قوم ذوالقرنین: تفاوت میان نسخه‌ها

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۷: خط ۷:
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد:<br>
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد:<br>
1- فنیقی ها در قاره آمریکای شمالی هم حضور باستانی داشته اند. <br>
1- فنیقی ها در قاره آمریکای شمالی هم حضور باستانی داشته اند. <br>
2- مطابق یک فرضیه که دارای شواهد مهمی است، مردم نواحی فنیقی نام پادشاهان خود را ذوالقرنین می گذاشته اند.<br>
2- مطابق یک فرضیه که دارای شواهد مهمی است
<ref>[[نام ذوالقرنین]]</ref>
، مردم نواحی فنیقی نام پادشاهان خود را ذوالقرنین می گذاشته اند.<br>
3- شواهدی وجود دارد که میان فنیقی ها و سبا یمن ارتباط وجود داشته است.<br>
3- شواهدی وجود دارد که میان فنیقی ها و سبا یمن ارتباط وجود داشته است.<br>
سلسله هایی در یمن بوده اند که لقب پادشاهانشان را مثل فنیقی ها، ذوالقرنین می گذاشته اند.<br>
سلسله هایی در یمن بوده اند که لقب پادشاهانشان را مثل فنیقی ها، ذوالقرنین می گذاشته اند.<br>
خط ۳۳: خط ۳۵:
استفاده قرآن کریم از پسوند "اوج" می تواند یکی از ظرائف معنایی این کتاب بزرگ باشد.<br>
استفاده قرآن کریم از پسوند "اوج" می تواند یکی از ظرائف معنایی این کتاب بزرگ باشد.<br>
برای مقایسه، در کتاب مقدس از این پسوند استفاده نشده و نام دو قوم سرکش، صرفا یاگ و ماگ آمده است. خود ما هم برای اشاره به سرکش می گوییم: یاغی که همان یاگ است. پس نه ما و نه کتاب مقدس، پسوند "اوج" را حفظ نکرده ایم ولی قرآن کریم، آن را حفظ و نقل کرده است.
برای مقایسه، در کتاب مقدس از این پسوند استفاده نشده و نام دو قوم سرکش، صرفا یاگ و ماگ آمده است. خود ما هم برای اشاره به سرکش می گوییم: یاغی که همان یاگ است. پس نه ما و نه کتاب مقدس، پسوند "اوج" را حفظ نکرده ایم ولی قرآن کریم، آن را حفظ و نقل کرده است.
<ref>قرار دادن منبع مورد نظر-نکته</ref>


=منابع و پانویس=
=منابع و پانویس=

نسخهٔ ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۹

وَيَسْـَٔلُونَكَ عَن ذِى ٱلْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُوا۟ عَلَيْكُم مِّنْهُ ذِكْرًا
و از تو درباره «ذو القرنین» می‌پرسند؛ بگو: «بزودی بخشی از سرگذشت او را برای شما بازگو خواهم کرد.»
آیه 83 سوره کهف

عبارت محوری

ذی القرنین

بیان مطلب علمی

قوم ذوالقرنین که بودند؟ فنیقی ها؟ کنعانی ها؟ پسرعموهای یهودی ها؟

شواهدی وجود دارد که نشان می دهد:
1- فنیقی ها در قاره آمریکای شمالی هم حضور باستانی داشته اند.
2- مطابق یک فرضیه که دارای شواهد مهمی است [۱] ، مردم نواحی فنیقی نام پادشاهان خود را ذوالقرنین می گذاشته اند.
3- شواهدی وجود دارد که میان فنیقی ها و سبا یمن ارتباط وجود داشته است.
سلسله هایی در یمن بوده اند که لقب پادشاهانشان را مثل فنیقی ها، ذوالقرنین می گذاشته اند.
4- شواهدی وجود دارد که سد ذوالقرنین در آلاسکا (یعنی قاره آمریکای شمالی) قرار دارد.
5- شواهدی روایی تاریخی وجود دارد که میان سرزمین یمن و ذوالقرنین، ارتباط بوده است.
6- فنیقی ها و کنعانی ها کاملا مرتبط اند.
7- دین کلیمی در یمن سابقه حکمرانی داشته است.
8- ردپای دین کلیمی در آلاسکا یافت می شود.
9- الیاس نبی (ع) و سلیمان نبی (ع) و ذوالقرنین اگرچه کلیمی بودند ولی طبق روایات تاریخ اسلامی، یهودی نبودند و عموزادگان یهودی ها بودند.
10- حکومت ذوالقرنین، جهان گستر بوده است.
11- حضور فنیقی ها، جهان گستر بوده است.
12- فنیقی ها متمول و شجاع و جهان وطن بوده اند.

از جمع نکات بالا می توان نتیجه گرفت که قوم سلیمان نبی (ع) و ذوالقرنین و الیاس (ع)، احتمالا یا فنیقی ها بوده اند و یا فنیقی ها یک شعبه مهم از قوم ایشان بوده اند که از آلاسکا تا روسیه تا ایران و تا یمن و شام، حضور پراکنده و جهان وطنی داشته اند. اینگونه معمای ذوالقرنین یمنی هم حل می شود: همان ذوالقرنین فنیقی و آلاسکایی است. والله اعلم.
پسوند "ایق" در کلمه فنیق و "اوج" در کلمات یاجوج و ماجوج و "اوت" در زبانهای آلاسکایی، همگی دگر شکلهای یک پسوند هستند:
اوج = اوت = ایق = اژ = اج = مردم
(مثل واژه "ایرج" که اشاره به ایر و ایران دارد و واژه "تورج" که اشاره به تور و توران دارد).

لذا احتمالا فنیق می شود همان لغت vantage در فرانسوی قدیم و لذا معنای لغوی فنیقی یعنی: برگزیده. لقب قرآنی سلیمان و داوود (ع). لذا این شاهد هم موید بحث بالا می شود.
دقت شود که فنیقی ها هیچ ربطی به یاجوج و ماجوج ندارند. (اصولا یاجوج و ماجوج یک قوم مستقل از نوادگان نوح بودند و خودشان، خودشان بودند و تطبیقشان با اقوام دیگر، صحیح نیست.)
استفاده قرآن کریم از پسوند "اوج" می تواند یکی از ظرائف معنایی این کتاب بزرگ باشد.
برای مقایسه، در کتاب مقدس از این پسوند استفاده نشده و نام دو قوم سرکش، صرفا یاگ و ماگ آمده است. خود ما هم برای اشاره به سرکش می گوییم: یاغی که همان یاگ است. پس نه ما و نه کتاب مقدس، پسوند "اوج" را حفظ نکرده ایم ولی قرآن کریم، آن را حفظ و نقل کرده است.

منابع و پانویس