مطالعه تطبیقی سبک زندگی با رویکرد قرآنی
سبک زندگی مفهومی برآمده از مدرنیته و مورد توجه جامعهشناسان معاصر است. در دنیای مدرن، زندگی انسانها دچار تحول و منجر به تغییر سبک زندگی شده است. مفهوم سبک زندگی برای جامعۀ ایران که مدعی ادارۀ امور براساس آموزههای اسلام است، اهمیت وافر پیدا میکند. از اینرو، هدف پژوهش حاضر این است که مؤلفههای سبک زندگی مدرن را از نظریات جامعهشناختی استخراج کرده و با شاخصهای قرآنی سبک زندگی برآمده از مطالعات قرآنی، تطبیق دهد تا مشخص شود مفاهیمی که مطالعات قرآنی از سبک زندگی بهدست آوردهاند، با مؤلفههای مدرن چه نسبتی دارد. در این راستا، از رویکرد تطبیقی براساس منابع موجود و روش اسنادی و کتابخانهای بهره گرفتهشده و پژوهشهای سبک زندگی با محوریت قرآن، مطالعه و سپس با رویکرد جامعهشناختی مقایسه شد. یافتهها نشان میدهد مطالعات قرآنی رویکردی بدبینانه به دیدگاههای غربی دارند. همچنین اکثر پژوهشها سبک زندگی را به جنسیت زن تقلیل داده و الگویی مبتنی بر فهم سنتی از قرآن فارغ از رویکردهای نواندیشانه تدوین کردهاند و درصدد القاء نوعی از زندگی برای زناناند که به خانهنشینی و حذف از اجتماع منجر میشود. طبق نتایج، الگویی که جامعهشناسان از سبک زندگی ارائه میدهند، شامل عادات تغذیه، گذران اوقات فراغت، مصرف فرهنگی و شبکۀ روابط است. اما پژوهشگران مفاهیم سبک زندگی را در دو بخش، از قرآن برداشت کردهاند: ۱. بیان شاخصهای اخلاقی؛ ۲. بیان نوعی از سبک زندگی زنان که شامل مؤلفههای خانهداری، همسرداری و تربیت فرزندان میشود. درنتیجه، فقدان توجه به نیازهای رشدی و شناختی که قابلیت ارتقاء معنوی را میسر میسازد، مشاهده میشود. همچنین طرد همهجانبۀ الگوهای نوین سبک زندگی و بازتولید رویکرد سنتی، نتیجهای است که از مطالعات قرآنی بهدست آمد و گویای سوگیری و بیتوجهی به همۀ مؤلفهها است. بنابراین با توجه به این ادعا که قرآن برای زیست مردم در تمام زمانها الگوی زندگی ارائه داده، لازم است این الگو بهدرستی استخراج، با مفاهیم علمی پردازش و در بستر جامعه برساخت گردد. کلمات کلیدی: سبک زندگی، مدرنیته، مطالعۀ تطبیقی، الگوی قرآنی.