تاریخ حجاب در اروپا

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ارسال شده توسط کاربران، عدم تأیید
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَٰتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَٰرِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآئِهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَٰنِهِنَّ أَوْ بَنِىٓ إِخْوَٰنِهِنَّ أَوْ بَنِىٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوْ نِسَآئِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيْرِ أُو۟لِى ٱلْإِرْبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفْلِ ٱلَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا۟ عَلَىٰ عَوْرَٰتِ ٱلنِّسَآءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوٓا۟ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‌کیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان‌]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!
آیه 31 سوره نور

عبارت محوری

وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ

نکته علمی

حجاب بانوان در اروپا، ریشه در فرهنگ های دورتادور مدیترانه (در هزاره اول قبل از میلاد) دارد. به عنوان مثال، Lady of Cerro de los Santos که یک مجسمه از یک زن ثروتمند مربوط به حوالی قرن 2 یا 3 قبل از میلاد در اسپانیا است، کاملا پوشیده و دارای حجاب سر و بدن است.

در حجاری Altar of Domitius Ahenobarbus که شاید قدیمی‏ترین "حجاری رومی حاوی تمثال زنان" و مربوط به حدود قرن دوم قبل از میلاد است، تمثال آمفیتریت (یک الهه یا شخصیت اسطوره ای مونث روم و یونان باستان) با حجاب سر و لباس پوشیده تصویر شده است.

حجاب سر در فرهنگ ایتالیای باستان، در تصویر ملکه شهر سیراکیوز (در سیسیل ایتالیا) مربوط به 2250 سال پیش (۲۵۰ قبل از میلاد مسیح)، ضرب شده بر روی سکه باستانی، مشاهده می شود [۱].

اما آغاز کم حجابی و بی حجابی در اروپا از کی بود؟

گاهی اینگونه تصور می شود که تحول دینی اجتماع اروپایی از رنسانس (یعنی قرون 15 و 16 میلادی) آغاز شده است.

ولی بررسی لباس و پوشش سنتی مردمان عادی و همچنین سلاطین اروپایی در طول قرون متمادی نشان می دهد که آغاز تحول پوشش و لباس اروپائیان (از حیث حجاب)، از قرن 14 میلادی (و نه قرون 15 و 16) آغاز شده است.

اما قرن 14 میلادی چه قرنی است؟ قرن جنگهای 100 ساله انگلیس و فرانسه، قرن طاعون سیاه در اروپا و جهان و همزمان با دوران سلطه تیمور لنگ در مشرق زمین.

پس می توان گفت که آنچه اروپا را دچار استحاله اجتماعی کرد، رنسانس نبود. بلکه فروپاشی اقتصادی-اجتماعی و تحولات ناشی از آن سبب بر هم خوردن نظم مسلط حاکم بر اروپا شد و این امر به تغییر بنیانهای سنتی به مدرن انجامید.

پس رنسانس، محصول تغییر اروپا بود و نه علت تغییر آن.

انواع حجاب سنتی در اروپای قرون مختلف

تعداد 6 مورد از اسامی زیر به نقل از این منابع[۲] و [۳] و [۴] و [۵] و [۶]:

  1. هویکه؛ و تیپ‌هویکه ، چادر سنتی زنان آلمانی در قدیم
  2. سایا ، چادر سنتی زنان اسپانیایی در قدیم که اکنون هم در ناحیه کادیز اسپانیا به صورت یک پوشش سنتی اروپایی و خانوادگی-اجدادی حفظ شده و حتی استفاده هم می شود [۷]. در ارتباط با سایا، این تصویر را ببینید: چادر سنتی اسپانیایی به نام سایا در Frontera در کادیز اسپانیا
  3. فالدتا ، چادر سنتی زنان ایتالیایی در قدیم
  4. گئونلا ، چادر سنتی زنان مالت در قدیم در جزیره مالت در مدیترانه ی اروپایی
  5. کاپوچی‌کاپلو ، چادر سنتی زنان در جزایر آژور پرتغال و حجابی به نام مانتو در پرتغال
  6. مانتیلا؛ حجاب زنان اسپانیایی و اسپنیش در اروپا و آمریکای لاتین
  7. سرپوش بلند و شبیه به نیم چادر (با عنوان Headrail) با کاربرد دقیق حجاب در بریتانیای قرن 10 و 11 . لطفا تصویر زیر را در این ارتباط ببینید: سرپوش بلند و حجاب سر با عنوان Headrail در بریتانیای قرن 10 و 11 و اقوام انگلوساکسون
  8. سرپوش شبیه به Headtrail در میان روس های کیفی و اقوام اسلاو مشاهده شده است، این تصویر را ببینید: انواعی از پوشش سر در سنت لباس روس های کیفی و اقوام اسلاو
  9. روسری در لباس سنتی زنان روسیه، بلغارستان، رومانی، لیتوانی، لاتویا، تاتارستان روسیه در قبچاق غربی و اروپای شرقی و شمالی. این المنت از لباس، از حوالی 1000 سال پیش تا قرن بیستم در لباس سنتی این نواحی وجود داشته است. به عنوان نمونه، این تصاویر را ببینید:

حجاب سر در لباس سنتی زنان روسیه

ترسیمی از لباس سنتی اروپای شرقی و برخی کشورهای دیگر

پوشش سر در دانمارک قرن 19 ام میلادی

لباس سنتی شامل پوشش سر در چندین کشور اروپایی

مروری بر تعدادی از شواهد و مدارک و مستندات تاریخ حجاب در اروپا


فرهنگهای کهن اروپایی در هزاره اول قبل از میلاد هم واجد حجاب سر در لباس بانوان خود بوده اند. مثلا این تصویر از بازسازی انجام شده در موزه نورنبرگ آلمان را ببینید:
حجاب سر در اروپای 2550 سال پیش

حالا تعدادی دیگر از شواهد مربوط به دوره های مختلف تاریخی درباره حجاب و حجاب سر در لباس اروپای باستان و اروپای قدیم و تاریخ اروپا:


حجاب در اروپا- 1596 میلادی
مربوط به فرهنگ Etruscan در ایتالیا، 2500 سال پیش
Book of Hours France, Paris, ca. 1520 MS M.632 fol. 65r
از قرن پانزدهم میلادی
تاریخ حجاب در اروپا
زن اسلاو قرن 11 تا 13 میلادی
لباس محلی قرن دوازدهم، اوکراین.
حجاب و لباس در اروپا در قرون 10 و 11
از کتاب شاعر ایتالیایی قرن 16
سابقه حجاب در فرهنگ و تمدن بومی لهستان

ردیابی نقاط عطف تغییرات سبک زندگی در غرب در زمینه حجاب و عفاف

۱- قرن ۱۳ تا ۱۵: نوزایی یا نویابی. حجاب کامل سر، به عنوان یک هنجار شایع و قوی، تضعیف می شود. مسیحیت کاتولیک هم از صحنه اجتماع، آرام آرام عقب می نشیند و شاهان اروپایی، ترکتازی می کنند. نتیجتا کم کم لباسهای اشرافی، مقداری با عرفهای مسیحیت و سنت قدیم اروپایی، فاصله می گیرد.

علت احتمالی: شکستن نظم کهنه سیاسی-اجتماعی در اروپا در پی تغییرات مختلف انسانی، اقتصادی و طبیعی. مشخصا ناشی از تبعات "ما تاخر" جنگهای صلیبی، تاسیس دانشگاه ها، حمله مغول به اروپای شرقی، شیوع و مرگ ناشی از طاعون سیاه و وبا (با کرونا مقایسه کنیم ولی ۱۰۰ یا ۱۰۰۰ برابر شدیدتر)، سقوط آندلس اسلامی و راحتی خاطر اروپائیان از مزاحمت رقیب دیرین.

۲- قرن ۱۵ تا ۱۸: در این مرحله تغییرات شدید اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، موجب تغییرات زیاد در فرهنگ عامه مردم (و هنجارها) می شود و نوعی فاصله گرفتن ذهنی مردم از هنجارهای سنتی کلیسایی و سنتی اروپایی با سرعت آرام ولی مستمر آغاز می شود.

علت تغییرات: تحولات ناشی از سیل ثروت و قدرت در مرحله اول سرمایه داری و استعمار کهنه. با کمک نیروی بردگان و ثروت سرزمین‌هایی که با وحشی‌گری شاهان مقتدر اروپایی با شیوه شبیه به داعشی ها و صهیونیست‌ها (و البته تجمیع و تجهیز امکانات اروپا و آندلس سابق) به زیر یوغ استعمار رفته اند، مانند سواحل آفریقا، جزایر آسیا، قاره آمریکا و برخی نقاط در خشکی های آسیا، استرالیا و ...، ثروت قارونی عجیبی برای اروپائیان فراهم می آید. تصادفا یا نتیجتا، فناوری های کلیدی مانند ریاضیات، حقوق، چاپ، بانک و اقتصاد، ماشین بخار، سلاح گرم و سازماندهی منظم لشگری و کشوری، با مساعی دولت‌ها و ملت‌های اروپایی، از لایبنیتس و نیوتون تا ناپلئون و دیگر امپراطوران اروپایی، رونق می گیرد و پیشرفت می کند. کلیسا کاملا به حاشیه رانده می شود و حتی در برخی نقاط مانند فرانسه، به صلیب کشیده می شود (تولد سکولاریسم اروپایی).

۳- قرن ۱۸ و ۱۹: در این مرحله، مردم زندگی صنعتی را شروع به تمرین می کنند و با انقلاب صنعتی، آرام آرام فرهنگشان هم منقلب می شود. از تکرار و دفعات قحطی ها کاسته می شود و با مازاد تولید، مردم کمتر چشمشان به آسمان و کمتر از قبل، "آسمان ترس" هستند. غافل از اینکه، بلای بعدی، از زمین شروع خواهد شد. مردم غرب در آن دوره، هنوز در سبک زندگی خود با معیارهای ولو اسلامی ما، هنوز کاملا عفیفانه زندگی مي کنند، هرچند انحرافاتی در اطراف جامعه به علت تغییرات تدریجی، در حال ریشه دواندن است.

علت: انقلاب صنعتی و استخوان ترکاندن بریتانیا و روسیه تزاری و تا حدودی فرانسه و قدرت‌های دیگر اروپایی. همچنین آغاز ضعف رقباء شرقی (یا فاصله گرفتن ابرقدرت‌های غربی از آنها) و استعمار رسمی هند و آشوب آشکار در چین و ضعف عثمانی و نفوذ و دخالت جاسوسان و سفرای غربی در ایران پساصفوی در قرن ۱۸ و ۱۹.

۴- سالهای ابتدای قرن ۲۰ خصوصا حوالی ۱۸۸۰ تا ۱۹۱۰ و خصوصا حوالی ۱۹۱۰: بی عفتی و بی حجابی با ابتکار عمل زورمندان و ثروتمندان برای بهره برداری هر چه بهتر از توان و توش و مال و جان جامعه، در غرب کلید می خورد. مثلا برای اولین بار در المپیک ۱۹۰۸ لندن (در حالی که تیراندازان و تنیس بازان، با لباس های کاملا ویکتوریایی و پوشیده ظاهر می شوند)، شاهد معرفی هنجارهای جدید پوشش در برخی از رشته های دیگر هستیم. جامعه غربی با همان سرعتی که به دلیل رشد نمایی تحولات مدرنیته صنعتی، به سمت بلای زمینی جنگ جهانی اول و دوم پیش می رفت، با همان سرعت، شروع به تخریب هنجارها و فرهنگ عفاف و حجاب کرد. البته هنوز، جامعه مقاومت و اینرسی خوبی بر روی داشته های قبلی فرهنگی خود نشان می دهد، ولی سرعت تغییرات بسیار بیشتر از قبل شده است.

علت: رقابت قدرت و ثروت بین نسل جدید زورمندان و ثروتمندان و تلاش بریتانیا و دیگر قدرت‌ها برای سوارشدن بر روی موج تغییرات و مهندسی شرایط ولو به قیمت تخریب حرث و نسل. رسانه، به عنوان ابزار کنترل و هدایت، اینجا نقش مهمی می یابد و روزنامه و کتاب و تئاتر و تا حدودی گرامافون و رادیو و سینما، ارزش راهبردی برای زورمندان و ثروتمندان پیدا می کند.

۵- دوران جنگ جهانی اول و دوم: جهان می سوزد و ضربه می خورد و قحطی و خشکسالی و جنگ، رمقی برای تمدن مدرن (در لایه های مردمی) باقی نمی گذارد و مردم و فرهنگ، گیج اند. اما زورمندان و سرمایه سالاران اروپایی(و بعضا یهودی) اصلا گیج نیستند. هالیوود و میکی موس و دولت یهود، و امثالهم، اختراع یا تقویت می شوند و فقط این مردم و فرهنگ هستند که گیج اند. تغییرات اساسی به دلیل جنگ، در باورهای فرهنگی جامعه رخ نمی دهد ولی زیرساخت‌های رسانه ای(که اتفاقا در دوران جنگ هم تقویت شدند) برای دوران پساجنگ آماده هستند.

۶- دوران پساجنگ جهانی دوم، خصوصا سال‌های منتهی به ۱۹۷۰ میلادی (1960s) . این سالها به دوران "کانترکالچر" و دوران تخریب فرهنگی معروف اند و تقریبا هیچ خط قرمز هنجاری و فرهنگی نیست که در این سالها، که مصادف با اوج گیری نسبی تورم در آمریکا و مصائب بازسازی در اروپا هم بوده است، بی حرمت شمرده نشود و از آن عبور نشود. جهان در این سالها، رسما و علنا، مِلک طِلق رسانه ها می شود. رسانه هایی که کاملا در خدمت مسابقات قدرت و ثروت اند. در ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ (مانند حوالی ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۰) دوباره شاهد زلزله های مهیب هنجاری در زمینه حجاب و عفاف در اروپا و آمریکا هستیم. رقابت شرق کمونیست و غرب سرمایه دار هم شدید و نفس‌گیر شده است و غرب به شدت نگران انقلاب های سوسیالیستی در درون خود و بلوک و تابعین خود است و رسانه، اینبار علاوه بر ابزار رقابت درونی، تبدیل به سلاح مهم غرب برای تخدیر و تحمیق و مهندسی شناخت و باور اجتماع می شود. غرب قرن ۱۹ با نیروی صنعت و غرب ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ با نیروی رسانه ای (و تدبیرهای اقتصادی و سیاسی پیروی آن) استوار بود.


۷- حوالی ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳: کمی قبل و کمی بعد از فروپاشی شوروی. زمانی است که نتایج انباشته شده رقابت‌های درونی و بیرونی، در قالب تغییرات فرهنگی، به اوج خود می رسد. در این سال‌ها، زلزله سوم رخ می دهد و شاهد عبور شدیدتر فضای غرب از مرزهای هنجاری و اخلاقی خود هستیم. نه نهادی دینی در آنجا در آن سالها به صورت مبسوط الید و مقبول منه وجود دارد و نه هنوز جنبش پست مدرنیسم انتهای قرن بیستم، هنوز قوت نگرفته است که شاهد بازگشت نسبی خود مردم و عقلاء از مردم، به معنویات (ولو کمرنگ و محرف و صناعی مثل یوگا و یا سکولار و بی خاصیت مثل جنبش های مدنی و اعتراضی غربی) باشیم. فرهنگ و هنجارها، بی پناه اند و در حال پرداخت بهای تغییرات شدید و تحمیلات بعضا عمدی هستند.

۸- ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰: خوبها، منسجم می شوند و بخشی از پست مدرنیسم غربی را با طعم معنویت و اعتدال فرهنگی (یعنی نفی ابتذال و پوچی و هرزگی) و معناگرایی، پرچمداری می کنند. ولی عوامل مخرب (که حالا هر کدام به یک صنعت پولساز و هم‌پیمان چرخ دنده های قدرت و سیستم غربی تبدیل شده اند) هم مشغول تداوم کار اند. زلزله چهارم در حوالی ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ میلادی در غرب رخ می دهد و ۱۰۰ سال تخریب هنجاری و فرهنگی، به کمال منحوس خود می رسد.

۹- سالهای پس از ۲۰۰۰ تا کنون: جنگ صلیبی نو (و نبردهای نوین و سیاه چاله های بی ثباتی ناشی از استعمار فرانو) دوباره باعث گیجی جهان می شود. جنگ عراق و افغانستان و سومالی و بحران اقتصادی پشت سر بحران اقتصادی و چین و هند و اتمی ایران و دنیا وارد کشاکش های نوزای ژئوپلتیک می شود. اینجاست که فرصتی برای معنویتگرایی و معناگرایی و اعتدال اخلاقی در غرب (به دلیل مشغول شدن استکبار و یهود منحرف و زورمندان و سیستم غرب به چالش های رقباء) فرصت تنفس می یابد. حتی حجاب اسلامی، به عنوان یک استایل به رسمیت عرفی (و نه حکومتیِ فرانسه و سوئیس) شناخته می شود. حتی هالیوود هم در حوالی ۲۰۱۰ به بعد، کمی ترمز می گیرد و ماست‌ها را کیسه می کند و کمی معتدل تر از نظر هنجارهای فرهنگی، رفتار می کند. البته هنوز جریان اصلی، تغییری نکرده، ولی یک جریان جایگزین قوی، بروز یافته و در سایه است. نقش مسلمین و فرهنگ اسلامی و ایران اسلامی عزیز ما و مشخصا انقلاب اسلامی، در تسهیل و تقویت این اتفاق در جهان غرب، کلیدی بوده است. ما کوچکیم ولی به شدت اثرات پروانه ای و اثرات کنترلی در ازمه امور جهان غرب (به فضل الهی) داریم. گاهی وجود ما، پاپ را مجبور می کند که در موضوعاتی خاص، دهان بگشاید. همان طور که فلسفه اسلامی توحیدی در قرون وسطی، مسیحیت را از تثلیث فلسفی نجات داد، ایران اسلامی هم به پیکر بی رمق معنویات و معنا در روندهای جهانی، همچنین در کنار بقیه امت اسلامی، تنفس می دهد و نقشی دارد.

۱۰- سالهای ۲۰۲۰ به اینسو: دوران عقب نشینی تمدن غربی، خواهی نخواهی و چه ایلان را ماسک کنند و چه ترامپ را بترامپند، آغاز شده و اگر این اتفاق، به تقویت جریان دوم و در سایه ی فرهنگی در غرب (یعنی جریان عاقل و معتدل اخلاقی که اگر معنویتگرا هم نباشد، لااقل معنافهم است و مخالف بردگی و هرزگی و آسیبهاست) منجر شود، جای تعجب ندارد.

فشار بر فرهنگ عمومی

در خلال ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ در ایالات متحده آمریکا:

✍ نرخ اشتغال بانوان از حدود ۳۰ درصد به حدود ۸۰ درصد رسید.

✍ نرخ تاهل بانوان هم از بالای ۸۰ درصد به ۴۰ درصد رسید. افزایش تجرد و افزایش طلاق، علت این تغییر بوده است.

در دوران رقابت اقتصادی جنگ سرد، دستمزد یک زن در آمریکا، معادل ۶۰ درصد دستمزد یک مرد (در شرایط برابر) بود.

به نظر می رسد که یکی از عوامل تغییرات سبک زندگی در خلال ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ در مغرب زمین (در کنار دیگر علتها)، "فشار رقابت‌های اقتصادی-اجتماعی قدرت‌ها بر روی فرهنگ عمومی" بوده است. در واقع از ظرفیت‌های "آزادنشده و خاموشِ" اقتصادی و اجتماعی (به نفع رقابت‌های قدرت بین الملل و داخلی و به ضرر فرهنگ و سبک زندگی) استفاده کردند.

منبع آمار ارائه شده:

https://www.bgsu.edu/ncfmr/resources/data/family-profiles/schweizer-marriage-century-change-1900-2018-fp-20-21.html


https://www.fardayeeghtesad.com/news/17194

تحلیلی بر علل پدیده بی حجابی در جامعه ایران معاصر ما

۱- اقتصادی (کاد الفقر...)

۲- امواج مدرنیسم و پست مدرنیسم (جاهلیت مدرن). البته جنبه مثبتات مدرنیته، سر جای خودش محفوظ است. اینجا، صحبت از آسیب‌هاست.

۳- دهکده جهانی (میکرو کامیونیتی ها و تحول مفاهیم مرز و حکمرانی به سمت پیچیدگی).

۴- دوران گذار جوامع و لزوم فرصت دادن به رویش ها در کنار مشاهده ریزش ها، مثل تجربه فرهنگی حجاب در مصر.

۵- رسم زمانه و تغییر آستانه ها (احتمالا مخالف این هستیم، ولی این هم یک تحلیل است).

۶- دلخوری خلق الله از بعض رفتارها.

۷- عدم عَرضه ی کافی معارف حقه (چند درصد از جوانها، سطح تماس واقعی و بِروز با قرآن کریم و اهل بیت (ع) و امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) و آیه الله جوادی آملی داشته اند؟ و امثالهم).

۸- لزوم هوشمندی بیشتر و مانور فرهنگی صحیح. البته نمی توان تمام مساله را به این عامل، کاهش داد. ولی احتمالا بی تاثیر هم نیست.

۹- تاثیر سبک زندگی و مدل زیست بر واقعیتهای رفتاری و ساختاری و نهایتا ذهنی و سپس عینی افراد‌.

۱۰- تاثیر معروف عدل و منکر تبعیض (ولو اندک).

۱۱- تاثیر نبردهای بیولوژیک. وقتی کرونا می تواند موجب نقص بویایی، نقص زایایی، استعداد آلزایمر، استعداد دیابت، و موجب مِهِ مغزی شود، " آیا نمی تواند موجب مِهِ معنوی در دستگاه پردازشِ شناختیِ مغزِ هوموساپینس ها (یعنی کالبد ما که میزبان نفس و روح انسانی ماست) شود؟"، احادیث فتنه ی دابّه الارض، موید این احتمال اند. والله اعلم. در این صورت نقش "فلینظر الإنسان الی طعامه" چه می شود؟ نقش التهاب متابولیک، هورمونی و مغزی کجاست؟ آیا ممکن است که راهکار گسترش معروف حجاب و عفاف، علاوه بر فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی، متضمن رواج "تغذیه سالم و ضد التهاب" هم باشد (از زاویه دید پرکتیکال و ساینتیفیک)؟. بالاخره یک احتمال و یک سوال است. والله اعلم.

۱۲- روزآمد نشدن راهکارها (با تاکید به فرصتها، هوشمندی ها و نوآوری ها در سطوح مختلف تعریف قوانینِ اجتماعی، استخراج الگوها و اجرای راهکارها).

۱۳- افراطها و تفریطها

۱۴- خباثتهای استکبار جهانی و دشمنان بیرونی جهان اسلام و سرمایه گذاری های کلان، مکارانه و بلندمدت ایشان به منظور مقابله با ایمان اسلامی، تحریک دو قطبی ها و شکل دادن به گسل های اجتماعی، مذهبی، قومی و سیاسی در کشورهای اسلامی، خصوصا ایران اسلامی.

همچنین بایستی از داستان حجاب و عفاف در مغرب زمین و خصوصا تجربه غرب در قرن 20 ام، همان طور که در بخش قبل به تحلیل آن پرداختیم و 4 زلزله فرهنگی را در غرب در قرن بیستم شناسایی کردیم، استفاده نماییم تا در آینده دچار بحران و زلزله های مشابه نشویم. انشاءالله.

منابع و پانویس

  1. https://en.wikipedia.org/wiki/Philistis
  2. https://old.akharinkhabar.ir/girly/10031517
  3. https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/173053/%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF.html
  4. ویل کاکس، روت ترنر، «تاریخ لباس»-5000هزار سال پوشاک زنان و مردان جهان-، ترجمه شیرین بزرگمهر، نشر توس
  5. انوشه میرمرعشی، روزگاری که زنان اروپایی چادری بودند، روزنامه همشهری، سه شنبه 12 مهر 1401
  6. https://www.elespanol.com/reportajes/grandes-historias/20161028/166484185_0.html
  7. https://www.elespanol.com/reportajes/grandes-historias/20161028/166484185_0.html