نور خورشید نور اصلی و نور ماه نور باز تابی

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
این پژوهش، در پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است.
هُوَ ٱلَّذِى جَعَلَ ٱلشَّمْسَ ضِيَآءً وَٱلْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلْحَقِّ يُفَصِّلُ ٱلْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
او کسی است که خورشید را روشنایی، و ماه را نور قرار داد؛ و برای آن منزلگاه‌هایی مقدّر کرد، تا عدد سالها و حساب (کارها) را بدانید؛ خداوند این را جز بحق نیافریده؛ او آیات (خود را) برای گروهی که اهل دانشند، شرح می‌دهد!
آیه 5 سوره یونس

بیان ایده

حيات همه ‏ى موجودات به نور و حرارت بستگى دارد و خداوند اين دو نياز را به وسيله‌‏ى خورشيد و ماه تأمين كرده است:.«جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً».

خداوند در مورد خورشید از واژه «ضیاء» و در مورد قمر از واژه « نور» استفاده کرده است. لغت شناسان برآنند که این دو لغت اگرچه مترادف به نظر می‌آیند، اما با هم متفاوتند. درلغت عرب منظور از «ضياء و ضوء» درخشش و تابشی است که از خود شئ ساطع می‌شود، مانند تابش و درخشش چراغ و شمع و « نور» روشـنـایی و تابـشی است که از خـود شئ ساطع نمی‌شود، بلکه بازتاب تابش ضياء است. آیه به این معناست که تابش خورشيد از خود آن است، ولی تابـش ماه از خـودش نيست، بـلـکه بازتاب تابش خورشيد است. به عبارت دیگر: کلمه « ضیاء » بیانگر این است كه شمس بالذات نور دهنده و داراى حرارت شديد است، چنان‌كه هر جسمى نزديك آن شود، محترق مي‌گردد و هر فلزى آب مي‌شود (نورخورشید ذاتى است یعنی از شى‏ء ديگرى گرفته نشده). از كلمه « نور» فهمیده مى‌‏شود که نور قمر از نور خورشيد كسب مى‌‏گردد [۱]، زیرا قمر بالطبيعه سرد است و از خود نور ندارد و دائماً نصف آن مقابل شمس است. قمر فواید فراوانى براى اهل زمین دارد، اما بزرگترين فایده آن اينست كه انسان به وسيله قمر می‌تواند شماره سال و ماه‌‏ها و حساب‌‏هاى ديگر را بداند، زيرا تشخيص سال و ماه و... بدون وجود خورشيد و قمر امكان‏پذير نيست‏.

معادل لفظ خورشید در زبان یونان باستان هلیوس[۲]، به معنای خدای خورشید، خدای گرما و زندگی بوده است. خورشید نزدیک‌ترین ستاره به زمین است و به همین سبب اطلاعات بسیاری در مورد آن به دست آمده است. خورشید 150میلیون کیلومتر با ما فاصله دارد و نزدیک‌ترین ستاره بعدی به ما آلفا قنطورس، 271000 بار دورتر از خورشید است. قطر آن 4/1 میلیون کیلومتر است که حدود 109 زمین می‌تواند درون آن جا بگیرد و جرم آن حدود دو میلیون تریلیون تریلیون کیلوگرم که 330000 برابر زمین است. درخشندگی آن تریلیون تریلیون وات است.

نمایی از لایه‌های مختلف خورشید

انرژیی که خورشید برای یک ثانیه تولید می‌کند معادل میلیون‌ها سال فعالیت کارخانجات ایالات متحده است. این انرژی بیکران سطح خورشید را به رنگ زرد- سفید در می‌آورد که دمایی در حدود 5800 کلوین دارد. خورشید این انرژی را از هم‌جوشی هسته‌ای-گرمایی از مرکز هسته‌اش به دست می‌آورد، جایی که دما 15 میلیون کلوین و چگالی 14 برابر می‌شود. با وجود این، چگالی بالا هسته نیز مانند کل خورشید حالت گازی دارد. 91% لایه‌های بیرونی آن هیدروژن و 9% آن هلیم و کمتر از یکدهم درصد آن مواد دیگر مانند اکسیژن، کربن، نئون و نیتروژن است. به خاطر گرما و فشار در هسته، هیدروژن به آرامی به هلیم تبدیل می‌شود و ماده تبدیل به انرژی می‌گردد، این انرژی به وسیله تابش منتقل می‌گردد و در لایه‌های بیرونی‌تر به وسیله همرفت (جابجایی گاز داغ و سرد با یک‌دیگر) این انتقال صورت می‌گیرد. حدود 5/4 میلیارد سال از عمر خورشید می‌گذرد و اکنون نیمی از هسته خورشید هلیم است و هیدروژن باقی مانده برای سوختن و تبدیل شدن به مدت 5 میلیارد سال و بیشتر کافی است. خورشید به آرامی با دوره زمانی 25 روزه به دور خود می‌چرخد و این چرخش و گازهای خروجی میدان مغناطیسی قوی حدود 5 برابر زمین تولید می‌کند. چرخش باعث ایجاد لکه‌های خورشیدی می‌گردد و گرمای مغناطیسی دمای لایه‌های بیرویی تاج را به دو میلیون کلوین می‌رساند. تاج خورشیدی هنگام خسوف قابل مشاهده است و از سطحش بادهای خورشیدی به سمت زمین می‌آیند[۳].

ماهِ زمین نزدیک‌ترین همسایه سماوی به زمین است و تأثیر بسیاری بر زندگی و حیات روی زمین دارد، مانند رویدادهای طبیعی جزر و مد (خورشید تأثیر بسیار اندکی دارد) و خسوف و کسوف. بعضی از زیست‌شناسان می‌گویند که ماه یکی از دلایل وجود حیات بر روی زمین است، بدون جذر و مدها و مخلوط شدن شیمیایی مواد ممکن بود حیات بر روی زمین به وجود نیاید. فاصله ماه تا زمین 384400 کیلومتر و دوره گردش آن به دور زمین 3/27 روز است. دوره گردش آن دقیقاً برابر با دوره مداری آن است و بنابراین همیشه نصف آن به سمت زمین است. سطح ماه گودال‌های بسیاری دارد که با توجه به آنها می‌توان داستان منظومه شمسی را یافت. سطح زمین اگر جو و صفحات تکتونیکی را نداشت، می‌باید همانند ماه می‌بود. بدون وجود جو و آب که باعث ساییدن شوند، گودال‌های سطح ماه برای میلیاردها سال ثابت بوده‌اند. به کمک آن داستان تشکیل منظومه شمسی را تشخیص داده‌اند و معلوم شده‌است که برای دوره‌ای سطح آن به وسیله سیارک‌های سنگینی بمباران شده است. اگر از نزدیک به ماه نگاه کنیم ناحیه‌های تاریکی را روی آن خواهیم دید. بعد از بمباران ماه به وسیله سیارک‌های سنگین گودال‌های بسیاری روی آن ساخته شد. زمین‌های پست ماه با مواد آتشفشانی پر شده و سپس سرد گشتند که به مدت 750 میلیون سال طول کشید. ماه تقریباً برای حدود 5/2 میلیارد سال ثابت مانده است و فقط گاهی سیارک‌ها به آن برخورد می‌کنند.

چهار نظریه برای تشکیل ماه وجود دارد و تنها یکی به درستی اتفاق‌هایی را که برای ماه افتاده، توضیح می‌دهد. اولین نظریه بیان می‌کند که ماه مشابه سیارات دیگر، از گاز و غبار هنگام تشکیل منظومه شمسی خلق شده است. طبق دومین نظریه، ماه یک سیارک به دام افتاده در گرانش زمین است و سومین نظریه می‌گوید که وقتی زمین ایجاد شده بود و به سرعت می‌چرخید، به دو قسمت تقسیم شد که به نظریه شکافت معروف است. چهارمین نظریه که مورد قبول بیشتر دانشمندان است، بیان می‌کند که هنگامی که زمین تازه خلق شده بود، سیاره‌ای با اندازه مریخ با شدت بسیاری با آن برخورد می‌کند و آهن مذاب درون هسته آن به علت سرعت زیاد برخورد به درون هسته زمین می‌رود. مقدار کم آهن موجود در ماه دلیلی بر این نظریه است[۴].

به علت نور خورشید، قسمتی از ماه که وابسته به موقعیت مدار ماه و زمین است، روشن می‌گردد و قسمت نورانی توسط ناظر زمینی دیده می‌شود([۵].

گردش ماه به دور زمین همراه با تابش نور خورشید

در ادامه آیه اشاره به شماره سال‌ها شده است، بنابراین لازم است کمی در مورد استفاده ماه و خورشید برای داشتن حساب ایام (انواع تقویم) توضیح داده شود:

چرخش کامل زمین به دور خودش را روز، گردش قمر زمین به دور آن را ماه و چرخش زمین به دور خورشید را سال می‌نامند. اگر مرجع و مبدأ این گردش‌ها یک ستاره خاص باشد، آن ‌را نجومی و اگر خورشید باشد، خورشیدی می‌نامند.

روز خورشیدی: فاصله زمانی که خورشید در مقابل نصف‌النهار قرار می‌گیرد (24 ساعت).

روز نجومی: فاصله زمانی که یک ستاره خاص دوباره در مقابل نصف‌النهار قرار می‌گیرد (23 دقیقه و 56 ثانیه).

ماه قمری: زمان بین مشاهده دوباره ماه کامل (5/29 روز). (شکل زیر)

زمان بین مشاهده دوباره ماه کامل

ماه نجومی: مدت زمان گردش کامل ماه به دور زمین با توجه به یک ستاره ثابت (3/27 روز )

سال خورشیدی: مدت زمان گردش زمینبه دور خورشید و بازگشت به موقعیت اولیه (اعتدال بهاری یا تابستانی 20 دقیقه کمتر از سال نجومی)

سال نجومی: مدت زمان یک گردش کام زمین به دور خورشید نسبت به یک ستاره خاص (25/365 روز)[۶]

این مطالب در قرون اخیر به وسیله فیزیکدانان و کیهان شناسان به دست آمده و از امور قطعی است و قرآن کریم با آوردن دو واژه «ضیاء» و «نور» این مطلب را در 1400 سال پیش، آن هنگام که کسی از این مطالب آگاهی نداشت، بیان نمود و در انتهای آیه قر آن فرمود:".. يُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ". یعنی برای فهم این مطالب که در آیه مطرح شده، باید آگاهی داشت و عالمان این علوم و دانشمندان حقیقت این مطالب را درک می‌کنند [اگر چه در زمان نزول کسی این مطالب را نمی‌دانسته و درک نمی‌کرده است]. این نشان می‌دهد که قرآن معجزه است و برای زمان خاصی نازل نشده و همچنان بعد از قرن‌ها طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است.

بررسی لغوی و تفسیری

کلمات اصلی

  • جعل: شامل تمام افعال و اعم از فعل و صنع است [۷]، نیز قرار دادن، خلق کردن و گردانیدن را در بیان معنی آن یاد کرده‌اند [۸].
  • ضیاء: آنچه از اجسام نورانی و روشن منتشر می‌شود [۹].
  • نور: آن نور گسترده شده‌ای است که به دیدن اجسام کمک می‌کند [۱۰].

اهداف و روش تحقیق

آیه ۵ سوره يونس بیان می‌دارد که خداوند نورخورشيد را نور اصلی و نور ماه را نور بازتابی قرار داده است. معانی که لغویون درباره دو کلمه "ضیاء" و "نور" بیان نموده‌اند، این مسئله را تأیید می‌نماید. در قرآن کریم برای خورشید کلماتی هم چون« سراج» و« ضیاء» به کار رفته که اشاره به نور شدید و قوی دارد و در مورد ماه کلمات «نور» و «منیر» به کار رفته است که اشاره به نور ضعیف دارد. در سوره نوح می‌خوانیم که حضرت نوح چند هزار سال پیش از میلاد مسیح به مردم گفته بود که تابش خورشید از خود آن و تابش ماه، بازتاب تابش خورشید است، ولی مردم او را به تمسخر می‌گرفتند.

نکته ای که لازم است به آن توجه شود، اینست که در باره واژه« ضیاء» دو نظر است:

1- مصدر است، از ضاء یضوء ضیاءً مثل قام یقوم قیاماً؛

2- جمع «ضوء» است، مثل سوط که جمع آن سیاط است.

هر یک از این دو وجه باشد، یک مضاف محذوف است: جعل الشمس ذات ضیاءٍ والقمر ذا نور، ٍ يعنى خداى تعالى خورشيد را داراى ضياء و ماه را داراى نور كرد [۱۱].

نکته دیگر اینکه اگر «ضیاء» را جمع «ضوء» بگیریم، ممکن است اشاره به این باشد که خورشید دارای نورهای گوناگون است [۱۲].

توجه قرآن در به کار بردن واژه «ضياء» برای شمس و« نور» برای قمردر 1400 سال پیش و نیز یافته‌های علوم فیزیک و کیهان‌شناسی در قرن حاضر، حکایت از آن دارد که این آیه را می‌توان از مصادیق اعجاز علمی قرآن محسوب نمود.

آیات مرتبط

تَبَارَكَ ٱلَّذِى جَعَلَ فِى ٱلسَّمَآءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَٰجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا
جاودان و پربرکت است آن (خدایی) که در آسمان منزلگاه‌هائی برای ستارگان قرار داد؛ و در میان آن، چراغ روشن و ماه تابانی آفرید!
آیه 61 سوره فرقان
وَجَعَلَ ٱلْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ ٱلشَّمْسَ سِرَاجًا
و ماه را در میان آسمانها مایه روشنایی، و خورشید را چراغ فروزانی قرار داده است؟!
آیه 16 سوره نوح

روایات مرتبط

کلینی در روضه كافى [۱۳] از امام باقر(علیه السلام) آورده است:

"... خداوند محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را به خورشيد مثل زده و وصى او را به ماه مثل زده آن جا كه مى‏‌فرمايد:

وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَٰلًا مُّبِينًا
هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است!
آیه 36 سوره احزاب
بَدِيعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَإِذَا قَضَىٰٓ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ
هستی بخش آسمانها و زمین اوست! و هنگامی که فرمان وجود چیزی را صادر کند، تنها می‌گوید: «موجود باش!» و آن، فوری موجود می‌شود.
آیه 117 سوره بقره

اینست که جان محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را بستاند و آنگاه تاريكى پديد می‌آید و ديگر برترى خاندانش را نمى‏‌بينند."

توضیح اینکه این حدیث شریف و احادیث مانند آن، جنبه تأویلی و معارفی آیه را بیان نموده و با اعجاز مطرح شده که در مورد ظاهر آیه است، منافاتی ندارد ومثل آن در قرآن کریم بسیار است.

سوالات تحقیق

  1. فرق میان نور و ضیاء چیست؟
  2. چگونه است که قرآن به منفعت ماه اشاره کرده، ولی سخنی از منافع خورشید به میان نیاورده است؟
  3. آیا آیه‌ای در قرآن وجود دارد که به منافع خورشید اشاره کرده باشد؟
  4. منظور از«حساب» در آیه چیست؟ آیا از نظر قرآن حساب ماه‌ها و سال‌ها صرفاً بستگی به ماه دارد؟
  5. مرجع ضمیر «ه» در «قدرّه منازل» (برای آن منزلگاه‌هایی قرار داد) ماه است یا ماه و خورشید؟
  6. از چه زمانی دانشمندان به نور انعکاسی ماه پی بردند؟
  7. آیا « شمس» نیز مانند قمر دارای منازلی است؟
  8. «ماه» غیر از آنچه که در قرآن به آن اشاره شده، دارای چه منافع دیگری برای بشر است؟

پانویس و منابع

  1. طریحی، 1/273 ، 3/504
  2. Helios
  3. stars.astro.illinois.edu
  4. burro.astr.cwru.edu
  5. www2.astro.psu.edu
  6. www.oswego.edu
  7. راغب،ص 196
  8. ابن منظور، 11/ 111
  9. راغب، ص514
  10. همو، ص 827
  11. طباطبایی،10/13
  12. قرائتی،5/182
  13. ص 430


1. قرآن کریم ترجمه فولادوند

2. ابن منظور، لسان العرب،دار صادر، بیروت، لبنان،چاپ هشتم

3. راغب اصفهانی،حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق

4. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه، قم، 1417ق

5. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، كتابفروشى مرتضوی، تهران، 1375ش

6. قرائتی، محسن، تفسیر نور،مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن،تهران، 1383ش

7. http://stars.astro.illinois.edu/sow/sun.html

8. http://burro.astr.cwru.edu/stu/earth_moon.html

9. http://www2.astro.psu.edu/users/stark/outreach/moon/moonphase.html

10. www.oswego.edu/~kanbur/a100/lecture3.html