اعجاز عرفانی قرآن کریم از منظر امام خمینی (قدس سره)
چکیده
قرآن شریف از حیث دانش عرفان به قدری جامع لطائف وحقایق وسرایر ودقایق توحید است که عقول اهل معرفت درآن حیران میماند،واین اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است؛ نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات واحکام و اتقان تنظیم عائله وامثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و فارق عادت است؛ امام خمینی معتقد است که هر کس اهل عرفان و دارای دانش صحیح عرفانی باشد و قرآن را از نظر عرفانی مطالعه کند اعجاز آن را از این زاویه درک میکنند والا فقط به فصاحت لفظی وغیره آن خواهد پرداخت.بنابراین،امام خمینی رحمه الله اعجاز ادبی و بلاغی قرآن را قبول دارد و معتقد است اعجاز قرآن وجوه متعددی دارد که کمترین وجه آن، جنبه ادبی است و اهل معرفتِ واقعی، اعجاز قرآن را در توحید و شناخت حقایق و معارف الهی جست و جو میکنند که جهت اصلی اعجاز قرآن، در معارف بلند و عمیق توحیدی آن است. به نظر وی، مهمترین وجه اعجاز قرآن، در بیان معارف بلند توحیدی و اعتقادی قرآن است. هیچ فیلسوف، متکلم یا عارفی را نمیتوان یافت که بتواند به زیبایی و دقت قرآن مجید، علوم حقیقی مربوط به اسماء و صفات الهی، عالم مجردات و مسائل مبدأ و معاد را بیان کند. این وجه اعجاز قرآن، برای آگاهان به معارف توحیدی آشکاراست واختصاص به عرب زبانان ندارد.
واژههای کلیدی: اعجاز عرفانی، امام خمینی
مقدمه
قرآن کریم کتاب جامع،جهانی و جاودانه الهی است؛که به همه استعدادها و نیازهای انسان پاسخ میدهد ازجمله تشنگی معنوی و عرفانی انسان را سیراب میکند و معجزه جاويدان پيامبراسلام و سند زنده و برهان اثبات رسالت و حقانيت ارتباط او با خداست بتوسط معارف بلند عرفانی قرآنی که در قالب الفاظ آن هم به اوج فصاحت و بلاغت در کلام و حیانی جلوه نموده است.اسماي حسناي الهي درقرآن تجلي نموده واین هديه مبارك آسماني همه انديشمندان حقيقت جو و خرد ورز را به دل سپاري فرا مي خواند. هدف اساسي از نزول قرآن صعود انسان است.قرآن آدرس است كه انسانها آن را بخوانند و بفهمندو به آن عمل نمايند و به مقام قرب الهي نايل شوند و لازمه تحقق اين هدف آن است كه همگان با ذهني جستجوگر، به منظوراستفاده از سفره گسترده الهي و رفع نيازهاي فكري، معنوي و عملي خويش در محضر وحي حاضر شوند و از قرآن كه سند نبوت پيامبراسلام و قانون اساسي اسلام است راه و رسم زندگي توحيدي و سعادت آفرين را (در پرتو دانش عرفان قرآنی و اسلامی) بياموزند.
محور اول: مفاهیم و کلیات اعجاز قرآن کریم
(الف) تعريف مسا ٔله انشاءا... در اين مقاله بر آنيم که با بیان کلیات و مفاهیم اعجاز قرآن کریم، باشناختن وجوه و ابعاد اعجاز قرآن کریم بررسي نمائیم که مهمترین وجه اعجاز قرآن، در بیان معارف بلند توحیدی و اعتقادی عرفانی قرآن است که اولین بار حضرت امام خمینی(قدسسره)با اندیشه عرفانیشان آنرا ازحیث دانش اسلامی عرفان مطرح نمودهاند.
کلید واژهها: {قرآن، معجزه و اعجاز عرفانی، امام خمینی }
(ب) واژه شناسی معجزه و اعجاز معجزه ازكلمة عجزگرفته شده كه به معناي ضعف وناتواني است[۱] .دانشمندان لغت بين «عجـْز» به سكون جيم، «عجَز» به فتح جيم و «عجُز» به ضم جيم، فرق قائل شدهاند،[۲] اولي و دومي را به معناي "ضعف و ناتواني" در مقابل معناي قدرت[۳] وسومي را "آخر و پايان شيء" معنا كردهاند[۴] .واژه معجزه و اعجاز و مشتقات آن، حدود 26 مرتبه درقرآن به كار رفته است كه مراد از همه آنها معناي اصلی و لغوي آن(ضعف)مي باشد،مانند:فَاعلَموا أنَّكم غَير معجزِي الله[۵] (ج) واژگان مترادف معجزه در قرآن كريم در قرآن كريم وكلام پیامبر اسلام و صحابه و تابعين، واژه اعجاز و معجزه به مفهومى كه اكنون رايج است به كار نرفته است، بلكه اصطلاح مذكور را همانند بسيارى از اصطلاحات ديگرمانند معاد و...درطول تاريخ عقايد و كلام اسلامى متكلمان اسلامى وضع كردهاند.شايد نخستين بار در قرن سوم بودكه واژه اعجاز به همين معناى امروزى خود به كار گرفته شد.
در قرآن كريم، واژگان ديگرى وجود دارد كه بيانگر اين مقصود است؛ برای شاهد مثال چند نمونه از آیات قرآن كريم را که مترادف معجزه و اعجاز میباشند مورد بررسی قرار میدهیم: 12. آيه؛
به معناى علامت و نشانه روشن. آنچه پيامبران عليهم السلام نشان و دليل نبوت مىدانند، آيه شمرده شده است: «وَرَسُولًا إِلَى بَنِىإِسْرَ ءِيلَ أَنّى قَدْ جِئْتُكُم بَايَةٍ مّن رَّبّكُمْ أَنّى أَخْلُقُ لَكُم مّنَ الطّينِ كَهَيَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ»؛[۶] و (او را) رسول و فرستاده به سوى بنىاسرائيل (قرار داده كه به آنها مىگويد:) من نشانهاى از طرف پروردگار شما برايتان آوردهام؛ من از گل چيزى به شكل پرنده مىسازم، سپس در آن مىدمم و به فرمان خدا، پرندهاى مىگردد. اين انتظار، همگانى و منطقى دانسته شده است كه مخاطبان پيامبران عليهم السلام از آنان آيه و معجزهاى براى اثبات ادعاى رسالت الهى طلب مىنمودهاند: «قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بَايَةٍ فَأْتِ بِهَآ إِن كُنتَ مِنَ الصدِقِينَ»؛(فرعون) گفت: اگر نشانهاى آوردهاى، نشان بده اگر از راستگويانى. [۷] 13. بيّنه: «بين» و «بان» در لغت به معناى ظاهر شدن و انكشاف است؛ رهنمود و دلالت واضح و روشن؛ خواه عقلى باشد يا حسى. قرآن مىفرمايد: «قَدْجِئْتُكُم بِبَيّنَةٍ مّن رَّبّكُمْ»؛[۸] من دليل روشنى از پروردگارتان براى شما آوردهام. 14. برهان: ارائه دليل و حجت را گويند همانگونه خداوند میفرماید:
«يأَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَآءَكُم بُرْهنٌ مّن رَّبّكُمْ وَأَنزَلْنَآ إِلَيْكُمْ نُورًا»؛[۹] اى مردم، دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد و نور آشكارى به سوى شما نازل كرديم. 15. سلطان:«سَلَطَ و تَسَلَّطَ» به معناى نيرو، تمكّن و حجت و دليل است. دليل را بدان جهت سلطان گويند كه افكار و قلوب را چيره مىسازد: «... وَ مَا كَانَ لَنَآ أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطنٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»؛[۱۰] و ما هرگز نمىتوانيم معجزهاى جز به فرمان خدا بياوريم! 16. بصيرت:
به مفهوم وضوح و روشنى و ادراك درونى مىباشد: «قَدْ جَآءَكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبّكُمْ..» [۱۱] دلايل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد. نشانههاى الهى پيامبران عليهم السلام بهگونهاى بود كه موجب دريافت و آگاهى درونى مردمان مىشد. [۱۲] درقرآن کریم لفظ اعجازدرباره خود قرآن به كارنرفته اما تعبيرات مشابه آن كه همگي دلالت برمعجزه بودن قرآن كريم دارند فراوان به كار رفته است برخي آيات تحدی عبارتند از: الف: و إن كنتم في ريب مما نزلنا علي عبدنا فأتوا بسورة من مثله[۱۳] و اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل کردهايم شک و ترديد داريد،(دست کم) يک سوره همانند آن بياوريد؛ ب: و ما كان هذا القرآن ان يفتري من دون الله... قل فاتوا بسورة مثله. [۱۴] بگو: «اگر راست مىگوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد؛ ج: قل فاتوه بعشر سور مثله مفتريات. [۱۵] بگوشماهم ده سوره ساختگى هماننداين بياوريد؛ د:قل لئن اجتمعت الانس و الجن علي ان يأتوا بمثل هذا القرآن لاياتون بمثله[۱۶] بگو«اگر انسانها و پريان(جن و انس)اتفاق کنندکه همانند اين قرآن را بياورند، همانندآنرا نخواهند آورد؛ ه: فليأتوا بحديث مثله. [۱۷] اگر راست مىگويند سخنى همانند آن بياورند!..... این آيات با تعبيرات مختلف مساله اعجاز قرآن ومبارزه طلبی را بيان كردهاند. (د) اعجاز قرآن و ابعاد آن قرآن تنها معجزه ماندگار و حاضر است كه گواه هميشه صادق و راهنماي انسانها مي باشد. نه پيش از بعثت پيامبر صلي الله عليه و آله كسي اثري همانند قرآن آورده و نه بعد از بعثت كسي را ياري برابري با آن و آفرينش اثري همانند قرآن بوده است نیز سر جاودانگي اعجاز قرآن اين است كه اسلام - برخلاف اديان پيشين - آئيني است هميشگي و به زمان يا مكان خاصي محدود نيست، بلکه سازگار فرهنگ زمانی و الهی باشد معجزه آن نيز نبايد محدود به زمان و مكان معيني باشد; چرا كه محدود بودن معجزه سبب خواهد شد كه نسلهاي آينده شاهد معجزهاي كه گواه دين حق باشد نباشند. پيداست كه تكليف چنين افرادي به ايمان، تكليف غيرمنطقي و برخلاف حكمت الهي مي باشد. بنابراين قرآن كه خود استدلالي بر حقانيت خويش است، در عصر رشد و شكوفايي انديشه بشري و نيز تا آخر زمان براي همه عصرها و نسلها معجزه است و بر خلاف ساير معجزات كه با رفتن آورنده شان از بين مي رفت، او ماندگار و برهان جاودانگي آئين اسلام خواهد بود. انديشمندان به خوبي دريافتهاند كه قرآن از ابعاد مختلف و متعدد معجزه است البته هر کس از زاویهای خاص به اعجاز قرآن نگریسته است. سکاکی گفته است: «انّ اعجاز القرآن یدرک و لایمکن التعبیر عن وصفه»اعجازقرآن، یافتنی است نه بیان کردنی[۱۸] و دانشمندان قرآن وجوه زیادی و گوناگون اعجاز قرآن بیان نمودهاند دکترمحمد علی رضایی اصفهانی در بحث ابعاد اعجاز قرآن(از آغاز تا قرن پانزدهم)بالغ برهشتاد وجوه اعجاز قرآن کریم را مورد بررسی قرار دادهاند و ایشان هفتاد و یکمین وجه از وجوه اعجاز را {معارف بلند عرفانی از امام خمینی(قدسسره) }شمردهاند. [۱۹] با گذشت زمان، جنبههاي تازهاي نيز از اعجاز قرآن روشن مي شود. لذا اعجاز قرآن، خود بحث دامنهدارى و گستردهای است كه بررسى و مطالعه هر گوشه آن، نوشتارى مفصل و مستقل را مىطلبد. در اين نوشتار حاضر، تصويرى كوچك و كلى از بحث مفصل و طولانى و پر رمز و راز اعجازمعارف بلند عرفانی قرآن کریم از منظر امام خمینی(ره) ارائه شده است.
(ه) پیشینه معارف بلند عرفانی و تاریخچه اعجاز عرفاني قرآن کریم (علم آدم الاسماء...) [۲۰] معارف بلند عرفانی و تأويل متون مذهبی و دينی به قرآن و حديث منحصر نمیباشد، سابقهای طولانی دارد حتی در كتب آسمانی و دينی پيشين، مانند تورات و انجيل هم تأويل و تفسير عرفانی صورت گرفته است ولی همچون قرآن معجزه جاویدانی نبوده وتحریف شده. تأويل و تفسير عرفانی قرآن کریم از قرون اوليه اسلامی در ميان مسلمانان مطرح بوده است. اما این وجه اعجاز عرفانی را همچون امام خمینی کسی مطرح نکرده است " اندیشه عرفانی ایشان برمباحث علوم قرآنی سایه افکنده و موجب برجسته کردن بخشهای خاص معارفی قرآن حتی بعد آعجاز شده و تاریخ مند کردن اعجاز است"[۲۱] در قرن پانزدهم امام خمینی(قدسسره) معتقد است که جهت اصلی اعجاز قرآن کریم، در معارف بلند و عمیق توحیدی قرآن است. (و)اهمیت اعجاز عرفاني اماآنچه محل بحث و مورد نظر ماست اعجاز عرفاني قرآن است که حقيقت قرآن، مقاصد و مطالب قرآن را بیشتر نمای اعجاز عرفاني قرآن در بردارنده مباحث مهم معرفتی همچون مقولات عرفان قرآنی از قبیل معرفت خداوند،هدف محوري و نهايي قرآن، هدايت به سبل اسلام،نجات انسان از زندان طبيعت، تهذيب نفس و انسانسازي، احياي قلوب، احتجاج و استدلال بر معارف حق، بيان قوانين ظاهر شريعت، احوال معاد و براهين آن، بيان احوال كفار و معاندين،كيفيت جهاد و پيامبر و اصحاب، قصص انبيا و اوليا میباشد؛ بر اساس این دانش عرفان قرآنی امام خمینی از میان وجوه اعجاز قرآن،تأكيد بیشتری براعجاز عرفاني مینمایند و میفرمایند بالاترین و بزرگ ترین معجزه قرآن، همین است؛ مسائل عرفانی به آن نحو که در قرآن کریم است در کتاب دیگر نیست آن مسائل بزرگ عرفانی که در یونان و نزد فلاسفه آن سابقه نداشت و کتب ارسطو و افلاطون، بزرگ ترین فلاسفه آن عصرها، از رسیدن به آن عاجز بودند. [۲۲] (ز) روش تحقيق روش تحقيق دراين مقاله تحقیقی و پژوهی کتابخانهاي مي باشد.
محور دوم: اعجاز قرآن کریم ازمنظرامام خمینی (قدسسره)
در دوره معاصر، امام خميني(قدسسره)عالم ربانی عارف به معارف بلند عرفانی قرآن كريم در خصوص مساله اعجاز قرآن كريم، نظري خاص داشته و رويكردي منحصر به فرد و متفاوت با ديگران دارد چون مساله اعجاز قرآن كريم يكي از مسايل مهم دینی ماست كه در دو رشته علوم اسلامی، {علم كلام و علوم قرآني} مشتركاً مورد بحث قرار مي گيرد لذا اصل مسأله اعجاز قرآن امري مسلّم و غير قابل ترديد بوده اما آنچه مهم است بررسي وجه اعجاز آن است كه بسيار جاي بحث دارد. نظريه امام خميني(قدسسره)را اينجا بصورت مستقل مورد بررسي قرار مي دهيم تاروشن گرددکه جهت اصلی اعجازقرآن كريم،ازمنظرامام راحل(قدسسره) چیست؟ وقتی از این زاویه آثار امام خميني(قدسسره) را مطالعه میکنیم به این مساله پی میبریم: وجه مهمي كه درانديشه امام(قدسسره)مغفول ومهجور مانده،بعد عرفاني ايشان است كه كمتر به آن پرداخته شده عرفان در سرتاسر زندگي امامخميني(ره)،غالب بود به ويژه درمباحث قرآني ايشان،سبقه عرفاني مشهوداست. آیت الله هادی معرفت(ره)،نظرات امامخميني(قدسسره)را دربردارنده ابعاد گوناگون توصيف وتصريح كرد: سيره امام(ره) دربردارنده ابعاد گوناگوني در زمينههاي گوناگون اجتماعي، سياسي، فلسفي و...است،اما ايشان به قرآن عنايتي ويژه داشتند وزندگي علمي وسياسي خويش را بر مبناي اين كتاب مقدس قراردادند. [۲۳] امام خميني(قدسسره) به جهت شیوه عرفانی خود در فهم قرآن اصلی ترین چهره اعجاز قرآن را "معانی بلندعرفانی " آن میداند و معتقد است که بزرگترین و سرآمدترین اعجاز قرآن در عرفان آن است. [۲۴] الف) بالاترين ومهمترين وجه اعجاز(عرفانی)قرآن نزدامام خمینی(قدسسره) امام خمینی رحمه الله در عین حال که اعجاز بلاغی قرآن كريم را قبول دارد، اخبار از غیب را وجهی دیگر بر اعجاز قرآن كريم میداند و اعجاز در تشریع و دقت در قانون و قانونگذاری را قبول دارد؛ ولی معتقد است که جهت اصلی اعجاز قرآن كريم، در معارف بلند و عمیق توحیدی آن است. بنا بر نظر وی، به دلیل این که مردم عصر نزول قرآن تنها تخصص فصاحت و بلاغت را داشتند، اعجاز بلاغی قرآن شهرت بیشتر یافت و در واقع، اعجاز قرآن وجوه متعددی دارد که کمترین وجه آن، جنبه ادبی است و آنان که از علوم حقیقی بی بهرهاند و تنها ترکیبات لفظی و صنایع ادبی را نهایت علم و عرش المعرفه خود میدانند، به اعجاز فصاحت و بلاغت توجه میکنند و اهل معرفتِ واقعی، اعجاز قرآن كريم را در توحید و شناخت حقایق و معارف الهی جست وجو میکنند؛چیزی که تنها درقرآن یافت میشود و در هیچ کتاب دیگر حتی درجه پایین آن یافت نمیشود، مگر آن که از قرآن بهره گرفته باشد. امام خمینی(قدسسره) در تبیین اعجاز عرفانی قرآن كريم میفرماید:این کتاب عزیز در محیطی و عصری نازل شد که تاریک ترین محیط و عقب افتاده ترین مردم در آن زندگی میکردند و به دست کسی و قلب الهی کسی نازل شد که زندگی خود را در آن محیط ادامه میداد، و در آن حقایق و معارفی است که در جهان آن روز چه رسد به محیط نزول آن سابقه نداشت، و بالاترین و بزرگ ترین معجزه آن، همین است؛ آن مسائل بزرگ عرفانی که در یونان و نزد فلاسفه آن سابقه نداشت و کتب ارسطو و افلاطون، بزرگ ترین فلاسفه آن عصرها، از رسیدن به آن عاجز بودند و حتی فلاسفه اسلام که در مهد قرآن کریم بزرگ شدند و از آن استفادهها نمودند به آیاتی که به صراحت زنده بودن همه موجودات جهان را ذکر کرده، آن آیات را تأویل میکنند، و عرفای بزرگ اسلام که از آن ذکر میکنند همه از اسلام اخذ نموده و از قرآن کریم گرفتهاند، و مسائل عرفانی به آن نحو که در قرآن کریم است در کتاب دیگر نیست. [۲۵] امام خمینی قرآن کریم را کتاب معرفة اللّه و طریق سلوک به آن معرفی میکند. [۲۶] نیز میفرماید: عظمت اسلام و قرآن كريم و بزرگی بزرگان اسلام به قانونهای راست و درست و معارف و حقایق بلند پایه آنها و تربیتها و تعلیمهای خردمندانه آنهاست که کفیل سعادت ابدی و نورانیت همیشگی هستند و عهده دار زندگی این جهان و آن جهان هستند. [۲۷] قرآن كريم برای همین آمده است که تربیت کند انسانها را. قرآن كريم، کتاب انسان سازی است، میخواهد انسان درست کند... [۲۸] و در جاي ديگر مي فرمايد:قرآن كريم كتاب تربيت انسان است[۲۹] اما اینکه چگونه معارف قرآن معجزه است امام خودشان توضیح میدهند که به چه ترتیبی میتوان اعجاز عرفانی و معنوی قرآن کریم را تقریر کرد، به همان روالی که در اعجاز بیانی استدلال میشود[۳۰] این بخش از اعجاز را برهانی میکند و اینگونه توضیح میدهد: آن معارفى كه به بركت بعثت رسول اكرم در عالم پخش شد-كسانى كه مطلعاند كه اين معارف چى است و تا آن اندازهاى كه ماها مىتوانيم ادراك بكنيم- مىبينم كه از حد [درك] بشريت خارج است؛ اعجازى است فوق ادراك بشريت از يك انسانى كه در جاهليت متولد شده است، در جاهليت بزرگ شده است و يك آدمى بوده است كه در يك محيطى پرورش يافته است كه اسمى از اين مسائل اصلًا نبوده در آن وقت. محيط آنجا اصلًا راجع به مسائل دنيا و به مسائل عرفان و فلسفه وساير مسائل اصلًا آشنايى نداشتند و درتمام عمرش،حضرت آنجا بوده، يك سفر مختصرى كرده است كه چند وقتى، يك چند روزى، سفر كرده و برگشته. آن وقت، وقتى كه بعثت حاصل شد، انسان مىبيند كه يك مطالبى پيش آورده است كه از حد بشريت خارج است.
اين اعجازى است كه براى اهل نظر، دليل بر نبوت پيغمبر است، و الّا ايشان به خودش نمىتوانست اين كار رابكند.نه تحصيلاتى داشت،حتى نوشتن را هم نمىدانست.مسائل،يك مسائل بزرگى است كه ما نمىتوانيم در اطرافش صحبت كنيم و كشف هم نشده است؛براى خود ايشان است و كسانى كه خاص الخاص ايشان هستند.اين يك امر اعجاز است؛غير از اعجاز چيز ديگرنمىتواند باشد. [۳۱] نیز امام خمینی(قدسسره) در این زمینه میفرماید: بعثت و نزول وحى از جانب خداى تبارك و تعالى بر قلب مبارك آن سرورآمده، اسراری است براى بشر تا كنون معلوم نشده است. آنكه قرآن كريم دنبالش بوده است حتى براى متعمّقان آخر الزمان هم به آن طورى كه بايد كشف نشده است و همين مقدارى كه معلوم شده است و كشف شده است، وقتى كه ملاحظه كنيد با قبل از اسلام و معارف قبل از اسلام و فلسفه قبل از اسلام و عدالتهاى اجتماعى قبل الاسلام مىبينيد كه همين مقدار هم يك تحول عظيمى در دنيا پيش آورده است كه سابقه نداشته است و لاحقه هم ندارد. در سير عرفانى، شما ملاحظه بفرماييد كه قبل از اسلام چى بوده است و بعد از اسلام و با تعليمات اسلام مقدس و قرآن كريم چه شده است. [۳۲] دکترسید رضا مودب در بحث اعجاز قرآن دیدگاه امام خمینی(قدسسره)را اینگونه بیان نموده: که ایشان معتقد است به خاطر همین وجوه اعجاز قرآن، به ویژه اعجازعرفانی آن، بشر ازآوردن آن، احساس عجز نموده و بر بزرگی آن اعتراف دارد. [۳۳] (ب) معارف بلند عرفاني قرآن كريم امام خمینی(قدسسره)با تاکید زیادی در زمینه جهت اصلی اعجاز قرآن كريم، در معارف بلند میفرماید: باید دانست که در این کتاب جامع الهی، به طوری این معارف، از معرفة الذات تا معرفة الافعال، مذکور است که هر طبقه به قدر استعداد خود از آن ادراک میکنند؛ چنان چه آیات شریفه توحید و خصوصا توحید افعال را علماء ظاهر و محدثین و فقهاء طوری بیان و تفسیر میکنند که به کلی مخالف و مباین است با آن چه اهل معرفت و علماء باطن تفسیر میکنند و نویسنده هر دو را در محل خود درست میداند؛ زیرا که قرآن شفای دردهای درونی است و هر مریض را به طوری علاج میکند...برای هر یک از طبقات علماء ظاهر و باطن، طوری شفای امراض است و در عین حال که بعضی آیات شریفه، مثل آیات اول حدید و سوره مبارکه توحید،به حسب حدیث شریف کافی،[۳۴] برای متعمقان از آخرالزمان وارد شده، اهل ظاهر را نیز از آن بهره کافی است،واین از معجزات این کتاب شریف و ازجامعیت آن است. [۳۵] امام خمینی(قدسسره)راجع به همين آياتى كه در روايات ما وارد شده است كه براى متعمقين آخر الزمان وارد شده است، (بطور مصداقی نمونهها را ذکر میکنند): مثل سوره «توحيد» و شش آيه از سوره «حديد »، گمان ندارم كه واقعيتش براى بشر تا الآن و تا بعدها بشود آن طورى كه بايد باشد، كشف بشود. البته مسائل در اين باب خيلى گفته شده است، تحقيقات، تحقيقات بسيار ارزنده هم بسيار شده است، لكن افق قرآن بالاتر از اين مسائل است.
همين آيه شريفه هُوَ الأَوّلُ وَ الاخِرُ و الظاهر و الباطِنُ [۳۶] انسان خيال مىكند كه خوب، اول خلق، اللَّه است و آخر هم همان است، و عرض مىكنم كه ظاهر هم به حسب آثارش است و باطن هم به حسب اسمائش. لكن اصلًا اين مسأله اين نيست كه ما مىفهميم و فهميدهاند، مسائل بيش از اين مسائل است. «هُوَ الظاهر» اصل ظهور را به غير خودش مىخواهد نفى كند از غير خودش، ظهور مال اوست. واقع مطلب همين است، منتها فهم اين معنا كه ظهور، ظهور اوست و عالم و تمام هستى ظهور اوست، فهم اين مشكل است. و هُوَ مَعَكُمْ كه در همين آيات وارد شده است، «معكم» يعنى همراه ماست، او اينجاست و ما اينجا. اين معيت، مثلًا فلاسفه «معيت قيّوميّة» مىگويند، قيّوميّة ولى مسأله را حل مىكند؟ مثل معيت علت و معلول است؟ مثل معيت جلوه و ذى جلوه است؟ مسائل اين نيست. متعمّقين آخر الزمان هم به اندازه عمق ادراكشان بهتر از ديگران فهميدهاند، و الّا حد قرآن آن است كه إنّما يَعْرِفُ القرآن مَنْ خُوطِبَ بِهِ. [۳۷] اين «يعرف القرآن من خوطب به» اين نحو آيات است و الّا بعضى آياتى كه مربوط به احكام ظاهريه است و مربوط به نصايح است كه همه مىفهمند. آنى كه «لا يَعْرِفُهُ الّا مَنْ خُوطِبَ بِه» يعنى خود رسول اكرم، يعنى واسطه هم نمىتواند بفهمد، جبرئيل هم نتوانسته است. جبرئيل امين هم يك واسطهاى بوده است كه خوانده است بر حضرت، اين آياتى كه از غيب بر او وارد شده است، و مأمور شده است كه برساند، اما آن هم «مَنْ خُوطِبَ بِه» نيست. «مَنْ خُوطِبَ بِه» فقط خود رسول اكرم است، و ديگران هم كه به واسطه آن نورى كه از حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله- در قلب- آن تعليم نورانى كه از قلب او به قلب خواص او بوده است، به واسطه او فهميدهاند. و اما دست امثال ما و بشر عادى كوتاه است از اينكه واقعاً بداند كه «هو معكم» يعنى چه، چه معيتى است اين؟- وَ هُوَ نور السّمواتِ و الارْضِ- اللّهُ نُورُ السّمواتِ و الارْضِ[۳۸] اين چى است؟ «نور السموات» چى است؟ چطور «نور سماوات» است؟ و لهذا «منوّر السموات» گفتهاند و هيچ ربطى به آيه ندارد. تحول معنوى و تحول عرفانى كه به واسطه قرآن پيدا شده است فوق همه مسائل است. و بشر، هر كس از يك بعد به قرآن نگاه كرده است، و بعضى بعد ظاهرش را، بعد مسائل اجتماعى را، بعد مسائل سياسى را، بعد مسائل فلسفى، بعد مسائل عرفانى. لكن آن بعد حقيقى كه بين عاشق و معشوق است، آن سرّى كه بين خدا و پيغمبر اكرم است، آن يك مطلبى نيست كه ماها بتوانيم بفهميم چى است قصّه. [۳۹] این همه فرمایشات امام راحل و نکات عرفانی قرآنی ایشان اعجاز عرفانی قرآن رابیان مینمایند. ج) نمونههای معارف بلندعرفاني قرآن كريم برای اثبات اعجاز قرآن کریم بنا بر اهداف ومقاصدی که برآثر آن ثمره علمی و عملی درجوامع بین المللی مترتب میگردد وجه اعجاز عرفانی قرآن کریم خیلی موثر خواهد بود و واقعا از مقاصد نزول قرآن جنبه عرفانی کلام الهی است که ضمیر و وجدان انسان را از خواب غفلت و خفتگی بیداری و بصیرت نماید تا انسان مقصد زندگی (اِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ:مااز آن خداییم و به سوی او بر میگردیم. [۴۰] ) را درک نماید. این همان عرفان حقیقی است که آغاز حرکتش بیداری انسان از خواب و رویای حیات طبیعی محض است و آگاهی ازاین که وجود او, در حال تکاپو, در مسیر خیر و کمال , در متن هدف خلقت عالم هستی قرار میگیرد.این عرفان که مسیرش[ حیات معقول] و مقصدش قرار گرفتن در جاذبه کمال مطلق است , به لقاءالله منتهی میگردد لذا وقتی طالب حقیقت با دید عرفان اسلامی در آیات و روایات تفکر وتدبر میکند ایمان آن تقویت مییابد واعمال همه زندگی او رنگ الهی پیدا میکنند که خالق هستی میفرماید: صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام؛) و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت مىکنيم.) [۴۱] و این امر باعث اثبات حقانیت قرآن کریم وپیامبراسلام میشود. نکات عرفاني قرآن كريم در آثار امام خميني(قدسسره) فروان یافت میشود چون منش و روش ایشان دربیان معارف مکتب حقه باگریش عرفان الهی وحقیقی بوده است وایشان معتقد است که: قرآن كريم مرکز همه عرفانها است مبدا همه معرفت است. [۴۲] بطور شاهد فقط به چند نمونه عرفانی قرآنی وی را مختصرا برای تبیین مطلب بسنده میکنیم که بیانگر معارف بلند عرفانی قرآن کریم میباشند همچون تفسیر سوره حمد امام خمینی که حکایت از روش عرفانی رمزی و اشاری ایشان در تفسیر و تاویل دارد وغیر..... مثلا ایشان درتفسیر سوره حمد میفرماید در تبین این که غایت حمدها خداست، پس از ذکر آیه شریفه إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ- ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ (غاشیه، آیات 25 و 26)بیان میدارد که رجوع انسان کامل به خداست و انسان کامل، فانی فی الله است و میافزاید: و أیاب الخلق الیکم و حسابهم، سرّی از اسرار توحید، و اشاره به آن است که رجوع انسان کامل، رجوع الی الله است؛زیرا که انسان کامل، فانی مطلق و باقی به بقاءالله است و از خود تعیّن و أنیّت و أنانیّتی ندارد؛ بلکه خود از اسمای حسنی و اسم اعظم است.سپس در ادامه بیان میداردکه قرآن سرشار از نکات عرفانی است که اهلش میتواند آن را درک کندو همان اسرار نهایی،سبب عظمت وبزرگی قرآن شده است[۴۳] .
{إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}امام در مورد علت ذکر نعبد و نستعین، به صورت صیغه متکلم مع الغیر، با آن که گوینده آن، واحد و یک نفر است، به سه نکته عرفانی ذیل اشاره میکند: (الف) عابد برای پذیرش عبادتش به حیلهای شرعیه متوسل شده است تا عبادتش مقبول شود و آن این است که عبادت خود را ضمن عبادات سایر مخلوقات، که از جمله آنها عبادات اولیاء الله است و عبادت آنها مورد قبول است، تقدیم مینماید تا بدین وسیله عبادت او نیز قبول شود؛ زیرا از عادت کریم نیست تا تبعیض قایل شودوبرخی رابپذیرد وبرخی را ردّ نماید. (ب)چون تشریع نماز در ابتدای امر به جماعت بوده، این لفظ به شکل جمع آورده شده است. (ج) چون همه موجودات و همه ذرات عالم به حمد او مشغول هستند، لذا با صیغه جمع خدا را عبادات میکنند و از او کمک میطلبند. حضرت امام خمينى (ره) در این زمینه میفرماید: چون سالک در الحمد لله، جمیع محامد و اثنیه را از هر حامد و ثناجویی در ملک و ملکوت، مقصور و مخصوص به ذات مقدس حق نمود... و در فطرت تمام موجودات، خصوصا نوع انسانی، خضوع در پیشگاه مقدس کامل و جمیل علی الاطلاق ثبت و ناصیه آنها در آستانه قدسش بر خاک است؛ چنان که در قرآن شریف میفرماید: وَإِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لاَ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ،[۴۴] و دیگر آیات شریفه و اخبار معصومین که مشحون از این لطیفه الهیه است، مؤید برهان حکمی متین است. پس چون سالک الی الله به قدم استدلال برهانی یا ذوق ایمانی یا مشاهده عرفانی این حقیقت را دریافت، در هر مقامی که هست دریابد که جمیع ذرات وجود و سکنه غیب وشهود،عابد علی الاطلاق و پدید آرنده خود را طلبکارند؛ پس با صیغه جمع اظهار کند که جمیع موجودات درهمه حرکات وسکنات خودعبادت ذات مقدس حق تعالی کنند واز اواستعانت جویند. [۴۵] یکی دیگر از جهات و نکات عرفانی اعجاز قرآن كريم آن است که عمیق ترین و ظریف ترین مطالب و اسرار توحید را بیان کرده است؛ همانند آیات آغازین سوره حدید و آیات سوره توحید که برای شناخت خدای متعال چیزی بالاتر و فراتر از آن قابل تصور نیست و هیچ کتاب دیگری حقیقتا از این جهت قدرت برابری با قرآن مجید را ندارد. این جنبه اعجاز قرآن، کاملاً واضح و روشن و غیرقابل تردید است و برای همیشه تحدی آن از این جهت برای تمام مردم دنیا، اعم از عرب و عجم و عالم و غیرعالم، آشکار است. [۴۶] به بیان نکتههای ظریف عرفانی است؛مثل تسبیح تشریعی همه موجودات وحیات وشعور آنها. و ديگر از مطالب اين صحيفه الهيّه، قصص انبياء و اولياء و حكماء است، به قدرى معارف الهيّه و تعليمات و تربيتهاى ربوبيّه مذكور و مرموز در آن است كه عقل را متحيّر كند. و اينكه قصص قرآنيّه، مثل قصه آدم و موسى و ابراهيم و ديگر انبياء عليهم السلام، مكرر ذكر شده، براى همين نكته است كه اين كتاب، كتاب قصه و تاريخ نيست، بلكه كتاب سير و سلوك الى اللَّه و كتاب توحيد و معارف و مواعظ و حِكَم است. و در اين امور، مطلوبْ تكرار است تا در نفوس قاسيه تأثيرى كند و قلوب از آن موعظت گيرد. [۴۷] پس جامعیت قرآن در هدایت و معارف بلند توحیدی و عرفانی آن، مهمترین وجه اعجاز قرآن نزد امام خمینی است. مقصود ما آن است که راه استفاده از این کتاب شریف را که تنها کتاب سلوک الی الله و یکتا کتاب تهذیب نفوس و آداب و سنن الهیه است و بزرگ ترین وسیله رابطه بین خالق و خلق و عروة الوثقی و حبل المتین تمسک به عزّ ربوبیّت است[۴۸] .
نتائج و جمع بندی
در اين مقاله با بیان کلیات و مفاهیم اعجاز قرآن کریم، باشناختن وجوه و ابعاد اعجاز قرآن کریم بررسي نمودیم و تصويرى كوچك و كلى از بحث مفصل و طولانى و پر رمز و راز اعجاز معارف بلند عرفانی قرآن کریم از منظر عالم و عارف به معارف قرآنی وعرفانی امام خمینی(ره) ارائه شده است و به این نتیجه رسیدیم که مهمترین وجه اعجاز قرآن از حیث اعجاز علمی با محوریت دانش عرفان، در بیان معارف بلند توحیدی و اعتقادی عرفانی قرآن است. در قسمت آخر مقاله چند نمونه ازآیات قرآن کریم که در آثار امام خمینی به نکات عرفانی آن پرداخته شده و بیانگر معارف بلند عرفانی قرآن کریم میباشند مختصرا بیان گردید همچون تفسیر سوره حمد امام خمینی که حکایت از روش عرفانی رمزی و اشاری ایشان در تفسیر دارد وغیر.....
بطورخلاصه بالاترين و مهمترين وجه اعجازقرآن در پرتو دانش عرفان از منظر امام خمینی(قدسسره) در معارف بلند قرآنی است با دانش و اندیشه عرفانی شان اینگونه تبین و تلخیص میشود که ایشان میفرمایند: قرآن شریف تنها کتاب سلوک الی الله و یکتا کتاب تهذیب نفوس و آداب و سنن الهیه است و بزرگ ترین وسیله رابطه بین خالق و خلق و عروة الوثقی و حبل المتین تمسک به عزّ ربوبیّت است و قرآن شریف به قدری جامع لطائف وحقایق وسرایر ودقایق توحید است که عقول اهل معرفت درآن حیران میمانند، و این اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است؛ نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات واحکام و اتقان تنظیم عائله وامثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و فارق عادت است؛
نتیجه گیری
امام خمینی (قدسسره) معتقد است که هر کس اهل عرفان باشد و قرآن را از نظر عرفانی مطالعه کنداعجازآن را از این زاویه درک میکنند والا فقط به فصاحت لفظی وغیره آن خواهد پرداخت. بنابراین، امام خمینی رحمه الله اعجاز ادبی و بلاغی قرآن را قبول دارد و معتقد است اعجاز قرآن وجوه متعددی دارد که کمترین وجه آن، جنبه ادبی است و اهل معرفتِ واقعی، اعجاز قرآن را در توحید و شناخت حقایق و معارف الهی جست و جو میکنند که جهت اصلی اعجاز قرآن درپرتو دانش عرفان، در معارف بلند و عمیق توحیدی آن است. هیچ فیلسوف، متکلم یا عارفی را نمیتوان یافت که بتواند به زیبایی و دقت قرآن مجید، علوم حقیقی مربوط به اسماء و صفات الهی، عالم مجردات و مسائل مبدأ و معاد را بیان کند. این وجه اعجاز قرآن، برای آگاهان به معارف توحیدی آشکار است و اختصاص به عرب زبانان ندارد.
امام خمینی رحمه الله مهمترین و بزرگ ترین معجزه قرآن را در مسائل عرفانی و معنوی میداند.از نظرایشان،اعجاز قرآن در تهذیب نفس و ارائه بهترین راه سلوک الی الله و تبیین رابطه بین خالق و مخلوق است، و قرآن، دعوت به تهذيب نفوس و تطهير بواطن از ارجاس طبيعت وتحصيل سعادت،و بالجمله،كيفيّت سيروسلوك الى اللَّه است.
از آن چه مورد بررسی قرار گرفته، معلوم گردید که امام خمینی(قدسسره) در بیان وجه اعجاز قرآن راه جدیدی را پیش گرفته و نظر خاص و منحصر به فردی در این زمینه ابراز داشته و در مقایسه با نظرات دیگر مفسران و متکلمان در بحث از اعجاز قرآن، نظریه امام خمینی(قدسسره) از شمول بیشتر برخوردار بوده و در عین حال ملموس تر و قابل درک تر است؛ بنا بر نظریه امام خمینی(قدسسره)،تحدی و اعجاز قرآن روشن تر و واضح تر و برای همه مخاطبان قرآن قابل درک است.
پانویس و منابع
- ↑ ابن منظور، لسان العرب،ج9، ص58.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج4، ص232.
- ↑ - ابن منظور، لسان العرب،ج9، ص58 و خلیل،ترتیب العین، ج1،ص 215 ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج4، ص232.
- ↑ راغب اصفهانی،مفردات الفاظ القرآن،ج2،ص 553 و جوهری، صحاح اللغه، ج3 ص883 ابن فارس،معجم مقاییس اللغه،ج4، ص232.
- ↑ توبه 9/ 2
- ↑ اعراف، آيه 117- 126
- ↑ پيام قرآن، ج 7، ص 287 و راهيان نور، ص 126- 130دفتر تبليغات اسلامى.
- ↑ آل عمران، آيه 49
- ↑ اعراف، آيه 106
- ↑ اعراف، آيه 105
- ↑ نساء، آيه 174
- ↑ پرسمان قرآنى، ص: 62
- ↑ سوره بقره، آيه 23.
- ↑ سوره یونس، آيه 38
- ↑ هود آیه13
- ↑ اسرا آيه 88
- ↑ طور 34
- ↑ مفتاح العلوم» «القرآن العظيم هدايته و اعجازه في اقوال المفسرين» محمد صادق عرجون، ص 158.
- ↑ علوم قرآن 2 (اعجاز قرآن) دکتر رضائی محمد علی اصفهانی ص124
- ↑ سوره البقره آیه 31
- ↑ تفسیر قرآن مجید (بر گرفته از آثار امام خمینی) سید محمدعلی ایازی ج1 ص139.
- ↑ صحیفه نور، امام خمینی،ج 16، ص 210
- ↑ سایت انديشه قم خبرگزاري قرآني كشور 1384/11/07
- ↑ اعجاز قرآن در نظر اهل بیت عصمت وبیست نفر از علمای بزرگ اسلام، دکترسید رضا مودب،ص95.
- ↑ صحیفه امام خمینی، ج 16، ص 210
- ↑ صحیفه امام خمینی، ج 16، ص 209
- ↑ كشف الاسرار ص 63
- ↑ صحیفه امام خمینی، ج 12،ص 423-424
- ↑ همان، ج 14، ص 153
- ↑ تفسیر قرآن مجید (بر گرفته از آثار امام خمینی) سید محمدعلی ایازی ج1 ص 144.
- ↑ صحيفه امام، ج20، ص: 239-240
- ↑ صحيفه امام، ج18، ص: 261-262
- ↑ اصول كافى کتاب توحيد ج1ص 123
- ↑ اصول كافى کتاب توحيد ج1ص 123
- ↑ آداب الصلواه، ص 186
- ↑ سوره حدید آیه 3
- ↑ بحار الانوار ج24 ص237-238 ح6.
- ↑ سوره نور آیه35.
- ↑ صحيفه امام، ج18، ص: 263-262.
- ↑ سوره بقره , آیه 156
- ↑ سوره بقره , آیه 138
- ↑ صحيفه امام، ج19، ص: 438
- ↑ تفسیر سوره حمد، امام خمینی، ص44
- ↑ اسراء، آیه 44
- ↑ تفسیرسوره حمد، ص64
- ↑ نامههاي عرفاني، كنگره انديشههاي اخلاقي و عرفاني امام خميني،ص 168.
- ↑ آداب الصلاة ص: 187
- ↑ آداب الصلاة ص 194
1. قرآن کریم
2. آداب الصلاة، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله، تهران، 1380
3. اعجاز قرآن در نظر اهل بیت عصمت وبیست نفر از علمای بزرگ اسلام، دکترسید رضا مودب،انتشارات احسن الحدیث،قم،1379.
4. پيام قرآن، ج 7، ص 287 با استفاده از نرم افزار پرسمان قرآنى دفتر تبليغات اسلامى.
5. پژوهشی دراعجاز قرآن (علوم قرآن 2) دکتر رضائی محمد علی اصفهانی (جزوه متن درسی)مدرسه عالی قرآن وحدیث سال91-1390.
6. تفسیر سوره حمد، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله، تهران،1375.
7. تفسیر قرآن مجید (بر گرفته از آثار امام خمینی) سید محمدعلی ایازی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله، تهران،1384.
8. ترتیب العین، خلیل،ج1،ص 215.
9. راهيان نور، ص 126- 130دفتر تبليغات اسلامى
10. سایت:انديشه قم.www.andisheqom.com
11. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام تهران، 1378.
12. صحاح اللغه، جوهری، ج3 ص883
13. عرجون،محمد صادق،القرآن العظیم هدایته واعجازه فی اقوال المفسرین،مکتبة الکلیات،قاهره،1966
14. کشف الاسرار، مجموعه آثار امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران.
15. لسان العرب، ابن منظور، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1405هـ.
16. معجم مقاییس اللغه، ابن فارس، ج4، ص232.
17. مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی،ج2،ص 553.
18. مفتاح العلوم، سکاکی، محمد بن علی، بی تا، قم، انتشارات ارومیه.
19. مجله پژوهشهای قرآن و حدیث، شماره 2.
20. نرم افزارپرسمان قرآنى دفتر تبليغات اسلامى.
21. نامههای عرفانی، کنگره اندیشههای اخلاقی و عرفانی امام خمینی رحمه الله، قم،1381.