بررسی تاثیر اعجاز روانشناختی قرآن در گستره خانواده
چکیده
قرآن دارای مباحث متعالی و کاملی است که صحت و اعتبارش محدود به زمان و مکان خاصی نیست قرآن معجزه جاویدان پیامبر بزرگوار دین اسلام است باید دانست که مصادیق اعجاز قرآن کریم در هر عصر و نسلی تازه می¬شود اگر اعجاز قرآن کریم در عصر بعثت در اعجاز زبانی نمود یافت در دوره¬های بعد آیات قرآن کریم جنبه¬های دیگری از جمله روانشناختی را نشان دادند که نیازهای روحی و روانی افراد و جوامعی که خیزش اسلامی بدان رسیده بود پاسخ داد از آنجا که خانواده به عنوان اصلی¬ترین کانون تربیت است هدف آن از نگاه قرآن تامین سلامت¬روان برای اعضای خانواده و همچنین هدف ایجاد آمادگی برای برخورد و رویارویی با پدیده¬های اجتماعی است از جمله اعجازهای روانشناختی قرآن در مورد خانواده این است که خانواده را مایه سکون و آرامش، کانون مهر و محبت همچنین کانون پرورش نسل صالح می¬داند. به منظور دستیابی به درجه مطلوب لازم است تاثیرات آموزه¬ها و آیات قرآن را در بهداشت روانی و تامین سلامت روح و روان خانواده مورد بررسی قرار گیرد هدف از پژوهش حاضر بعد از مفهوم¬شناسی اعجاز روانشناختی، بررسی تاثیر اعجاز روانشناختی قرآن بر سلامت روان در گستره خانواده می¬باشد روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بود روش گردآوری اطلاعات کتابخانه¬ای – اسنادی می¬باشد نتایج پژوهش نشان می¬دهد، قرآن و برنامه¬های حیات¬بخش آن خانواده و جامعه را به سوی سعادت و سلامت روح و روان سوق می¬دهد که توجه به آنها می¬تواند بهترین راه درمان و جامع¬ترین دستورالعمل در مقابله با آسیبهای اخلاقی و اعتقادی در گستره خانواده باشد.
کلمات کلیدی
قرآن، اعجاز، خانواده، سلامت روان، اخلاق، اعتقادات
1=.مقدمه= قرآن یک مجموعه کامل از معارف بشری و علوم انسانی است که در زمینه تاریخ، حقوق، اخلاق، تربیت، اعتقادات، روانشناختی، جامعه¬شناختی و ... سخن می¬گوید و در همه آنها دیدگاه خاص خود را ارائه کرده است و بر اندیشمندان مسلمان است که با دقت و مطالعه کافی در آن، دیدگاه قرآن را در هر یک از موضوعات نامبرده کشف کند و در اختیار جامعه بویژه، نسل جوان قرار دهند امروزه ما در شرایطی زندگی می¬کنیم که تهاجم فرهنگی و انحرافات اخلاقی روز به روز گسترده¬تر می¬شود از آنجا که خانواده در مکتب اسلام، نقش اساسی در رابطه با سلامت روان فرزندان دارد، اگر خانواده به مسئولیت خود در این زمینه آگاهی داشته باشد، و فرزندان خود را درست تربیت کند، مفاسد اخلاقی در جامعه کمتر می¬شود چون اصلاحات در جامعه باید از خانواده آغاز گردد زیرا خانواده زیر بنای اصل جامعه است، اگر خانواده سالم باشد، جامعه، سالم و متعالی خواهد بود در آموزه-های قرآنی، اصول و قواعد تربیت فرزندان با روحیه سالم بیان شده همچنین وظیفه خانواده را در قبال تربیت سالم آنها روشن و مشخص کرده که خانواده از چه روشی استفاده کند مؤثر است و چه روشی آسیب¬زا و خطرآفرین است. پس خانواده¬ها می¬توانند با استفاده از آموزه¬های روانشناختی قرآنی به تهذیب و پرورش اخلاقی جوانان و فرزندان پرداخته و فرزندان را در مقابل این انحرافات، واکسینه کنند تا با داشتن خانواده¬هایی با روح و روان سالم، جامعه سالم و متعادل داشته باشیم.
2.بیان مساله
سلامت روان طبق آیات قرآن و روایات رسیده از شخص پیامبر اکرم صلی¬الله علیه و¬آله هدف بعثت پیامبرصلی¬الله علیه و آله بوده و از مهمترین مسائل جامعه اسلامی به شمار می¬آید و از سوی دیگر به دلیل پراکندگی منابع مورد پیرامون این مهم، لذا بر آن شدیم تا راهکارهای دستیابی به یک جامعه ایده¬آل را جمع¬آوری کنیم همانطوری که روشن و واضح است، خانواده یکی از مهمترین نظام¬های اجتماعی می¬باشد و سایر نظام¬ها از این نظام کوچک تاثیر می¬پذیرد بنابراین اهمیت پژوهش پیرامون راهکارهای سلامت روان در نظام خانواده از سایر نظامها مهمتر به نظر می¬رسد. از آنجا که قرآن کتابی است جامع از سوی پروردگار و به عنوان معجزه جاویدخاتم، لذا هدفش ایجاب می¬کند باید هادی انسان باشد برای بهتر زیستن، قرآن تنها به بعد جسمانی انسان توجه نکرده بلکه به سلامت روانی انسان نیز توجه مضاعف داشته است، آنچه در این تحقیق به آن پرداخته شده این بوده که گرچه قرآن کتاب روانشناسی نبوده اما بسیاری از راهکارهای فردی و اجتماعی قرآن برای زندگی انسانها جنبه روانشناسی داشته و می¬تواند در سلامت روح و روان خانواده¬ها تاثیرگذار باشد بنابراین اجرا و عملی کردن تعالیم قرآن در خانواده-ها نه تنها موجب سعادت اخروی است بلکه در زندگی دنیایی نیز می¬تواند رهنمون انسان به سوی سلامت روحی و روانی باشد. اعجاز روانشناختی قرآن با وجود اهمیت و ضرورت آن، مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته؛ بنابر این در این نوشتار برآنیم ضمن بررسی موضوعات مربوط به اعجاز روانشناختی قرآن؛ دورنمایی کلی از بینش روانشناختی قرآن در گستره خانواده را بیان کنیم. در این راستا مهمترین اهداف پژوهش عبارتند از: تبیین اهداف سلامت روانی خانواده از نگاه قرآن؛ تبیین ابعاد سلامت روانی خانواده از نگاه قرآن؛ بررسی مهمترین عوامل بیماریهای روحی و روانی از دیدگاه قرآن؛
3.پیشینه تحقیق
اگرچه در زمینه اعجاز علمی قرآن کتابهای زیادی نگاشته شده، پیشینه کوتاه آن به اوایل قرن چهاردهم برمی¬گردد (رضایی اصفهانی، 1389، 12). اعجاز روانشناختی قرآن نیز به عنوان یکی از ابعاد اعجاز علمی قرآن از موضوعات نوپدید در حوزه اعجاز قرآن می¬باشد و امین خولی را می¬توان پایه¬گذار این بعد از اعجاز قرآن دانست (رضایی اصفهانی، علوم قرآنی2 اعجاز قرآن،88). امین خولی این بعد از اعجاز را در چند نوشته خویش از جمله «البلاغه العربیة و اثر الفلسفه فیها» مدخل «تفسیر» دائرة المعارف الاسلامیة و مقاله¬ای در مجله دانشکده ادبیات قاهره با عنوان «البلاغة و علم النفس» مطرح کرده است. وی در این مقاله سوم به نحوی بین روان¬شناسی و بلاغت ارتباط کرده و در پی بوده تا راه را برای طرح ایده جدید خود، یعنی اعجاز روان¬شناختی قرآن، فراهم آورد (برهان و عرفان، 339). در واقع، وی با تقریری جدید و ایجاد ارتباط بین بلاغت و روان-شناسی، این موضوع را پذیرفتنی کرده است (اعجاز قرآن و تحلیل، 4-182 به نقل از: رضایی اصفهانی، علوم قرآنی 2 اعجاز قرآن، 86-88). از دیگر آثار نگاشته شده در زمینه اعجاز روان¬شناختی «الاعجاز النفسی فی القرآن الکریم» از دکتر مصطفی رجب و «الاعجاز النفسی و تربوی فی القرآن الکریم و السنة المطهرة» از دکتر عبدالرحمن اللام عیسوس در سال 1428م انتشار یافته است، ولی کتاب اخیر عملا به موضوع اعجاز تربیتی نپرداخته، بلکه اعجاز روان¬شناختی قرآن را مطرح کرده است (رضایی اصفهانی، علوم قرآنی، ج2، 274-275) همچنین در حوزه بهداشت روان، اخلاق و روان¬شناسی اسلامی آثار فراوان دیگری نگاشته شده که به بررسی گزاره¬های قرآنی در مباحث روان¬شناسی پرداخته و به طور ضمنی و غیر مستقیم به اعجاز روان¬شناختی اشاره نموده¬اند، ولی هیچکدام ادعای اعجاز نکرده¬اند. از این آثار عبارت است از : قرآن و روان¬شناسی از محمد عثمان نجاتی؛ قرآن و بهداشت روان از دکتر احمد صادقیان؛ روان¬شناسی از دیدگاه مکتب از اسلام از تقی ژاله¬فر؛ بهداشت روانی با نگرش به منابع اسلامی از محمدرضا سالاری¬فر و همکاران؛ بهداشت و سلامت روان با نگرش به آموزه¬های دینی و سیره معصومان علیهم¬السلام از سلیمان قاسمی؛ بهداشت روانی در اسلام از سید حمید فتاحی؛ اخلاق اسلامی از احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی؛ بهداشت روانی (بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی، درمانی و برنامه¬ریزی در مکتب اسلام) از دکتر سید ابوالقاسم حسینی؛ آرامش روانی و مذهب از دکتر صفدر صانعی؛ بهداشت روان در اسلام از دکتر سید مهدی صانعی؛ مجموعه مقالات اسلام و بهداشت روان.
4.مفاهیم و ادبیات نظری
4-1- اعجاز اعجاز مصدر ثلاثی مزید از ریشه «عجز» است. معنای لغوی عجز، «از عهده کار بر نیامدن» است؛ در مقابل، «قدر» به معنای «توانستن» است. وقتی می¬گویند «اعجزة الامرة»، یعنی آن کار او را ناتوان کرد و نتوانست آن را انجام دهد. (راغب اصفهانی، ج2، 552-553) هر چند معانی دیگری برای این ریشه گفته¬اند که هر یک مصداق، مورد یا کاربرد خاصی از همین معناست (ابن منظور،5، 396). برخی می¬گویند عجز به معنای پایان هر شیئی است (ابن فارس،ج4 ، 1404،/234). در قرآن، معنای لغوی این واژه¬ها به کار رفته است؛ مانند[۱] ؛ «که مردم را از جا می¬کند؛ گویی تنه¬های نخلی بودند که ریشه کن شده بودند. پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ی من]؟» اعجاز در علم کلام، یعنی فرد مدعی نبوت، باید برای اثبات حقانیت خود کاری کند که دیگران نتوانند آن را با علل و عوامل ظاهری انجام دهند؛ یعنی خرق عادت کند و طرف مقابل هم از آوردن مثل آن ناتوان باشد؛ ضمن اینکه شاهدی هم بر صدق ادعای آنان است. آن عمل خارق¬العاده را «اعجاز» و نتیجه اعجاز را که پدیده¬ای غیرعادی است، «معجزه» می¬نامند. (خویی، 33) آیت¬الله جوادی اعجاز را چنین تعریف می¬کنند: «به کار ویژه و خارق¬العاده¬ای گفته می¬شود که تنها فرستادگان الهی توان انجام آن را دارند و بشر عادی حتی اگر تمام قوای خود را به کار گیرد، از آوردن مثل آن عاجز و ناتوان است (جوادی آملی،1388 الف، 89)؛ بنابراین، اعجاز گواهی بر اثبات صدق مدعی نبوت و نشانگر ضعف و ناتوانی دیگران از آوردن مانند آن است، هر چند معاندان و مخالفان، تمام نیروی خود را متمرکز کنند. مراد از علم در این مبحث، علم تجربی است؛ یعنی علمی که با امتحان و تجربه (آزمایش و خطا) درستی یا نادرستی نظریه¬ها و قوانین طبیعت را بررسی می¬کند؛ پس تفسیر علمی، همان توضیح دادن آیات قرآن، با علم تجربی است.(رضایی اصفهانی،1386، 22). با بررسی معنای هر کدام از واژه¬ها می¬توان گفت مقصود از اعجاز علمی قرآن آن است که در برخی آیه¬های آن نوعی رازگویی علمی وجود دارد؛ یعنی حاوی مطلبی علمی است که کسی قبل از نزول آیه، از آن اطلاع نداشته است و مدتها بعد از نزول آیه، دانشمندان علوم تجربی آن را کشف می¬کنند. این مطلب علمی طوری است که با وسایل عادی عصر نزول کشف شدنی نبوده است (همان، 85)
4-1-1- اعجاز روان شناختی
مقصود از اعجاز روان شناختی، گزاره¬هایی در زمینه سلامت روان(در ابعاد اخلاقی و اعتقادی و اجتماعی) است که در قرآن آمده است و راهکارهایی را فرا روی بشر گشوده تا بهداشت روان او در این موارد تأمین شود.(همان، 87)
4-1-2-دیدگاه¬های مهم درباره اعجاز علمی
سه دیدگاه درباره اعجاز علمی در قرآن وجود دارد: دیدگاه اول: همه علوم بشری در قرآن وجود دارد و حامیان این دیدگاه، برای پاسداری از قرآن، تلاش می¬کنند با دلایل نقلی، آیات وحی را بر دستاوردهای علوم تجربی منطبق کنند. ابوحامد غزالی در احیاءالعلوم و جواهر القرآن، طنطاوی جوهری در الجواهر فی تفسیر القرآن و ... سرسختانه به این دیدگاه معتقدند، آنها بی¬محابا با انگیزه دفاع یا ... آیات الهی را به پیشرفتهای علمی پیوند می¬زنند. دانشمندان و مفسران واقع¬بین اسلامی، روش آنها را نادرست می¬دانند. آنان در نکوهش اشخاصی نظیر طنطاوی چنین گفته¬اند: «وی به دلیل آنکه در زمانه¬ای که می¬زیست، علوم غربی، تازه به مصر راه یافته و فرهنگ اروپایی بر افکار مسلمانان سیطره پیدا کرده بود و او به گمان خود، برای آنکه مسلمانان را از فریفتگی در برابر فرهنگ غرب باز دارد، در اثر تفسیری خویش بسیار کوشید تا بسیاری از مسائل علمی را با آیات تطبیق دهد.»(مصباح یزدی،1367، 226-227) دیدگاه دوم: قرآن فقط کتاب هدایت و دین است و برای بیان مسائل علوم تجربی نیامده است. از متقدمین، ابواسحاق شاطبی و از متاخرین، عایشه بنت¬الشاطی طرفداران چنین دیدگاهی هستند. بنت¬الشاطی می¬گوید: «برخی در عصر حاضر آیاتی از قرآن را متناسب با موضوعاتی چون اکتشاف اتم، قانون جاذبه، گردش زمین، قوانین هندسه و ... تأویل و تفسیر کرده¬اند که نه در عصر بعثت و صدر اسلام به اندیشه هیچ عربی خطور کرده و نه چنان بوده است که کسی از صحابه، شمه¬هایی از آن را دریافته و از قرآن برداشت کرده باشد.» (عبدالرحمان، 92-93) دیدگاه سوم: دیدگاه اعتدال است؛ یعنی علوم بشری در ظواهر قرآن وجود ندارد و هدف اصلی قرآن نیز هدایت¬گری و رساندن انسان به کمال مطلوب الهی است؛ از طرف دیگر، قرآن کریم به تفکر و علم دعوت می¬کند؛ چنان که به برخی مطالب علمی اشاره عرضی می¬کند که بیانگر اعجاز علمی قرآن است (رضایی اصفهانی،1386، 38-39)
4-2- سلامت روان در قرآن کریم
سلامت روان در آموزه¬های قرآن کریم، جامع و جهان¬شمول[۲] می-باشد و سعادت و کامیابی دنیایی و اخروی بشر را در ابعاد مختلف، لحاظ نموده است. قرآن کریم نگاهی کل¬نگرانه[۳] به مفهوم سلامت روانی دارد و بر همه ابعاد وجودی انسان اعم از بعد مادی، معنوی، روان¬شناختی، اجتماعی و ... توجه کرده است. سلامت و سلامت روانی به سطحی از عملکرد اشاره دارند که در آن، فرد با خود و سبک زندگی¬اش آسوده و بی¬مشکل باشد. چنین مفهومی نیازمند رشد بهنجار و متعادل در همه ابعاد وجودی فرد از نظر جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی است. این ابعاد در ارتباط متقابل با همدیگرند، به طوری که مشکلات مربوط به یک بعد، ابعاد دیگر و سلامتی کلّ سیستم را با خطر مواجه می¬کند. بدین¬گونه، سلامت و سلامت روانی از نگاه قرآن عبارت است از: «بهره¬مندی فرد از وضعیت مطلوب جسمی، روان-شناختی، اجتماعی و معنوی؛ به گونه¬ای که افراد را به یک زندگی رضایت¬بخش و سعادتمند، رهنمون می¬شود». از نگاه قرآن، همه تلاشها باید در راستای کمال و سعادت نهایی (قرب الهی و رسیدن به بهشت)، [۴] قرار گیرند. این مفاهیم از تعبیرهایی مثل «فوز عظیم»،[۵] «عيشَة رَّاضِيَة»،[۶] «رَاضِيَة مَّرضِيَّة»[۷] و «حیات طیبه»[۸] به دست می¬آید. خداوند، راه رسیدن به این زندگی را، ایمان به خدا و اطاعت از خدا و رسول[۹] و انجام اعمال صالح،[۱۰] تزکیه،[۱۱] رعایت تقوا و خودکنترلی،[۱۲] می¬داند. مفهوم فوز عظیم، که به معنای رستگاری و سعادت و نعمت پایدار است، معطوف به جهان آخرت بوده و نهایت آرزوی هر مؤمنی است. [۱۳] بیشتر مفاهیم یاد شده، در این دنیا هم وجود دارد و قابل وصول است. اینها، به سطحی از عملکرد روانی اشاره دارند که در آن، فرد نوعی اطمینان قلبی و رضایت خاطر داشته باشد. [۱۴] از نظر قرآن، تحقق حیات طیبه و زندگی همراه با آرامش، امنیت، رضایت قلبی، رفاه، صلح، محبت و ... در سایه «ایمان» و «عمل صالح» دست-یافتنی است.(مکارم شیرازی و دیگران، 231). آرامش، اطمینان قلبی، رضایتمندی و نشاط، مهمترین مؤلفه سلامت روانی هستند؛ و یأس، اضطراب و افسردگی، بزرگترین عوامل از میان بردن آنها هستند. آرامش، گمشده انسان در زندگی است که با توسل به هر وسیله¬ای می¬کوشد آن را به دست آورد. قرآن کریم می¬فرماید: «بدانید اولیای خدا نه ترسی دارند و نه اندوهی»؛ خطرهای تهدیدکننده در آینده، آنان را مضطرب نمی¬کند و درباره گذشته غم و اندوهی ندارند. «کسانی که ایمان آورده¬ و تقوای الهی را پیشه خود ساخته¬اند، در دنیا و آخرت شاد و مسرورند».[۱۵] کسانی که تابع هدایت الهی¬اند، به دور از اندوه و حزن هستند و آنان شایسته آرامش¬اند. [۱۶] آرامش و رفع حزن و اندوه، [۱۷] تنها در سایه ایمان و تسلیم خدا بودن[۱۸] و با عمل صالح دائمی (هُوَ محسنٌ) حاصل می¬شود. ظلم و ممانعت از گسترش معارف الهی، باعث خوف و وحشت و خواری دنیا و عذاب آخرت است. [۱۹] تنها راه وارد شدن در صلح و سلامت و آشتی، ایمان به خداوند است. شیطان انسان را گام به گام گمراه می¬کند. هر کس مطیع خداوند نباشد مطیع شیطان خواهد شد. [۲۰] راه ایمان و اعتقاد درست، نور و روشنی و آرامش است، اما راه کفر، ظلمات و تاریکی و یأس است. [۲۱]
4-3- خانواده
خانواده در زبان فارسی معادل"اهل"در کلام عرب است، مثلا "اهل الرجل"در اصل کسانی هستند که مسکن و خانواده¬ای واحد آنها را در یک جا جمع و فراهم می¬آورد، سپس این معنی توسعه یافته و کسانی که نسب خانوادگی سبب جمع آنهاست، "اهل البیت" گفته¬اند. [۲۲] (راغب اصفهانی، 96) در اصطلاح علوم اجتماعی، خانواده انسان را می¬توان یک گروه نهادی شده زیستی اجتماعی تعریف کرد که متشکل از چند فرد بالغ و فرزندانی که زاده پیوند ازدواج افراد بالغند، می¬باشد. و تامین رضایت¬مندی¬ها و نظارت در نیازهای عاطفی از جمله روابط جنسی و ایجاد موقعیت اجتماعی فرهنگی برای تولید مثل، مراقبت و پرورش فرزندان از حداقل وظایف خانواده است. (گولد جولیوس، 381) در اصطلاح علوم تربیتی، به پدر و مادر و کودکانی که یک جا و در یک خانه زندگی می¬کنند و یا در مجموع افرادی که از راه خون یا زناشویی با هم مربوط شده¬اند، خانواده گفته می¬شود. (شعاری¬نژاد، 157) 4-3-1- خانواده در قرآن معادل کلمه خانواده در قرآن کریم، کلمه "اهل" آمده است و بنا بر گفته قرآن کریم و اهل لغت، اهل در صورتی استعمال می-شود که میان افراد پیوند جامعه باشد و میان آنها انس و الفتی وجود داشته باشد. قرآن کریم کسانی را که هم عقیده باشند و به او ایمان آورند، اهل و ذریّه او می¬داند و کسانی را که ایمان نیاورد را از "اهل" بیرون می¬داند.(قریش، ج3، 136) « نوح به پروردگارش عرض کرد: «پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است و تو از همه حکم کنندگان برتری» فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صاحی است فرد ناشایسته¬ای است»[۲۳] همچنین به خاندان پیامبر اکرم صلی¬الله¬علیه و¬آله نیز "اهل البیت"، اطلاق شده است: «خداوند فقط می¬خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد»[۲۴] قرآن کریم به خانواده اهمیت بسیاری داده است و مجموعه¬ای متعالی برای اهداف مقدس به شمار می¬رود، به طوری که مومنین برای عاقبت نیکوی همسر و فرزندان خود دعا می¬کنند: «و کسانی که هرگاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کوری روی آن نمی¬افتند.» [۲۵] ایجاد مودت و رحمت بین اعضای خانواده و دست یافتن به آرامش از اهداف تشکیل خانواده است که قرآن به آن کرده است: «و از نشانه¬های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانشان مودت و رحمت قرار داد در این نشانه¬هایی است برای گروهی که تفکر می¬کنند!» [۲۶]
5.یافته های تحقیق
در آموزه¬های قرآنی، گزاره¬های سلامت روانی فراوان یافت می شود، بدین سان که در قرآن کریم در قرن ها قبل، راهکارهای متعددی در بحث سلامت روان پیش روی جوامع گذاشته است و همگان را به آن فرا می¬خواند که این گزاره¬ها و تأثیرات آن، همانند و بدیلی ندارد. این آیات را می توان از ابعاد مختلف در گستره خانواده بررسی نمود که به عنوان نمونه به برخی از آنها در این مقاله اشاره می-شود: 5-1- اهداف سلامت روانی خانواده از دیدگاه قرآن قرآن کریم در یکی از آیات[۲۷] خود چهار هدف عمده برای نزولش ارائه کرده است، نخست آنکه موعظه است یعنی تذکر و اندرز به نیکی ها است دوم آنکه هدایت یعنی راهنمایی انسان به سوی مقصد و تکامل و پیشرفت او در تمام جنبه های مثبت است سوم آنکه رحمت و نعمت است چهارم آن شفاء است و اما شفا به معنی درمان از مهمترین اهداف سلامت روانی خانواده می باشد بنابراین انتظار می رود که شیوه های پیشگیری و درمان نابهنجاریهای اخلاقی و رفتاری و اندیشه¬های انحرافی و درمان به گونه-ای متناسب معرفی شوند. اختلالهایی همچون ترسها و ضعفها ، غرور، حسد، نفاق، کفرو همه پراکندگیها و همه ناراحتی¬ها که مانع رشد و تکامل او در رسیدن به هدف نهایی خلقت که شامل عبادت و بندگی،[۲۸] تشخیص و انتخاب راه درست از نادرست،[۲۹] آبادانی و عمرانی زمین[۳۰] و مشمول رحمت پروردگار شدن؛[۳۱] باشند در قرآن ارایه شده باشد. در زیر مهمترین هدف سلامت روانی خانواده یعنی شفا در ضمن سه هدف بررسی شده است: 5-1-1- پیشگیری محققان سلامت رواني، سه نوع پيشگيري را در مواجهه با آسيبهاي رواني برشمردهاند. پیشگیری اولیه شامل تمام اقداماتی است که افراد سالم به قصد کمک به خود و به منظور نیل به حداکثر سلامت و اجتناب از بیماری انجام میدهند؛ قرآن برای پیشگیری اولیه آسيبهاي روانی راهكارها و فنهای مختلفي را ارائه میدهد؛ راهكارهاي پيشگيري اوليه در قرآن، فراگيرتر، عموميتر و عميقتر از فنهای پيشگيري ثانويهاند. در حقيقت، قرآن با ارائه استانداردهايي براي تفكر، سبك زندگي و رفتار، از بروز انحراف و آسيب در همان مرحله نخست پيشگيري ميكند؛ توجه به اصالت خانوادگی، برخورداری همسران از شخصیت بهنجار،[۳۲] پاکدامنی و پرهیزکاری،[۳۳] دوری از رذایل اخلاقی،[۳۴] غذای پاکیزه و حلال،[۳۵] مفید و انرژی زا،[۳۶] متنوع و تازه،[۳۷] پرهیز از غذاهای حرام[۳۸] توانمندی جسمانی،[۳۹] خواب آرام و مناسب (که در شب حاصل می¬شود)، [۴۰] همنشینی با افراد صالح،[۴۱] برخورداری از باورهای اعتقادی صحیح در اصول دین، و بسیاری دیگر از این قبیل، از مهمترین و موثرترین توصیه¬هایی هستند که از بروز آسیبهای روانی در بین اعضای خانواده پیشگیری می¬کنند. ایمان واقعی و ثبات قدم، انسان را بیمه می¬کند، منطق اهل ایمان استوار است و تردیدی در آنان نیست. [۴۲] همان¬گونه که کوه¬ها، دریاها، گل¬ها، آبشارها و ... ، زینت زمین هستند، ایمان نیز زینت دل است. [۴۳] در پیشگیری ثانویه، هدف اصلی تشخیص زودرس، اجرای درمان به موقع، تلاش و پیگیری مرتب در جهت کاستن از بروز عوارض بیماری است. مداخله زود هنگام در شناخت و درمان سریع بيماري يا اختلال، باعث جلوگیری از شیوع و گسترش آن در کوتاهمدت است (میلانی¬فر، 14)روشهای قرآن در این مرحله از پيشگيري، خاص تر و رفتاريتر است. تأکید بر حفظ حجاب و نحوه سخن گفتن با نا محرم، خویشتنداری و عفت برای كساني كه توانايي ازدواج ندارند، غمض عین و پرهیز از نگاه مستقیم به نا محرم، پرهیز از شرب خمر، اجتناب از قمار و التزام به صوم، صلات، ذکر، ورع، توكل و امیدواری به خداوند از جمله این موارد است. بهره¬گیری از این آموزه ها در حوزه خانواده، استحکام بنیان خانواده را به همراه دارد. پیشگیری نوع سوم هنگامی به کار میرود که بیماری استقرار یافته و مدتی از آن گذشته و تا اندازهای پیشرفت کرده است (میلانی¬فر، 193)؛ از اینرو به منظور جلوگیری از گسترش عوارض جنبی که در حاشیه یک بیماری یا اختلال اصلی وجود دارد، خدماتی از این نوع پیشگیری انجام میشود (همان، 194). آنچه در روانشناسی با عنوان بهداشت روان مطرح میشود، در آموزههای قرآنی در حوزه اخلاق مطرح شده است. برخی از اختلالات روانی مربوط به بیماریهای خلقی فردی است؛ مثل حسد، کبر، ترس، طمع و...، که سبب ایجاد ناآرامی¬های روانی در درون افراد شده و سلامت روان و حتی جسم را دچار آسیب می¬کند. 5-1-2- درمان درمان آسیبهای روانی، دومین هدف آموزه¬های قرآنی می¬باشد. بیماریهای روانی زیادی از قبیل خودبرتربینی، حسادت، جبن، دروغ، و ... ، در قرآن مورد توجه قرار گرفته است و اما راههای درمان این اختلال ها، عبارتند از: کسب دانش و بصیرت،[۴۴] داشتن استدلال قوی،[۴۵] تعقل و خردورزی در آفریدگان الهی،[۴۶] بهره¬گیری از دانش و تخصص دیگران، گزینش آگاهانه و اطمینان¬آور،[۴۷] دوری از هوا پرستی[۴۸] و ... به صورت صریح بیان شده است. این ابزارها، بهترین بستر و بهترین روش برای رشد روانشناختی، معنوی و اخلاقی خانواده می¬باشند. قواعد رواندرماني در آموزههاي قرآن كريم بسیارند مهمترین آنها اصل توازن كنش و واكنش و اصل استفاده از راهحلهاي گوناگون برای يك مسئله می¬باشد که در ذیل بررسی می¬شوند. 5-1-2-1- اصل توازن كنش و واکنش یکی از مهمترین قواعد رواندرماني بر اساس آموزههاي قرآن كريم، اصل توازن كنش و واكنش است. مبناي آسيب¬شناسي در آموزههاي قرآن كريم، خروج از عدل و انحراف به افراط يا تفريط است؛ از اینرو طبيعي است كه مهمترين اصل درماني مبتني بر آموزههاي قرآن نيز ناظر به تعادل جویی و توازن باشد؛ به اين اصل مهم در آيه 23 سوره حديد به آن اشاره شده است؛ «براي آنچه از شما فوت شده تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده است، دلبسته و شادمان نباشيد»[۴۹] ؛ در حقيقت اين آيه بيانگر آن است كه هر نوع شادي بیشازحد، ناشي از به دست آوردن چيزي و يا تأسف بیشازحد براي فقدان چيزي، مبناي بروز آسيب رواني است؛ اولي منجر به افسردگي و خمودگي و دومي منجر به نوعی كبر و خودشيفتگي خواهد شد. علامه طباطبايي در بخش آخر تفسير آيه « واللّه لا يـحـب كـل مختال فخور»، مينويسد: «مختال» به كسى مىگويند كه دچار خيلاء و تـكبر شده باشد و تكبر را از اينرو خيلاء مىگويند كه متكبر چيزى را كه در خود سراغ دارد، فـضيلتى براى خود خيال مىكند راغب چنين گفته؛ «فخور» به معناى كسى است كـه زيـاد افتخار و مباهات مىكند؛ اختيال (كـه مـصـدر اسـت بـراى كـلمـه مـختال) و نيز افتخار ناشى از اين مىشود كه انسان توهم كند كه آنچه نعمت دارد به سبب اسـتحقاق خـودش است و اين بر خلاف حق است، چون او فعلى را كه بايد مستند تـقدير خدا كـند بـه اسـتقـلال نـفس خـود كرده و ايـن اختيال و افتخار، هر دو از رذایل نفساند، كه خدا آن را دوست نمىدارد.»(طباطبايي، ج19، 295) 5-1-2-2- اصل استفاده از راهحلهاي گوناگون براي يك مسئله یکی دیگر از قواعد رواندرماني بر اساس آموزههاي قرآن كريم، اصل استفاده از راهحلهاي گوناگون براي يك مسئله می باشد؛ هیچگاه به يك روش يا فن نبايد اتكا كرد؛ گاهي بايد از وجوه مختلف با يك مسئله مواجه شويم تا بتوانيم راهحل مناسب را بيابيم. به اين اصل مهم نيز در آيهای در سوره يوسف اشاره شده است؛ آنجا كه حضرت يعقوب به فرزندانش ميگويد «و گفت اى پسران من [همه] از يك دروازه [به شهر] در نياييد، بلكه از دروازههاى مختلف وارد شويد و من [با اين سفارش] چيزى از [قضاى] خدا را از شما دور نمىتوانم داشت، فرمان جز براى خدا نيست بر او توكل كردم و توكلكنندگان بايد بر او توكل كنند»[۵۰] 5-1-3- مراقبت غایت سلامت روان، هدفی متعالی است، هدفی که اساس خلقت انسان و سایر موجودات ذی شعور بر آن مبتنی است، غرض نهایی از خلقت، رشد متعالی و قرب به خداوند است. مهمترین وسیله برای رسیدن به چنین هدفی، مراقبت می¬باشد. تا زمانی که رشد متعالی حاصل نشود و باورهای اعتقادی، درونی نگردند، تقوا، اخلاص و ... ، در افراد شکوفا نشوند، سلامت روانی مورد نظر اسلام حاصل نمی¬شود. قرآن در رابطه با مراقبت و تلاش در راستای بهبود شرایط معنوی، توصیه¬های فراوانی دارد. اعتقاد به نظارت الهی، نزدیکتر بودن خداوند به انسان از رگ گردن،[۵۱] آگاهی خداوند از افکار و اندیشه¬های درونی انسان،[۵۲] احساس مراقبت و هوشیاری را در انسان تقویت می¬کند و این حس را ایجاد می¬کند که خود را محتاج و نیازمند خداوند می¬داند. [۵۳] و به او توکل کرده و باور دارد که خداوند امورش را کفایت می¬کند[۵۴] و دستش را رها نمی¬سازد. رعایت تقوا و پرهیزکاری،[۵۵] التزام به دستورهای واجب و مستحب در ابعاد اخلاقی و مادی و اجتماعی،[۵۶] آراسته شدن به فضایل انسانی،[۵۷] از اموری هستند که مومنان، به آنها اهتمام جدی دارند. یکی از نیایش¬ها و اعمالی که در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته و به تاثیر بی¬بدیل آن در خودسازی و مراقبت، اشاره شده، تهجّد و راز و نیازهای شبانه و بویژه «نماز شب» است. شب، بهترین زمان برای سیر و حرکت معنوی است و مسجد نیز بهترین سکوی صعود است[۵۸] که باعث ثبات قدم و تقویت عقیده مومن شده[۵۹] و او را به «مقام محمود» می¬رساند. [۶۰] این ابزارهای معنوی، علاوه بر اینکه تاثیر کم¬نظیری را در حوزه مراقبت، ایفا می¬کنند، بهترین بستر و بهترین روش برای رشد روان¬شناختی و اخلاقی خانواده می باشند.
6. ابعاد و مؤلفه¬های سلامت روان خانواده در قرآن کریم
ابعاد و مؤلفه¬های سلامت روان خانواده در قرآن کریم در چهار محور مشخص شده است این محورها به طور خلاصه عبارتند از: الف) نگرشها و بازخوردهای مربوط به خود؛ ب) نگرشها و بازخوردهای مربوط به دیگران؛ ج) نگرشها و بازخوردهای مربوط به زندگی؛ د)هستی¬شناسی و خداباوری نیز بر آن افزود. اکنون با اذعان به تأثیر این ابعاد بر سلامت روان، به بررسی اجمالی آن¬ها می¬پردازیم. 6-1- نگرش¬ها و بازخوردهای نسبت به خود یکی از اساسی¬ترین مؤلفه های سلامت روان خانواده، نگرش¬ها و بازخوردها نسبت به خود است. از منظر قرآن تمام خصایص رفتاری فرد که موجب امتیاز او از دیگران می¬شوند، شخصیت او را تشکیل می¬دهند و وجود این خصایص در شکل¬دهی رفتار فرد نقش بسزایی دارند از این¬روست که بین شخصیت فرد و بهداشت روانی او رابطه بسیار قوی وجود دارد کسی که از رشد و تکامل طبیعی بهره¬مند نباشد نمی¬تواند از سلامت روانی مطلوبی برخوردار باشد و سازگاری مطلوبی با محیط نخواهد داشت و اختلالهای روانی در چنین شخصی بسیار زیاد است از نظر قرآن ویژگیهایی از قبیل نیازمندیهای انسان نسبت به خالق متعال،[۶۱] بیهوده نبودن خلقت انسان،[۶۲] داشتن اختیار،[۶۳] وابستگی آینده هر فرد به تلاش خویش[۶۴] و بازگشت نتیجه اعمال هرکس به خود او،[۶۵] از مسائل اساسی و مبنایی هستند. همچنین باور به وعده¬های الهی،[۶۶] انحصار راه نجات به ایمان و رعایت تقوا،[۶۷] باورشناختی به بهترین بودن انسانهای پرهیزکار،[۶۸] و انحصار لذت پایدار برای پرهیزکاران،[۶۹] از باورهای قلبی و معرفتی هستند که انسان نسبت به خود دارد. قرآن کریم، مهمترین تهدیدها را ابتلا به خطاهای شناختی در مورد خود و غفلت،[۷۰] پیروی از هواهای نفسانی،[۷۱] اطاعت از شیطان،[۷۲] گرفتاری به رذایل اخلاقی،[۷۳] و هیجان¬های کاذب غافلانه[۷۴] و ... می-داند. 6-2- نگرش¬ها و بازخوردها نسبت به دیگران یکی از مهمترین مؤلفه¬ها و ابعاد برای داشتن خانواده¬ای با روان سالم، نگرش¬ها و بازخورد¬ها نسبت به دیگران است. از آنجا که انسان نمی¬تواند به طور انفرادی زندگی کند و خود را از دیگران به دور نگه دارد به همین سبب بهداشت و سلامت فرد تحت تاثیر عوامل اجتماعی نیز هست. خانواده از مهمترین و تاثیرگذارترین نهاد اجتماعی می¬باشد. از نظر قرآن کریم سلامت روانی در رابطه با دیگران ویژگیهایی از این دست دارد؛ داشتن نگرش مثبت و خوش¬بینانه به دیگران؛[۷۵] رعایت آبرو و منزلت افراد[۷۶] و رعایت ادب؛[۷۷] داشتن تواضع و فروتنی[۷۸] در مقابل مومنان و رعایت عدالت و انصاف در قضاوت¬ها؛[۷۹] دوری از مجادله،[۸۰] حسد،[۸۱] خلف وعده،[۸۲] مسخره کردن[۸۳] و پیمان¬شکنی؛[۸۴] بخل،[۸۵] افشای عیوب،[۸۶] خودبرتربینی[۸۷] وکینه[۸۸] نسبت به دیگران؛ نگاه مثبت به روابط اجتماعی، دوستی¬ها، ارتباط بین فردی و تلاش در حفظ و تعمیق روابط سالم و باور داشتن به تاثیر این نوع رفتارها در کاهش حزن و اندوه. [۸۹] توجه به طبیعت و زیبایی¬های خلقت[۹۰] نیز مورد توجه جدی بوده و باعث آرامش، امنیت،[۹۱] سرور، شادمانی،[۹۲] و امیدآفرینی شمرده شده است. 6-3- نگرش¬ها و باخوردها نسبت به زندگی یکی از روشن¬ترین مولفه¬ها و ابعاد سلامت روانی خانواده از منظر قرآن، نگرش به زندگی دنیاست. برخی از مهمترین ابعاد سلامت روانی در این زمینه عبارتند از: درک صحیح از زندگی دنیا و غافل نشدن و فریب نخوردن از آن؛[۹۳] استفاده از لذت-های دنیا و غافل نبودن از نعمتهای پایدار آخرت[۹۴] و حفظ ذکر و یاد الهی و گرفتار خسران نشدن؛[۹۵] ایمان واقعی و ثبات قدم درباره جایگاه واقی دنیا و آخرت؛[۹۶] استفاده از دنیا به منظور پالایش از رذایل و ناهنجاری؛[۹۷] گام برداشتن در مسیر حیات طیبه؛[۹۸] استفاده از دنیا به عنوان یک تجارتگاه خوب برای آخرت؛[۹۹] آزمایش تلقی کردن تمام سختی¬های دنیا؛[۱۰۰] دل نبستن به دنیا و گرفتار بخل نشدن؛[۱۰۱] می-باشد. با وجود چنین جنبه¬هایی در زندگی خانوادگی همه نیازمندی¬های فطری و طبیعی آنها تقویت می¬گردند و رشد می¬کنند. اگر به آیات سلامت روانی توجه شود، خانواده دارای افرادی شاداب و با نشاط به دور از اضطراب و تشویش خواهد بود و جلوی بسیاری از انحرافات گرفته می¬شود و به سوی ارزشهای انسانی سوق داده می¬شود به این طریق در پرتوی برخورداری از اعضای خانواده سالم به عنوان هسته اولیه جامعه، به تدریج ارزشهای اخلاقی در جامعه اسلامی حاکم می¬گردد. 6-4- نگرش¬ها و بازخوردها نسبت به خدا قرآن کریم ضمن تایید و تاکید بر نقش نگرش¬ها و بازخوردهای فرد نسبت به خود، دیگران و زندگی، در سلامت روانی، نگرش¬ها و بازخوردهای فرد نسبت به خالق متعال را یکی از ابعاد مهم سلامت روانی دانسته و بر آن تاکید مضاعف دارد؛ به طوریکه بدون توجه به نقش خداوند در زندگی، دیگر نگرش¬ها و بازخوردها پوچ و بی¬ارزش خواهند بود. اولین آموزه تعلیمی پیامبران الهی به انسان¬ها در طول تاریخ بشر، عبادت و بندگی خداوند بوده است. توجه دادن انسان به ایمان به خداوند، توحید و یگانه پرستی و بندگی او، اولین و اساسی¬ترین آموزه انبیا و معصومانعلیهم¬السلام بوده است. اصلی¬ترین رکن دین یعنی ایمان به خدای یکتا، انسان را از نگرانی، اضطراب و دغدغه خاطر مصون داشته و در برابر رویدادهای نامطلوب زندگی ثابت قدم و استوار نگه می¬دارد. به گونه¬ای که حوادث نمی¬توانند تزلزلی در او ایجاد نمایند. قرآن مجید می¬فرماید: دینداری و دین¬باوری نشانه سلامت عقل و بی¬رغبتی و عدم تمایل به دین و معنویت دلیل بر سفاهت و بی¬خردی است. (بقره،130) براساس بینش اسلامی، هر انسانی از هنگام تولّد، با فطرت الهی و گرایش ذاتی به خداشناسی قدم به عرصه زندگی می¬گذارد. ساختار وجودی انسان به گونه¬ای است که او را به سوی خدا هدایت می¬کند و در این میان، تفاوتی بین مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد، بلکه همه انسان¬ها در آغاز زندگی، از استعداد خاصی برای حقیقت¬جویی و نیل به کمال بهره¬مندند و به فرموده پیامبر اکرمصلی¬الله¬علیه¬وآله، هر نوزادی با فطرت خدایی زاده می¬شود. (مجلسى،ج 3، ص 281)
7. اساسی¬ترین نیازهای انسان از نگاه قرآن
از مجموعه بسیاری از آیات چنین استفاده می¬شود که تامین نیازهای زیستی و روحی انسان مورد توجه قرآن می¬باشد. در بینش قرآنی، سراسر وجود انسان، نیاز است و تنها خداوند بی¬نیاز است. [۱۰۲] انسان در بدو تولد، ناتوان¬ترین و نیازمندترین مخلوق است. در قرآن کریم به مهمترین نیازها از قبیل نیازهای زیستی، روان¬شناختی و معنوی، توجه خاصی شده است. 7-1- نیازهای زیستی یکی از عوامل تامین سلامت، تامین نیازهای زیستی است؛ سلامت روانی مرهون تعادل برخی حالات درونی و وجود مواد لازم مانند آب، نمک، قند، کلسیم، اکسیژن و تعادل درجه حرارت در بدن است. اگر مواد لازم در بدن کم شود، یا خواب و استراحت، دچار اختلال گردد، کارکرد جسمانی و کنش¬ورزی فردی و اجتماعی او به شدت مختل می¬شود. نیازهای زیستی مصداق¬های بسیار دارند که مهمترین آنها عبارتند از: 7-1-1- تغذیه: در برخی از آیات قرآن، تغذیه به عنوان مهمترین انگیزه فیزیزیولوژیکی برای حفظ نفس یا بقای فرد معرفی شده است. برخی غذاها به دلیل تاثیرهای منفی که در روح و جان انسان دارند،[۱۰۳] ممنوع شده¬اند. [۱۰۴] برخی غذاها و میوه¬ها از قبیل، انگور خرما، زیتون و عسل، نیز مورد توجه خاص قرار گرفته[۱۰۵] و به جنبه درمانی برخی نیز اشاره شده است. [۱۰۶] عنایت به رسیده بودن میوه¬ها،[۱۰۷] تنوع غذایی،[۱۰۸] کیفیت تغذیه، تازه بودن آن،[۱۰۹] گوارا بودن،[۱۱۰] استفاده از میوه¬های متنوع و دارای ویتامین¬های مورد نیاز بدن،،[۱۱۱] از توصیه¬های قرآن کریم در رابطه با تغذیه سالم است. برخی نوشیدنیها و خوردنیها، به عنوان عاملی اساسی در راستای ایمنی از بیماری، مورد توجه قرار گرفته¬اند و همچنین ملاحظه حلال و طیب بودن غذاها، از نکات برجسته در آموزه¬های قرآنی است. [۱۱۲] 7-1-2- خواب: یکی از نیاز¬های اساسی انسان، خواب است که اهمیت ویژه¬ای در سلامت روانی دارد و نیاز اصلی بدن را در ذخیره انرژی برای انجام کار مفید آینده تامین می¬کند. خواب راحت و مفید و خواب دیدن¬های آرام و خوشایند، از نشانه¬های سلامت جسم و روان هستند (کارسون و همکاران، 1379، 229). خواب و شب از نظر قرآن موجب سلامتی، کسب انرژی[۱۱۳] و آرامش روان هستند. [۱۱۴] قرآن، نگاه ویژه¬ای به خواب شبانه دارد و آن را از نعمتهای الهی می¬داند که باعث نشاط و رفع خستگی می¬شود. [۱۱۵] «خواب دیدن» که در قرآن از آن به یکی از آیات الهی تعبیر شده[۱۱۶] نیز در سلامت روانی مؤثر است. 7-1-3- نیاز جنسی: خداوند برای بقاء بشر غریزه جنسی را قرار داده است، هدف عمده از آن تشکیل خانواده و ایجاد آرامش برای طرفین می باشد. [۱۱۷] قرآن کریم افزون بر عنایت ویژه به نیاز جنسی و ارضای صحیح آن، به صورت و سیرت زیبای همسر،[۱۱۸] تواضع و اخلاق همسر،[۱۱۹] پاکدامنی[۱۲۰] و عفت همسر[۱۲۱] و ملتزم به خانه بودن،[۱۲۲] توجه خاصی نموده و آنها را از عوامل رضایت قلبی و اطمینان خاطر و لذت¬بری می¬داند. [۱۲۳] گفتنی است که نیاز جنسی دو بعد دارد و یک بعد آن، که ارضای شهوت است، جنبه مادی دارد و بعد دیگرش که مهمترین بعد آن است، یعنی جنبه آرامش¬گری و سکون که مقوله¬ای روان¬شناختی است. 7-2- نیازهای روان¬شناختی انگیزه¬هایی هستند که نمی¬توان مستقیما آنها را به حالتهای مشخص فیزیولوژیک بدن نسبت داد. معمولا تمایلاتی از قبیل: ایمنی¬طلبی، دانش¬دوستی، زیبادوستی، عدالت¬خواهی، به عنوان انگیزه¬ای روان شناختی انسان معرفی می شوند و در قرآن کریم نیز عنایت خاصی به آنها شده است. در این مجال به اختصار اشاره¬ای به آنها می¬شود: 7-2-1- نیازهای ایمنی: از نظر قرآن نیاز به امنیت حاصل از[۱۲۴] داشتن مسکن مناسب و امن،[۱۲۵] در کنار خانواده بودن[۱۲۶] داشتن حمایت مادی و روان¬شناختی اعضای آن،[۱۲۷] داشتن امکانات مادی و صنعتی[۱۲۸] و داشتن فرزند،[۱۲۹] از عوامل امنیت روانی معرفی شده-اند. از نظر قرآن، تامین چهار چیز، گرسنگی و تشنگی که مشقت درونی و برهنگی و بی¬مسکنی که مشقت بیرونی هستند نیاز روانی تلقی می¬شوند. [۱۳۰] 7-2-2- نیاز به اختیار و آزادی: یکی از مولفه¬های سلامت روان که آن را جزء ویژگیهای انسان سالم بر شمرده¬اند، داشتن احساس آزادی و انتخاب عمل می¬باشد. هر انسانی از محبوس بودن و نداشتن آزادی، گریزان است. [۱۳۱] خداوند، انسان را مختار آفریده است[۱۳۲] تا به کمک عقل و اندیشه و در سایه راهنمایی پیامبران، راه درست را انتخاب کند[۱۳۳] و با خواست و اراده خود و با تلاش خویش به راه کمال و سعادت برسد. قرآن کریم به اختیار و آزادی انسان و حق انتخاب¬گری او اشاره¬های بسیاری دارد. [۱۳۴] 7-2-3- نیاز به تکریم و احترام: قرآن کریم، مورد تکریم بودن، به ویژه مورد تکریم پروردگار بودن را، ارزشمند تلقی کرده و مطلوب انسان می¬داند. [۱۳۵] 7-2-4- نیاز به تعلق و ارتباط: داشتن محیط[۱۳۶] سالم و همنشینان صالح از نیازهایی است که قرآن به آنها اشاره کرده[۱۳۷] و انسانها را به پرهیز از همنشین بد،[۱۳۸] توصیه می¬کند و آن را از عوامل آسیب¬زا در سلامت روانی می¬داند. 7-2-5- نیازهای زیباشناختی: قرآن کریم برای توجه به زیبادوستی انسان، استقرار ستارگان در آسمان را به عنوان تزیین معرفی می¬کند : «ما در آسمان، اجرام بزرگ کیهانی آفریده¬ایم و برای بهجت و سرور بینندگان، آنها را با زیبایی و درخشندگی آراسته¬ایم».[۱۳۹] در آیات دیگری افزون بر اینکه توصیه می¬کند از زینتها بهره بگیرید،[۱۴۰] برخی نعمتهای مادی را زینت تلقی کرده[۱۴۱] و از عوامل آسایش روحی و روانی می¬دانند. [۱۴۲] در برخی آیات گرایش به همسر زیبا را ذاتی دانسته و فرموده است: نمی¬توان میان دو زن عدالت داشت؛ چون گرایش به زیبایی امری قلبی است. [۱۴۳] 7-2-6- نیاز به دانستن و تفریح: در آموزه¬های قرآنی به دانش¬اندوزی و اندیشه¬ورزی عنایت ویژه شده و برای دانشمندان مقام رفیعی در نظر گرفته شده است. همچنین از دانش به عنوان عامل زیبایی زندگی و عامل صفای روح بشر، یاد شده است. قرآن کریم در یک مقایسه زیبا می¬فرماید: «آیا کسانی که از علم و دانش بهره¬ای دارند، با کسانی که جاهل هستند، برابرند؟!»[۱۴۴] یعنی برابر نیستند. دانش، وسیله رشد انسانها و تعالی آنان است[۱۴۵] و افراد دانشمند، در آرامش و رفاه روحی هستند و ثروتمندی دیگران باعث حسرت¬شان نمی¬شود. [۱۴۶] تفریح و ورزش نیز از نیازهای روان¬شناختی هستند که باعث طراوت روان شده و حزن و اندوه را برطرف می¬سازند. [۱۴۷] 7-2-7- نیاز به فرزندآوری: دین اسلام به این نیاز روانی (فرزند¬خواهی) توجه داشته و در متون اسلامی، دعاهای بسیاری برای صاحب فرزند شدن آمده است. فرزندان نعمتهای الهی نزد والدین¬اند و همانند دیگر نعمتهای الهی، می¬توان با بهره¬گیری صحیح از آنها در مسیر تکامل و هدایت، گام برداشت و می¬توان با بهره¬گیری ناصحیح از آنها، خود و آنها را به گمراهی و نابودی سوق داد؛ زیرا فرزند نیز مانند اموال و دیگر نعمتهای الهی، وسیله¬ای برای آزمایش انسان است. [۱۴۸] صرفنظر از وسیله آزمایش بودن فرزندان، آنان مایه امید،[۱۴۹] نور چشم،[۱۵۰] نعمت الهی، باعث انبساط خاطر و شادی،[۱۵۱] هدیه الهی و باعث قوّت قلب[۱۵۲] معرفی شده¬اند. 7-3- نیازهای معنوی[۱۵۳] یکی از مهمترین نیازهای اساسی انسان، نیازهای معنوی[۱۵۴] می¬باشد. عدم توجه اعضای خانواده به این نیازها، زمینه را برای ضربه به روابط عاطفی مثبت اعضای خانواده و بروز اختلاف، فراهم می¬کند. نقش و جایگاه باورهای دینی[۱۵۵] اعمال عبادی[۱۵۶] در فضای زندگی از امور قابل توجه و با اهمیت است. قرآن، هدف از خلقت انسان را عبادت کردن و بندگی خداوند معرفی کرده[۱۵۷] و تنها راه هدایت و رستگاری را، اطاعت از پروردگار می¬داند. خداوند متعال به صراحت به انسانها توصیه می¬کند مبادا گرفتار شیطان شوید؛ زیرا او دشمن آشکار شماست، مرا بپرستید تا در راه مستقیم قرار گرفته و نجات یابید. [۱۵۸] نیازهای معنوی نمودها و مصداقهایی دارند که مهمترین آنها عبارتند از: 7-3-1- نیاز به اعتقاد و تعلق به خداوند: برای انسان در اتکا به نیرویی برتر از همه نیروها، احساس آرامش عمیقی دست می-دهد در تعالیم دینی هرجا خواستند انسان را به کاری وادار نمایند و ترس و نگرانی را از او بگیرند، اعتقاد و تعلق به خدا را مطرح می¬کنند و به انسان¬ها اعلام می¬دارند که از مشکلات نهراسند و آن کار مشکل را با اتکاء به خدا و نیروی لایزال او شروع کنند و خدا آنها را کمک می¬کند، زیرا توکل مانع ایجاد احساسِ درماندگی و ناامیدی می¬شود. کسی که به خدا توکل نماید هیچ¬گاه شکست نمی¬خورد و در بین راه درمانده نمی¬شود و تحمل زحمت و مشکلات بر او آسان می¬شود. سلامت¬بخش¬ترین جنبه دین، توانایی آن در فرو کاستن از نگرانیها و تشویشها از طریق اعطای یک احساس کنترل برای این دنیای مادی است؛ این احساس کنترل از راه دور، به وسیله باور و اعتقاد به حضور یک قدرت برتر و شکوه¬مند و ربط انسان به او، فراهم می¬شود. قدرتی که برترین قدرت¬ها و صاحب اراده و اختیار است. [۱۵۹] این باور همان اعتقاد به خدای یگانه است که مهمترین باور دینی به شمار می¬آید و موجب می¬شود فرد همه هستی و زندگی را با هدف و معنادار بداند[۱۶۰] و در رفتارها، بانسجام، وحدت رویه و آرامش عمل کند و باور داشته باشد که هر چیزی به غیر از خدا، ارزش و قدرتی ندارد[۱۶۱] و موجب تسلیم و رضا به مقدرات الهی است. [۱۶۲] «آنان که ایمان آورده¬اند، خداوند را بیشتر دوست دارند».[۱۶۳] او را « منبع ایمن» و «امنیت¬بخش» برای خود می¬دانند،[۱۶۴] در سایه این باور قلبی، به اطمینان قلبی و سلامت روانی، می¬رسند. [۱۶۵] خدا نیز آنها را دوست می-دارد. [۱۶۶] 7-3-2- نیاز به حمایت و ایمنی ¬بخشی از طرف خداوند: در بحث سلامت روان در اسلام، تقوی و توکل، به عنوان دو عامل درمان برای بیماری¬های روانی مطرح شده¬اند. کسی که بر خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت کرده و بر سختیها و مشکلات، پیروز می¬گرداند. [۱۶۷] اگر چیزی را خداوند دریغ کند، غیر از او کسی قادر بر آن نیست. [۱۶۸] این باور باعث می¬شود که او را قادر متعال بداند و به یاری او اعتماد کند[۱۶۹] و در سایه این باور و اعتماد قلبی، به اطمینان و آرامش برسد. [۱۷۰] اگر این اطمینان قلبی با تجربه¬های مثبت دیگران از یاری الهی، همراه شود،[۱۷۱] در نهایت ارزش بیشتری خواهد داشت. [۱۷۲] جلوه¬ای دیگر از نیاز معنوی این است که انسان برای مصون ماندن از شرّ شیطان و هوای نفس، به پناه جستن از خدا نیازمند است. [۱۷۳] 7-3-3- نیاز به دوستی با خدا و دوستانش: هنگامی که نیازهای ایمنی¬جویی معنوی تا حدودی ارضا شدند، نیاز دوستی با خدا ظاهر می¬شود. این نیاز فرد را در جهت ایجاد روابط محبت¬آمیز با خدا سوق می¬دهد. وقتی افراد به خداوند علاقه و محبت دارند[۱۷۴] و اوامر او را نیز اطاعت می¬کنند، مورد محبت و علاقه خداوند نیز قرار می¬گیرند. [۱۷۵] دوستی با پیامبرصلی¬الله¬علیه و¬آله و اهل بیت علیهم¬السلام او به عنوان برترین برگزیدگان خداوند، در مرتبه بعد از دوستی با خدا، معرفی شده است. [۱۷۶] 8. آسیب¬های اعتقادی و اخلاقی و اختلال درسلامت روانی خانواده همان¬گونه که اعضای خانواده با داشتن اخلاق فاضله و حمیده، باعث امنیت و سلامت روحی و روانی هستند، ممکن است مبتلا به آسیبها و ناهنجاریهای[۱۷۷] اخلاقی نیز بوده؛ که تهدیدی بر علیه سلامت و امنیت اعضای خانواده باشتد. کردار انسان، خواه نیک و خواه بد، آثاری در سلامت روانی بر جای می¬گذارد. رفتارهای مطلوب باعث ارتقای سلامت روانی[۱۷۸] و رفتارهای ناشایست موجب اختلال سلامت روان[۱۷۹] می¬شوند و انسان را به سرگردانی[۱۸۰] می¬کشانند. در روایات، از گناه به بیماری و درد[۱۸۱] و چیزی که سلامت روانی را به خطر می¬اندازد، یاد شده است. «برای سلامت روانی، هیچ عاملی خطرناک¬تر از گناه نیست».[۱۸۲] و «هیچ چیز به اندازه گناه قلب را فاسد نمی¬کند».[۱۸۳] عواملی که سلامت روان را تهدید می¬کنند، بسیارند و در قرآن به نمونه-های زیادی اشاره شده است که به برخی از آنها اشاره می¬کنیم. 8-1- عوامل آسیب¬زا در سلامت روانی خانواده با دقت در آیات و روایات و مراجعه به منابع دینی عواملی در ذیل بیان می¬شود که به عنوان علل و عوامل نگرانی، اضطراب، افسردگی و سایر بیماری¬های روحی، مطرح بوده و بیشتر جنبه شناختی دارند. 8-1-1- خود برتربینی و استکبار: یکی از عوامل آسیب¬زا خودبرتربینی و استکبار می¬باشد خودبرتربینی، یکی از بیماریهای روانی است که در اسلام از گناهان کبیره، و از مهلکات عظیمه به شمار می¬آید متاسفانه اغلب دامن گیر بیشتر افراد جامعه بوده و مانع رسیدن آنها به کمال است. معمولا به دلیل خطای شناختی پدید می¬آید و بیشتر باعث کدورت در روابط اجتماعی و کاهش منزلت می¬شود؛[۱۸۴] برخلاف «تواضع» که محبوبیت و منزلت اجتماعی را در پی دارد. گاه ممکن است انسان به دلیل روحیه برتری¬جویی، برخلاف یقین خود اقدام کند و این تعارض، باعث تزلزل شخصیتی و اختلال روحی او می¬شود. [۱۸۵] استکبار، علل مختلفی دارد که از جمله آنها می¬توان به دلبستگی به دنیا،[۱۸۶] بیگانگی با معارف الهی و اندیشه¬های وحیانی،[۱۸۷] روحیه نژادپرستی،[۱۸۸] برخورداری از قدرت و جایگاه اجتماعی،[۱۸۹] اشاره کرد به همین جهت در آموزه های قرآنی چنین رفتاری به شدت تقبیح شده است همجنین از مهمترین عوامل اختلاف در خانواده می¬باشد. 8-1-2- شرک و کفر: به نظر می¬رسد مهمترین عامل آسیب¬زا در سلامت روان خانواده، شرک و کفر باشد کفرو بی¬ایمانی یکی از علل بیماریهای روانی می¬باشد زیرا کفر یکی از موانع شناخت و درک صحیح واقعیات می¬باشد. شرک و تکیه کردن بر غیر خداوند، از گناهان بزرگ و از عوامل گمراهی است؛[۱۹۰] قابل توبه نیست و به آتش و قهر الهی می¬انجامد. [۱۹۱] یگانه راهی که بهنجار و مستقیم است و انسان را به اهدافش می¬رساند، راه خداست. [۱۹۲] طلب یاری از غیر خداوند سبب ترس و وحشت است؛ زیرا جز خداوند، کسی نمی¬تواند انسان را یاری کند و امنیت واقعی دهد. [۱۹۳] شرک، از مصداق¬های بزرگ ظلم است. [۱۹۴] در پناه الهی رفتن و اعتقاد به خالق متعال و استقامت ورزیدن، باعث رفع خوف و اندوه است، چون به وظیفه عمل شده است. [۱۹۵] با بررسی آیات روشن می¬شود که اهمیت خانواده به تربیت و تهذیب و آموزش افراد می باشد با وجود شرک و کفر هرگز نمی¬تواند به هدف اصلی خود برسد. 8-1-3- دروغ و خلف وعده: یکی دیگر از عوامل آسیب¬زا، دروغ و خلف وعده می¬باشد، دروغ علاوه بر اینکه انسان را در دنیا و آخرت از رحمت الهی محروم می¬کند و اعتبار اجتماعی انسان را از بین می¬برد و سبب سلب اعتماد افراد جامعه نسبت به یکدیگر می¬شود و جامعه را از حرکت در مسیر تمدن که مستلزم انگیزه و اعتماد متقابل می¬باشد دور می¬سازد. دروغگویی، انکار آیات الهی و پیمان¬شکنی، رفتاری ناهنجار و ناپسند است و نفاق را به دنبال دارد. [۱۹۶] پیمان¬شکنی و التزام نداشتن به تعهدات دینی،[۱۹۷] اجتماعی و اخلاقی، از خصلتهای افراد بزهکار، فاسق و بی¬تقوا هستند. التزام نداشتن به تعهدات، باعث دشمنی، قساوت دل و نارضایتی خداوند می¬گردد. [۱۹۸] افراد دروغگو و پیمان¬شکن، امنیت روانی ندارند؛ چون از طرفی اعتبار خود را از دست داده¬اند[۱۹۹] و از طرف دیگر از فاش شدن دروغشان در هراس هستند. [۲۰۰] دروغ با داشتن چنین ویژگیهایی می¬تواند بخش مهمی از اختلافات خانوادگی را در خود داشته باشد. 8-1-4- حسادت:یقینا حسادت، یکی از عومل و اسباب اضطراب و نگرانی است؛ حسادت جسم و روان انسان را تحت تاثیر قرار می¬دهد و وجود اورا آلوده می¬کند. وجود حسادت در بین اعضای خانواده و ارتباطات آنها باعث می¬شود رابطه ها پر از گلایه¬مندی، خشم، جنگ و درگیری، بی¬اعتمادی، افسردگی، رنجش¬های بی¬پایان می¬شود. افراد حسود، آرامش و امنیت روانی ندارند و در درونشان شعله¬های سرد و تعارض وجود دارد. [۲۰۱] حسود، اندیشه¬ای خطرناک دارد و ممکن است برای کاهش آلام درونی، به برادرکشی نیز اقدام کند. [۲۰۲] مهمترین علت حسادت، خطای شناختی حسود است و تصور می¬کند با حذف دیگران، به محبوبیت و منزلت می¬رسد. [۲۰۳] یکی از روشها برای درمان حسادت، تقویت تقوا و شناخت¬درمانی است. [۲۰۴] 8-1-5- سوء¬ظن و بدگویی: از مهمترین عوامل آسیب¬زا درخانواده¬ها سوء¬ظن و بدگویی است یکی از بیماریهای روانی که تاثیر زیانباری بر شخصیت و رفتارهای فردی و اجتماعی می¬گذارد و رشته الفت و مودت خانواده را از هم می¬گسلد و موجب تفرقه و جدایی می¬شود. منفی¬نگری و خطای شناختی نسبت به دیگران،[۲۰۵] باعث بیزاری و نفرت و در نهایت ممکن است باعث کینه شود. کینه و نفرت نیز به بدگویی و غیبت می¬انجامد. کسی که به سوءظن و منفی¬نگری مبتلا است،[۲۰۶] تحلیل نادرستی از دیگران دارد و این تحلیل نادرست باعث رفتار و عملکردی نادرستی همچون غیبت و تهمت خواهد شد. [۲۰۷] در قرآن کریم، مبرا بودن بهشتیان از کینه و کدورت را از زیبایی و جذابیت بهشت تلقی می¬کند. [۲۰۸] با نگاهی به آیات بیان شده به روشنی دانسته می¬شود که بسیاری از مشکلات خانوادگی و حتی اختلالات شناختی و بیماریهای روانی چون اضطراب و تشویش و افسردگی می¬تواند با خاستگاه بدگمانی باشد. 8-1-6- نفاق و دورویی: از جمله عوامل آسیب زا، نفاق و دورویی می¬باشد نفاق، از آفتها و خطرهای اجتماعی که ممکن است خانواده¬ها و جامعه را به تباهی بکشد و پایه¬های وحدت آنها را متزلزل سازد. نوعی اختلال شخصیت و بیماری روحی است[۲۰۹] که به دنبالش عذابی دوگانه وجود دارد،[۲۱۰] هم در دنیا (عذاب درونی و تردید) و هم در آخرت (آتش و سرنوشت شوم). [۲۱۱] علائم مشخص نفاق، بی¬نشاطی، ریاکاری، غفلت از یاد خدا،[۲۱۲] ظاهرکاری، انسجام نداشتن شخصیت، تردید و دو دلی و محروم بودن از بینش صحیح،[۲۱۳] است.خلف وعده، دروغگویی،[۲۱۴] غفلت، خطای شناختی،[۲۱۵] محرومیت از تفکر و خردورزی،[۲۱۶] و ... ، از عوامل نفاق هستند. نفاق، باعث دل¬مردگی، حسرت و ناآرامی و سرگردانی است،[۲۱۷] چون منافق مردد مذبذب است و به طور مرتب باید موضع جدید بگیرد. [۲۱۸] با توجه به آیات بیان شده بسیاری از بیماریهای روانی چون اضطراب و تشویش و افسردگی می¬تواند به خاطر نفاق و دورویی باشد. 8-2- مهم¬ترین عوامل بیماری روحی و روانی در خانواده از نگاه قرآن در پیدایش و یا تشدید بیماریهای روانی عوامل فراوانی مؤثرند روانشناسان نقش عمده¬ای را برای عوامل شناختی در ایجاد بیماریهای روانی و عصبی قایل هستند آنان معتقدند وقتی در فکر، باور و شناخت افراد انحراف پایدار ایجاد شود، او به تدریج دچار بیماریهای روانی می¬شود. درباره عوامل شناختی که به تعبیر قرآن «قساوت قلب، مهر خوردن بر قلب و ... » می¬باشد آیات قرآن به آنها اشاراتی دارد. قساوت و سخت دلی، بدترین مرض روحی است[۲۱۹] از مهمترین عوامل قساوت قلب و بیماری روحی، می¬توان به لجاجت و عناد،[۲۲۰] استکبار و تجاوز از حدود الهی،[۲۲۱] وسوسه¬های شیطانی،[۲۲۲] دنیاگرایی و غفلت،[۲۲۳] بی¬توجهی و بی¬بصیرتی به آیات الهی[۲۲۴] و پیروی از هوای نفس،[۲۲۵] اشاره کرد. با توجه به بیان آیات، وجود عوامل شناختی در بین اعضای خانواده باعث ایجاد آثار نامساعد بر افراد می¬شود چنین افرادی در مواجه با فشارها و شرایط نامناسب دچار آشفتگی روانی می-شوند. در مقابل، خودسازی و عبادت و پیروی از دستورهای الهی، مطمئن¬ترین و منحصرترین راه برای اصلاح بیماری روحی¬اند که نتیجه آنها امنیت و آرامش واقعی و سعادت است. [۲۲۶] از نظر قرآن افراد با روح و روان سالم باید دارای چنین ویژگیهایی باشند ؛ سلامتی و شفا،[۲۲۷] امید و حیات،[۲۲۸] طهارت،[۲۲۹] سعه¬صدر،[۲۳۰] هدایت،[۲۳۱] ایمان عمیق،[۲۳۲] آرامش،[۲۳۳] الفت[۲۳۴] و اطمینان قلبی،[۲۳۵] به قلب و دل مومنین نسبت داده شده¬اند. در مقابل، ویژگیها و صفاتی از قبیل؛ مرض و بیماری،[۲۳۶] قساوت،[۲۳۷] مهر خوردن،[۲۳۸] احاطه ظلمت،[۲۳۹] حجاب داشتن،[۲۴۰] قفل بودن،[۲۴۱] سختی و نفهمی،[۲۴۲] از ویژگیهای افراد بیمار دل دل بیان شده¬اند. در سایه این ویژگیها، دل و روح افراد سالم در امنیت و آرامش است و بیمار دلان، در شک و تردید و ناایمنی قرار دارد. از آنجا که خانواده، مناسبترین نظام برای تامین نیازهای روانی و مادی بشر بوده و بهترین بستر را برای تامین امنیت و آرامش روانی اعضا، پرورش نسل جدید و برآورده ساختن نیازهای عاطفی افراد فراهم نموده است متون دینی ما، یعنی قرآن در مورد خانواده، ما را به نظام و ساختاری رهنمون می¬کند که پاسخگوی همه نیازهای روانی و مادی خانواده است. 8-2-1- خود فراموشی:ریشه بیشتر بیماریهای روانی، خود فراموشی می¬باشد. «هم چون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به خودفراموشی گرفتار کرد»[۲۴۳] . کسانی که مبتلا به خود فراموشی هستند ارزش¬ها، استعدادها و لیاقت¬های ذاتی خود را فراموش می¬کنند وکسی که جز به نفس خویش بپردازد، خود را در تاریکی¬ها سرگردان ساخته و به هلاکت رساند. 8-2-2- ابزارهای مهم شیطان برای اغواگری: شیطان، در راستای اهداف تخریبی و گمراه کننده¬ای که دارد از ابزارهای متعددی بهره می¬گیرد، تا ارکان خانواده را سست و متزلزل کرده و محیط خانه را به ناامنی تبدیل می¬کند. نزاع خانوادگی، سوءتفاهم مستمر در بین اعضای خانواده، عدم وجود صمیمت و صداقت، باعث ایجاد آثار نامساعد بر افراد می¬شود. چنین افرادی در برخورد با فشارهای روانی و مشکلات بعدی احتمال دارد دچار اختلال روانی شوند، شیطان، افزون بر بهره¬گیری از ابزارهایی از قبیل؛ زیبا جلوه دادن اعمال زشت[۲۴۴] و تظاهر به یاری،[۲۴۵] شیرین جلوه دادن گناه،[۲۴۶] وعده¬های دروغ،[۲۴۷] سوء استفاده از باورها و نیازها،[۲۴۸] از ابزار تردید (زیغ) و خطای شناختی[۲۴۹] بهره می¬گیرد. و از این راهها افراد را سرگردان و گمراه[۲۵۰] می¬کند. شیطان، همچنین از روش گام به گام و مرحله به مرحله، برای انحراف افراد بهره می¬گیرد. مراحلی که در قرآن به عنوان روشهای گام به گام شیطان اشاره شده است عبارتند: از القای وسواس؛[۲۵۱] مرحله تماس؛[۲۵۲] در دل و جان نفوذ می¬کند؛[۲۵۳] با دل و روح انسان انس می¬گیرد؛[۲۵۴] انسان را حزب خود قرار می-دهد؛[۲۵۵] سرپرست انسان می¬شود؛[۲۵۶] اینکه انسان، خودش شیطان می¬شود. [۲۵۷] 8-2-3- غفلت، اختلاف و مجادله: یکی از عوامل تاثیرگذار در بیماریهای روحی غفلت و مجادله و اختلاف می¬باشد. غفلت از جمله اختلالهای روانی است که بر توان ادراکی انسان عارض می¬شود و کارایی آنهارا مختل می¬سازد چنین اختلال¬هایی در خانواده¬ها آثار مخربی را دارد. محروم بودن از شناخت و آگاهی[۲۵۸] و گرفتار شدن به نفهمی[۲۵۹] یا خطای شناختی، از موارد تهدید کننده سلامت روانی هستند. [۲۶۰] اختلاف و دشمنی، چه در میان امت اسلامی و چه در میان خانواده و دوستان، از عوامل دشمنی[۲۶۱] و کدورت و ناراحتی[۲۶۲] و محروم شدن از آرامش روانی است. اختلاف همچنین، اقتدار و هیبت افراد را از بین برده و آنان را ناتوان و بی¬صلابت می¬کند. [۲۶۳] 8-2-4- مراعات نکردن آبروی مومنان: یکی از اختلالهای روانی که در قرآن مورد توجه جدی است، رعایت نکردن جایگاه اجتماعی و آبروی افراد است. جایگاه اجتماعی و آبروی مومن بسیار ارزشمند هستند و اگر احساس کند به خطر افتاده، بسیار محزون و ناراحت می¬شود. یاوه¬گویی،[۲۶۴] تهمت، نسبت ناروا دادن به مومنان،[۲۶۵] ترویج گناه،[۲۶۶] و زخم زبان زدن،[۲۶۷] از خطاهای بزرگ شمرده شده¬اند. احساس شرمندگی درباره یک میهمان ارزشمند[۲۶۸] یا افراد بزرگ، باعث اندوه و غم می¬شود. اهانت به میهمان اهانت به میزبان است و باعث اندوه و شرمندگی است؛[۲۶۹] از این ¬رو در داستان حضرت لوط علیه¬السلام که افراد ناپاک به مهمانان وی قصد تعرض و ایجاد بدنامی داشتند برای حضرت لوط علیه¬السلام احساس حزن و بدنامی ایجاد گردید و بسیار نگران شد. [۲۷۰] 8-2-5- دلبستگی به دنیا و نداشتن اعتدال: یکی از مهمترین عوامل بیماریهای روانی، علاقه و دلبستگی به دنیا و زخارف آن[۲۷۱] می¬باشد انسان دلبسته به دنیا همیشه در اظطراب و نگرانی به سر می¬برد؛ زیرا دنیا قرین با انواع فقدان هست و فشارهای روانی ناشی از این فقدان¬ها اضطراب¬زاست. دلبستگی به دنیا افزون بر اینکه باعث سقوط معنوی انسان می¬شود،[۲۷۲] باعث حزن و اندوه و حسرت نیز شده و سلامت روانی را تهدید می¬کند. [۲۷۳] پیامبر گرامی اسلام صلی¬الله¬علیه و آله فرمود: «هر کس به آنچه در دست دیگران است خیره شود، حزن و اندوهش زیاد می¬شود و ناراحتی¬اش درمان نمی¬پذیرد». اسراف و زیاده¬روی و همچنین خسیس بودن[۲۷۴] نیز از رفتارهای ناپسندی هستند که سلامت روانی را تخریب می¬کنند و باعث اندوه می¬شوند. [۲۷۵] با توجه به آیات و روایات، وجود چنین اختلالهای روحی در بین اعضای خانواده، به روابط بین فردی آسیب¬زده، خانواده را از مسیر رشد و کمال منحرف می¬کند.
9. نتیجه گیری
با توجه به مطالب ارائه شده، چنین برداشت می¬شود که سلامت روان خانواده، یک مبحث بسیار مهم و ضروری در زندگی امروز بشر است. قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی و اسلام به عنوان کا ملترین دین، تعالیم و دستوراتی دارند که موجب تقویت و سلامت روان خانواده می¬شوند. آنچه ما در این تحقیق بدان پرداختیم این بود که سلامت روانی خانواده از دیدگاه قرآن در سه مرحله پیشگیری، درمان و مراقبت اجرا می¬شود و بر چهار بعد نگرش به خود، دیگران، زندگی، و خداوند تأکید دارد. قرآن کریم علاوه بر نیازهای مادی، توجه ویژه¬ای بر نیازهای معنوی داشته است. اگرچه قرآن یک کتاب روانشناسی نیست اما بسیاری از راهکارهای فردی و اجتماعی قرآن برای خانواده¬ها جنبه روانشناختی داشته بنابراین اجرا و عملی کردن تعالیم قرآن نه تنها موجب سعادت اخروی است بلکه در زندگی دنیایی نیز می¬تواند رهنمون خانواده و جامعه به سوی سلامت روحی و روانی باشد.
پانویس و منابع
- ↑ اِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ * تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ(القمر،20-19)
- ↑ َلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ(انعام،59)
- ↑ holistic
- ↑ .َمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ(آل عمران، 185)
- ↑ .لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَكَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِيمًا (فتح،5؛ آل عمران، 186؛ توبه،89 و وصف 11و12)
- ↑ .أَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ* فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ(قارعه،6و7؛ حاقه، 21)
- ↑ یا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ* ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً* فَادْخُلِي فِي عِبَادِي* وَادْخُلِي جَنَّتِي (فجر، 27-30)
- ↑ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً (نحل، 97)
- ↑ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا(احزاب، 71؛ توبه، 89؛ صف، 11و12؛ آل عمران، 186)
- ↑ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً (نحل، 97؛ رعد،30)
- ↑ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (شمس،9)
- ↑ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»(قصص، 83)؛إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ(الذاریات، 15)؛إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا*حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا* وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا* وَكَأْسًا... (نبأ، 31-34)
- ↑ گفتنی است که گرچه سعادت و فوز عظیم به معنای لذت همه جانبه و رسیدن همه جانبه به همه کمالات، به طوری که حداکثز کمالات و حظوظ فطری و طبیعی استیفا گردد (مطهری، 1369) هست، ولی درجاتی از آن، متناسب با تلاشها و تقیداتی که به دستورهای الهی در دنیا وجود دارد، برای افراد حاصل می¬شود.
- ↑ .َیا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ* ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً* فَادْخُلِي فِي عِبَادِي* وَادْخُلِي جَنَّتِي (فجر، 27-30)
- ↑ .أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ* الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ(یونس، 62-64)
- ↑ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(بقره،38)
- ↑ .بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(بقره،112)
- ↑ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(النساء، 13)
- ↑ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ(بقره، 114)
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(بقره، 208)
- ↑ .اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(بقره، 257)
- ↑ اهل بیت در قرآن جنبه اصطلاحی دارد و فقط در مورد خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این اصطلاح بکار می¬رود.
- ↑ وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ* قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ (هود، 45-46)
- ↑ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا.(احزاب، 33)¬
- ↑ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا (فرقان، 74)
- ↑ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم، 21)
- ↑ َیا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ(یونس،57)
- ↑ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ(الذاریات، 56)
- ↑ خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا(الملک، 2)
- ↑ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا(هود، 61)
- ↑ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ (هود، 119)
- ↑ وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا(اعراف، 58)
- ↑ .وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ (التحریم، 12)
- ↑ .الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ(النور، 26)
- ↑ .يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا(بقره، 168)
- ↑ .ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ(نحل، 69)
- ↑ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ(نحل، 66)
- ↑ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ... (انعام،121؛ مائده،91؛ مائده، 4؛ انعام، 146)
- ↑ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً َاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(اعراف، 69)
- ↑ ُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ(یونس،67)
- ↑ وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ...(فصلت، 25)
- ↑ ُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ(ابراهیم، 27)
- ↑ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ(الحجرات، 7)
- ↑ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ... (بقره، 269)
- ↑ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ ... (النساء، 174)
- ↑ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ(انفال، 22)
- ↑ فی الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ... (الزمر، 18)
- ↑ أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ... (جاثیه، 23)
- ↑ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ
- ↑ و َقَالَ يَا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ مَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شیء إِنِ الْحُكْمُ إِلا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ و علیه فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ (یوسف، 67)
- ↑ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ( ق، 16)
- ↑ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ(غافر، 19)
- ↑ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ(فاطر،15)
- ↑ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ (طلاق،3)
- ↑ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ(بقره، 197 و طلاق2و3)
- ↑ الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ (آل عمران، 17)
- ↑ وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا( فرقان،63)؛ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ (سجده،16)
- ↑ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ ... (اسراء، 1)
- ↑ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا(مزمل،6)
- ↑ وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا(اسراء،79)
- ↑ يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ( فاطر،15)
- ↑ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ... (ص،27و28)
- ↑ إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان،3)
- ↑ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ (مدثر،38)
- ↑ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ... (جاثیه، 15)
- ↑ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (عنکبوت، 69)
- ↑ وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ (فصلت،18)
- ↑ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ(بینه، 7)
- ↑ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ... (بینه،8)
- ↑ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ(اعراف، 179؛ انعام،105و انفال،23)
- ↑ أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً ... (جاثیه،23)
- ↑ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ ... (نمل،24)
- ↑ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ (النساء،14)
- ↑ فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (توبه،82؛ قصص،76)
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ( حجرات،12)
- ↑ قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ (حجر،68)
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ... » ( حجرات،1-4)
- ↑ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ(اسراء،24)
- ↑ كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا(مائده،8)
- ↑ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ(غافر،35)
- ↑ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا(حشر،10)
- ↑ وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ ... (اعراف،102؛ توبه،77)
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ(حجرات،11)
- ↑ وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ(اعراف، 102 و نساء،156)
- ↑ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ (نساء،86)
- ↑ لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ (نساء،148)
- ↑ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا(لقمان،18)
- ↑ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا (مائده،8)
- ↑ وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ... (نساء،86)؛ « وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا (نساء،8)
- ↑ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ (فاطر،27)؛ « هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّىإِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا ... (یونس،22)
- ↑ وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ( حجر،82)
- ↑ اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ... (رعد، 26)
- ↑ اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ... وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ(حدید،20)
- ↑ اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ(رعد،26)
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (منافقون،9)
- ↑ يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ (ابراهیم،27)
- ↑ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ و ... (جمعه، 2)
- ↑ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ... (نحل،97)
- ↑ فی يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عذاب أَلِيمٍ ... ( صف،10-12)
- ↑ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ(بقره،155)
- ↑ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ(توبه،34؛ نساء،38)
- ↑ يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ( فاطر،15)
- ↑ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ(انعام، 121)
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ ... مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(مائده، 90)
- ↑ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ ... (انعام، 141)
- ↑ يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ(نحل، 69)
- ↑ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَر(انعام، 141)
- ↑ وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ(نحل، 13)
- ↑ وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا(نحل،14)
- ↑ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ(نحل،66)
- ↑ وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ(طور،22)
- ↑ وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ(مائده، 88)
- ↑ وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِ (روم، 23)
- ↑ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا(انعام، 96)
- ↑ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا(فرقان، 47)
- ↑ وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ(روم، 23؛ انفال،44)
- ↑ َمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً(روم، 21؛ بقره،188)
- ↑ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ» (رحمن، 70،)؛ « وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ(طور،20)
- ↑ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ(نساء،34)
- ↑ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ(رحمن، 56)
- ↑ وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا(تحریم، 12)
- ↑ حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ(رحمن،72)
- ↑ كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ( رحمن،58)
- ↑ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً» (نحل،112)
- ↑ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا» (نحل،80)؛ وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ(حجر،82)
- ↑ وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا (ص،43)
- ↑ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» (طورف21؛ غافر،8)
- ↑ وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ» (انبیاء،80)
- ↑ وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا» (مریم،5)؛ اسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ(انیباء،90)
- ↑ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى * وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى(طه، 118و119)
- ↑ وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا(فرقان،12و13)
- ↑ إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا(انسان، 3)
- ↑ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا(نساء، 80)
- ↑ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ (بقره،86)؛لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ (بقره، 256)
- ↑ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ(یس،27)
- ↑ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا * إِلَّا قِيلًا سَلَامًا (واقعه، 25و26)
- ↑ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ (نمل، 19)
- ↑ وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ... (انعام، 68؛ اعراف،48)
- ↑ وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ( حجر،16)
- ↑ يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» (اعراف، 31)
- ↑ وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(نحل،8)
- ↑ وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ (نحل، 6)
- ↑ وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ ... (نساء،129)
- ↑ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ(زمر، 9)
- ↑ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا(طه،114)
- ↑ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ... (قصص، 80)
- ↑ أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (یوسف، 12)
- ↑ وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ(انفال، 28)
- ↑ وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ( نحل، 72)
- ↑ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ(فرقان، 74؛ قصص، 9و13)
- ↑ رَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا ... (قصص، 13)
- ↑ وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ (نوح، 12)
- ↑ ر.ک: شجاعی، نظریه نیازهای معنوی از دیدگاه اسلام و تناظر آن با سلسله مراتب»، مجله مطالعات اسلام و روان¬شناسی،ش1.
- ↑ spiritual needs
- ↑ مراد از باورهای دینی، اعتقاد به خداوند، پیامبران صلی الله علیه و آله، امامان معصوم علیه السلام و روز قیامت است.
- ↑ منظور از اعمال عبادی، نماز، روزه، دعا، قرائت قرآن و ... است.
- ↑ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ( ذاریات، 56)
- ↑ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ* وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ( یس،60و61)
- ↑ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ (طه، 50؛ انعام،102؛ حشر،24؛ آل عمران، 27)
- ↑ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ( بقره، 156؛ بقره،256؛اسراء،98)
- ↑ صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ( بقره، 138؛ بقره،148)
- ↑ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ( کهف، 39؛ اسراء،20)
- ↑ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ(بقره، 165)
- ↑ إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِينَ(انفال، 9و31)
- ↑ أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(یونس،62)
- ↑ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ( مائده، 54)
- ↑ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ... ( طلاق، 3)
- ↑ ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ( فاطر، 2)
- ↑ وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ( آل عمران، 123)
- ↑ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ( آل عمران، 126)
- ↑ قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى» ( طه،46)
- ↑ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ( نمل، 79)
- ↑ وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ * وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ( مؤمنون،97و98)
- ↑ َالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ(بقره، 165)
- ↑ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ ( مائده، 54)
- ↑ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ( آل عمران، 31)
- ↑ منظور از آسیب و ناهنجاری، هر رفتار و اندیشه¬ای است که در قرآن و روایات، از آنها منع شده است.
- ↑ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً( نحل، 97)
- ↑ كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ( مطففین،14)
- ↑ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ(اعراف،186)
- ↑ الذنوب داء (محمدی ری شهری، 1379، ج2، ص188).
- ↑ امام علی علیه السلام:« لا وجع للقلوب من الذنوب (کلینی، 1363، ج2، باب ذنوب)
- ↑ امام صادق علیه السلام: « ما من شیء افسد للقلب من خطییه (مجلسی، 1992،ج73، ص348).
- ↑ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ(لقمان، 18؛ص،74؛نوح،7)
- ↑ وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (نمل،14)
- ↑ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ»( آل عمران، 185)
- ↑ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّى مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (لقمان،7)
- ↑ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (ص،76)
- ↑ إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ (قصص،4)
- ↑ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا (نساء، 167)
- ↑ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ ... ( نساء، 48)
- ↑ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ(آل عمران، 51)
- ↑ سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ(آل عمران، 151، یس، 74و75، حجر، 95-98)
- ↑ وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ(لقمان، 13)
- ↑ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(احقاف، 13)
- ↑ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ( توبه، 77)
- ↑ .الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ(انفال، 56)
- ↑ فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً (مائده، 13؛ مائده، 15؛ نساء، 156)
- ↑ قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ(یوسف، 17)
- ↑ وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ (انفال، 58)
- ↑ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ (مائده، 27)
- ↑ قَالَ يَا بُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ(یوسف،5و9)
- ↑ وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ (یوسف، 84)
- ↑ لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (مائده، 28)
- ↑ وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا (نساء، 94)
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ (حجرات،12)
- ↑ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ (حجرات،12)
- ↑ َنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (اعراف،43؛حجر،48)
- ↑ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ (توبه،95)
- ↑ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ (توبه،101)
- ↑ بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا (نساء،138و146)
- ↑ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا(نساء،142)
- ↑ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ (توبه،87)
- ↑ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ( توبه،77)
- ↑ فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا(نساء،62)
- ↑ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ(توبه،87)
- ↑ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (اعراف،186)
- ↑ مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا(نساء،143)
- ↑ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ... (بقره،74)
- ↑ تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ (اعراف،101)
- ↑ ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ نَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِ الْمُعْتَدِين(یونس،74)
- ↑ فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (انعام،43)
- ↑ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ (نحل،108)
- ↑ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (روم،59)
- ↑ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ(محمد،16)
- ↑ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (شمس،9)؛ يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ* إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ (شعراءف88و89)
- ↑ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ (توبه،14)
- ↑ أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ (انعام،122)
- ↑ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى(حجرات،3)
- ↑ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه،25)
- ↑ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ (تغابن، 11)
- ↑ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ (مجادله، 22)
- ↑ أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِين(فتح،4)
- ↑ .أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ (انفال،63)
- ↑ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد،28)
- ↑ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ(بقره،10)
- ↑ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ( مائده،13)
- ↑ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ(نحل، 108)
- ↑ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ(مطففین، 14)
- ↑ جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ (کهف،57)
- ↑ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا (محمد،24)
- ↑ خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ(بقره،7)
- ↑ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ(حشر،19)
- ↑ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ (نمل،24)
- ↑ وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرَى مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ (انفال، 48؛ حجر،40؛ نحل،64)
- ↑ أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا(فاطر،8)
- ↑ وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ ... (ابراهیم، 22-24)
- ↑ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى (طه،120)
- ↑ َإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ( زخرف، 37)؛ « إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ» (نمل، 4)؛ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (حج،52)
- ↑ إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ (توبه،45)
- ↑ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ (طه، 120)
- ↑ مَسَّهُمْ طَائِفٌ(اعراف، 201)
- ↑ فِي صُدُورِ النَّاسِ (ناس،5)
- ↑ فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (زخرف،36)
- ↑ حِزْبَ الشَّيْطَانِ(مجادله،19)
- ↑ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا (نساء، 119)
- ↑ شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ(انعام،112)
- ↑ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ (نحل، 108)
- ↑ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ (انفال،22)
- ↑ قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ* لَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ (ذاریات،10و11)؛ وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (مریم، 39)
- ↑ وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ (شوری، 14)
- ↑ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّار (غافر، 35)
- ↑ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ (انفال، 46)
- ↑ قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ (انعام،33)
- ↑ َمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا( نساء،112)
- ↑ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ (نور،19)
- ↑ الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ ... (توبه،79)
- ↑ قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ (حجر،68)
- ↑ قَالَ يَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ» (هود،78)
- ↑ وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ (هود،77)
- ↑ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ (آل عمران، 185)
- ↑ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ(نحل، 107)؛ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ (تغابن، 15)
- ↑ لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ (حجر،88)
- ↑ وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا (اسراء،29)
- ↑ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ (انفال، 36)
- ابن¬فارس، احمدبن¬زکریا،تربیت معجم مقاییس¬الغه، قم: دفتر انتشارات وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- ابن¬منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، بیروت: دارصادر، 1414
- ادینگتون، آرتور استنلی، بیولوژی فعالیت بدنی، ترجمه حجت¬الله نیک بخت، تهران: سمت،1380
- بنت¬الشاطی، عبدالرحمان، اعجاز بیانی قرآنی، ترجمه حسین صابری، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1376
- جوادی¬آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم: اسراء، 1388
- جوادی¬آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم: اسراء، 1389الف
- خویی، ابوالقاسم، البیان فی التفسیر قرآن، قم: موسسه احیاء آثار الامام¬الخوئی، بی¬تا
- دادستان، پریرخ، روان¬شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، تهران: سمت،1376
- راغب¬اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قران، ترجمه غلامرضا خسروی حسینی، تهران: انتشارات مرتضوی، 1383
- رضایی اصفهانی، محمدعلی، «چیستی و چالش¬های اعجاز علمی قرآن»، قرآن و علم، ش7 ، 1389ش
- رضایی اصفهانی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رشت: کتاب مبین، 1386
- سالاری¬¬¬فر، محمدرضا و همکاران، بهداشت¬روانی با نگرش به منابع اسلامی، قم و تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت، 1389
- شجاعی، محمدصادیق، «نظریه نیازهای معنوی از دیدگاه اسلام و تناظر آن با سلسله مراتب»، مجله مطالعات اسلام و روان-شناسی، ش1، 1386
- شعاری¬نژاد، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1375
- قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران: دارالکتب¬الاسلامیة، 1371ش
- کاویانی، محمد، سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،1391
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سیدجواد مصطفوی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اهل البیت علیهم¬السلام، 1363
- گولد، جولیوس، ولیام کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، تهران: انتشارات مازیار، 1376ش
- مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، بحارالانوار، تهران: المکتبة¬الاسلامیة، 1388
- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة همراه با ترجمه فارسی، قم: دارالحدیث، 1377
- مزلو، ابراهام، انگیزش و شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مشهد: آستان قدس رضوی، 1367
- مصباح¬یزدی، محمدتقی، معارف قرآن، قم: انتشارات در راه حق، 1367
- مصباح¬یزدی، محمدتقی، معارف قرآن، قم: انتشارات موسسه امام خمینی (ره)، 1376
- مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب¬الاسلامیه، 1371
- میلانی¬فر، بهروز، بهداشت روانی، تهران: قومس،1382