سقف محفوظ از منظر قرآن و علم

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
این پژوهش، در پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است.
وَجَعَلْنَا ٱلسَّمَآءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ ءَايَٰتِهَا مُعْرِضُونَ
و آسمان را سقف محفوظی قرار دادیم؛ ولی آنها از آیات آن روی‌گردانند.
آیه 32 سوره انبیاء

چکیده

آسمان از آیات شفگت انگیز خداوند است که در جای جای قرآن به آن اشاره شده و توصیه‌های بسیاری به تفکر و تعمق در آیات و نشانه‌های آن شده است. خداوند در آیه 32 سوره انبیاء آسمان را با ویژگی «سقف محفوظ» معرفی می‌کند. همانطور که می‌دانیم واژه «سماء» مصادیق متعددی دارد و باید با توجه به قرائن موجود در آیات مشخص کرد که منظور از سماء در این آیه چیست و حفظ آن به چه معناست. برخی از پژوهشگران و مفسران معاصر با توجه به یافته‌های علمی جدید در مورد جو و نقش حفاظتی آن در قبال زمین، سماء را در این آیه به معنای جو زمین دانسته و با توجه به عدم علم مردم عصر نزول به ویژگی‌های حفاظتی جو زمین، آیه را از مصادیق اعجاز علمی قرآن به شمار آورده‌اند. اما باید توجه داشت که از سویی اشکالاتی متوجه این دیدگاه است که باید پاسخ داده شود و از سوی دیگر مصادیق دیگری برای سماء و حفظ آن در این آیه مطرح است که باید مورد بررسی قرار گیرند. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که بررسی‌های بیشتری در مورد این آیه لازم است تا بتوان اعجاز آن را به صورت گسترده‌تری نمایان ساخت.

کلید واژه‌ها

سماء، سقف محفوظ، اعجاز علمی قرآن، جو زمین

مقدمه

آسمان یکی از آیات و نشانه‌های الهی است که خداوند متعال در آیات متعددی به بیان صفات و ویژگی‌های آن پرداخته و خلقت آن را بسیار عظیم‌تر و شگفت انگیزتر از خلقت انسان‌ها دانسته است (غافر/ 40/ 57). یکی از ویژگی‌های یاد شده برای آسمان، آنست که خداوند آن را سقفی محفوظ قرار داده است.

«وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ» (انبیاء/32)

و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم و آنان از نشانه‏‌هاى آن اعراض مى‏‌كنند.

«محفوظ» اسم مفعول از ریشه «ح- ف- ظ» به معنای صیانت و نگهداری است [۱]. بنابراین، معنای آیه این می‌شود که خداوند آسمان را «سقفی نگه داشته شده» قرار داده است.

برخی از مفسران معاصر با توجه به یافته‌های علمی درباره جو زمین که به عنوان سپر حفاظتی زمین شناخته شده، آیه را چنین تفسیر کرده‌اند که خداوند آسمان (جو) را همانند سقفی مستحکم حافظ و نگهدارنده زمین قرار داده است[۲][۳] اما برخی دیگر از مفسران مساله حفظ آسمان را به آیاتی از قرآن ارجاع داده‌اند. آیه 65 سوره حج می‌فرماید که خداوند آسمان را از افتادن بر زمین نگاه می‌دارد. همچنین آیه 7 سوره صافات بیان می‌کند که خداوند آسمان را از هر شیطان سرکشی حفظ می‌نماید. با توجه به دیدگاه‌های کاملا متفاوت مفسران اساسی‌ترین پرسشی که درباره این آیه مطرح می‌گردد، آنست که منظور از این آسمان که به صورت سقفی مستحکم و ایمن قرار داده شده، کدام آسمان است. آیا سماء در این آیه مفهومی مادی دارد یا معنوی؟ آیا می‌توان با استفاده از قراینی همچون سیاق آیات که درباره کیفیت آفرینش مادی آسمان و زمین سخن می‌گوید، سماء را منطبق بر مفهوم مادی بدانیم؟ سؤال بعدی این خواهد بود که این ایمنی و حفظ شدگی آسمان از چه خطرات و رخدادهایی است؟ آیا می‌توان سماء را مطابق با جو زمین دانسته و با توجه به نقش حفاظتی گسترده آن برای زمین، اعجاز علمی قرآن در این آیه را اثبات نماییم؟

در این نوشتار برای پاسخ گویی به این سوالات به بررسی مفهوم واژه سماء و کاربردهای آن در آیات قرآن پرداخته و همچنین مفهوم حفظ شدن یا حافظ بودن سماء و نیز ویژگی سقف بودن آن برای زمین را مورد بررسی و موشکافی قرار می‌دهیم. در نهایت نیز با بررسی یافته‌های جدید علمی درباره چگونگی حفظ شدن آسمان و نقش حفاظتی آن برای زمین نشان خواهیم داد که آیا این آیه می‌تواند از مصادیق اعجاز علمی قرآن کریم باشد یا خیر.

معنای «سماء» در لغت

واژه «سماء» از ریشه «س-م-و» به معنای بلندی، ارتفاع و رفعت است[۴][۵][۶][۷]. «سماء» به صورت مونث و مذکر هر دو به کار می‌رود و همچنین برای مفرد و جمع نیز می‌تواند یکسان استعمال شود. علت این امر را چنین گفته‌اند که چون «سماء» از اسماء جنس است، استعمال آن با مفرد و جمع و نیز مونث و مذکر جایز است [۸][۹]. فراهیدی[۱۰] «سماء» را به معنای سقف هر چیز و هر خانه‌ای می‌داند. جوهری [۱۱] می‌گوید: «سماء» که به صورت مذکر و مؤنث به کار رفته و جمع آن «سماوات» و «اسمیة» است، هر آن چیزیست که بر فراز تو قرار گرفته و بر تو سایه می‌افکند و از این باب است که به سقف خانه «سماء» گفته می‌شود. راغب اصفهانی[۱۲] «سماء»ِ هر چیز را بالای آن می‌داند و می‌گوید که هر «سماء» نسبت به آنچه پایین آن است، «سماء» و نسبت به آنچه که بالای آن قرار می‌گیرد، «ارض» محسوب می‌شود. اما «سماء» معروف همان «سماء»ی است که بر زمین سایه افکنده است[۱۳]. به گفته ابن فارس [۱۴]عرب به هر چیز بلند مشرف و مسلط، «سماء» می‌گوید، حتی پشت اسب و گیاهان را نیز «سماء» خوانده است. تسمیه گیاه به «سماء» یا به این دلیل است که گیاه از باران که خود «سماء» است، ایجاد می‌شود و یا به این دلیل است که گیاه از زمین ارتفاع می‌گیرد [۱۵]. علاوه بر این، به ابر [۱۶] و باران [۱۷][۱۸] نیز «سماء» گفته می‌شود. مصطفوی[۱۹]می‌گوید: اصل واحد در این ریشه، آن چیزی است که مرتفع و بلند است و بالای شئ دیگری و محیط بر آن قرار می‌گیرد. این لغت برگرفته از آرامی، سریانی و عبری است که در عربی به صورت «سماء» به کار رفته است. در نمودار معنای کلی و مصادیق متعددی که در لغت برای واژه «سماء» بیان شده، آمده است.

واژه معنای کلی مصادیق
سماء هر چیزی که بالا قرار گرفته است.
آسمان
ابر
باران
گیاه
سقف خانه
پشت اسب

بدین ترتیب، باید گفت که واژه «سماء» از گستره معنایی وسیعی برخوردار است و می‌تواند مصادیق متعددی را در بر گیرد. بنابراین، با توجه به این‌که جو زمین، کرات آسمانی و فضای بین آنها، بر فراز زمین و مشرف و مسلط بر آن قرار گرفته‌اند، می‌توانند از جمله مصادیق «سماء» به شمار روند. در کل چنین به نظر می‌رسد که معنای «سماء» همان رفعت و بلندی است، ولی با توجه به قرائن ممکن است، مجازاً در معانی مختلف به کار رود. در نمودار زیر خلاصه‌ای از آراء لغویون در رابطه با واژه «سماء» مطرح شده است.

معانی سماء در لغت لغت شناسان
سقف هر چیزی و هر خانه‌ای فراهیدی، ج7، ص318؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص301
هر چه بالاتر قرار گرفته و سایه می‌افکند جوهری، ج7، ص231؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص301
بالای هر چیز راغب اصفهانی، ص427؛ ابن منظور، ج14، ص397
هر چیز بلند مشرف و مسلط ابن فارس،ص490
سقف خانه ابن فارس،ص490؛ جوهری،7، ص231؛ ابن منظور، 14، ص397
پشت اسب ابن فارس، ص490؛ جوهری، ج7، ص231؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص301
گیاه ابن فارس، ص490؛ راغب اصفهانی، ص427؛ ابن منظور، ج14، ص397
ابر ابن فارس، ص490؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص303
باران جوهری، ج7، ص231؛ ابن فارس، ص490؛ راغب، ص427؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص303
همان سمائی است که بر زمین سایه افکنده زبیدی، ج38، ص301
«س-م-و» به معنای بلندی، ارتفاع و رفعت فراهیدی، ج7، ص318؛ ابن فارس، ص490؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص301
آنچه مرتفع، بلند و محیط بر شئ دیگر است. مصطفوی، ج5، ص218

مصادیق سما در آیات

همان‌طور که در بررسی لغوی واژه «سماء» اشاره شد، این واژه دارای گستره معنایی وسیع و مصادیق متعددی است. از این رو، برای تعیین مصداق دقیق آن در هر آیه باید به قراین موجود و سیاق آیات توجه نمود. «سماء» و جمع آن «سماوات» جمعا 310 بار در قرآن [۲۰] به صورت معرفه و نکره به کار رفته است که می‌توان موارد کاربرد آن در آیات را به چهار دسته زیر تقسیم کرد:

1.«السماء» گاه به معنای جو، ابر و باران به کار رفته است. در این باره می‌توان به آیاتی اشاره کرد که درباره نزول باران از آسمان سخن می‌گوید.

ٱلَّذِى جَعَلَ لَكُمُ ٱلْأَرْضَ فِرَٰشًا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءً وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا۟ لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [= جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).
آیه 22 سوره بقره
إِنَّ فِى خَلْقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱخْتِلَٰفِ ٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلْفُلْكِ ٱلَّتِى تَجْرِى فِى ٱلْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٍ فَأَحْيَا بِهِ ٱلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلْمُسَخَّرِ بَيْنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلْأَرْضِ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه‌هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می‌اندیشند!
آیه 164 سوره بقره

برخی برآنند که چون باران از ابر فرو می‌ریزد و عرب نیز به ابر «سماء» می‌گوید، در اینگونه آیات، مراد «ابر» است[۲۱]. در حالیکه هیچ مانعی ندارد که منظور از این «سماء» را کمی گسترده تر در نظر گرفته و آسمانی که ابر در آن قرار دارد، یعنی جو زمین را، مصداق آن بدانیم، چنانکه برخی بر این باورند [۲۲][۲۳]. اما در برخی از آیات نیز می‌توان با استفاده از قرینه‌هایی مشخص کرد که مراد الهی «جو زمین» است:

ٱللَّهُ ٱلَّذِى يُرْسِلُ ٱلرِّيَٰحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُۥ فِى ٱلسَّمَآءِ كَيْفَ يَشَآءُ وَيَجْعَلُهُۥ كِسَفًا فَتَرَى ٱلْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَٰلِهِۦ فَإِذَآ أَصَابَ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِۦٓ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ
خداوند همان کسی است که بادها را می‌فرستد تا ابرهایی را به حرکت در آورند، سپس آنها را در پهنه آسمان آن گونه که بخواهد می‌گستراند و متراکم می‌سازد؛ در این هنگام دانه‌های باران را می‌بینی که از لا به لای آن خارج می‌شود، هنگامی که این (باران حیاتبخش) را به هر کس از بندگانش که بخواهد می‌رساند، ناگهان خوشحال می‌شوند...
آیه 48 سوره روم

همان‌طور که می‌بینیم در این آیه سخن از آسمانی است که ابرها در آن قرار دارند، بنابراین مصداقی به جز جو زمین را نمی‌توان برای آن در نظر گرفت. در آیاتی نظیر آیه زیر نیز مفسران غالباً مراد از «سماء» را باران دانسته‌اند[۲۴]، گرچه برخی نیز در معنای آن ابر و آسمان را ذکر کرده‌اند. [۲۵]

يُرْسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا
تا بارانهای پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد،
آیه 11 سوره نوح

2.«السماء» گاه به معنای اجرام آسمانی ([۲۶][۲۷][۲۸] یا فضای حاوی آنها[۲۹] به کار رفته است.

البته شاهد قرآنی صریحی مبنی بر اینکه می‌توان اجرام آسمانی را نیز مصداقی از «سماء» دانست، وجود ندارد و معمولاً به فضای حاوی این کرات، «سماء» اطلاق شده است. تنها در آیات معدودی مانند آیه 65 سوره حج [۳۰][۳۱][۳۲][۳۳] و 11 سوره فصلت [۳۴] برای واژه «سماء»، معنای کرات آسمانی مطرح شده است که در این آیات نیز اشاره مستقیمی به کرات آسمانی نشده و برخی از مفسران با توجه به مضمون کلی آیه این معنا را از لفظ «سماء» استنباط کرده اند:

أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِى ٱلْأَرْضِ وَٱلْفُلْكَ تَجْرِى فِى ٱلْبَحْرِ بِأَمْرِهِۦ وَيُمْسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ
آیا ندیدی که خداوند آنچه را در زمین است مسخّر شما کرد؛ و (نیز) کشتیهایی را که به فرمان او بر صفحه اقیانوسها حرکت می‌کنند؛ و آسمان [= کرات و سنگهای آسمانی‌] را نگه می‌دارد، تا جز بفرمان او، بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است!
آیه 65 سوره حج

چنانکه ملاحظه می‌شود در این آیه اشاره صریحی به اجرام آسمانی نشده و به نظر می‌رسد که ‌این دیدگاه به دلیل آن مطرح شده که در آیه، بحث از افتادن آسمان بر روی زمین است و از آنجا که نمی‌توان تصویر روشنی از افتادن فضای خالی بر زمین تصور نمود، به ناچار «السماء» را به معنای خود اجرام آسمانی گرفته‌اند. درحالیکه هیچ مانعی ندارد که آسمان را در این آیه به همان معنای وسیع خود یعنی فضایی که دربردارنده اجرام آسمانی است -البته به علاوه محتویات آن- در نظر بگیریم.

اما در برخی از آیات «سماء» به صراحت به معنای فضای حاوی اجرام آسمانی معرفی می‌شود:

تَبَارَكَ ٱلَّذِى جَعَلَ فِى ٱلسَّمَآءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَٰجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا
جاودان و پربرکت است آن (خدایی) که در آسمان منزلگاه‌هائی برای ستارگان قرار داد؛ و در میان آن، چراغ روشن و ماه تابانی آفرید!
آیه 61 سوره فرقان

در مورد معنای «بُرُوج» دو نظر اصلی مطرح است: برخی از مفسران منظور از آن را ستارگان یا ستارگان درخشان دانسته‌اند[۳۵][۳۶][۳۷][۳۸] و برخی نیز مراد از آن را منازل خورشید و سیارات که همان برج‌های دوازده گانه است، می‌دانند[۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] که در صورت دوم نیز منظور، مجموعه‌ای از ستارگان است که از دید ما شکل خاصی را ایجاد می‌نمایند. بنابراین می‌توان گفت که این آیه به صراحت «السماء» را به عنوان فضای حاوی ستارگان، خورشید و ماه معرفی می‌نماید.

3.«السماء» گاه به معنای آسمان معنوی به کار رفته و این در صورتی است که در آیه «سماء» به عنوان مکانی برای پدیده‌های فرامادی مطرح شده باشد.البته مفسران تعابیر متفاوتی همچون مقام قرب و حضور[۴۳][۴۴]، عوالم بالا و روحانی [۴۵] و بهشت [۴۶] برای اینگونه کاربرد واژه «سماء» استعمال کرده‌اند که همگی تحت عنوان آسمان معنوی قابل جمع است.

إِنَّ ٱلَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بِـَٔايَٰتِنَا وَٱسْتَكْبَرُوا۟ عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ وَلَا يَدْخُلُونَ ٱلْجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ ٱلْجَمَلُ فِى سَمِّ ٱلْخِيَاطِ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِى ٱلْمُجْرِمِينَ
کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن تکبّر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمی‌شود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! این گونه، گنهکاران را جزا می‌دهیم!
آیه 40 سوره اعراف
ءَأَمِنتُم مَّن فِى ٱلسَّمَآءِ أَن يَخْسِفَ بِكُمُ ٱلْأَرْضَ فَإِذَا هِىَ تَمُورُ
آیا خود را از عذاب کسی که حاکم بر آسمان است در امان می‌دانید که دستور دهد زمین بشکافد و شما را فرو برد و به لرزش خود ادامه دهد؟!
آیه 16 سوره ملک
أَمْ أَمِنتُم مَّن فِى ٱلسَّمَآءِ أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ
یا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان می‌دانید که تندبادی پر از سنگریزه بر شما فرستد؟! و بزودی خواهید دانست تهدیدهای من چگونه است!
آیه 17 سوره ملک


4.«السماء» گاه می‌تواند دربردارنده تمامی آسمان‌ها باشد. همانطور که گفته شد، «سماء» اسم جنس است و وقتی به صورت معرفه با الف و لام به کار می‌رود، یا افاده عموم کرده و می‌تواند دربردارنده تمامی آسمان‌ها باشد یا اشاره به آسمان مشخصی دارد که از قرائن و سیاق کلام به دست می‌آید. در این حالت الف و لام به ترتیب الف و لام جنس یا عهد است که هر کدام معنای متفاوتی برای «سماء» ایجاد می‌نمایند:

  • الف و لام جنس: در این حالت «الف و لام» «السماء» می‌تواند الف و لام استغراق حقیقی [۴۷] باشد که تمام آسمان‌ها را شامل شود و یا می‌تواند الف و لام حقیقت[۴۸] باشد و اشاره به ماهیت و حقیقت «سماء» داشته باشد. این حالت معمولا هنگامی است که «السماء» به صورت مطلق و در مقابل «ارض» استعمال شده که در این صورت افاده عموم کرده و می‌تواند دربردارنده تمامی‌آسمان‌ها باشد. برخی از مفسران برآنند که در این‌گونه آیات «السماء» به علاوه «الارض» معادل و تشکیل دهنده کل هستی و کائنات است [۴۹][۵۰] و بنابراین باید گفت که «السماء» به تنهایی می‌تواند به معنای هر آنچه غیر زمین است، باشد.
إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَخْفَىٰ عَلَيْهِ شَىْءٌ فِى ٱلْأَرْضِ وَلَا فِى ٱلسَّمَآءِ
هیچ چیز، در آسمان و زمین، بر خدا مخفی نمی‌ماند. (بنابر این، تدبیر آنها بر او مشکل نیست.)
آیه 5 سوره آل عمران
  • الف و لام عهد: در این حالت در غالب موارد الف و لام عهد ذهنی است و منظور از «السماء» با توجه به قرائن موجود در آیه برای مخاطب مشخص می‌شود. هر سه کاربرد پیشین برای «السماء» -که بیان شد- را می‌توان جزء این دسته به شمار آورد.

واژه «السماوات» که جمع «سماء» است، نیز بیشتر به صورت معرفه و در مقابل «ارض» به کار رفته و مراد از آن تمامی آسمان‌های موجود است، زیرا به کار بردن الف و لام با کلمات جمع افاده عموم می‌نماید[۵۱].

حال پس از بیان انواع مصادیق سماء در آیات قرآن این سوال مطرح می شود که «السماء» در آیه مورد نظر ما «وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا» (انبیاء/32)، دلالت بر کدام آسمان دارد. در پاسخ باید گفت که از آنجا که سماء در این آیه به صورت مفرد و با الف و لام آمده است، می‌توان احتمالات مختلفی از جمله جو زمین، اجرام آسمانی یا فضای حاوی آنها، آسمان معنوی یا تمامی آسمان‌ها را برای آن مطرح نمود. اما آنچه که برای تعیین مصداق مناسب واژه «سماء» باید مورد توجه قرار گیرد، معنایی است که از عبارت «سقف محفوظ» استنباط می‌شود. به عبارت دیگر باید ببینیم که حفظ از چه خطرات و وقایعی مورد نظر آیه است. بدین منظور لازم است که نظرات مفسران و صاحبنظران را در این زمینه بررسی و تحلیل نماییم.

انواع حفظ آسمان

مفسران و صاحبنظران دیدگاه‌های مختلفی درباره مفهوم حفظ آسمان ارائه کرده‌اند، از آن جمله می‌توان حفظ آسمان از شیاطین، حفظ آسمان از فروافتادن بر زمین، حفظ از تغییر و خرابی و زوال و ... را نام برد. در این قسمت برآنیم که صحت و سقم هر یک از این دیدگاه‌ها را بررسی کرده و در صورت امکان میزان انطباق آنها را با یافته‌های علمی ارزیابی نماییم.

حفظ آسمان از شیاطین

گروه کثیری از مفسران با استناد به آیات 16 و 17 سوره حجر

وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِى ٱلسَّمَآءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّٰهَا لِلنَّٰظِرِينَ
ما در آسمان برجهایی قرار دادیم؛ و آن را برای بینندگان آراستیم.
آیه 16 سوره حجر
وَحَفِظْنَٰهَا مِن كُلِّ شَيْطَٰنٍ رَّجِيمٍ
و آن را از هر شیطان رانده شده‌ای حفظ کردیم؛
آیه 17 سوره حجر

منظور از حفظ آسمان را حفظ آن از ورود شیاطین دانسته‌اند[۵۲][۵۳][۵۴][۵۵][۵۶][۵۷].

خداوند در این آیه از آسمانی سخن می‌گوید که محل پدیده‌های فرامادی و اخبار غیبی است که به وسیله نگهبانانی از ورود و استراق سمع شیاطین و جنیان حفظ می‌شود. در آیات 8 و 9 سوره جن از زبان جنیان چنین آمده است که

وَأَنَّا لَمَسْنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدْنَٰهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا
و اینکه ما آسمان را جستجو کردیم و همه را پر از محافظان قوّی و تیرهای شهاب یافتیم!
آیه 8 سوره جن
وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ ٱلْءَانَ يَجِدْ لَهُۥ شِهَابًا رَّصَدًا
و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها می‌نشستیم؛ امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود می‌یابد!
آیه 9 سوره جن

با توجه به این آیات در نگاه اول چنین به نظر می‌رسد که منظور از سماء و حفظ در آیه «وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا» (انبیاء/32) نیز معنوی است. اما سوال اینجاست که آیا این آسمانی که خداوند آن را به عنوان سقف محفوظ معرفی می‌کند، همان آسمان معنوی است که از شر شیاطین حفظ شده و امکان دسترسی و استفاده از اخبار غیبی آن برای جنیان از بین رفته است. برای پاسخ‌گویی به این سوال باید نگاهی به معنای واژه سقف داشته باشیم. اصل ماده سقف، بر آنچه مقابل سطح تحتانی زمین است و بالای سر، با تکیه بر دیوار یا دیوارهایی گسترده شده، دلالت دارد [۵۸]. حقیقت سقف آن چیزی است که انسان را از سمت بالا (ی خانه یا...) می‌پوشاند و محافظت می‌کند [۵۹] بنابراین با توجه به این موضوع که هر سقفی ساکنان زیر آن را از خطرات بیرون و بالای آن حفظ می‌کند، به نظر می‌رسد که منظور از آسمان در این آیه که خداوند آن را سقف محفوظ خوانده، آسمان معنوی نباشد، زیرا می‌دانیم که شیاطین به زمین و ساکنان آن که زیر این سقف محفوظند، راه دارند و این، آسمان‌های بالاتر هستند که از دسترسی و استراق سمع شیاطین حفظ شده‌اند. به عبارت دیگر از آنجا که خداوند تعبیر سقف را برای این آسمان به کار برده، این مساله در ذهن تداعی می‌شود که انسان و موجودات زمینی که ساکنان زیر این سقف هستند، باید از شر شیاطین محفوظ باشند، زیرا سقف ساکنان زیرینش را از بلایا و خطرات بیرونی محافظت می‌کند و نه بالعکس، در صورتی که می‌دانیم اینچنین نبوده و این آسمان‌های بالاتر و اخبار غیبی موجود در آن‌ها است که از ورود و استراق سمع شیاطین حفظ شده‌اند. بنابراین به نظر می‌رسد که مراد از آسمانی که سقف محفوظ خوانده شده، همان آسمان مادیی باشد که ما بالای سر خود می‌بینیم و درک می‌کنیم.

علاوه بر این قرینه دیگری نیز بر مادی بودن سقف محفوظ وجود دارد و آن سیاق آیات است. خداوند در آیات قبل و بعد این آیه از چگونگی آفرینش آسمان و زمین، پیدایش حیات از آب، آفرینش کوه‌ها، راه‌ها، شب و روز، خورشید و ماه که همه از پدیده‌های مادی هستند، سخن می‌گوید. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که با توجه به سیاق آیات و نیز به کار رفتن تعبیر سقف برای سماء، آسمان مادی بیشتر مورد نظر آیه باشد تا آسمان معنوی.

حفظ آسمان از فروافتادن بر زمین

بسیاری از مفسران با استناد به آیه 65 سوره حج

أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِى ٱلْأَرْضِ وَٱلْفُلْكَ تَجْرِى فِى ٱلْبَحْرِ بِأَمْرِهِۦ وَيُمْسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ
آیا ندیدی که خداوند آنچه را در زمین است مسخّر شما کرد؛ و (نیز) کشتیهایی را که به فرمان او بر صفحه اقیانوسها حرکت می‌کنند؛ و آسمان [= کرات و سنگهای آسمانی‌] را نگه می‌دارد، تا جز بفرمان او، بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است!
آیه 65 سوره حج

و آسمان را نگاه مى‌‏دارد تا [مبادا] بر زمين فرو افتد، برآنند که حفظ در این آیه به معنای حفظ آسمان از فرو افتادن بر زمین است [۶۰][۶۱][۶۲][۶۳][۶۴][۶۵]. البته این دسته از مفسران توضیحی درباره چگونگی این حفظ و اینکه منظور از افتادن آسمان بر روی زمین چیست، نمی‌دهند. همانطور که در بیان مصادیق سماء اشاره شد، اجرام آسمانی نیز می‌توانند از جمله مصادیق سماء به شمار روند، بنابراین به نظر می‌رسد که حفظ آسمان از فرو ریزش بر زمین را به زبان امروزی‌تر می‌توان همان حفظ اجرام آسمانی در مدارهای خاص خود دانست که برخی از مفسران معاصر [۶۶] به آن اشاره کرده‌اند.

در روزگار گذشته و در داستان‌های اسطوره‌های مصر آمده که اجرام آسمانی توسط نیروی خدایان حفظ می‌شدند و اسطوره‌های بسیار دیگری وجود دارد که مبنای علمی خاصی نداشتند. آن‌ها معتقد بودند زمین ثابت و آسمان در حرکت بوده و ستارگان به آسمان چسبیده‌اند[۶۷].

اما یافته‌های علمی کنونی نشان می‌دهد که نظم فراگیری در کل عالم وجود دارد و تقریباً همه اجرام آسمانی در مدارهای خاص خود در گردش هستند.

1- زمین هر روز به دور محور خود با سرعت 1000 کیلومتر بر ساعت می‌چرخد. (شکل1)

2- زمین هر سال به دور خورشید با سرعت 100000 کیلومتر بر ساعت می‌چرخد. (شکل2)

3- منظومه شمسی به همراه ستارگان نزدیکش با سرعت 70000 کیلومتر نسبت به ستارگان نزدیک حرکت دارد.

4- کهکشان راه شیری با سرعت 800000 کیلومتر بر ساعت به دور محور مرکز خود می‌چرخد. (شکل3) این دوران 230 میلیون سال طول می‌کشد.

5- کهکشان راه شیری با سرعت 300000 کیلومتر بر ساعت به سمت کهکشان آندرومدا در حال حرکت است.

6- کهکشان‌های دورتر با سرعت بیشتری در حال دور شدن هستند و هر چه این فاصله بیشتر باشد، سرعت دور شدن هم بیشتر است. (شکل4)[۶۸] [۶۹]

این نظم و حرکت مشخص در مدارات معین که در تمام مقیاس‌های حرکت اجرام آسمانی و به خصوص حرکات سیارات منظومه شمسی وجود دارد، می‌تواند نشانه‌ای از پدیده حفظ شدن سماء باشد، زیرا چنانکه روشن است، همین نظم و حرکت در مدارهای مشخص است که موجب حفظ سیستم بوده و مانع از برخورد و مواجهه اجرام آسمانی با زمین می‌شود.

در سال 1575 تا 1595 تیکو براهه رصدهایی انجام داد که داده‌های آن باعث کشف سه قانون حرکت سیارات توسط کپلر در اواخر قرن 17 شد. این مشاهدات، از قوانین نیوتن نیز به کمک محاسبات به دست می‌آید. در واقع نیروی جهانی گرانش، مهمترین عامل برای حفظ وضعیت اجرام آسمانی است. تصویر 5 نمایی از مدار سیارات و اجرام موجود در منظومه شمسی را نمایش می‌دهد[۷۰].

شکل 5

حفظ آسمان از خرابی و زوال در طول زمان

گروهی از مفسران نیز منظور از حفظ در آیه را کلی تر در نظر گرفته و مراد از آن را حفظ آسمان از هرگونه تغییر، خرابی و زوال دانسته‌اند [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴] آیه 41 سوره فاطر می‌تواند موید مناسبی برای این دیدگاه باشد:

إِنَّ ٱللَّهَ يُمْسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَآ إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّنۢ بَعْدِهِۦٓ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا
خداوند آسمانها و زمین را نگاه می‌دارد تا از نظام خود منحرف نشوند؛ و هرگاه منحرف گردند، کسی جز او نمی‌تواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است!
آیه 41 سوره فاطر

به تعبیر امروزی‌‌تر این حفظ و نگهداری، محافظت از وقوع هرگونه خللی در نظام هستی است[۷۵]البته این دیدگاه منافاتی با زوال و نابودی آسمان در روز قیامت ندارد، چنانکه خداوند می‌فرماید:

يَوْمَ نَطْوِى ٱلسَّمَآءَ كَطَىِّ ٱلسِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَآ أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُۥ وَعْدًا عَلَيْنَآ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ
در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می‌پیچیم، (سپس) همان گونه که آفرینش را آغاز کردیم، آن را بازمی‌گردانیم؛ این وعده‌ای است بر ما، و قطعاً آن را انجام خواهیم داد.
آیه 104 سوره انبیاء

روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامه‌‏ها در مى‏‌پيچيم. همان‌گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمى‌‏گردانيم. وعده‌‏اى است بر عهده ما، كه ما انجام دهنده آنيم.

به همین دلیل پیروان این دیدگاه غالبا قید «تا وقت معلوم» را لحاظ می‌نمایند[۷۶].

برخی از مفسران نیز منظور از حفظ در این آیه را حفظ از تخریب و تعرض مردم[۷۷][۷۸][۷۹] دانسته‌اند که به نظر می رسد تحت همین عنوان می‌گنجد.

همان‌طور که در بخش قبل اشاره شد، حرکات اجرام در کیهان نظم خاصی دارد. برای روشن شدن بیشتر موضوع، خلاصه‌ای از جدیدترین و مقبول‌ترین نظریه ایجاد کل کیهان به نام مه‌بانگ را ارائه می‌دهیم. (شکل 6، نمایی از انفجار مه‌بانگ در طول زمان است.)

شکل 6

جهان عمر محدودی دارد و با گسترش یک نقطه با حجم بینهایت کوچک و دما و چگالی بسیار زیاد آغاز شده است. با انفجار مه‌بانگ جهان شبیه سطح یک بادکنک شروع به بزرگ شدن کرد. انفجار مه‌بانگ شبیه انفجار مواد در فضای تهی نیست، بلکه خود فضا با مه‌بانگ آغاز شده است و ماده را با خود گسترش می‌دهد.

با گسترش جهان دما کاهش و ساختارهای بزرگ و کوچک همانند خوشه‌ها، گروه‌های کهکشانی، کهکشان‌ها، ستارگان و منظومه‌ها با نظم خاصی تشکیل شدند. سرعت گسترش جهان در حال افزایش است. امروزه همه فیزیک‌دانان به این مدل اعتقاد دارند و شواهد محکمی به شرح زیر برای این مدل وجود دارد.

1- قانون هابل: سرعت دور شدن متناسب با فاصله است. (شکل 7)

2- تابش زمینه میکروویو

3- فراوانی عناصر سبک:H, 4He, D ,3He, 7Li [۸۰]

شکل 7

البته لازم به توضیح است، مهمترین مسأله برای نجوم-فیزیکدان‌ها[۸۱] چگونگی تشکیل ساختارهای مختلف است. تئوری ماده تاریک سرد پیش‌بینی می‌کند، کهکشان‌های سنگین و خوشه‌ها از ترکیب و برخورد کهکشان‌های کوچک به وجود آمده‌اند و ساختارهای مختلفی را به وجود ‌آورده‌اند. ماده تاریک 85% کل جرم جهان را تشکیل می‌دهد. [۸۲]

هنگامی که جهان 1% عمر خود را داشت، ساختاری کاملاً یکنواخت داشت و سوال این است که چگونه این ساختار یکنواخت تبدیل به ساختارهای گوناگونی شد؟[۸۳]

اگر به سطح ساختار اولیه در تابش میکروویو زمینه نگاه کنیم، چین و چروک یا قله و دره‌هایی مشاهده می‌کنیم. ماده درون دره‌ها می‌افتد و نقاط چگالی را به وجود می‌آورد و مکانی برای تولد کهکشان‌ها می‌گردد. (شکل 7 نمایی از قله‌ها و دره‌ها در ساختارهای اولیه است.)

شکل 7

اگر از بالا به این چین و چروک‌ها نگاه کنیم، نقاط تیره‌تر چگالی و ماده بیشتری دارند و نقاط کمرنگ چگالی و ماده کمتری دارند. (شکل 8)

شکل 8

کیهان شناسان به کمک شبیه سازی کامپیوتری چگونگی قرار گرفتن مواد در دره‌ها و تشکیل ساختارها را شبیه سازی نمودند. (شکل 9)

شکل 9

سوال مهم‌تر این است که منشاء این چین و چروک‌ها یا دره‌ها و قله‌ها از کجاست؟ لحظاتی پس از مه‌بانگ تورم روی داده که پیش‌بینی می‌کند جهان با سرعت بسیار بالایی انبساط یافته است و ساختارهای خیلی کوچک را تبدیل به مقیاس‌های مناسب کیهانی ‌کرده است. (شکل 10)

شکل 10

با گذر زمان مواد بیشتری در دره‌ها می‌افتند و سنگین و سنگین‌تر می‌شود و نیروی گرانش زیاد می‌گردد و مواد بیشتری در دره‌ها جمع می‌گردد، فشرده و در نتیجه داغ می‌شوند و ساختار‌ها شروع به تشکیل می‌کنند. نوسانات بزرگ از نظر گرانشی ناپایدار می‌گردند و دامنه‌شان بزرگ می‌گردد. (شکل 11، بالا) سپس فروپاشی گرانشی اتفاق می‌افتد و نقاط چگال تشکیل می‌گردد (شکل11، پایین).[۸۴]

شکل 11

جهان در حال گسترش است و اگر ماده زیادی برای مقابله نیروی گرانش با گسترش وجود داشته باشد، چگالی زیاد می‌شود و فروپاشی گرانشی رخ می‌دهد و ساختارها تشکیل می‌شوند.

دو نظریه برای تشکیل ساختارها وجود دارد:

1- مجموعه‌ و توده‌ای بزرگ از مواد کنار هم تشکیل می‌شوند و سپس به ساختارهای کوچکتر و کهکشان‌ها و ... تقسیم می‌گردند. (شکل 12)

2- ابتدا توده‌های کوچک وکوتوله‌های کهکشانی ساخته شده‌اند و با ترکیب آنها ساختارهای خوشه‌های کهکشانی تشکیل شدند. (شکل 13)

نقش محافظتی آسمان در ارتباط با زمین

برخی از مفسران با توجه به یافته‌های علمی درباره جو زمین که به عنوان سپر حفاظتی زمین شناخته شده، آیه را چنین تفسیر کرده‌اند که خداوند آسمان (جو) را همانند سقفی مستحکم حافظ و نگهدارنده زمین قرار داده است[۸۵][۸۶][۸۷][۸۸] البته باید به این نکته توجه داشت که مطابقت «سقف محفوظ» با جو زمین و نقش حفاظتی آن برای زمین، زمانی صحیح به نظر می‌رسد که واژه محفوظ را به معنای اسم فاعل یعنی «حفظ کننده» بگیریم که در نگاه اول قرینه‌ای بر این امر موجود نیست. اما اگر بخواهیم معنای اصلی محفوظ یعنی همان حفظ شده را مد نظر قرار دهیم، مفهوم مورد نظر آیه این می‌شود که آسمان، خود سقفی حفظ شده است. به عبارت دیگر، این آسمان است که حفظ شده است و نه زمین.

البته هرچند که در این آیه سخنی از زمین و حفاظت از آن نبوده و آسمان، خود «حفظ شده» و «مصون از آسیب» معرفی شده است، ولی با توجه به اینکه از آسمان با عنوان «سقف» یاد شده، می‌توان به نقش حفاظتی آن در رابطه با زمین پی برد. به عبارت بهتر، از آنجا که آسمان سقفی برای زمین محسوب می‌شود، حفظ شدن آن از هرگونه آسیب به معنای حفظ شدن زمین خواهد بود، چراکه حقیقت سقف، چنانکه پیش از این گفته شد، می‌تواند بر پوشش و محافظت اشیاء زیرین دلالت داشته باشد. علاوه بر این استعمال اسم مفعول (محفوظ) به معنای اسم فاعل (حافظ) بر سبیل مجاز عقلی، خالی از اشکال بوده [۸۹] و برخی معتقدند در این آیه، هر یک از دو صورت حقیقت (محفوظ به معنای حفظ شده) و مجاز (محفوظ به معنای حافظ) می‌تواند مورد نظر باشد[۹۰].

بنابراین، این احتمال که منظور از سماء در این آیه جو زمین باشد و تعبیر سقف محفوظ نیز اشاره به نقش حفاظتی جو در قبال زمین داشته باشد، در صورت قطعیت یافته های علمی مرتبط با آن قابل پذیرش خواهد بود. البته با توجه به اینکه محفوظ بودن سماء را که معنای اصلی آیه است، نیز نمی‌توان از نظر دور داشت، تبیین دقیق چگونگی حفظ شدن خود آسمان یعنی همان جو زمین از لحاظ علمی و نبودن هیچ گونه خللی در آن نیز ضروری به نظر می‌رسد.

سوال:

اگر بگوییم که واژه محفوظ در این آیه به معنای حافظ است، این سوال مطرح می‌شود که چرا خداوند با وجود در نظر داشتن معنای حافظ، از لفظ محفوظ استفاده کرده است؟

پاسخ:

پاسخ این سوال را می‌توان از دو منظر ارائه کرد:

اگر نقش حفاظتی برای واژه سقف در نظر نگیریم، در این صورت سقف تنها به معنای چیزی است که بالای سر انسان قرار می‌گیرد و محفوظ بودن و ایمنی کامل آن می‌تواند ضامن حفظ ساکنان زیرین آن باشد. بنابراین نقش حفاظتی آسمان نسبت به زمین خود به خود از ترکیب دو واژه سقف و محفوظ استنباط می‌شود.

اما اگر بگوییم از خود واژه سقف می‌توان معنای حفاظت را برداشت کرد، در این صورت از آنجا که لفظ محفوظ به عنوان صفتی برای سقف به کار رفته است، خود به خود معنای حافظ را به ذهن متبادر می‌کند. بنابراین خداوند با به کار بردن صفت محفوظ برای سقف، هم تاکیدی بر حافظ بودن این سقف دارد و هم به این نکته اشاره می‌نماید که این سقف علاوه بر ویژگی معمول همه سقف‌ها که نقش حفاظتی دارند، خود نیز حفظ شده و مصون از آسیب و خلل است و این از ویژگی‌های اعجاز آمیز قرآن است که با کمترین واژگان بیشترین معانی را منتقل می‌نماید.

سوال:

آیا می‌توان گفت که مردم در عصر نزول آسمان را به عنوان سقفی که همواره بالای سرشان بوده می‌شناختند و از این رو اطلاق سقف محفوظ به آسمان در قرآن خالی از اعجاز است؟

پاسخ:

مردم از دیرباز آسمان را به عنوان سقفی گنبدی شکل که بالای سرشان است، می‌شناختند، اما اطلاعی از نقش حفاظتی یا محفوظ بودن آن نداشتند. اگر تنها تعبیر سقف برای آسمان به کار برده می‌شد، این امکان وجود داشت که با انکار نقش حفاظتی در مفهوم واژه سقف، اطلاق سقف به آسمان را تنها از جنبه تشبیهی و توصیفی در نظر بگیریم، که در این صورت اعجازی بر آیه مترتب نخواهد بود. اما تاکید قرآن به محفوظ بودن این سقف است که جنبه اعجازی آیه را نمایان می‌کند، زیرا چنانکه گفته شد ترکیب سقف محفوظ می‌تواند هر دو مفهوم حافظ و حفظ شده را برای سقف برساند و این چیزی است که مردم در عصر نزول اطلاعی از آن نداشته و یافته‌های علمی جدید موید آن است.

جو زمین

بشر بدون غذا هفته‌ها و بدون آب روزها می‌تواند زندگی کند اما بدون هوا تنها شاید چند دقیقه زنده بماند. بشر روزانه 13 کیلوگرم هوا تنفس می‌کند، در حالی‌که تنها حدود 2.4 کیلوگرم غذا و 1 کیلوگرم آب نیاز دارد. آب و هوا نقش مستقیمی بر روی نوع پوشش بشر، فعالیت‌ها و نوع ساخت ساختمان‌ها دارد.

جو لایه نازکی است که زمین را احاطه کرده است. تصویر زیر از سفینه شاتل[۹۱] گرفته شده است. 99% جو زمین در کمتر از 30 کیلومتری سطح زمین است، در حالی که شعاع زمین 6400 کیلومتر است، یعنی حدود 5% شعاع زمین. (شکل 14)

ترکیبات ثابت جو در جدول 1 و ترکیبات متغیر آن در جدول 2 آورده شده است.

جدول 1
گاز نماد حجم
نیتروژن N2 78.08%
اکسیژن O2 21%
آرگون AR 9.0%
جدول 2
گاز نماد حجم (%)
قطرات آب H2O 4-0
دی اکسید کربن (در حال افزایش است) CO2 0.038
متان (در حال افزایش است) CH4 0.00017
اکسید نیتروژن C2O 0.00003
ازن O3 0.000004
ذرات معلق در هوا (غبار، دوده و ...) 0.000001

چگونگی تشکیل جو زمین و ماندگاری آن

جو اولیه زمین در حدود 4.6 میلیارد سال پیش، بیشتر از هیدروژن و هلیم (فراوان‌ترین عناصر روی زمین) تشکیل شده بود. با خارج شدن گاز از داخل زمین[۹۲] (شکل 15) گازهای دیگری همانند قطرات آب (باران، رودخانه‌ها، برکه‌ها و اقیانوس‌ها را تشکیل دادند)، دی اکسید کربن و نیتروژن وارد جو زمین شدند. خارج شدن گاز از زمین در دوره‌ای حدود میلیون‌ها سال، جو زمین را به وضعیت فعلی رساند[۹۳].

نیروی گرانش عامل نگه داشتن جو اطراف زمین است و اگر اندازه زمین کوچک‎‌تر بود، جوی به این سنگینی را در اطراف خود نداشت[۹۴].

شکل 15

نیروهای مختلفی باعث حرکت ذرات جو می‌شوند:

  • نیروی گرانش
  • نیروی گرادیان فشار
  • نیروی کوریولی
  • نیروی اصطکاک
  • نیروی گریز از مرکز

این نیروها با یکدیگر در حال تعادل هستند (شکل 16) و جو به صورت پایدار اطراف زمین باقی مانده است[۹۵].

بنابراین می‌توان گفت که تعادل این نیروهاست که موجب حفظ و پایداری جو، در اطراف زمین می‌شود که این مساله، خود یکی از جنبه‌های محفوظ بودن آسمان را نشان می‌دهد.

ویژگی‌های لایه‌های مختلف جو زمین

جو زمین را به لایه‌هایی تقسیم می‌کنند. شکل 17 نمایی از این تقسیم بندی است. محور افقی دما و محور عمودی ارتفاع را نمایش می‌دهد. در ادامه به توضیح ویژگی‌ها و چگونگی این تقسیم بندی می‌پردازیم.

از سطح زمین تا ارتفاع 12-10 کیلومتری تروپسفر [۹۶] نامیده می‌شود و در آن دما با افزایش

شکل 17

ارتفاع، کاهش می‌یابد. بالای تروپسفر، تروپوپاز [۹۷] قرار دارد که تروپسفر را از استراتوسفر[۹۸] جدا می‎‌کند. تمام رویدادهای آب و هوایی در این منطقه که ذاتاً ناپایدار است، اتفاق می‌افتد. دما با سرعت 6.5 درجه سلسیوس برای هر کیلومتر کاهش می‌یابد. تندبادها در بالای تروپوسفر قرار دارند. بالای آن تابستان و پایین آن زمستان است. ارتفاع تروپوپاز متناسب با دمای تروپسفر است.

از بالای تروپوپاز تا ارتفاع 50 کیلومتری استراتوسفر نامیده می‌شود و شامل لایه ازن می‌باشد. اوج غلظت آن در ارتفاع 30-20 کیلومتری است. دما در این لایه جو با افزایش ارتفاع، افزایش می‌یابد. دلیل اینکه دما با افزایش ارتفاع، افزایش می‌یابد، این است که، لایه ازن تابش ماورابنفش [۹۹](UV را جذب می‌کند. لایه ازن این انرژی را به صورت گرما به استراتوسفر تابش می‌کند.

مزوسفر [۱۰۰] بالای لایه استراتوسفر و پایین لایه مزوپاز قرار دارد. ارتفاع این لایه از 50 تا 85 کیلومتر بالای سطح زمین است. با افزایش ارتفاع دما کاهش می‌یابد. سردترین دما در جو در بالای این لایه و 90- درجه سلسیوس است.

مطالعه مزوسفر سخت است زیرا بالن‌ها و سفینه‌های هواشناسی تا آن ارتفاع نمی‌توانند بالا بروند و سفینه‌های فضانوردی نیز در بالای این لایه قرار دارند، بنابراین به طور مستقیم نمی‌توان اندازه‌گیری‌های لازم را انجام داد.

بیشتر شهاب‌سنگ‌ها در این لایه تبخیر می‌شوند. بعضی از مواد شهاب سنگ‌ها در این لایه باقی می‌مانند و بنابراین این لایه غنی از آهن و دیگر فلزات است[۱۰۱] [۱۰۲].

مزوپاز [۱۰۳] در ارتفاع 80-90کیلومتری مزوسفر را از ترموسفر[۱۰۴]جدا می‌کند.

ترموسفر [۱۰۵] بالای لایه مزوسفر قرار دارد و دما با افزایش ارتفاع در آن افزایش می‌یابد. این لایه از ارتفاع 90 کیلومتری شروع و تا ارتفاع 500 تا 1000 کیلومتری بالای زمین ادامه دارد.

دما به شدت در ارتفاع 200 تا 300 کیلومتری بالا می‌رود و پس از آن تقریباً ثابت باقی می‌ماند. فعالیت خورشید به شدت روی ترموسفر اثر می‌گذارد. دمای بالاترین قسمت‌های ترموسفر از 500 تا 2000 درجه سلسیوس و یا حتی بالاتر می‌تواند باشد[۱۰۶].

مرز بین ترموسفر و اگزوسفر [۱۰۷] که بالای آن است، ترموپاز [۱۰۸] قرار دارد. چگالی در لایه ترموسفر خیلی کم است و معمولاً گفته می‌شود که فضا از ارتفاع 100 کیلومتری آغاز می‌شود و سفیه‌های فضایی در این لایه قرار دارند. بیشتر اشعه ایکس و ماورابنفش خورشید در لایه ترموسفر جذب می‌شود. هنگامی که خورشید خیلی فعال‌تر است و انرژی تابشی بیشتری تابش می‌کند، ترموسفر داغ‌تر می‌شود و بنابراین گسترش بیشتری می‌یابد و به همین دلیل ارتفاعش تغییر می‌کند.

شکل 18

یونسفر [۱۰۹] لایه‌ای الکتریکی درون جو زمین است که شامل مقدار زیادی یون (ذرات باردار) و الکترون آزاد می‌باشد. (ذره باردار ذره‌ای است که یا الکترون از دست داده و دارای بار مثبت شده و یا الکترون به دست آورده و دارای بار منفی شده است.) این لایه از 60 تا 1000 کیلومتری زمین قرار دارد و شامل قسمتی از مزوسفر و همه ترموسفر و اگزوسفر است. یونوسفر برای انتشار امواج رادیویی (فقط AM) مهم است.

یونوسفر شامل سه لایه به نام‌های D، E و F است (شکل 18). این لایه‌ها روزانه هستند یعنی بین روز و شب مکانشان تغییر می‌کند و ویژگی‌های متفاوتی را در فصل‌ها و روزهای مختلف دارند. به همین دلیل ایستگاه‌های رادیویی در شب و روز باید تنظیم شود [۱۱۰] [۱۱۱] [۱۱۲] [۱۱۳].

نقش‌های حفاظتی جو زمین

جو نقش‌های حفاظتی مختلفی در قبال زمین دارد. در زیر این ویژگی‌های مختلف را مرور خواهیم نمود.

حفظ دمای مناسب برای زمین

هر جسمی که دمای بالای صفر مطلق داشته باشد، تابش همه امواج الکترومغناطیسی را دارد که بیشترین آن در طول موجی متناسب با عکس دما است. این دما برای خورشید 6000 کلوین است و تابش بیشینه متناظر آن محدوده امواج نور مرئی و طول موج‌های کوتاه است. زمین در دمای 288 کلوین بیشینه تابش را دارد که در امواج مادون قرمز و بنابراین طول موج‌های بلند است. اینها توضیحات قانون وین در تابش هستند.

از طرفی دیگر قانون استفان-بولتزمن می‌گوید: شدت تابش با توان چهارم دما رابطه دارد. بنابراین انرژی رسیده از خورشید 160 هزار برابر بر واحد سطح انرژی تابش شده از زمین است. در شکل 19 محور افقی طول موج بر حسب میکرومتر و محور عمودی شدت تابش برای خورشید (سمت چپ) و زمین (سمت راست) را نمایش می‌دهد.

شکل 19

مدل اقلیمی ساده شده بیان می‌کند، انرژی جذب شده برابر با انرژی تابش شده است، یعنی انرژی طول موج‌های کوتاه ورودی به زمین باید با انرژی طول موج‌های خروجی از زمین یکسان باشد. اگر رابطه تعادل گرمایی را بنویسیم، دمای زمین 255 کلوین بدست می‌آید، اما گفتیم دمای سطح زمین 288 کلوین است (شکل 20). پس علت این تفاوت در چیست؟

وجود جو با خصوصیات زیر باعث می‌گردد دمای سطح زمین در حدود 288 کلوین و مناسب برای زندگی و حیات باشد. بدون جو همه چیز روی زمین یخ می‌زد.

a- جو نسبت به تابش ورودی از خورشید کاملاً شفاف است.

b- جو نسبت به تابش مادون قرمز کدر نیست.

c- همچنین سطح آن در تعادل تابشی نیست[۱۱۴] [۱۱۵].

حفظ اقلیم مناسب

جو همچنین باعث نگه داشتن حیات در زمین می‌شود. جو اکسیژن را برای تنفس انسان‌ها و حیوانات و دی اکسید کربن را برای گیاهان نگه می‌کند. در چرخه تولید آب، آب مورد نیاز موجودات زنده تامین می‌شود[۱۱۶].

حفاظت زمین از اشعه‌های مضر

جو همانند فیلتر بخشی از پرتوهای خورشید را جذب و بعضی از امواج مضر مانند امواج ماورابنفش را در لایه ازن بازتاب می‌کند. 30% تابش خورشید طبق پدید آلبدو[۱۱۷]بازتاب می‌گردد. (سپیدایی یا پدیده آلبدو Albedo: به معنی درصد بازتاب نور از سطح یک جسم است. مقادیر این کمیت می‌تواند از صفر (تاریک مطلق) تا یک (روشن مطلق) تغییر پیدا کند. آلبدو را گاه با درصد و گاه با یک عدد اعشاری کوچکتر از یک نشان می‌دهند.)[۱۱۸]

حفاظت زمین از بادهای خورشیدی

بادهای خورشیدی به سرعت از جو خورشید خارج می‌شوند. هاله خورشیدی شامل ذرات باردار با دمای بیش از یک میلیون درجه سلسیوس است که نیروی گرانش خورشید نمی‌تواند آن را نگه دارد، از این رو در همه جهت‌ها با سرعت 400 تا 800 کیلومتر بر ثانیه به سوی سیارات منظومه شمسی حرکت می‌کند. زمین به وسیله میدان مغناطیسی خودش از این بادها حفظ می‌گردد. مگنتوسفر پیش از آنکه بادهای خورشیدی به لایه‌های درونی جو نفوذ کند با آن مقابله می‌کند و آنها را منحرف می‌کند.

شکل 21

بادهای خورشیدی خطوط میدان مغناطیسی زمین را که مگنتوسفر نامیده می‌شود، در سمت خورشید به صورت قطره اشک فشرده کرده (شکل 21) و خطوط میدان در طرف مخالف را کشیده می‌کنند. شفق قطبی هنگامی که مگنتوسفر توسط باد خورشیدی مختل می‌شود، تشکیل می‌گردد.

هنگامی که ذرات با انرژی بالا از باد خورشیدی در دام میدان مغناطیسی زمین می‌افتند. این ذرات باردار در نقاطی که خطوط میدان وارد و خارج می‌شوند بازتاب می‌شوند. به محیطی که ذرات باردار در دام میدان مغناطیسی زمین می‌افتند کمربند تابشی ون آلن[۱۱۹] می‌گویند (شکل 22). این ذرات درون میدان مغناطیسی حرکت مارپیچی دارند و تا نزدیکی قطب‌های مغناطیسی شمالی و جنوبی زمین می‌آیند. رنگ‌های زیبای شفق به علت برخورد الکترون با مولکول اکسیژن و نیتروژن است. مولکول‌های برانگیخته وقتی به حالت پایه برمی‌گردند، نوری را تابش می‌کنند که ما به عنوان شفق قطبی می‌بینیم[۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲][۱۲۳].

شکل 22

حفاظت زمین از شهاب سنگ‌ها

شهاب سنگ‌ها قطعاتی از سنگ‌های آسمانی هستند که از خارج جو زمین وارد جو می‌شوند. شهاب سنگ‌ها با سرعت بالا و انرژی زیادی که دارند، وارد جو شده و این انرژی را به الکترون‌ها منتقل می‌کنند. از این رو الکترون‌ها برانگیخته شده و نوری ساطع می‌کنند که درخشش آن را از روی زمین می‌بینیم. هنگامی که از بالای جو به سمت پایین می‌آییم، چگالی آن هر 6000 متر دو برابر می‌شود و در ارتفاع 100 کیلومتری چگالی به اندازه کافی زیاد است که پلاسمایی از جو و شهاب‌سنگ‌ها تشکیل شود. در این ارتفاع دمای شهاب سنگ‌ها به 2000 تا 3000 کلوین می‌رسد و ذوب و سپس تبخیر می‌شوند.

میانگین سرعت شهاب ‌سنگ‌ها 70-10 کیلومتر بر ثانیه است. برای شهاب‌سنگ‌های کوچک اصطکاک هوا باعث می‌شود سرعت آنها صدها کیلومتر بر ساعت کم شود. بنابراین هنگامی که به زمین می‌رسند، سرعت کمی خواهند داشت.

بعضی از شهاب سنگ‌های بزرگ‌تر که جرمی حدود چندصد تن دارند (احتمال وجودشان بسیار کم است.) از جو عبور می‌کنند. زیرا اصطکاک جو تاثیر کمی بر سرعتشان دارد و با سرعت خطرناکی با زمین برخورد می‌کنند،. در طول عمر زمین این برخوردها وجود داشته است[۱۲۴][۱۲۵][۱۲۶].

نمودار 1 نرخ برخورد اجرام آسمانی در اندازه‌های مختلف را نمایش می‌دهد.

نمودار 1

تاریخچه دانش بشر درباره ویژگی‌های مختلف جو

هواشناسی[۱۲۷] مطالعه جو و پدیده‌های مرتبط با آن است و اولین بار توسط ارسطو [۱۲۸] در 340 سال قبل از میلاد بنیان‌گذاری شد و کتاب Meteorologica را نوشت. این لغت از برخورد شهاب‌سنگ‌ها [۱۲۹] با زمین گرفته شده است. تا قبل از قرن 17 میلادی اطلاعات درستی از جو وجود نداشته است. در قرن 17 و 18ام، علم هواشناسی با ساخت وسایلی مانند دماسنج و فشارسنج به وجود آمد و توانستند اطلاعات مناسبی از ویژگی‌های جو به دست آورند. در قرن 19‌ام اطلاعاتی که به صورت شهودی به دست آمده بود، توسط تلگراف منتقل شد.

در سال 1920 مفهوم جرم هوا [۱۳۰]و جبهه توسط هواشناسان نروژی فرمول بندی شد. بعد از جنگ جهانی دوم رادارهای هواشناسی ایجاد شدند. در سال 1950 رایانه‌ها اولین مدل‌های جو را شبیه سازی کردند و در سال 1960 اولین ماهواره‌های هواشناسی [۱۳۱] راه‌اندازی شد. در سال 1990 خدمات هواشناسی ملی [۱۳۲] بنا شد و امروزه قادر هستیم همه پدید‌های جوی و هواشناسی را در مقیاس بزرگ ببینیم[۱۳۳][۱۳۴].

نتیجه‌گیری

طبق آیه 32 سوره انبیاء خداوند آسمان را به صورت سقفی محفوظ بر فراز زمین قرار داده است. چنانکه پیش از این گفته شد، به کار بردن ترکیب «سقف محفوظ» در این آیه می‌تواند بیانگر هر دو نقش حافظ بودن و نیز محفوظ بودن آسمان باشد. از مصادیق آسمان در این آیه می‌توان به جو زمین و اجرام آسمانی یا فضای حاوی آن‌ها اشاره کرد.

چنانکه از یافته‌های علمی جدید بر می‌آید جو زمین نه تنها دارای نقش‌های حفاظتی متعدد در قبال زمین است، بلکه خود نیز توسط نیروهایی که با یکدیگر در تعادل هستند، پایدار و حفظ شده است.

محافظت زمین در مقابل پرتوهای مضر و بادهای خورشیدی، محافظت زمین در برابر شهاب سنگ‌ها و حفظ گرمای مناسب برای زمین و زندگی ساکنان آن، از جمله نقش‌های حفاظتی مهم جو در برابر زمین هستند.

همچنین حفظ شدن تمامی اجرام آسمانی در مدارهای خاص خود و نیز حفظ کلی نظام عالم از هرگونه خلل و زوال نشان دهنده محفوظ بودن کل سیستم آسمان است.

جالب اینجاست که خداوند متعال تمام این ویژگی‌های حفاظتی آسمان را با کمترین واژگان یعنی «سقف محفوظ» بیان می‌نماید.

بدین ترتیب با توجه به اینکه در عصر نزول قرآن هیچ‌گونه اطلاع علمی از وجود خاصیت حفظ شدن و نیز حفظ کنندگی آسمان در دسترس نبوده و این تنها تحقیقات و پیشرفت‌های علمی در قرن بیستم بود که توانست پرده از بسیاری از اسرار این آسمان محفوظ بردارد، می‌توان این آیه را از مصادیق اعجاز علمی قرآن به شمار آورد.

پانویس و منابع

  1. ابن فارس، ص275
  2. مکارم، ج13، ص398
  3. مترجمان، ج7، ص248
  4. فراهیدی، ج7، ص318
  5. ابن فارس، ص490
  6. ابن منظور، ج14، ص397
  7. زبیدی،38، ص301
  8. راغب اصفهانی،ص427
  9. نک. زبیدی، ج38، ص302)
  10. ج7، ص318
  11. ج7، ص231
  12. ص427
  13. زبیدی، ج38، ص301
  14. ص490
  15. راغب، ص427
  16. ابن فارس، ص490
  17. جوهری، ج7، ص231
  18. ابن فارس، ص490
  19. ج5، ص218
  20. در مجموع آیات قرآن «السماء» 118 بار، «سماء» 2 بار، «السماوات» 185 بار و «سماوات» 5 بار به کار رفته است.
  21. طبرسی، ج1، ص451
  22. مکارم، ج1، ص121
  23. جعفری، ج1، ص183
  24. طبرسی، ج4، ص428
  25. زمخشری، ج2، ص6
  26. صادقی تهرانی، ج20، ص167
  27. مغنیه، ج5، ص346
  28. مدرسی، ج8، ص113
  29. رضایی اصفهانی، ص135)
  30. صادقی تهرانی، ج20، ص167
  31. مغنیه، ج5، ص346
  32. مدرسی، ج8، ص113
  33. طیب، ج9، ص335
  34. مکارم، ج1، ص166
  35. نک. طوسی، ج7، ص503
  36. نک. طبرسی، ج7، ص279
  37. نک. فخررازی، ج24، ص479
  38. طباطبایی، ج15، ص235
  39. طوسی، ج7، ص503
  40. طبرسی، ج7، ص279
  41. فخررازی، ج24، ص479
  42. طباطبایی، ج15، ص235
  43. طباطبایی، ج16، ص248
  44. مکارم، ج6، ص170
  45. ابن عاشور، ج8، ص96
  46. قرشی، 1377: ج3، ص408
  47. الف و لام استغراق حقیقی، الف و لامی است که بر تمام افراد یک ماهیت دلالت می‌کند و می‌توان به جای آن از واژه «کلّ» استفاده کرد.
  48. الف و لام حقیقت، الف و لامی است که بر نفس حقیقت و ماهیت چیزی دلالت می‌کند و نه بر کمیت افراد آن و نمی‌توان به جای آن از واژه «کلّ» استفاده نمود.
  49. صادقی تهرانی، ج16، ص90
  50. طیب، ج9، ص137
  51. سیوطی، ج1، ص631
  52. نک.طوسی، ج7، ص245
  53. فخرالدین رازی، ج22، ص140
  54. فراء، ج2، ص201
  55. زمخشری، ج 3، ص115
  56. طباطبایی، ج14، ص280
  57. صادقی تهرانی، ج19، ص293
  58. مصطفوی، ج5، ص152
  59. سید رضی، ص229
  60. نک.طوسی، ج7، ص245
  61. نک.طبرسی، ج7، ص74
  62. زمخشری، ج 3، ص115
  63. فخرالدین رازی، ج22، ص140
  64. فیض، ج3، ص339
  65. صادقی تهرانی، ج19، ص293
  66. حسینی همدانی، ج11، ص43
  67. Jones and Lambourne (2003):20-30
  68. Norman, K .Glendenning. (2007
  69. University of California, San Diego (UCSD),"chapter01"
  70. Michael A, Seeds. Dana E, Backman.(2009):1-41
  71. نک.طوسی، ج7، ص245
  72. قمی مشهدی، ج8، ص414
  73. فیض، ج3، ص339
  74. آلوسی، ج9، ص37
  75. سید قطب، ج4، ص2377
  76. آلوسی، ج9، ص37
  77. نک.طوسی، ج7، ص245
  78. نک.طبرسی، ج7، ص74
  79. حسینی شاه عبدالعظیمی، ج8، ص385
  80. (Koupelis; Theo. jones and borilett. (2011):515-549
  81. astrophysics
  82. University of Chicago, " From quantum foam to galaxies"
  83. (University of Chicago "Formation of the large scale structure in the Universe: filaments"
  84. Cosmic Background Radiation (University of Uoregon.
  85. مکارم، ج13، ص398
  86. مترجمان، ج7، ص248
  87. قرائتی، ج7، ص448
  88. نجفی خمینی، ج12، ص227
  89. سیوطی، ج2، ص35
  90. صافی، ج17، ص25
  91. space shuttle
  92. outgassing
  93. Lyndon State College Atmospheric Sciences. "Chapter 1: The Earth and it's Atmosphere"
  94. The Infrared Processing and Analysis Center (IPAC). " What keeps our atmosphere attached to Earth "
  95. University of Wisconsin - Madison." Atmospheric Force Balances ")
  96. Troposphere
  97. Tropopause
  98. Stratosphere
  99. Ultraviolet
  100. Mesosphere
  101. University of Princeton, " Mesosphere "
  102. The University Corporation for Atmospheric Research, " mesosphere "
  103. mesopause
  104. thermosphere
  105. Thermosphere
  106. The University Corporation for Atmospheric Research, "Thermosphere"
  107. exosphere
  108. thermopause
  109. Ionosphere
  110. Rice University, " The atmosphere has several different layers"
  111. Kelley, M. C.,(2009):226-268
  112. Davies, Kenneth, Ionospheric Radio (2009):89-95
  113. University of University of New Mexico, " Ionosphere"
  114. University of California-San Diego, " lecture03 "
  115. d. Lyndon State College Atmospheric Sciences, " Chapter 2
  116. Rice University, " Why do we care about the ATMOSPHERE "
  117. Albedo
  118. (The University of Oklahoma, " albedo "
  119. Van Allen radiation belts
  120. University of Alaska, "Frequently Asked Questions about Aurora and Answers "
  121. University of Tennessee, " Auroras: the Northern and Southern Lights"
  122. The University Corporation for Atmospheric Research, "Introduction to the Atmosphere"
  123. University of Tennessee,"The Earth's Magnetic Field"
  124. University of Tennessee, " Meteorite Impacts "
  125. Tulane University, " Meteorites, Impacts, and Mass Extinction "
  126. Union College, " Meteors in Earth's Atmosphere "
  127. Meteorology
  128. Aristotle
  129. meteors
  130. Airmasses
  131. Tiros I
  132. National Weather Service
  133. Lyndon State College Atmospheric Sciences, " Meteorology - A brief history "
  134. Florida State University, " METEOROLOGY - A BRIEF HISTORY",)

1. آلوسى، محمود، روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، دارالكتب العلميه، بيروت، چاپ اول، 1415 ق.

2. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحرير و التنوير، بی نا، بی جا، بی تا

3. ابن فارس، مقاییس فی اللغه، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت، 1414ق.

4. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، دار صادر، بيروت، چاپ سوم، 1414 ق.

5. جعفرى،يعقوب، كوثر، بی نا، بی جا، بی تا.

6. جوهري إسماعيل بن حماد، الصحاح؛ تاج اللغة وصحاح العربية، دارالعلم للملايين، بيروت، چاپ چهارم، 1990م.

7. حسينى شاه عبدالعظيمى حسين بن احمد، تفسير اثنا عشرى، انتشارات ميقات، تهران، چاپ اول، 1363ش.

8. حسينى همدانى سيد محمد حسين، انوار درخشان، كتابفروشى لطفى - تهران، چاپ اول، 1404 ق.

9. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، دارالعلم (الدار الشامية – دمشق) بيروت، چاپ اول، 1412 ق.

10. رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، انتشارات کتاب مبین، چاپ پنجم، 1388 ش.

11. زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تراث العربی، کویت، چاپ اول، 1422ق

12. زمخشرى محمود، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، دار الكتاب العربي - بيروت، چاپ سوم، 1407 ق.

13. سيد بن قطب بن ابراهيم شاذلي، فى ظلال القرآن، دارالشروق - بيروت - قاهره، چاپ هفدهم، 1412 ق.

14. سيد رضى ابوالحسن محمد بن حسين، تلخيص البيان عن مجازات القرآن، بی نا، بی جا، بی تا.

15. سيوطى جلال الدين، الإتقان في علوم القرآن، دار الكتاب العربى - بيروت، چاپ: دوم، 1421/2001.

16. صادقى تهرانى محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن، انتشارات فرهنگ اسلامى، قم، چاپ دوم، 1365ش.

17. صافى محمود بن عبد الرحيم، الجدول فى اعراب القرآن، دار الرشيد (مؤسسة الإيمان- دمشق) بيروت، چاپ چهارم، 1418 ق.

18. طباطبايى سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، قم، چاپ پنجم، 1417 ق.

19. طبرسى فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.

20. طوسى محمد بن حسن، التبيان فى تفسير القرآن، دار احياء التراث العربى، بيروت، بی تا.

21. طيب سيد عبد الحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن، انتشارات اسلام - تهران، چاپ دوم، 1378 ش.

22. فخرالدين رازى ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتيح الغيب، دار احياء التراث العربى، بيروت، چاپ سوم، 1420 ق.

23. فراء ابوزكريا يحيى بن زياد، معانى القرآن، دارالمصريه للتأليف و الترجمه، مصر، چاپ اول، بى تا.

24. فراهيدى خليل بن احمد، كتاب العين، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410 ق.

25. فيض كاشانى ملا محسن، تفسير الصافى، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415 ق.

26. قرائتى محسن، تفسير نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، چاپ يازدهم، 1383 ش.

27. قرشى سيد على اكبر، تفسير احسن الحديث، بنياد بعثت، تهران، چاپ سوم، 1377 ش.

28. قمى مشهدى محمد بن محمدرضا، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، تهران، چاپ اول، 1368 ش.

29. مترجمان، تفسير هدايت، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ اول، 1377 ش

30. مدرسى سيد محمد تقى، من هدى القرآن، دار محبى الحسين، تهران، چاپ اول، 1419 ق.

31. مصطفوى حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360 ش.

32. مغنيه محمد جواد، تفسير الكاشف، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ اول، 1424 ق.

33. مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ اول، 1374 ش.

34. نجفى خمينى محمد جواد، تفسير آسان، انتشارات اسلاميه، تهران، چاپ اول، 1398 ق.

35. Davies, Kenneth, Ionospheric Radio (1990). London Peter Peregrinus

36. Jones and Lambourne. (2003). An Introduction to Galaxies and Cosmology. cambridge university press.

37. Kelley, M. C.,(2009) The Earth's Ionosphere: Plasma Physics & Electrodynamics, San Diego, Academic Press

38. Koupelis; Theo. jones and borilett. (2011). In Quest of the Universe. Canada. jones and Bartlett

39. Michael A, Seeds. Dana E, Backman. (2009) Astronomy: The Solar System and Beyond. Cengage Learning

40. Norman, K .Glendenning. (2007). Our Place in the Universe.London: imperial college press.

41. University of California, San Diego (UCSD),"chapter01",in

42. http://casswww.ucsd.edu/archive/physics/ph7/lecture/chapter01.pdf

43. University of California-San Diego (UCSD), " lecture03 ", in

44. http://aerosols.ucsd.edu/classes/sio217a/sio217alecture03arcs.pdf

45. University of Chicago, " From quantum foam to galaxies", in

46. http://cosmicweb.uchicago.edu

47. University of Chicago "Formation of the large-scale structure in the Universe: filaments", in

48. http://cosmicweb.uchicago.edu/filaments.html

49. Rice University," Why do we care about the ATMOSPHERE ", in

50. http://earth.rice.edu/mtpe/atmo/atmosphere/atmosphere_why.html

51. Rice University, " The atmosphere has several different layers", in

52. http://earth.rice.edu/mtpe/atmo/atmosphere/topics/atmomemb/atmo_struct.html

53. Rice University, " The atmosphere as a membrane ", in

54. http://earth.rice.edu/mtpe/atmo/atmosphere/topics/1_atmomemb.html

55. University of Uoregon." Origin of Structure", in

56. http://abyss.uoregon.edu/~js/ast123/lectures/lec24.html

57. University of Uoregon." Cosmic Background Radiation", in

58. http://abyss.uoregon.edu/~js/ast123/lectures/lec23.html

59. Lyndon State College Atmospheric Sciences. "Chapter 1: The Earth and it's Atmosphere", in

60. http://apollo.lsc.vsc.edu/classes/met130/notes/chapter1/index.html

61. Lyndon State College Atmospheric Sciences " Chapter 2 - Energy: Warming the Earth and the Atmosphere ". in

62. http://apollo.lsc.vsc.edu/classes/met130/notes/chapter2/index.html

63. Lyndon State College Atmospheric Sciences, " Meteorology - A brief history ", in

64. http://apollo.lsc.vsc.edu/classes/met130/notes/chapter1/history.html

65. University of Wisconsin - Madison." Atmospheric Force Balances ", in

66. http://www.aos.wisc.edu/~aalopez/aos101/wk11.html

67. University of Princeton, " Mesosphere ", in

68. http://www.princeton.edu/~achaney/tmve/wiki100k/docs/Mesosphere.html

69. The University Corporation for Atmospheric Research, " mesosphere ", in

70. https://spark.ucar.edu/shortcontent/mesosphere-overview

71. The University Corporation for Atmospheric Research, "Thermosphere", in

72. https://spark.ucar.edu/shortcontent/thermosphere-overview

73. The University Corporation for Atmospheric Research, "Introduction to the Atmosphere", in

74. http://www.ucar.edu/learn/1_1_1.htm

75. The Infrared Processing and Analysis Center (IPAC). " What keeps our atmosphere attached to Earth ". in

76. http://coolcosmos.ipac.caltech.edu/cosmic_kids/AskKids/earthatmos2.shtml

77. University of New Mexico, " Ionosphere", in

78. http://cosmiac.ece.unm.edu/index.php/Ionosphere

79. The University of Oklahoma, " albedo ", in

80. http://principles.ou.edu/earth_planet/albedo.htm

81. University of Tennessee, " Auroras: the Northern and Southern Lights", in

82. http://csep10.phys.utk.edu/astr161/lect/earth/aurora.html

83. University of Tennessee, " Meteorite Impacts ", in

84. http://csep10.phys.utk.edu/astr161/lect/meteors/impacts.html

85. University of Tennessee, "The Earth's Magnetic Field", in

86. http://csep10.phys.utk.edu/astr161/lect/earth/magnetic.html

87. University of Alaska, "Frequently Asked Questions about Aurora and Answers ", in

88. http://odin.gi.alaska.edu/FAQ/

89. Ball State University, "Ionosphere VS. Magnetosphere", in

90. http://www.bsu.edu/eft/mars/p/howlive_where.htm

91. Tulane University, " Meteorites, Impacts, and Mass Extinction ", in

92. http://www.tulane.edu/~sanelson/geol204/impacts.htm Ghd

93. Union College, " Meteors in Earth's Atmosphere ", in

94. http://minerva.union.edu/aprelevp/physics.html

95. Florida State University, " METEOROLOGY - A BRIEF HISTORY", in

http://www.met.fsu.edu/orgs/explores/methist.html