سفر شیخ صدوق به کانادا ؟: تفاوت میان نسخه‌ها

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه را خالی کرد)
برچسب: خالی کردن
 
خط ۱: خط ۱:
{{نمایش پیام|approved|'''ارسال شده توسط کاربران،''' [[:شبکه_نخبگان_و_قرآن%E2%80%8Cکاوی:درباره|  '''در دست بررسی''']] }}
{{QFrame|Surah=29|Ayah=20}}
=عبارت محوری=
قل سیروا
=بیان مطلب علمی=
سفر شیخ صدوق به کانادا؟!


شیخ صدوق (ره) چندین سفر دور و دراز به مناطق مختلفی از سرزمین های اسلامی داشته است. یکی از این سفرها، سفر مشهور او به عمق ترکستان قدیم بوده است.
بنابر نتایج قبلی که تقدیم شده بود، ترکستان قدیم از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده بوده است و بخش غربی آن در آسیا و مطابق این تحقیقات، بخش شرقی آن در دشتهای ناحیه یوکان و حوالی آن در آلاسکا و کانادا قرار داشته است.
شیخ صدوق خود گفته است که دست قضا مرا به این گوشه غربت در "بلخ" که قصبه ایلاق است کشانده است و در آنجا میهمان یک عالم شیعی هم بوده و کتاب من لا یحضره الفقیه را آنجا تالیف کرده است.
پژوهشگران دیگر معاصر ما، بلخ را حاصل تصحیف دانسته اند و آن را متمایز از بلخ افغانستان دانسته اند. زیرا بین نزدیکترین ایلاق (چندین ایلاق داریم) تا بلخ افغانستان، 500 کیلومتر فاصله است و بلخ افغانستان نمی توانسته قصبه (پایتخت یا مرکز) برای یکی از ایلاق ها باشد. اما مشهورترین ایلاق، ایلاق ختا یا ایلاق تاتار بوده است که محل ییلاق تابستانی خان ختا بوده است. تحقیقات جدید پیشنهاد می کند که محل ییلاق خان تاتار، در آمریکای شمالی (یعنی در ترکستان شرقی مطابق تحقیقات ما) قرار داشته است.
اما مگر پایتخت ایلاق ختا و تاتار، نامش بلخ بوده است؟ اگر بلخ را تصحیفی از بالخ بدانیم و خود بالخ را معرب "بالغ" بدانیم، دقیقا نام پایتخت ایلاق تاتار، بالغ بوده است. بالغ به زبان تاتاری به معنای شهر است و به شهر پایتختشان، که در هر برهه در یک نقطه جغرافیایی بوده است، "خان بالغ" یا "بالغ" می گفته اند.
در دیگر منابع داریم که علویان و سادات علوی مهاجر، در بین مناطق تاتاری به صورت یک اقلیت حضور داشته اند.
از جمع تمامی این موارد می توان پیشنهاد کرد که مرحوم شیخ صدوق، تا اقصی نقاط ترکستان قدیم (یعنی ترکستان شرقی قدیم، یا همان دشت یوتوکان قدیم، یا همان دشت یوکان فعلی، یا همان ایلاق تاتار، یا همان ایلاق ختا، یا همان نواحی آلاسکا و کانادای فعلی) سفر کرده بوده و استماع حدیث کرده و کتاب من لا یحضره الفقیه را به درخواست یکی از علمای شیعه مستقر در ایلاق، به تحریر در آورده است. شاید، والله اعلم.
درتاریخ بخار، واژه بلخ را این گونه معرفی کرده:«بلخ ازماده بالخ یا بالق گرفته شده است چون شهر وپایتخت سلاطین ترک را بالخ یا بالق ویا بلخ می گفته اند، مانند خان بالق وبالخ ویا خان بلخ».
اکنون هم یکی از شهرهای آلاسکا پسوند بالق را در نام خود دارد: Chuathbaluk
شیخ صدوق سفری به ترکستان (و احتمالا نواحی غزیه) داشته است. اکنون تصور می شود که سفر ایشان به حوالی ترکستان روسیه (واقع در اواسط آسیا) بوده است. ولی شواهد نشان می دهد که ایشان به ایلاق واقع در نواحی ختا و قلماق (یعنی انتهای آسیا یا ابتدای آمریکا) سفر داشته اند.
بلاساغون قدیم، ظاهرا در نواحی ترکستان و ختا بوده است و اقلیت مهمی از شیعیان و سادات داشته است. لطفا به توضیحات بیشتر در شکل زیر مراجعه نمایید:
[[پرونده:Ilaq.jpg|قاب|وسط]]
===مکان دشت قلماق قدیم===
کوه قاف و سد ذوالقرنین و صحرای قلماق در مشرق صحرای قبچاق (سیبری قدیم) قرار دارد.
منابع کهن، گستره سرزمین ترکان (یعنی دشت قبچاق یا دشت کبیر) را 8 ماه مسافت پیمایش زمینی (معادل 12 هزار کیلومتر) دانسته اند. می دانیم که حد مغربی تاخت و تاز ترکان در قدیم، دشتهای شمال دریای سیاه بوده است. پس حد مشرقی آن بایستی 12 هزار کیلومتر در مشرق دریای سیاه (یعنی حوالی آلاسکا از طریق شمال شرق آسیا و تنگه برینگ) باشد.
[[پرونده:Kelmaq.jpg|وسط|قاب|قلماق و سد ذوالقرنین]]
==سادات منتهای مشرق==
جزایر سیلی یا سیلا یا شیلا یا سیلان، جزایری در منتهای مشرق (بعد از صین و قبل از صین الصین) بوده است که در منابع مختلف گفته شده که عده ای از سادات علوی در زمان بنی امیه به آنجا کوچیده اند.
در احادیث مربوط به آخرالزمان هم سخن از پرچم هایی است که از منتهای مشرق از بلاد شیلا می آیند و با سفیانی مبارزه می کنند.
آب و هوای سیلا را بسیار عالی توصیف کرده اند و گفته اند که سرندیب هم جزئی از مملکت سیلا است و زمستان و تابستان برای ایشان از نظر آب و هوایی یکسان است. از جمع این موارد می توان پیشنهاد کرد که تعدادی از سادات علوی در زمان بنی امیه به نواحی بین حوالی بریتیش کلمبیا تا انکوریج کوچیده اند.
در یک نقشه قرن شانزدهم اروپایی به نام 1536 Oronce Fine Mappemonde، جزیره سیلا را در شمال غرب قاره آمریکا (محل فعلی آلاسکا) ترسیم کرده است.
==یاوران مهدی (عج) از منتهای مشرق==
ظاهرا رابطه ترکان نه تنها با ذوالقرنین خوب بوده است بلکه با شیعیان هم رابطه خوبی داشته اند. در احادیث و اقوال تاریخی هست که اقوامی در منتهای مشرق هستند که "مصداق من قوم موسی امه یهدون بالحق و به یعدلون" هستند. شاید ردپای اینان در میان اقوام ترک دشت قبچاق قابل پیگیری و ردگیری باشد. چون مردمان منتهای مشرق، تا جایی که ما می دانیم، موارد زیر بوده اند و یک گزینه محتمل تر از این میان، ترکان (و احیانا هزاره ها) هستند: 1) ترکان و ترکمانان، 2) بومیان آتابازکان آمریکا، 3) تاتارها و مغولان، 4) سکاها، ماساگتها و دیگر اقوام آریایی، 5) برخی ایرانیان، 6) آزتکها، 7) سرخپوستان پوئبلو خصوصا زونی ها (که حجاب دارند)، 8) آلیوتها و اسکیموها، 9) دیگر بومیان آمریکا.  مثلا می توان گفت که اعقاب صفویه و لشگریانشان به ترکان و ترکمانان شیعه بر می گردد و لذا شاید بتوان یکی از مصادیق یاوران مهدی (عج) در آخرالزمان را برخی از صفویه و لشگریانشان که یک حکومت شیعی مقتدر تشکیل دادند دانست والله اعلم.
منظور از ترکان دشت قبچاق، کدام ایلات است؟ برخی اسامی ایشان برایمان آشنا است چون در لشگر و اردوگاه صفویه حضور اساسی و بنیانی داشته اند: مثل افشار، شاملو، بیات، بایندر، بیگدلی، قراقویونلوها و ... . ایشان عضوی از قبایل سی و چندگانه ترکمانان هستند که احتمالا نسب اصلی شان به ایرانیان شرقی بر می گردد. ترکمان نامی است که ذوالقرنین روی ایشان گذاشته است و از ترک + مانن (مانند) ایجاد شده است.
گسترده ترین هاپلوگروپ ژنتیکی میان ترکان، هاپلوگروپ J و سپس R است که موید ریشه اصلی خاورمیانه ای و آریایی ایشان است. یعنی ایشان ابتدا در خاورمیانه بوده اند سپس هزاران سال پیش به منتهای مشرق مهاجرت کردند و سپس آرام آرام دوباره به موطن اصلی بازگشتند.
=منابع و پانویس=
{{پانویس|2|اندازه=ریز|30em}}
[[رده: عنکبوت.آیه20]]
[[رده: نکته]]
[[رده: باستان شناسی]]
[[رده: جغرافیا]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: آمریکا]]
[[رده: ایران اسلامی]]
[[رده: تمدن اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۴