محافظت انسان در برابر تابش مضر آفتاب از منظر قرآن و علم: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در میان این گروه UV-C از همه قویتر و سپس UV-B و آخر هم UV-A است. | در میان این گروه UV-C از همه قویتر و سپس UV-B و آخر هم UV-A است. | ||
===آسيبهای اشعه فرابفنش === | |||
====آسیب بهDNA==== | |||
UV-A بيش از UV-B به عمق پوست نفوذ میکند و تا کنون گمان بر اين بود که تنها UV-B مضر است، اما تحقيقات جديد انجام شده فرضيههایی را در مرگ بار بودن UV-A مطرح میکنند. چون اين فوتونها به وسيله DNA جذب شده و به هر نوع مولکول DNA متعلق به موجودات زنده، به اشکال گوناگون حمله ور میشوند. در شایعترین حالت، حمله علیه نزدیکترین ترکیب باز تیمین <REF>Thymine Base</REF>در حلقه DNA اتفاق میافتد. در این حالت بازهای تیمین همپایه، به عوض نگهداری تعادل پلهای DNA <ref>LADDER BASE BOND</ref>، به همپایه خویش پیوسته و باعث بوجود آمدن نوعی DNA معیوب میگردند. در این صورت زنجیره DNA با از دست دادن کد رمز اصلی خود، به نوعی کد با رمز دیگر تبدیل و معنای اولیه ساختار هسته سلولی خود را از دست میدهد که عملاً حاصل، سلولی با عملکرد غیر مشخص و یا تخریب شده سرطانی است (شکل3). همه پرتوهای UV-A،UV-B و یا UV-C قادرند که از عمر سلولهای اساسی بدن از جمله بافتهای فیبروزی، پوست، استخوان، غضروف و هرگونه بافت پیوندی بکاهند<REF>Ravanat JL et al., 2001, 88-102</ref>. | |||
=نتیجهگیری= | =نتیجهگیری= |
نسخهٔ ۱۰ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۲
چکیده
در آیه 81 سوره نحل خداوند متعال به نعمتهایی اشاره مینماید که کمتر مورد توجه انسان هستند. نعمت پوشش و سایه و دو مصداق پیدا و پنهان آن، یعنی پناهگاههای کوهستانی و لباسهایی که از گرمای خورشید حفظ میکنند، از جمله این نعمتها است. توجه و اهمیت دادن به این نعمتها در واقع بیانگر وجود مضراتی در تابش خورشید است که خداوند بدینوسیله این مضرات را خنثی مینماید. برخی از محققان با توجه به اینکه مضرات اشعه ماورای بنفش که در تابش خورشید وجود دارد، در قرن اخیر کشف شده است، این آیه را از مصادیق اعجاز علمی قرآن دانستهاند. این درحالی است که اعراب معاصر نزول قرآن هرچند به طور تفصیلی از مضرات تابش خورشید مطلع نبودند، ولی به طور اجمالی و در اثر تجربه میدانستند که تابش مستقیم و مداوم خورشید برای بشر خطرناک بوده و ممکن است موجب گرمازدگی یا سوختگی گردد. به همین جهت خود را در برابر آن محافظت میکردند. با توجه به این موضوع به نظر نمیرسد که بتوان اعجاز علمی این آیه را به اثبات رساند. اما باید گفت که اساساً نعمت دانستن سایه در ردیف دیگر نعمتهای حیاتبخش برای بشر خود به نوعی اشاره علمی محسوب شده و حاکی از توجه قرآن به نقش این نعمت پنهان و مغفول در زندگی بشر است. بنابراین باید دید که چه حقایقی در پس این نعمت به ظاهر ساده نهفته است.
مقدمه
خداوند در سوره نحل از بسیاری از نعمتهایی که به انسانها عطا کرده سخن میگوید. اما در آیه 81 این سوره به بیان نعمتی به نام سایه میپردازد که شاید کمتر مورد توجه بوده و اهمیت آن چندان به چشم نمیآید:
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابيلَ تَقيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابيلَ تَقيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ نحل/81
و خدا از آنچه آفريده، به سود شما سايههايى فراهم آورده و از كوهها براى شما پناهگاههايى قرار داده و براى شما تنپوشهايى مقرر كرده كه شما را از گرما حفظ مىكند، و تنپوشها [زرهها] يى كه شما را در جنگتان حمايت مىنمايد. اينگونه وى نعمتش را بر شما تمام مىگرداند، اميد كه شما [به فرمانش] گردن نهيد.
برخی از محققان در موضوع اعجاز علمی قرآن [۱] بر آنند که اشاره قرآن به فواید سایه و غار و لباس در حفاظت انسان در برابر گرما، بیانگر برخی مضرات تابش آفتاب و پرتوهای ماوراء بنفش آن است که میتواند موجب آسیب پوست و ایجاد سرطانهای مهلک شود. با توجه به اینکه اين اطلاعات در قرن اخير به دست آمده و معلوم شده كه پيشگيری از اين آسیبها با قرار نگرفتن در معرض اشعه آفتاب و نیز با پوشيدن لباسهايی كه بدن را میپوشاند، ممكن است، لذا تعبير قرآني «وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابيلَ تَقيكُمُ الْحَرَّ» تعبير اعجاز گونهای است که به این مطالب پیش از آنکه علم بشر بدان دست یابد، اشاره کرده است.
اما اینکه معاصران نزول آیه از زيانبار بودن تابش شديد آفتاب مطلع نبودهاند، به نظر صحیح نمیرسد؛ زیرا اعراب این امر را حس میکردند و همواره برای محفوظ ماندن از نور و حرارت خورشيد لباسهای بلند میپوشیدند و حتی بر روی سرشان پارچهای با عقال (بندی که آن را بر سر نگه میدارد) میانداختند که با آن، علاوه بر پوشاندن سر و گردن میتوانستند صورتشان را نیز از باد و نور و حرارت بپوشانند و هم اکنون نیز از آن استفاده میشود. اما با این حال، از علت علمی آن، یعنی اينكه اشعه ماوراء بنفش خورشيد میتواند موجب آسیبهای جدی همانند سرطان پوست گردد، بی اطلاع بودهاند.
بدین ترتیب هرچند نمیتوان با اتکاء به عدم آگاهی مردم از مضرات نور خورشید در عصر نزول، معجزه بودن این آیه را اثبات کرد، اما میتوان از توجه ویژهای که در این آیه به پدیده ظلال و لباس و نعمت دانستن آنها شده است، به اهمیت این نعمتها پی برد، خصوصا اینکه خداوند تعبیر اتمام نعمت را درباره این نعمتها به کار برده است که نشان دهنده عنایت ویژه و فوق العادهای است که نسبت به این نعمتها مبذول شده است. این درحالی است که نعمتهایی که در این آیه مطرح شدهاند به ظاهر بسیار پیشپا افتاده بوده و کمتر توجه انسان را به خود جلب مینمایند. بنابراین باید دید که چه حقایقی در پس این نعمتهای به ظاهر کم اهمیت نهفته است.
نعمت ظلال
واژه ظلال جمع ظلّ به معنای سایه [۲] و ضد روشنایی است[۳] [۴]. به هر جایی که نور خورشید نرسد، ظلّ میگویند. برخی معتقدند که گاهی به هرچیزی که ساتر و پوشاننده باشد، ظلّ گفته میشود [۵]. از واژه ظِلّ به عزّت و مناعت طبع و فراخى زندگى نيز تعبير مىشود [۶][۷]. ابن فارس [۸] میگوید اصل این ماده بر ستر و پوشش چیزی بر چیز دیگر دلالت میکند. به سیاهی شب هم ظلّ گفته میشود، زیرا چشمها را پوشانده و از کارآیی میاندازد [۹] همچنین ترکیبهای «ظلّ اللیل» و «ظلّ الجنة» در کلام عرب کاربرد دارند [۱۰][۱۱].
چنانکه ملاحظه شد، میتوان برای واژه «ظلّ» و جمع آن «ظلال» معنای پوشش به طور عام و معنای سایه به طور خاص را در نظر گرفت. البته به نظر میرسد که مفسران در اینکه «ظلال» در این آیه به معنای سایه به کار رفته است، وحدت نظر دارند و بحثشان بیشتر بر سر مصادیق آن است که کدام یک از سایههای درخت، ابنیه یا حتی ابر یا همگی این موارد مورد نظر بوده است [۱۲][۱۳][۱۴] [۱۵].
البته این نکته نیز شایان ذکر است که میتوان با توجه به قرینههایی که در آیه ذکر شده است، هر دو معنای عام پوشش و خاص سایه را برای واژه «ظلال» در نظر گرفت. اگر توجه داشته باشیم در قسمتهایی از آیه خداوند به لباسهایی اشاره میکند که از گرما و از سختی انسان را محافظت میکنند. به نظر میرسد که اشاره به دو دسته از لباسها که یکی به طور خاص از گرما انسان را حفظ میکند و دسته دیگر به طور عامتری از هرگونه شرایط سخت انسان را محافظت میکند، میتواند اشاره به دو معنای نهفته در واژه «ظلال» باشد. به عبارت دیگر میتوان از واژه «ظلال» به قرینه عبارت «تَقيكُمُ الْحَرَّ» معنای سایه و به قرینه عبارت «تَقيكُمْ بَأْسَكُمْ» معنای پوشش به طور عام را استنباط کرد. جالب اینجاست که مثال دیگری که در این آیه بیان شده است، یعنی پناهگاههای کوهستانی نیز مصداقی از هر دو معنای ظلال هستند. یعنی هم به عنوان سایه و هم به عنوان پوشش و پناهی از هرگونه سختی برای انسان کارایی دارند.
در خصوص مفهوم آیه با توجه به معنای پوشش میتوان گفت که خداوند از آنچه خلق کرده پوششهایی برای بشر قرار داده تا بدین وسیله بتواند از انواع آسیبهای محیطی در امان باشد و این عین لطف و حکمت الهی است که شرایط زندگی بشر را با قرار دادن امکانات بالقوه در طبیعت تسهیل کرده است.
اما توجه به معنای سایه برای واژه «ظلال» این نکته را به ذهن میرساند که نعمت دانستن سایه که امری عدمی است، در واقع اشاره غیر مستقیم به این موضوع است که تابش حیاتبخش خورشید که زندگی بشر را در کره زمین میسر کرده است، مضراتی نیز در پی دارد که باید از آن احتراز کرد. البته شاید بتوان گفت بشر در آن زمان از خطرات ظاهری تابش خورشید که موجب آفتاب سوختگی و یا گرمازدگی میشود، اطلاع داشته، اما از تاثیر مهم و فراگیر سایه یعنی عدم وجود نور بر زندگی انسانها و دیگر موجودات اطلاع خاصی نداشته است. اینکه وجود نور به طور دائمی میتواند زندگی انسان را مختل کند و اثرات مخربی بر بدن داشته باشد و اینکه تابش نور شدید و طولانی مدت میتواند موجب عوارض پوستی مهلکی مانند سرطان پوست شود، مطالبی است که مردم در عصر نزول از آنها مطلع نبودهاند.
حال باید دید که از منظر علمی، تابش خورشید از چه امواجی تشکیل شده و کدام یک از این اشعهها میتواند اثرات زیانباری بر زندگی انسان و سایر موجودات داشته باشد، همچنین چه پوششهایی را خداوند در طبیعت برای ما قرار داده که ما را از مضرات تابش خورشید و نیز سایر خطرات محافظت میکنند.
اشعههای خورشید
انرژي خورشيد باعث ادامه حيات بر روی زمين است. فاصله ميان زمين و خورشيد حدود 149.800.000كيلومتر است، كه در اين فاصله، زمين حدود 109×1/95 وات انرژى از خورشيد دريافت مىكند كه ما تنها كسرى از آن (0/0000002) را استفاده مى كنيم. نور خورشيد 8/27 دقيقه طول مىكشد كه به زمين برسد. از صد در صد نورى كه به زمين مىتابد، تنها 30% آن بر اثر ذرات و مولكولهاى موجود در لايههاى بالايى جو منعكس مىشود و بقيّه آن از تمامی لايهها عبور کرده و به زمين مىرسد. پرتوهاى فرا بنفش داراى طول موج كوتاه و انرژى زياد مىباشند. پرتوهاى فرا بنفش با انرژى زيادى كه دارند براى تمام موجودات زنده خطرناك هستند. خوشبختانه زمين در برابر اين پرتوى خطرناك، محافظى بنام لايه اوزون دارد كه از ورود پرتوهاى خطرناك به سطح زمين جلوگيرى مىكند[۱۶].
تنها راهی كه خورشيد میتواند انرژی خود را به زمين منتقل كند از طريق تابش [۱۷] است، زيرا سيال واسطه و توده مولكولي وجود ندارد، تا بتواند انرژي را منتقل كند. انرژي بسيار زياد سطح خورشيد به امواج مختلفي تبديل و اين امواج به اطراف منتشر ميشوند كه هر كدام از اين امواج داراي طول موج (شکل1)، خواص و تاثیر متفاوتی در زندگی انسانها هستند:
فروسرخ[۱۸]
در واقع به قسمتی از پرتوهای الكترومغنايسی گفته میشود كه دامنه طول موج آنها مابين نور سرخ مرئی تا امواج غيرمرئی مايكروويو را در بر میگيرد. دامنه طول موج این امواج تقريبا از 1 ميلیمتر الی 750 نانو متر متغير است و فركانسی معادل 400 تريليون بار در ثانيه دارند. در حقيقت هر جسمی كه دمايش بالاتر از صفر مطلق باشد، گرمای سطح خود را از طريق اين امواج غيرمرئی به محيط اطراف منتشر میكند. در حدود 200 سال پيش هرشل دانشمند آلمانی- انگليسی به كمك يك منشور شيشهای توانست اشعههای خورشيد را آناليز كند و متوجه شد طيف قرمز رنگ گرمای خيلي بيشتری دارد و آنرا[۱۹] فروسرخ نام نهاد. امواج فروسرخ پنجاه و سه درصد از انرژی خورشيدی را شامل میشود و باعث تابش گرمای سطح خورشيد به محيط پيرامون است و همانطور که در شکل 1 مشاهده میشود، اشعه فروسرخ بر اساس طول موج به انواع مختلفی تقسیم میشود که هریک دارای اثرات و کاربردهای متفاوتی میباشد[۲۰][۲۱].
نور مرئی[۲۲]
طول موج اين اشعه از 380 نانومتر الی 750 نانومتر در تغيير است (شکل 2). نور مرئی چهلوچهار درصد از انرژیی خورشيدی را شامل میشود و وظيفه اصلی آن روشن نگه داشتن کره زمین است. ما در طول روز به خوبی از اين نعمت بزرگ استفاده میكنيم و شبها در غياب اين اشعه جهت روشن كردن محيط اطرافمان هزينههای گزافی را پرداخت میكنيم. تابش بيش از حد نور مرئی باعث مشكلاتی در ديد میشود كه به آن نور خيره كننده[۲۳] میگويند. خيرگی و خستگی چشم، وارد شدن صدمه به شبكيه چشم، اشكال در تطابق و ديد اشيا و رنگها خصوصا هنگام رانندگی و در نهايت افزايش حوادث رانندگي از اشكالات اساسی تابش بيش از حد نور مرئی میباشد[۲۴] [۲۵].
اشعه فرابنفش[۲۶]
اشعه فرابنفش موجی الکترومغناطیسی است که طول موج کوتاه و انرژی زیادی دارد و برای چشم انسان نامرئی است و در طیف الکترومغناطیسی، بین اشعه ایکس و نور مرئی قرار دارد. این اشعه طول موجی بین 0.0144 و 0.39 میکرومتر دارد و سه درصد از انرژی خورشید را شامل میشود. اشعه فرابنفش را میتوان به 3 گروه اصلی تقسیم بندی کرد:
الف: فرا بنفش با طول موج بلند یا UV-A: این اشعه بین طول موجهای 320 تا400 نانومتر قرار دارد. مقدار این اشعه در نور آفتاب، قوس الکتریکی زغال و چراغهای الکتریکی معمولی زیاد است.
ب: فرابنفش با طول موج متوسط یا UV-B: این اشعه بین طول موجهای 290 تا 320 نانومتر است. این اشعه در نور چراغ بخار جیوه و قوسهای الکتریکی با الکترودهای فلزی وجود دارد و تاثیر آن در پوست شدید است.
ج: فرا بنفش با طول موج کوتاه یا UV-C: این اشعه شامل طول موجهای کوتاهتر از 280 نانومتر است و فقط در قوس الکتریکی جیوه وجود دارد[۲۷].
در میان این گروه UV-C از همه قویتر و سپس UV-B و آخر هم UV-A است.
آسيبهای اشعه فرابفنش
آسیب بهDNA
UV-A بيش از UV-B به عمق پوست نفوذ میکند و تا کنون گمان بر اين بود که تنها UV-B مضر است، اما تحقيقات جديد انجام شده فرضيههایی را در مرگ بار بودن UV-A مطرح میکنند. چون اين فوتونها به وسيله DNA جذب شده و به هر نوع مولکول DNA متعلق به موجودات زنده، به اشکال گوناگون حمله ور میشوند. در شایعترین حالت، حمله علیه نزدیکترین ترکیب باز تیمین [۲۸]در حلقه DNA اتفاق میافتد. در این حالت بازهای تیمین همپایه، به عوض نگهداری تعادل پلهای DNA [۲۹]، به همپایه خویش پیوسته و باعث بوجود آمدن نوعی DNA معیوب میگردند. در این صورت زنجیره DNA با از دست دادن کد رمز اصلی خود، به نوعی کد با رمز دیگر تبدیل و معنای اولیه ساختار هسته سلولی خود را از دست میدهد که عملاً حاصل، سلولی با عملکرد غیر مشخص و یا تخریب شده سرطانی است (شکل3). همه پرتوهای UV-A،UV-B و یا UV-C قادرند که از عمر سلولهای اساسی بدن از جمله بافتهای فیبروزی، پوست، استخوان، غضروف و هرگونه بافت پیوندی بکاهند[۳۰].
نتیجهگیری
پانویس و منابع
- ↑ سميحة بنت علي مراد، ص31
- ↑ قرشی، ج4، ص267
- ↑ راغب، ص535
- ↑ فیروزآبادی، ص946
- ↑ راغب، ص535
- ↑ راغب، ص535
- ↑ فیروزآبادی، ص946
- ↑ ص639
- ↑ فیومی، ص386
- ↑ راغب، ص535
- ↑ ابن منظور، ج11، ص415
- ↑ رک. فخرالدین رازی، ج20، ص253
- ↑ ابوحیان، ج6، ص577
- ↑ آلوسی، ج7، ص441
- ↑ طباطبایی، ج12، ص314
- ↑ (Kane RP, 2005, 2-4; Proceedings of the International Conference on Non-Ionizing Radiation, 2003
- ↑ Radiation
- ↑ Infra Red
- ↑ Infra +Red
- ↑ Berz R, 2000, 49-58
- ↑ Kane RP, 2005, 2-6
- ↑ Visible Light
- ↑ Glare
- ↑ Kane RP, 2005, 2-6
- ↑ Pascu RA, 2007, 23-40
- ↑ Ultra Violet
- ↑ Kane RP, 2005, 2-13
- ↑ Thymine Base
- ↑ LADDER BASE BOND
- ↑ Ravanat JL et al., 2001, 88-102