جزو مجموعه علم در تفسیر علمی قرار گیرد. از اولین ملزومات این توسیع ، این است که همراه و همزمان با پیشرفت های جدید علمی ، در عرصه های مختلف ، تفاسیر قرآن کریم نیز در آیات مربوط به هر رشته ، افق های جدید تفسیری ، و به تبع آن اعجاز بیانی و علمی قرآن را به نمایش بگذارد. این مهم در بهترین حالت خود با استفاده از نگرش بین رشته ای میسر خواهد شد در حال حاضر کامل ترین نوع نگرش به مقولات علمی است. منظور از مطالعه بین رشته ای در اینجا برخورداری از کثرت روش ها و ابزارهاست که در برابر اخذ روش و روی آورد واحد قرار دارد. ( فرامرز قراملکی 1385، ص403) البته باید توجه داشت که در اینجا مراد از کثرت گرایی روش شناختی صرف تعدد روش نیست ، بلکه مقصود تعدد روش در مقام حل مساله واحد است . ( همان ، ص 404) هدف از چنین مطالعه ای بکار گیری آراء مختلف برای رسیدن به یک دیدگاه ژرف تر است. ( همان ، ص 406) محقق معتقد به مطالعه میان رشته ای ، در مواجهه با اندیشه های دیگران ، به گفتگوی موثر می نشیند؛ گفتگویی که به وسیله هنر شنیدن ، اثر بخش می گردد و از آفاتی چون تبکیت بیرونی ، مصون می ماند. هدف از این گفتگو، صرفا برخورداری انفعالی از نظرات دیگران نیست. (همان ص 407) در روش بین رشته ای ، کامل ترین و به روز ترین دستاورد های هر یک از شاخه های مستفاد علوم در مساله مورد تحلیل ، به یکدیگر ملحق می شود تا دیدگاه کامل تری از آن مساله به دست آید.

2-بیان مساله

آیات قرآن کریم بیانگر پدیده رجم شیاطین توسط شهاب ها است. با این توضیح که شیاطین در محل های خاصی از آسمان به استراق سمع می پرداخته اند و اخبار غیبی مربوط به اداره جهان و آینده و حال اهل زمین را شنود می کرده اند. اما پس از پیامبری حضرت عیسی ع از مراتبی از این اخبار محروم شدند و با رسالت پیامبر اسلام ص ، این اخبار به کلی از دسترس آنها خارج شد. ( قمی ، ج 1، ص 373) در آیات قرآن آمده است که هرگاه شیاطین به استراق سمع اخبار غیبی بپردازند، شهاب آشکاری آنها را دنبال می کند .( إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ : مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که «شهاب مبین» او را تعقیب می‌کند ( و می راند) : 18 حجر ، ترجمه مکارم شیرازی) در مورد شهاب و ماهیت آن دیدگاههای تفسیری مختلفی وجود دارد. برخی مفسران شهاب را به معنی سنگ های آسمانی که با جو زمین برخورد می کنند و در اثر سوختن در جو نور تولید می کنند گرفته اند. (ابن قتیبه ج 1 ص 202)(فخر رازی ج19 ، ص130) ( زحیلی ج14 ،ص 22)(کاشانی ، ج، ص176) . برخی دیگر شهاب را به معنی حقیقتی معنوی که شیاطین را از آسمان علم و معنویت دور می سازد تلقی نموده اند. این مفهوم معنوی به عنوان مثال می تواند دانشمندانی باشد که به مردم ایمان و آگاهی می دهند( مکارم شیرازی، ج11، ص48). عده دیگر نیز شهاب را امری تمثیلی در نظر گرفته اند که نمایانگر حقایق غیر حسی است (طباطبایی، ج 17 ، ص124). وجه دیگری که برای شهاب در کتب تفسیری آمده است، شعله آتش است(کاشانی ، ج، ص176)(فیض کاشانی ج3، ص103). هرگروه مستندات علمی خود را ارائه کرده اند. بازنگری تفاسیر آیات مربوط به شهاب با توجه به آخرین یافته های علمی در زمینه میدان ها و امواج در نظرات مفسران کنونی و پیشین و پژوهش های صورت گرفته دیده نشد. آیات و احادیث تفسیری مربوط به شهاب در کنار آخرین پژوهش های علمی مرتبط با این مساله نتایج تفسیری ، علمی و روش شناختی جدیدی به دست خواهد داد. این مثال لزوم بازنگری مستمر در تفاسیر علمی را با توجه به تحولات همیشگی علوم نمایان می سازد. علاوه بر آن لزوم بازنگری در قوانین مربوط به تفسیر علمی به طور خاص و تفسیر قرآن به طور عام نیز در خلال این مثال دیده می شود. در کنار موارد مذکور ، پژوهش حاضر جنبه های نوینی از اعجاز بیانی و علمی قرآن کریم را آشکار خواهد ساخت.

2-1-بررسی لغوی ریشه شهب

معانی مختلف برگرفته شده از ریشه شهب بر اساس وجوه معنایی مشترک ، قابل دسته بندی است. این دسته بندی به منظور مقایسه سازگاری وجوه مختلف معنایی با خصوصیات علمی موج الکترومغناطیسی که به عنوان یک احتمال تفسیری برای شهاب در نظرگرفته می شود انجام شده است. گروه اول شامل معانی است که نشان دهنده مفهوم کلی قوت و شدت در این ریشه است .این معانی شامل موارد زیر است: قوی و شدید ( یوم اشهب ) (ابن منظور ، ج1 ، ص508) ، باد با سرمای شدید ( ریح شدید البرد) که بخاطر شدتی که دارد در گذر است. ( ابن منظور ج 1 ، ص508) گروه دوم شامل معانی است که نشان دهنده مفهوم کلی مخلوط شدن دو رنگ یا دو ماده یا دو خصوصیت فیزیکی است. این معانی شامل موارد زیر است: سفیدی همراه با سیاهی (ابن سیده ، ج4، ص 191)( ابن فارس ج3 ، ص220)( ابن منظور، ج 1 ص 508) آب آمیخته با شیر (ابن فارس ج 3 ، ص 220) رنگ عنبر خوب ( که دو رنگ است) ( فراهیدی 175) گروه سوم شامل معانی است که نشان دهنده مفهوم کلی آتش و گرما است. این معانی شامل موارد زیر است: تکه و شعله آتش ( امیخته ای از رنگ های مختلف شعله) ( قرشی بنایی ج 4 ، ص73) ( ابن منظور ، ج1، ص508) کوکب نورانی ( ابن منظور ، ج1، ص508)

2-2-یافته های علمی درباره امواج الکترومغناطیسی

یک موج الکترومغناطیسی شامل یک موج الکتریکی و یک موج مغناطیسی است که بر هم عمود هستند و هرکدام دارای نوسان می باشند و بر مسیر انتشار نیز ، هریک عمود هستند. مشخصه یک موج الکترومغناطیسی تشکیل شدن آن از این شکل 1

دو نوع میدان است. هرموج الکترومغناطیسی با سرعت نور در فضا منتشر می شود و دارای مقداری انرژی می باشد.

2-3-مقایسه قدر مشترک های معنایی ریشه شهب با خصوصیات امواج الکترومغناطیسی

همانگونه که دیده می شود این خصوصیت ریشه شهاب که نشان از آمیختگی دو حالت مختلف دارد ( رنگ سفید و رنگ سیاه ) با خصوصیت امواج الکترومغناطیسی که متشکل از دو نوع موج مختلف عمود بر هم هستند ، سازگار است. خصوصیت دیگر ریشه شهاب که داشتن قوت و شدت است نیز با خصوصیت موج الکترومغناطیسی که دارای شدت انرژی است همخوانی دارد. علت احتمال اینکه یک معنای تفسیری برای شهاب، موج الکترو مغناطیسی باشد، این است که بخش غیر مادی در خلقت شیاطین بر بخش مادی غلبه دارد و بعید به نظر می رسد که برخورد سنگ های آسمانی با جنیان برای آنها مشکل ساز باشد، مگر در جو زمین که این سنگ ها می سوزند و انرژی گرمایی تولید می کنند که می تواند برای شیاطین عذاب آور باشد که در بخش تحلیل دیدگاه مفسران ، انحصار محل برخورد شهاب های مورد بحث آیه به ابتدای جو زمین رد خواهد شد.

2-4-تحلیل دیدگاه مفسران با توجه به یافته های علمی و دسته بندی لغوی

دیدگاهی که شهاب را یک امر معنوی مانند وجود دانشمندان در جامعه برای تعلیم و تزکیه افراد می داند، هم آیه را به خلاف ظاهر ترجمه کرده است و هم با سیاق آیات منافات دارد ، زیرا در آیات مرتبط با بحث سخن از آسمان ظاهری است که کواکب زینت آن محسوب می شوند و از همه این امور مهم تر این است درست است که دانشمندان با رفع شبهات و نشر علوم ، گمراهی را از بین می برند، اما موفق به دفع کامل همه منابع ضلالت نشده اند در حالی که آیه اشعار بر این دارد که با هر شیطان متمردی به وسیله شهاب مقابله می شود و شیاطین را از این امر گریزی نیست. دیدگاه دیگری که شهاب را یک جسم دارای جرم می داند که از جنس سنگ های آسمانی است و هنگام ورود به جو زمین در اثر سوختن از خود نور تولید می کند نیز دارای اشکالاتی می باشد. در نهج البلاغه ( صبحی صالحی ص 128) ( دشتی ، ص 161) در وصف آسمان آمده است : وَ الْهَيْئَاتِ بَدَايَا َلَائِقَ أَحْكَمَ صُنْعَهَا وَ فَطَرَهَا عَلَى مَا أَرَادَ وَ ابْتَدَعَهَا وَ نَظَمَ بِلَا تَعْلِيقٍ رَهَوَاتِ فُرَجِهَا وَ لَاحَمَ صُدُوعَ انْفِرَاجِهَا وَ وَشَّجَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ أَزْوَاجِهَا وَ ذَلَّلَ لِلْهَابِطِينَ‏ بِأَمْرِهِ وَ الصَّاعِدِينَ بِأَعْمَالِ خَلْقِهِ حُزُونَةَ مِعْرَاجِهَا : و هيأتهاى گوناگون، تقسيم و استوار فرمود، و با حكمت و تدبير خويش هر يكى را به سرشتى كه خود خواست در آورد.فضاى باز و پستى و بلندى و فاصله‏هاى وسيع آسمان‏ها را بدون اينكه بر چيزى تكيه كند، نظام بخشيد و شكاف‏هاى آن را به هم آورد، و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد، و دشوارى فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانى كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد. با توجه به مطلب اخیر ، راههای آسمان که می تواند محل های استراق سمع شیاطین باشد، محدود به جو زمین که شهاب سنگ ها در آن می سوزند و از آنها نور ساطع می شود، نیست، بلکه راههایی است که اعمال انسانها از این راهها صعود می نماید. علاوه بر آن آیه سوره صافات (وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ ۖ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ: وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ ۖ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ: ما آسمان پایین (نزدیک) را با چراغهای فروزانی زینت بخشیدیم، و آنها [= شهابها] را تیرهایی برای شیاطین قرار دادیم، و برای آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم!: 15 ملک: ترجمه مکارم شیرازی) اشعار دارد به اینکه آسمان دنیا شامل ستارگان و کواکب می شود که طبعا خارج از جو زمین هستند. بنابراین دیدگاه اخیر نیز نمی تواند زیاد متقن باشد، زیرا لازمه پذیرفتن آن انحصار رجم شیاطین به جو زمین است. دیدگاه سوم این بود که شهاب تمثیلی است برای حقیقتی غیر قابل حس. علامه طبا طبایی در المیزان این دیدگاه را اختیار کرده اند. به دلایل زیادی این وجه تفسیری بر وجوه دیگر ارجح است. از جمله اینکه چون شیاطین برای ما انسانها قابل حس نیستند، پس آنچه آنها را مورد هدف قرار می دهد نیز ممکن است از همین قبیل باشد و برای ما انسانها قابل دیدن و درک و لمس نباشد و شهاب با خصوصیاتی که دارد تمثیل خوبی برای تقریب معنای رجم شیاطین به ذهن باشد. دلیل دیگر که اخیرا نیز به آن اشاره شد عدم انحصار رجم شیاطین به جو زمین بود. دلیل دیگر رجحان این وجه تفسیری ، مطابقت خصوصیات شهاب با خصوصیات موج الکترومغناطیسی است. اگر فرض کنیم شهاب نوعی موج الکترومغناطیسی قابل هدف گیری یا به اصطلاح امروز بالستیک است، غیر قابل حس بودن آن مشخص خواهد شد. از سوی دیگر توجه به خلقت شیاطین که نوعی غیر مادی بوده و نیاز به پژوهش مستقلی در این زمینه می باشد نیز موید این وجه تفسیری است. وجه چهارم معنای شهاب، شعله آتش است. توجه به ماهیت جن و اینکه جنیان خلقتی دارند که در عذاب جهنم مجازات می شوند و آتش برای آنها دردناک است،(وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلکِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ: و اگر می‌خواستیم به هر انسانی هدایت لازمش را (از روی اجبار بدهیم) می‌دادیم؛ ولی (من آنها را آزاد گذارده‌ام و) سخن و وعده‌ام حق است که دوزخ را (از افراد بی‌ایمان و گنهکار) از جنّ و انس همگی پر کنم!: 13 سجده: ترجمه مکارم شیرازی) موید این وجه تفسیری است. اما اینکه شعله آتش چگونه می تواند به تنهایی از سرعت و دقت اصابت و هدفگیری برخوردار باشد قابل تامل است. سیر در فضا معمولا به انرژی دایمی برای حرکت احتیاج دارد و دنبال کردن شیاطین با شعله آتش لازمه اش داشتن یک منبع انرژی برای روشن نگه داشتن آتش است. این منبع می تواند از جنس ماده باشد مانند سوخت هایی که می شناسیم یا اینکه از جنس انرژی باشد مانند امواج الکترومغناطیسی. اما چون طبق آیه سوره صافات (إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ  : مگر آنها که در لحظه‌ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که «شهاب ثاقب» آنها را تعقیب می‌کند!: 10 صافات : ترجمه مکارم شیرازی) مجرد دریافت اطلاعات توسط جنیان باعث دنبال شدن توسط شهاب و مورد اصابت قرار گرفتن است، ارسال شهاب با گوش دادن و سرقت اطلاعات توسط جنیان شروع می شود و چون جنیان از نوع غیر مادی هستند و تعاملات آنها با محیط نیز غیر مادی خواهد بود، حالت دوم یعنی از جنس انرژی بودن این شعله مورد پذیرش خواهد بود که به همان وجه مورد تایید علامه بر می گردد.

2-5-بررسی امکان گسترش معنایی یک ریشه قرآنی

این نظریه که قرآن باید مطابق با فهم عرب عصر نزول معنا شود همواره طرفدارانی داشته است . شاطبی در این زمینه گفته است " در فهم دین اسلام باید از درک مردمان عرب که قرآن به زبان آنها نازل شده است تبعیت نمود و اگر در لغت عربی ، عرفی رایج است ، خروج از آن عرف صحیح نمی باشد. (شاطبی ، 1415 ق، ج 2 ، ص 394) به عقیده برخی دانشمندان معروف معاصر حوزه علوم قرآنی ، الفاظ قرآن دارای خصوصیت تک معنایی هستند و در یافتن معانی الفاظ فقط معانی عصر نزول قرآن که در محدوده فرهنگی زمان رسالت پیامبر کاربرد داشته است ، قابل قبول است. امین خولی و شاگردان او همچون عایشه بنت الشاطی نیز طرفدار این نظریه هستند . (قاسم پور 1396 ب ، ص14) این نظریه در بین دانشمندان اسلامی مخالفانی دارد. علاوه بر آن با مبانی عقلی و نقلی شناخت قرآن نیز ناسازگار است. شهید مطهری (مطهری 1389ش ، ص 28) در این باره گفته است : " قرآن نیز همچون طبیعت کتابی است که برای یک زمان نازل نشده است ، اگر غیر از این بود در گذشته همه رازهای قرآن کشف می شد و این کتاب آسمانی جاذبه و تازگی واثر بخشی خود را از دست می داد ، حال آنکه استعداد تدبر و تفکر و کشف جدید همیشه برای قرآن هست و این نکته ای است که پیامبر و ائمه ع آن را توضیح داده اند . سیدمحمد علی ایازی که از موافقان بسط معانی الفاظ قرآن است در مقاله توسعه پذیری معنا در قرآن کریم (پارسایی 1391 ، ص 3) از عبارت " بسط معنایی الفاظ قر آن کریم " استفاده کرده است که به معنای استفاده حد اکثری از همه ظرفیت های معنوی الفاظ است و ادله مخالفان را نقد و بررسی کرده است. وی توسعه معنا را نتیجه قوت در علم دانسته است که باعث شکل گیری تفاسیر علمی و فلسفی و عرفانی می شود و سطح تفسیر را در مرتبه ای بالاتر قرار می دهد. زمخشری در کشاف وجوه مختلف محتمل برای لغات ذکر کرده است و در مورد هر کلمه چندین احتمال را پذیرفته است. ابولفتوح رازی و ابن عاشور نیز در تفاسیر خود قائل به معانی مختلف برای لغات قرآن شده اند .در کتاب تاویل الایات الظاهره فی فضایل العتره الطاهره ( استرآبادی 1409ق ، ص 817) ، شیخ مفید روایتی را به طریق محمد بن سائب کلبی آورده است که امام باقر ع به ابو حنیفه می فرماید ما نعیمی هستیم (که خداوند در روز قیامت در مورد آن از بندگان سوال می کند ) و به وسیله ما مردم را از گمراهی نجات داده است به وسیله ما از کوری آنها را بینا کرده است و به وسیله ما از جهل آنها را عالم کرده است . سوال شد قرآن چگونه تا ابد جدید می باشد ؟ فرمود زیرا آن برای زمانی خاص قرار داده نشده است که گذشت زمان آنرا کهنه سازد و اگر چنین بود قرآن قبل از فناء عالم فانی می شد. این حدیث شریف انحصار قرآن در زمان عصر نزول را نفی می کند و قرآن را مربوط به همه زمانها معرفی می کند. همچنین احادیثی از معصومین ع وارد شده است که قرآن را مختص قوم خاصی نیز نمی داند . (برای مردمان خاصی نازل نشده است ، پس تا روز قیامت جدید است) (ابن بابویه1378ش ، ج2 ، ص 87) موید دیگر این مطلب که الفاظ قرآن صرفا تک معنایی نیستند و معانی آیات ، اختصاص به معانی مورد فهم اعراب عصر نزول ندارد ، احادیث مربوط به بطن وجری قرآن و احادیث مربوط به تاویل قرآن است - هرچند در میان صاحب نظران ، علامه طباطبائی حساب تاویل را از بطن در حیطه چند معنایی بودن الفاظ جدا ساخته اند و تاویل را جدای از معنای آیه به حساب آورده اند. با این وجود می دانیم که از شرایط تحقق تفسیر باطنی این است که در غالب یکی از دلالت های عرفی کلام ( اشاری- التزامی -اقتضایی) بگنجد و لازم است که یک معنای مشترک برای انواع این دلالت ها وجود داشته باشد. در جری و تاویل هم قدر مشترک معنایی وجود دارد. آیاتی که تاویل قرآن را بعد از عصر نزول ذکر کرده است (53 اعراف : هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ: آیا آنها جز انتظار تأویل آیات (و فرا رسیدن تهدیدهای الهی) دارند؟ آن روز که تأویل آنها فرا رسد، (کار از کار گذشته، و پشیمانی سودی ندارد؛ و) کسانی که قبلاً آن را فراموش کرده بودند می‌گویند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند؛ آیا (امروز) شفیعانی برای ما وجود دارند که برای ما شفاعت کنند؟ یا (به ما اجازه داده شود به دنیا) بازگردیم، و اعمالی غیر از آنچه انجام می‌دادیم، انجام دهیم؟!» (ولی) آنها سرمایه وجود خود را از دست داده‌اند؛ و معبودهایی را که به دروغ ساخته بودند، همگی از نظرشان: گم می‌شوند. (نه راه بازگشتی دارند، و نه شفیعانی!): ترجمه مکارم شیرازی 1373ش) و آیاتی که دستور به تدبر در قرآن می دهد نیز موید همین مطلب است. (24 محمد : أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا: آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!: ترجمه مکارم شیرازی 1373ش) زیرا اگر معانی کلمات قرآن و وجوه مربوط به آیات منحصر در همان معنای یگانه عصر نزول بود ، دلیلی نداشت که خداوند حکیم دستور به تدبر در قران بدهد ، و لازم بود در عوض دستور به یافتن معانی عصر نزول قرآن و آن چه اعراب در آن زمان از قرآن می فهمیدند بدهد و این امر منجر به انسداد باب اجتهاد در تفسیر قرآن می شد. طبق قاعده اصولی که بیان می کند توجه باید به عموم لفظ باشد نه به خصوص مورد ، می توان خصوصیات کلی ( قدر مشترک ) معانی لغات قرآن کریم و همچنین مفاهیم آن را استخراج نمود و مفاهیم قرآنی و همچنین قدر مشترک الفاظ را به موارد مشابه توسعه داد. این روش در خود قرآن کریم هم بکار گرفته شده است. به عنوان مثال واژه سراج که در قرآن کریم آمده است در عصر نزول ممکن است به نوع خاصی از وسایلی که سبب روشنایی بود اطلاق شود . اما داعیه ای نداریم که این کلمه را به همان شیء که چه بسا در عصر ما منقرض شده باشد اختصاص دهیم . بلکه قاعده عقلی حکم می کند که این کلمه را به هرچه باعث روشنایی است، تسری دهیم. مثلا در مورد سراج، در یکی از آیات پیامبرش را سراج منیر خطاب می کند (46 احزاب : وَدَاعِيًا إِلَى اللَّـهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا: و تو را دعوت‌کننده بسوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی‌بخش!: ترجمه مکارم شیرازی 1373ش) و در جای دیگر ستارگان آسمان را نیز سراج معرفی می کند. (61 فرقان تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا : جاودان و پربرکت است آن (خدایی) که در آسمان منزلگاه‌هائی برای ستارگان قرار داد؛ و در میان آن، چراغ روشن و ماه تابانی آفرید! : ترجمه مکارم شیرازی 1373ش ) آنچه مسلم است قدر مشترکی بین چراغ منزل مردم در عصر نزول و ستارگان آسمان و وجود مقدس پیامبر ص وجود دارد و آن روشنی بخشی در محدوده های مادی و یا معنوی زندگی است. به نظر می رسد در مورد الفاظ قرآن بتوان به نحو القاء خصوصیت به معانی تازه ای دست یافت. در این خصوص به نظر می رسد که بررسی ریشه های واژگان قبل و بعد از عصر نزول مفید باشد. به عنوان مثال در پژوهشی که در باره خاستگاه تاریخی ریشه ظلم در زبانهای سریانی انجام شده است ( حجازی 1394ش) ، معانی بسیاری از آیات قرآن مطابق با معانی اصیل نهفته در ریشه ظلم ، که عموما مربوط به ریشه های دو حرفی این ماده بوده است و مربوط به زمان قبل از عصر نزول می باشد، بازنگری شده است که بسیار بدیع و قابل تامل به نظر می رسد. این پژوهش لزوم توجه به تاریخ ماقبل اسلام واژه ها را یاد آور شده است. بنابر آنچه گفته شد، به این دلیل که قرآن مربوط به زمان خاصی نمی باشد ، جستجو در معانی ریشه های قرآن قبل و بعد از عصر نزول خالی از فایده نخواهد بود و نباید برداشت از قرآن را منحصر به معانی واژگان در عصر نزول نمود. آیت الله جوادی آملی نیز بر این مفهوم تاکید دارند : آنجا که می فرمایند : " اﺑﺰار ﻣﻔﺎﻫﻤﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻗﺮآن، با واژﮔﺎن ﻋﺮﺑﯽ اﺳﺖ و ﻫﻤﻪ ﻋﻠﻮم ﭘﺎﯾﻪ ﺑﺮاي {استخراج} ﻣﻄﺎﻟﺐ اﺳﻼﻣﯽ از ﻣﺘﻮن دﯾﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ زﺑﺎن ﻋﺮﺑﯽ اﺳﺖ ﻓﻘﻂ در ﻣﺤﺪوده ﻗﻮاﻧﯿﻦ ادﺑﯽ ﻋﺮب ﮐﺎرﺑﺮد دارد... . ﺑﺮاي ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺑﻠﻨﺪاي ﻣﻌﺎرف اﻟﻬﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﻣﻼ دﻗﯿﻖ ﺑﻮد ﮐﻪ ﭘﯿﺎم وﯾﮋه ﻗﺮآن و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺨﺼﻮص وﺣﯽ را ﺗﺎ آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﺪون ﺗﺼﺮف در واژﮔﺎن ﻋﺮب ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺗﻮﺳﻊ، از ﻫﻤﺎن ﻗﺎﻧﻮن ﺑﻬﺮﻣﻨﺪ ﺷﺪ و اﻣﺎ ﻓﺮاﺗﺮ از آن ﻣﻨﻄﻘﻪ ﮐﻪ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻟﻐﺖ و ادﺑﯿﺎت ﻋﺮب ﺗﺎب آن ﻣﻈﺮوف رﻓﯿﻊ و ﻋﻤﯿﻖ را ﻧﺪارد ﺑﺎﯾﺪ ﺻﻨﻌﺖ ادﺑﯽ وﯾﮋه وﺣﯽ ﮐﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺳﺒﺤﺎن آن را در ﮐﺎﻟﺒﺪ واژﮔﺎن ﻋﺮب اﻋﻤﺎل ﮐﺮد ﻣﻼﺣﻈﻪ ﺷﻮد و ﺑﺎ آن اﺑﺰار ﻣﻌﺎرف اﺳﻼﻣﯽ از متون استنباط شود . (http://www.ghadeer.org/Book/1454/230586) (تفسیر تسنیم ، ج1) از دید ایشان قرآن حاکم بر قواعد عربی است و قواعد عربی حاکمیت مطلق بر قرآن ندارد. به این معنا که زبان عربی به عنوان ابزار مفاهمه برای فهم قرآن قابل استفاده است ، اما قرآن ظرفیت هایی فراتر از زبان عربی دارد. در هر حال ، با در نظر داشتن معنای جامع و قدر مشترک و حفظ آن - همان گونه که در مثال سراج نشان داده شد - می توان از معانی جدید واژگان در زبان عربی نیز برای فهم قرآن سود برد ، زیرا عقل حکم می کند که لازمه زنده بودن قرآن و جریان آن در تمامی زمانها این باشد که عموم معانی الفاظ آن مورد توجه قرار گیرد نه خصوص موارد لفظ در عصر نزول. به بیان دیگر یکی از شیوه های استنطاق از قرآن بررسی گسترش معنایی واژگان آن است که در کنار سایر روش های تفسیری مانند روش قرآن به قرآن اجتهادی می تواند باعث استخراج معارف علمی و دینی از سرچشمه قرآن کریم شود. در واقع یکی از استدلال های صاحب نظرانی که معتقد به تک معنایی در هر متنی و از جمله قرآن کریم هستند، این است که مولف اثر در زمان تالیف ، یک معنا را از بیان الفاظ اراده کرده است ، در حالی که از ملزومات تسری این استدلال به قرآن کریم ، محدود ساختن مولف آن در بعد زمان است. حال آنکه گذشته از اینکه خداوند حکیم محدودیت زمانی نداشته است ، حد اقل می دانیم بسیاری از معارف قرآن کریم از جمله برخی اخبار غیبی آن ، مربوط به زمانهای بعد از نزول است. علاوه برآن از دید آیت الله جوادی آملی مخاطب اولیه و اصیل قرآن کریم شخص نبی اکرم ص است که یکجا توان درک چندین معنی از یک لفظ را دارد. ایشان در رد نظریه کسانی که معتقد هستند به اینکه الفاظ قرآن مخصوص عرب اصیل عصر نزول است و فقط به همان معنا باید اکتفا کرد ، به خود آن استناد کرده اند و فرموده اند که اصیل ترین و اولین عرب مخاطب قرآن ، خود پیامبر ص است. چون آن حضرت همه معانی را از آیات می فهمید ، پس اراده چند معنا با یک لفظ ممکن و میسر و مورد وقوع بوده است. (جوادی آملی 1384، ج 1 ، ص 98) آیات 16 تا 19 سوره قیامت هم (لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ .إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ . فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ .ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ : زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن [= قرآن‌] حرکت مده، چرا که جمع‌کردن و خواندن آن بر عهده ماست! پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروی کن! سپس بیان و (توضیح) آن (نیز) بر عهده ماست!: ترجمه مکارم شیرازی 1373ش) در کنار آیه سر (6 فرقان : قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا : بگو: «کسی آن را نازل کرده که اسرار آسمانها و زمین را می‌داند؛ او (همیشه) آمرزنده و مهربان بوده است!»: ترجمه مکارم شیرازی 1373ش) موید این مطلب است که انتخاب الفاظ قرآن و نحوه قرار گرفتن جملات و کلمات آن در کنار یکدیگر با انتخاب و تدبیر الهی انجام شده است که یکی از وجوه مهم اعجاز قرآن می باشد. علاوه بر آن بسیاری از علمای اصول ، خبرویت لغوی را قبول ندارند و قول او را حجت نمی دانند. (ملکی نهاوندی 1395) در این صورت احتمال برداشت نادرست لغویون از معنای برخی الفاظ در عصر نزول به طور کامل منتفی نیست. مضافا بر اینکه در بررسی تاریخی لغات و ریشه های آنها اجتهاد لغوی نیز هم لازم و هم دخیل است. پس به همان دلیل که به معانی معاصر واژگان عربی نمی توان استناد صرف نمود ، به معانی که ادعا می شود مربوط به عصر نزول بوده است هم نمی توان استناد صرف نمود. علاوه براین لازمه بررسی پیشینه لغات ، توجه به معانی واژگان و تاریخ تحول آنها در قبل از زمان نزول نیز می باشد. بنابراین لازم است تاریخچه ریشه ها و لغات به دقت بررسی شود و همه حقیقت یک واژه صرفا آن چیزی نخواهد بود که در کتب لغت آمده است، بلکه لازم است برای حقایقی که در عالم تکوین وجود دارد واژگان متناظر در قرآن کریم یافت شود که نمایانگر آن حقایق است. بر این اساس و با توجه به بررسی های لغوی که شرح آن گذشت، یک معنای سازگار با قدر مشترک معنایی شهاب ، می تواند موج الکترومغناطیسی باشد.

3-نتیجه گیری

وجوه مختلف تفسیری که برای شهاب ذکر شده است شامل : سنگ ها و اجرام سماوی ، حقایق معنوی ، شعله آتش و تمثیل برای حقایق غیر حسی است که در نظر گرفتن حقایق علمی در زمینه امواج الکترومغناطیسی وجه چهارم را که مورد نظر علامه نیز می باشد تایید می کند. براین اساس ماهیت شهاب هایی که برای دور کردن شیاطین از استراق سمع بکار می رود می تواند یک ماهیت موجی و از نوع الکترو مغناطیسی باشد که با حواس پنجگانه قابل حس نیست ولی پدیده شهاب سنگ های آسمانی به صورت تمثیلی و نمادین اشعار به آن دارد.

منابع


1. قرآن کریم 2. ابراهیمی ، مهدی، فاضل ، علیرضا ، «نگاهی نو به پدیده جنین شناسی در تفسیر علمی آیات قرآن»، اندیشه دینی، شماره 42، 1391، 75 تا 96 3. ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم 1367ش 4. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا ع ، نشر جهان ، تهران 1378ش 5. ابن سیده، علی بن اسماعیل، المحکم والمحیط الاعظم ، دار الکتب العلمیه، بیروت، بی تا 6. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، مکتب الاعلام الاسلامی ، قم 1404ق 7. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب ، چاپ سوم، دار صادر، بيروت، 1414ق 8. ابن‏عطيه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز، دار الكتب العلمية، لبنان چاپ اول، بيروت، 1422 ق 9. ابن‏قتيبه، عبدالله بن مسلم، تفسير غريب القرآن (ابن قتيبه)، دار و مكتبة الهلال، چاپ اول، بيروت، 1411 ق 10. ابوالفتوح رازى، حسين بن على، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى مشهد چاپ اول، 1408 ق 11. احمیده نیفر، عزتی ، «قرآن قرآن است» ( درباره تفسیر علم قرآن ) خردنامه همشهری، شماره 24، 1384، 82 تا 83 12. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه ،دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا 13. استرآبادی، علی، تاویل الایات الظاهره فی فضایل العتره الطاهره، موسسه النشر الاسلامی، قم 1409ق 14. امانی، رضا1393 ، کریمی ، شیدا، صالحی ، سیده زهره، «ترجمه معنا شناختی عناصر فعلی-اسمی در قرآن» ، دوفصلنامه علمی-پژوهشی مطالعات ترجمه قرآن و حدیث، شماره 2 ، 1393، 1 تا 24 15. ایزدی مبارکه، کامران 1386، «ارزیابی ادله موافقان و مخالفان روش تفسیر علمی قرآن کریم» ، مطالعات قرآن و حدیث، شماره 1، 1386 ، 31 تا 62 16. آدينه‏وند لرستانى، محمدرضا، كلمة الله العليا، اسوه ، تهران، 1377 ش 17. آلوسی، محمود، روح المعنی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، دارالکتب العلمیه ، بیروت، 1415ق 18. بابایی، علی اکبر، مکاتب تفسیری ، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم ، 1391ش 19. بستانى، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدى ، انتشارات اسلامی ، تهران، 1375ش 20. بهرامی ، محمد 1375، «ریشه یابی کاستی های تفاسیر علمی در قرن معاصر»، پژوهش های قرآنی، شماره 7 و 8، 1375، 178 تا 205 21. بهرامی ، محمد1391، «تعدد معنا در قرآن پژوهی ابوزید» ، پژوهش های قرآنی ، شماره 72، 1391، 70 تا 85 22. بی نا ، «تفسیر قرآن مجید/ سوره لقمان/ یک اعجاز علمی قران »، درسهایی از مکتب اسلام، شماره 2، 1343، 4 تا 8 23. بی نا 1351، «تفسیر قرآن مجید؛ چگونگی علم خداوند به موجودات اثر تربیتی توجه و احاطه علمی پروردگار/ سوره رعد آیه 8» ، درسهایی از مکتب اسلام، شماره 6، 1351، 4 تا 7 24. بيضاوى، عبدالله بن عمر، أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوى)، دار إحياء التراث العربي ،بيروت، 1418 ق 25. پارسا ، فروغ 1374، «زمینه ها و انگیزه های « تفسیر علمی »»، بینات، شماره 8، 1374 ، 67 تا 73 26. پارسایی ، تهمینه1391، ایازی، سید محمد علی ، «توسعه پذیری معنا در تفسیر قرآن کریم» ، مطالعات قرآنی ، شماره 12، 1391، 61 تا 78 27. پور حسن ، قاسم 1384، «نقد و بررسی روش تفسیر علمی قرآن » ، پیام جاویدان، شماره 6 ، 1384 ، 87 تا 106 28. تابان، جعفر ، «تفسیر علمی قرآن کریم» ، انسان پژوهی دینی، شماره 7و 8، 1385، 163 تا 180 29. ثعالبى، عبدالملك بن محمد، فقه اللغة ، بيروت، 1414ق 30. جعفری ، اسمر 1394، اعرابی ، غلامحسین، «بررسی مکتب تفسیر علمی از دیدگاه مفسران»، پژوهش های تفسیر تطبیقی، شماره 1، 1394، 95 تا 116 31. جعفری، یعقوب 1379، «تفسیر علمی قرآن در میان رد و قبول» ، وقف میراث جاویدان، شماره 30، 1379 ، 35 تا 41 32. جوادی آملی ، عبدالله، سرچشمه اندیشه ، قم ، مرکز نشر اسراء، 1384ش 33. جوادی آملی ، عبدالله، تفسیر تسنیم، http://www.ghadeer.org/Book/1454/230586 34. الجوهری، ابونصر اسماعیل بن حماد، الصحاح : تاج اللغه و صحاح العربیه، ( نرم افزار جامع التفاسیر) 35. حجازی، سیده شیرین 1394، سرشار، مژگان، «ریشه شناسی واژه قرآنی ظلم و بررسی سیر تحول معنایی آن تا عصر نزول قرآن » ، صحیفه مبین، شماره 58، 1394 ، 105 تا 134 36. حسینی کلهرودی، معصومه سادات ، «روش شناسی تفسیر های علمی قرن 14» ، بینات، شماره 48 ، 1384 ، 225 تا 240 37. حسینی، سید موسی، «گرایش علمی در تفاسیر معاصر» ، پژوهش های قرآنی ، شماره 7 و 8 ، 1375، 98 تا 127 38. حسيني زبيدي، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، 1414ق 39. حقى برسوى، اسماعيل بن مصطفى، تفسير روح البيان، دار الفكر ، بيروت،1137ق 40. حمیری، نشوان بن سعید، شمس العلوم و دواء الکلام العرب من الکلوم، دارالفکر، دمشق 1420ق 41. حیدر ، محمد عارف، «سیری در تفسیر علمی افراطی و اعتدالی» ، پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، شماره 2، 1381، 168 تا 173 42. دیاری بیدگلی ، محمد تقی ، موسوی کراماتی، سید محمد تقی، « بازشناسی تاریخی مکاتب غزالی، طبرسی و طنطاوی در حوزه تفسیر علمی قرآن» ، مطالعات تفسیری، شماره 8، 1390، 43 تا 64 43. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن ، مرتضوی ، تهران، 1374ش 44. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن ، دارالشامیه، بيروت ، 1412ق 45. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران ، 1393ش 46. رضایی ، مهران ، «در آمدی بر « فن تفسیر هرمنوتیک عینی»» ،کتاب ماه دین، شماره 171، 1390، 47 تا 49 47. رضای کرمانی، محمد علی، اسدی، علی، جلالی، مهدی، مولوی، محمد، «جایگاه حدیث در تفاسیر عصری با تاکید بر تفسیر الفرقان » ، آموزه های قرآنی، شماره19، 1393، 179 تا 206 48. رضایی اصفهانی ، محمد علی ، «تفسیر علمی قرآن از دید مفسران شیعه» ، شیعه شناسی، شماره 26 ، 1388، 147 تا 182 49. رضایی، محمد علی ، «پژوهشی در تفسیر علمی قرآن (1) » ، پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، شماره 1، 1381، 30 تا 42 50. رضایی، محمد علی ،«پژوهشی در روش تفسیر علمی قرآن» ، پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی ، شماره 39 و 40 ، 1377، 105 تا 124 51. رفیعی محمدی، ناصر 1380، «سیر تدوین و تطور تفسیر علمی قرآن کریم»، گلستان قرآن، شماره 93، 1380 ، 37 تا 43 52. ریپین، آندرو، کریمی نیا مرتضی ، «تحلیل ادبی قرآن، تفسیر و سیره: نگاهی به روش شناسی جان ونز برو» ، پژوهش های قرآنی، شماره 24 و 24، 1379، 188 تا 217 53. زارع زردینی، احمد 1394، کریمی رکن آبادی ، اصغر، به رقم ، نعمت الله، «آسیب شناسی پدیده چشم زخم در جامعه ی اسلامی در پرتو آیات قرآن»، کتاب قیم، شماره 13، 1394، 73 تا 92 54. زمخشرى، محمود بن عمر، أساس البلاغة ، دار صادر، بيروت، 1979م 55. زمخشرى، محمود بن عمر، الفائق في غريب الحديث ، بيروت، 1417ق 56. زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، 4جلد، دار الكتاب العربي - لبنان - بيروت، چاپ: 3، 1407 ه،ق، 57. شاطبی ، ابراهیم بن موسی ، 1415 ق ، الموافقات فی اصول الشریعه، بیروت : دارالمعرفه 58. شاطری، محمد حسین 1390، جایگاه تفسیر علمی در «تفسیر المنیر»، بینات، شماره 70 59. شاکر، محمد کاظم1393، بساکی ، نانسی، نت الشاطی و ساماندهی تفسیر ادبی، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، شماره 24 60. شریعت ناصری ، زهره 1393،مخاطب مداری ، رویکرد روش تفسیر عصری، حسنا شماره 23 61. شریعت ناصری، زهره 1394، ضرورت متد شناسی روش تفسیر مقاصدی در روش تفسیر عصری، حسنا، شماره 24 62. شریفی راد، علی اصغر 1395، اعرابی ، غلامحسین، ناصح، علی احمد، بررسی و نقد مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر قرآن، شماره 1 63. شهبازی، محمود ،1393 شهبازی ، علی اصغر، واژگان چند معنا و اهمیت آن در ترجمه قرآن کریم، دوفصلنامه علمی-پژوهشی مطالعات ترجمه قرآن و حدیث، شماره 1 64. شیواپور، حامد 1390، کاملان، محمد صادق، صدرالمتالهین و نظریه رح معنا در تفسیر مفردات متشابه قرآن، خردنامه صدرا، شماره 6 65. شیواپور، حامد 1391، از میان رساله ها : بررسی و تحلیل نظریه روح معنا در تفسیر متشابهات قرآن کریم، کتاب ماه دین، شماره 178 66. شیواپور، حامد1391، حجتی ، سید محمد باقر، غروی نائینی ، نهله، طباطبائی و نظریه «روح معنا» در تبیین الفاظ متشابه قرآن، پژوهش های فلسفی – کلامی ، شماره 52 67. شيبانى، محمد بن حسن، كتاب الجيم - قاهره، چاپ: اول، 1975م، 68. صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد ، المحیط فی اللغه، عالم الکتاب، بیروت 1414ق 69. صادق قنیبی، حامد1378 ، معصومی ، محمد حسن، تناسب لفظ و معنا در قرآن، بینات، شماره 21 70. صادقی، زهرا 1395، سیاه منصری ( حسینی نیا)، سید محمد، باز تاب آراء لغوی و ادبی در تفسیر ایه جعل خلیفه، کتاب قیم، شماره 14 71. صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، 30جلد، فرهنگ اسلامى - ايران - قم، چاپ: 2، 1406 ه،ق، 72. صافى، محمود، الجدول في إعراب القرآن و صرفه و بيانه مع فوائد نحوية هامة، 31جلد، دار الرشيد - سوريه - دمشق، چاپ: 4، 1418 ه،ق، 73. طباطبايى، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، 20جلد، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - لبنان - بيروت، چاپ: 2، 1390 ه،ق، 74. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، 10جلد، ناصر خسرو - ايران - تهران، چاپ: 3، 1372 ق 75. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن (تفسير الطبرى)، 30جلد، دار المعرفة - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1412 ه،ق، 76. طريحي، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرين - تهران، چاپ: سوم، 1375ش، 77. طنطاوى، محمد سيد، التفسير الوسيط للقرآن الكريم، 15جلد، نهضة مصر - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1997 م، 78. طیب حسینی ، سید محمود، آسیب شناسی روش تفسیر ادبی، مشکوه، شماره 107 79. طیب حسینی ، سید محمود1395 ، کوهی بشیر، سجاد ، آثار فقهی نظریه جواز استعمال لفظ در بیش از یک معنا در قرآن مجید، مطالعات فقه امامیه، شماره 7 80. طیب حسینی، سید محمود 1387، امین خولی و مولفه های تفسیر ادبی، مشکوه، شماره 99 81. طیب حسینی، سید محمود 1394 ، نسبت استعمال لفظ در بیش از یک معنا با معانی باطنی قرآن، مطالعات اصول فقه امامیه، شماره 4 82. الطیر، مصطفی 1390ق، حول تفسیر تاریخی اجتماعی عصری للقرآن، الازهر، الجزء9 83. طيب، عبدالحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن، 14جلد، اسلام - ايران - تهران، چاپ: 2، 1369 ق 84. عبداللهیان، حمد 1382، وجوه تفسیری الحیاه ( تفسیر وضوعی، تفسیر ماثور و تفسیر عصری) بینات، شماره 37 و 38 85. عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق في اللغة - بيروت، چاپ: اول، 1400ق، 86. عسگری، انسیه 1394، شاکر، محمد کاظم، ضوابط علمی و کاربردی در روش تفسیر تطبیقی، پژوهش های قرآنی، شماره 77 87. العشری، جلال 1972م، قراءه عصریه ام تفسیر عصری للقرآن، الجدید ، العدد 1، 88. علی جان زاده، آمنه 1392، تحلیلی از مجموعه دوجلدی روش شناسی تفسیر علمی قرآن، کتاب ماه دین، شماره 187 89. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، المطعبه العلمیه، تهران ، 1380ش 90. فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، 32جلد، دار إحياء التراث العربي - لبنان - بيروت، چاپ: 3، 1420 ه،ق، 91. فراء، یحیی بن زیاد، معانی القرآن (فراء) ، الهیئه المصریه العامه للکتاب، قاهره ، 1980م 92. فرامرز قراملکی ، احد ، روش شناسی مطالعات دینی ، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی ، 1385 93. فرامرز قراملکی ، احد ، روش شناسی مطالعات دینی ، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی ، 1385 94. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين - قم، چاپ: دوم، 1409ق، 95. فهیمی تبار، حمید رضا 1395، جدادی ، مریم، آثرپذیری بازرگان از جریان های عصری در تفسیر قرآن، حسنا، شماره31 96. فیروز آبادی، محمد بن یعقوب ،القاموس المحیط ،دارالکتب العلمیه، بیروت، بی تا 97. فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسير الصافي، 5جلد، مكتبة الصدر - ايران - تهران، چاپ: 2، 1415 ه،ق، 98. فيومى، أحمد بن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير - قم، چاپ: دوم، 1414ق، 99. قادری محمد تقی 1395، روش شناسی تفسیر علم قرآن ( مبانی و اصول ) ، گلستان قرآن، شماره 11 100. قاسم پور ، محسن 1396 الف، فهیمی تبار ، حمید رضا، عطوفی سلمانی ، ابوالفضل، تاثیر مبنای لایه لایه بودن معنا در تفسیر واژه های « شهاب» و « سبع سماوات » از منظر علامه طباطبائی، تحقییقات علوم قرآن و حدیث ، شماره 35 101. قاسمپور، محسن 1396ب ، پویازاده، اعظم، ایمانی، محدثه، بازنگری مبانی و روش تفسیر ادبی معاصر ؛ از منظر امین خولی، شماره 25 102. قائمی نیا ، علیرضا 1388، شبکه های شعاعی معنا شناسی قرآت، ذهن، شماره 38 103. قرشى بنايى، على اكبر، قاموس قرآن - تهران، چاپ: ششم، 1412ق، 104. قطب، سيد، فى ظلال القرآن، 6جلد، دار الشروق - لبنان - بيروت، چاپ: 35، 1425 ه،ق، 105. قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، 2جلد، دار الكتاب - ايران - قم، چاپ: 3، 1363 ق 106. کاظمی، شهاب 1383، گرایش علمی در تفسیر پرتوی از قرآن، بینات، شماره 43 107. كاشانى، فتح‏الله بن شكرالله، منهج الصادقين في إلزام المخالفين، 10جلد، كتابفروشى اسلاميه - ايران - تهران، چاپ: 1، 13 ق 108. كبير مدني شيرازي، سيد على خان بن احمد، الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول - مشهد، چاپ: اول، 1384ش، 109. کریمی نیا مرتضی1379، امین خولی بنیان گذار مکتب ادبی در تفسیر قرآن، گلستان قرآن، شماره 1 110. کریمی نیا ، مرتضی 1386، مکتب ادبی در تفسیر ( دیدگاههای قرآنی امین خولی) ، خردنامه همشهری، شماره 22، 111. کریمی نیا، مرتضی1384، امین خولی و بنیاد گذاری مکتب ادبی در تفسیر، مبانی فقهی حقوق اسلامی، شماره 6 112. کلانتری، علی اکبر، بررسی تفسیری ارتباط آیه وان یکاد و مساله چشم زخم، مطالعات تفسیری، 1397 ، شماره 34، از 7 تا 27، 113. لطفی ، امیر علی 1388، تفسیر علمی از دیدگاه علامه طباطبائی، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 4 114. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالانوار، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، 1403قم 115. مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم - تهران، چاپ: اول، 1368ش، 116. محققیان، زهرا 1394، حاجی اسماعیلی، محمد رضا، بررسی تطبیقی آراء جعفر نکونام و محمد علی رضایی اصفهانی پیرامون تفسیر گزاره های علمی، پژوهش های علم و دین، شماره 11 117. محمد حسین زاده، عبدالرضا 1390، شریف پور، عنایت الله، ویژگی های علمی تفسیر « المیزان» ، لسان مبین ، شماره 3 118. محمدی منور، محمد باقر 1386، کدام تفسیر علمی ؟، بازتاب اندیشه، شماره 93 119. مطوری، علی 1377 ، پژوهشی در تفسیر علمی قرآن کریم، مطالعات اسلامی ، شماره 3 و 40 120. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، صدرا، تهران، 1389ش 121. مظاهری، محمد علی 1388، بهرامی ، جمیله ، سیر تطور تفسیر علمی قرآن کریم در بستر تاریخ ( سده های 6 تا 8 هجری قمری)، نامه الهیات ، شماره 8 122. معلوف،لویش، المنجد فی اللغه، اسلام، تهران 1383ش 123. مغنيه، محمدجواد، التفسير الكاشف، 7جلد، دار الكتاب الإسلامي - ايران - قم، چاپ: 1، 1424 ه،ق، 124. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن ( مکارم) ، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی ، قم ، 1373ش 125. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 10، 1371 ق 126. مكى بن حموش، مشكل اعراب القرآن، 1جلد، دار اليمامة - لبنان - بيروت، چاپ: 3، 1423 ه،ق، 127. ملکی نهاوندی ، محمد 1395، اثبات «حجیت قول لغوی» با استناد به تاریخ لغت عرب، پژوهش های فقهی ، شماره 2 128. موسوی مقدم، محمد 1388، امیدوار، جنان، روش شناسی تفسیر ادبی- تاریخی قرآن در دوره معاصر، پژوهش دینی ، شماره 19 129. موسی ، حسین یوسف، الافصاح فی فقه اللغه ، مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی، قم ، بی تا 130. مولوی ، محمد 1395، خلیلی، معصومه ، جایگاه تفسیر علمی و معیارهای آن در تفسیر نمونه، پژوهش های علم و دین، شماره 1 131. مهدوی نژاد، محمد حسین 1394 ، اخوت، مهدی ، روح معنا ره آورد بدیع قرآن؛ موثر در فهم گزاره های دین، پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن، شماره 63 132. میرعبداللهی سید باقر1385، روش تفسیر قرآن: معنا و قلمرو، خردنامه همشهری، شماره 2 133. میرعلی، محمد علی 1394، بررسی تطبیقی کاربست هدف محورقواعد عربی در تفسیر المیزان و تفاسیر اهل سنت، مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث، شماره 4 134. ناصح، علی احمد 1392، تفسیر لغوی و ادبی قرآن از منظر روایات معصومان ع ، پژوهش های ادبی، شاره 1 135. ناموری راد، فاطمه 1393، مکتب ادبی تفسیر و بنت الشاطی، بینات، شماره 84 136. نسفی، عبدالله ابن احمد، تفسیر النسفی مدارک التنزیل و حقایق التاویل، دارالنفایس، لبنان-بیروت، چاپ: 1416 ه، ق ، 137. نصیری، علی 1388، نقش علوم در فهم و تفسیر آیات، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 3 138. نظام الاعرج، حسن بن محمد، تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان، 6جلد، دار الكتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1416 ه،ق، 139. نفیسی ، شادی 1393، عماری اله یاری، زهرا، مبانی ریکرد ادبی در تفسیر سید مرتضی و شیخ طوسی با تکیه بر " الامالی" و " التبیان" ، پژوهش های ادبی قرآن، شماره3 140. نفیسی، شادی 1380، تفسیر علمی باید ها و نباید ها، آینه پژوهش، شماره 71 و 72 141. نفیسی، شادی1395 ، مبانی اختصاصی تفسیر علمی از قرآن کریم، پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن، شماره 9 142. نقیب ، سید محمد 1395، یوسفی تاره کندی ، عباس، سازجینی، مرتضی، مطالعات میان رشته ای قران کریم و تمایز آن با پژوهش های تطبیقی و تفسیر علمی، تفسیر پژوهی، شماره 5 143. نقیب زاده، محمد 1384، منابع ادبی و نقش آنها در تفسیر، معرفت، شماره 96 144. نوبری ، علیرضا 1389، آسیب شناسی تفسیر علمی در تفسیر پرتویی از قرآن، تاریخ معاصر ایران، شماره 55 145. نوبری، علی رضا 1390، رضایی اصفهانی ، محمد علی ، آسیب شناسی تفسیر علمی با محوریت تفسیر پرتویی از قرآن، مطالعات تفسیری، شماره 8 146. هدایت زاده، علی 1380، تفسیر علمی در «المیزان» ، پژوهش های قرآنی ، شماره 25 و 26