حیات در کرات دیگر از منظر قرآن و علم
چکیده
حیات حقیقتی است که علم تا کنون نتوانسته تعریف جامع و روشنی از آن ارائه دهد. بنابر آخرین دستاوردها، دانشمندان اعتراف کردهاند که آنچه از حیات میشناسند متکی است بر تجربه آنان از ساختارهای بیولوژیکی که تنها بر روی زمین است، در حالیکه امکان وجود حیات به صورتهای دیگر وجود دارد. در واقع این اعتراف دانشمندان امکان وجود مخلوقاتی چون فرشته و روح که از دید انسان ناپیدا هستند را تایید و سازگاری میان علم و دین را نشان میدهد. امروزه دانشمندان با در نظر گرفتن شاخصههای حیات زمینی و شرایط آن، شواهدی از چنین حیاتی در کرات آسمانی دیگر یافتهاند. البته این شواهد هنوز به طور قطعی حیات در آسمان را به ثبوت نمیرساند. ولی قرآن در آیه (شوری:29) از حیات در آسمان سخن گفته است. برخی مفسران بر این باورند که آیه به وجود حیات زمینی در کرات آسمانی اشاره دارد و برخی دیگر معتقدند که مراد آیه، حیات موجودات فرا زمینی چون ملائک و روح در آسمانها است. در این مقاله با تحلیل نظرات تفسیری، احتمال درستی نظر اول تقویت میشود. در این صورت اگر روزی حیاتی همچون حیات جانداران زمینی در کرات آسمانی کشف شود، این آیه اعجاز علمی قرآن را بیش از پیش آشکار میکند.
مقدمه
وجود حیات در کرات دیگر از مسائلی است که علم هنوز درباره آن نظر قاطعی نمیهد؛ اگرچه هرروزه پژوهشگران بنابر مطالعات و یافتههای جدید خود فرضیاتی را در این باره مطرح میسازند. این فرضیات عموماً بر اساس یافتن سیاره ای است که نشانههای شرایط تحقق حیات برآن وجود دارد.
از سوی دیگر برخی از مفسران، بیان خداوند در آیه (شوری:29) در قرآن را نشانگر وجود حیات در کرات دیگر شمردهاند[۱] [۲][۳] اگر صحت و قطعیت این نظریه تفسیری به اثبات رسد، میتوان ادّعا نمود که قرآن درباره مسألهای که پس از 14 قرن هنوز علم درباره آن به قطعیت نظر نداده، سخن گفته است و اگر روزی شواهد قطعی بر وجود حیات در کرات دیگر یافت شود، بیشک اعجاز علمی قرآن بیش از پیش آشکار خواهد شد. در این پژوهش ابتدا آخرین دستاوردهای علم درباره شواهد حیات در کرات آسمانی ارائه میشود، سپس مفاد آیه (شوری:29) و نظر مفسران درباره آن مورد بررسی قرار میگیرد.
حیات در کرات دیگر از نظر علم
در این بخش به تاریخچه حیات، تعریف آن و شواهدی از حیات در کرات آسمانی که دانشمندان تاکنون بدان دست یافته اند، نظر می افکنیم:
تاریخچه پیدایش حیات در زمین
در حدود ۴/۵ میلیارد سال پیش کره زمین به وجود آمد و تا حدود ۴ میلیارد سال پیش سطح آن پوشیده از مواد مذاب بود. اما این مواد کم کم سرد شدند و پوستهای سنگی روی سطح زمین ایجاد کردند. جو زمین در آن زمان غنی از گازهای نیتروژن و بخار آب بودهاست؛ اما فاقد گاز اکسیژن بوده. به دلیل عدم وجود گاز اکسیژن در جو، لایه محافظتی اوزون هم وجود نداشته و گازهایی نظیر آمونیاک و متان که از دهانه آتشفشانها خارج میشده و برای تشکیل مولکولهای آلی مورد نیاز بودهاند، توسط اشعه ماورای بنفش از بین میرفتهاند. پس بنابر این امکان ایجاد حیات در جو وجود نداشته است.
طبق نظریه حباب گازهای آمونیاک و متان که از دهانه آتش فشانهای زیر دریایی خارج میشدهاند، قبل از اینکه به سطح آب برسند و نابود شوند، در داخل حباب واکنش داده و مولکولهای آلی را تشکیل میدادهاند. سپس به سطح آب میرسیده و با استفاده از انرژی الکتریکی رعد و برق و خورشید، انرژی لازم برای شرکت در واکنشهای بعدی را کسب می کردند. بنابر آنچه گفته شد حیات در دریاها ایجاد شده است. سپس با ایجاد کواسروات و میکروسفر کم کم زمینه ایجاد سلولها فراهم شد. باکتریهای اولیه هتروتروف (مصرف کننده) و بی هوازی بودهاند. پس از مدتی مواد آلی در اقیانوسها کم شد و باکتریهایی ایجاد شدند که میتوانستند مولکولهای آلی را از مواد غیر آلی بسازند. این باکتریها اتوتروف و بی هوازی بودهاند. پس از آن نخستین سلولهای فتوسنتز کننده ایجاد شدند که سیانوباکترها بودند. سیانو باکترها تولید اکسیژن میکردهاند اما خودشان بیهوازی بودهاند. با پیدایش سیانوباکترها کم کم اکسیژن وارد جو زمین شد و لایه اوزن شکل گرفت و امکان حیات در خشکی هم پدید آمد.