پس گرفته شدن مواد زاید جنین توسط رحم
بیان ایده
در این آیه خداوند به آنچه رحم¬ها می کاهند و می افزایند، اشاره کرده است. برای پی بردن به مفهوم آیه ضروری است به تفسیر علماء درباره سه جمله «ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى»، «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ» و «ما تَزْدادُ» توجه شود. علامه طباطبایی مناسب تر می¬داند که این سه جمله اشاره به سه مورد از كارهاى رحم در ايام حمل باشد. وی در این باره می گوید که اولى اشاره به جنينى است كه رحم¬هاى زنان در خود جاى داده، آن را حفظ مىكنند، و دومى اشاره است به خونى كه در رحمها مىريزد و رحمها آن را به مصرف غذاى جنين مىرساند، و سومى اشاره است به خون حيضى كه رحم آن را به خارج دفع مىكند، مانند خون نفاس و يا خونى كه زنان گاه گاهى در ايام حمل مىبينند.
اما بيشتر مفسران بر این باورند كه مراد از دومى، يعنى «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ»، مدت زمانی است كه رحمها از نه ماه كم مىكنند، چون مدت حمل و باردارى نه ماه است، ولى برخى از رحمها كمتر از نه ماه وضع حمل مىكنند، همچنین مراد از سومى، يعنى«ما تَزْدادُ» مدتى است كه بعضى از رحمها از نه ماه زياد مىكنند. اما اشكال اين تفسير آن است كه شاهدى بر آن دلالت نمی كند، چون اگر واژه «غيض» را بدين معنا بگيريم، در حقيقت نوعى استعاره به كار بردهايم و استعاره قرينه لازم دارد كه قرينهاى در آيه نيست.
از بعضى از مفسران دیگر نقل شده كه گفتهاند: مراد از «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ» مدتى است كه از اقل مدت حمل يعنى شش ماه كمتر باشد كه در حقيقت مراد سقط جنين است (زيرا بچهاى كه كمتر از شش ماهگى به دنيا بيايد زنده نمی ماند). مراد از «ما تَزْدادُ» آن جنینی است كه بعد از آخرين مدت حمل به دنيا مىآيد. از بعضى ديگر نقل شده كه گفتهاند: مراد از «غيض»، نقصان در مدت حمل، و مراد از «زيادة» زيادى در آن است. اشكالى كه به هر دو وجه وارد مىشود، همان اشكالى است كه به وجه قبلى وارد مىشد. زيرا بر اين دو وجه نيز دليل و قرينهاى نداريم، علاوه بر اين كه مناسب¬تر به سياق آيه، كم و زيادى خونى است كه در رحم مىريزد (طباطبایی،11/ 304).
چنین به نظر می رسد که دو عبارت «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ» و «ما تَزْدادُ» اشاره به خونی است که پس¬مانده¬های جنین را از رحم خارج می کند و نیز مواد غذایی لازم را به او می رساند. این مطلب را علم تأیید می کند. محققان در موضوع اعجاز قرآن، در پژوهش خود از نتایج جدید جنین شناسی سخن گفته و آورده اند که رحم (يا به عبارتی کيسه ای که جنين در آن به سر می برد) به جنين مـواد غـذایی می فـرسـتد و از همانجا نيز مواد برگشتی جـنـيـن را می گيرد. کُـرکها و پـرزهای کوچک رحم (يعنی کيسه رحم) هـمـه مـولکـولـهـایی را کـه از انـدازه مـشـخـصی بـزرگـتـرند، تصـفـيه می کنند و فقط کوچکترين های عناصر حفاظتی بدن می توانند رد شوند و از طريق بند ناف به جنين برسند (1).
بنابر این، با توجه به عدم اطلاع مردم از این اصل پزشکی در زمان پیامبر اسلام (ص) می¬توان اظهار داشت که این آیه یکی از اعجازهای علمی قرآن است.
بررسی لغوی و تفسیری
کلمات اصلی
- تَحْمِلُ: حمل می کند، بار [در رحم] دارد ( راغب اصفهانی، ص257).
- أُنثَى: جنس ماده (همو، ص93)
- تَغِيضُ الأَرْحَامُ: فعل "غاض" به صورت لازم و متعدى به کار مىرود و در اینجا به معنی- آنچه رحمها ناقص مىكند- يعنى آن را فاسد مىسازد، است (همو، ص619).
- تَزْدَادُ: افزایش می دهد (همو، ص386).
اهداف و روش تحقیق
در آیه 8 سوره مبارکه رعد خداوند متعال با استفاده از واژه "الأَرْحَامُ" توجه را از "كُلُّ أُنثَى" به سمت موجودات رحم دار تغییر داده و بیان می کند که رحم آنها چیزی را کم می کند و بر چیزی میافزاید. ولی مفعول جمله نامشخص است. مطالعه در مورد باروری موجودات نشان میدهد که موجودات از لحاظ تغذیه جنین به چند دسته تقسیم میشوند:
1. Oviparous موجودات تخمگذار که تخم از بدن مادر خارج می¬شود و تغذیه جنین در حال رشد از ذخیره کیسه زرده تخم صورت میگیرد.
2. Ovoviviparous تخمگذار زندهزا که موجود تخم میگذارد ولی تخم را تا تولد نوزاد درون لوله های تخمبر خود نگه می دارد؛ جنین این موجودات از ذخیره تخم جهت تغذیه استفاده می کند و با مادر ارتباط تغذیهای ندارد.
3. Viviparous موجودات زندهزای حقیقی که دارای رحم هستند و از طریق جفت با مادر ارتباط داشته و مواد غذایی را از خون مادر می¬گیرند.
4. گروه چهارم خصوصیات بینابین گروه دوم و سوم را دارند (مانند نوعی کوسه) و تخم¬گذارند. ولی جنین بعد از مدتی از تخم خارج شده و با رحم مادر از طریق جفت ارتباط تغذیه¬ای برقرار می کند(Shull, 195-197). لذا ارتباط جنین با مادر در موجودات رحم¬دار در رحم و از طریق جفت صورت می گیرد. بین خون مادر و جنین حصاری به نام حصار جفتی وجود دارد. از لحاظ فیزیولوژیک، جفت یک غشاء نیمه نفوذپذیر است. مولکول های کوچک به وسیله انتشار ساده از این حصار می گذرند. مثلاً آب، الکترولیتها، اکسیژن، مواد پروتئینی، لیپیدی ،گلوسیدی، ویتامین ها و هورمونها از مادر به جنین و برعکس اوره، دی اکسید کربن و ... از جنین به مادر از این طریق منتقل میشود . در نهایت، این مواد از طریق بندناف به بدن جنین میرسد. یونانیان باستان از این مطلب که جنین غذای خود را از بدن مادر و از طریق جفت به دست می آورد، مطلع بودند .
سوالات تحقیق
- در این آیه، "ما" چه نوعی است: موصولی (یعنی آنچه که رحم ها حمل می کنند) یا مصدری ظرفی (یعنی مدت زمانی که رحم ها بار را حمل می کنند)؟
- اگر "ما" مصدری ظرفی باشد، آیا می توان گفت این آیه اعجاز علمی قرآن را مطرح می کند؟
- لفظ "أنثی" به کدامیک از جنس ماده انسان و حیوان اشاره دارد؟
- دو عبارت "ما تَغِيضُ" و"ما تَزْدادُ" آیا می تواند به معنی نقص یا تکامل جنین در رحم باشد؟
- آیا درست است که "ما تغیض" را به معنی کاهش و انقطاع خون حیض در دوران بارداری و (ما تزداد) را به معنی خون نفاس پس از زایمان در نظر بگیریم؟
- اگر منظور از "ما تغیض" این باشد که رحم نطفه را قبول نکرده و دفع میکند (یعنی بارداری صورت نمی-گیرد) و منظور از "ما تزداد" چند قلوزایی باشد، آیا این آیه اعجاز علمی است؟
- آیا منظور از لفظ "شئ" همه کائنات است؟
- اگر غیض را به معنی فرو بردن آب (نطفه) در نظر بگیریم، آیا می توان گفت که "تغیض" اشاره به جایگزینی رویان در رحم دارد؟
- آیا میتوان گفت که منظور از عبارت "كُلُّ أُنثَى"، همه پستانداران دارای رحم است و عبارت های "ما تَغِيضُ" مربوط به پستانداران مِتاتِرین (زنده زایی که اقامت جنین به قدر کافی در رحم طولانی نیست و باقی دوران رشد در جیب مارسوپیال می گذرد (کیسه داران مانند کانگورو)) و "ما تَزْدادُ" مربوط به پستانداران اوتِرین (پستانداران زنده زای کامل که زمان رشد را در رحم تکمیل می¬کند) است؟
- آیا می توان گفت که عبارت "وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ" مربوط به تخریب دیواره اپیتلیال رحم در دوران قاعدگی و "وَمَا تَزْدَادُ" مربوط به ساخته شدن این دیواره بعد از دوره مذکور، به منظور آماده شدن رحم جهت جایگزینی رویان است؟
منابع
1. راغب اصفهانى، حسين ، المفردات في غريب القرآن، دارالعلم، الدار الشاميه، دمشق، بيروت، چاپ اول، 1412 ق
2. شمس لاهیجانی، م.، جنین شناسی (جلد اول) تولید مثل و چگونگی رشد و نمو جنین، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،1374ش
3. طباطبايى، محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، قم، چاپ پنجم، 1417 ق
4. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ اول، 1374 ش
5. Shull, A.F., Principals of animal biology, Read Books.2010, P 195-197
6. http://www.hagegat.blogfa.com
7.//www.yale.edu/ynhti/curriculum/units/1980/5/80.05.11.x.html