تسبیح موجودات در نگاه مفسران

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبْعُ وَٱلْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَىْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا
آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند، همه تسبیح او می‌گویند؛ و هر موجودی، تسبیح و حمد او می‌گوید؛ ولی شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید؛ او بردبار و آمرزنده است.
آیه 44 سوره اسراء

چکیده

آیات چندی از قرآن کریم به تسبیح همه اشیاء و از جمله جمادات اشاره دارد. مفسران در تبیین مفهوم این تسبیح آراء گوناگون دارند. برخی این تسبیح را به زبان حال دانسته و کاربرد این واژه را برای جمادات کاربردی مجازی شمرده‌اند و امکان تسبیح زبانی جمادات را نفی کرده‌اند؛ برخی دیگر این تسبیح را علاوه بر زبان حال، به زبان قال دانسته و بر علم و شعور و حیات همه موجودات از نقل و عقل برهان آورده و به عنوان مبنای تسبیح زبانی جمادات استناد کرده‌اند. بررسی دلائل دو گروه نشان می‌دهد که تسبیح اشیاء به زبان قال و حقیقی است و مربوط به جنبه ملکوتی آن‌ها است و پاسخ مخالفان به اشکالات موافقان زبان قال، پذیرفتنی نیست. ازسویی برخی محققان، فرکانس‌های ساطع شده از اشیاء را تسبیح موجودات دانسته‌اند. اما از آنجا که تسبیح باطنی اشیاء از تیررس علم تجربی خارج است، این تطبیق درست به نظر نمی‌رسد.

مقدمه

برخی از آیات قرآن بر شعورمندی و علم همه موجودات دلالت دارد و از تسبیح همه اشیاء عالَم سخن می گوید. این آیات محل بحث دانشمندان مسلمان و مفسران گردیده [۱] و از منظرهای قرآنی و فلسفی فرضیات گوناگونی درباره مراد خداوند از این آیات شکل گرفته است.

برخی دانشمندان مفهوم تسبیح موجودات و اشیاء را مجازی دانسته معتقدند تسبیح آنها با زبان حال است؛ که این گروه خود دو نظر درباره تسبیح به زبان حال دارند؛ یکی اینکه موجودات با محدودیت‌ها و نقص‌هایی که در وجود خود دارند بر وجودی بی نقص و کامل دلالت می‌کنند که خالق آنهاست و دیگر آن که هر موجودی با نظم ویژه و خلقت خاص خود ، به عبارتی از جنبه کمال خود، برای قدرت و علم و کمال آفریدگار خود آیت و نشانه است.

گروه دوم با تکیه بر برهان‌های فلسفی و قرآنی این تسبیح را حقیقی می‌دانند و از شعورمندی و علم موجودات که لازمه تسبیح حقیقی است، دفاع می‌کنند. بر این اساس کسانی که در زمینه اعجاز علمی قرآن تحقیق می‌کنند، ادعا نموده‌اند که علم امروز این مطلب قرآنی را تأیید می‌کند و در این رابطه با استفاده از اطلاعات علمی که در این زمینه به دست آورده‌اند، اظهار می‌دارند که هر چیزی در هستی، به نوعی سخن می‌گوید و امواجی را از خود صادر می‌کند. برای مثال، از برخی گیاهان امواج و فرکانس‌های صوتی ایجاد می‌شود و یا برخی از ستارگان از خود صداهایی تولید می‌کنند، مثلا ستاره نوترونی که خداوند آن را طارق نامیده، صدایی شبیه پتک صادر می‌کند و..... لذا آیاتی را که در مورد تسبیح موجودات است، بر این امواج و فرکانس‌های صوتی که از ذرات و موجودات عالم صادر می‌شود، تطبیق داده و گفته‌اند که هر چیزی در هستی صدای خاصی دارد و این گونه خدا را تسبیح می‌کند و این مطلبی است که قرآن در 1400 سال پیش آن را بیان کرده است.

در این مقاله آیات مربوط به تسبیح اشیاء را از منظر قرآن و مفسران بررسی می‌کنیم تا روشن شود تسبیح اشیاء چگونه تسبیحی است و تفاوت آن با تسبیح انسان‌ها و ملائک چیست و این که آیا می توان تسبیح اشیاء را فرکانس‌هایی دانست که از آنها صادر می‌شود.

مفهوم لغوی تسبیح

زبان پدیده‌ای پویاست که در بستر زمان و متاثر از فرهنگ و تمدن انسان‌ها تکامل می‌یابد. هرچه فرهنگ و تمدن ساده‌تر و بدوی‌تر باشد زبان آن فرهنگ نیز ساده‌تر و دامنه لغات آن کوتاه‌تر است. در فرآیند تکامل زبان طبیعتا ابتدا لغات برای اشیاء ملموس و محسوس که در زندگی روزمره مورد استفاده بود وضع شدند و با پیشرفت عقل و اندیشه انسان مفاهیم غیر مادی و انتزاعی به حوزه لغات زبان راه یافتند. از این رو معانی مادی بر مفاهیم انتزاعی تقدم زمانی دارند و اگر در حوزه معنایی واژه‌ای معنایی مادی و چند معنای انتزاعی یافت شود، قهراً معنای مادی ولین مفهومی است که واژه برای آن وضع شده آن گاه بنا به مناسبت و شباهتی که آن معنای مادی با معنای انتزاعی دارد دامنه معانی لفظ، مفهوم انتزاعی راهم در برگرفته است. واژه تسبیح از ریشه سبح نیز از این اصل مستثنی نیست. بنابر آنچه در لغت نامه ها آمده تسبیح اول در معنای حرکت سریع و با آرمش و دورانی بوده است و از آنجا که اولین تسبیح کنندگان پروردگار در چنین وضعیتی اورا تسبیح گفته‌اند، این واژه در معنای تنزیه پروردگار به کار رفته است.

عن الحسن بن محبوب عن صالح بن رزين عن شهاب بن عبد ربه قال سمعت الصادق ع يقول يا شهاب نحن شجرة النبوة و معدن الرسالة و مختلف الملائكة و نحن عهد الله و ذمته و نحن ودائع الله و حجته كنا أنوارا صفوفا حول العرش نسبح فيسبح أهل السماء بتسبيحنا إلى أن هبطنا إلى الأرض فسبحنا فسبح أهل الأرض بتسبيحنا وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ فمن وفى بذمتنا فقد وفى بعهد الله عز و جل و ذمته و من خفر ذمتنا فقد خفر ذمة الله عز و جل و عهده.[۲]

«شهاب بن عبد ربه می‌گوید، شنیدم که امام صادق (ع) فرمود: ما درخت نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد فرشتگایم و ما عهد خداوند و ذمه اوییم و ما ودیعه‌های پروردگار و حجت اوییم. نورهایی صف بسته گرد عرش بودیم و تسبیح می‌گفتیم؛ پس اهل آسمان با (پیروی از) تسبیح ما تسبیح بگفتند تا اینکه به زمین فرود آمدیم و اهل زمین با تسبیح ما تسبیح نمودند ... »

در زیارت جامعه کبیره نیز چنین مفهومی آمده است:

... خَلَقَكُمْ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ‏ مُحْدِقِينَ‏ حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا فَجَعَلَكُمُ اللَّهُ‏ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّه‏ ... [۳]

«خداوند شما را نورهایی آفرید و طواف کنندگان گرد عرشش قرار داد تا اینکه بر ما منت نهاد و شما را در خانه‌هایی قرار داد ... » از آنجا انوار اهل بیت ع در حال طواف گرد عرش به تنزیه پروردگار مشغول بودند، تسبیح در معنای تنزیه خداوند از هرچه لایق او نیست، به کار رفته است. مصطفوی اصل این ریشه را حرکت در مسیر حق بدون انحراف دانسته است.[۴] در حالیکه کاربردهای مادّی این ریشه در معانی شنا در آب، حرکت دستان اسب هنگام حرکت و حرکت دورانی ستارگان در فلک است[۵]. راغب قید سرعت را نیز به معنای حرکت در سیال(آب یا هوا) افزوده است.[۶]

مفهوم تسبیح در نگاه مفسران

  1. مکارم، 1374: ج‏12، 134
  2. قمی،1367: ج‏2، 228
  3. صدوق،1404: ج2، 613
  4. مصطفوی، ج5، 21
  5. همو
  6. 392