تحلیل روانشناختی گفتمان سوره مبارکه انشقاق با بهرهگیری از نظریه کنش گفتاری جان سرل
پژوهش حاضر با هدف بهرهگیری از نظریههای نوین زبانشناسی در تحلیل متون دینی، به بررسی روانشناختی کنشگفتاری سوره انشقاق بر مبنای نظریه جان سرل پرداخته است. این پژوهش با رویکرد تحلیلی و تمرکز بر نظام گفتمانی و بافت زبانی، تلاش میکند زمینههای تازهای برای فهم عمیقتر سورهها و آموزههای قرآنی فراهم آورد. سه نظام گفتمانی سوره انشقاق با تأکید بر تلاشهای مداوم و مستمر انسان در طول زندگی و نقش آنها در شکلگیری سرنوشت نهاییشان در ملاقات با خدا بازنمایی میکند. نتایج پژوهش نشان میدهد که کنشهای اظهاری و عاطفی به ترتیب بیشترین بسامد و تأثیر را در گفتمان سوره دارند. کنشاظهاری بر ضرورت پذیرش تحولات بنیادی و آمادگی برای ملاقات نهایی با خداوند تأکید دارد، در مقابل کنشعاطفی به برانگیختن احساسات عمیقتر و بیان وضعیت مطلوب و بحرانی افراد نیکوکار و گناهکار میپردازد. در مجموع، کنشاظهاری جنبه آمادگی و کنشعاطفی جنبه ارائه وضعیت انسان را نمایان میسازد. کلمات کلیدی: قرآن، سوره انشقاق، کنشگفتاری، جان سرل، روانشناختی، گفتمان.