علل محتمل برای انحطاط تمدن اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
1- جنگهای داخلی، بین فرقه ای و شعوبی گری ها | 1- جنگهای داخلی، بین فرقه ای و شعوبی گری ها <br> | ||
2- تغییر اقلیم | 2- تغییر اقلیم<br> | ||
3- کم توجهی به علوم طبیعی و علوم عقلی در قرون 5 به بعد | 3- کم توجهی به علوم طبیعی و علوم عقلی در قرون 5 به بعد<br> | ||
4- حمله مغول از مشرق و جنگهای صلیبی از مغرب | 4- حمله مغول از مشرق و جنگهای صلیبی از مغرب<br> | ||
5- تغییر پارادایم تجارت جهانی از زمین پایه به دریاپایه با اکتشاف راه های دریایی میان قاره ای | 5- تغییر پارادایم تجارت جهانی از زمین پایه به دریاپایه با اکتشاف راه های دریایی میان قاره ای<br> | ||
6- تغییر تدریجی مقتضیات زمان و مکان تمدن و عدم تطبیق سامانه مسلمین با آن | 6- تغییر تدریجی مقتضیات زمان و مکان تمدن و عدم تطبیق سامانه مسلمین با آن<br> | ||
7- رواج فرهنگ سیاسی قبیله ای پس از حمله مغول و تضعیف مدنیت اجتماعی | 7- رواج فرهنگ سیاسی قبیله ای پس از حمله مغول و تضعیف مدنیت اجتماعی<br> | ||
8- عدم استفاده صحیح از ظرفیت سیاسی-الهی امامت و ولایت. آرام آرام با فاصله گرفتن از بعثت نبوی، نیاز به یک رکن وثیق که حبل الله المتین برای امت باشد پدید آمد ولی چون به ظرفیت سیاسی-الهی امامت و ولایت اصیل اسلامی (یعنی اهل بیت هدی (ع)) کم توجهی شده بود و سلسله های بنی امیه و بنی عباس سبب تضعیف خلافت صحیح اسلامی شده بودند، آرام آرام انحراف، اختلاف و انحطاط جای وحدت، قدرت و پیشرفت را گرفت و عناصر اصلی تمدنی قدرت اسلامی (یعنی وحدت کلمه ذیل کلمه توحید) آسیب دید. ضعف اجتماعی-سیاسی به ضعف اقتصادی و سپس فرهنگی و دانشی منجر شد و مجموعه عقب ماندگی های انباشته ناشی از این فرآیند، آرام آرام موجب سلطه و تسلط استعمارگران بر پهنه جهان اسلام شد. | 8- عدم استفاده صحیح از ظرفیت سیاسی-الهی امامت و ولایت. آرام آرام با فاصله گرفتن از بعثت نبوی، نیاز به یک رکن وثیق که حبل الله المتین برای امت باشد پدید آمد ولی چون به ظرفیت سیاسی-الهی امامت و ولایت اصیل اسلامی (یعنی اهل بیت هدی (ع)) کم توجهی شده بود و سلسله های بنی امیه و بنی عباس سبب تضعیف خلافت صحیح اسلامی شده بودند، آرام آرام انحراف، اختلاف و انحطاط جای وحدت، قدرت و پیشرفت را گرفت و عناصر اصلی تمدنی قدرت اسلامی (یعنی وحدت کلمه ذیل کلمه توحید) آسیب دید. ضعف اجتماعی-سیاسی به ضعف اقتصادی و سپس فرهنگی و دانشی منجر شد و مجموعه عقب ماندگی های انباشته ناشی از این فرآیند، آرام آرام موجب سلطه و تسلط استعمارگران بر پهنه جهان اسلام شد.<br> |
نسخهٔ ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۹
1- جنگهای داخلی، بین فرقه ای و شعوبی گری ها
2- تغییر اقلیم
3- کم توجهی به علوم طبیعی و علوم عقلی در قرون 5 به بعد
4- حمله مغول از مشرق و جنگهای صلیبی از مغرب
5- تغییر پارادایم تجارت جهانی از زمین پایه به دریاپایه با اکتشاف راه های دریایی میان قاره ای
6- تغییر تدریجی مقتضیات زمان و مکان تمدن و عدم تطبیق سامانه مسلمین با آن
7- رواج فرهنگ سیاسی قبیله ای پس از حمله مغول و تضعیف مدنیت اجتماعی
8- عدم استفاده صحیح از ظرفیت سیاسی-الهی امامت و ولایت. آرام آرام با فاصله گرفتن از بعثت نبوی، نیاز به یک رکن وثیق که حبل الله المتین برای امت باشد پدید آمد ولی چون به ظرفیت سیاسی-الهی امامت و ولایت اصیل اسلامی (یعنی اهل بیت هدی (ع)) کم توجهی شده بود و سلسله های بنی امیه و بنی عباس سبب تضعیف خلافت صحیح اسلامی شده بودند، آرام آرام انحراف، اختلاف و انحطاط جای وحدت، قدرت و پیشرفت را گرفت و عناصر اصلی تمدنی قدرت اسلامی (یعنی وحدت کلمه ذیل کلمه توحید) آسیب دید. ضعف اجتماعی-سیاسی به ضعف اقتصادی و سپس فرهنگی و دانشی منجر شد و مجموعه عقب ماندگی های انباشته ناشی از این فرآیند، آرام آرام موجب سلطه و تسلط استعمارگران بر پهنه جهان اسلام شد.