پیشگوییها و خبرهای غیبی در قرآن
چکیده
قرآن کریم با عنوان معجزه باقیه رسول گرامی اسلام نه تنها از نظر فصاحت و بلاغت بلکه از جهات مختلف علم و دانش بشر، بزرگترین برهان صدق بر رسالت الهی محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و میباشد. ازجمله ابعاد اعجاز قرآن اشتمال این کتاب الهی بر اخبار و حوادثی است که درگذشته و یا آینده رخ داده و یا خواهد داد ولی در زمان بیان قرآن کسی از چگونگی و دقائق و ظرائف آن حادثه خبری نداشته و بالطبع بیانگر این معناست که پیامبر اکرم از طریق وحی بدان دست یافته است. از جمله معروفترین اخبار غیبی قرآن آیات آغازین سوره روم است که خبر از پیروزی و شکست سپاهیان رومی در زمانی کوتاه داده و پایان کار را با خوشنودی مومنان همراه دانسته است. ولی متاسفانه مفسران و مورخان مسلمان در جهات مختلفی ازجمله زمان حادثه و طرف درگیر با رومیان و چگونگی قرائت آیات و مکی یا مدنی بودن آن و بیان علت خوشنودی مومنان در آینده و... دچار ابهامات و اشکالات لاینحلی شده اند. نگارنده بر این باور است که با تمسک به روایات اهل بیت و بویژه امام علی بن ابیطالب (ع) در کتاب نهج البلاغه و جز آن توانسته است این ابهامات را برطرف ساخته و مشخص سازد. عامل اشتباه مورخان مسلمان نیز در حقیقت این معنا بوده است که آیات سوره روم را مکی پنداشته و واژه غَلَبَت الروم را بصورت مجهولی (غُلِبَت الروم) قرائت کرده اند و از آنجا که گروهی را برای مقابله با رومیان پیش از هجرت رسول خدا جز ایرانیان سراغ نداشتند لذا بر همین معنا حمل کرده اند ولی از بیانات علی (ع) در نهج البلاغه مشخص میشود که این سوره به دنبال سوره عنکبوت در مدینه بر پیامبر نازل شده و نزول آن با فاصله زیادی از جنگ احد و تقریبا در سالهای آخر عمر رسول خدا بوده است. و به همین مناسبت رسول خدا نسبت به حوادث پس از وفات خویش به عنوان فتنه عظیم خبر داده و سفارشهایی به علی (ع) داشته که محدثان شیعه و اهل سنت به اتفاق از آن خبر دادهاند. واژههای کلیدی: پیشگوییها و خبرهای غیبی
مقدمه
کتاب آسمانی نازل بر پیامبر اسلام معجزه ای است که در تمامی قرون و اعصار باقی است و همواره مانند عصای موسی(ع)که به هنگام خواب و بیداری او، سحر ساحران را باطل و از دسترس کاهنان به دور می داشت و برهان الهی بر رسالت کلیم الله ناطق در زمان حیات وی بود، قرآن کریم، در زمان حیات و ممات رسول خدا به عنوان معجزه ای زنده در تمامی دوران تا روز قیامت برای همهی طبقات مردمی، برهان قاطع الهی، بر رسالت آن حضرت خواهد بود[۱] . این کتاب آسمانی که به اراده الهی برای همیشه مصون از تحریف بوده و به حکم کریمهی« لا یا تیه ا لباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید»برای همیشه مصون از تحریف خواهد بود، از ابعاد مختلفی اعجاز آفرین است به گونه ای که دانشمندان مختلف و در گرایشهای متعددی که مربوط به دانش ویژهی خود آنان است، میتوانند اعجاز علمی قرآن را شاهد بوده باشند و حقانیت این کتاب آسمانی و پیامبری رسول خدا را درک نمایند. قرآن کریم به عنوان کتاب شریعت جاودانه که مهیمن بر همهی کتب آسمانی قبل از خود و مصدق رسالت همهی انبیاء الهی است، در همهی شئون زندگی اجتماعی و فردی سخن گفته و درباره تاریخ زندگی بشر و سرگذشت اقوام و ملل، قوانین اجتماعی، اخلاق، عرفان، کلام، فلسفه، تاریخ، فقه و... گزارش دارد. در هیچ بخشی از اظهارات قرآن خطا و اشتباهی مشاهده نمیشود در حالیکه هر کتاب دستاورد بشر، با گذشت زمان اشتباهات فراوانی درآن پدیدار خواهد بود این حقیقت در قرآن کریم در سوره نساء آیه 82 بیان گردیده که: « افلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» آیا درباره قرآن نمیاندیشید که اگر از جانب خدا نبود درآن تناقض و اختلاف بسیاری مشاهده میکردند؟! اعجاز قرآن کریم را نویسندگان و مفسران به اعجاز علمی و جز آن تقسیم نمودهاند و از نظر علمی نیز در ابعاد مختلف دانش بشر آیاتی را مصداق اعجاز علمی قرآن معرفی کردهاند. فی المثل آیه 213 از سوره بقره که دربارهی زندگی بشر از آغاز پیدایش به عنوان موجودی اجتماعی، فلسفه بعثت پیامبران و تاریخ پیدایش شرایع و اختلافات اجتماعی ملل و نقش پیامبران در حل اختلاف و دعوت بشریت به وحدت با موجزترین بیان، سخن گفته، میتواند برای دانشمندان تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و... معجزهی علمی به شمار آید. «کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جائهم العلم بغیا بینهم فهدی الله الذین امنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه و الله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم»[۲] مردم (درآغاز) امت واحدی بودند سپس خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتابی را که به سوی حق دعوت میکرد با آنها نازل نمود تا در میان مردم دربارهی آنچه اختلاف داشتند داوری نماید، تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت کرده بودند، پس از آنکه نشانههای روشن به آنها رسیده بود به سبب انحراف از حق و ستمگری، درآن اختلاف کردند ولی خداوند کسانی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود هدایت نموده و خداوند هر کسی را که بخواهد به راه راست هدایت میکند. این آیه کریمهی، بشریت را از آغاز موجودی اجتماعی و همراه با طبقهی واحد بدون اختلاف، معرفی نموده و پیامبران را مبعوث پس از پیدایش اختلاف اجتماعی و طبقاتی شدن جامعه میداند که همراه با قانون الهی برای حل اختلافات مردم فرستاده شدهاند. این اختلافات آغازین که به صورت طبیعی بدون غرض ورزی و خیانت مردم رخ داده از نظر قرآن محکوم نشده ولی به تدریج اختلافاتی را در میان پیروان ادیان و کسانی که مخاطب به کتاب آسمانی بودهاند، گزارش نموده و آنها را به عنوان " بغیا بینهم " محکوم فرموده و تنها مؤمنان را وعده داده است که به اراده الهی به علت اختلاف و راه حل آن آشنا خواهند شد. از این آیهی شریفه نکات مهم و ظریفی که از دیرباز مورد اختلاف دانشمندان بوده مانند، اجتماعی بودن بشر از آغاز پیدایش و اینکه اولین قانون در جامعه بشری قانون الهی بوده و پیدایش شریعت پس از پیدایش اختلافات اجتماعی شکل گرفته و تمام گرفتاریهای بشر معلول عدم اطاعت از پیامبران بوده و اینکه راهی برای حل اختلاف جز ایمان به پیامبران و بهرهمندی از آیات... الهی وجود ندارد و نکات علمی بسیار دیگری به اثبات میرسد که اینگونه مطالب و جز آن باآگاهیهای بشریت درصدر اسلام وبویژه جامعه عرب آن زمان تناسبی نداشته ولذا میتواند از مصادیق روشن معجزهی علمی قرآن کریم بشمار آید. [۳] همچنین آیات فراوان دیگری را علامه طباطبایی(ره) و جز او از مصادیق اعجاز علمی قرآن دانستهاند که اکنون در صدد بررسی و بحث از آن نیستیم. [۴] ازجمله وجوه اعجاز علمی قرآن وجود پیشگوییها و اخبار غیبی بسیاری است که از طریق وحی به رسول خدا ابلاغ شده و پیامبر اکرم از آن خبر داده و بعدها بدون کم و کا ست همانگونه که رسول خدا بیان نموده بود رخ داده است. اینگونه اخبار نیز در آیات قرآن کریم، مکرّر مشاهده میشود که بررسی همگی آنها نیز ازحوصله این مقال خارج است مانند اینکه قرآن کریم بشارت داده است که آئین اسلام به عنوان شریعت آخرین روزی فراگیر میشود و در تمامی جهان مورد پذیرش قرارگرفته و اینکه برهمهی دیگر شرایع الهی و غیر الهی برتری خواهد یافت به عنوان نمونه در سوره فتح آیه28میخوانیم:« هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و کفی بالله شهیدا » او (خداوند) کسی است که پیامبرش را همراه هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همهی ادیان پیروز سازد و کافی است که خدا گواه این موضوع باشد. این حقیقت، در سور دیگری از قرآن مثل سورهی صف و توبه نیز تکرار شده با این تفاوت که در سورهی توبه و سوره صف با جملهی« و لو کره المشرکون » آیه پایان یافته است ولی در سورهی فتح با جملهی "و کفی بالله شهیدا" آمده است.
این وعده الهی در مورد جهان شمولی اسلام و پیروزی بر همهی ادیان، به گونه ای برای مسلمانان مسلم بود که بعضی تصور میکردند این معنا در زمان حیات پیامبر اکرم رخ خواهد داد و به همین جهت بعضی از مسلمانان بگفته یعقوبی موقعی در جریان وفات رسول خدا قرار گرفتند آن را انکار مینمودند[۵] تا اینکه با دقت بیشتر در آیات قرآن برایشان مشخص شد که این وعده الهی بعد از وفات پیامبر و در زمان ظهور آخرین مصلح الهی حضرت مهدی دوازدهمین خلیفهی رسول خدا رخ خواهد داد. چنانکه در قرآن در جریان غزوهی بدر میخوانیم «اذ یعدکم الله احدی الطائفتین انها لکم و تودون ان غیر ذات الشوکه تکون لکم... » در این آیه که خبر از پیروزی مسلمانان بر یکی از دو گروه از مشرکان مکه داده شده است پیروزی بر قافلهی تجاری به فرماندهی ابوسفیان یا پیروزی بر سپاه قریش به فرماندهی ابوجهل و مسلمانان علاقهمند بودند که با قافلهی تجاری که از قدرت دفاعی کمتری برخوردار بودند روبرو شوند ولی خداوند اراده فرموده بود که این پیروزی بر سپاه سراپا مسلح قریش که حامی کفر و مخالف اسلام بودند تحقق یابد تا بدین وسیله زهر چشمی از دشمن مزاحم گرفته شود و شرک و بت پرستی و قدرت حامی آن نابود گردد. و نیز در سورهی فتح خبر از ورود قریب الوقوع پیامبر(ص) همراه مسلمانان به مکه برای زیارت خانهی خدا به هنگامی داده است که شواهد و قرائنی برای چنین امری موجود نبوده است. پیامبر(ص)در خواب به این معنا بشارت داده شد و در بیداری برای زیارت خانهی خدا و انجام عمره روانهی شهر مکه گردید، این غزوه که صرفا با هدف زیارتی شکل گرفته بود سرانجام به صلح حدیبیّه وعمرهی قضا انجامید و به حقیقت بر پیروزی مسلمانان برهمهی جزیرة العرب منتهی شد. و... و..... [۶]
پیشگویی قرآن از پیروزی و شکست رومیان
ازجمله پیشگوییهای مسلّم قرآن گزارشی است که در سورهی روم آمده که دربارهی رومیان و جنگی که بین آنها و گروه نامعلومی رخ داده و آینده ای در قالب پیروزی براساس قرائت مشهور و یا شکست براساس قرائت غیر مشهور برای آنان پیش بینی شده است و اینکه مسلمانان درآینده به خاطر این پیروزی یا شکست خشنود خواهند شد. متأسفانه مفسران و محدثان مسلمان در رابطه با این حادثه و اینکه چه گروهی در درگیری با رومیان حضور داشته و کدامین گروه غالب و کدامین مغلوب بوده و اصولا این درگیری در کجای جهان رخ داده و فلسفهی سرور و خوشحالی مسلمانان از حادثه ای که بعدا رخ خواهد داد چه بوده و اینکه در چه فاصلهی زمانی رخ خواهد داد، و... بمرور زمان دراثر ضبط نکات لازم مثل ضبط قرائت آیه ازنظر معلومی و یا مجهو لی و شان نزول آیات و مکی و مدنی بودن سور و... دچار اختلاف نظر فراوانی گردیده اند. از آنجا که در اصل این حادثه و پیشگویی قرآن نسبت به آینده و اینکه مسلمانان از، رخ داد بعدی مسرور خواهند شد و تلقی مسلمانان نسبت به بعد اعجازی این خبر غیبی، تردیدی وجود نداشته و ندارد، کوشش در رفع این ابهامات و تبیین چگونگی این حادثه و تعیین طرف درگیری با رومیان در حادثه اول و دوم که مسلمانان بودهاند یا گروهی دیگر از ایرانیان و جز آنها و... مطلوب مینماید. از این جهت به یاری خداوند نگارنده خواهد کوشید که بدون کمترین جانبداری از نظریّه ای خاص با شواهد قرآنی و حدیثی، حقیقت این پیشگوئی را تا حد ممکن روشن نما ید و تحقق این حادثه را همانگونه که قرآن کریم پیشگویی نموده و حکمت شادی مسلمانان را مبرهن سازد و بالطبع جامعه اسلامی را برای فهم بهتر کلام الله مجید و لزوم کاوشی هرچه بیشتر در محتوای آن فرا خوانده و ضرورت این معنا را یادآور شود و مشخص سازد که با همهی تلاشی گسترده و درخور تحسین که مسلمانان در طول تاریخ برای فهم هرچه بهتر این کتاب آسمانی داشتهاند، هنوز نکات مجهول و درخور کشف فراوانی وجود دارد که سزاوار است برای روشن شدن آن تلاشی گسترده تری انجام پذیرد تا جایگاه الهی این معجزه باقیه بر مسلمانان و همهی ملل آشکارتر گردد. بسم الله الرحمن الرحیم: «الم غلبت الروم فی ادنی الارض و هم من بعد غلبهم سیغلبون فی بضع سنین لله الامر من قبل و من بعد و یومئذ یفرح المؤمنون بنصرالله ینصر من یشاء و هو العزیز الرحیم و عدالله لا یخلف الله وعده و لکن اکثر الناس لا یعلمون یعلمون ظاهرا من الحیات الدنیا و هم عن الاخره غافلون»[۷] آیات 1 تا 7 از سوره روم ا به عنوان پیشگویی قرآن از پیروزی سپاهی پس از شکست سپاهی دیگر خبرداده که یکی از آن دو، سپاهیان قیصر روم بوده اند این حادثه را موجب شادی مؤمنان و وعده ای غیرقابل تخلّف برای آنان دانسته که به اذن پروردگار در آینده ای نزدیک رخ خواهد داد.گو اینکه مردمی ظاهر بین که به عنایات تائیدات الهی باور نداشته و تنها به ماده و مادیات اندیشیده و از ایمان به غیب و امور اخروی محرومند و از اینگونه الطاف سرنوشت ساز غافل باشند. در رابطه با شأن نزول این آیات و به ویژه نسبت به قرائت واژه "غلبت الروم" که به صورت معلومی یا مجهولی خوانده شده و نیز تطبیق تاریخی آن شکست یا پیروزی با حوادث دوران زندگی رسول خدا اختلاف نظر و ابهامات بسیاری در تفاسیر عموم مفسران به چشم میخورد که نگارنده درصدد ابهام زد ائی ازآن است. اکثریت قاطعی از مفسران براین باورند که این آیات ناظر به جنگ ایران و روم بوده که در جنگهای طولانی مدت بایکدیگر، پیروزی در آغاز از جانب سپاه ایران بر رومیان بوده ولی از سال 622 رومیان بر سپاهیان خسرو پرویز پیروز شدهاند و احتمالا به خاطر همین شکست، ایرانیان خسروپرویز را از سلطنت خلع، و فرزندش شیرویه را به پادشاهی برگزیدهاند و او را به قتل پدر و اعضاء خانواده سلطنتی واداشتهاند. عجیب تر اینکه پیروزی رومیان بر سپاه ایران رانیز، بعضی از نویسندگان مقارن با جنگ بدر و بعضی مقارن با صلح حدیبیّه و بعضی نیزازحادثه خاصی نام نبرده و به صورت کلی آنرا مقارن پیروزی دیگری از جانب مسلمانان دانستهاند. وحال آ نکه جنگ ایران و روم در طول تاریخ مکرّر رخ داده و پیروزیها و شکستهای فراوانی در تاریخ برای دو طرف گزارش شده است در تمامی دوران هخامنشیها و ساسانیان بین ایران و یونان و ایران و روم جنگهای خانمان سوزی رخ داده و انسانهای فراوانی در اثر این جنگها نابود و شهرهای فراوانی ویران و خسارتهای عظیمی به دو ملّت و بلکه به دیگر ملل ازجمله ملّت عرب تحمیل گردیده است چه اینکه دو ابر قدرت ایران و روم در بسیاری از موارد برای تصرف بخشهای آباد جزیرة العرب (منطقه به اصطلاح سعیده) نیز، باهم میجنگیدهاند و در اثر این جنگها ایران و روم بر بخشهای وسیعی از شمال و شرق جزیرة العرب مسلط گردیده و سرانجام در دوران انوشیروان به دنبال تقاضای "سیف بن ذی یزن" نسبت به کمک نظامی برای سرکوب جیشیان حاکم بر یمن، این منطقه نیز در تصرف ایران قرارگرفت و تنها بخش محروم و بی آب و علف عربستان برای آن دسته از ملت عرب که حاضر نبودند به صورت وابسته به دیگران زندگی نماید باقی مانده بود و بالطبع دست فرزندان اسماعیل و اسحاق (که به تعبیر علی(ع) در نهج البلاغة، (پادشاهان این منطقه و دیگر مناطقی از جهان، بودهاند) از حاکمیت موروثی خویش کوتاه گردیده بود. [۸] به گونه ای که اکثریت ساکنان منطقه مرکزی را، دامداران و بیابانگردان و اقلیّت آن را مردم شهرنشین مکه و مدینه و طائف تشکیل میدادند.
باعتقاد این دسته از مفسران، پیروزی ایرانیان موجب خشنودی مردم مکه و دیگر مشرکان عرب بوده و پیروزی رومیان موجب خشنودی مسلمانان ولذا خداوند پس از شکست رومیان خبر از پیروزی قریب الوقوع آنان داده است ولی معلوم نکردهاند که چرا مردم مکه با فرض اینکه مقهور دو قدرت متجاوز بوده اند، از پیروزی ایرانیان خشنود و مسلمانان از پیروزی رومیان خشنود بودهاند و این خشنودی مربوط به کدام شکست رومیان از ایرانیان بوده است وکدام پیروزی آنان بر ایرانیان بوده است واصولابچه دلیل گروه درگیر بارومیان،ایرانیان بوده اند و... اظهار نظری دقیق نکرده. بلکه صرفا به این جهت که مفسران واحیانا مورخان گروه دیگری را طرف مقابل رومیان نمیشناختهاند. تصور کردهاند که این آیات ناظر به پیروزی یا شکست ایرانیان از رومیان میباشد و دیگر به جرئیات مسئله نپرداخته و بلکه به چیزی جز اقوال پیشینیان نپرداخته اند. شگفت اینکه در بعضی از منابع حادثه قتل "نعمان بن منذر" به وسیله خسرو پرویز و درگیری مردم عرب پس از این حادثه در منطقهی "ذی غار" که منجر به اولین پیروزی عرب بر سپاه ایران شد را، نیز مقارن پیروزی مسلمانان در بدر ذکر کردهاند و به این مناسبت روایتی از پیامبر اکرم نقل کرده اند که فرمود باشد: «الیوم انتصفت العرب من العجم و بی نصروا»وآنرا را نیز بر همین حادثه حمل کردهاند. براین اساس چنین باور داشتهاند که پیروزی مسلمانان در بدربر مشرکان مکه و شکست یا پیروزی ایرانیان، دریک سال رخ داده است. و حال آنکه اگر پیروزی روم بر ایران مقارن صلح حدیبیّه بوده دیگر مقارن بودن این پیروزی با جنگ بدر مفهومی نداشته و شادی مردم مسلمان نیز از پیروزی رومیان بر ایرانیان نامفهوم خواهد بود چه اینکه بعد از صلح حدیبیّه و یا قبل از آن پیامبر اکرم با رومیان درگیر شده و تلفات عظیمی در جنگ موته بر مسلمانان از ناحیه همین رومیان و یا هواداران آنها وارد آمده است. بنابراین پیروزی رومیان نمیتوانسته موجب شادی مسلمانان را فراهم آورد. گذشته از اینکه اصولا قرآن کریم نمیفرماید که مؤمنان به خاطر پیروزی رومیان خرسند میشوند بلکه ظاهر آیه گویای آن است که خرسندی مسلمانان به خاطر پیروزی سپاه اسلام خواهد بود. ولی نویسندگان به خاطر اینکه پیروزی رومیان بر ایرانیان را فرض مسلّم گرفتهاند،مسیحی بودن قیصر را علت خوشحالی مؤمنان دانسته و پاره ای نیز که این توجیه را موجه نمیدیدهاند مقارن این پیروزی، پیروزی دیگری را برای مسلمانان فرض نمودهاند.این همه صرفا به خاطر این بوده است که برای جمله «یومئذ یفرح المؤمنون بنصر الله» از خود قرآن شاهدی نداشته ونزول آیات را نیز مربوط به حوادث قبل از هجرت تلقی کرده اند ولذا وجو هی احتمالی را به استناد پاره ای از روایات غیر معتبر از نظر سند و یا دلالت، برای آن مطرح ساختهاند. و متاسفانه دچار اشتباهات و اشکالات متعددی شده اند که در مباحث آینده به آن اشاره خواهیم داشت. اکنون برای روشن شدن آراء و نظریات مختلف پیرامون این پیشگوئی به نمونههایی از اظهارات مفسران بزرگ از شیعه و اهل سنت اشاره خواهیم داشت. آیة ا... مکارم شیرازی و همکاران، در تفسیر ارزشمند نمونه، چنین اظهار داشتهاند: مفسران بزرگ همگی اتفاق دارند که آیات نخستین سوره روم بدین سبب نازل شده که درآن هنگام که پیامبر(ص) در مکه بود و مؤمنان در اقلیّت قرار داشتند، جنگی میان ایرانیان و رومیان در گرفت که در این نبرد ایرانیان پیروز شدند. مشرکان مکه این را به فال نیک گرفتند و آن را دلیل بر حقّانیت شرک خود دانستند و گفتند:ایرانیان مجوسی هستند و مشرک (دوگانه پرست) اما رومیان مسیحیاند و اهل کتاب و موحّد و بالطبع پیروزی ایرانیان از مصادیق پیروزی شرک بر توحید میباشد. بنابراین همانگونه که ایرانیان بر رومیان غلبه کردهاند، پیروزی نهائی در کل نیز از آن مشرکان است و طومار اسلام به زودی پیچیده خواهد شد، زیرا در آینده ما نیز بر مسلمانان پیروز میشویم. اینگونه نتیجه گیریها گرچه پایه و مایه ای نداشت اما در آن جوّ و محیط برای تبلیغ در میان مردم جاهل بت پرست خالی از تأثیر نبود و لذا این امر بر مسلمانان گران آمد و به این مناسبت آیات فوق نازل شد و قاطعانه خبر داد:گرچه ایرانیان در این نبرد پیروز شدهاند اما چیزی نمیگذرد که از رومیان شکست خواهند خورد و حتی حدود زمان این پیشگوئی را نیز بیان داشت که این امر فقط در مدت (بضع سنین) چند سال آینده به وقوع میپیوندد. این پیشگوئی قاطع قرآن که از یک سو نشانه اعجاز قرآن و اتکاء آن به علم بی پایان پروردگار به عالم غیب است و از سوی دیگر نقطه مقابل تفال مشرکان بوده، مسلمانان را به طوری دلگرم ساخت که گویی درآن دوران که هنوز حکم تحریم قمار و شرط بندی نازل نشده بود بین بعضی از مسلمانان با مشرکان مکه، شرط بندی صورت گرفت. [۹] این شأن نزول با تفاوت ناچیزی در تفسیر مجمع البیان طبرسی، تفسیر المیزان طباطبایی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر فخر رازی، تفسیر آلوسی و تفسیر فی ظلال القرآن و تفاسیر دیگری آمده است. و دربارهی محل درگیری رومیان با ایرانیان که به پیروزی یا شکست رومیان منتهی شده نیز، اختلاف است بعضی محل درگیری را در حدّ فاصل منطقهی اذرعات شام و شهر بصری واقع در کشور سوریه و شامات دانسته و بعضی در محلی از ایران نزدیک به مرز ایران و روم و بعضی در محلّی از کشور روم نزدیک به مرز روم با ایران دانستهاند یعنی براساس قول دوم درگیری، در قلمرو ایران و براساس قول سوم محل درگیری، در قلمرو رومیان بوده است ولی نویسندگان تفسیر نمونه درعین حال که قول دوم و سوم را صحیحتر دانستهاند، بخاطر اینکه جملهی«فی ادنی الارض»که اشاره به مکان درگیری است وبا الف و لام عهد آمده با قول اول را انسب دانستهاند. [۱۰] چنانکه علامه طباطبایی(ره) الف و لام را عهد دانسته و میفرماید مقصود از جمله (فی ادنی الارض) سرزمین حجاز و یا نزدیک به حجاز است. [۱۱]
نقد و بررسی
حقیقت این است که قرآن کریم کمترین اشاره ای به جبههی مقابل دولت روم ننموده و این نویسندگان مسلمان بودهاند که به خاطر اینکه کشور قدرتمندی در مقابل رومیان به جز ایرانیان نمیشناختهاند، پی جهت پای ایران را به میان کشیده و خرسندی آغازین مشرکان را در مورد پیروزی ایرانیان و نگرانی مسلمانان را نسبت به این واقعه به صورت تخیّلی که همانا مشرک بودن ایرانیان وموحد بودن رومیان باشد،وتفال مردم مکه که درآینده نیز پیروزی ازآن مشرکان برمسلمانان خواهد بود، توجیه نمودهاند. وحال آنکه اصولا مسلمانان در مکه هیچگاه قدرتی در برابر مشرکان به حساب نیامده و کمترین توانایی مقابله حتی در قالب دفاع را نداشتهاند تامشرکان رانیازمند به چنین تفالی نماید. چه اینکه به تصریح تمامی مورخان و مفسران، آغاز حرکتهای دفاعی مسلمانان در برابر مشرکان، مربوط به سال بعد از هجرت و نزول آیات 40 و 41 از سورهی حج بوده است که خداوند میفرماید: «اذن الذین یقاتلون بانهم ظلموا وان الله علی نصرهم لقدیر الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الّا ان یقولوا ربّنا الله و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز» به کسانی که جنگ به آنها تحمیل شده رخصت (دفاع) داده شد به علت آنکه مورد ستم قرارگرفتهاند و البته که خداوند نسبت به پیروزی آنان تواناست. همان کسانی که به ناحق از خانههایشان رانده شده و گناهی نداشته ا ند جز اینکه خدا را پروردگار خویش میدانستند. و اگر نبود که خداوند در قالب دفاع تجاوز پاره ای از انسانهای متجاوز را به وسیلهی بعضی دیگر دفع مینماید همه دیرها و کلیساها و کنیسهها و مسجدها ویران میشد. و بیتردید خداوند یاری دهندگان خویش را یاری میرساند زیرا او بر این کار تواناست. بنابراین مسلمانان تا دوران قبل از هجرت کمترین درگیری با مشرکان مکه نداشته و بصورت گروهی مقهور همه گونه ستم را تحمل کرده و اجازهی دفاع نیز نداشتهاند زیرا شخص رسول الله آنها را از هر گونه درگیری منع فرموده و با جمله «انی لم اومر بقتال» به آنها فرمان صبر و پایداری در برابر ستم مشرکان رامیداده است. بدیگرسخن، شعار مسلمانان در تمام دوران قبل از هجرت آیاتی مانند: «و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما»بوده است و نهایت کاری که مسلمانان در این دوران برای نجات از آزار مشرکان انجام دادهاند همان مهاجرت به حبشه و سر انجام مهاجرت به مدینه بوده است که اکثریت مسلمانانی که به حبشه مهاجرت نکرده بودند قبل از پیامبر(ص)به مدینه مهاجرت نموده بودند و پیامبر خدا جزو آخرین افرادی بود که به مدینه مهاجرت فرمودند. [۱۲] بنابراین جمعیتی این چنین در برابر اکثریت مشرکان مکه و بلکه مشرکان جزیرة العرب نیرویی و قدرتی به حساب نمیآمدهاند تا اینکه مردم مکه پیروزی ایرانیان را مقدّمه برای پیروزی خویش به حساب آورند و یا پیروزی ایرانیان را به فال نیک گرفته و امیدوار به پیروزی قریب الوقوع بر مسلمانان گردند. گذشته از اینکه ایرانیان همانند مردم مکه مشرک نبوده و انحراف عقیدتی آنان نیز که در قالب تنویت و شرک در خالقیت بوده و با آنچه در میان مشرکان عرب مطرح بوده، تفاوت بسیار داشته است زیرا مردم ایران هیچگاه اهریمن پرست نبوده و بلکه خود را دشمن اهریمن و اهریمن پرستان میدانستهاند و یزدان پرستی شعار همیشگی ایرانیان بوده است و به همین علت شخص رسول الله با آنان همانند اهل کتاب برخورد داشته و قرآن کریم نیز مجوسیان را گروهی در ردیف اهل کتاب و در مقابل مشرکان معرفی نموده است و این خود بیگانگی آنان با مشرکان مکه را میرساند. بنابراین پیروزی و یا شکست آنان که در سوره روم آمده نمیتوانسته است تا موجب غم و یا شادی مشرکان عرب و توجیهی معقول برای آرائ این دسته از مفسران و مورخان بوده باشد. و بهمین علت پاره ای ازمفسران شادی مسلمین رامعلول پیروزی خود آنها دانسته اند. به عنوان نمونه علامه طباطبایی(ره) در تفسیر آیه «و یومئذ یفرح المؤمنون بنصر الله ینصر من یشاء و هو العزیز الرحیم» شادی مؤمنان را معلول پیروزی رومیان نمیداند، بلکه معلول نصرت مقارن با پیروزی و یا شکست رومیان از جانب خداوند نسبت به مسلمانان دانسته و لذا میگوید معنای آیه این است که: روزی که روم غلبه میکند، هم زمان با آن، مؤمنان به خاطر نصرت خدا که وعدهی دیگر اوست خوشحال میشوند و با خود میگویند، خدا دو پیروزی را وعده داده بود. یکی پیشگویی غلبه روم بود، و دوم شادی و فرح مؤمنان. پس اکنون که وعده اول تحقق یافته، پس وعده د وم که پیروزی مؤمنان است نیز تحقق خواهد یافت..لذا علامه(ره) در این بررسی، همهی احتمالات دیگری را که خوشحالی مؤمنان را معلول امور دیگری دانستهاند، مردود میشمارد. اما درعین حال او نیز، مراد از جملهی «و هم من بعد غلبهم سیغلبون» را پیروزی رومیان بر ایرانیان دانسته و حتی احتمال دیگری را نیز در این باب مطرح نساخته است و در تأیید این تفسیر نیز روایاتی را از ابن عباس و سفیان ثوری و مقاتل بن سلیمان و عکرمه و... نیز آوردها که نیازی به ذکر آنها نخواهد بود. [۱۳]
آغاز تردید پیرامون تفسیر مشهور
این توجیهات وناویلات غیر مستدل که حدیثی معتبر ازآن حکایت ندارد همواره موجب تردید محققان و مفسران بزرک قرآن بوده گو اینکه برای آن راه حل روشنی نمییافته اند. اولین مفسری که در تفسیر مورد نظر مشهور، تردید نموده واحتمالات دیگری رابه استناد پاره ای ازروایات منسوب به امامان اهلبیت مطرح ساخته احتمالا فیض کاشانی(ره) است که در تفسیر گران سنگ صافی میگوید: «قیل غلبت فارس الروم و ظهروا علیهم علی عهد رسول الله(ص) ففرح یذلک کفار قریش...» چنین گفته شده است که در زمان پیامبر اکرم(ص) قوم پارس بر روم پیروز شدند و به خاطر این پیروزی کفار قریش شاد گردیدند چه اینکه قوم فارس مثل خود قریش اهل کتاب نبودند و مسلمانان نیز غمین شدند زیرا بیت المقدس در میان رومیان مسیحی، هما نندکعبه بود برای مسلمانان. و قوم فارس آنها را از بیت المقدس رانده بودند ولی مقارن صلح حدیبیّه رومیان آن را از قوم فارس پس گرفتند و این باز پس گیری بیت المقدس، موجبات شادی مسلمانان را فراهم آورده است. همانگونه که مینگریم مرحوم فیض با واژه «قیل»نسبت به این مطلب اظهار تردید نموده و ظاهرا نسبت به این معنا که جریان مربوط به پیروزی فارس بر روم و بالعکس بوده باشد نیز باور نداشته است. چه اینکه قرآن به هیچ وجه اشاره ای ندارد که روم از چه کسانی شکست خورده و یا پیروز گردیده است و این مفسران بودهاند که چنین احتمالی را دادهاند زیرا قومی مقتدر جز ایرانیان را در مقابل رومیان نمیشناختند. سپس فیض(ره) روایتی از امام باقر(ع) آورده که شادی مسلمانان پس از چند سال از این واقعه، نه به خاطر پیروزی روم بر ایران بوده که از آن بیگانه بودهاند، بلکه به خاطر پیروزی مسلمانان، بر ایرانیان درآینده بوده است. او مینویسد: شیخ کلینی در کتاب کافی از امام باقر(ع) روایت کرده است که فردی از امام(ع) در مورد این آیه سئوال کرد و امام پاسخ داد که این آیه تأویلی دارد که جز خدا و راسخون فی العلم از اهلبیت آن را نمیداند چه اینکه پیامبر(ص)پس از هجرت کتابی به قیصر روم و کتابی نیز به پادشاه فارس نوشت و آن دو را همراه با ارسال سفیر به اسلام دعوت کرد. و اما پادشاه روم نامه پیامبر را بزرگ شمرد و به فرستادهی او احترام گذاشت ولی پادشاه فارس نامه حضرتش را سبک شمرد و به فرستادهی پیامبر اهانت و نامه پیامبر را پاره کرد. و این درحالی رخ داد که، پادشاه فارس در جنگ با رومیان بود و لذا مسلمانان علاقهمند گردیدند که[۱۴] پادشاه روم بر پادشاه فارس پیروز گردد زیرا نسبت به قیصر که مردی مسیحی بود نزدیکی بیشتری احساس نموده و امیدوارتر به هدایت او بودهاند ولی هنگامی که فارسیان بر رومیان پیروز شدند این مسئله مسلمانان را ناخوش آمد و ملول گردیدند و به این مناسبت خداوند آیات آغازین سورهی روم را نازل فرمود: «الم غلبت الروم فی ادنی الارض» یعنی فارسیان در «ادنی الارض» که شامات و حوالی آن بوده بر رومیان پیروز شدند ولی فارسیان پس از پیروزی بر رومیان به زودی مغلوب مسلمانان خواهند شد و مسلمانان برآنان در کمتر از ده سال آینده پیروز میشوند چه اینکه امر جهان قبل آن و بعد از آن به دست خداوند بوده و در چنین روزی که میآید مسلمانان مسرور خواهند شد. چه اینکه طولی نکشید که سپاهیان اسلام، به پیروزیهایی دست یافتند و وعدهی الهی در مورد مسلمانان تحقق یافت و خداوند هرکه را بخواهد یاری میدهد... کسی از امام پرسید مگر نه این است که خداوند میفرماید «فی بضع سنین»؟ یعنی در کمتر از ده سال فارسیان از مسلمانان شکست خواهند خورد و حال آنکه پیروزی مسلمانان بر قوم فارس پس از سنوات متعددی از دوران پیامبر و ابوبکر بوده و در دوران خلافت عمر رخ داده و این فاصلهی زمانی بیش از ده سال از شکست رومیان میباشد. امام پاسخ داد مگر نگفتم که این آیه تاویلی دارد و قرآن دارای ناسخ و منسوخ است؟! مگر نمینگری که قرآن میگوید: «لله الامر من قبل و من بعد» یعنی مشیت متعلق به اوست که امری را جلو یا عقب بیاندازد تا روزی که قضای حتمی تعلق بگیرد و یاری خود را به مومنین تحقق بخشد و همین معنای قول خداوند است که میفرماید در آن روز مومنان به خاطر نصرت خداوندی شاد میشوند یعنی قضای خداوند نسبت به پیروزی مسلمانان قطعی خواهد شد.
فیض(ره) میافزاید که در تفسیر قمی نیز روایتی مشابه روایت کافی نقل گردیده، جز اینکه در تفسیر قمی سخنی از پیروزی مسلمانان بر فارسیان نیامده و نیز بخش پایانی روایت کلینی درآن وجود ندارد در پایان، فیض(ره) نتیجه میگیرد که قرائت آیه براساس این تفسیر «سیغلبون» بصورت مجهولی قرائت میشود. یعنی هم واژهی "غلبت" و هم واژهی "سیغلبون" مضموم العین، [یعنی مجهول میباشد] و قرائت غیر معروفی هم داریم که غلبت به فتح غین و سیغلبون به ضمّ یا قرائت شده است. بنابراین قرائت که در کتاب "استغاثه" ابن میثم آمده است [غلبت الروم وهم من بعد غلبهم سیغلبون]ترجمه آیه چنین خواهد بود: رومیان پیروز شده و آنان به زودی در کمتر از ده سال، شکست خواهند خورد ابن میثم همچنین پس از تفسیر روائی، در تاویل آیات سوره روم نیز میگوید:که از طریق علماء اهل بیت به عنوان اسرار علومشان که در اختیار علمای شیعه قرارگرفته، روایت داریم که مردمی که منسوب به قریش هستند و به حقیقت از آنها نیستند و از این مطلب جز معدن علم پیامبری و وارثان علم رسالت خبر ندارند و این مثل بنی امیه میباشد که از قریش نیستند و اصل آنان از روم است که درمورد اینان تأویل آیات آغازین سورهی روم است «الم غلبت الروم» یعنی آنان (بنی امیّه) بر قدرت مسلط شدند و به زودی بنی عباس برآنان پیروز میشوند. 1 همانگونه که مینگریم نه تنها فیض کاشانی(ره) در مورد مفهوم و شأن نزول آیات ابهاماتی را مشاهده نموده و لذا تفسیر مشهور را با واژهی «قیل» که اصطلاحا به معنای غیر معتبر است، بیان داشته، بلکه از روایات مورد استشهاد او نیز دست میآید که در دوران امام باقر(ع) نیز افرادی نسبت به فهم مراد از آیات آغازین سوره روم مشکل داشتهاند و از امامان اهل بیت علیهم السّلام درمورد آن پرسشهایی داشتهاند که بانضمام پاسخهای منقول از ایشان حدّاقل میتواند راهنمای ما در فهم بهتر از پیشگوییهای قرآن کریم و از جمله این پیشگویی بوده باشد2. گو اینکه در متن این روایات نیز اضطراب و اشکالات بسیاری به نظر میرسد که ما را نسبت به اصل صدور و یا دلالت آن به تردید وا میدارد. و احتمالا بخشی از تردید فیض (ره) و جز او نیز معلول همین آشفتگی موجود در روایات باب بوده است. یکی دیگر از بزرگان مفسرین شیعه که به همان سبک فیض، متعرض اقوال مختلف گردیده و روایاتی را از کتاب الاستغاثه ابن میثم و جز او آورده صاحب تفسیر کنز الدقائق محمد مومن مشهدی قمی (ره) است که از معاصران و شاگردان علامه مجلسی بشمار آمده است. این بزرگوار هر چند از میان اقوال نظر خاصی را اختیار نکرده ولی به عنوان یک قول نظری را مطرح ساخته که نزدیکترین نظریه به مختار نگارنده این مقاله میباشد. او ازجمله مینویسد: و قرئ غلبت بالفتح و سیغلبون بالضم... یعنی رومیان پیروز گردیدند و بزودی مسلمانان آنان را مغلوب خواهند ساخت. و در واقع نیز مسلمانان در سال نهم نزول این آیات رومیان را شکست داده و سرزمین آنان را فتح نمودند[۱۵] سومین مفسری که در مورد آیات فوق برخلاف قول مشهور رفته و تفسیر وجیه تری را مطرح نموده نویسندهی تفسیر روح المعانی "آلوسی بغدادی" است. او قرائت غیر معروفی را که فیض کاشانی از کتاب استغاثه ابن میثم نقل کرده، رسما به امام علی بن ابیطالب(ع) نسبت داده و میگوید: امام(ع) غلبت الروم را به صورت معلومی و سیغلبون را به صورت مجهولی[۱۶] قرائت فرموده که معنای آن چنین خواهد شد: [۱۷] رومیان پیروز شدهاند ولی پس از گذشت چند سال شکست خواهند خورد و درآن روز است که مسلمانان شاد خواهند شد.1 آلوسی پس از نقل تفسیر مشهورکه مراد از قوم پیروز بر رومیان، قوم فارس بوده که پس از چند سال این جریان معکوس شده و رومیان بر فارسیان غلبه خواهند یافت و این مطلب که، حادثه مورد نظر آیه مربوط به دوران قبل از هجرت پیامبر(ص)بوده و بیان این نکته که ابوبکر نسبت به پیروزی قریب الوقوع رومیان با یکی از رجال قریش شرط بندی کرده بودند و... مینویسد: علی کرم الله وجهه، ابن عباس، ابن عمر، ابی سعید الخدری، حسن، معاویة بن قرة و... غلبت را مبنی للفاعل و سیغلبون را مبنی للمفعول قرائت کردهاند. بدین معنی که رومیان بر بخشی از اراضی شام مسلط شدهاند ولی مسلمانان به زودی برآنان پیروز خواهند شد بنابراین، آیات سوره روم اشاره به جنگ موته دارد که مسلمانان با رومیان جنگیدهاند و پس از 9 سال از نزول آیات آغازین سوره روم مسلمانان بعضی از بلاد روم را فتح کردهاند. بعضی از مفسران نزول این آیات را، به هدف حل پارهای از اشکالات مکرر دانستهاند، یک بار در مکه و یک بار در روز بدر، ولی بعضی دیگر از بزرگان که براین باورند که مراد از شکست رومیان شکست آنها از مسلمین در جنگ موته است چنانکه ظاهر آیه نیز همین را اقتضاء دارد و از آنجا که این درگیری در سال هشتم هجری بین مسلمانان و رومیان رخ داده است و نزدیک به تاریخ نزول آیه بوده دیگر نیازی به طرح قول به تکرار نزول را ندیدهاند. [۱۸] ولی به حقیقت این توجیه نیز نمیتواند صحیح باشد چه اینکه مسلمانان بر رومیان در جنگ موته پیروز نشدند بلکه پس از شهادت جعفر بن ابیطالب و زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه در واقع شبیه شکست خورده به مدینه بازگشتند و به همین جهت مردم مدینه آنها را ملامت کرده و فرّار نامیدند ولی پیامبر اکرم به دفاع از آنان فرمودند که اینها فرار نیستند بلکه کرّار هستند انشاء ا... یکی دیگر از مفسرینی که در تفسیر آیات سوره روم برخلاف نظر مشهور احتمالاتی را مطرح ساخته مؤلف تفسیر روح البیان است او پس از اینکه تفسیر مشهور از آیات سورهی روم را به تفصیل آورده در پایان به صورت جمعبندی مینویسد: در قرائت آیات «غلبت الروم فی ادنی الارض و هم من بعد غلبهم سیغلبون فی بضع سنین » سه وجه را جایز دانسته یکی اینکه غلبت را بصورت مجهولی و سیغلبون به صورت معلومی خوانده شود که همان قرائت مشهور است که معنای آن چنین خواهد شد: رومیان شکست خوردند ولی آنها در آیندهی نزدیکی پیروز خواهند شد. قرائت دوم اینکه غلبت را به صورت معلومی و سیغلبون را به صورت مجهولی بخوانیم یعنی رومیان پیروز شدند و به زودی همینها بزودی شکست خواهند خورد و درآن زمان است که مؤمنان از این حادثه مسرور خواهند شد.
قرائت سوم اینکه غلبت را به صورت معلومی و سیغلبون را به صورت مفعولی بخوانیم ولی قوم مغلوب را فارسیان بدانیم. بدین صورت که مفعول در غلبت را فارسیان و فاعل در سیغلبون را مسلمین بدانیم یعنی رومیان بر فارسیان پیروز شدند ولی همین فارسیان شکست خورده، درآیندهی نزدیکی مغلوب مسلمانان خواهند شد.
از نظر نگارنده وجه سوم از سه قرائت فوق اصلح به نظر میرسد جز اینکه در واژهی غلبت نیز مفعول فارسیان نبوده بلکه همانگونه که درآینده روشن خواهیم ساخت مفعول در واژهی غلبت مسلمانان بودهاند بدین معنا که آیات سوره روم ناظر به جنگ موته بوده که مسلمانان در جنگ موته شکست خوردند و پس از شهادت جعفر و زید و عبدالله بن رواحه به صورت جنگ و گریز به مدینه بازگشتند و پیامبر (ص)آنان را کرار و قرآن نیز به آنان بشارت پیروزی درآینده نزدیک داده است.
بنابراین اصولا ذکر فارسیان به عنوان غالب یا مغلوب از اصل غلط بوده و همانگونه که قرآن در این باره کمترین اشاره ای ندارد به واقع نیز در این حادثه نقشی نداشتهاند.
مروری برموارد اختلاف نظر پیرامون این آیات
حاصل اینکه مفسران و مورخان در رابطه با آیات اول سوره روم از جهات متعددی دچار اختلاف نظر شدهاند. یکی اینکه واژهی غلبت درآیهی اول به صورت معلومی نازل گردیده و یا مجهولی؟ یعنی رومیان در این واقعه پیروز بودهاند و یا شکست خوردهاند؟ و بالطبع این اختلاف در جملهی بعد یعنی سیغلبون نیز مطرح گردیده که آیا پس از چند سال رومیان پیروز بوده یا شکست خواهند خورد و قوم پیروز مسلمانان بوده اند و یا مردمی دیگر؟ و نیز مفسران اختلاف نظری در رابطه با واژهی "ادنی الارض" که به معنای سرزمین نزدیک است داشته اند. بعضی آن را به سرزمین نزدیک به ایرانیان و بعضی آن را نزدیک به رومیان و بعضی نزدیک به مردم مکه دانستهاند بسیاری محل درگیری رومیان را اذرعات شام و بصری و بعضی سرزمین فلسطین و اردن و بعضی دیگر الجزیرة العمریه گزارش کردهاند. همچنین اختلاف نظری در رابطه با واژهی بضع سنین مطرح بوده است. بدین معنا که مفهوم و مراد از بضع چند سال است؟ با مشکل روبرو بوده اند، غالب مفسران آن را رقمی بین سه تا نه گزارش کردهاند و در نتیجه با مشکل تطبیق زمانی آن با جنگ ایران و روم و یا مسلمین و رومیان روبرو شدهاند بعضی برای حلّ مشکل گفتهاند که میتواند این آیات دوبار نازل شده باشد یکبار درمکه و بار دیگری در مدینه و حال آنکه سوره روم را غالب مفسران از سور مکی دانسته وکمترین اشاره ای بر تعدد نزول نداشته اند گذشته ازاینکه تعدد نزول نه تنها در حل مشکل این آیات تاثیری نداشته بلکه بر مشکل آن میافزاید و اختلافات بسیار دیگری از این قبیل. و هر گروه برای توجیه رای مقبول خود راهی پیموده و احتمالاتی را مطرح ساختهاند.
راه حل پیشنهادی برای اختلاف نظر:
بنظر نگارنده تنها راه برای حلّ همهی این اختلافات، تعیین جایگاه مکی و یا مدنی بودن سوره روم است، چه اینکه درصورتی که بپذیریم که آیات اول سورهی روم در مکه نازل گردیده با همان اشکالات لا ینحلی روبرو خواهیم بود که همه مفسران و محدثان عالی مقام، با آن روبرو بوده و در تلاش برای حلّ آن احتمالات فراوانی را مطرح ساختهاند که احیانا سر از تناقض برآورده است، ولی اگر نزول آیات سورهی روم را مدنی بدانیم و این حادثه را از حوادث پس از هجرت بشمار آوریم، مسئله از جهات متعددی فرق خواهد داشت و نسبت به تطبیق زمانی این حادثه و معلوم و مجهول بودن واژهی غلبت الروم و نیز نسبت به صحنه رخداد این واقعه، ساده تر میتوان داوری داشت بگونه ای که همهی ابهامات را مرتفع سازد. چه اینکه احتمالا بسیاری از کسانی که به تفسیر مشهور از این آیات یعنی ناظر بودن آن به جریان جنگ ایران و روم روی آوردهاند به خاطر آن بوده است که سورهی روم و عنکبوت را به تبعیت از مفسران اولیه مکّی دانستهاند، براین فرض، دیگر نتوانسته اند معنائی برای آن جز پیکار روم و ایران، تصوّر نمایند چه اینکه مسلمانان قبل از هجرت نه با روم و نه با ایران و نه با هیچ گروه دیگری درگیر نبوده و بالطبع شادی آنان از پیروزی یا شکست رومیان نیز مفهومی نداشته جز همان احتمالات معروفی که برای آن تخیّل شدهاست. مثل اینکه رومیان اهل کتاب و موحّد بوده و ایرانیان غیر اهل کتاب و مشرک محسوب شده و بالطبع پیروزی اهل کتاب موجب شادی مؤمنان و پیروزی مجوسیهای مشرک موجب شادی مشرکان مکه بوده است و... و اما اگر این سوره مدنی بوده باشد ومربوط به دورانی باشد که مسلمانان با رومیان و ایرانیان درگیر جنگ بوده اند آنوقت دیگر برای شکست و پیروزی رومیان و شادی و غم مومنان میتوان معنایی تصور کرد که با خوشحالی مسلمانان به خاطر شکست رومیان کاملا تناسب داشته و قابل فهم عرفی بوده باشد.
ادله مدنی بودن سوره روم وعنکبوت:
به اعتقاد نگارنده برخلاف نظر غالب مفسران که، سوره روم و عنکبوت را مکّی دانستهاند، شواهد متعددی بر مدنی بودن این دو سوره حکایت دارد و ازجمله این شواهد همان روایتی است که شیخ کلینی در کتاب اصول کافی از امام محمدباقر(ع)نقل کرده است که پیش از این یاد آور شدیم که امام(ع) غلبت الروم را مطابق قرائت مشهور مجهول قرائت کرده و قوم پیروز برآنان را قوم فارس و فاعل در سیغلبون را سپاه اسلام دانسته که پس از گذشت حدود بیست سال بر فارسیان پیروز خواهند شد آنچه دراین حدیث برای ما از اهمیت بیشتری برخوردار است همان است که در این روایت امام باقر(ع) به صراحت تمام، تاریخ نزول آیات روم را پس از ارسال نامه پیامبر به کسری و قیصر و بر خورد بد کسری با قاصد پیامبر و متعاکس با آن برخورد خوب قیصر با او دانسته است، بنابراین آیه فوق نمیتواند از آیات مکی بوده باشد زیرا به ضرورت تاریخ ارسال نامه از جانب رسول خدا مربوط به حوادث سال ششم هجرت به بعد بوده است. و ازجمله شواهد مدنی بودن سوره روم خطبه علی(ع) در نهج البلاغه در مورد سوره عنکبوت است که آن حضرت نزول آیات آن را مربوط به سنوات بعد از جنگ احد دانسته اند.این سوره که از نظر سبک و سیاق با آیات سورهی روم هماهنگی داشته و دارد و مفسران نیز این دو سوره را پیوسته معنوی به یکدیگر و از نظر تاریخ نزول نیز همزمان دانستهاند و لذا اگر سورهی عنکبوت مدنی باشد مدنی بودن سوره روم نیز مسلّم و حدّاقل محتمل خواهد بود و با این احتمال بسیاری از شبهات نیز برطرف خواهد شد مثل اینکه فاصله بضع سنین که بیانگر کوتاهی فاصله زمانی بین این پیروزی و شکست رومیان و سرور مؤمنان از این رخداد که خود معضله مهمی در تفسیر این آیات بود برطرف خواهد شد چه اینکه شکست مسلمانان در مو ته و پیروزی آنان در دوران عمر خلیفه دوم که سه سال پس از وفات رسول خدا بوده کمتر از ده سال میباشد و شادی مسلمانان نیز معلول همین پیروزی بوده است وبه همین جهت شاد شدهاند. علی(ع) در خطبه 156 نهج البلاغه که در بصره ایراد نموده است در پاسخ فردی که از آن حضرت دربارهی معنای فتنه مذکور در این آیه و اینکه آیا از پیامبر چیزی دربارهی آن نشنیده است سؤال کرد، فرمود: به هنگام نزول اولین آیه از سوره عنکبوت یعنی آیه «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون» دانستم که این فتنه تا هنگامیکه پیامبر خدا در میان ما باشد، اتفاق نخواهد افتاد و لذا از پیامبر(ص)پرسیدم[۱۹] که این فتنهای که خدای سبحان از آن به تو خبر داده چیست؟ پیامبر فرمود که یا علی «ان امتی سیفتنون بعدی» امت من پس از مرگ من به فتنه خواهند افتاد پرسیدم ای رسول خدا مگر در روز احد که جمعی از مسلمانان شهید شدند و من سالم ماندم و این مسئله من را نگران کرده بود نفرمودی بشارت باد تو را که شهادت در انتظار توست؟ پیامبر فرمود: آری همین گونه است امّا چگونه بر این معنا صبر خواهی کرد؟ عرض کردم یا رسول الله این موضوع جای صبر نیست بلکه جای شکر و بشارت است آنگاه پیامبر(ص)فرمود:ای علی امت من بعد از من به زودی با فتنه رو برو میشوند به خاطر اموالشان که در راه خدا انفاق کرده و به خاطر ایمان آوردن خود بر خدا منّت خواهند نهاد، رحمت خدا را میطلبند ولی از خشم خدا نگران نیستند. با اندک شبهه ای حرام خدا را حلال خواهند دانست، خمر را هم مانند نبیذ حلال و رشوه را با هدیه و ربا را با بیع مترادف خواهند دانست. عرضه داشتم که در چنین روزی میبایست اینان را مرتد و از دین باز گشته، به حساب آورم یا قومی مبتلا به فتنه؟ حضرت فرمود: بلکه مبتلای به فتنه. همانگونه که صریح این گفتار گویای آن است از عبارات علی(ع) در نهج البلاغه به دست میآید که نزول آیات آغازین سورهی عنکبوت پس از جنگ احد و به فاصلهی قابل توجهی بوده است و لذا علی (ع) به صورت اشاره به دور میپرسد مگر پس از آن واقعه نفرمودی که شهادت نصیب من خواهد شد؟ این پرسش و پاسخ هر چند به مناسبت نزول آیات سورهی عنکبوت بوده است که احتمالا پس از جریان جنگ موته و یا قریب به آن نازل گردیده است، موقعی با همزمانی نزول سورهی روم و عنکبوت و مدنی بودن این دو سوره ضمیمه شود قرینهای روشن بر این معنا خواهد بود که جریان پیروزی رومیان و شکست آنان از مسلمانان بافاصلهی چند سال، کاملا موجّه و حدّاقل محتمل خواهد بود. [۲۰] ازجمله شواهد همزمانی نزول سورهی عنکبوت و سورهی روم از نظر مفسران این است که سورهی عنکبوت همانند سورهی روم با "الم" آغاز شده و نیز آیه پایانی سورهی عنکبوت با آیهی آغازین سورهی روم نیز از نظر معنوی هماهنگ بوده و لذا جمعی از مفسران همین اشتراک در آغاز "الم" و اشتراک در پایان که در آیه آخر سوره عنکبوت با جملهی «و الذّین جاهدوا فینا» که سخن ازجهاد دارد و آیه اول سورهی روم با جنگ و پیروزی و یا شکست رومیان که ملازم با جهاد و درگیری گروهها با یکدیگر است را قرینه ای بر همزمانی و پیوستگی نزول این دو سوره در مکه دانستهاند،درحالی که با توجه به گفتار امام علی (ع) در نهج البلاغه و سخن امام باقر(ع) در اصول کافی این پیوستگی میتواند دلیلی بر مدنی بودن این دو سوره به شمار آید. بدین معنا که آنچه را مفسران قرینه بر مکی بودن سورهی روم گرفتهاند خود با توجه به گفتار امام علی بن ابیطالب (ع) قرینهی روشنی بر مدنی بودن این سوره میباشد.
نتیجه
حاصل اینکه به اعتقاد نگارندهی آیات سورهی روم و پیشگویی قرآن از پیروزی رومیان و حادثه ای که به خاطر رخداد آن مؤمنان مسرور خواهند شد مربوط به دوران پایانی زندگی رسول خدا و ناظر به حادثهی شکست مسلمانان در جنگ موته و پیروزی آنان در فاصلهی کمتر از ده سال یعنی بعد از وفات رسول خدا در پایان دوره ابوبکر و آغاز دوره عمر می باشد که فاصله این دو حادثه،کمتر از ده سال بوده است. چه اینکه سریه موته در سال هشتم هجری و پیروزی مسلمانان در سال سیزدهم هجرت رخ داده است. جالب اینکه قرآن کریم با واژهی "یؤمئذ یفرح المؤمنون" جریان شادی مؤمنان را بیان داشته است که ظهور براین معنا دارد که در زمان تحقق این شادی،پیامبر خدا حضور ندارند و گرنه جا داشت که گفته شود مؤمنان و رسول خدا خرسند خواهند شد. و این خود احتمالا قرینهی دیگری بر مدّعای نگارنده به شمار میآید. این تفسیر کاملا طبیعی به نظر میرسد و براساس آن همهی ابهامات موجود در آیات آغازین سورهی روم مرتفع و با حوادث تاریخی صدر اسلام نیز سازگار خواهد بود چه اینکه پیامبر اکرم که پس از جنگ موته با جمله کرّار به دفاع از مسلمانان شکست خورده پرداخت و از آنان حمایت فرموده و آنان را کرّار انشاءالله معرفی کردهاند بنابراین سخن رسول خدا نیز میتواند شاهد و بشارتی بر پیروزی قریب الوقوع مسلمانان بر رومیان باشد، هرچند بعد از وفات پیامبر (ص) رخ خواهد داد کاملا مناسب مینماید و خبر از این پیروزی قریب الوقوع مسلمانان بر رومیان از طریق وحی خود از وجوه اعجاز قرآن و شواهد پیامبری، رسول اکرم خواهد بود. ناگفته پیداست که مخالفت اجمالی این تفسیر با نظر همه یا بیشتر مفسران و محدثان، پس از هماهنگی آن با ظهور آیات سورهی روم و تأیید آن با سخنان صریح علی (ع) و موافقت اجمالی آن با روایت شیخ کلینی از امام باقر (ع) و تایید اجمالی بعضی از مفسران شیعه و اهل سنت مثل آلوسی و محمد مومن مشهدی، و همه مفسران و مورخانی که شادی و غم مومنان را مربوط به درگیری رومیان پس از جنگ خیبر و ارسال پیام از جانب رسول خدا برای کسری و قیصرپس از فتح خیبر، دانسته اند، جای هرگونه نگرانی را مرتفع خواهد ساخت و پذیرش این ادّعا بر خوانندگان سهل خواهد بود چه اینکه به نظر میرسدکه همه احتمالات متنافی با این تفسیر که از کتب مختلف نقل شد، معلول یک اشتباهی بوده است که محدثان و مفسران سورهی روم و عنکبوت را از سور مکّی دانسته و توجه به قرائت اهلبیت وگفتار علی (ع) در نهج البلاغه نداشته اند و بالطبع این حادثه را ناظر به حوادث قبل از هجرت تلقی نمودهاند و با این فرض دیگر هیچ وجه معقول برای تفسیر آیات سورهی روم در اختیار نداشتهاند و به همین جهت احتمالاتی را برای حلّ معضلهی ناشی از این اشتباه مطرح ساختهاند که نه تنها حلال مشکلی نبوده بلکه بر ابهامات آن افزوده است و احادیث مذکور در سخنان مفسرین نیز که به عنوان شاهد بر مدعای خود آوردهاند، غالبا مرسل و ضعیف السند میباشد و بر فرض صحّت سند نیز اضطراب موجود در این روایات حکایت از سهو راویان در نقل و احیانا مصداق خطای در تطبیق و یا ناشی از ضعف راویان در حفظ حدیث بوده است و الله العالم در پایان این گفتار بی مناسبت نخواهد بود که خوانندگان گرامی و به ویژه محققان و قرآن پژوهان عزیز را به این نکتهی مهم یادآور شویم که همانگونه که در خلال این بررسی و تحقیق مشخص شد قرآن کریم به عنوان معجزه باقیه رسول خدا با همهی تلاش پیگیر و تاریخی مسلمانان پیرامون این کتاب آسمانی همچنان ناگفتههای فراوانی را با خود دارد که نیازمند تحقیق چشمگیر و جدّی علاقهمندان به اسلام و قرآن است. از خداوند متعال مسئلت دارم که ما و همهی علاقهمندان را در مسیر اعتلای کلمه توحید و بیان بهتر اسرار قرآن، موفق بدارد.
- ↑ مصطفی را وعده داد الطاف حق گر بمیری تو نمیرد این سبق من کتاب و سنتت را حافظم بیش و کم کن را ز قرآن رافضم من تو را اندر دو عالم رافعم طاغیان را از حدیثت دافعم کس نتاند بیش و کم کردن دراو تو به از من حافظی دیگر مجوی چاکرانت شهرها گیرند و جاه دین تو گیرد ز ماهی تا به ماه تا قیامت باقیش داریم ما تو مترس از نسخ دین ای مصطفی دیوان مثنوی – دفتر سوم (ص) 231سطر 22
- ↑ سوره بقره آیه 213
- ↑ بنگرید به تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبایی(ره)؛ ج دوم ذیل تفسیر آیه213 از سوره بقره
- ↑ بنگرید به قرآن وآخرین پیامبر تألیف آیت ا... مکارم شیرازی ص 149-151.وتفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی ج 2و ...
- ↑ تاریخ یعقوبی ج1ص511ترجمه دکترآیتی
- ↑ بنگریدبه اعلام النبویة تالیف ماوردی ص...
- ↑ سورهی روم آیات1تا7
- ↑ بنگریدبه نهج البلاغه خطبهی قاصعه
- ↑ بنگرید به تفسیر نمونه ج16 ص360
- ↑ همان ص361
- ↑ تفسیر المیزان چ16ص162، و نیز بنگرید به التنبیه و الاشراف تالیف مسعودی ترجمه پاینده ص232 وخلاصه تفسیر منهج الصادقین ج 4 ص 317
- ↑ سوره فرقان آیه63 بندگان خدا آنان هستند که بر زمین بدون تکبر و بدون ادعا حرکت نموده و در پاسخ اعتراضات منکران می گویند: ما تسلیم هستیم.
- ↑ بنگرید به تفسیر مجمع البیان تالیف شیخ طبرسی تفسیر کبیر تالیف فخررازی و تفسیر کشاف تالیف زمخشری و دلائل ا لنبوه تالیف ماوردی وقاضی عبدالجبار معتزلی و...شگفت اینکه قاضی عبدالجبارمی نویسد: خشنودی مومنان که درآیه یومئذ یفرح المومنون بنصرالله، آمده نه بخاطر پیروزی ایران بر روم بوده که هردو کافر ومستحق نصر الهی نبوده اند بلکه صرفا بخاطر تحقق خبر غیبی پیامبر وپیروزی ابوبکر درشرط بندی با مشر کان مکه بوده است.
- ↑ ناگفته نماند که مرحوم طبرسی نیز در تفسیر جوامع الجامع تفسیر مشهور را به «قبل» نسبت داده است. ج3ص258 ولی مانند فیض به روایتی استدلال نکرده و نقدی بر نظر مشهور نیاورده است.
- ↑ تفسیر کنز الدقائق تالیف محمد مومن مشهدی قمی جلد 10 صفحه 172
- ↑ تفسیر صافی ج4ص126 در تفسیر بحر المحیط نوشتهی ابی حیان الاندلسی آمده است که علی(ع) و ابوسعید الخدری و ابن عباس و ابن عمرو... غلبت را مبنی الفاعل و سیغلبون را مبنی للمفعول، قرائت کردهاند.
- ↑ تفسیر صافی ج4ص126 در تفسیر بحر المحیط نوشتهی ابی حیان الاندلسی آمده است که علی(ع) و ابوسعید الخدری و ابن عباس و ابن عمرو... غلبت را مبنی الفاعل و سیغلبون را مبنی للمفعول، قرائت کردهاند.
- ↑ بنگرید به تفسیر روح المعانی ج11ص28و29، این قرائت را نویسندهی تفسیر کنز الدقائق نیز آورده است..ج10ص171تا174
- ↑ قال(ص)ان امتی سیفتنون بعدی فقلت یا رسول الله او لیس قد قلت لی یوم احد حیث من استشهد من المسلمین و حیزت عنی الشهادة فشق ذلک علیّ فقلت لی ابشر فان الشهادة من ورائک؟ فقال لی:ان ذلک لکذلک فکیف صبرک اذا؟ فقلت یا رسول الله لیس هذا من مواطن الصبر و لکن من مواطن البشری و الشکر فقال (ص) یا علی ان القوم سیفتنون باموالهم و یمنون بدینهم علی ربهم و یتمنون رحمته و یأمنون سطوته و یستحلون حرامه بالشبهات الکاذبة و الاهواء الساهیه فیستحلون الخمربالنبیذ و السحت بالهدیة و الربا بالبیع قلت: یا رسول الله فبای المنازل انزلهم عند ذلک؟ ابمنزلة الردة ام بمنزلة الفتنه؟ فقال (ص) بمنزلة الفتنه نهج البلاغه خطبه156
- ↑ ابن ابی الحدید درشرح نهج البلاغه ج 9 ص208 می نویسد:در حدیثی از علی (ع)از پیامبر اکرم (ص)روایت شده و بسیاری نیز آنرا از علی (ع) روایت کرده اند که پیامبر (ص) باو فرمودند:خداوند جهاد با اهل فتنه را برتو واجب ساخت چنانکه بر من جهاد با مشرکان را واجب ساخت علی (ع) پرسید: این فتنه که خداوند جهاد در مورد آنرا بر من واجب ساخته چیست؟پیامبر (ص) پاسخ دا د اینها مردمی هستند که به وحدانیت خدا و نبوت من شهادت می دهند ولی با سنت من مخالفت می نمایند علی (ص) پرسید پس چگونه با آنها بجنگم در حالیکه مانند من شهادت می دهند؟پیامبر (ص) پاسخ داد: بخاطر ایجاد حادثه در دین و مخالفت با فرمان الهی >علی (ع) پرسید: یا رسول الله تو قبلا به من وعده شهادت دادی اکنون ازخدا بخواه تا درآن تعجیل فرماید.پیامبر فرمود:پس آنگاه چه کسی با ناکثین وقاسطین ومارقین خواهد جنگید؟آری من بتو وعده شهادت داده ام وشهید نیز خواهی شد و محا سنت،از خون سرت رنگین خواهد شد پس درآن حال چگونه صبر خواهی کرد؟غلی (ع) پاسخ دا د: این که از موارد صبر نیست بلکه از موارد شکر است. و پیامبر فرمود آری چنین است بنا بر این آماده نزاع باش که با تو خواهند جنگید.علی (ع) عرضه داشت:برایم کمی توضیح ده.پیامبر فرمود:امتان من پس از مرگ من به فتنه خواهند افتاد و قرآن را تاویل نموده و عمل به رای، خواهند داشت.خمر را مانند نبیذ حلال شمرده و... تو در این زمان در خانه بنشین تا هنگامی که زمام کار در اختیارت قرار گیرد، در این دوران است که کینهها آشکار خواهد شد.وکارها بر ضد تو شکل خواهد گرفت.در این زمان تو با آنها براساس تاویل قرآن حواهی جنگید چنانکه من براساس تنزیل آن، جنگیدم.واین حالت دوم که در دوران تو رخ خواهد دا د ازحالت اول آنها که بصورت شرک بود کمتر نخواهد بود.علی (ع) پرسید:دراین زمان به عنوان مرتد باآنها بر خورد نمایم ویا به عنوان مفتون؟پیامبر (ص)پاسخ داد بلکه به عنوان مفتون.فتنه ای که درآن کور خواهند بود تا هنگامی که عدل آنهارا دریابد.علی (ع) پرسید:آیا عدل از جانب ما آنها را فرا می گیرد و یا ازجانب غیر ما؟پیامبر فرمود:بلکه از جانب ما خواهد بود زیرا با ما این امر آغاز می شود وبا ما پایان می یابد. و همچنانکه بوسیله ما خداوند قلوب مردم را پس از شرک الفت داده در دوران فتنه نیز بوسیله ما قلبها تالیف خواهد یافت.پس آنگاه علی (ع) عرضه داشت،خداوند را در باره فضایلی که بما ارزانی داشته سپاس می گوییم. ابن ابی الحدید در پایان این نقل می نویسد:از سخن علی (ع) استفاده می شود که سوره عنکبوت پس از جریان جنگ احد نازل گردیده وحال آنکه همگان این سوره را مکی دانسته اند بنا بر این سزاوار است که بگوییم تنها این آیه از سوره عنکبوت مدنی است که در سوره مکی قرار داده شده است واز این نمونه ایات درقرآن بسیار است.وآنگاه چند مورد را زکر نموده است ولی حقیقت این است که توجیه او صحیح نیست زیرا اولین آیه از سوره که با الم آغاز شده وباآیات بعد نیز پیوسته است نمی تواند متاخر از دیگرآیات آن بوده باشد. پس این مورد از همه مواردی که وی نام برده است متفاوت است گذشته از اینکه در چنین مواردی جای تمسک به اجماع نیست زیرا اجماع برفرض حجیت مخصوص احکام است نه موضوعات.