بررسی تأثیر آموزه‌های قرآنی در بهبود سبک زندگی و کیفیت زندگی در جامعه آینده با استفاده از تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها (مقاله)

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
نسخهٔ تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۴۷ توسط سید محمد حسین بدیعی خمسه فرد (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «=چکیده= این پژوهش با به‌کارگیری روش تحلیل لایه‌لایه‌ای عنایت‌الله (CLA)، تأثیر آموزه‌های قرآنی را بر بهبود سبک زندگی و کیفیت زندگی در چشم‌اندازهای آینده مورد بررسی قرار می‌دهد. در سطح لی‌تانی، چالش‌های آشکاری نظیر افزایش اختلالات روانی،...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

چکیده

این پژوهش با به‌کارگیری روش تحلیل لایه‌لایه‌ای عنایت‌الله (CLA)، تأثیر آموزه‌های قرآنی را بر بهبود سبک زندگی و کیفیت زندگی در چشم‌اندازهای آینده مورد بررسی قرار می‌دهد. در سطح لی‌تانی، چالش‌های آشکاری نظیر افزایش اختلالات روانی، نابرابری‌های اجتماعی، و مصرف‌گرایی بی‌رویه به ‌عنوان مسائلی بحرانی معرفی می‌شوند. سطح ساختاری- اجتماعی به تحلیل زیرساخت‌های اقتصادی و فرهنگی می‌پردازد که این مشکلات را تشدید می‌کنند، ازجمله اقتصاد مصرف‌گرا و سیاست‌های اجتماعی ناکارآمد. در سطح جهان‌بینی، تقابل میان دیدگاه مادی‌گرایانه و جهان‌بینی قرآنی تبیین می‌شود؛ جهان‌بینی قرآنی با تأکید بر اصولی نظیر عدالت، معنویت، و ساده‌زیستی، الگویی برای پایداری اجتماعی و روانی ارائه می‌کند. سطح اسطوره- استعاره به بررسی استعاره‌های فرهنگی عمیق مانند "قلب آرام" و "عدالت الهی" می‌پردازد که در شکل‌دهی هنجارهای اجتماعی و بهبود رفتارهای فردی و جمعی تأثیرگذارند. نتایج نشان می‌دهد که آموزه‌های قرآنی، با ایجاد تغییرات در سطوح عمیق جهان‌بینی و بازتعریف ساختارهای اجتماعی، ظرفیت بالایی برای هدایت جوامع به‌سوی آینده‌ای پایدار و مطلوب دارند و می‌توانند چارچوبی کاربردی برای سیاست‌گذاری‌های آینده-محور فراهم آورند.

كلمات كليدي

سبک زندگی قرآنی، آینده پژوهی، تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها، آموزه‌های قرآنی.

مقدمه

در دنیای امروز، جوامع با چالش‌های پیچیده‌ای روبرو هستند که کیفیت زندگی فردی و جمعی را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهند. اختلالات روانی، نابرابری‌های اجتماعی، و مصرف‌گرایی بی‌رویه تنها بخشی از بحران‌هایی هستند که زندگی روزمره مردم را متأثر ساخته‌اند. این چالش‌ها نه تنها بر سلامت روانی و اجتماعی تأثیر می‌گذارند، بلکه پایداری بلندمدت جوامع را نیز به خطر می‌اندازند. از سوی دیگر، ارزش‌ها و رویکردهای مادی‌گرایانه در بسیاری از موارد به تشدید این مشکلات دامن زده‌اند و نیاز به بازنگری عمیق در جهان‌بینی‌ها و ساختارهای اجتماعی را بیش از پیش آشکار ساخته‌اند. در این میان، آینده‌پژوهی به عنوان دانشی که به تحلیل روندها و ترسیم چشم‌اندازهای آینده می‌پردازد، ابزارهای قدرتمندی را برای مقابله با این چالش‌ها ارائه می‌دهد. آینده‌پژوهی با فراهم آوردن دیدگاه‌های چندلایه و تحول‌آفرین، امکان بررسی ریشه‌های مشکلات در لایه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و معنوی را فراهم می‌کند. آموزه‌های قرآنی به عنوان یکی از منابع غنی اخلاقی و معنوی، می‌توانند به عنوان راهکاری نوآورانه و پایدار در این مسیر مطرح شوند. این آموزه‌ها با تأکید بر عدالت، معنویت، ساده‌زیستی، و توازن، نه تنها به کاهش فشارهای روانی و اجتماعی کمک می‌کنند، بلکه بستری مناسب برای بازتعریف ارزش‌ها و ایجاد چارچوب‌هایی پایدارتر فراهم می‌آورند. از این رو، بررسی تأثیر آموزه‌های قرآنی بر سبک زندگی و کیفیت زندگی به عنوان موضوعی کلیدی در مسیر ایجاد جوامعی پایدار مطرح است. با توجه به چالش‌های فوق، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که چگونه آموزه‌های قرآنی می‌توانند به بهبود سبک زندگی و کیفیت زندگی در چشم‌اندازهای آینده کمک کنند. این سؤال به ویژه زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که توجه کنیم راهکارهای ارائه‌شده توسط دیدگاه‌های صرفاً مادی‌گرایانه غالباً در مواجهه با چالش‌های عمیق اجتماعی ناکارآمد بوده‌اند. بنابراین، این پژوهش می‌کوشد تا با بررسی سطوح مختلف تحلیل، از سطح لی‌تانی تا اسطوره و استعاره، ظرفیت‌های آموزه‌های قرآنی را در حل این مسائل به تصویر بکشد. این مطالعه همچنین در بستر آینده‌پژوهی تلاش می‌کند تا با تحلیل روندهای جاری و تأثیرات آینده‌نگرانه آموزه‌های قرآنی، ابزارهایی را برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی آینده‌محور فراهم آورد. این رویکرد ترکیبی از دیدگاه‌های معنوی و تحلیلی است که می‌تواند بینشی نوین برای مواجهه با بحران‌های اجتماعی و فرهنگی ارائه کند. این مطالعه از روش تحلیل لایه‌لایه‌ای عنایت‌الله (CLA) بهره می‌گیرد، روشی که به عنوان یکی از ابزارهای برجسته در آینده‌پژوهی شناخته می‌شود. CLA با تحلیل مسائل در چهار سطح: لی‌تانی، ساختاری/اجتماعی، جهان‌بینی، و اسطوره/استعاره، امکان بررسی عمیق‌تر ریشه‌های مشکلات و شناسایی راهکارهای اساسی را فراهم می‌کند. این روش به طور خاص برای مطالعه مسائلی که در لایه‌های مختلف جامعه و ذهن انسان رخ می‌دهند، مناسب است و می‌تواند دیدگاه‌های چندلایه و تحول‌آفرین ارائه دهد. در این پژوهش، از CLA برای تحلیل تأثیر آموزه‌های قرآنی بر ساختارهای اجتماعی، جهان‌بینی‌ها، و استعاره‌های فرهنگی بهره گرفته شده است. این مقاله در هفت بخش تنظیم شده است. پس از مقدمه که به بیان اهمیت موضوع و طرح مسأله می‌پردازد، بخش دوم مروری بر پیشینه تحقیق خواهد داشت و مطالعات مرتبط را تحلیل می‌کند. بخش سوم به چارچوب نظری و روش‌شناسی اختصاص دارد و تحلیل لایه‌لایه‌ای عنایت‌الله و کاربرد آن در این پژوهش توضیح داده می‌شود. در بخش چهارم، یافته‌ها و تحلیل ارائه می‌شود که شامل تحلیل هر چهار سطح CLA است. بخش پنجم به بحث و تفسیر نتایج اختصاص دارد، و ارتباط یافته‌ها با آموزه‌های قرآنی و سیاست‌گذاری‌های آینده‌محور بررسی می‌شود. در نهایت، بخش ششم شامل نتیجه‌گیری و پیشنهادها است و بخش هفتم به منابع مورد استفاده اختصاص دارد.

2- پیشینه پژوهش

پژوهش‌های مختلف در زمینه ارتباط آموزه‌های قرآنی با سبک زندگی فردی و اجتماعی، اهمیت بالایی در بررسی تغییرات فرهنگی و اجتماعی جوامع اسلامی دارند. این تحقیقات به تأثیر آموزه‌های قرآن بر بهبود کیفیت زندگی، تقویت اصول اخلاقی و معنوی، و شکل‌دهی به رفتارهای فردی و جمعی پرداخته‌اند. یکی از اصلی‌ترین موضوعات در این مطالعات، تأثیر نگرش‌های قرآنی بر سبک زندگی فردی و اجتماعی است. این نگرش‌ها به اصولی چون عدالت، تقوا، و آرامش درونی پرداخته و نقش آن‌ها را در ارتقاء وضعیت فردی و اجتماعی بررسی می‌کنند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که درک عمیق و عملی این آموزه‌ها می‌تواند به کاهش مشکلات روانی و اجتماعی کمک کند و مسیری را برای تعالی فردی و اجتماعی هموار سازد. همچنین، موضوع حفظ قرآن و تأثیر آن بر سبک زندگی از دیگر مباحث مهم در این تحقیقات است. بسیاری از پژوهش‌ها تأکید دارند که حفظ قرآن نه تنها به‌عنوان یک عمل عبادی، بلکه به‌عنوان ابزاری فرهنگی و تربیتی، در بهبود سلامت روان، ایجاد نظم ذهنی، و تقویت پیوندهای اجتماعی نقش مؤثری ایفا می‌کند. این نگرش به حفظ قرآن، به‌عنوان عاملی برای هدایت فرد به‌سوی رشد معنوی و اجتماعی، در تحلیل‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش‌هایی که به ترویج سبک زندگی اجتماعی با استناد به قرآن و سنت پرداخته‌اند، به‌ویژه در بررسی نقش رسانه‌ها و هنرهای تصویری در انتقال آموزه‌های اسلامی، تأکید دارند. این تحقیقات به‌ویژه بر تأثیر رسانه‌ها در تغییر نگرش‌ها و رفتارهای اجتماعی و ارتقاء آگاهی عمومی از اصول اسلامی تأکید دارند و می‌کوشند به شیوه‌هایی نوین برای پیاده‌سازی آموزه‌های قرآنی در زندگی روزمره اشاره کنند. مطالعات دیگری نیز به مبانی انسان‌شناختی سبک زندگی اسلامی از دیدگاه قرآن پرداخته‌اند. این پژوهش‌ها ویژگی‌های انسان‌شناختی قرآن را تحلیل کرده و نقش آن‌ها در تعیین مسیر زندگی فردی و اجتماعی را بررسی کرده‌اند. بر اساس این مطالعات، آموزه‌های قرآن می‌توانند به‌عنوان الگوهایی برای شکل‌دهی به سبک زندگی اسلامی عمل کنند و به فرد و جامعه در جهت رشد اخلاقی و معنوی کمک کنند. تحقیقات همچنین به شناسایی موانع فرهنگی و اجتماعی در پیاده‌سازی سبک زندگی اسلامی پرداخته‌اند. این پژوهش‌ها موانع موجود در جامعه را شناسایی کرده و به تحلیل راهکارهای مؤثر برای رفع این موانع از منظر قرآن و نهج البلاغه پرداخته‌اند. این تحقیق‌ها بر لزوم اصلاحات فرهنگی و اجتماعی تأکید دارند تا سبک زندگی اسلامی بتواند در جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، به‌طور مؤثر پیاده‌سازی شود. در مجموع، پژوهش‌های انجام‌شده در این حوزه نشان می‌دهند که آموزه‌های قرآنی می‌توانند به‌عنوان نقشه راهی برای بهبود سبک زندگی فردی و اجتماعی عمل کنند. این تحقیقات نه‌تنها به تحلیل اصول قرآنی در زندگی فردی می‌پردازند، بلکه به ارائه راهکارهایی برای اصلاح و تحول اجتماعی و فرهنگی در جوامع اسلامی توجه دارند.

ردیف نام مقاله سال انتشار نویسندگان
1 بررسی تاثیر نگرش‌های کلی انسان بر سبک زندگی فردی و اجتماعی با تاکید بر آیات قرآن کریم 1401 حیدرزاده، علیرضا؛ رضازاده جودی، مهدی
2 مفهوم‌شناسی حفظ قرآن و تاثیر آن بر سبک زندگی 1397 بحرالعلوم، محمدمهدی؛ پهلوان، منصور
3 ترویج سبک زندگی اجتماعی با استناد بر قرآن و سنت و با تاکید بر هنرهای تصویری در رسانه 1399 رزاقی، رحمت؛ حسینی، زینب السادات؛ موسوی، سید محسن؛ خجسته باقرزاده، حسن؛ نورائی، محسن
4 مبانی انسان شناختی سبک زندگی طیبه از دیدگاه قرآن 1394 اخلاقی، حلیمه؛ شرف الدین، حسین؛ صفورایی پاریزی، محمدمهدی؛ عزیزی کیا، غلامعلی
5 نقش میانجی سبک زندگی اسلامی در همبستگی بین باورهای مذهبی و کیفیت زندگی؛ مطالعه موردی مراجعه‌کنندگان به نمایشگاه بین‌المللی قرآن 1397 رفیع‌خواه، محسن؛ نقی‌زاده، زهرا؛ فیضی، زهرا
6 سفر و آثار آن؛ آموزه‌ای مغفول در سبک زندگی اسلامی (با تاکید بر آیات قرآن و احادیث کتب اربعه و صحیحین) 1401 شمشیری، بابک؛ مرزوقی، رحمت اله؛ محرر، معصومه؛ محمدپور، صلاح
7 اعتدال گرایی در سبک زندگی اسلامی و عوامل موثر بر آن از منظر قرآن و روایات 1402 حاجی پاشا، مرتضی؛ میریان، سیداحمد؛ فلاح، ابراهیم
8 بازتاب گرایش اجتماعی تفسیر نمونه در جامعه اسلامی و استنباط سبک زندگی از قرآن 1401 نوذری، مجتبی؛ براتی، فرج الله؛ حسینی، سیدحسام الدین
9 بررسی موانع فرهنگی سبک زندگی اسلامی و راهکارهای رفع آن از نگاه قرآن و نهج البلاغه 1398 برزگرنژاد، ثریا؛ حسینی، حمید؛ احتشامی، علی حسین
10 شناسایی مولفه های نقد عملکرد و گفتار کارگزاران بر پایه انصاف در سبک زندگی اسلامی از منظر قرآن و روایات 1398 میرزاده، نرگس؛ عاصی، ابوالقاسم؛ ابویی، محمد رضا؛ اعتمادی فرد، اعظم

جدول 1- پیشینه پژوهش

مطالعات پیشین در حوزه‌ی ارتباط آموزه‌های قرآنی با سبک زندگی، به‌ویژه در زمینه‌های اجتماعی و روانی، نشان‌دهنده‌ی توجه ویژه به این موضوع در سال‌های اخیر است. بسیاری از پژوهش‌ها در تلاش هستند تا ارتباط میان قرآن و سبک زندگی را از جنبه‌های مختلف، از جمله ابعاد انسان‌شناختی، اخلاقی، و فرهنگی تحلیل کنند. برای مثال، مقاله‌هایی همچون "مبانی انسان شناختی سبک زندگی طیبه از دیدگاه قرآن" (اخلاقی و همکاران) و "ترویج سبک زندگی اجتماعی با استناد بر قرآن و سنت" (رزاقی و همکاران) به تفصیل به بررسی مفاهیم قرآنی و نحوه‌ی تأثیر آن‌ها بر سبک زندگی پرداخته‌اند. همچنین، برخی از پژوهش‌ها مانند "نقش میانجی سبک زندگی اسلامی در همبستگی بین باورهای مذهبی و کیفیت زندگی" (رفیع‌خواه و همکاران) سعی در تحلیل نحوه‌ی ارتباط این آموزه‌ها با کیفیت زندگی فردی و اجتماعی دارند. با این حال، این مطالعات غالباً از رویکردهای جزئی‌نگر و منفک از یکدیگر برخوردارند و به‌ندرت به تجزیه‌وتحلیل عمیق ابعاد مختلف سبک زندگی از دیدگاه‌های مختلف (جهان‌بینی، اجتماعی، ساختاری) می‌پردازند. به‌ویژه در بسیاری از موارد، تکیه بر نگاه مادی‌گرایانه یا صرفاً فردی به مسائل، باعث می‌شود که تحلیل‌ها نتوانند به درک کامل‌تری از تأثیر آموزه‌های قرآنی بر ساختارهای اجتماعی و روانی برسند. بنابراین، تحقیقات پیشین هنوز به‌طور کامل به بررسی ابعاد عمیق‌تری از این تأثیرات پرداخته و روش‌های تحلیلی جامع‌تری را در پیگیری این مسائل به کار نگرفته‌اند. این پژوهش در راستای تکمیل و توسعه تحقیقات پیشین در زمینه‌ی سبک زندگی اسلامی و آموزه‌های قرآنی، به‌ویژه در بعد تحلیلی و رویکرد چندلایه، عمل می‌کند. برخلاف بسیاری از مطالعات پیشین که بیشتر بر تحلیل‌های فردی یا جزئی‌نگر تکیه کرده‌اند، این تحقیق با استفاده از روش "تحلیل لایه‌لایه‌ای عنایت‌الله" (CLA)، که به بررسی مسائل در سطوح مختلفی از جمله لی‌تانی، ساختاری، جهان‌بینی، و اسطوره/استعاره می‌پردازد، درصدد است تا به تحلیل جامع‌تر و عمیق‌تری از تأثیر آموزه‌های قرآنی بر سبک زندگی فردی و اجتماعی دست یابد. این رویکرد جدید به بررسی تأثیرات قرآنی در سطوح مختلف از دیدگاه‌های فردی، اجتماعی و فرهنگی می‌پردازد، و به‌ویژه در سطح ساختاری و جهانی، به تجزیه‌وتحلیل عواملی چون نابرابری‌های اجتماعی و بحران‌های فرهنگی می‌پردازد که کمتر در پژوهش‌های قبلی به‌طور جامع تحلیل شده‌اند. از این رو، این تحقیق با تأکید بر نگرش‌های کلان و جامع به موضوع، جایگاه خود را به‌عنوان گامی نو در میان مطالعات پیشین در این حوزه تثبیت می‌کند.

3- چارچوب نظری و روش شناسی

3-1- آینده‌پژوهی: وندل بل آینده‌پژوهی را به‌عنوان فرآیندی نظام‌مند برای شناسایی، کشف، ابداع، ارائه و ارزیابی آینده‌های ممکن، محتمل و مطلوب معرفی می‌کند. به باور او، آینده‌پژوهی به افراد و سازمان‌ها این امکان را می‌دهد تا از طریق بررسی گزینه‌های مختلف پیش‌رو، مناسب‌ترین مسیر را برای دستیابی به آینده‌ای بهتر انتخاب کنند و برنامه‌ریزی لازم را برای آن انجام دهند (بل، 2003، 73). سهیل عنایت‌الله نیز آینده‌پژوهی را به‌عنوان یک فرآیند تحلیلی و نظام‌مند تعریف می‌کند که در آن، آینده‌های مختلف از جمله ممکن، محتمل و مرجح مورد مطالعه قرار می‌گیرند. او تأکید دارد که آینده‌پژوهی نه‌تنها به شناسایی این آینده‌ها می‌پردازد، بلکه در کنار آن، به تحلیل جهان‌بینی‌ها، دیدگاه‌ها و اسطوره‌های بنیادین مرتبط با هر یک از این آینده‌ها نیز پرداخته می‌شود. از دیدگاه عنایت‌الله، آینده‌پژوهی به‌عنوان حرکتی از تأثیر نیروهای خارجی بر آینده به سمت بررسی ساختارهای تاریخی و عوامل انسانی، در تلاش است تا مسیرهای مختلف آینده‌های ممکن را گشوده و حرکت از آینده‌های محتمل به سمت آینده‌های جایگزین را تسهیل کند (عنایت‌الله، 1388، الف، 7). آینده‌پژوهی همچنین علمی است که هدف آن کاهش ابهام‌ها و تردیدها در میان افراد و جوامع است تا انتخاب‌های هوشمندانه‌تری صورت گیرد. این علم با پیش‌بینی و طراحی آگاهانه آینده، به جوامع کمک می‌کند تا از شرایط موجود، برای خلق آینده‌ای مطلوب‌تر بهره‌برداری کنند (ملکی‌فر، 1385، 23). در این راستا، سه رویکرد اصلی در آینده‌پژوهی وجود دارد: نخست شناسایی آینده‌های محتمل، دوم طراحی وضعیت‌های مطلوب و آرمانی، و سوم ترکیب این دو رویکرد برای ساخت آینده‌ای بر پایه احتمالات و آرمان‌ها (پدرام و جلالی‌وند، 1392، ج 1، 17-15). در این میان، ریچارد اسلاتر مفهوم آینده‌های بدیل را به‌عنوان یکی از اصول بنیادین آینده‌پژوهی مطرح می‌کند. او بر این باور است که افراد و جوامع، برخلاف مسیرهای ازپیش‌تعیین‌شده، می‌توانند با استفاده از قدرت آینده‌نگری و تصمیم‌گیری، از میان گزینه‌های متعدد، آینده‌ای را انتخاب کنند که پیامدهای بهتری برای آنان به همراه داشته باشد (اسلاتر، 1385، 3). 3-2- تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها (CLA): تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها (Causal Layered Analysis - CLA) که توسط سهیل عنایت‌الله معرفی شده، به‌عنوان ابزاری نوآورانه برای درک مسائل پیچیده اجتماعی، فرهنگی و تاریخی مطرح است. این روش به پژوهشگر اجازه می‌دهد تا موضوعات را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده و راهکارهای تحول‌آفرین ارائه دهد. CLA یک روش تحقیقاتی است که تلاش دارد از طریق همگرایی دیدگاه‌های تجربی، تفسیری و انتقادی، به شناخت عمیق‌تری از مسائل دست یابد و راه‌حل‌هایی برای مسائل پیچیده پیشنهاد کند. روش CLA بیشتر بر کشف ابعاد پنهان و لایه‌های مختلف مسائل تأکید دارد تا صرفاً پیش‌بینی آینده. این رویکرد به جای تمرکز بر ابعاد افقی آینده‌پژوهی، به‌طور ویژه بر تحلیل لایه‌های مختلف زمان حال و گذشته تمرکز می‌کند. هدف اصلی این روش ایجاد فضاهای تحول‌آفرین و پیش‌بینی آینده‌های جایگزین است که می‌تواند منجر به راهکارهای بدیل برای حل مسائل و چالش‌های موجود در جامعه شود (عنایت‌الله، 1388، الف، ج 1، 9). در واقع، CLA بیشتر به رمزگشایی لایه‌های پنهان حال و گذشته پرداخته و به‌جای پیش‌بینی یک آینده خاص، در تلاش است تا زمینه‌های لازم برای خلق آینده‌های ممکن و جایگزین را فراهم آورد. این روش می‌تواند در توسعه سیاست‌هایی که عمیق‌تر، جامع‌تر و پایدارتر هستند، بسیار مؤثر باشد. از آنجا که این روش به شناسایی گفتمان‌های ساختاری می‌پردازد، پژوهشگر می‌تواند این گفتمان‌ها را در قالب سناریوهای مختلف سازماندهی کرده و بر اساس آن‌ها استراتژی‌های آینده‌محور را طراحی کند (عنایت‌الله، 2007، 51). برای انتخاب روش تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها (CLA) در این پژوهش، چندین دلیل اساسی وجود دارد که این روش را به گزینه‌ای مناسب و کارآمد تبدیل می‌کند: • توانایی در تحلیل مسائل پیچیده و چندلایه: یکی از ویژگی‌های برجسته تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها، توانایی آن در بررسی مسائل پیچیده است که دارای ابعاد اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و روان‌شناختی مختلف هستند. این روش به پژوهشگر امکان می‌دهد تا به عمق موضوعات پرداخته و ریشه‌های اصلی مشکلات را از زوایای مختلف شناسایی کند. به‌ویژه در مسائل مربوط به سبک زندگی، که ترکیبی از عواملی چون باورهای مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی است، CLA توانایی تشریح لایه‌های مختلف این عوامل را فراهم می‌آورد. • ایجاد فضایی برای آینده‌نگری و طراحی سناریوهای بدیل: این روش برخلاف دیگر روش‌های آینده‌پژوهی که بیشتر بر پیش‌بینی آینده تمرکز دارند، بر خلق آینده‌های جایگزین و تحول‌آفرین تأکید می‌کند. در این پژوهش، با استفاده از CLA، امکان ایجاد سناریوهای مختلف برای مواجهه با چالش‌های پیش‌روی سبک زندگی بر اساس آموزه‌های قرآنی فراهم می‌شود. این رویکرد، به‌ویژه در زمینه تحلیل پیامدهای بلندمدت و تأثیرات فرهنگی، به ما این امکان را می‌دهد که برای ساختن آینده‌ای مبتنی بر ارزش‌های اسلامی، راهکارهای نوآورانه ارائه دهیم. • توجه به ابعاد پنهان و ساختاری: CLA به پژوهشگر این امکان را می‌دهد تا به جای تمرکز صرف بر سطح ظاهری مسائل، ابعاد پنهان و ساختاری آن‌ها را کشف کند. در بررسی آموزه‌های قرآنی و تاثیر آن بر سبک زندگی، این روش می‌تواند به شفاف‌سازی و تجزیه‌وتحلیل گفتمان‌ها، اسطوره‌ها و جهان‌بینی‌های بنیادین که در پس این آموزه‌ها قرار دارند، کمک کند. این بررسی دقیق و لایه‌لایه، به ما کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از چگونگی تأثیر این آموزه‌ها بر فرهنگ و سبک زندگی فردی و اجتماعی پیدا کنیم. • انعطاف‌پذیری در بسترهای مختلف اجتماعی و فرهنگی: از آنجا که CLA قادر است مسائل را در بسترهای مختلف اجتماعی و فرهنگی تحلیل کند، می‌تواند به‌طور خاص به بررسی تطبیقی آموزه‌های قرآنی و اثر آن‌ها در جوامع معاصر بپردازد. این ویژگی به ما این امکان را می‌دهد که درک کنیم چگونه اصول قرآنی در مواجهه با چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مختلف می‌تواند به تغییرات مثبت در سبک زندگی منجر شود. • مناسب برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی بلندمدت: از آنجا که CLA به کشف و تحلیل گفتمان‌های ساختاری می‌پردازد، این روش می‌تواند در طراحی سیاست‌های آینده‌نگرانه در زمینه سبک زندگی اسلامی مفید واقع شود. با استفاده از این روش، می‌توان راهکارهایی مبتنی بر آموزه‌های قرآنی برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه ارائه داد که نه‌تنها بر مشکلات موجود تأثیر می‌گذارد، بلکه به‌طور مستمر و در بلندمدت موجب تحول در ساختارهای اجتماعی خواهد شد. در مجموع، تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها به‌عنوان روشی جامع و تحول‌آفرین، بستری مناسب برای بررسی و تحلیل ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی بر اساس آموزه‌های قرآنی فراهم می‌آورد و به پژوهشگران این امکان را می‌دهد که درک عمیق‌تری از مسائل و راهکارهای آینده‌نگرانه به دست آورند. 3-3- سطوح تحلیل لایه لایه ای علت ها تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها (CLA) از چهار سطح کلیدی تشکیل شده است که هرکدام به جنبه‌های مختلف یک مسئله می‌پردازند و به درک عمیق‌تر و جامع‌تر آن کمک می‌کنند. این سطوح عبارتند از: سطح لی‌تانی، سطح علل اجتماعی، سطح گفتمان/جهان‌بینی، و سطح اسطوره/استعاره. در ادامه، هر یک از این سطوح به‌تفصیل توضیح داده می‌شود: 1. سطح لی‌تانی (LITANI): این سطح به شناخت اولیه و ساده از موضوع یا رویداد می‌پردازد که معمولاً شامل تصویری سطحی و عمومی از واقعیت است. در این مرحله، مسائل اغلب به‌صورت کلی و ابتدایی بیان می‌شوند و عمدتاً شامل داده‌های پراکنده و غیرمرتبط هستند. این اطلاعات معمولاً از طریق رسانه‌ها و گزارش‌های عمومی منتقل می‌شوند و هدف اصلی آن‌ها ایجاد توجه فوری یا واکنش‌های احساسی است. در سطح لی‌تانی، مردم ممکن است با احساساتی مانند ترس، نگرانی یا ناامیدی روبرو شوند، بدون اینکه به‌طور عمیق‌تری به علل و ریشه‌های آن پرداخته شود. این سطح، که به‌طور معمول به تفصیل نیاز ندارد، برای جلب توجه یا هشدارهای عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد. 2. سطح علل اجتماعی (Social Causes): در این سطح، تحلیل به جستجوی علل ساختاری و سیستماتیک مسائل پرداخته می‌شود. این علل معمولاً از حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی نشأت می‌گیرند و نیازمند تحلیل‌های دقیق و تفسیری هستند. در اینجا، عوامل مختلفی مانند سیاست‌های دولت‌ها، عملکرد نهادهای اجتماعی و نقش گروه‌های ذی‌نفع در شکل‌دهی به وضعیت‌های اجتماعی و فرهنگی بررسی می‌شوند. این سطح اغلب در تحلیل‌های اجتماعی و پژوهش‌های دانشگاهی مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند به تغییرات ساختاری و پیشنهادات برای سیاست‌گذاری کمک کند. توجه به این سطح به‌طور عمده به‌دنبال درک فرآیندهای اجتماعی و پاسخ‌دهی به چالش‌ها از طریق اصلاحات ساختاری است. 3. سطح گفتمان/جهان‌بینی (Discourse/Worldview): این سطح به تحلیل گفتمان‌ها و چارچوب‌هایی می‌پردازد که به‌طور ضمنی نحوه درک و تعریف مسائل را شکل می‌دهند. در این سطح، بررسی می‌شود که چگونه ایده‌ها و ارزش‌های غالب در یک جامعه به نوع خاصی از رفتار و تفکر منجر می‌شوند. گفتمان‌های مسلط می‌توانند مشروعیت‌بخش ساختارهای اجتماعی و سیاسی باشند و بر انتخاب‌های فردی و اجتماعی تأثیرگذارند. در این سطح، تأکید بر آن است که با تغییر یا بازتعریف گفتمان‌ها و ساختارهای فکری می‌توان به آینده‌ای متفاوت یا جایگزین دست یافت. تحلیل گفتمان در این سطح به ما کمک می‌کند تا چگونگی تاثیرگذاری باورهای عمیق و ساختاری بر تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای اجتماعی را درک کنیم. 4. سطح اسطوره‌ها و استعاره‌ها (Myths and Metaphors): عمیق‌ترین سطح تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها به داستان‌ها، کهن‌الگوها و استعاره‌های ناخودآگاه مربوط می‌شود. این سطح به بررسی روایت‌های فرهنگی و معنوی می‌پردازد که به مسائل عمق احساسی و انگیزشی می‌بخشند. اسطوره‌ها و استعاره‌ها در واقع، بیانگر ارزش‌ها، باورها و تجربه‌های ناخودآگاه هستند که به شکل غیرمستقیم بر رفتارها و تصمیمات افراد تأثیر می‌گذارند. در این سطح، هدف تحلیل بیشتر از بررسی عقلانی و منطقی، ایجاد پیوند احساسی و انگیزشی با موضوع است. استعاره‌ها و اسطوره‌ها به نوعی باعث تحریک احساسات و درک عمیق‌تر از چگونگی ارتباط فرد با مسائل اجتماعی و فرهنگی می‌شوند و این ابعاد احساسی می‌تواند به تغییرات عمیق‌تری در رفتار اجتماعی منجر گردد.

3-4- روش جمع آوری و تحلیل داده ها برای جمع‌آوری داده‌ها و تحلیل آن‌ها در این پژوهش، از روش‌های کیفی استفاده می‌شود. این رویکرد به‌ویژه برای درک و تحلیل عمیق پدیده‌ها و مسائل پیچیده اجتماعی و فرهنگی مناسب است. در ادامه، مراحل مختلف جمع‌آوری داده‌ها و تحلیل آن‌ها به‌طور دقیق توضیح داده می‌شود: 1. جمع‌آوری داده‌ها: برای جمع‌آوری داده‌ها، از روش‌های مختلفی مانند مصاحبه نیمه‌ساختاریافته، گروه‌های کانونی و تحلیل محتوای متنی استفاده می‌شود. در این پژوهش، مصاحبه‌ها با افراد کلیدی، صاحب‌نظران و متخصصان حوزه‌های مرتبط به موضوع تحقیق انجام می‌شود. این افراد می‌توانند شامل فعالان اجتماعی، پژوهشگران، معلمان، روحانیون و سایر افرادی باشند که در ارتباط با موضوع تحقیق قرار دارند. علاوه بر مصاحبه‌ها، از روش تحلیل محتوا برای بررسی متون و منابع مختلف، از جمله آیات قرآن، روایات دینی، مقالات علمی و کتب مرجع استفاده می‌شود. این منابع می‌توانند به‌عنوان داده‌های اولیه برای تحلیل موضوع‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرند. 2. روش تحلیل داده‌ها: داده‌های جمع‌آوری‌شده از طریق روش تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها (CLA) تحلیل می‌شوند. این تحلیل به‌طور خاص به بررسی لایه‌های مختلف یک مسئله پرداخته و تلاش می‌کند تا علل و زمینه‌های پنهان آن را آشکار کند. در این روش، داده‌ها در چهار سطح مختلف تحلیل می‌شوند: سطح لی‌تانی، سطح علل اجتماعی، سطح گفتمان/جهان‌بینی و سطح اسطوره/استعاره. o تحلیل در سطح لی‌تانی: در این سطح، داده‌ها به‌طور اولیه و سطحی بررسی می‌شوند تا تصویری کلی از مسائل به دست آید. o تحلیل در سطح علل اجتماعی: در این مرحله، علل و عوامل ساختاری و اجتماعی، از جمله مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مورد بررسی قرار می‌گیرند. o تحلیل در سطح گفتمان/جهان‌بینی: در این سطح، بررسی می‌شود که چگونه گفتمان‌ها و باورهای غالب در جامعه بر مسائل اجتماعی تأثیر می‌گذارند. o تحلیل در سطح اسطوره‌ها و استعاره‌ها: در این مرحله، به تحلیل عمیق‌تر و ناخودآگاه مسائل پرداخته می‌شود که بر اساس استعاره‌ها، کهن‌الگوها و داستان‌ها شکل گرفته‌اند. 3. تحلیل داده‌ها: داده‌های جمع‌آوری‌شده و تحلیل‌شده در چهار سطح CLA، به‌منظور ارائه تحلیل‌های جامع و عمیق از وضعیت موجود، مسائل و چالش‌های پیش‌رو، و چشم‌اندازهای آینده مورد بررسی قرار می‌گیرند. این تحلیل‌ها می‌توانند به ایجاد سناریوهایی برای آینده‌های مختلف کمک کرده و راهکارهایی برای حل مشکلات و بهبود وضعیت‌ها ارائه دهند. در نهایت، نتایج تحلیل‌ها می‌توانند به سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های استراتژیک در زمینه‌های مختلف کمک کنند.

4- یافته‌ها و تحلیل آن ها

در این بخش به بررسی و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از مدل تحلیل لایه لایه ای علت ها خواهیم پرداخت 4-1- سطح اول: لیتانی در سطح لی‌تانی تحلیل، مسائل و چالش‌ها به‌طور سطحی و آشکار مطرح می‌شوند. در این سطح، تمرکز بر ویژگی‌های قابل مشاهده و ملموس مسائل است که بیشتر به شکل عمومی و در سطح روزمره به چشم می‌آیند. چالش‌های اجتماعی که در این سطح شناسایی می‌شوند، معمولاً از طریق رسانه‌ها، بحث‌های عمومی و نگرانی‌های جامعه مطرح می‌شوند. در این پژوهش، سه چالش عمده در این سطح شناسایی شده‌اند: 1. اختلالات روانی: اختلالات روانی و مشکلات سلامت روانی یکی از چالش‌های عمده‌ای است که در سطح عمومی و لی‌تانی مطرح می‌شود. این اختلالات شامل افسردگی، اضطراب، استرس و دیگر بیماری‌های روانی است که به‌طور فزاینده‌ای در جوامع مختلف مشاهده می‌شود. در جوامع مدرن، فشارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجب افزایش مشکلات روانی شده و این مسأله در رسانه‌ها و گفت‌وگوهای عمومی به شدت برجسته می‌شود. رسانه‌ها و سازمان‌های بهداشتی از این مشکلات به‌عنوان موضوعات اصلی هشداردهنده استفاده کرده و جوامع را از پیامدهای آن آگاه می‌سازند. 2. نابرابری‌های اجتماعی: نابرابری‌های اجتماعی یکی دیگر از چالش‌های آشکاری است که در سطح لی‌تانی مطرح می‌شود. این نابرابری‌ها می‌توانند در زمینه‌های مختلفی مانند نابرابری اقتصادی، آموزشی، جنسیتی، نژادی و اجتماعی وجود داشته باشند. این نابرابری‌ها موجب ایجاد شکاف‌های عمیق در جامعه می‌شوند و در بسیاری از موارد، افراد و گروه‌های مختلف از حقوق و فرصت‌های برابر برخوردار نیستند. این موضوع در سطح اجتماعی و در رسانه‌ها و فضاهای عمومی بارها مورد بحث قرار می‌گیرد و موجب احساس نارضایتی و بی‌عدالتی در میان مردم می‌شود. 3. مصرف‌گرایی: مصرف‌گرایی و فرهنگ مصرفی نیز یکی از چالش‌های آشکاری است که در جوامع معاصر مطرح می‌شود. این پدیده به معنای تمایل افراطی به خرید و مصرف کالاها و خدمات است که در بسیاری از جوامع به‌ویژه جوامع صنعتی و مدرن مشهود است. در این سطح، مصرف‌گرایی به‌عنوان یک ویژگی غالب فرهنگی و اقتصادی در نظر گرفته می‌شود که می‌تواند به افزایش فشارهای مالی، تضعیف روابط اجتماعی و ایجاد مشکلات محیط‌زیستی منجر شود. رسانه‌ها و تبلیغات اغلب این فرهنگ مصرفی را تقویت کرده و آن را به‌عنوان نماد پیشرفت و رفاه معرفی می‌کنند. در سطح لی‌تانی، این چالش‌ها به‌طور عمده به‌عنوان مسائلی واضح و ملموس در جامعه مطرح می‌شوند که از طریق اخبار، رسانه‌ها و گفتگوهای عمومی به آگاهی عمومی می‌رسند. این چالش‌ها به‌طور معمول با توجه به پیامدهای فوری و فوری خود مورد توجه قرار می‌گیرند، اما برای حل آن‌ها نیاز به تحلیل‌های عمیق‌تر و بررسی علل بنیادین در سطوح بالاتر تحلیل وجود دارد. 4-2- سطح دوم: علل اجتماعی در سطح ساختاری، تحلیل به بررسی علل و زمینه‌های عمیق‌تر و سیستماتیک مسائل پرداخته می‌شود. در این سطح، تلاش می‌شود تا زیرساخت‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که بر ظهور و گسترش چالش‌ها تأثیر می‌گذارند، شناسایی و بررسی شوند. این تحلیل نه تنها به شناسایی علل مستقیم مشکلات می‌پردازد، بلکه به دنبال کشف روابط پیچیده‌ای است که موجب تداوم و تقویت مشکلات در سطوح مختلف جامعه می‌شود. در این پژوهش، دو زیرساخت عمده که تأثیر زیادی بر چالش‌های جامعه دارند، مورد بررسی قرار گرفته است: 1. زیرساخت‌های اقتصادی: یکی از عوامل کلیدی که در سطح ساختاری بر چالش‌های آشکار تأثیر می‌گذارد، زیرساخت‌های اقتصادی هستند. این زیرساخت‌ها شامل نظام‌های مالی، بازار کار، توزیع منابع، سیاست‌های اقتصادی و ساختارهای اقتصادی مختلف می‌شوند که تأثیر عمده‌ای بر رفاه عمومی، دسترسی به منابع و فرصت‌های اقتصادی دارند. در بسیاری از جوامع، نابرابری‌های اقتصادی به‌ویژه در زمینه توزیع درآمد و فرصت‌های شغلی باعث شکل‌گیری مشکلات اجتماعی و روانی می‌شود. به‌عنوان مثال، بی‌کاری، فقر و دسترسی محدود به خدمات بهداشتی و آموزشی موجب ایجاد شکاف‌های اجتماعی و افزایش احساس نارضایتی و بی‌عدالتی در میان اقشار مختلف جامعه می‌شود. این مسائل از طریق سیستم‌های اقتصادی که قادر به تأمین نیازهای اساسی افراد نیستند، تقویت می‌شوند. 2. زیرساخت‌های فرهنگی: علاوه بر زیرساخت‌های اقتصادی، زیرساخت‌های فرهنگی نیز نقش مهمی در شکل‌دهی به چالش‌های اجتماعی و فردی دارند. این زیرساخت‌ها شامل ارزش‌ها، هنجارها، باورها و رفتارهای اجتماعی هستند که در طول زمان در جامعه شکل می‌گیرند و بر تعاملات فردی و جمعی تأثیر می‌گذارند. در جوامع مدرن، مصرف‌گرایی و فرهنگ تجمل‌گرایی به‌ویژه در میان طبقات متوسط و بالا به‌عنوان نمادی از موفقیت و رفاه اجتماعی معرفی می‌شود. این فرهنگ مصرفی نه تنها موجب فشارهای اقتصادی بر افراد می‌شود، بلکه می‌تواند به تضعیف روابط اجتماعی، از دست دادن ارتباطات انسانی و ایجاد فردگرایی و بی‌اعتمادی در جامعه منجر شود. فرهنگ کار و تولید نیز می‌تواند در ایجاد تنش‌های روانی و اجتماعی نقش ایفا کند، به‌ویژه زمانی که افراد درگیر فشارهای شغلی و اجتماعی برای رسیدن به موفقیت مادی می‌شوند. در سطح ساختاری، این عوامل نشان‌دهنده تأثیرات پنهان و طولانی‌مدت هستند که از طریق ساختارهای اقتصادی و فرهنگی به طور مستقیم بر زندگی فردی و اجتماعی افراد تأثیر می‌گذارند. این سطح تحلیل کمک می‌کند تا نشان داده شود که چگونه تغییرات در این زیرساخت‌ها می‌توانند موجب تغییرات عمیق در وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه شوند. برای حل مشکلات در این سطح، نیاز به تغییرات بنیادی در سیستم‌های اقتصادی و فرهنگی وجود دارد که نه تنها به مسائل سطحی، بلکه به علل ریشه‌ای چالش‌ها پرداخته شود. 4-3- سطح سوم: گفتمان و جهان بینی در تحلیل سطح جهان‌بینی، مهم‌ترین عامل بررسی نوع دیدگاه‌ها و باورهایی است که افراد و جوامع برای درک و تفسیر واقعیت‌ها به‌کار می‌برند. در این سطح، به تأثیرات گفتمان‌ها و روایت‌های مسلط در جامعه بر شکل‌گیری نگرش‌های افراد پرداخته می‌شود. یکی از مهم‌ترین تقابل‌ها و تفاوت‌هایی که در جوامع معاصر به‌ویژه در دوران مدرن مطرح است، تقابل بین دیدگاه مادی‌گرایانه و جهان‌بینی قرآنی است. 1. دیدگاه مادی‌گرایانه: تمرکز بر دنیاست در چارچوب تفکر مادی‌گرایانه، جهان به‌عنوان مجموعه‌ای از پدیده‌های مادی و فیزیکی دیده می‌شود که تحت قوانین طبیعی و علل مادی قابل توضیح است. در این دیدگاه، انسان‌ها موجوداتی هستند که تنها در جهان مادی و بر اساس قوانین طبیعی زندگی می‌کنند و هیچ‌گونه هدف و معنای فراتر از دنیای مادی برای آن‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. در نتیجه، مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز به‌طور عمده از دیدگاه مادی و علمی تحلیل می‌شوند. این نگرش، در جامعه مدرن به‌ویژه در جوامع غربی، به‌طور گسترده‌ای در رسانه‌ها، نظام‌های آموزشی و حتی سیاست‌ها نفوذ کرده است. در این سطح، تحلیل گفتمان مادی‌گرایانه نشان می‌دهد که زندگی انسان تنها در قالب موفقیت‌های فردی، کسب ثروت، و بهره‌مندی از امکانات مادی قابل ارزیابی است. این دیدگاه به‌طور مستقیم با توجه به مصرف‌گرایی، رفاه‌طلبی و فردگرایی در جامعه ارتباط دارد و رفتار افراد را به سمت برآورده کردن نیازهای مادی و ظاهری سوق می‌دهد. 2. جهان‌بینی قرآنی: نگاه معنوی و متعالی به جهان در مقابل دیدگاه مادی‌گرایانه، جهان‌بینی قرآنی به‌عنوان یک دیدگاه معنوی و جامع نگر، انسان و جهان را به‌طور کلی با هم در ارتباط می‌بیند. از منظر قرآن، جهان تنها یک پدیده مادی نیست، بلکه مجموعه‌ای از نشانه‌ها و آثار الهی است که هدف از آن، شناخت و درک خداوند و تعالیم الهی است. در این دیدگاه، انسان موجودی است که از روح الهی بهره‌مند است و برای رسیدن به کمال معنوی و اخلاقی خلق شده است. هدف زندگی انسان در جهان‌بینی قرآنی تنها رفع نیازهای مادی نیست، بلکه عبور از سطح مادی و رسیدن به تعالی روحی و اخلاقی است. قرآن با معرفی مفاهیمی چون توحید، اخلاق، عدالت و هدف‌داری زندگی، به انسان‌ها یادآوری می‌کند که هر عمل مادی باید با هدف معنوی و به‌عنوان ابزاری برای تقرب به خداوند باشد. در این گفتمان، دنیا به‌عنوان محل آزمون و فرصت رشد روحانی دیده می‌شود، نه به‌عنوان نهایت و مقصود زندگی. از این منظر، انسان‌ها برای تحقق صلاح فردی و اجتماعی خود باید به دنبال آرمان‌هایی همچون عدالت، صداقت و همکاری باشند. 3. تقابل دیدگاه‌ها و تأثیرات آن‌ها بر رفتار اجتماعی تقابل این دو دیدگاه در جامعه‌های معاصر منجر به درگیری‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می‌شود. در جوامعی که دیدگاه مادی‌گرایانه غالب است، مسائل اخلاقی و معنوی اغلب نادیده گرفته می‌شوند و توجه اصلی به موفقیت‌های مادی و فردی معطوف می‌شود. این امر باعث ایجاد فرهنگ مصرف‌گرایی، تضعیف ارزش‌های اجتماعی و افزایش فاصله طبقاتی می‌شود. در مقابل، جهان‌بینی قرآنی بر توازن میان ابعاد مادی و معنوی زندگی تأکید دارد. این دیدگاه می‌تواند به ایجاد جوامعی با مشارکت فعال‌تر، اخلاقی‌تر و همبسته‌تر منجر شود. در چنین جوامعی، توجه به عدالت اجتماعی، حقوق بشر و تکامل فردی به‌عنوان اولویت‌های اجتماعی مطرح است. همچنین، در جهان‌بینی قرآنی، فرد مسئولیت خود را در برابر دیگران و جامعه می‌داند و روابط اجتماعی بر پایه اصول اخلاقی و دینی بنا نهاده می‌شود. در نهایت، تقابل میان دیدگاه مادی‌گرایانه و جهان‌بینی قرآنی، نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح اجتماعی و فرهنگی نیز تأثیرات عمیقی دارد. دیدگاه مادی‌گرایانه باعث می‌شود که توجه به منافع فردی و رفع نیازهای مادی بیش از حد برجسته شود، در حالی که در جهان‌بینی قرآنی، رسیدن به کمال معنوی و خدمت به دیگران در اولویت قرار دارد. در این میان، تحلیل سطح جهان‌بینی می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای شناسایی چالش‌ها و فرصت‌های موجود در جوامع مختلف برای ارتقای ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی عمل کند و به ترویج دیدگاه‌های جامع‌نگر و اخلاقی کمک کند. 4-4- سطح چهارم: استعاره ها و اسطوره ها در سطح اسطوره‌ها و استعاره‌ها، عواملی که منجر به بروز مشکلات اجتماعی و روانی در سطح اول شده‌اند، به‌شکل ناخودآگاه در ذهنیت جمعی جامعه نقش بسته‌اند. این استعاره‌ها و اسطوره‌ها نه تنها به بروز نابرابری‌ها، اضطراب‌ها و اختلالات روانی دامن می‌زنند، بلکه باعث تقویت احساس بی‌اعتمادی، اضطراب اجتماعی و مصرف‌گرایی می‌شوند. یکی از این استعاره‌ها، "جهان مادی‌گرایانه" است که باعث می‌شود انسان‌ها تنها به دنبال دستاوردهای مادی و دنیوی باشند و معنای عمیق‌تری از زندگی را از دست دهند. به همین ترتیب، استعاره‌ها و اسطوره‌هایی که در فرهنگ عمومی رایج شده‌اند، غالباً بر ارزش‌های فردگرایانه و مصرف‌گرایانه تأکید می‌کنند و در عین حال، دیدگاه‌های معنوی و دینی را در حاشیه قرار می‌دهند. در این میان، برای مقابله با این مشکلات و برای بازگرداندن تعادل به زندگی فردی و اجتماعی، می‌توان از دو استعاره مهم و تأثیرگذار استفاده کرد: "قلب آرام" و "عدالت الهی". این دو استعاره، به‌ویژه در تفکر قرآنی و فرهنگی اسلامی، می‌توانند راه‌گشای تغییرات مثبت در فرد و جامعه باشند. 1. استعاره "قلب آرام": این استعاره در قرآن کریم به‌طور مکرر مطرح می‌شود و به معنای دستیابی به آرامش درونی از طریق ارتباط با خداوند و توجه به ابعاد معنوی زندگی است. "قلب آرام" نماد واکنش صحیح به فشارهای اجتماعی و روانی است و نشان می‌دهد که انسان‌ها می‌توانند از طریق ایمان و ذکر خداوند، به‌دور از اضطراب‌ها و نارضایتی‌های اجتماعی، آرامش درونی پیدا کنند. این استعاره می‌تواند به افراد کمک کند تا در مواجهه با مشکلات اجتماعی و روانی، به‌جای تسلیم شدن در برابر اضطراب‌ها، به دنبال آرامش روحی و تقویت بعد معنوی خود باشند. 2. استعاره "عدالت الهی": این استعاره در قرآن به‌عنوان یکی از اصول بنیادین زندگی اجتماعی و فردی معرفی می‌شود و به مردم یادآوری می‌کند که در نهایت، عدالت واقعی و کامل تنها از سوی خداوند محقق خواهد شد. "عدالت الهی" می‌تواند به‌عنوان راهکاری برای اصلاح نابرابری‌ها و مشکلات اجتماعی مطرح شود و به افراد و جوامع کمک کند تا از مسیر عدالت الهی برای رسیدن به شرایط اجتماعی بهتر و عادلانه‌تر استفاده کنند. این استعاره به انسان‌ها نشان می‌دهد که در برابر ظلم و نابرابری‌های اجتماعی، می‌توان به عدالت الهی اعتماد کرد و به‌جای نگرانی‌های بی‌پایان، به این اصل بنیادین تکیه کنند. استفاده از این استعاره‌ها، به‌ویژه در مواجهه با مشکلات روانی و اجتماعی ناشی از مصرف‌گرایی و نابرابری‌ها، می‌تواند به‌عنوان راه‌حلی برای مقابله با بحران‌های اجتماعی مطرح شود. در این مسیر، "قلب آرام" به‌عنوان یک ابزار معنوی برای غلبه بر اضطراب‌ها و "عدالت الهی" به‌عنوان الگویی برای ایجاد تغییرات اجتماعی و اصلاح ساختارهای ناعادلانه، می‌توانند به شکل مؤثری در بهبود وضعیت فردی و اجتماعی کمک کنند. 5- بحث و تفسیر در این بخش، ابتدا ارتباط یافته‌های پژوهش با آموزه‌های قرآنی بررسی می‌شود و در نهایت تأثیر آموزه‌های قرآنی در سیاست‌گذاری‌های آینده‌محور تحلیل می‌شود. 5-1- ارتباط یافته‌ها با آموزه‌های قرآنی یافته‌های این پژوهش به وضوح نشان می‌دهند که در تحلیل مسائل اجتماعی و روانی جامعه، آموزه‌های قرآنی می‌توانند به‌عنوان راهنما و چارچوبی مؤثر عمل کنند. یکی از اصلی‌ترین نتایج این تحقیق، ارتباط مستقیم بین مشکلات روانی و اجتماعی همچون اضطراب، نابرابری‌های اجتماعی و مصرف‌گرایی با سطح دیدگاه‌های مادی‌گرایانه است. آموزه‌های قرآنی، با تأکید بر ابعاد معنوی و روحانی انسان‌ها، به‌ویژه مفهوم «قلب آرام» و «عدالت الهی»، به‌طور مؤثری می‌توانند به حل این مشکلات کمک کنند. در قرآن کریم، همواره بر اهمیت «آرامش دل» (قلب آرام) و اعتماد به قدرت الهی برای ایجاد تعادل و آرامش در زندگی فردی و اجتماعی تأکید شده است. این آموزه‌ها نشان می‌دهند که برای مقابله با اضطراب‌های اجتماعی و روانی، باید به ایمان و تقوا تکیه کرد. همچنین، مفاهیم «عدالت» و «مساوات» در قرآن، به‌ویژه در خصوص روابط اجتماعی و سیاست، می‌توانند به‌عنوان ابزارهایی برای کاهش نابرابری‌ها و ایجاد آرامش اجتماعی به کار روند. بنابراین، آموزه‌های قرآنی با تأکید بر ابعاد معنوی، اخلاقی و اجتماعی زندگی انسان‌ها می‌توانند به‌عنوان راه‌حل‌هایی برای مشکلات امروزی جوامع انسانی و فردی مطرح شوند. 5-2- تأثیر آموزه‌های قرآنی بر سیاست‌گذاری‌های آینده‌محور آموزه‌های قرآنی با تأکید بر عدالت اجتماعی، اخلاق‌مداری و تعادل در زندگی فردی و اجتماعی، به‌طور مستقیم بر سیاست‌گذاری‌های آینده‌محور تأثیرگذار هستند. یکی از مهم‌ترین ابعاد سیاست‌گذاری‌های مبتنی بر آموزه‌های قرآنی، تأکید بر «عدالت» به‌عنوان اصل بنیادی در روابط اجتماعی و اقتصادی است. در قرآن، عدالت به‌طور وسیع در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، از جمله توزیع منابع و ثروت، حقوق افراد و اقلیت‌ها، و به‌ویژه در برقراری صلح و امنیت اجتماعی، مطرح شده است. از سوی دیگر، قرآن به مسئله «مساوات» تأکید دارد و در سیاست‌گذاری‌های آینده‌محور، این مفهوم می‌تواند به‌عنوان مبنای تصمیم‌گیری‌های کلان برای کاهش نابرابری‌ها و ترویج برابری فرصت‌ها در جامعه مطرح شود. به علاوه، آموزه‌های قرآن در خصوص مسئولیت اجتماعی و کمک به نیازمندان، همواره بر ایجاد یک جامعه عادلانه و هم‌دل تأکید دارند. در نتیجه، سیاست‌گذاری‌های مبتنی بر آموزه‌های قرآنی می‌توانند برای ساخت جامعه‌ای پایدار و سالم که در آن عدالت، برابری و مسئولیت‌پذیری به‌طور مؤثر در نظر گرفته شده باشد، به‌ویژه در چشم‌اندازهای بلندمدت و آینده‌محور مفید واقع شوند. در راستای این سیاست‌ها، به‌ویژه در کشورهای اسلامی، ایجاد قوانین و سازوکارهایی که بر مبنای اصول قرآنی طراحی شوند، می‌تواند به تحقق جامعه‌ای متوازن و پیشرفته منجر شود. در نهایت، آموزه‌های قرآنی با توجه به تطبیق آن‌ها با نیازهای زمانه و شرایط اجتماعی و فرهنگی، می‌توانند به سیاست‌گذاران کمک کنند تا با اتخاذ رویکردهای آینده‌نگرانه و بر اساس اصول انسانی، به حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی پرداخته و جامعه‌ای بهتر و عادلانه‌تر بسازند.

6- نتیجه‌گیری و پیشنهادها

در این بخش، ابتدا خلاصه‌ای از یافته‌های اصلی تحقیق ارائه می‌شود، سپس پیشنهادهایی کاربردی برای سیاست‌گذاران و پژوهشگران مطرح می‌شود و در نهایت زمینه‌های تحقیقاتی آینده معرفی می‌گردند. 6-1- خلاصه یافته‌های اصلی این تحقیق به تحلیل و بررسی چالش‌های اجتماعی و روانی موجود در جامعه ایرانی، به‌ویژه در رابطه با اضطراب‌ها، نابرابری‌ها و مصرف‌گرایی، پرداخته است. یافته‌های اصلی تحقیق نشان می‌دهند که ریشه مشکلات سطحی جامعه، مانند اضطراب و نابرابری اجتماعی، به مسائل عمیق‌تری چون دیدگاه‌های مادی‌گرایانه و فقدان معنویت و ارتباطات معنوی برمی‌گردد. در سطح لی‌تانی، بسیاری از مسائل به‌صورت سطحی و بدون تحلیل دقیق ارائه می‌شوند که موجب تشویش و اضطراب در افراد می‌شود. در سطح ساختاری، عواملی چون عدم توازن اقتصادی و فرهنگی، موجب تشدید این مشکلات شده‌اند. تحلیل جهان‌بینی نیز نشان داد که تقابل دیدگاه مادی‌گرایانه با جهان‌بینی قرآنی، از جمله توجه به عدالت الهی و قلب آرام، می‌تواند به‌عنوان ابزارهای مؤثر برای کاهش اضطراب و نابرابری‌ها عمل کند. در نهایت، در سطح استعاره‌ها و اسطوره‌ها، مفاهیم «قلب آرام» و «عدالت الهی» به‌عنوان راهکارهای معنوی و مذهبی برای مقابله با مشکلات روانی و اجتماعی مطرح شدند. 6-2- پیشنهادهای کاربردی برای سیاست‌گذاران و پژوهشگران • توسعه سیاست‌های مبتنی بر آموزه‌های قرآنی: به‌منظور مقابله با اضطراب‌ها و نابرابری‌های اجتماعی، پیشنهاد می‌شود که سیاست‌گذاران در سطح کلان، به‌ویژه در جوامع اسلامی، بر اساس آموزه‌های قرآنی مانند عدالت اجتماعی، مساوات و مسئولیت اجتماعی برنامه‌ریزی کنند. این آموزه‌ها می‌توانند به‌عنوان چارچوبی برای طراحی سیاست‌های متوازن و عادلانه در حوزه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی استفاده شوند. • ترویج فرهنگ معنویت و آرامش: بر اساس تحلیل‌های سطح جهان‌بینی، پیشنهاد می‌شود که سیاست‌گذاران فرهنگی و اجتماعی، برنامه‌هایی برای ترویج معنویت و ارتباط با خداوند طراحی کنند. این برنامه‌ها باید افراد را به سمت تقویت ایمان و تقوا و همچنین توجه به مفاهیمی چون «قلب آرام» هدایت کنند تا در سطح فردی و جمعی از اضطراب‌ها و فشارهای اجتماعی کاسته شود. • آموزش و پژوهش در زمینه تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها: به‌منظور دستیابی به فهمی عمیق‌تر از مشکلات اجتماعی و روانی، پژوهشگران باید روش‌هایی چون تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها (CLA) را در مطالعات خود به کار ببرند. این روش می‌تواند به تحلیل‌های پیچیده‌تری از مشکلات اجتماعی و روانی کمک کند و زمینه‌ساز راه‌حل‌های مؤثرتر در سطح فردی و اجتماعی باشد. • آموزش توازن بین مادیات و معنویات: در جوامع مدرن، آموزش مفاهیم قرآنی در زمینه تعادل میان زندگی مادی و معنوی می‌تواند به مقابله با مصرف‌گرایی و نابرابری‌ها کمک کند. در این راستا، پیشنهاد می‌شود که برنامه‌های آموزشی و تربیتی، به‌ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها، به این مسئله توجه ویژه‌ای داشته باشند. 6-3- زمینه‌های تحقیقاتی آینده • بررسی عمیق‌تر تعاملات مادی‌گرایی و آموزه‌های قرآنی: تحقیقاتی که به تحلیل دقیق‌تر و تطبیق آموزه‌های قرآنی با چالش‌های مادی‌گرایانه در جوامع معاصر بپردازند، می‌تواند به سیاست‌گذاری‌های کارآمدتر در زمینه ایجاد تعادل میان نیازهای مادی و معنوی در جوامع مختلف کمک کند. • مطالعه تأثیر آموزه‌های قرآنی بر سیاست‌های اجتماعی در جوامع اسلامی: تحقیقات آینده می‌توانند به بررسی نقش آموزه‌های قرآنی در تأثیرگذاری بر سیاست‌های اجتماعی، به‌ویژه در زمینه‌های عدالت اجتماعی، برابری فرصت‌ها و مسئولیت‌های اجتماعی پرداخته و پیشنهاداتی برای بهبود شرایط اجتماعی در جوامع اسلامی ارائه دهند. • پژوهش در زمینه استفاده از تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها در علوم اجتماعی و روان‌شناسی: استفاده از روش تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها برای تحلیل مسائل پیچیده اجتماعی و روانی می‌تواند به‌عنوان یکی از زمینه‌های پژوهشی آینده مورد توجه قرار گیرد. این روش می‌تواند در حوزه‌های مختلفی همچون آسیب‌شناسی اجتماعی، روان‌شناسی و مطالعات آینده‌پژوهی کاربرد داشته باشد. • بررسی آثار روانی و اجتماعی مفاهیم «قلب آرام» و «عدالت الهی» در جوامع معاصر: تحقیقاتی که به بررسی علمی تأثیر مفاهیم قرآنی همچون «قلب آرام» و «عدالت الهی» در کاهش مشکلات روانی و اجتماعی پرداخته و کاربردهای آن‌ها در حل بحران‌های اجتماعی را بررسی کنند، می‌تواند به درک بهتری از راهکارهای معنوی و روان‌شناسی در مقابله با مسائل اجتماعی منتهی شود. در نهایت، این تحقیق نشان داد که آموزه‌های قرآنی و روش‌های نوین تحلیل اجتماعی می‌توانند به‌عنوان ابزارهایی مؤثر برای حل مشکلات اجتماعی و روانی در جوامع مدرن استفاده شوند. از این‌رو، توجه به این اصول در سیاست‌گذاری‌ها و پژوهش‌های آینده‌محور می‌تواند به ساخت جوامعی پایدارتر و متعادل‌تر کمک کند.

منابع


1. قرآن کریم.

2. اسلاتر، ر. (1385). دانش‌واژه‌ی آینده‌پژوهی (ترجمه ع. کرامت‌زاده، م. فرزاد و ا. ناظمی)، تهران: موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی.

3. پدرام، ع. و جلالی‌وند، ع. (1392). مقدمهای بر آینده‌پژوهی (جلد اول)، تهران: مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی- مرکز آینده‌پژوهی علوم و فناوری دفاعی.

4. عنایت‌الله، س. (1388 الف). پرسش از آینده: آینده‌پژوهی به مثابه ابزار تحول سازمانی و اجتماعی (ترجمه م. منزوی)، تهران: مرکز آینده‌پژوهی علوم و فناوری دفاعی.

5. عنایت‌الله، س. (1388 ب). تحلیل لایه لایه‌ای علت‌ها؛ نظریه و مورد کاوی‌ها‌ی یکپارچه و متحول ساز آینده‌پژوهی (جلد اول، ترجمه م. منزوی)، تهران: مرکز آینده‌پژوهی علوم و فناوری دفاعی.

6. عنایت‌الله، س. (1388 ب). تحلیل لایه لایه‌ای علت‌ها؛ نظریه و مورد کاوی‌ها‌ی یکپارچه و متحول ساز آینده‌پژوهی (جلد دوم، ترجمه م. منزوی)، تهران: مرکز آینده‌پژوهی علوم و فناوری دفاعی.

7. ملکی‌فر، ع. (1385). الفبای آینده‌پژوهی، تهران: انتشارات کرانه علم.

8. حیدرزاده، علیرضا، رضازاده جودی، مهدی، «بررسی تاثیر نگرش‌های کلی انسان بر سبک زندگی فردی و اجتماعی با تاکید بر آیات قرآن کریم»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 6(4)، زمستان 1401.

9. بحرالعلوم، محمدمهدی، پهلوان، منصور، «مفهوم‌شناسی حفظ قرآن و تاثیر آن بر سبک زندگی»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 3(4)، زمستان 1397.

10. رزاقی، رحمت، حسینی، زینب السادات، موسوی، سید محسن، خجسته باقرزاده، حسن، نورائی، محسن، «ترویج سبک زندگی اجتماعی با استناد بر قرآن و سنت و با تاکید بر هنرهای تصویری در رسانه»، مجله مطالعات هنر اسلامی، 39، پاییز 1399.

11. اخلاقی، حلیمه، شرف الدین، حسین، صفورایی پاریزی، محمدمهدی، عزیزی کیا، غلامعلی، «مبانی انسان شناختی سبک زندگی طیبه از دیدگاه قرآن»، مجله پژوهش نامه اسلامی زنان و خانواده، 20، پاییز و زمستان 1394.

12. رفیع‌خواه، محسن، نقی‌زاده، زهرا، فیضی، زهرا، «نقش میانجی سبک زندگی اسلامی در همبستگی بین باورهای مذهبی و کیفیت زندگی؛ مطالعه موردی مراجعه‌کنندگان به نمایشگاه بین‌المللی قرآن»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 3(4)، زمستان 1397.

13. شمشیری، بابک، مرزوقی، رحمت اله، محرر، معصومه، محمدپور، صلاح، «سفر و آثار آن؛ آموزه‌ای مغفول در سبک زندگی اسلامی (با تاکید بر آیات قرآن و احادیث کتب اربعه و صحیحین)»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 6(4)، زمستان 1401.

14. حاجی پاشا، مرتضی، میریان، سیداحمد، فلاح، ابراهیم، «اعتدال گرایی در سبک زندگی اسلامی و عوامل موثر بر آن از منظر قرآن و روایات»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 7(3)، پاییز 1402.

15. نوذری، مجتبی، براتی، فرج الله، حسینی، سیدحسام الدین، «بازتاب گرایش اجتماعی تفسیر نمونه در جامعه اسلامی و استنباط سبک زندگی از قرآن»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 6(2)، تابستان 1401.

16. برزگرنژاد، ثریا، حسینی، حمید، احتشامی، علی حسین، «بررسی موانع فرهنگی سبک زندگی اسلامی و راهکارهای رفع آن از نگاه قرآن و نهج البلاغه»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 3(4)، زمستان 1398.

17. میرزاده، نرگس، عاصی، ابوالقاسم، ابویی، محمد رضا، اعتمادی فرد، اعظم، «شناسایی مولفه های نقد عملکرد و گفتار کارگزاران بر پایه انصاف در سبک زندگی اسلامی از منظر قرآن و روایات»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 3(4)، زمستان 1398.