نقش کوههای بلند در ایجاد بارندگی از منظر قرآن و علم
چکیده
برخی محققان اعجاز علمی قرآن دربارۀ آیه 27 سوره مرسلات، (وَ جَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ وَ أَسْقَيْنَاكمُ مَّاءً فُرَاتًا)، با توجه به اشاره صریح قرآن به کوههای بلند (رَوَاسىَِ شَامِخَات) و اشاره ضمنی به باران (مَّاءً فُرَاتًا)، بیان داشتهاند از آنجا که بارندگی در سطح جهانی به کمک بادها صورت میگيرد و سلسله کوههای بلند نقـش اصلی در روند شکلگیری بادها ایفا میکند. این آیه از مصادیق اعجاز علمی قرآن بهشمار میرود. از اینرو، در نگارش حاضر، به هدف بررسی صحّت این ادّعا، به کنکاش در دو وادی قرآن و علم پرداخته خواهد شد.
از دیدگاه علمی واژه بارندگي در مفهوم ريزش آب مايع، کريستالهاي يخ يا مخلوطي از اين دو بر سطح زمين بهکار گرفته میشود. عوامل مختلفی در شکلگیری بارشها و نزولات جوّی مؤثر است که از جمله مهمترین آنها میتوان به عامل رطوبت، هستههای تراکم ابر و مهمترین عامل جابهجایی رطوبت، یعنی جریان باد اشاره نمود. در نواحي کوهستاني عوامل مختلفي که مهمترين آنها باد است، موجب صعود هوا در امتداد دامنۀ کوه ميشوند. با کاهش دمای هوا در حین صعود و رسیدن آن به نقطه شبنم در اینگونه مناطق، پديده تراکم و تشکيل ابر رخ ميدهد که خود میتواند زمینهساز بارش در مناطق مرتفع و شکلگیری بارشهای کوهستانی باشد. همچنین با توجه به جریان نزولات جوّی در جهت شیبهای محیطی، همواره میتوان امتداد یافتن منابع آب سحطی را از ارتفاعات به سمت مناطق پست شاهد بود که خود تأییدی است بر نقش کوهها در تأمین آب مورد نیاز برای شکلگیری حیات بر سطح زمین، اما مطمئناً آب جریان یافته از ارتفاعات تنها منابع آب در دسترس نیست.
از منظر دیگر، در معنای لغوی ریشه «ر-س-و» میتوان ویژگیهای ثبات و استواری و برافراشتگی را برای کوه محتمل دانست و همچنین، تقدّم ذکر کوه بر باران (آب گوارا) را میتوان اشارۀ قرآن به وجود رابطه میان کوه و بارندگی بهشمار آورد.
مقدمه
در آیه 27 سوره مرسلات، ﴿وَ جَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ وَ أَسْقَيْنَاكمُ مَّاءً فُرَاتًا﴾ (و كوههاى بلند در آن نهاديم و به شما آبى گوارا نوشانيديم) به دو نعمت از نعمتهای الهی تصریح شده است. نخست، به قرار گرفتن کوههای بلند بر روی زمین و سپس، به وجود آبی گوارا برای نوشیدن اشاره شده است.
گفتنی است انتخاب نام مرسلات براى اين سوره به تناسب نخستين آيه اين سوره است.
موضوع اصلی اين سوره، مسائل مربوط به قيامت و تهديد و انذار دروغگویان و انكارکنندگان است. در ابتدی سوره بعد از ذكر سوگندهايى، از قيامت و حوادث سخت رستاخيز خبر مىدهد. در مرحله بعد، سرگذشت غمانگيز اقوام گنهكار پيشين و سپس، گوشهاى از ويژگيهاى آفرينش انسان و قسمتى از مواهب الهى در زمين و آنگاه، عذاب تكذيبكنندگان را شرح مىدهد. در بخشى از سوره نیز به نعمتهاى بهشتى اشاره نموده است [۱].
عبدالمجید الزندانی در مقالهای با عنوان اعجاز علمی قرآن در مورد کوهها مینویسد توزيع بارندگی در سطح جهانی به کمک بادها صورت میگيرد و سلسله کوههای بلند نقـش اصلی در روند شکلگیری بادها ایفا میکند. وی معتقد است کوههـا جـريان بـادهـا را بـه چندين ناحيه بزرگ تـقـسيم میکنند. همچنین بخار برخاسته از آبهای زمين با کوههای بلند برخورد میکند و چنانچه کوه سرد باشد، بخارها جمع شده و به جريانهای آب تبديل میشود و سرچشمه آبرسانی به مناطق ديگر میشود. همينطور کوههای بلند موجب میشوند بادها رو به بالا بوزند و چنانچه بادها سرد بوده و بخار آب با خود داشته باشند، بخار، متراکم شده و ابر تشکيل میدهد و میبارد. به اين ترتيب، وی معتقد است، چنانکه آيه مطرح نموده، کوههای بلند در رسيدن آب و باران به مردم نقش دارند.
بدیهی است، کوهها علاوه بر مشارکت در تشکیل ابر و ایجاد باران، در حرکت و جابهجایی آبها نیز مؤثرند. از نقطه نظر علمی نیز ارتفاعات و مناطق کوهستانی یکی از عوامل اصلی دخیل در صعود رطوبت و شکلگیری بارش بهشمار میآیند و آبهای سطحی ناشی از نزولات جوّی عموماً در جهت شیب زمین، یعنی از مناطق مرتفع به سمت مناطق پست به حرکت در میآیند [۲].
نیازمندشیرازی نیز در زمینه اعجاز قرآن، در مطلبی با عنوان «حرکت زمین و عمل کوهها در تصفیه آبها» بیان داشته با توجه به عطف جمله ﴿جَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ﴾ با حرف عطف واو به جمله ﴿وَ أَسْقَيْنَاكمُ مَّاءً فُرَاتًا﴾، کوهها در تصفیه آبها دخالت دارند [۳].
کوهها مخازن بزرگ ذخیره آب بر روی زمین هستند؛ چه از نظر برف و یخچالهای طبیعی، چه منابع آب درون کوهها. شاید بههمین دلیل است که در این آیه پس از نام بردن از کوهها، بلافاصله به نعمت وجود آبهای بسیار گوارا اشاره شده است.
همچنانکه امام صادق (ع) نیز دربارۀ فوايد كوهها و ذخیرهسازی آب فرمودند[۴]: اى مفضّل! به اين كوهها كه از سنگ و خاك پديد آمده، بنگر. غافلان کوهها را زايد و بىحاصل مىشمرند، حال آنكه سود فراوان دارند. از فواید کوهها آنکه برف، بالاى كوهها مىنشيند تا کسانی كه به آن نیاز دارند، از آن بهره برند و از آنچه كه ذوب مىشود، چشمهساران پر آب مىجوشد؛ ... .
از اینرو، به قصد واکاوی ادعّای طرحشده درخصوص نقش کوهها، چه در ایجاد بارندگی و چه در تصفیه آبها، به تأمل در تعبیر «رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ» و درک ارتباط آن با مفهوم «أَسْقَيْنَاكمُ مَّاءً فُرَاتًا» پرداخته میشود؛ آنگاه صحّت این ادعّا از منظر دانش هواشناسی نیز تحلیل میگردد.
بارش از منظر علم
بارندگي عبارت است از ريزش آب مايع، کريستالهای يخ و يا مخلوطي از اين دو بر سطح زمين. قطرههاي مايع و کريستالهاي يخ و بهطور کلي تمامي ذرات جامد و مايع موجود در جو توسط نيروي جاذبه بهسمت زمين کشيده ميشوند. ارسطو، معتقد بود که اگر گرمایی که پیوسته از زمین بر میخیزد، و موجب ایجاد بخار و برخاستن رطوبت میشود، به دلیلی قطع شود، آنگاه بخار سرد شده متراکم میشود و به صورت آب در میآید. از سوی دیگر او معتقد بود، هنگامی که ابرها در یک نقطه جمع میشوند و سرما در آنها نفوذ میکند، آب تشکیل میشود و بخار خشک را سرد میکند. بنابراین از دید این فیلسوف یونانی، شکل گیری باران، موجب قطع جریان باد میشود و در پی توقف باد، به دلایلی که ذکر شد، باران خواهد بارید. وی در توجیه این نظریه چنان بیان میکند که چون بخار، بیوقفه، ولی با شدتها و مقادیر متفاوت، پدید میآید، در هر فصلی به مقتضای طبیعت آن فصل، پیوسته ابر و باد تشکیل میشود. ولی چون گاه بخار تر فراوانتر است و گاه بخار خشک و دخانی، بعضی سالها بارانی و تر و بعضی سالها بادی و خشک است [۵].
از دید علوم امروزی، بر خلاف تصورات ارسطویی که باد، ابر و باران را صورتهای مختلف بخار برخاسته از سطح زمین میدانست، بارش زمانی اتفاق میافتد که هوای مرطوب و عامل صعود (باد؛ ناپایداری ذاتی هوای گرم)، هر دو با هم در منطقهای وجود داشته باشند؛ به عبارت دیگر هوای مرطوب میبایست توسط جریان هوا، تا ارتفاع معینی بالا رود تا بر اثر سرد شدن آدیاباتیک، به نقطه اشباع برسد و در مرحله بعد، ابر آماده بارش را پدید آورد. لازم به ذکر است که نقش هستههای تراکم در هدایت فرایند بارش امری غیر قابل چشم پوشی است. نبود هر یک از این دو عامل، یعنی رطوبت و هستههای تراکم که آنها نیز توسط جریان باد حمل میشوند، میتواند بهعنوان موانع شکلگیری یک ابر بارشزا بهشمار آید. چراکه در غیاب هستههای تراکم، ممکنست هوا به مرحله فوق اشباع رسیده رطوبت نسبی بیشتر از 100 درصد در آن شکل بگیرد، بیآنکه این رطوبت، بارشی را زمینه سازی نماید. بنابراین تراکم اندک و ناچیز هستههای تراکم در بخشهای فوقانی جو به ویژه در منطقه بسیار سرد بالای تروپوسفر مهمترین دلیل وجود حالت فوق اشباع است.
عوامل مؤثر در شکل گیری بارش
لازمه وقوع بارش در يک منطقه وجود همزمان هواي مرطوب، عامل صعود رطوبت و هستههای تراکم ابر است. بدين معنا که هواي مرطوب براي رسيدن به حد اشباع و تشکيل ابر و بارش ميبايست تا ارتفاع معيني بالا رفته و بهصورت بيدررو سرد شود [۶]. در ادامه به منظور روشن شدن نقش ارتفاعات در شکلگیری بارش، اشارهای به عوامل زمینه ساز وقوع بارش خواهیم داشت.
هسته تراکم ابر (CCN)
معمولاً عمل تراکم رطوبت در سطح زمین، بر روی سطوح خارجی اجسامی نظیر گیاهان و خشکیها رخ میدهد، اما در هوای آزاد، تراکم در اطراف هستههایی به نام هستههای جاذب رطوبت (هیگروسکپی) صورت میپذیرد. هسته سازی در هوای خالص و تمیز، هسته سازی همگن نام دارد، در حالیکه هسته سازی در هوای ناخالص، هسته سازی ناهمگن نامیده میشود. هسته سازی همگن در اتمسفر واقعی تقریباً غیر ممکن است و میتوان از آن صرفنظر کرد. هواویزهایی از قبیل غبار، دود، نمک و ترکیبات شیمیایی از جمله مواردی هستند که قادرند به عنوان هسته تراکم عمل کنند [۷]. این هستههای تراکم قادرند بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم، شرایط اقلیمی کره زمین را تحت تاثیر خود قرار دهند. تأثیر مستقیم این ذرات از طریق جذب مستقیم یا پراکنده ساختن تشعشعات خورشیدی و تأثیر غیر مستقیم آنها بواسطه مشارکت در انسجام و تغییر ساختار ابرها، بهعبارت دیگر کمک به بارور سازی آنهاست [۸].
میتوان گفت، هر گاه بخار آب از طریق هسته سازی ناهمگن روی ذرات آئروسل و غبار ریز هوا که هسته تراکم ابر نامیده میشوند، متراکم شود، ابر تشکیل میشود [۹]. باید در نظر داشت که بسته به منطقه مورد بررسی، آئروسلهایی که منشاء هستههای تراکم ابری به شمار میآیند، با یکدیگر متفاوتند. به عنوان مثال، نواحی شهری آئروسلهای اختصاصی، هستههای تراکم ابری و بارشهای مختص خود را دارند. حجم بالای آئروسلها در این مناطق را میتوان حاصل از فعالیتهای انسانی در این گونه نواحی دانست [۱۰]. با توجه به اینکه در غالب موارد هسته سازی ناهمگن عامل اصلی توسعه و شکلگیری ابرهای بارانزاست، تعداد، ابعاد و ترکیب شیمیایی آئروسلها از اهمیت بالایی برخوردارند [۱۱]. در شکل 1 هستههای تراکم ابر، منشاء آنها و ارتباط میان آنها و سازمانیافتگی ابرهای بارشزا قابل مشاهده است.
قدمت آشنایی بشر با نقش آئروسلها در بارور سازی ابرها
بحث باروری ابرها که بهعنوان شاخهای از علم تعدیل آب و هوا شناخته میشود، نوعی رفتار هوشمندانه با ابرها و سیستمهای ابری، به منظور افزایش بارش در ابرهایی است که فرایندهای بارش در داخل آنها در حال شکلگیری و در جریان است. بهعبارت دیگر تحریک ابر و تغییر در فرایندهای درونی آن، از طریق اضافه کردن موادی خاص که تحت عنوان عوامل باروری نامیده میشوند، بارور سازی ابر نامیده میشود.
اگرچه از دهه 1930 میلادی، دانشمندان روسی در موسسه باران مصنوعی به دنبال یافتن راهی جهت تعدیل مصنوعی آب و هوا بودند، اما در سال 1946 یک دانشمند آمریکایی بنا شفر در آزمایشگاه جنرال الکتریک به صورت تصادفی پی برد که یخ خشک میتواند، قطرههای آب ابر سرد را به کریستالهای یخ تبدیل نماید. نامبرده در آزمایشی در حدود 1/5 کیلوگرم یخ خشک را توسط هواپیما به داخل ابرهای استراتوکومولوس[۱۳]تزریق کرد. در این آزمایش شِفِر بعد از گذشت حدود 5 دقیقه بارش برف را در زیر ابر مشاهده نمود. البته پیش از شفر در سال 1942 یک دانشمند آلمانی بهنام فندایزن نیز آزمایش مشابهی را توسط هواپیما انجام داده بود. وی به جای یخ خشک از شن و ماسه استفاده کرد؛ اما نتیجه کار او مانند آزمایش شفر موفقیت آمیز نبود. لازم به ذکر است که در نهایت، در دهه 1950 میلادی، باروری ابرها بهصورت یک فن آوری مدرن، به صورت جدی مطرح گردید و مورد استفاده بشر قرار گرفت [۱۴].
عامل صعود رطوبت
صعود هواي مرطوب تحت تأثير عوامل متعددي انجام ميگيرد که براساس اين عوامل ميتوان بارشها را به چهار گروه اصلي تقسيم کرد:
بارشهای کوهستانی[۱۵]
ناهمواريهاي موجود در سطح زمين و کوهستانها با ايجاد مانع در برابر حرکت افقي هوا موجب صعود آن در امتداد شيب کوه و حرکت آن بهسمت قله کوه ميشوند. دماي بسته هواي مرطوب در طي صعود بهطريق بيدررو کاهش يافته و در ارتفاع معيني از سطح زمين به حد اشباع میرسد و در نهايت پس از تشکيل ابر درصورتيکه رطوبت آن به اندازه کافي باشد موجب بارندگي ميشود (شکل2). در شکل 2 چگونگي وضعيت دمايي و رطوبتي بسته هوا در حين صعود در امتداد شيب دامنه و نشست در سمت بادپناه قابل مشاهده است.
مقدار بارش تابعي از ناپايداري بسته هواي درحال صعود، محتوي رطوبت توده هوا و درجه شيب کوه است. علاوهبراين مقدار بارندگي درسمت رو به باد کوه بيشتر است و در کوهستانهاي کم ارتفاع بارشها ميتوانند تا سمت پشت به باد کوه (بادپناه) نيز گسترش يابند [۱۷]. اين فرآيند در امتداد رشته کوههاي زاگرس و البرز دائماً رخ ميدهد و موجب ميشود ضلع غربي زاگرس و ضلع شمالي البرز مرطوب باشد درحاليکه فلات مرکزي ايران خشک است (شکل 3). شکل 3 به خوبی نقش ارتفاعات در اختلاف اقلیمی و اختلاف در پوشش گیاهی منطقه را در دو شیب شمالی و جنوبی البرز به نمایش میگذارد.
بارشهای همرفتی[۱۹]
بارشهای همرفتی ناشي از صعود هوا بهعلت گرم شدن غيريکنواخت سطح زمين ميباشند. عوامل متعددی بر گرم شدن غير يکنواخت سطح زمين تأثير ميگذارند که از آن جمله ميتوان به عدم يکنواختی خصوصيات فيزيکی خاکها از جمله گرمای ويژه و رنگ آنها اشاره نمود که در اثر آن ممکن است بخشی از زمين انرژی تابشی بيشتری را نسبت به محيط اطراف خود دريافت نمايد و باعث گرم شدن هوای مجاور سطح زمين در اين منطقه نسبت به هوای اطراف شود. گرم شدن هوا موجب ناپايدار شدن و صعود آن به روش همرفت ميشود. اختلاف شيب نواحی مختلف و زاويه تابش نيز از جمله عوامل مؤثر در ايجاد اين دسته از بارشها ميباشند بهصورتيکه در مناطق کوهستانی در فصلهای پاييز و بهار زاويه خورشيد بر دامنه کوهها نسبت به اراضی مسطح عمودتر بوده و در نتيجه سطح انرژی تابشی بيشتری را دريافت ميدارد. دريافت انرژی بيشتر موجب گرمتر شدن سطح دامنهها نسبت به اراضي مسطح شده و هواي مجاور سطح دامنه کوهها نيز به تبع آن گرمتر ميشود و چگالی آن کاهش مييابد. با صعود هوای گرم، بسته هوا به طريق بيدررو سرد شده و به حد اشباع ميرسد. ابرهايی که در اين حالت تشکيل ميشوند ابرهای همرفتی(جوششی، گل کلمی) ناميده ميشوند که از نوع کومولوس و در صورت همرفت شديد از نوع کومولونيمبوس هستند [۲۰].
بارشهای همگرايی
در اين حالت صعود هوا بهعلت جريانهاd مختلفالجهت و همگرا در امتداد يک خط ايجاد ميشود و بارش ناشی از آن بارش همگرايی ناميده میشود [۲۱].
بارشهای جبههای
اين گروه از بارشها بهدليل صعود هوا در اثر لغزش توده هوای گرم بر سطح توده هوای سرد ايجاد ميشوند. شرايط جوي، نوع ابرها و بارشهای جبههای بسته به نوع جبهه(سرد يا گرم)متفاوت ميباشند. چگونگي تشکيل بارشهای جبههای در فصل آينده پس از آشنايی با مفهوم تودههای هوا و جبههها به تفصيل مورد بررسی قرار خواهد گرفت [۲۲].
آیا میتوان ارتفاعات را یک عامل مؤثر بر بارش به شمار آورد؟
بدون شک یکی از پارامترهای مؤثر بر نوع ریزشهای جوّی، سیستم بارندگی و گرادیان بارش، شرایط توپوگرافیک حاکم در منطقه است. شرایطی که به صورت موردی تفاوتهای آشکار نشان میدهد. یکی از عوامل توپوگرافیک مؤثر بر بارندگی، ارتفاعات کوهستانی است. در ادامه تاثیر ارتفاعات در شکل گیری برخی از بارشها مورد بررسی قرار میگیرد.
باد فون در شرايط جوّ ناپايدار
در نواحی کوهستانی عوامل مختلفی که مهمترين آنها باد است موجب صعود هوا در امتداد دامنه کوه ميشود. هواي در حال صعود تا رسيدن به نقطة تراکم بهصورت آدياباتيک خشک صعود ميکند، بهصورتيکه دمای آن به ازای هر يک کيلومتر، 10 درجه سانتيگراد کاهش مييابد. زماني که دمای بسته هوا در حين صعود به نقطه شبنم رسيد، پديده تراکم و تشکيل ابر رخ ميدهد و از اين ارتفاع به بعد بسته هوا بهصورت آدياباتيک اشباع صعود کرده و دمای آن به ازای هر کيلومتر افزايش ارتفاع، شش درجه سانتيگراد کاهش مييابد. با ادامه صعود بسته هوا و سرد شدن آن، بيشتر آب متراکم شده بهصورت بارندگی ريزش ميکند و هوا همچنان به صعود خود ادامه ميدهد. بسته هوا پس از رسيدن به قله کوه در دامنه بادپناه شروع به نشست کرده و با حرکت در امتداد شيب دامنه به سمت پايين دمای آن افزايش مييابد. با افزايش دمای هوا تمامی قطرههای ابر باقيمانده در هوا بهصورت بیدررو گرم شده و تبخير ميشوند. از اين مرحله به بعد هوا در امتداد دامنه بهصورت آدياباتيک خشک نزول کرده و دمای آن پيوسته افزايش مييابد تا زمانی که به پای دامنه ميرسد در حاليکه دمای آن نسبت به نقطه همارتفاعش در آغاز صعود بسيار بالاتر خواهد بود ( شکل 4 ). اين بادهای گرم و خشک در اروپا(کوههای آلپ) فون و در شيب شرقی کوههاي راکي به نام سرخپوستی چينوک ناميده ميشوند. در تصویر 4 فرایند شکلگیری بادهای فون و چینوک قابل مشاهده است. اين بادها با ذوب برف در زمستان و اوايل بهار شرايط خاک را براي کشت بهاره مساعد ميسازند و علاوه براين ميتوانند خطر بزرگي براي آتشسوزي جنگلها محسوب شوند [۲۳].
جبال و ویژگیهای آن از دیدگاه قرآن
کوه در قرآن کریم با الفاظ «جبل»، «رواسی»، «أعلام»[۲۵] و «طَود»[۲۶] آمده است. جَبَل يعنى كوه [۲۷] و در آیات از آن با لفظ مفرد و جمع «جَبَل و جِبَال»، 39 مرتبه یاد شده است. در آیاتی که از کوهها (جبال) سخن به میان آمده، به مشخصاتی اشاره شده که عبارت است از:
1. لنگرگاهی کوهها:
2. میخوارگی کوهها:
3. ایستادگی کوهها:
4.حرکت ابر مانند کوهها:
5. رنگهای مختلف کوهها:
همچنین میبایست از واژگانی نظیر «رواسی» بهعنوان صفت دیگری برای «جبال» یاد نمود. زیرا در بیشتر آیات، نظیر آیه مورد بحث (27 سوره مرسلات)، موصوف (جبال) حذف شده و صفت (رواسی) جانشین آن شده است. همچنانکه ابنعاشور [۲۸] درخصوص تعبیر «رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ» معتقد است منظور «جبالاً رواسي» بوده است.
بههر حال، واژه «رواسی» از ریشه «ر- س- حرف معتل» است که بر ثبات دلالت مینماید [۲۹]. فعل این ریشه «رسا، یرسو» بهمعنای ثابت بودن، پایدار و استواربودن است [۳۰] [۳۱]. همچنین فعل «رسا» درباره لنگرانداختن و ساکنشدن کشتی نیز بهکار رفته است. «رست السفینة» به این معناست که کشتی در آب ساکن است و دیگر حرکت ندارد. «مرساة» نیز همان لنگر کشتی است که با طناب بسته شده و به دریا انداخته میشود و بهوسیله آن کشتی نگه داشته شده و در آب بیحرکت میایستد [۳۲][۳۳]. از این ماده واژه مُرسی نیز در قرآن آمده است. این واژه مصدر از «أرسيت السفينة» است. چنانکه در آیه ﴿وَ قالَ ارْكَبُوا فيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها﴾ نیز درباره سکون و از حرکت باز ایستادن کشتی نوح بهکار رفته است [۳۴]. ابنمنظور [۳۵] میگوید: «أَرْسَيْتُ الوَتِدَ في الأَرض» بهمعنای کوبیدن میخ در زمین و «رَسَا الجَبَلُ يَرْسُو» بهمعنای ثابتشدن ریشه کوه در زمین است.
واژه «رواسی» جمع «راسیة» [۳۶][۳۷] اسم فاعل بوده و به معنای ثابت، استوار [۳۸] [۳۹] و لنگر انداخته [۴۰] است. لفظ «رواسی» صفتی است برای چیزهایی که ثابت و استوار باشند؛ ولی به دلیل کثرت استعمال در مورد کوهها، معنای «جبال» در آن غلبه یافته است، بهصورتی که اگر لفظ «رواسی» بدون ذکر موصوف آن به کار رود، از آن معنای «جبال» فهمیده میشود [۴۱][۴۲][۴۳]. از همین روست که بیشتر مفسران «رواسی» را بهمعنای کوههای ثابت و استوار دانستهاند [۴۴][۴۵][۴۶][۴۷][۴۸]. امّا با این وجود نمیتوان معنای اصلی این واژه را که میتواند به هر چیز ثابت و استواری اطلاق شود، نیز از نظر دور داشت.
با توجه به آنچه که در معنای لغوی ریشه «ر-س-و» و مصادیق مختلف آن گفته شد، میتوان ویژگیهای زیر را برای این واژه محتمل دانست:
• ثابت و پابرجا بودن؛
• ریشهداشتن در چیزی؛
• ثابتماندن روی یک جسم سیال؛
• ثابتماندن در عین وجود حرکتهای جزئی؛
ریشه «ر-س-و» در قرآن کریم 14مرتبه به صورت فعل «أرسی» و اسم «راسیات و رواسی و مُرسی» بهکار رفته است. آیاتی که لفظ رواسی در آنها به چشم میخورد، ابتدا به امتداد و گستردگی زمین (مَدَّ الْأَرْضَ) اشاره دارد؛ سپس با دو فعل «جعل و ألقی» به چگونگی قرارگرفتن کوهها که سه ویژگی بارز لنگرگاهی و برافراشتگی و ثبات (رواسی و شامخات و أن تمید) دارند، اشاره مینماید. آنگاه به نزول باران (أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً) و جریان رود (وَ أَنْهاراً) و نوشیدن آبی گوارا (وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً) تصریح مینماید.
در جدول شماره1 کاربرد رواسی در برخی آیات قرآن مطرح شده که بیانگر کیفیت تشکیل رواسی و ویژگیهای آن و رخدادهای پیش و پس از خلقت آن است.
جدول1: کاربرد رواسی در برخی آیات قرآن
آیات | گسترش زمین | تشکیل رواسی؛ جعل یا القی | ویژگی رواسی | جریان آب |
---|---|---|---|---|
مثال | وَ هُوَ الَّذي مَدَّ الْأَرْضَ | وَ جَعَلَ فيها رَواسِيَ | --- | وَ أَنْهاراً ... |
مثال | وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها | وَ أَلْقَيْنا فيها رَواسِيَ ... | --- | --- |
مثال | وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها | وَ أَلْقَيْنا فيها رَواسِيَ ... | --- | --- |
مثال | --- | وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ | أَنْ تَميدَ بِكُمْ | وَ أَنْهاراً ... |
مثال | --- | ... وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ | أَنْ تَميدَ بِكُمْ وَ ... | و َ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً ... |
مثال | --- | وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ | أَنْ تَميدَ بِهِمْ ... | --- |
مثال | --- | وَ جَعَلَ فيها رَواسِيَ | مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فيها ... | --- |
مثال | --- | وَ جَعَلْنا فيها رَواسِيَ | شامِخاتٍ | وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً |
تشکیل رواسی؛ «جعل یا ألقی»
دقّت در جدول آیات که پیشتر ذکر شد، گویای آن است که واژه «رواسی» در قرآن، با دو فعل «جعل و ألقی» بههمراه حرف «فی» بهکار رفته است. در آیه 27 سوره مرسلات، ﴿وَ جَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ وَ ...﴾ نیز لفظ «جعل» و حرف «فی» بهکار رفته است. حرف «فی» بهعنوان ظرف مکان و به معنای قرار گرفتن درون چیزی میتواند اشاره به جایگیری ریشههای «رواسی» در دل زمین داشته باشد.
امّا مقایسه معنایی دو واژۀ «جعل و ألقی» میتواند راهگشایی بهسوی نحوۀ تشکیل رواسی و بیانگر رخدادهایی است که در زمان ایجاد آن به وقوع پیوسته است.
گفتنی است «جَعَلَ» يعنى قرار داد؛ لفظ عامى است كه از ساير واژههای همرديف آن، نظیر «فَعَل» و «صَنَع» عامتر است و چندین کاربرد دارد. یکی از کاربردهای آن مانند «أوجَدَ» يعنى ايجاد كرد، متعدّى به يك مفعول است. گفته شده فعل «جعل» در این آیه میتواند بهمعنای «خلق یا صیّر» باشد [۴۹]. درصورتیکه بهمعنای «خلق» باشد، یک مفعول میگیرد؛ همانطور که در آیه مورد بحث، «جعل» بهمعنای «أوجَدَ و خلق» یک مفعول (رواسی) دارد. امّا چنانچه بهمعنای «صیّر» باشد، دو مفعول نیاز دارد که یکی را میتوان «رواسی» و دیگری را «شامخات» درنظر گرفت. در این حالت، معنای آیه چنین میشود که کوههای ثابت و ریشهدار را به کوههای بلند تبدیل نمودیم. از اینرو، هر دو معنا برای «جعل» صحیح است.
حال آنکه فعل «القی» از ریشه «ل، ق، ی» به معنای روبهرو شدن و برخورد کردن با چیزی است[۵۰][۵۱] راغباصفهانی [۵۲]میگوید: القاء به معنای افکندن و انداختن چیزی است به محلی که میبینی، سپس در عرف به هر انداختنی گفته شده است.
بهعبارت دیگر، میتوان گفت که از آنجا که مجرد این ماده (ل، ق، ی) به معنای روبه رو شدن با چیزی است؛ بنابراین واژه «القی» در مقایسه با «جعل»، بار معنایی بیشتری را به مخاطب القا کرده و علاوه بر اشاره کلی به ایجاد و شکلگیری (جعل) رواسی، به جزئیاتی از نحوه این شکلگیری که در اثر جابهجایی صفحات زمین بوده، نیز اشاره دارد.
ویژگیهای رواسی
در آیه 27 سوره مرسلات ﴿وَ جَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ وَ ...﴾، به یکی از ویژگیهای «رواسی» با لفظ «شامخات» به صورت نکره اشاره شده است.
«جبل شامخ» به معنای کوه بلند بهسوی آسمان است [۵۳]. «شَمَخَ بأنفه» عبارت از تكبّر و گردنفرازي است [۵۴]. «شَمَخَ» بهمعنای بلند شدن و «شامِخ» بهمعنای بلند است[۵۵] که جمع آن «شامخات و شوامخ» است [۵۶]. در تفاسیر نیز آمده که منظور از «رَواسِيَ شامِخات» کوههای مرتفع است [۵۷] [۵۸].
از اینرو، یکی از مشخصات «رواسی» با توجه بهمعنای لغوی آن که پیشتر ذکر شد، ریشه داشتن در زمین است و با نظر به معنای «شامخات» برافراشتهبودن بهسوی آسمان است. همچنانکه برخی مفسران گفتهاند شايد آيه قصد بيان حقيقتى زمينشناختى را داشته كه كوهها داراى دو قله هستند، يكى قله فرو رفته در اعماق زمين كه شالوده آن است و ديگرى قله بالا رفته به طرف آسمان [۵۹].
اين كوهها كه سر به آسمان كشيده و ريشههاى آن به يكديگر پيوسته است از يك سو، زمين را در برابر فشار داخلى و فشارهاى ناشى از جزر و مدّ خارجى حفظ مىكند و از سوى ديگر، جلو اصطكاك هوا با زمين را مىگيرد و هوا را با خود به گردش درمىآورد و از سوى سوم، طوفانها و بادهاى عظيم را كنترل مىكند و به اين ترتيب از جهات مختلف به اهل زمين آرامش مىبخشد[۶۰].
در آیه 15 سوره نحل ﴿وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ ...﴾، با تعبیر «أَنْ تَميدَ بِكُمْ» به ویژگی دیگر «رواسی» اشاره شده است. این تعبیر در آیات 31 سوره انبیاء و 10 سوره لقمان نیز بیان شده است.
فعل «تمید» از ریشه «م، ی، د» بهمعنای حرکت به همراه اضطراب است [۶۱]. راغباصفهانی [۶۲]آن را بهمعنای اضطراب چیزی عظیم همانند زمین میداند. مفسران معتقدند چون این آیه در مقام امتنان و نعمت بخشیدن است، معلوم میشود که منظور خداوند، از بین رفتن اضطراب و لرزش است و نه وقوع آن. بنابراین چیزی در این آیه حذف شده است. اینگونه حذفها در قرآن و کلام عرب زیاد اتفاق میافتد و علماء نحو درباره اینکه چه چیزی در این عبارت حذف شده و تقدیر آن چیست، دو دیدگاه مطرح میکنند [۶۳]:
• حذف لا: أَنْ لا تَميدَ بِكُمْ ← برای اینکه زمین شما را نلرزاند.
• حذف مصدر: کراهیةً أَنْ تَميدَ بِكُمْ ← مبادا زمین شما را بلرزاند.
بنابراین به سه ویژگی «رواسی» در قرآن تصریح شده است:
• ریشه داشتن در زمین
• برافراشتهبودن به سوی آسمان
• جلوگیرینمودن از لرزش زمین
این خصائص در کلام امام على (ع)، در خطبه 91 نهجالبلاغه در وصف زمين، نیز به چشم میخورد. ایشان فرمودند: هنگامى كه جوشوخروش آب در اطراف زمين فرو نشست و كوههاى سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد، چشمههاى آب از فراز كوهها بيرون آورد و آبها را در شكاف بيابانها و زمينهاى هموار روان كرد و حركت زمين را با صخرههاى عظيم و قلّه كوههاى بلند نظم داد و زمين به جهت نفوذ كوهها در سطح آن، فرو رفتن ريشه كوهها در شكافهاى آن و سوار شدن بر پشت دشتها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ايستاد.
رابطه کوههای بلند و آب گوارا
در ادامه آیه به يكى ديگر از بركات كوهها اشاره كرده، مىافزايد: و آبى گوارا به شما نوشانديم (وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً).
با توجه به سیاق آیه چنین استنباط میشود که مقصود از نوشاندن آب گوارا، در اختیارگزاردن آب باران است. بدان سبب که «سَّقْي و سُّقْيَا»، یعنی آنچه كه مىنوشد به او مىدهد؛ ولى «إسْقَاء» آن است كه نوشيدنى را در اختيارش بگذارد تا او هرطور خواست مصرف كند. پس، «إسقاء» از «سَقْي» رساتر و بليغتر است؛ زيرا «إسقاء»، يعنى چيزى كه مىنوشد، در اختيارش قرار دهى؛ چنانكه مىگویند أَسْقَيْتُه نَهَراً: او را از نهر آب دادم [۶۴].
باران مفهومی است که در قرآن کریم با الفاظ و تعابیر مختلف، بسیار از آن نام برده شده است. در دائره المعارف قرآن کریم جلد پنجم گفته شده در بيش از 50 آيه قرآن از معنا و مفهوم باران با الفاظ و واژههاى گوناگون ياد شده است. اين آيات را به اعتبار معناى واژهاى كه بر باران دلالت دارد، مىتوان به سه دسته تقسيم كرد:
1. کاربرد واژه «مَطَر»: در برگيرنده همه گونههاى باران مانند باران سودمند و زيانبار و باران تند و آرام؛
2. کاربرد واژههايى كه بر گونهاى از باران دلالت دارد: «غَيْث»[۶۵] (باران سودمند)؛ «وَدْق»[۶۶] (نام ذرات كوچك آبى كه ابتدا از ابرها خارج و از پيوستگى آنها باران ساخته مىشود یا مطلق باران)؛ «وابل»[۶۷] (باران تند و شديد)؛ «طَلّ»[۶۸] (باران آرام با قطرات ريز) و «صَيِّب»[۶۹] (باران شديد همراه با رعد و برق)؛
3. کاربرد واژههايى كه به سبب وجود قرينهاى يا مناسبتى در معنا بر باران دلالت دارد: «ماء» به معناى آب كه بيش از 30 مرتبه به دلالت قرينهاى در آيه به معناى باران بهكار رفته است و در بيشتر موارد وجود فعل «اَنْزَلَ» يا همريشههاى آن در تعابيرى چون
بر اين كاربرد دلالت دارد و در آيات
و
تعبير «فَفَتَحنا اَبوابَ السَّماءِ» و فعل «صَبَبنَا» (ريختيم) قرينهاى بر كاربرد «ماء» در معناى باران است. واژه ديگر، «سماء»[۷۰] به معناى آسمان است كه به سبب فرود آمدن باران از آسمان به آن «سماء» گفتهاند.
همچنین «رَجْع»[۷۱] كه به معناى بازگرداندن است و چون آسمان باران را برمىگرداند به آن «رجع» گفتهاند و «رزق»[۷۲] كه به سبب نقش باران در پيدايش روزى، از آن اينگونه تعبير شده است. همچنين است واژه «ناشرات».
بنابراین با توجه به اینکه در آیه ﴿وَ جَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ وَ أَسْقَيْنَاكمُ مَّاءً فُرَاتًا﴾، ابتدا دربارۀ کوهها سخن گفته شده بهنظر میرسد مقصود از واژه «ماء»، علاوه بر آب، میتواند باران نیز باشد. همچنین باید یادآور شد «فرات» در لغت بهمعنای عذب است [۷۳][۷۴]. عذب، یعنى گوارا و فرات بهمعناى بسيار گوارا است [۷۵].
از اینرو، باید گفت درست است كه تمام آبهاى گوارا از باران است؛ ولى كوهها مهمترين نقش را در آن ايفا مىكند، بسيارى از چشمهها و قناتها از كوهها مىجوشد و سرچشمه بسيارى از نهرها از برفهاى متراكمى است كه بر قله كوهها مىنشيند و مهمترين ذخائر آبى انسان را تشكيل مىدهد [۷۶]. گويا آوردن كلمه «رواسى» زمينهچينى است براى تعبیر ﴿... وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً﴾، چون نهرها و چشمههاى طبيعى همه از كوهها مىجوشد و به طرف دشتها سرازير مىگردد [۷۷].
این عبارت ﴿... وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً﴾، بیانگر آن است که ميان سخن درباره كوهها و سخن در خصوص آب شيرين، رابطهاى وجود دارد؛ چون بهترين آبها آن است كه از منابع كوهستانى سرچشمه مىگيرد [۷۸].
نتایج
اگرچه در آیه 27 سوره مرسلات، ﴿وَ جَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسىَِ شَامِخَاتٍ وَ أَسْقَيْنَاكمُ مَّاءً فُرَاتًا﴾، با تقدّم ذکر کوه بر باران (آب گوارا)میتوان به وجود رابطه میان کوه و بارندگی اذعان نمود؛ ولی با توجه به اینکه مردم همعصر پیامبر نیز بنا بر تجربه از بارندگی در نواحی کوهستانی اطلاع داشتهاند؛ این آیه از مصادیق اشارات قرآنی محسوب میگردد.
بارندگی نامی عمومی است که برای تمامی ذرات جامد و مایعی که به مقدار کافی برای ریزش به سطح زمین بزرگ شدهاند، به کار برده میشود [۷۹]. از نقطه نظر علمی فرایند بارش زمانی رخ خواهد داد که هوای مرطوب توسط یک عامل صعود، مانند باد، تا ارتفاع معینی بالا رود و سرد شود. یکی از انواع بارشها، بارشهای کوهستانی یا اوروگرافی[۸۰] است. این نوع بارش زمانی اتفاق میافتد که یک توده ابر به یک رشته کوه مرتفع برخورد نموده به سمت بالا حرکت کند. این ابر در مناطق مرتفع و سرد، اشباع میشود و بهصورت باران ریزش میکند [۸۱]. بارشهای کوهستانی خود مصداق بارزی هستند در تأیید علمی آیه شریفه 27 سوره مرسلات مبنی بر نقش سلسله کوههای بلند در ریزشهای جوّی که خود زمینه ساز فراهم آمدن آبی گواراست.
پانویس و منابع
- ↑ مکارمشیرازی، 1374: ج25، 391
- ↑ ولایتی، 1386، ص 39
- ↑ 1328: 61
- ↑ انْظُرْ يَا مُفَضَّلُ إِلَى هَذِهِ الْجِبَالِ الْمَرْكُومَةِ مِنَ الطِّينِ وَ الْحِجَارَةِ الَّتِي يَحْسَبُهَا الْغَافِلُونَ فَضْلًا لَا حَاجَةَ إِلَيْهَا وَ الْمَنَافِعُ فِيهَا كَثِيرَةٌ فَمِنْ ذَلِكَ أَنْ تَسْقُطَ عَلَيْهَا الثُّلُوجُ فَتَبْقَى فِي قِلَالِهَا لِمَنْ يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ يَذُوبُ مَا ذَابَ مِنْهُ فَتَجْرِي مِنْهُ الْعُيُونُ الْغَزِيرَةُ الَّتِي تَجْتَمِعُ مِنْهَا الْأَنْهَارُ الْعِظَامُ ... .
- ↑ سعادت، 1388، صفحه 134-129
- ↑ شریعتمداری، 1391، ص 249
- ↑ فلاح قالهری، 1390، ص 298
- ↑ میرسِآ و همکاران، 2002، ص 74
- ↑ فلاح قالهری، 1390، ص 298
- ↑ منگلین و شفرد، 2008، ص 1
- ↑ هربرت و واکر، 1998، ص 213
- ↑ http://www.iac.ethz.ch/groups/lohmann/research/lab
- ↑ • ابر استراتوکومولوس: صفحاتی خاکستری رنگ با سطوح موجدار، متشکل از اجزای کروی و استوانهای که اغلب در اثر گسترش نوارهای ابر کومولوس یا ادامه آلتوکومولوسها و در ارتفاعات پایین به وجود میآیند. این ابرها در توده هوای نسبتاً پایدار، به ویژه در اطراف مراکز پرفشار و روی اقیانوسها حاصل میشوند. • ابر کومولوس: ابرهایی سفید رنگ، منفرد و عظیم که در جهت عمودی رشد مینمایند و اغلب باعث ایجاد ریزشهای جوی نمیشوند. • ابر آلتوکومولوس: ابرهایی لایه لایه که نوارهای طویلی را تشکیل میدهند و معمولاً ریزشهای جوّی را موجب نمیگردند.
- ↑ http://www.wmir.ir
- ↑ Orographic Precipitation
- ↑ http://www.rpdp.net/sciencetips_v3/E8A6.htm
- ↑ شریعتمداری، 1391، ص 249
- ↑ http://earth.imagico.de/
- ↑ Convective Precipitation
- ↑ شریعتمداری، 1391، 250
- ↑ شریعتمداری، 1391، 250
- ↑ شریعتمداری، 1391، ص 251
- ↑ شریعتمداری، 1391، 153
- ↑ .http://apollo.lsc.vsc.edu/classes/met130/notes/chapter9/chinook.html
- ↑ «علَم» و جمع آن «اعلام» به معنای اثر و نشانهای است که شئ با آن شناخته و معلوم میشود. کوه را به جهت معلوم بودنش علَم گفتهاند (راغباصفهانی، 1412: 581). واژه «اعلام» در دو آیه از آیات قرآن ذکر شده است:وَمِنْ ءَايَٰتِهِ ٱلْجَوَارِ فِى ٱلْبَحْرِ كَٱلْأَعْلَٰمِاز نشانههای او کشتیهایی است که در دریا همچون کوهها به نظر میرسند!آیه 32 سوره شوریوَلَهُ ٱلْجَوَارِ ٱلْمُنشَـَٔاتُ فِى ٱلْبَحْرِ كَٱلْأَعْلَٰمِو برای اوست کشتیهای ساخته شده که در دریا به حرکت درمیآیند و همچون کوهی هستند!آیه 24 سوره الرحمن
- ↑ واژه «طود» به معنای کوه عظیم است فراهیدی، 1410: ج7، 443 ابن منظور، 1414: ج3، 270) که تنها یک بار در قرآن به کار رفته است:فَأَوْحَيْنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضْرِب بِّعَصَاكَ ٱلْبَحْرَ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَٱلطَّوْدِ ٱلْعَظِيمِو بدنبال آن به موسی وحی کردیم: «عصایت را به دریا بزن!» (عصایش را به دریا زد،) و دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود!آیه 63 سوره شعراء
- ↑ راغباصفهانی، 1412: 185
- ↑ بیتا: ج29، 401
- ↑ ابنفارس، بیتا: 403
- ↑ راغباصفهانی، 1412: 354
- ↑ ابنمنظور، 1414: ج14، 321
- ↑ فراهیدی، 1410: ج7، 290
- ↑ ابنمنظور، 1414: ج14، 321
- ↑ فراهیدی، 1410: ج7، 290
- ↑ 1414: ج14، 321
- ↑ طوسی، بیتا: ج6، 215
- ↑ طبرسی، 1372: ج6، 545
- ↑ راغباصفهانی، 1412: 354
- ↑ ابنمنظور، 1414: ج14، 321
- ↑ آذرنوش،1379: 236
- ↑ ابوحیان، 1420: ج6، 347
- ↑ ابنعاشور، بیتا: ج13، 97
- ↑ مغنیه، 1424: ج4، 375
- ↑ طوسی، بیتا: ج6، 215
- ↑ طبرسی، 1372: ج6، 423
- ↑ طباطبایی، 1417: ج11، 291
- ↑ ابوحیان، 1420: ج6، 346
- ↑ ابوعبیده، 1381: ج1، 321
- ↑ درویش، 1415: ج10، 338
- ↑ فراهیدی، 1410: ج5، 215
- ↑ راغباصفهانی، 1412: 745
- ↑ 1412: 745
- ↑ فراهیدی، 1410: ج4، 174
- ↑ راغباصفهانی، 1412: 464
- ↑ ابنمنظور، 1414: ج3، 30
- ↑ قرشی، 1371: ج4، 66
- ↑ قمی، 1367: ج2، 400
- ↑ عروسىحويزى، 1415: ج5، 489
- ↑ مترجمان، 1377: 17، 238
- ↑ مکارمشیرازی، 1374: ج25، 413
- ↑ مصطفوی، 1360: ج11، 223
- ↑ 1412: 782
- ↑ ابنعاشور، بیتا: ج13، ص97
- ↑ راغباصفهانی، 1412: 415
- ↑ لقمان، 34؛ شورى، 28؛ حديد، 20
- ↑ نور، 43؛ روم، 48.
- ↑ بقره، 264 و 265.
- ↑ بقره، 265.
- ↑ بقره، 19.
- ↑ انعام، 6
- ↑ طارق، 11
- ↑ جاثیه، 5
- ↑ فراهیدی، 1410: ج 8، 115
- ↑ راغباصفهانی، 1412: 628
- ↑ قرشى،1371: ج5، 156
- ↑ مکارمشیرازی، 1374: ج25، 413
- ↑ طباطبایی، 1417: ج20، 153
- ↑ مترجمان، 1377: 17، 238
- ↑ فلاح قالهری، 1390، 292
- ↑ Orography
- ↑ ولایتی، 1386، ص 29
1. القرآنالكريم، ترجمه محمدمهدى فولادوند.
2. آذرنوش، آذرتاش، 1379ش، فرهنگ معاصر عربی- فارسی بر اساس فرهنگ عربی- انگلیسی هانس ور، تهران: نی.
3. آلوسى، سيدمحمود، 1415ق، روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، چ1، بيروت: دارالكتب العلميه.
4. ابنعاشور، بیتا: محمدبنطاهر، التحرير و التنوير.
5. ابنفارس، احمد، بیتا، معجم المقاییس فی اللغه، بهتحقیق شهابالدین ابوعمروابوعمرو، بیروت: دار الفکر.
6. ابنمنظور، محمدبنمكرم، 1414ق، لسان العرب، چ3، بيروت: دار صادر.
7. ابوحيان، محمدبنيوسف، 1420ق، البحر المحيط فى التفسير، بيروت: دار الفكر.
8. ابوعبيده، معمربنمثنى، 1381ق، مجازالقرآن، قاهره: مكتبة الخانجى.
9. بيضاوى، عبداللهبنعمر، 1418ق، أنوار التنزيل و أسرار التأويل، چ1، بيروت: دار احياء التراث العربى.
10. توحيدالمفضّل.
11. درويش، محيىالدين، 1415ق، اعراب القرآن و بيانه، چ4، سوريه: دار الارشاد.
12. راغباصفهانى، حسينبنمحمد، 1412ق، المفردات في غريب القرآن، چ1، بيروت: دارالعلم، دمشق: الدار الشاميه.
13. زمخشرى، محمود، 1407ق، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، چ1، بيروت: دار الكتاب العربي.
14. الزندانی، عبدالمجید، «اعجاز علمی قرآن در مورد کوهها»، در دسترس:
http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,8411/Pattern.
15. سعادت، اسماعیل، 1388، ارسطو، آثار عُلوی، تهران: هرمس.
16. صافى، محمودبنعبدالرحيم، 1418ق، الجدول فى اعراب القرآن، چ4، بيروت: دار الرشيد، دمشق: مؤسسة الإيمان.
17. طباطبايى، سيدمحمدحسين، 1417ق، الميزان فى تفسير القرآن، چ5، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
18. طبرسى، فضلبنحسن، 1372ش، مجمع البيان فى تفسير القرآن، چ3، تهران: ناصر خسرو.
19. طوسى، محمدبنحسن، بیتا، التبيان فى تفسير القرآن، بيروت: دار احياء التراث العربى.
20. عروسىحويزى، عبدعلىبنجمعه، 1415ق، تفسير نور الثقلين، چ4، قم: اسماعيليان.
21. فلاح قالهری، غلام عباس، 1390، اصول و مبانی هواشناسی، تهران: پژوهشکده اقلیم شناسی.
22. قرشى، سيدعلىاكبر، 1371ش، قاموس قرآن، چ6، تهران: دار الكتب الإسلامية.
23. قمى، علىبنابراهيم، 1367ش، تفسيرالقمى، چ4، قم: دار الكتاب.
24. مترجمان، 1377ش، تفسير هدايت، چ1، مشهد: بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى.
25. مصطفوى، حسن، 1360ش، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
26. مغنيه، محمدجواد، 1424ق، تفسير الكاشف، چ1، تهران: دار الكتب الإسلامية.
27. مكارمشيرازى، ناصر، 1374ش، تفسير نمونه، چ1، تهران: دار الكتب الإسلامية.
28. نهجالبلاغه.
29. نیازمندشیرازی، یدالله، دی1328، «اعجاز قرآن: حرکت زمین و عمل کوهها در تصفیه آبها»، نشریه اخگر، ش 46، 61تا62.
30. Herbert, F. and Wacker, U.1998. Parametrization of the CCN-Humidity spectrum in dependency on nucleation conditions and aerosol size distribution.Meteorol. Atmos. Phys.68: 213-220.
31. Menglin, J and Shepherd, M.2008.Aerosol relationships to warm season clouds and rainfall at monthly scales over east China: Urban land versus ocean.Journal of Geophysical Research.113: doi: 10.1029/2008JD010276.
32. Mircea, M., Facchini, M.C., Decesari, S., Fuzzi, S. and Charlson, R.2002.The influence of the organic aerosol component on CCN supersaturation spectra for different aerosol type.Tellus.548: 74-81.