جایگاه ویژه کوهها در قرآن مجید

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۵۲ توسط یحیی معروف (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «=چکیده= قرآن معجزه جاوید پیامبر بزرگ اسلام؛ سخن خالقی است که آفریننده‌ی همه موجودات است. بنابراین کلام خالقی است که همه خصلت¬های مخلوقش را می¬شناسد. یکی از شگفتیهای خلقت کوهها هستند که قرآن کریم در آیات متعددی بدان اشاره کرده است. ازجمله این ش...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

چکیده

قرآن معجزه جاوید پیامبر بزرگ اسلام؛ سخن خالقی است که آفریننده‌ی همه موجودات است. بنابراین کلام خالقی است که همه خصلت¬های مخلوقش را می¬شناسد. یکی از شگفتیهای خلقت کوهها هستند که قرآن کریم در آیات متعددی بدان اشاره کرده است. ازجمله این شگفتیها کوهها هستند که قرآن کریم در آیه‌ی مبارکه 88 سوره نمل می‌فرماید "وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ " کوهها را بنگری و آنها را بی حرکت می¬پنداری درحالی که آنها مانند ابرها در حرکتند" خداوند دراین جاهای خاص به کوه اشاره کرده است وبه مکانهای دیگر کره‌ی زمین اشاره نکرده است. در واقع کوهها یکی از پدیده¬های ارزشمند پروردگار در خلقت است که به دلیل اهمیت آن ستونی است که بااتصال به آن ستونهای نامرئئ یعنی جاذبه؛ زمین را برمدار خود نگه می¬دارد. این مقاله بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ دهد: 1- چرا قرآن در هر جایی که مربوط به استواری زمین است، به کوه اشاره دارد؟ 2- درحالی که زمین یک مجموعه است چرا دراین آیه و آیات مشابه، به مکانهای دیگر اشاره نشده است؟ 3- از دیدگاه علمی تفاوت کوهها با دیگر مکانهای زمین چیست؟

کلید واژه

قرآن کریم، اعجاز کوهها، ستونهای نامرئی.

مقدمه

کلام مقدس الهی بر زبان فرستاده‌ی او جاری شد سخنی که از جانب خالق درباره وخطاب به مخلوق است بالاتر از آن کلامی نیست؛کلمه به کلمه‌ی آن در اوج علم و آگاهی یگانه آفریدگارهستی وروشن کننده‌ی راه به سوی خودش است.مسیر را به طرف خالق نورانی می‌کندتا انسان راه راگم نکند همه‌ی سخن او از روی شناخت است. هدف کلام خداوند هدایت انسان و نشان دادن راه به اوست؛ نمی¬خواهد از علم و دانش خلقت و از رموز آفریدن و چرخش هستی-توضیح دهد تلاش برای کشف برخی از این رموز هرچند خیلی کم؛ بر عهده انسان است تا ازآنچه خداوندخلقت کرده برای ساختن زندگی خود دراین دنیا استفاده کند. اگرخداوند برخی از رموز هستی را درکتاب خود ذکرکرده است برای این است که انسان بداند برای چه خلق شده است؟ آفریدگارکیست؟واین که همه هستی وکائنات تنها مسیر او وسیله‌ی رسیدن به خداوند وحیات ابدی است. مسأله این است هم هدف خداوند در قرآن و هم هدف آفرینش انسان منحصر به این دنیا نیست بلکه مسیر اینجا و هدف جای دیگر است؛ولی چگونه طی کردن این مسیر برای رسیدن به آن هدف دارای اهمیت فراوان است؛هم اینجا انسان خلیفة اللّه زندگی کردن وهم انسان خلیفة اللّه در آنجاماندن هدفی است که خداوند برای انسان می¬خواهد.آن انسانی که قابل تعظیم فرشتگان خلقت شد.و این که چگونه به آن دنیا برسد بستگی به خودش دارد که دارای اختیاراست؛ در قرآن راه است که در بالاترین حد روشنی است-و دیگر این انسان است که باید با عقل؛ قلب و روح الهی خود؛ ازتاریکی بگذردو همه چیزرا اینجا فداکند یا از روشنی-بگذرد و با هدایت الهی هم اینجا را در حد اراده خداوند و هم عاقبت خود را نورانی کند برای دنیا مفید و برای عاقبت خود نیز مفید باشد. می‌دانیم واژه به واژه قرآن معجزه است اماخداوند یکتا برای آگاه کردن منکران آنان که قلبشان سخت و بیماراست برخی نکته‌های علمی که درطی سالها و قرنها انسان عقلش به نزدیک آنها رسید و در زمان نازل شدن قرآن تصور آنها برای انسان بسیاردور از ذهن بود ذکرکرده است تامشخص شود قرآن کلامی برای گروهی و زمانی خاص نیست بلکه سخن هدایت بشر برای همیشه حیات و زندگی اوست و با گذر زمان حقانیت کلام خداوند بیشتر و بیشتر ثابت می‌شود و این یعنی معجزه بودن قرآن که چراغی ازجانب خداوند برای مسیرزندگی انسان است. آنکه عرب زبان است شاید فصاحت قرآن را بیشتر می‌فهمد و آنکه غیرعرب زبان است باکمک اشاره‌های علمی قرآن که به مرور زمان علم انسان آن را کشف کرده دانش بی منتهای قرآن رامی‌فهمد و برای همین بعد از نازل شدن قرآن؛ باعث پیشرفت علمی مسلمانان از هرگروهی شد. بنابراین قرآن نه متعلق به زمانی خاص و نه گروهی خاص و نه حتی زبانی خاص است؛ قرآن به فصیح ترین شکل نازل شد یعنی به زبان حقانیت خالق که قلب وروح خدایی انسان آن را می‌فهمد.(بنگرید: سيد قطب‌، تصوير فني‌؛ نمايش‌ هنري‌ در قرآن‌، ترجمه‌ محمد علي‌ عابدي‌) درباره خلقت شگفت کوه برروی زمین تفاسیرفراوان شده است که البته کلام ناقص بشر توان بیان عظمت کلام خداوند را ندارد هدف فقط روشن کردن ذهن؛ هرچند اندک بر آگاهی و توانایی ناقص خویش است. اکنون به تعابيرمختلف قرآن كريم از جبال(كوهها) و آتشفشانها توجه نمایید: ...ويوم نسيّرالجبال... و روزی را به خاطر بیاور که کوه‌ها را به حرکت درآوریم؛كهف47...وتخرّ الجبال هدًّا... و کوه‌ها بشدت فرو ریزد...مريم90...فقل ينسفهاربّي نسفًا... و از تو درباره کوه‌ها سؤال می‌کنند؛ بگو: «پروردگارم آنها را (متلاشی کرده) برباد می‌دهد! طه105... و هي تمرّمرّ السّحاب... کوه‌ها را می‌بینی، و آنها را ساکن و جامد می‌پنداری، در حالی که مانند ابر در حرکتند؛نمل88... وتسيرالجبال سيرًا... و کوه‌ها از جا کنده و متحرک می‌شوند!طور10...وبسّت الجبال بسًّا... و کوه‌ها در هم کوبیده می‌شود،واقعه5...وتكون الجبال كالعهن... و کوه‌ها مانند پشم رنگین متلاشی خواهد بود،معارج9...وكانت الجبال كثيبًا مهيلا... و کوه‌ها (چنان درهم کوبیده می‌شود که) به شکل توده‌هایی از شن نرم درمی‌آید!مزمل14...واذا الجبال نسفت... و در آن زمان که کوه‌ها از جا کنده شوند، مرسلات10... وسيّرت الجبال فكانت سرابًا... و کوه‌ها به حرکت درمی‌آید و بصورت سرابی می‌شود!نباء20...واذا الجبال سيّرت... و در آن هنگام که کوه‌ها به حرکت درآیند،تكوير3...وتكون الجبال كالعهن المنفوش... و کوه‌ها مانند پشم رنگین حلاجی‌شده می‌گردد! قارعه 5 آیاتی از قرآن که درباره‌ی کوهها و استحکام کوهها در قرآن آمده است باتوجه به بررسیهای علمی می¬توان با چند عنوان مورد بررسی قرارداد.

شکل گیری کوهها و استحکام آنها

برای اینکه تاحدی مفهوم آیه فوق الذکروآیات دیگربا این مضمون در ذهن مشخص شود باید مطالبی که در مورد چگونگی شکل گیری کوهها و ساختارآنها که ذهن بشربه آن رسیده است ذکرشود زیرا با بیان این مطالب ما بیشتر به معجزه بودن قرآن پی می-بریم کوهها و شکل گیری آنها و تأثیرآنها برروی زمین به شکلهای مختلف درقرآن مورد توجه قرار گرفته است هر چندکلام الهی-اقیانوس بی پایانی است که به ژرفای آن نتوان رسید اما به اندازه توان کم سعی در استفاده از این اقیانوس بی پایان باید کرد. (بنگرید: رضایی اصفهانی، (1381)، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن). در زمین شناسی پدیده تا خوردگی حقیقتی است که اخیرا کشف شده است. تاخوردگی باعث ایجاد رشته کوه‌ها می‌شود. پوسته زمین قشر سختی است که ما روی آن زندگی می‌کنیم ولی لایه‌های عمیق‌تر زمین گرم و مایع است و در آن نمی‌توان زندگی کرد. ثبات کوه‌ها نیز به پدیده تا خوردگی وابسته است زیرا این تاها بودند که باز شدند و کوه‌ها را ساختند. زمین شناسان می‌گویند شعاع زمین حدود 3750 مایل است و پوسته‌ای که ما روی آن زندگی می‌کنیم بسیار نازک است (بین 1 تا 30 مایل). چون پوسته نازک است، امکان لرزش آن زیاد است.کوه‌ها مانند میخ عمل می‌کنند و پوسته زمین را نگه می‌دارند. در آیات دیگر نیز خداوند به تأثیر کوهها در استحکام زمین اشاره-کرده است و هرچه علم پیشرفت می¬کند بیشتر حقانیت کلام الهی مشخص می‌گردد قرآن در آیه زیر چنین توصیفی دارد: ﴿أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا ﴾؛آیا زمین را گهواره‌ای نگردانیدیم؟».(سوره نبا،آیه 6) ﴿وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا ﴾ و کوه‌ها را [چون] میخ‌هایی [نگذاشتیم]؟!».(سوره نباء،آیه 7) علامه طباطبائی در تفسیر این آیات می‌گوید(المیزان؛20): "و به هر حال اين كه فرمود: أ لم نجعل الأرض مهادا استفهامي است انكاري، و كلمه مهاد به معناي بستر و قراري است كه در آن تصرف مي‏شود، و بر فرشي كه روي آن مي‏نشينند نيز اطلاق مي‏گردد.و معناي جمله اين است كه مگر ما نبوديم كه زمين را براي شما قرارگاه كرديم، تا بتوانيد در آن قرار گيريد، و در آن تصرف كنيد. و الجبال أوتادا كلمه أوتاد جمع وتد است، و وتد به معناي ميخ است، البته بنا به گفته صاحب مجمع ميخ بزرگ را وتد گويند (نه ميخهاي معمولي را).و اگر كوهها را ميخ خوانده شايد از اين جهت بوده كه پيدايش عمده كوههايي كه در روي زمين است از عمل آتشفشان‏هاي زیر زمینی است، كه يك نقطه از زمين را مي‏شكافد و مواد مذاب زميني از آن فوران مي‏كند، و به اطراف آن نقطه مي‏ريزد، و به تدريج اطراف آن نقطه بالا مي‏آيد و مي‏آيد تا به صورت ميخي كه روي زمين كوبيده باشند، در آيد، و باعث سكون و آرامش فوران آتشفشان زير زمين گردد، و اضطراب و نوسان زمين از بين برود. و از بعضي از مفسرين حكايت شده كه گفته است: مراد از ميخ بودن كوهها اين است كه معاش اهل زمين به وسيله اين كوهها و منافعي كه خدا در آنها به وديعت سپرده تامين مي‏شود، چون اگر كوهها نبودند زمين دائما در زير پاي اهلش در حال نوسان بود، نه كشت و زرعي مي‏گذاشت، و نه خانه‏اي". قرآن به وضوح نقش کوه‌ها را جلوگیری از لرزش زمین می‌داند. ﴿وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴾؛و در زمین،کوه‌های ثابت و پابرجایی قرار دادیم،تا مبادا [زمین] آنان [مردم] را بجنباند».(سوره انبیاء،آیه 31) اساسا تعبير از كوه‏ها به‏«رواسى‏»بدان جهت است كه‏«ثابت‏هايى‏»هستند كه برريشه‏هاى مستحكم استوار مى‏باشند و از ماده‏«رست السفينة‏» گرفته شده،به معناى‏لنگر انداختن كشتى است كه به وسيله اين لنگرها در تلاطم آب‏هاى دريا استوار و پا بر جا مى‏ماند.از اين رو،كوه‏ها هم چون لنگرهايى هستند كه زمين را در گردش‏ها وچرخش‏هاى خود، از لرزش و تكان باز مى‏دارد. وقتى به نقشه طبيعى زمين نظر مى‏افكنيم، ناهموارى‏هاى زمين را به روشنى‏مشاهده مى‏كنيم و مى‏بينيم سلسله كوه‏ها به طور عموم در طول هر قاره امتدادمى‏يابد.گويا اين كوه‏ها ستون فقرات قاره‏ها هستند. در حقیقت شرح قرآن دقیقاً با اطلاعات زمین شناسی جدید سازگار است.کوه‌ها کاملاً استوار هستند. کوهها در حقیقت حکم یک زره فولادین را دارند که دور تا دور زمین را احاطه کرده و با توجه به ارتباط و پیوندی که در اعماق زمین به هم دارند، یک شبکه نیرومند سرتاسری را تشکیل می‌دهند و اگر چنین نبود، و سطح زمین را خاکهای نرم پوشانده بود به آسانی تحت تاثیر جاذبه نیرومند ماه قرار می‌گرفت و جزر و مد در خشکیها مانند جزر و مد در دریاها، همه چیز را به لرزه در می‌آورد و اضطراب و حرکت و لرزش در طول شبانه روز بر سطح زمین حکم فرما بود، و هر ساختمانی را ممکن بود ویران کند. سطح زمین دارای صفحه‌های مجزای سختی است که ضخامت آنها 100 کیلومتر است.این صفحه‌ها بر روی منطقه نسبتاً مذابی شناور است.کوه‌ها در فاصله این صفحه‌ها قرار دارد.ضخامت پوسته زمین زیر اقیانوس 5 کیلومتر،و زیر قاره‌ها 35 کلیومتر و زیر رشته‌کوه‌های بزرگ 80 کیلومتر است.پوسته زمین در این قسمت‌ها مانند پی‌های قوی‌ای است که کوه‌ها روی آن قرار دارند.قرآن نیز در آیه زیر به پی‌های محکم کوه‌ها اشاره می‌کند: «و الجبال أرساها؛ و کوه‌ها را لنگر آن گردانید». (سوره نازعات،آیه 32

حرکت کوهها با پوسته زمین

در اوایل قرن بیستم نظریه ای به نام جابه جایی قاره‌ها توسط آلفرد وگنر، هواشناس و زمین فیزیكدان آلمانی عنوان شد كه با نظریه‌های قبلی در مورد ثابت بودن وضعیت قاره‌ها و اقیانوسها، تضاد داشت. به همین سبب هم، این نظریه در ابتدا با شك و تردید تلقی شد و عده ای حتی آن را به مسخره گرفتند! در واقع بیشتر از 50 سال زمان لازم بود تا اطلاعات كافی برای تأیید نظریه‌ی جدید جمع آوری شود تا سرانجام آن نظریه‌ی ضعیف جای خود را به نظریه‌ی زمین ساخت ورقه ای بدهد. نظریه ای كه برای نخستین بار، دید جامعی درباره‌ی فعالیتهای درونی زمین به دانشمندان می‌داد. ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ ﴾ اوست کسى که زمین را براى شما رام گردانید پس در فراخناى آن رهسپار شوید و از روزىخدابخورید و رستاخیز به سوى اوست (ملک: ۱۵) در این آیه کریمه زمین به ذلول یا شتر راهوار و رام (که بر اثر حرکت سوار خود را نمی‌رنجاند) تشبیه شده است. زمین با سرعت سی کیلومتر در ثانیه یا ۱۰۷۰۰۰ کیلومتر در ساعت گرد خورشید می‌گردد در حالی که شما این حرکت را حس نمی‌کنید. وگنر، در كتابی كه در سال 1915 منتشر كرد، اصول عقاید خود را شرح داده است. او معتقد به وجود قاره ای عظیم به نام پانگه آ (به معنای همه‌ی خشكی‌ها) است كه در حدود 200 میلیون سال پیش، شروع به قطعه قطعه شدن كرد و سرانجام قاره‌های امروزی را به وجود آورد. وسعت این دریای اولیه را هم از روی طبقات چین خورده ای كه از جبل الطارق تا اقیانوس آرام امتداد دارند می‌توان تشخیص داد، زیرا این رسوبات در كوه‌های پیرنه، آلپ، قفقاز، البرز، اطلس و هیمالیا یافت می‌شوند. در حدود 65 میلیون سال قبل اقیانوس اطلس توسعه بیشتری به سمت شمال یافت، استرالیا از قطب جنوب جدا شد و هندوستان نیز شروع به حركت به سمت شمال و پیوستن به آسیا كرد. به طور كلی دلایلی كه در كتاب ونگر برای درست بودن نظریه‌ی جابه جایی قاره‌ها ارائه شده اند عبارتند از: 1 – انطباق حاشیه‌ی قاره‌ها: وگنر، شباهت زیادی را میان دو حاشیه‌ی شرقی آمریكای جنوبی و غربی آفریقا یافته بود، و همین شباهت ظاهری می‌توانست دلیل بر این موضوع باشد كه در گذشته، این دو قاره به هم متصل بوده و بعدها از هم جدا شده اند. 2 – سنگواره‌ها: بعضی از سنگواره‌هایی كه امروزه در روی دو قاره مجاور هم پیدا می‌شوند، حاكی از آنند كه در گذشته آن قاره‌ها یك پارچه بوده اند. 3 – اقسام سنگ‌ها و شباهت‌های ساختاری: اگر قاره‌ها در گذشته به هم متصل بوده اند، قاعدتاً باید سنگ‌هایی مربوط به زمانهای گذشته كه امروز در آنها دریافت می-شود، از لحاظ سن و جنس مشابه باشند. وجود چنین شباهتی میان سنگ‌های شمال غرب آفریقا و شرق برزیل به اثبات رسیده است. در این مناطق، سنگهای متعلق به 550 میلیون سال پیش، در كنار سنگ‌های قدیمی و دو میلیارد ساله هستند، تشابه سنگها طوری است كه فقط با فرض متصل بودن قاره‌ها به هم در گذشته‌های بسیار دور قابل توجیه است.

شباهت زندگی ومرگ کوهها به ابرها

درباره آیه 88 سوره النمل علاوه بر موارد بالا که درمعنای آن وآیات مانندآن آمده است مورد زیر نیز درباره شباهت-کوهها به ابرها قابل ذکر است: با تابش خورشيد به درياها و اقيانوسها و آبهای سطح زمين، آب بخار می¬شود و به جو می‌رود. بعد ابر شکل می‌گيرد و در بارش آب مجدداً به زمين برمی‌گردد. اين روند و فرايند هميشگی تولد و زندگی و مرگ ابرها است. کوهها يا بر اثر فشار درونی زمين به بالا شکل می‌گيرند، يا بر اثر فشار به بالا در جائی و کشش به پائين در جای ديگر شکل می‌گيرند، يا بر اثر برخورد دو لايه زمين و چين خوردن زمين، و يا بر اثر آتشفشان ايجاد می‌شوند، و ضمن صدها هزار و ميليونها سال بر اثر عوامل فرسايش خرد شده و به دشتها و درياها برده می‌شوند و از آنها چيزی نمانده و با زمين يکسان می‌شوند و کوههای جديد ديگری در جاهای ديگر ايجاد می‌شود. و يا همزمان با فرسوده شدن و بين رفتن آنها از بالا و از بيرون، فشار درون زمينی پيوسته آنها را بلند می‌کند. اين روند و فرايند زندگی کوهها مانند روند و فرايند زندگی ابرها است. و به اين شکل کوهها که به گمان ما "ثابت، استوار و پابرجا" هستند مانند ابرها "سپری" می‌شوند.

خارج شدن فشارزمین توسط آتشفشان

هنگامی كه دو ورقه‌ی قاره ای به هم برخورد كنند، هیچ یك، به داخل گوشته فرو نمی¬رود زیرا چگالی هر دوكم است. نتیجه چنین برخوردی، ایجاد كوه است. رشته كوه‌های بزرگ اورال، آلپ و آپالاش نیز نتیجه چنین برخوردهایی هستند. كوه‌های زاگرس نیز باید حاصل برخوردهایی هستند. كوه‌های زاگرس نیز باید حاصل برخورد ورقه‌ی عربستان به قاره آسیا باشد. فشار حاصل از برخورد دو ورقه، آن رسوبات را چین داده و به صورت كوه درآورده است. پوسته زمین نمی‌تواند در هر کجا و هر سمت گسترده شود. در بعضی قسمتها مقداری از پوسته باید برداشته شود. وقتی دو صفحه یکدیگر را هل می‌دهند، یکی از آنها به درون جبه فرو می‌رود. به این فرایند سابداکشن می‌گویند. صفحه فرو رفته درون زمین نهایتا ذوب می‌شود و به شکل مگما در می‌آید. بیشتر مگمای ایجاد شده بر اثر سابداکشن به سطح زمین نمی‌رسد بلکه در پوسته آن سرد شده و سنگهای پلاتونیک را ایجاد می‌نماید. پوسته قاره ای به دلیل ضخامت و سبک بودن در زمین فرو نمی‌رود بلکه پوسته سنگین اقیانوسی دچار سابداکشن می‌گردد. مرز بین دو صفحه در محل برخورد با شیاری بسیار عمیق در کف اقیانوس مشخص می‌شود. این شیارها عمیق ترین بخشهای اقیانوس هستند و عمق آنها تا11.000 متر نیز می‌رسد. صفحه بالاتری که در سطح زمین باقی می‌ماند ممکن است پوسته قاره ای و یا اقیانوسی باشد. این صفحه به زیر نمی‌رود ولی تحت تاثیر سابداکشن قرار می‌گیرد. وقتی دو صفحه به سمت هم حرکت می‌کنند، لبه‌های پوسته بلند تر تحت فشار قرار می‌گیرد. صفحه ضخیم تر و بلند تر می‌شود و مناطق کوهستانی بر سطح آن ایجاد می‌گردند. وقتی سنگهای صفحه فرو رونده به عمق 100 کیلومتری زمین می‌رسند، شروع به ذوب شدن و تشکیل مگما می‌نمایند. بخشی از این مگما به سطح رسیده و منجر به وقوع فورانهای آتشفشانی می‌گردد. مناطقی با آتشفشانهای فراوان مانند پرو، ژاپن و شمال غربی ایالات متحده، در نزدیکی مناطقی قرار دارند که سابداکشن رخ می‌دهد. سوره انبيا آيه31: و در زمين، کوه‌هاي ثابت و پابرجايي قرار داديم، مبادا آنها را بلرزاند! و در آن، دره‌ها و راه‌هايي قرار داديم تا هدايت شوند! دانشمندان به اين نتيجه رسيده ان که ريشه کوهها برروي سطح زمين نمي باشد بلکه در زير زمين مي باشد مثلا کوه اورست ارتفاع قله ان در حدود 9 کيلومتر از زمين مي باشد و ريشه ان طولي در حدود 125کيلومتر دارد.کوهها بر اثر حرکت و تصادم تکه‌هاي بزرگ پوسته زمين به وجود مي ايند. و قتي دو لايه با هم برخورد مي کنند لايه قوي تر در زير ان يکي قرار مي گيرد و از لايه بالاي کوه ئشکل مي گيرد. زلزله و خروج مواد مذاب سوره زلزله آيه 1و2: هنگامي که زمين شديدا به لرزه درآيد، (1) و زمين بارهاي سنگينش را خارج سازد!(2)

فوران‌هاي آتشفشاني معمولا براساسي شکل دهانه اي که از آن فوران صورت مي گيرد، محل قرارگيري دهانه در کوه آتشفشان، شکل و نوع مخروط اتشفشان و بالاخره خصوصيات عمومي فوران (آرام يا شديد-انفجاري يا غير انفجاري) طبقه بندي مي شوند. گدازه‌هاي اسيدي به علت درصدSio2 بالا و درجه حرارت نسبتا پايين داراي (ويسکوزيته) بالا و سياليت پائين بوده و در نتيجه به صورت انفجاري همراه با مواد پرتابي مي باشد.اما در گدازه‌هاي باريک به علت درصدSio2پائين و درجه حرارت نسبتا بالا، گرانروي پائين بوده و سياليت افزايش مي يابد و در نتيجه مواد پرتابي با مقدار کم و فوران آرام انجام مي شود. نقطه‌ی جالب اینکه عربستان در مناطق زلزله خیز جهان نیست و آتش فشانی در آنجا فوران کند تا حضرت رسول آن را ببیند و در قرآن خود به آن اشاره کند!!

تأثیرکوهها درتعدیل هوای جو

وقتی کوهستانهایی با سیلیکات فراوان در اثر فرسایش تجزیه می‌شوند، کلسیوم و منیزیوم از سنگها آزاد می‌شوند. این عناصر با آب شسته شده و به دریا می‌رسند یعنی جایی که ارگانیزم¬های زنده برای ساخت صدف‌های کربنات محافظ، این مواد شیمیایی را جذب می‌کنند. این ارگانیزم در نهایت مرده و به کف دریا می‌رود و در آنجا با تجمع و رسوب در تشکیل سنگ‌های آهکی شرکت می‌کند. این فرایند که چرخه کربنات - سیلیکات نام دارد، دی اکسید کربن موجود در هوا را جذب می‌کند. با کم شدن دی اکسید کربن در هوا، گرمای خورشید در زمین باقی نمی‌ماند در نتیجه هوا آنقدر سرد می‌شود که می‌تواند یک دوران یخبندان را آغاز کند. سنگ آهک پس از فرسایش، دی اکسید کربن را به هوا پس می‌دهد و به این صورت گرما را در زمین توزیع می‌کند. به علاوه قسمتی از این سنگها بر اثر سابداکشن به درون جبه فرو می‌روند. در آنجا به سبب گرما و فشار زیاد به مگما تبدیل می‌شوند. دی اکسید کربن موجود در مگما می‌تواند از طریق فوران‌های آتشفشانی به هوا باز پس داده شود. تئوری پردازان می‌گویند در خلال دوران پیش کامبریان آتشفشانها مقادیر زیادی دی اکسید کربن را به جو زمین فرستاده اند. این گاز به دلیل تاثیرات گلخانه ای هوای زمین را گرم و باعث ذوب شدن یخهای عصر یخبندان شده است.(بنگرید: نجفی، گودرز (1377) مطالب شگفت‌انگیز قرآن) امروز ثابت شده کوهها با پنجه‌های نیرومند خود هوای اطراف زمین را با خود می‌چرخانند، حال فرض کنیم اگر کره زمین با همین سرعتی که دارد – هر دقیقه تقریبا سی کیلومتر به دور خود گردش می‌کند – حرکت می‌کرد، و بر اثر نبودن کوهها هوای اطراف آن چنین گردشی نداشت، از برخورد شدید ملکولهای هوا با سطح زمین دائما طوفانهای شدید و گرد و غبارها برمی‌خاست و از این گذشته چنان حرارتی تولید می‌شد که همه چیز را می‌سوزاند (همان گونه که اگر هواپیماهای سریع السیر در طبقات پایین هوا سیر کنند، چنان بالهای آنها داغ می‌شود که ممکن است خطرات مهمی ایجاد کند، لذا مجبورند اوج بگیرند و در طبقات بالا که هوا بسیار رقیق است حرکت نمایند تا تماس با هوا که منشا ایجاد حرارت است کمتر شود). آری پستیها و بلندیها و کوههای زمین، این مشکل را حل کرده و قشر عظیم جو را به همراه حرکت زمین می‌چرخاند، ﴿خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ وَأَلْقَىٰ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ﴾ اين آيه كه نظایر فراوانى در قرآن دارد نشان مى‏دهد كه كوهها وسيله ثبات زمين هستند، امروز از نظر علمى نيز اين حقيقت ثابت شده كه كوهها از جهات متعددى مايه ثبات زمين هستند. -از اين نظر كه ريشه‏هاى آنها به هم پيوسته و همچون زره محكمى، كره زمين را در برابر فشارهائى كه از حرارت درونى ناشى مى‏شود حفظ مى‏كند، و اگر آنها نبودند زلزله‏هاى ويرانگر آنقدر زياد بود كه شايد مجالى به انسان براى زندگى نمى‏دادو از اين نظر كه اين قشر محكم در برابر فشار جاذبه ماه و خورشيد مقاومت مى‏كند كه اگر كوهها نبود، جزر و مد عظيمى در پوسته خاكى زمين به وجود مى‏آمد كه بى شباهت به جزر و مد درياها نبودند و زندگى را بر انسان ناممكن مى‏ساخت. -و از اين نظر كه فشار طوفانها را در هم مى‏شكند، و تماس هواى مجاور زمين را به هنگام حركت وضعى زمين به حداقل مى‏رساند و اگر آنها نبودند صفحه زمين همچون كويرهاى خشك در تمام طول شب و روز صحنه طوفانهاى مرگبار و بادهاى در هم كوبنده بود. درقرآن 9 بارکلمه "رواسی"درجاهای مختلف ذکرشده است وآن را باعث آرامش انسان و زندگی او ذکرکرده است همچنان که درآیه31 انبیاء و 10 لقمان این مفهوم ذکرشد و همان طورکه ذکرشد از اتفاقات وحشتناک قیامت برای انسان در قرآن ویران شدن کوهها ذکرشده است.

کوههای شگفت انگیز

درقرآن از کوههایی نام برده شده که اتفاقاتی آنجا افتاده است مانندکوه طورکه حضرت موسی آنجا به پیامبری مبعوث-شد؛کوه جودی که کشتی حضرت نوح آنجا ایستاد؛کوه نورکه پیامبراسلام مبعوث شد و مانند اینها. دراینجا دو کوه کشورمان را که ویژگیهای عجیبی دارند ذکرمی‌کنیم هر چند خلقت خداوند همه شگفتی است اما این دو کوه بسیار جالب توجه هستند.

کوه آتشین رامهرمز از شگفتیهای ایران زمین

در جاده رامهرمز به سمت رود زرد و در مسیر خیجه و ماماتین بعد از روستای گنبد لران، کوهی آتشین وجود دارد که از گذشته‌های دورتا کنون شبانه روز می‌سوخته است، مردم محلی به این کوه "تشکوه" می‌گویند. به گزارش خبرنگار مهر، تشکوه در شرق شهرستان رامهرمز در فاصله 6 کیلومتری روستای ماماتین در جاده رامهرمز ابوالفارس واقع شده است. به گفته کارشناسان زمین شناسی دلیل شعله ور شدن آتش کوه گوگرد موجود در زمین و متصاعد شدن گاز طبیعی از عمق زمین به سطح است. گازهای هیدرکربوری از لایه‌های مختلف زمین عبور می‌کنند و از هر درز و شکافی در سطح زمین به بیرون شعله ور می‌شوند به طوری که در شب نور سوختن این گاز بیشتر دیده می‌شود.

... روشنی آتش این کوه در تاریکی شب جلوه زیبایی به منطقه می‌دهد به گونه ای که تا به حال توانسته گردشگران زیادی را در ساعات شب به سوی خود بکشاند. مسئله قابل توجه برای گردشگران این است که در مجاورت این آتش کوه به دلیل وجود گاز متصاعد شده در هوا نمی‌توان آتش دیگری روشن کرد.

این کوه باستانی پردیس است که در حومه شهرستان جم از توابع عسلویه استان بوشهر و در نیمه‌های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد. قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است، چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست. مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص آسفالت با ماشین توقف کنید و ترمز دستی را بخوابانید، ماشین بجای سر پائینی به نرمی ‌به سمت کوه کشیده می‌شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تاکنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرداند. از جمله خواص خارق العاده این کوه کمک به درمان مبتلایان به ایدز است. به خاطر نزدیکی این کوه به خورشید امکان رشد و نمو ویروس‌های بیماری زا از جمله ویروس HIV صفر است. پزشکان متخصص بریتانیایی در موسسه Imperial Medical College در شهر لندن اخیرا در مقاله ای در روزنامه تایمز ضمن بر شمردن این خاصیت از سازمان ملل درخواست کرده تا نام این کوه را به ANTI-HIV Mountain تغییر دهند.عسل این کوه نیز خاصیت درمانی دارد. تفاسیر در ارتباط با تفسیر آیه88 سوره نمل و استقامت کوهها می¬نویسند: 1 -آيه فوق مى‏گويد: گمان مى‏كنى كوهها جامد و ساكنند، در حالى كه همچون ابر در حركتند معلوم است اين تعبير با حوادث آغاز رستاخيز سازگار نيست، چرا كه اين حوادث به قدرى آشكار است كه به تعبير قرآن از مشاهده آنها مادران كودكان شيرخوار خود را فراموش مى‏كنند و زنان باردار سقط چنين مى‏نمايند، و مردم از شدت وحشت همچون مستانند در حالى كه مست نيستند ! (سوره حج آيه 2). 2 -تشبيه به حركت ابرها متناسب حركات يكنواخت و نرم و بدون سر و صدا است، نه انفجارهاى عظيمى كه صداى رعد آسايش، گوشها را كر مى‏كند. 3 -تعبير بالا نشان مى‏دهد، در عين اينكه ظاهرا كوهها ساكنند در واقع در همان حال به سرعت حركت مى‏كنند (يعنى دو حالت از يك شى‏ء را در آن واحد بيان مى‏كند). 4 -تعبير به اتقان كه به معنى منظم ساختن و محكم نمودن است نيز تناسب با زمان برقرارى نظام جهان دارد، نه زمانى كه اين نظام فرو مى‏ريزد و متلاشى و ويران مى‏گردد. 5 -جمله انه خبير بما تفعلون مخصوصا با توجه به اينكه تفعلون فعل مضارع است نشان مى‏دهد كه مربوط به اين دنيا است چرا كه مى‏گويد: او از اعمالى كه شما در حال و آينده انجام مى‏دهيد با خبر است و اگر مربوط به پايان اين جهان بود مى‏بايست گفته شود ما فعلتم (كارى كه انجام داديد) (دقت كنيد) از مجموع اين قرائن دقيقا چنين استفاده مى‏شود كه اين آيه يكى ديگر از عجائب آفرينش را بيان مى‏كند و در واقع شبيه چيزى است كه در دو آيه قبل آمده (الم يروا انا جعلنا الليل ليسكنوا فيه). و بنابر اين آيات مورد بحث، قسمتى درباره توحيد و بخشى درباره معاد است. مرحوم علّامه مجلسى در بحارالانوار هنگامى که بحث کوه‌ها را مطرح مى کند؛ در تفسیر آیه اى که مى گوید: «خداوند کوه‌ها را میخ‌هاى زمین قرار داده» هفت تفسیر ذکر مى کند که سومین تفسیر آن چنین است: «آنچه به فکر من مى آید این است که تأثیر کوه‌ها در جلوگیرى از اضطراب و لرزش زمین به سبب آن است که در اعماق زمین به هم پیوسته و شبکه اى تشکیل داده اند، به گونه اى که زمین را از تشتّت و پراکندگى حفظ مى کنند. آنها در حقیقت به منزله میخ‌هایى هستند که به درها مى کوبند؛ درهایى که مرکّب از قطعات زیادى از چوب‌ها است، و سبب مى شود این قطعات به یکدیگر بچسبند و متفرّق نشوند. این حقیقت براى کسانى که چاه‌ها را در زمین حفر مى کنند روشن است، زیرا اگر به کار خود ادامه دهند به سنگ‌هاى سخت و محکم مى رسند. بعلاوه ملاحظه مى کنید که اکثر قطعه‌هاى زمین در میان کوه‌هایى که به آنها احاطه کرده واقع شده؛ گوئى آنها از زیر به هم پیوسته است و همچون ظرفى است براى قطعات زمین که آنها را از تشتّت و پراکنده گى و اضطراب به هنگامى که عوامل اضطراب فراهم مى گردد حفظ مى کند.» (بحارالانوار، جلد 60، صفحه 106 (چاپ دارالکتب الاسلامیه) این سخن با توجّه به اینکه طبق تصریح بعضى از دانشمندان اخیر - که در بالا آوردیم - جزء اکتشافات یکصد ساله اخیر مى باشد؛ مطلب بسیار جالبى به نظر مى رسد که این عالم بزرگ اسلامى حدود سیصد سال قبل به آن توجّه پیدا کرده است.

نتیجه بحث

کوهها برای استحکام و دوام و حیات در زمین ارزش فراوانی دارند همچنان که قرآن بارها به آن اشاره کرده است. این نمادهای زیبای خلقت خداوند زمین را استوار نگه می¬دارند و آن را در مقابل فشار هوای اطراف و نیروی جاذبه ماه و خورشید حفظ می¬کنند و در بارش باران و برف و تأمین آب کره زمین تأثیر بسزایی دارند. این در حالی است که در حرکت پوسته زمین هم از متلاشی شدن آن جلوگیری می‌کنند و..... خوشبختانه نتایج تحقیقات علمی نشان می¬دهد قرآن کریم نه تنها یک کتاب دینی است بلکه یک کتاب ارزشمند علمی و اعجازی برای عموم انسانها است.

پانویس و منابع

- قرآن کریم.

- احمد محمد سلیمان: القرآن و العلم، دارالعودة، بیروت، 1981 م.

- حسنی، علی اشرف (1380)، زمین وآسمان در قرآن و نهج البلاغه، امیری، تهران.

- رضایی اصفهانی، محمد علی (1381)، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، چ3، انتشارات کتاب مبین، رشت.

- سيد قطب‌، تصوير فني‌؛ نمايش‌ هنري‌ در قرآن‌، ترجمه‌ محمد علي‌ عابدي‌، تهران:‌ مركز نشر انقلاب‌.

- طباطبائی، سید محمد حسین تفسیر المیزان (1363) جلد 20؛261 ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی؛قم، دفتر انتشارات اسلامی.

- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ دارالکتب الاسلامیه.

- مکارم شیرازی، ناصر (1364): تفسیر نمونه؛جلد15؛569؛؛انتشارات دارالکتب الإسلامیة؛قم.

- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، پیام قرآن، انتشارات امیر المؤمنین، قم.

- نجفی، گودرز (1377ش): مطالب شگفت‌انگیز قرآن، نشر سبحان، تهران.

- هبة الدین شیرازی(1356 ق): اسلام و هیئت، مطبعة الغری، نجف اشرف.

مجلات

- مجله بشارت –خرداد و تیر86 عنوان مقاله: استواری کوهها در قرآن و علم زمین شناسی.

منابع اینترنتی www.forum.98ia.com/t122660.html مقاله کوه آتشین رامهرمز از شگفتیهای ایران زمین؛ سایت شهرستان کردکوی؛فصل انتظار. http://amin_molody.cloob.com/profile/memoirs/one/memid/1885896/%C2%BB+%DA%A9%D9%88%D9%87+%D8%A2%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D9%86+%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2%D8%9B+%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87+%D8%A7%DB%8C