حرکت خورشید از منظر قرآن و علم
چکیده
آیه 38 سوره یس به صراحت سخن از «حرکت خورشید» دارد و این آیه را یکی از موارد اعجاز علمی قرآن دانستهاند. این در حالی است که در تورات نیز به حرکت خورشید اشاره شده است. نکته قابل تأمل در این آیه عبارت «لمستقر لها» است. وجود «لام» در «لمستقر» سبب ایجاد مفاهیم جدید برای آیه میگردد. به طوری که هر یک از این معانی، قابل انطباق با حرکتی از خورشید است که دانشمندان اختر شناس در قرن حاضر از آن اطلاع یافتهاند. در این مقاله از کتب لغوی و تفسیری قدیم و جدید و آخرین دستاوردهای علمی در زمینه حرکت خورشید استفاده شده است.
مقدمه
اعجاز علمی به مطالب و اسرار علمی گفته میشود كه در قرآن بیان شده اما در عصر نزول برای بشر ناشناخته بوده و کسی به درستی ازآن اطلاع نداشته اما پس از پیشرفت علوم در دهههای اخیر كشف شده است. برای این ادعا، آیه مورد نظر از یک سو با استفاده از منابع لغوی وتفسیری و از سوی دیگر با آخرین دستاوردهای علمی مورد بررسی قرار میگیرد.
خورشید یكی از نشانههای الهی است كه خداوند در قرآن از آن و حركتهای آن یاد كرده است. در گذشته تا قرنها مردم براساس عقاید هیئت بطلمیوسی، فکر میکردند که زمین ثابت است و خورشید و دیگر سیارات به دور زمین میچرخند و از سوی دیگر همه حرکت خورشید را احساس میکردند که از مشرق طلوع و در مغرب غروب میکند. در قرن حاضر در اثر پیشرفت علم نجوم ثابت شده که برخلاف عقاید دانشمندان گذشته زمین ساکن نیست و حرکت دارد و در حرکت انتقالی خود، به دور خورشید میچرخد و خورشید نیز ساکن نبوده بلکه دارای چند نوع حرکت است و ادعا شده یکی از موارد اعجاز علمی این آیه قرآن، اشاره به حرکات خورشید است.
معانی واژگان
ابتدا باید معانی واژگان کلیدی با استفاده از منابع کهن و جدید مورد توجه قرار گیرد.
خداوند در سوره یس داستان اهل قريه و سرانجام امرشان را در شرك و تكذيب رسولان الهى بيان كرده و آنان را در برابر بىاعتنايى به مساله رسالت توبيخ مینماید و.... در ادامه چند آيت از آيات خلق و تدبير الهى را بیان مینماید، آياتى كه به روشنى دلالت مىكند بر اينكه خدا، يگانه است و هيچ كس در ربوبيت و الوهيت با او شريك نيست.
آیه مورد بحث وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (یس/36/38)است .
- «تجری» مفرد مؤنث غایب از فعل مضارع (دلالت براستمرار دارد)، از ماده «جری یجری جریا و جریانا» به معنای «روان است»، «جریان دارد» مانند آب و خون.[۱] [۲]، [۳]، حرکت منظم دقیق در طول مکان، جاری شدن. [۴]لغویون این واژه را مخالف «توقف و سکون» میدانند. بنابراین از این لغت معنای «حرکت» به دست میآید و حرکت عبارت است از:« انتقال شیء از مکانی به مکان دیگر» این واژه در قرآن در چند مورد به کار رفته است :جریان و حرکت نهر های آب و... در بهشت ،حرکت ماه و خورشید ،حرکت کشتی در دریا ،حرکت باد ، حرکت ستارگان
- واژه دیگر که در این آیه وجود دارد «مستقر» است از ریشه قرّ یقرّ قرارا،. باب استفعال، معنای غالب این باب، طلب است. ابن فارس[۵] دو معنای اصلی برای «قرّ » ذکر نموده است یکی سرما و دیگری تمکن به معنی توانایی وقدرت، و «قرار» هم به معنای ثبات و محل استقرار است. [۶] و«قرار در مکان»، اشاره به«ثبوت و بی حرکتی» است. راغب[۷] گوید: اصل آن از قرّ (بر وزن قفل) بمعنى سرما است و سرما مقتضى سكون است. (چنانكه حرارت مقتضى حركت و جنبش) و«مستقر، مکانی است که قرار و سکون دارد. بعضی گویند همان مکان استراحت است.» [۸] مصطفوی [۹] گوید: ماده این کلمه یک معنای اصلی دارد و آن «ثبات و سکون به همراه استمرار و اطمینان» است. وی گوید در معنای استقرار، طلب نهفته است.
از نظر صرفی«مستقر» اسم مکان یا اسم زمان و یا مصدر میمی از مصدر استقرار است است. (اسم مکان و اسم زمان ومصدر میمی از فعل ثلاثی مزید بر وزن اسم مفعول ساخته میشود.)
بنابراین واژه«مستقر»(در معنای اسم مکان) به معنای مقر، مرکز، جایگاه و مکان ثابت و مشخصی که شیء یا فرد در آن است.( مستقِر= ثابت ساکن پایدار و..)
مستقَر (در معنای اسم مکان) یعنی مکانی که شیء در آن ثبات یافته و جایش مشخص و ثابت است و به مکان دیگری نمیرود. با توجه به معنی مستقر می توان گفت در عین اینکه ساکن و ثابت است اما حرکاتی نیز در همان محدوده برایش قابل تصور است. مثل فرمانده ای که در پادگان مستقر است و در محدوده همان پادگان و قرارگاه آمد وشد دارد.
و مستقَر (در معنای اسم زمان) یعنی زمانی که امری واقع میشود و در آن زمان قرار وثبات دارد یعنی آن امر یا حادثه منحصر به آن زمان است. برای مثال «مغرب» اسم زمان و به معنی زمان غروب خورشید است و غروب خورشید فقط در آن زمان خاص رخ میدهد. و اگر مستقر مصدر میمی باشد معنای مصدری دارد[۱۰]. به معنای ثابت وساکن شدن است.ومعنای آیه چنین می شود: خورشيد به طرف قرار گرفتن خود حركت مىكند.[۱۱] «مستقر » یعنی «مكان قرار و استقرار» یا زمان آن، و سين و تاء در آن برای تأکید است. مثل: «استجاب» که به معنى «أجاب» است. [۱۲] ملاحظه می شود که ابن عاشور دو احتمال برای مستقر در نظر دارد: اسم زمان و اسم مکان و سخنی از مصدر میمی ندارد.
واژه مترادف با «مستقر» در قرآن واژه «قرار» است (مصدر مجرد از قرّ) .این واژه هم معنا با واژه استقرار(مصدر مزید از باب استفعال) در قرآن است .
بررسی واژه «قرار» در قرآن نشان می دهد که این واژه در مواردزیر به کار رفته است: استقرار در آخرت [۱۳]، استقرار در زمین [۱۴]،استقرار در جهنم[۱۵]، استقرار جنین در رحم[۱۶].و همگی به معنای قرار گاه و جایگاه است و مواردی که واژه «مستقَرّ» در قرآن آمده است .عبارتند از: استقرار در بهشت[۱۷]، استقرار در زمین [۱۸]، استقرار خبر[۱۹]، استقرار در آتش[۲۰]، استقرار خورشید[۲۱]، استقرار در آخرت[۲۲]، استقرارجنبندگان[۲۳] بررسیها نشان میدهد که این دو واژه هر دو به یک معنا هستند.
انسان چه زمانی کشف کرد که خورشید یک ستاره است ؟
به علت تفکر زمین مرکزی، بشر برای سالیان زیادی فکر میکرد ستارهها برخلاف سیارات بدون حرکت هستند. آنازاگورس (Anaxagoras) در حدود 450 ق.م گفت خورشید هم یک ستاره است و همچنین آریستراتوس در حدود 220 ق.م. در 1600م. گیردانو برنو (Giordano Bruno) نیز گفت خورشید یک ستاره است. سپس بعد از تحقیقات گالیله و کپلر و نیوتن و بسل، اثبات شد که خورشید یک ستاره است.[۲۴][۲۵]
در گذشته مردم میدیدند که خورشید هر روز ازمشرق طلوع در مغرب غروب می کند و حرکت حسی خورشید را باور داشتند. سالها بحث در این بود که خورشید به دور زمین میچرخد و یا زمین به دور خورشید می گردد؟
عقاید علمی قبل از نزول قرآن
بطلمیوس (Ptolemy) (140 سال قبل از میلاد) معتقد بود که زمین مرکز عالم است و همه اجرام به دور زمین میچرخند. در فرضیه زمین مرکزی تصور میشد که زمین در مرکز کره سماوی است و ستارهها روی کره سماوی ثابت شدهاند[۲۶].(شکل 3).
عقاید اشتباه بطلمیوس مانند مرکزیت زمین در جهان، دایرهای بودن حرکت همه اجرام آسمانی و … تا قرن 16 و 17 میلادی تنها نظر مورد پذیرش بوده است.
کوپرنیک (Copernicus) تلاش کرد ایده درست در مورد جهان را پیدا کند و مخالف مرکز بودن زمین در جهان بود. در سال 1543 کوپرنیک در کتاب The Revolution of Celestial Spheres خود خورشید مرکزی را مطرح کرد. پذیرش این موضوع که زمین، مرکز عالم نیست بعد از قرنها اعتقاد به زمین مرکزی کاری بس دشوار بود. اما نظر کوپرنیک خیلی زود توسط گالیله (Galileo) هم پذیرفته شد. University of California, "The Copernican Revolution"),)کپلر (Kepler) نظر و مدل کوپرنیک را پذیرفت و تلاش کرد حرکت سیارات را درک کند. [۲۷]عقیده اخترشناسانی چون کپرنیک، کپلر و گالیله بر آن بود که خورشید ثابت ایستاده است و زمین حرکت دارد. آنان نظریه حرکت خورشید در کتاب مقدس را نپذیرفتند و با نظریه سکون زمین در کتاب مقدس نیز مخالفت کردند. بر خلاف نظريه کپرنیک، کپلر و گالیله و...، مبنی بر ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد وزمین را داراى حركت مىداند.
حرکت خورشید در تورات در تورات مطالبی وجود دارد که اشاره به حرکت خورشید و سکون زمین است.
جامعه5:1- آفتاب طلوع میکند وآفتاب غروب میکند و به جایی که از آن طلوع نمود میشتابد.
مزامیر5:19- خیمهای برای آفتاب در آنها قرار داد و او مثل داماد از حجله خود بیرون میآید و مثل پهلوانان از دویدن در میدان شادی میکند.
یوشع12:10- با خداوند در حضور بنیاسرائیل تکلم کرد و گفت:« ای آفتاب بر جَبَعون بایست و تو ای ماه در وادی اَیَّلُون» پس آفتاب ایستاد و ماه توقف کرد تا قوم از دشمنان خود انتقام گرفتند .
سکون زمین در تورات:
مزامیر1:93- خداوند خود را آراسته و کمر خود را با قوت بسته است. ربع مسکون نیز پایدار گردیده است و جنبش نخواهد خورد.
مزامیر5:104- زمین را براساسش استوار کرده تا جنبش نخورد تا ابد الآباد
نظرات | خورشید | زمین | نتیجه |
---|---|---|---|
بطلمیوس | حرکت دارد | حرکت ندارد | بر اساس کتاب مقدس |
کوپرنیک | حرکت ندارد | حرکت دارد | خلاف کتاب مقدس |
کپلر | حرکت ندارد | حرکت دارد | خلاف کتاب مقدس |
گالیله | حرکت ندارد | حرکت دارد | خلاف کتاب مقدس |
تورات | حرکت دارد | حرکت ندارد | ---- |
قرآن | حرکت ندارد | حرکت دارد | علم آن را ثابت کرده است. |
علم امروز و حرکات اجرام آسمانی
چرا خورشید از شرق طلوع و از غرب غروب میکند؟ برای قرنها این موضوع سوال بشر بوده است. خورشید نزدیکترین ستاره به ما است که حرکت و رفتارش در طول روز، ماه و سال برای ما خیلی جالب و مهم است. میدانیم که خورشید از شرق طلوع و در غرب غروب میکند اما دقیقاً اینگونه نیست، وابسته به اینکه در کدام قسمت زمین باشیم، خورشید از شمال شرقی یا جنوب شرقی طلوع میکند و نیز از شمال غربی یا جنوب غربی غروب میکند.
خیلی از مردم فکر میکنند که خورشید هر روز از شرق طلوع و در غرب غروب میکند. اما آیا این نقاط، واقعاً شرق و غرب واقعی هستند؟ میدانیم که روز در تابستان طولانیتر و در زمستان کوتاهتر است. اما آیا تا به حال به این تفاوتها دقت کردهاید؟
هر روز زمین یکبار از غرب به شرق دور محور خودش میچرخد. بنابراین باعث میشود ستارههای مختلفی را ببینیم. چرخش زمین باعث میشود که تصور کنیم ستارگان دور قطب کره سماوی میچرخند. بعضی از ستارگان همیشه در حال حرکت هستند و بعضی ثابتاند که این تصور وابسته به مکان ما روی زمین است.
زمین همچنین به دور خورشید میچرخد. هنگامی که زمین به دور خورشید میچرخد از مقابل صورتهای فلکی متفاوتی در طول سال میگذرد. به خاطر درخشش خورشید فقط بعضی از صورتهای فلکی را در سال میبینیم. (شکل 9)
زمین با زاویه 23.5 درجه حول صفحه فرضی به دور خورشید میچرخد که عامل بوجود آمدن فصلهاست. (شکل 10)
از منظر زمین مرکزی خورشید از قسمت شمال به جنوب در طول فصلها در حال حرکت است. هنگامی که خورشید در دورترین نقطه شمالی (جنوبی) است، تابستان (زمستان) است. هنگامی که در استوا قرار دارد اعتدال بهاری و پاییزی را داریم. (شکل 11) [۲۸]
شبیه سازیای از حرکت خورشید از دید ناظر زمینی به دور زمین، در گروه ستارهشناسی دانشگاه Nebraska-Lincoln در آدرس سایت زیر انجام شده است. میتوانید محل زندگی و ماه و ساعت دلخواه خود را انتخاب کنید و حرکت خورشید را با زدن دکمه start animation مشاهده نمایید. شکل 12 نمایی از این شبیه سازی را نمایش میدهد. با اجرای برنامه تمام مطالب ذکر شده را به خوبی مشاهده و متوجه خواهید شد. http://astro.unl.edu/naap/motion3/animations/sunmotions.html
درعصرحاضر پس از مشخص شدن حرکت تمام اجرام آسمانی و دور شدن آنها از یکدیگر، روشن شد كه خورشيد نیز داراي چند نوع حركت است.
در آیه وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (یس/36 /38) خداوند بعد از بیان حرکت خورشید، میفرماید: «لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» در اینجا چند نکته قابل توجه است:
- احتمالات واژه مستقر
- احتمالات در معنای لام در« لمستقر»
- مفهوم جریان
لازم به ذکر است که لام در «لها» لام اختصاص است و نکره آمدن «مستقر» به منظور تعظیم و بزرگداشت (اهمیت) آن مستقر است. [۲۹] از نظرمفسران برای «مستقر» 3 احتمال وجود دارد : مصدر ميمى، اسم زمان و اسم مكان
طباطبایی[۳۰] هر سه احتمال، ابن عاشور[۳۱]اسم زمان و مکان، و آلوسی[۳۲] اسم مکان و مصدر میمی را به عنوان احتمالاتی برای مستقر دانستهاند.
و با توجه به معانی مختلف« لام» 3 معنا را احتمال دادهاند:
گفتهاند، جایز است لام در لمستقر لام تعلیل باشد و در توضیح آن گویند، خورشید حرکت میکند برای اینکه حرکتش به انتها (به مستقر) برسد همانند مسافری که حرکت میکند برای اینکه به انتهای سفر و مکان مورد نظرش برسد و در آنجا استقرار یابد.[۴۰][۴۱]
به نظر میرسد تعریفی که ارائه شده بیشباهت به معنای لام غایت نیست.
واز سوی دیگر وقتی لام جر در معنای تعلیل است که ما بعد حرف جر علت و سبب برای آنچه که قبل از آن است باشد [۴۲] یعنی «مستقر» علت برای «تجری» باشد به عبارت دیگر مکان استقرار علت وعامل حرکت باشد در حالی این مفسرین به گونهای دیگر تفسیر کردهاند و گفته اند حرکت میکند برای اینکه به مستقر برسد. به نظر میرسد معنای جدیدی به دست نمیآید و اشاره به انتهای غایت دارد.
ونیز در قواعد عربی بر سر اسم زمان یا مکان که نکره هم باشد لام تعلیل نیامده است ولذا دلیلی مبنی بر لام تعلیل بودن لام در« لمستقر» به دست نیامد.
نکته آخر اینکه آنچه که در «جریان داشتن» باید مورد توجه قرار داد این است که در انجام این فعل دو عنصر دخیل است:
- آنچه که جاری است
- محل و مکان جریان
آیاتی که این واژه در آنها است نشان می دهد،. در امر جریان داشتن یکی از دو عنصر (جاری، مجرا) جزء سیالاتی چون آب و هوا است یعنی آنچه که جاری است یاجزء سیالاتی مانند آب و باد است یا مکانی که شیء در آن روان و جریان دارد جزء سیالات است مانند بحر ( الفلک التی تجری فی البحر)که کشتی در آن حرکت میکند و یا فضایی که در آن ستارگان حرکت دارند. (الجوار الکنس) از این رو در مورد «الشمس تجری» بیانگر دو احتمال است:
- آنچه که جاری است: اشاره دارد به جریان و حرکت خود خورشید به عنوان توده گازی که سیال است. و از گازهای هیدروژن وهلیم تشکیل شده است (و چون حالت گازی دارد بنابراین محدوده دقیق و معینی ندارد) حرکت دارد و روان است تا به «لمستقر لها» یعنی به سکون و بیحرکتی که نشانگر خاموش شدن خورشید است، برسد در این صورت آیه به فعل و انفعالات درون خورشید اشاره دارد و بیان میکند روزی تمام خواهد شد و به سکون و سرما مبدل میشود.
- محل ومکان جریان: اشاره به فضایی است مانند یک اقیانوس که خورشید وماه[۴۳] در آن حرکت و جریان دارند.
معانی آیه با توجه به معانی لام
1.در معنای الی: خورشيد به به سوی مکان(زمان) استقرارش حركت مىكند.
2.در معنای غایت: تا آنجا (تا آن زمان)كه قرار گيرد حركت مىكند و برایش غایت و نهایتی(از نظر زمان و مکان) است.
3.در معنای فی: خور شید در قرارگاه خود حرکت میکند.
با توجه به معنی «فی» بعضى آیه را اشاره به حركت وضعى"كره آفتاب" دانستهاند، زيرا مطالعات دانشمندان بطور قطع ثابت كرده كه خورشيد به دور خود گردش مىكند.[۴۴] [۴۵]
طباطبایی[۴۶] این نظر را قبول نداشته و گوید« اينكه بعضى"جريان خورشيد را بر حركت وضعى خورشيد به دور مركز خود حمل كردهاند" درست نيست، چون خلاف ظاهر جريان است، زيرا" جريان" دلالت بر انتقال از مكانى به مكانى ديگر دارد.»
سؤال: آیا گردش خورشید به دور خود مصداق انتقال از نقطه ای به نقطه دیگر نیست؟ ازآنجایی که ابن منظور ،14/140 و طریحی،1/83 در معنای لغوی «جری یجری» مثال آب و خون را زده اند .آیا منظور وی از خون اشاره به جریان خون است که به حالت دورانی از قلب به سایر نقاط بدن رفته و دوباره به قلب باز میگردد؟
در آخر اشاره به قرائتی می شود که منسوب به اهل بیت و دیگران است. [۴۷]طوسی، 8/459 </ref> [۴۸] [۴۹]
گفتهاند:«عبدالله وابن عباس وعکرمه وامام زین العابدین(ع) و فرزندشان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) به صورت «لا مستقرَ» قرائت کردهاند.(لا نفی جنس و مستقر مبنی بر فتح و لها خبر)
در این صورت معنای آیه چنین می شود:
خورشيد دائما حركت مىكند، و یک لحظه هم از حرکت نمیایستد و برايش قرار و توقفى نيست به عبارت دیگر روان است و قرار گاه ندارد.
حرکتهای خورشید از نظر علمی
پانویس و منایع
- ↑ ابن منظور(14/140
- ↑ طریحی، 1/83
- ↑ رفتن سریع (راغب،194
- ↑ مصطفوی، 2/77
- ↑ 853
- ↑ قرشی 5/302
- ↑ 662
- ↑ طریحی 3/455
- ↑ 9/235
- ↑ مصدر میمی مصدری است که در معنی با مصدر عادی فرقی ندارد. با افزودن «میم» به آغاز فعل، مصدر میمی به دست می آید. مصدر میمی از فعل ثلاثی مجرد، بروزن "مَفعَل " می آید: مَأَخذ ، مَشْرَب ، مَقْتَل ، مَرْمَی. اگر فعل، مثال واوی و محذوف الفاء، در مضارع باشد، مصدر میمی بر وزن "مَفعِل" خواهد بود وَعَد ¬ یَعِدُ مَوْعِد· وزن مصدر میمی از فعل غیر سه حرفی، وزن اسم مفعول همان فعل است. مانند: مُکتَسَب ، مُستَخرَج
- ↑ طباطبایی،17/89
- ↑ ابن عاشور، 22/ 230
- ↑ يَٰقَوْمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَا مَتَٰعٌ وَإِنَّ ٱلْءَاخِرَةَ هِىَ دَارُ ٱلْقَرَارِای قوم من! این زندگی دنیا، تنها متاع زودگذری است؛ و آخرت سرای همیشگی است!آیه 39 سوره غافر
- ↑ ٱللَّهُ ٱلَّذِى جَعَلَ لَكُمُ ٱلْأَرْضَ قَرَارًا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلْعَٰلَمِينَخداوند کسی است که زمین را برای شما جایگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفی (بالای سرتان)؛ و شما را صورتگری کرد، و صورتتان را نیکو آفرید؛ و از چیزهایی پاکیزه به شما روزی داد؛ این است خداوند پروردگار شما! جاوید و پربرکت است خداوندی که پروردگار عالمیان است!آیه 64 سوره غافر
- ↑ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ ٱلْقَرَارُ(سرای نیستی و نابودی، همان) جهنم است که آنها در آتش آن وارد میشوند؛ و بد قرارگاهی است!آیه 29 سوره ابراهیم
- ↑ ثُمَّ جَعَلْنَٰهُ نُطْفَةً فِى قَرَارٍ مَّكِينٍسپس او را نطفهای در قرارگاه مطمئن [= رحم] قرار دادیم؛آیه 13 سوره مومنون
- ↑ أَصْحَٰبُ ٱلْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُّسْتَقَرًّا وَأَحْسَنُ مَقِيلًابهشتیان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحتگاهشان نیکوتر است!آیه 24 سوره فرقان
- ↑ قَالَ ٱهْبِطُوا۟ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِى ٱلْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٍفرمود: «(از مقام خویش،) فرود آیید، در حالی که بعضی از شما نسبت به بعض دیگر، دشمن خواهید بود! (شیطان دشمن شماست، و شما دشمن او!) و برای شما در زمین، قرارگاه و وسیله بهرهگیری تا زمان معینی خواهد بود.»آیه 24 سوره اعراف
- ↑ لِّكُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَهر خبری (که خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهی دارد، (و در موعد خود انجام میگیرد.) و بزودی خواهید دانست!آیه 67 سوره انعام
- ↑ إِنَّهَا سَآءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًامسلّماً آن (جهنم)، بد جایگاه و بد محلّ اقامتی است!»آیه 66 سوره فرقان
- ↑ وَٱلشَّمْسُ تَجْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ ٱلْعَزِيزِ ٱلْعَلِيمِو خورشید (نیز برای آنها آیتی است) که پیوسته بسوی قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند قادر و داناست.آیه 38 سوره یس
- ↑ إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ ٱلْمُسْتَقَرُّآن روز قرارگاه نهایی تنها بسوی پروردگار تو است؛آیه 12 سوره قیامه
- ↑ وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِى ٱلْأَرْضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِى كِتَٰبٍ مُّبِينٍهیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را میداند؛ همه اینها در کتاب آشکاری ثبت است! [= در لوح محفوظ، در کتاب علم خدا]آیه 6 سوره هود
- ↑ Cornell University, " When did people discover that the Sun is a star?
- ↑ Cornell University,, " What is the observational difference between a star and a planet
- ↑ University of Florida, "PTOLEMY'S PLANETARY MODELS
- ↑ University of California, " Kepler
- ↑ Montana State University," Sunshine in your pocket
- ↑ ابن عاشور، 22/231
- ↑ 17/89
- ↑ 22/230
- ↑ 12/12
- ↑ طوسی،8/459
- ↑ ابن عاشور،22/230
- ↑ آلوسی،12/12
- ↑ طباطبایی،17/89
- ↑ طباطبایی،17/89
- ↑ آلوسی،12/12
- ↑ نک؛ مکارم شیرازی،18/382
- ↑ ابن عاشور ،22/230
- ↑ آلوسی،12/12
- ↑ نحو وافی،عباس حسن ،2/405
- ↑ أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُولِجُ ٱلَّيْلَ فِى ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِى ٱلَّيْلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِىٓ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَأَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌآیا ندیدی که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل میکند، و خورشید و ماه را مسخّر ساخته و هر کدام تا سرآمد معینی به حرکت خود ادامه میدهند؟! خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.آیه 29 سوره لقمان
- ↑ مکارم شیرازی، 18/382
- ↑ سیدبن قطب، 5/2968
- ↑ 17/ 89
- ↑ نک؛طبرسی، 8/664
- ↑ زمخشری، 4/15
- ↑ طباطبایی 17/89