بعد روحانی انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز بعد روحانی انسان» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان)))
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نمایش پیام|approved|این پژوهش، در [[:شبکه_نخبگان_و_قرآن%E2%80%8Cکاوی:درباره| پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی]] انجام شده است.}}
{{QFrame|Surah=15|Ayah=29}}
{{QFrame|Surah=15|Ayah=29}}
=کلمات کلیدی=
سَوَّيْتُهُ: تسویه یک چیز به معنی آن را معتدل و برابر نمودن است (راغب اصفهانی،ص 440)
نفخ: از ن- ف- خ به معنی دميدن (همو،ص 816)


=بیان ایده=
=بیان ایده=
خط ۱۱: خط ۶:
از این آیه استنباط می‌شود که انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است که امروزه علم طب نیز بدان رسیده و اقرار دارد. به این معنا که بعد جسمانی انسان که متشکل از سلول‌ها و نسوج بدن است، به مرور زمان با سلول‌های جدید جایگزین می‌شود و در واقع دائماً در حال تغییر است. در حالی که بُعد ثابت و غیر قابل تغییر آدمی همان روح یا بُعد غیر جسمانی اوست.
از این آیه استنباط می‌شود که انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است که امروزه علم طب نیز بدان رسیده و اقرار دارد. به این معنا که بعد جسمانی انسان که متشکل از سلول‌ها و نسوج بدن است، به مرور زمان با سلول‌های جدید جایگزین می‌شود و در واقع دائماً در حال تغییر است. در حالی که بُعد ثابت و غیر قابل تغییر آدمی همان روح یا بُعد غیر جسمانی اوست.


از مهم‌ترين مباحثي كه در آفرينش انسان مطرح می‌شود، ابعاد وجودي انسان است. چرا كه انسان شناسي با رهيافت ديني، بدون توجه به ‌اين مهم بی‌معني خواهد بود و از طرفي، نگاه اندیشمندان اسلامی نیز نسبت به آفرينش انسان بيشترناظر به همين بحث است.
از مهم‌ترين مباحثی كه در آفرينش انسان مطرح می‌شود، ابعاد وجودی انسان است. چرا كه انسان شناسی با رهيافت دينی، بدون توجه به ‌اين مهم بی‌معنی خواهد بود و از طرفی، نگاه اندیشمندان اسلامی نیز نسبت به آفرينش انسان بيشتر ناظر به همين بحث است.
افزون بر اين، آفرينش انسان در بينش قرآن زماني كامل و نهايي است كه افزون بر بُعد جسماني، واجد بُعد روحاني خويش نیز شده باشد؛ آن‌جا كه قرآن مي‌فرمايد: "فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِين".


در حقيقت آیه شریفه به اين نکته اشاره دارد كه انسان داراي آفرينش جسمانی و روحانی است، به عبارت ديگر، او موجودی مركب و دو بُعدی است.
افزون بر اين، آفرينش انسان در بينش قرآن زمانی كامل و نهايی است كه افزون بر بُعد جسمانی، واجد بُعد روحانی خويش نیز شده باشد؛ آن‌جا كه قرآن مي‌فرمايد: "فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِين".
 
در حقيقت آیه شریفه به اين نکته اشاره دارد كه انسان دارای آفرينش جسمانی و روحانی است، به عبارت ديگر، او موجودی مركب و دو بُعدی است.


مطهري برآنست که در مركب بودن شخصيت انسان ترديدی وجود ندارد و همه به نحوی بر اين امر صحه گذاشته و دو بعدی بودن وجود انسان را قبول دارند. او می‌گويد:
مطهري برآنست که در مركب بودن شخصيت انسان ترديدی وجود ندارد و همه به نحوی بر اين امر صحه گذاشته و دو بعدی بودن وجود انسان را قبول دارند. او می‌گويد:
خط ۲۰: خط ۱۶:
«اين مطلب را كه انسان يك شخصيت مركب دارد،‌ اديان و فلسفه‌ها تأييد كرده‌اند، علماء و روان‌شناس‌ها تأييد كرده‌اند و یک مطلبي است كه قابل بحث نيست. يعني قابل ترديد نيست كه انسان يك شخصيت مركب است، يك موجود مركب است».
«اين مطلب را كه انسان يك شخصيت مركب دارد،‌ اديان و فلسفه‌ها تأييد كرده‌اند، علماء و روان‌شناس‌ها تأييد كرده‌اند و یک مطلبي است كه قابل بحث نيست. يعني قابل ترديد نيست كه انسان يك شخصيت مركب است، يك موجود مركب است».


وی در راستاي اثبات آفرينش انسان به عنوان موجود مركب و واجد بُعد جسماني و روحاني، به آيه 29 سوره حجر نیز استنادکرده است (مطهري، گفتارهاي معنوي،ص 33).  
وی در راستای اثبات آفرينش انسان به عنوان موجود مركب و واجد بُعد جسمانی و روحانی، به آیه مورد بحث ما نیز استناد کرده است <ref>مطهری، گفتارهای معنوی،ص 33</ref>.  


[[پرونده:بعد روحانی انسان 1.jpg|قاب|وسط]]
[[پرونده:بعد روحانی انسان 1.jpg|قاب|وسط]]
خط ۲۶: خط ۲۲:
تصور روانشناسان از انسان (بدن، فکر، روح و روان)
تصور روانشناسان از انسان (بدن، فکر، روح و روان)


هم چنين در ذيل آيه {{QFrame|Surah=862|Ayah=30}} كه در ضمن آن اعتراض ملائكه نسبت به سجده بر آدم به عنوان موجود شر محض و خون ريز مطرح شده و بيانگر بُعد جسماني اوست، براي تبيين بُعد روحاني انسان، مي‌آورد:
هم چنين در ذيل آيه {{QFrame|Surah=2|Ayah=30}} كه در ضمن آن اعتراض ملائكه نسبت به سجده بر آدم به عنوان موجود شر محض و خون ريز مطرح شده و بيانگر بُعد جسماني اوست، براي تبيين بُعد روحانی انسان، می‌آورد:


«خداوند ملائكه را [پس از توصيف انسان به خونريزي] تخطئه نكرد و نگفت كه دروغ مي‌گویيد. بلكه فرمود" وراي آن‌چه شما مي‌دانيد، من چيزها مي‌دانم". شما يك طرف سكه را خوانده‌ايد. شما عارف به حقيقت موجودي كه من مي‌خواهم بيافرينم نيستيد و حد شما كمتر از آنست كه او را بشناسيد، او برتر و بالاتر است» (مطهري، آشنايي با قرآن، 2/106-107 ).
«خداوند ملائكه را [پس از توصيف انسان به خونريزي] تخطئه نكرد و نگفت كه دروغ مي‌گویيد. بلكه فرمود" وراي آن‌چه شما مي‌دانيد، من چيزها مي‌دانم". شما يك طرف سكه را خوانده‌ايد. شما عارف به حقيقت موجودی كه من می‌خواهم بيافرينم نيستيد و حد شما كمتر از آنست كه او را بشناسيد، او برتر و بالاتر است» <ref>مطهری، آشنايی با قرآن، 2/106-107 </ref>.


به هرصورت، در جهان امروز اصل مسئله دو بعدی بودن انسان مورد قبول بسیاری از دانشمندان است.
به هرصورت، در جهان امروز اصل مسئله دو بعدی بودن انسان مورد قبول بسیاری از دانشمندان است.
=بررسی لغوی و تفسیری=
==کلمات اصلی==
* سَوَّيْتُهُ: تسویه یک چیز به معنی آن را معتدل و برابر نمودن است <ref>راغب اصفهانی،ص 440</ref>
*
* نفخ: از ن- ف- خ به معنی دميدن <ref>همو،ص 816</ref>


=اهداف و روش تحقیق=
=اهداف و روش تحقیق=
خط ۳۶: خط ۳۹:
با توجه به آیه 29 سوره حجر، روح منسوب به خدا در انسان دمیده شده است. اما آيا انسان جسدی بود كه در آن روح دميده شد و زنده گرديد و يا مراد از نفخ روح، اعطاء تفكّر و اختيار به او بود كه با آن، لياقت یافت خليفة الهى گردد؟ روشن است كه نفخ روح، دميدن معنوى و نفخ ویژه‌ای است. از این رو، قرآن مجيد پس از اشاره به ساخته شدن جسم، پیوستن روح را به آن بیان می‌کند.  
با توجه به آیه 29 سوره حجر، روح منسوب به خدا در انسان دمیده شده است. اما آيا انسان جسدی بود كه در آن روح دميده شد و زنده گرديد و يا مراد از نفخ روح، اعطاء تفكّر و اختيار به او بود كه با آن، لياقت یافت خليفة الهى گردد؟ روشن است كه نفخ روح، دميدن معنوى و نفخ ویژه‌ای است. از این رو، قرآن مجيد پس از اشاره به ساخته شدن جسم، پیوستن روح را به آن بیان می‌کند.  


انسان‌ها از زمان‌های گذشته علاقه خود را به شناخت ویژگی‌های روحی افراد نشان داده‌اند و همیشه در پی کشف ناشناخته‌ها بوده اند(Bremmer, 1987). تاکنون مطالعات بسیاری در شناخت ویژگی‌های روحی و روانی انسان و تجزیه و تحلیل رفتارهای او صورت گرفته است. امروزه پزشکان با شناخت ویژگی‌های روحی افراد قادر به درمان بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی هستند (Glover, 2007)، ولی تاکنون کسی به ماهیت روح انسان پی نبرده است. به هر صورت برای اظهار نظر دقیق‌تر علمی درباره اعجاز این آیه شریفه لازم است به سؤالات مطرح شده در دو حوزه قرآنی و علمی پاسخ گفت.
انسان‌ها از زمان‌های گذشته علاقه خود را به شناخت ویژگی‌های روحی افراد نشان داده‌اند و همیشه در پی کشف ناشناخته‌ها بوده‌اند<ref>Bremmer, 1987</ref>. تاکنون مطالعات بسیاری در شناخت ویژگی‌های روحی و روانی انسان و تجزیه و تحلیل رفتارهای او صورت گرفته است. امروزه پزشکان با شناخت ویژگی‌های روحی افراد قادر به درمان بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی هستند <ref>Glover, 2007</ref>، ولی تاکنون کسی به ماهیت روح انسان پی نبرده است. به هر صورت برای اظهار نظر دقیق‌تر علمی درباره اعجاز این آیه شریفه لازم است به سؤالات مطرح شده در دو حوزه قرآنی و علمی پاسخ گفت.


=آیات مرتبط=
=آیات مرتبط=
خط ۴۸: خط ۵۱:


# با توجه به آیه 29 سوره حجر، آيا وجود انسان به صورت جسدى بوده که با دميده شدن روح منسوب به خدا در آن زنده گرديده و يا مراد از نفخ روح اعطاء تفكّر و اختيار به انسان است؟
# با توجه به آیه 29 سوره حجر، آيا وجود انسان به صورت جسدى بوده که با دميده شدن روح منسوب به خدا در آن زنده گرديده و يا مراد از نفخ روح اعطاء تفكّر و اختيار به انسان است؟
# با توجه به آیه "وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً"(اسراء/17/85)، آیا سخن گفتن از روح که از امر پروردگار محسوب شده، ممکن است و علم بشر چه مقدار از ناشناخته‌های روح را دریافته است؟
# با توجه به آیه "وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً"<ref>{{QFrame|Surah=85|Ayah=17}}</ref>، آیا سخن گفتن از روح که از امر پروردگار محسوب شده، ممکن است و علم بشر چه مقدار از ناشناخته‌های روح را دریافته است؟
# آیا مراد از نفخه روح همان هستی بخشی به انسان است؟
# آیا مراد از نفخه روح همان هستی بخشی به انسان است؟
# با توجه به این آیه شریفه: "اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها وَ الَّتي‏ لَمْ تَمُتْ في‏ مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتي‏ قَضى‏ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى‏ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى..."(زمر/39/42، توفی یعنی گرفتن به تمام و کمال و جدا شدن روح از جسم که هنگام مرگ صورت می‌گیرد)، آیا خواب دیدن انسان به علت مفارقت روح است ؟ ارتباط او با روح جدا شده از جسم چگونه است؟
# با توجه به این آیه شریفه: "اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها وَ الَّتي‏ لَمْ تَمُتْ في‏ مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتي‏ قَضى‏ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى‏ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى..."<ref>{{QFrame|Surah=39|Ayah=42}}</ref>، آیا خواب دیدن انسان به علت مفارقت روح است ؟ ارتباط او با روح جدا شده از جسم چگونه است؟
# آیا ترکیب اضافی "روحی" (روح من) که مانند تعبیر" ماه خدا" که برای تعظیم شأن ماه رمضان است، تنها در بیان عظمت و مقام انسان در مقابل ملائکه وسایر مخلوقات است یا نمایانگر برتری او به سبب قدرت ویژه اختیار و عقل انسان است؟
# آیا ترکیب اضافی "روحی" (روح من) که مانند تعبیر" ماه خدا" که برای تعظیم شأن ماه رمضان است، تنها در بیان عظمت و مقام انسان در مقابل ملائکه وسایر مخلوقات است یا نمایانگر برتری او به سبب قدرت ویژه اختیار و عقل انسان است؟
# آیا عبارت "احسن تقویم" در سوره طین که برای خلقت انسان یاد شده، به علت ویژگی خاص "نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي" است؟
# آیا عبارت "احسن تقویم" در سوره طین که برای خلقت انسان یاد شده، به علت ویژگی خاص "نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي" است؟
# آیا با توجه به آیات فوق می‌توان گفت که مراحل خلقت اولیه انسان الف) کونیت (وجود یافتن) ب) تسویه (به صورت انسان در آمدن) ج) صاحب روح شدن است؟
# آیا با توجه به آیات فوق می‌توان گفت که مراحل خلقت اولیه انسان الف) کونیت (وجود یافتن) ب) تسویه (به صورت انسان در آمدن) ج) صاحب روح شدن است؟
# آیا در کتب ادیان دیگر نیز مسائل مرتبط به روح آمده است؟
# آیا در کتب ادیان دیگر نیز مسائل مرتبط به روح آمده است؟
=سوالات علمی=
# آیا سؤال از جنس روح پرسش از یک امر فراتر از علم بشری است؟
# آیا سؤال از جنس روح پرسش از یک امر فراتر از علم بشری است؟
# آیا سایر مخلوقات مانند حیوانات و گیاهان دارای روح هستند؟ اگر چنین است، جنس و ماهیت روح آنها با انسان چه تفاوتی دارد؟
# آیا سایر مخلوقات مانند حیوانات و گیاهان دارای روح هستند؟ اگر چنین است، جنس و ماهیت روح آنها با انسان چه تفاوتی دارد؟
# با قیاس جامعی در تفاوت معنایی تعبیر روح در علوم دینی، روانشناسی، پزشکی و... چگونه می‌توان به درک صحیح‌تری از حقیقت روح رسید؟
# با قیاس جامعی در تفاوت معنایی تعبیر روح در علوم دینی، روانشناسی، پزشکی و... چگونه می‌توان به درک صحیح‌تری از حقیقت روح رسید؟
# آیا جایگاه روح همان مرکز احساسات و قلب می‌باشد یا مرکز فرماندهی مغز است یا مکانی جسمانی نمی‌توان برای آن در نظر گرفت؟
# آیا جایگاه روح همان مرکز احساسات و قلب می‌باشد یا مرکز فرماندهی مغز است یا مکانی جسمانی نمی‌توان برای آن در نظر گرفت؟
# چه ارتباطاتی میان سیستم لیمبیک (limbic) مغز، رفتار های روانی انسان و روح وجود دارد؟
# چه ارتباطاتی میان سیستم لیمبیک<ref>limbic</ref>مغز، رفتار های روانی انسان و روح وجود دارد؟
 
=پانویس و منابع=
 
{{پانویس|1|اندازه=ریز|30em}}


=منابع=


1. قرآن کریم ترجمه فولاد وند
1. قرآن کریم ترجمه فولاد وند
خط ۷۸: خط ۸۱:
6. Glover, E., Psycho-Analysis, Read books, 2007
6. Glover, E., Psycho-Analysis, Read books, 2007


[[رده:پروپوزال]]
[[رده:پیشنهاده]]
[[رده:حجر.آیه29]]
[[رده:حجر.آیه29]]
[[رده:روان‌شناسی]]
[[رده:فلسفه]]
[[رده:دین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۶

این پژوهش، در پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است.
فَإِذَا سَوَّيْتُهُۥ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُوا۟ لَهُۥ سَٰجِدِينَ
هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید!»
آیه 29 سوره حجر

بیان ایده

از این آیه استنباط می‌شود که انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است که امروزه علم طب نیز بدان رسیده و اقرار دارد. به این معنا که بعد جسمانی انسان که متشکل از سلول‌ها و نسوج بدن است، به مرور زمان با سلول‌های جدید جایگزین می‌شود و در واقع دائماً در حال تغییر است. در حالی که بُعد ثابت و غیر قابل تغییر آدمی همان روح یا بُعد غیر جسمانی اوست.

از مهم‌ترين مباحثی كه در آفرينش انسان مطرح می‌شود، ابعاد وجودی انسان است. چرا كه انسان شناسی با رهيافت دينی، بدون توجه به ‌اين مهم بی‌معنی خواهد بود و از طرفی، نگاه اندیشمندان اسلامی نیز نسبت به آفرينش انسان بيشتر ناظر به همين بحث است.

افزون بر اين، آفرينش انسان در بينش قرآن زمانی كامل و نهايی است كه افزون بر بُعد جسمانی، واجد بُعد روحانی خويش نیز شده باشد؛ آن‌جا كه قرآن مي‌فرمايد: "فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِين".

در حقيقت آیه شریفه به اين نکته اشاره دارد كه انسان دارای آفرينش جسمانی و روحانی است، به عبارت ديگر، او موجودی مركب و دو بُعدی است.

مطهري برآنست که در مركب بودن شخصيت انسان ترديدی وجود ندارد و همه به نحوی بر اين امر صحه گذاشته و دو بعدی بودن وجود انسان را قبول دارند. او می‌گويد:

«اين مطلب را كه انسان يك شخصيت مركب دارد،‌ اديان و فلسفه‌ها تأييد كرده‌اند، علماء و روان‌شناس‌ها تأييد كرده‌اند و یک مطلبي است كه قابل بحث نيست. يعني قابل ترديد نيست كه انسان يك شخصيت مركب است، يك موجود مركب است».

وی در راستای اثبات آفرينش انسان به عنوان موجود مركب و واجد بُعد جسمانی و روحانی، به آیه مورد بحث ما نیز استناد کرده است [۱].

تصور روانشناسان از انسان (بدن، فکر، روح و روان)

هم چنين در ذيل آيه

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّى جَاعِلٌ فِى ٱلْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوٓا۟ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّىٓ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [= نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم، و تو را تقدیس می‌کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.»
آیه 30 سوره بقره

كه در ضمن آن اعتراض ملائكه نسبت به سجده بر آدم به عنوان موجود شر محض و خون ريز مطرح شده و بيانگر بُعد جسماني اوست، براي تبيين بُعد روحانی انسان، می‌آورد:

«خداوند ملائكه را [پس از توصيف انسان به خونريزي] تخطئه نكرد و نگفت كه دروغ مي‌گویيد. بلكه فرمود" وراي آن‌چه شما مي‌دانيد، من چيزها مي‌دانم". شما يك طرف سكه را خوانده‌ايد. شما عارف به حقيقت موجودی كه من می‌خواهم بيافرينم نيستيد و حد شما كمتر از آنست كه او را بشناسيد، او برتر و بالاتر است» [۲].

به هرصورت، در جهان امروز اصل مسئله دو بعدی بودن انسان مورد قبول بسیاری از دانشمندان است.

بررسی لغوی و تفسیری

کلمات اصلی

  • سَوَّيْتُهُ: تسویه یک چیز به معنی آن را معتدل و برابر نمودن است [۳]
  • نفخ: از ن- ف- خ به معنی دميدن [۴]

اهداف و روش تحقیق

با توجه به آیه 29 سوره حجر، روح منسوب به خدا در انسان دمیده شده است. اما آيا انسان جسدی بود كه در آن روح دميده شد و زنده گرديد و يا مراد از نفخ روح، اعطاء تفكّر و اختيار به او بود كه با آن، لياقت یافت خليفة الهى گردد؟ روشن است كه نفخ روح، دميدن معنوى و نفخ ویژه‌ای است. از این رو، قرآن مجيد پس از اشاره به ساخته شدن جسم، پیوستن روح را به آن بیان می‌کند.

انسان‌ها از زمان‌های گذشته علاقه خود را به شناخت ویژگی‌های روحی افراد نشان داده‌اند و همیشه در پی کشف ناشناخته‌ها بوده‌اند[۵]. تاکنون مطالعات بسیاری در شناخت ویژگی‌های روحی و روانی انسان و تجزیه و تحلیل رفتارهای او صورت گرفته است. امروزه پزشکان با شناخت ویژگی‌های روحی افراد قادر به درمان بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی هستند [۶]، ولی تاکنون کسی به ماهیت روح انسان پی نبرده است. به هر صورت برای اظهار نظر دقیق‌تر علمی درباره اعجاز این آیه شریفه لازم است به سؤالات مطرح شده در دو حوزه قرآنی و علمی پاسخ گفت.

آیات مرتبط

إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّى خَٰلِقٌۢ بَشَرًا مِّن طِينٍ
و به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری را از گل می‌آفرینم!
آیه 71 سوره ص
فَإِذَا سَوَّيْتُهُۥ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُوا۟ لَهُۥ سَٰجِدِينَ
هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، برای او به سجده افتید!»
آیه 72 سوره ص
فَسَجَدَ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ
در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند،
آیه 73 سوره ص
إِلَّآ إِبْلِيسَ ٱسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلْكَٰفِرِينَ
جز ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود!
آیه 74 سوره ص

سوالات تحقیق

  1. با توجه به آیه 29 سوره حجر، آيا وجود انسان به صورت جسدى بوده که با دميده شدن روح منسوب به خدا در آن زنده گرديده و يا مراد از نفخ روح اعطاء تفكّر و اختيار به انسان است؟
  2. با توجه به آیه "وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً"[۷]، آیا سخن گفتن از روح که از امر پروردگار محسوب شده، ممکن است و علم بشر چه مقدار از ناشناخته‌های روح را دریافته است؟
  3. آیا مراد از نفخه روح همان هستی بخشی به انسان است؟
  4. با توجه به این آیه شریفه: "اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها وَ الَّتي‏ لَمْ تَمُتْ في‏ مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتي‏ قَضى‏ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى‏ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى..."[۸]، آیا خواب دیدن انسان به علت مفارقت روح است ؟ ارتباط او با روح جدا شده از جسم چگونه است؟
  5. آیا ترکیب اضافی "روحی" (روح من) که مانند تعبیر" ماه خدا" که برای تعظیم شأن ماه رمضان است، تنها در بیان عظمت و مقام انسان در مقابل ملائکه وسایر مخلوقات است یا نمایانگر برتری او به سبب قدرت ویژه اختیار و عقل انسان است؟
  6. آیا عبارت "احسن تقویم" در سوره طین که برای خلقت انسان یاد شده، به علت ویژگی خاص "نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي" است؟
  7. آیا با توجه به آیات فوق می‌توان گفت که مراحل خلقت اولیه انسان الف) کونیت (وجود یافتن) ب) تسویه (به صورت انسان در آمدن) ج) صاحب روح شدن است؟
  8. آیا در کتب ادیان دیگر نیز مسائل مرتبط به روح آمده است؟
  9. آیا سؤال از جنس روح پرسش از یک امر فراتر از علم بشری است؟
  10. آیا سایر مخلوقات مانند حیوانات و گیاهان دارای روح هستند؟ اگر چنین است، جنس و ماهیت روح آنها با انسان چه تفاوتی دارد؟
  11. با قیاس جامعی در تفاوت معنایی تعبیر روح در علوم دینی، روانشناسی، پزشکی و... چگونه می‌توان به درک صحیح‌تری از حقیقت روح رسید؟
  12. آیا جایگاه روح همان مرکز احساسات و قلب می‌باشد یا مرکز فرماندهی مغز است یا مکانی جسمانی نمی‌توان برای آن در نظر گرفت؟
  13. چه ارتباطاتی میان سیستم لیمبیک[۹]مغز، رفتار های روانی انسان و روح وجود دارد؟

پانویس و منابع

  1. مطهری، گفتارهای معنوی،ص 33
  2. مطهری، آشنايی با قرآن، 2/106-107
  3. راغب اصفهانی،ص 440
  4. همو،ص 816
  5. Bremmer, 1987
  6. Glover, 2007
  7. هَلْ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلْجُنُودِ
    آیا داستان لشکرها به تو رسیده است،
    آیه 17 سوره بروج
  8. ٱللَّهُ يَتَوَفَّى ٱلْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَٱلَّتِى لَمْ تَمُتْ فِى مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ ٱلَّتِى قَضَىٰ عَلَيْهَا ٱلْمَوْتَ وَيُرْسِلُ ٱلْأُخْرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
    خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به هنگام خواب می‌گیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه می‌دارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمی‌گرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانه‌های روشنی است برای کسانی که اندیشه می‌کنند!
    آیه 42 سوره زمر
  9. limbic


1. قرآن کریم ترجمه فولاد وند

2. راغب اصفهانی،حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق

3. مطهری، مرتضی، آشنايي با قرآن، صدرا، چاپ سوم، تهران، 1364ش

4. مطهری، مرتضی، گفتارهاي معنوي، صدرا، تهران

5. Bremmer, J.N., The early Greek concept of the soul, Princeton University Press, 1987

6. Glover, E., Psycho-Analysis, Read books, 2007