فتح مکه از منظر قرآن و علم: تفاوت میان نسخه‌ها

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳۹۳: خط ۳۹۳:


=خطاب به پیامبر درقرآن=
=خطاب به پیامبر درقرآن=
يكي از شيوه‏‌هاي قرآن در بيان مطالب خود اين است كه پيش از بيان مطلب، مخاطب خود را ندا مي‏دهد و از او نام مي‏برد. معلوم است كه اين روش از نظر رواني تأثير زيادي در مخاطب دارد و او را به انديشيدن و تفكّر در محتواي خطاب و مطلب ارائه شده، وادار مي‏سازد..  
يكي از شيوه‏‌هاي قرآن در بيان مطالب خود اين است كه پيش از بيان مطلب، مخاطب خود را ندا مي‏‌دهد و از او نام مي‏‌برد. معلوم است كه اين روش از نظر رواني تأثير زيادي در مخاطب دارد و او را به انديشيدن و تفكّر در محتواي خطاب و مطلب ارائه شده، وادار مي‏سازد..  


اين موضوع در علوم تربيتي و روانشناسي روشن شده كه وقتي متكلم نام مخاطب را به صورت خطاب و ندا بيان كند، توجّه مخاطَب يا شنونده به سخنِ گوينده جلب مي‏‌شود.  
اين موضوع در علوم تربيتي و روانشناسي روشن شده كه وقتي متكلم نام مخاطب را به صورت خطاب و ندا بيان كند، توجّه مخاطَب يا شنونده به سخنِ گوينده جلب مي‏‌شود.  

نسخهٔ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۸

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِذَا جَآءَ نَصْرُ ٱللَّهِ وَٱلْفَتْحُ
هنگامی که یاری خدا و پیروزی فرارسد،
آیه 1 سوره نصر
وَرَأَيْتَ ٱلنَّاسَ يَدْخُلُونَ فِى دِينِ ٱللَّهِ أَفْوَاجًا
و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا می‌شوند،
آیه 2 سوره نصر
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَٱسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُۥ كَانَ تَوَّابًۢا
پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‌پذیر است!
آیه 3 سوره نصر

چکیده

«سوره نصر» سوره ای مدنی است. اکثر مفسران این سوره را به دلیل آیه «وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا »در رابطه با فتح مکه واز اخبار غیبی قرآن می‌دانند، زیرا تا آن زمان مردم فوج فوج به دین اسلام نگرویده بودند. فتح مکه واقعیتی تاریخی و مسلم است که در سال هشتم هجرت به وقوع پیوسته و در سال تحقق آن اختلافی نیست اما در مورد زمان نزول این سوره اختلاف نظر است. اگر این سوره قبل از فتح مکه نازل شده باشد مسلما از اخبار غیبی قرآن است اما اگر بعداز فتح مکه نازل شده باشد دیگر این ادعا قابل قبول نیست. در تهیه این مقاله از منابع لغوی و تفسیری و علوم قرآنی کهن وجدید استفاده شده است.

مقدمه

قرآن معجزه جاویدان وسند حقانیت رسول خدا(ص) است. سیوطی در تعریف اعجاز چنین بیان می‌کند:«امر خارق العاده مقرون بالتحدی مصون عن المعارضة»، امری خارق عادت همراه با تحدی و مبارز طلبی ومصون از معارضه و آن حسی یا عقلی است (سیوطی، ترجمه قزوینی، 2/367) اعجاز قرآن دارای ابعاد مختلفی است، مثل: اعجاز ادبی،اعجاز تشریعی، اعجاز در عدم اختلاف و.. که در هر عصری،یکی از جلوه‏‌های آن آشکارشده و روزبه‌‏روز بر حقانیت آن افزوده می‏شود .یکی از آن ابعاد،اعجاز تاریخی قرآن است که در آثار دانشمندان مسلمان بیش‏تر با عنوان«اخبار غیبی»یاد شده است، این اخبار با وسایل‏ عادی عصر نزول قرآن قابل دسترسی نبوده و برای دریافت آن، راهی جز وحی و نبوت نیست.

روایت :«عن ابو عبد اللّه علیه السلام:ان العزیز الجبار أنزل علیکم کتابه و هو الصادق البار،فیه خبر من‏ قبلکم و خبر من بعدکم و خبر السماء و الارض و لوأتاکم من یخبرکم عن ذلک لتعجّبتم»(کلینی،کافی، 4/399)

ترجمه:«خدای عزیز جبار کتابی برای شما نازل کرده، در حالی که راستگو و نیکو است. در آن اخبار پیشینیان و آیندگان و اخبار آسمان و زمین است و اگر کسی از آن به شما خبر دهد،تعجب می‏کنید».

این اخبار شامل حوادث گذشته، و آینده است:

1.اخبار از حوادث گذشته:

  • بیان سرگذشت و رویدادهای تاریخی امت‏‌های گذشته وانبیای سلف (باحفظ قداست مقام انبیاء واولیای خدا).
  • اگرچه سرگذشت آنان کم و بیش درتورات آمده، ولی کاملا تحریف شده وافسانه وار است.
  • اخبار از اقوام گذشته مثل قوم سبأ، یوسف، عاد، ثمود، نوح.

به عنوان نمونه درباره ی سرگذشت نوح(ع) وحادثه طوفان چنین آمده است:

تِلْكَ مِنْ أَنۢبَآءِ ٱلْغَيْبِ نُوحِيهَآ إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَآ أَنتَ وَلَا قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَٰذَا فَٱصْبِرْ إِنَّ ٱلْعَٰقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ
اینها از خبرهای غیب است که به تو (ای پیامبر) وحی می‌کنیم؛ نه تو، و نه قومت، اینها را پیش از این نمی‌دانستید! بنابر این، صبر و استقامت کن، که عاقبت از آن پرهیزگاران است!
آیه 49 سوره هود

2.اخبار از حوادث آینده که شامل:

الف)اخباری که در عصر نزول تحقق یافتند.

ب) اخباری که هنوز محقق نشده‌‏اند.

قرآن از پیشامدهایی که در آینده ی دور یا نزدیک واقع می شد، بویژه حوادث قریب الوقوع خبر می‌داد، مانند خبرهای غیبی قرآن در رابطه با دسیسه‌ها وتوطئه‌های منافقان وهمدستان آنان، مشرکان ویهودیان و پرده برداشتن و رسوا سازی آنان مانند:

أَلَمْ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ نُهُوا۟ عَنِ ٱلنَّجْوَىٰ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا۟ عَنْهُ وَيَتَنَٰجَوْنَ بِٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ وَمَعْصِيَتِ ٱلرَّسُولِ وَإِذَا جَآءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ ٱللَّهُ وَيَقُولُونَ فِىٓ أَنفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا ٱللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ ٱلْمَصِيرُ
آیا ندیدی کسانی را که از نجوا [= سخنان درگوشی‌] نهی شدند، سپس به کاری که از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند و برای انجام گناه و تعدّی و نافرمانی رسول خدا به نجوا می‌پردازند و هنگامی که نزد تو می‌آیند تو را تحیّتی (و خوشامدی) می‌گویند که خدا به تو نگفته است، و در دل می‌گویند: «چرا خداوند ما را بخاطر گفته‌هایمان عذاب نمی‌کند؟!» جهنم برای آنان کافی است، وارد آن می‌شوند، و چه بد فرجامی است!
آیه 8 سوره مجادله

و نیز خبر از غلبه ی روم بر فارس پس از اندی سال « وهم من بعد غلبهم سیغلون فی بضع سنین» این جنگ میان ایران ودولت بیزانس از سال 603م تا 622م (سال هجرت پیامبر به مدینه) ادامه داشت. ابتدا برتری با خسرو پرویز بود، اما سوره ی روم، که در مکه نازل شده، خبر از تغییر وضع جنگ داد وپس از چند سال نوبت برتری بیزانس رسید و این برتری تا پایان سلطنت خسرو پرویز (سال 228م) ادامه داشت. این امر موجب خشنودی مسلمانان شد.(معرفت،218)

هُوَ ٱلَّذِىٓ أَرْسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلْهُدَىٰ وَدِينِ ٱلْحَقِّ لِيُظْهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوْ كَرِهَ ٱلْمُشْرِكُونَ
او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!
آیه 9 سوره صف

این پیشگویی در باره پیروزی اسلام بر تمام ادیان دیگر است. این آیه شریفه هنگامی نازل گردید که اسلام هنوز در جزیره العرب رواج کامل پیدا نکرده بود که این آیه از پیروزی جهانی اسلام و از برتری و غلبه آن بر تمام ادیان و ملل خبر داد که بخش عظیمی از آن تحقق یافت و تحقق کامل آن با ظهور مهدی و مصلح جهان خواهد بود. (خویی ، ترجمه البیان /110)

یکی از موارد اعجاز غیبی قرآن «سوره نصر» است. (طباطبایی، ‏20/ 377)

«نصر» به معني كمك و ياري است. به مناسبت اینکه کلمه نصر در اولین آیه این سوره به کار رفته این سوره را نصر نامیده اند البته نام‌های دیگری نیزاین سوره دارد مانند: اذا جاء ، تودیع . این سوره از ياري و نصرت خداوند كه به زودي شامل حال مسلمانان می شود خبر می دهد. سوره نصر، بنا به مشهور در مدينه نازل گرديده و«مدني » است ودر مصحف شریف سوره 110 قرآن است.

دانشمندان تفسير در «تاريخ نزول»سوره نصر و «شأن نزول» آن و اينكه منظور از كلمه«فتح» در اين سوره چيست اختلاف نظر دارند. مشهورترين نظريه در اين باره اين است كه اين سوره مربوط به«فتح مكه» مي‌باشد كه پيش از وقوع آن، در اين سوره پيش بيني و پيشگويي شده است.

در این تحقیق، ابتدا معانی وازگان و سپس آراء مفسران بررسی می‌شود.

معانی واژگان

  • نصر:

به معنی یاری و کمک (راغب ،808؛قرشی 7/72)

یاری مظلوم در برابر دشمن و مخالف(ابن منظور،5/210؛مصطفوی،12/141)

  • فتح:

گشودن، باز كردن. که بر دو نوع است: نقیض اغلاق و بسته، (ابن منظور، 2/ 537)، به معنی گاه محسوس است وبا چشم دیده می شود، مانند باز کردن قفل و در و ... و گاه معنوى که نیاز به بصیرت دارد، مانند گشایش غم و اندوه در امور دنیوی یا اخروی (راغب/621 ، قرشی5/145، مصطفوی 9/17)

  • رأیتَ :

فعل ماضی، مذکر مخاطب، از ریشه رَأَیَ به معنی ديدن، دانستن، نگاه كردن (قرشی،3/34) این فعل به معنای نگاه کردن به طور مطلق است به هر وسیله ای که ممکن باشد، یا نگاه با چشم ظاهر است یا با قلبی بصیر (مصطفوی /4/11)

دیدن اگر با چشم منظور باشد یک مفعول ولی اگر به معنای علم و شناخت و معرفت باشد دو مفعول می خواهد . (ابن منظور 14/291؛ راغب ،373)

  • فوج:

گروهی از مردم و جمع آن افواج است (فراهیدی، 6/190؛ابن منظور 2/350؛ قرشی،5/207)

جماعتی که با سرعت عبورمی‌کنند.(راغب، 646)

بررسی تفسیری

إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ "اذا" دلالت بر وقوع حتمى شرط در آینده و رسيدن نصر و فتح در زمان و شرائط خاص را دارد."به طوری که با رسیدن نصرت الهی، پیروزی بر دشمن قطعی است. (رفسنجانی،20/609)"

فعل «جاءَ» و «رَأَيْتَ» كه در آيه بعد است بحسب ظاهر ماضى هستند، ولى معناى آن‌ها بوسيله كلمه (إِذا) به مضارع تبديل شده و بیانگر استمرار است.

«نصر» به معنی کمک و یاری برای به دست آوردن مطلوب است و منظور از «نصر» غلبه بر قریش یا بر تمام عرب است. (فخر رازی،32/336)

وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً: ظاهرا خطاب به پیامبر اکرم (ص) است.اما احتمال دارد خطاب «رأیت» عام باشد برای هر مؤمنی.(نک؛ آلوسی، 15 / 493 به نقل از عصام الدین )

خداوند به پیامبر بشارت دادکه فتح مکه را درک خواهد کرد و استقبال قبایل عرب را از اسلام، به چشم خود خواهد دید .(رفسنجانی ، 20 /610)

در مورد «رأیت» اگر رؤیت بصری مورد نظر باشد ،« الناس» مفعول و «یدخلون» جمله حاليه براى الناس است. اگر رأيت به‌معناى «علمت، عرفت، ابصرت» باشد، «يدخلون»، مفعول دوم برای «رأیت» است.(زمخشری،4/811 ؛آلوسی،15 /493 ؛ابن عاشور،30/519)

و دِينِ اللَّهِ منظور اسلام است. إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ (آل عمران/3/19)

نصب« أَفْواجاً» بنابر، حال، از ضمير يَدْخُلُونَ است. ( آلوسی، 15/493)

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا:

جواب شرط اذا است و فاء هم رابط برای جواب شرط است.

"در این آيه سه دستور مهم به پيغمبر اكرم(ص) (و طبعا به همه مؤمنان) می‌‏دهد كه در حقيقت شكران‌ه‏اى براى اين پيروزى بزرگ، و واكنش مناسبى در برابر اين نصرت الهى است، دستور به: تسبيح، حمد، استغفار (مکارم شیرازی، ‏27/400)"

آزاد سازی مکه برای مسلمانان به منزله فتح کامل سنگرهای دشمن بود. (رفسنجانی، 20 /609)

فتح مكه باعث شد رسول خدا (ص) از گرفتاري‌هايى كه در از بين بردن باطل و قطع ريشه فساد داشت فراغتى حاصل كند، دستورش داد كه از اين به بعد كه فراغتت بيشتر است، به ياد جلال خدا- كه تسبيح او است- و جمالش- كه حمد او است و نقص و حاجت خودش، كه استغفار است- بپردازد، و معناى استغفار در مثل رسول خدا (ص) كه آمرزيده هست، درخواست ادامه مغفرت است، چون احتياج به مغفرت از نظر بقاء عينا مثل احتياج به حدوث مغفرت است. و اين استغفار از ناحيه آن جناب تكميل شكرگزارى است. ( طباطبایی،20/377)

مکارم شیرازی دستور استغفار را براى همه امت می داند و دلیل آن را این چنین بیان می کند:

"در طول اين مبارزه طولانى كه سال‌هاى زيادى به طول انجاميد (حدود بيست سال) و مسلمانان روزهاى بسيار سخت و دردناكى را طى كردند، گاهى آن چنان حوادث پيچيده می‌‏شد كه جان‌ها به لب می‌رسيد، و در افكار بعضى گمان‌هاى بدى در مورد وعده‏‌هاى الهى پيدا مى‏شد،اكنون كه پيروزى فرا رسيده مى‏فهمند كه همه آن گمان‌ها و بيتابي‌ها غلط بوده، و بايد در مقام" استغفار" برآيند." (مکارم شیرازی، ‏27 /400)

فرمان خداوند به تسبیح، حمد و استغفار، زمینه ساز توفیق یافتن انسان برای توبه به درگاه اوست. (رفسنجانی،20/613)

مخاطب در فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ گرچه پیامبر اکرم (ص) است ولی سیاق سوره بر تمام انسان‌ها منطبق است در این موارد آن حضرت به عنوان رسول و نیز فردی از افراد بشر ، مورد خطاب است.( رفسنجانی، 20/ 611)

..إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً": اين جمله علت است براى مساله استغفار، و در عين حال تشويق و تاكيد هم هست. ‏

چرا که و قتى خداوند توبه شما را می‌پذيرد، شما نيز حتى المقدور توبه تقصيركاران را پس از پيروزى بپذيريد. (طباطبایی، 20 /377؛ مکارم شیرازی، 27/400)

شکستن توبه، مانع پذیرش توبه مجدد نیست وتوّاب بر مبالغه دلالت دارد. مبالغه در توبه پذیری، یا به این معنا است که هر چه توبه تکرار شود، توبه پذیری هم تکرار خواهد شد و یا این که گناه هرچه بزرگ باشد خداوند توبه از آن را خواهد پذیرفت. ( رفسنجانی،20 /613)

مقاتل گويد: چون اين سوره نازل شد پيغمبر (ص) بر اصحابش خواند و آنها خوشحال شده و بهم بشارت دادند، و عباس عموى پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله شنيد گريه كرد، پس پيغمبر (ص) فرمود اى عمو چرا گريه ميكنى، گفت اى رسول خدا (ص) گمان مي كنم كه به اين سوره خبر رحلت شما را داده است.

فرمود، آرى همانطور است كه شما می‌‏گويى، پس دو سال بعد از آن زنده ماند و كسى آن حضرت را در آن دو سال خندان و خوشحال نديد..

ابن مسعود گفته: كه چون اين سوره نازل شد رسول خدا «ص» بسيار مي‌گفت: «سبحانك الهم اغفر لى انك انت التواب الرحيم». ام سلمه گفته: رسول خدا «ص» نمی‌ايستاد، نمی‌‏نشست. نمی رفت، نمی‌آمد مگر آنكه مي گفت: «سبحان اللَّه و بحمده استغفر اللَّه و اتوب اليه. (طبرسی،10 /845)

تاریخ مختصری از فتح مکه

بعد از پيمان و صلح حديبيه مشركان مكه دست به پيمان‌‏شكنى زدند، و آن صلح نامه را ناديده گرفتند، و بعضى از هم پيمانان پيغمبر (ص) را تحت فشار قرار دادند، هم پيمان‌هاى رسول اللَّه (ص) به آن حضرت شكايت كردند رسول اللَّه( ص) تصميم گرفت هم پيمانان خود را يارى كند..

از سوى ديگر تمام شرایط براى برچيدن اين كانون بت‏پرستى و شرك و نفاق كه در مكه به وجود آمده بود فراهم مى‌‏شد، و اين كارى بود كه می‌بايست به هر حال انجام گيرد، لذا پيامبر (ص) به فرمان خدا آماده حركت به سوى مكه شد..

پيغمبر اكرم( ص)جانشينى از خود بر مدينه گمارد و روز دهم ماه رمضان سال هشتم هجرى به سوى مكه حركت كرد. پيغمبر اكرم (ص) با صفوف لشگريان اسلام حركت كرد تا به نقطه" ذى طوى" رسيد، همان نقطه مرتفعى كه از آنجا خانه‏‌هاى مكه نمايان است، پيامبر (ص) به ياد روزى افتاد كه به اجبار از مكه مخفيانه بيرون آمد، ولى مى‏‌بيند امروز با اين عظمت وارد مكه می‌‏شود، لذا پيشانى مبارک را به فراز جهاز شتر گذاشت و سجده شكر بجا آورد.سپس پيغمبر اكرم (ص) در" حجون" (يكى از محلات مرتفع مكه كه قبر خديجه در آن است) فرود آمد و غسل كرد، و با لباس رزم و اسلحه بر مركب نشست، در حالى كه سوره" فتح" را قرائت می‌‏فرمود وارد مسجد الحرام شد و تكبير گفت، سپاه اسلام نيز همه تكبير گفتند، به گونه‏‌اى كه صدايشان همه دشت و كوه را پر كرد.سپس از شتر خود فرود آمد، و براى نابودى بت‌ها نزديك خانه كعبه آمد، بت‌ها را يكى پس از ديگرى سرنگون می‌كرد و می‌‏فرمود: جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً:" حق آمد و باطل زايل شد و باطل زايل شدنى است و.....سپس مكه بدون خونريزى فتح شد و جاذبه اين عفو و رحمت اسلامى كه هرگز انتظار آن را نداشتند چنان در دل‌ها اثر كرد كه مردم گروه گروه آمدند و مسلمان شدند و صداى اين فتح عظيم در تمام جزاير عربستان پيچيد و آوازه اسلام همه جا را فرا گرفت. و موقعيت اسلام و مسلمين از هر جهت تثبيت شد.(مکارم شیرازی،27 /409 )

کعبه
کعبه

زمان نزول سوره نصر از دیدگاه مفسران

سوره مورد بحث از مژده‌‏هايى است كه خداى تعالى به پيامبر داده، واز خبرهاى غيبى قرآن كريم است. مفسرين راجع به آخرين سوره نازل شده و زمان نزول آن اختلاف دارند. از این رو در رابطه با زمان نزول سوره نصر دو گونه نظر است:

قبل از فتح مکه

1. وعده ای است از جانب خدا به پیامبرش به نصر و فتح قبل از وقوع امر و از حسن و مجاهد نقل می کند که وعده داد خدا به پیامبرش نصر و فتح او را بر کفار قریش ( طوسی، 10/425)

2.«نصر الله» یعنی یاری خداوند( برای نابودی دشمنان پیامبر )، «الفتح» اشاره به فتح مکه دارد (الجلالین1/606، زمخشری 4/811؛ طبرسی،10/844؛ فخر رازی،32/339؛ ابن کثیر ،4/945؛ بیضاوی ،5/344 ؛قمی مشهدی،14/478، آلوسی ،15/492؛ ابن عاشور،30 /519)

فتح مکه در رمضان سال هشتم بود و وفات پیامبر درربیع الاول سال دهم (الجلالین1/606)

ابن عاشور(30 /518) گوید :«مسلمانان قبل از نزول اذا جاء نصر الله والفتح و... خیبر را فتح کرده بودند از این رو، فتح مذکور در این آیه فتح مکه است و «ال» در «الفتح » ال عهد است که در آیات دیگر به آن اشاره شده بود از جمله :

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا
ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم ساختیم!...
آیه 1 سوره فتح
إِنَّ ٱلَّذِى فَرَضَ عَلَيْكَ ٱلْقُرْءَانَ لَرَآدُّكَ إِلَىٰ مَعَادٍ قُل رَّبِّىٓ أَعْلَمُ مَن جَآءَ بِٱلْهُدَىٰ وَمَنْ هُوَ فِى ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ
آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جایگاهت [= زادگاهت‌] بازمی‌گرداند! بگو: «پروردگار من از همه بهتر می‌داند چه کسی (برنامه) هدایت آورده، و چه کسی در گمراهی آشکار است!»
آیه 85 سوره قصص
لَّقَدْ صَدَقَ ٱللَّهُ رَسُولَهُ ٱلرُّءْيَا بِٱلْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ ٱلْمَسْجِدَ ٱلْحَرَامَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا۟ فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَٰلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا
خداوند آنچه را به پیامبرش در عالم خواب نشان داد راست گفت؛ بطور قطع همه شما بخواست خدا وارد مسجد الحرام می‌شوید در نهایت امنیّت و در حالی که سرهای خود را تراشیده یا کوتاه کرده‌اید و از هیچ کس ترس و وحشتی ندارید؛ ولی خداوند چیزهایی را می‌دانست که شما نمی‌دانستید (و در این تأخیر حکمتی بود)؛ و قبل از آن، فتح نزدیکی (برای شما) قرار داده است.
آیه 27 سوره فتح

3.خبر از امرى است كه هنوز رخ نداده و به زودى رخ می‌دهد، و آن امر يارى و فتح است. به طوری که پس از آن كوشش‌ها و شكست‌ها و پيروزي‌ها در سال هشتم مكه، فتح و سرآغاز ديگر فتوحات گرديد. (طالقانی/4/ 288)

4.منظور از" نصر" و" فتح"- جنس نصرت و فتح نيست، تا آيه شريفه با تمامى مواقفى كه خداى تعالى پيامبرش را يارى نموده و بر دشمنان پيروز كرده منطبق شود، مثلا با ايمان آوردن انصار و اهل يمن هم منطبق گردد، چون با آيه" وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً" نمى‏سازد، زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه قبل از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج نبوده است.(طباطبایی،20/ 377)

5.فتح" در اينجا به صورت مطلق گفته شده، و بدون شك منظور از آن فتح مكه است كه چنين بازتاب گسترده‏‌اى داشت. فتح مكه را بايد مرحله تثبيت اسلام، و استقرار آن در جزيرة العرب، و سپس در جهان دانست، به راستى فتح مكه، فصل نوينى در تاريخ اسلام گشود، چرا كه مركز اصلى شرك متلاشى شد، بت‌ها از ميان رفت، اميد بت‏پرستان به ياس و نوميدى مبدل گشت، و موانعى كه بر سر راه ايمان مردم به اسلام وجود داشت، برچيده شد. (مکارم شیرازی، 7/399)

6.سوره برائت پس از فتح مکه در سال نهم هجرت و سوره مائده در سال دهم هجرت ( سال حجه الوداع) نازل شده است. علاوه برآن سوره مائده مشتمل بر یک سری احکام است که پایان جنگ و استقرار اسلام را می رساند. به ویژه آیه اکمال که از پایان کار رسالت خبر می دهد و با آخرین آیه در آخرین سوره تناسب دارد پس آخرین سوره کامل، سوره نصر است که در عام الفتح نازل شده است.(علوم قرآنی، معرفت، 66)

بیان روایات

در روایا ت منقول از اهل بیت علیهم السلام آمده است که آخرین سوره سوره نصر است در این سوره به ظاهر بشارت به پیروزی مطلق شریعت داده شده که پایه های آن محکم و استوار گشته و گروه گروه مردم آن را پذیرفته اند.

1-في عيون الاخبار باسناد الى الحسين بن خالد قال: قال الرضا عليه السلام سمعت أبى يحدث عن أبيه عليهما السلام: ان أول سورة نزلت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و آخر سورة نزلت «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ»»

2- في أصول الكافي عدة من أصحابنا عن أحمد بن سهل بن زياد عن منصور بن العباس عن محمد بن العباس بن السري عن عمه على بن السري عن أبى عبد الله عليه السلام قال: أول ما نزل على رسول الله صلى الله عليه و آله« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و آخره «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ»( عروسی حویزی،5/690 )

3- عبد بن حميد و ابن جرير و ابن المنذر از قتادة نقل می کنند که:

بعد از نزول إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ حدود 2 سال پیامبر زندگی کردندو نیز نقل شده که نزول این سوره بعد از جنگ خیبر بوده است. و غزوه خیبر حدود سال 7 هجرت در اواخر محرم رخ داده است.(نک، آلوسی، 15/491)

4-پيش از حادثه فتح مكه خداى متعال در سوره نصر چنين مي فرمايد «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً» چون يارى خدا دررسيد و فتح و پيروزى نصيب شما شد و ديدى كه مردم دسته دسته وارد دين اسلام ميشوند به ستايش پروردگارت مشغول شو و از او مغفرت بخواه كه او همواره توبه مردم را می‌پذيرد.

و نيز پيش از اين سوره در مدت‌ها قبل خدا وعده داده: لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لا تَخافُونَ «بزودى وارد مسجد الحرام مي‌شويد و اگر خدا بخواهد با كمال راحتى سر می‌تراشيد و ناخن كوتاه می‌كنيد و خوفى و ترسى در خود راه نمي‌دهيد.».

پس از شنيدن اين وعده مدت‌ها مردم و در انديشه فرارسيدن فتح مكه بودند.( الارشاد شیخ مفید،ترجمه ساعدى خراسانى، فصل32/117)

بعد از فتح مکه

1.على بن ابراهيم در تفسيرش در معناى سوره اذا جاء نصر اللَّه و الفتح گويد: اين سوره در سال حجه الوداع در منى به پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله نازل شد.( قمی 2/ 447)

2.ترمذي در مسندش و بيهقي از حديث موسى بن عبيدة و عبد اللّه بن دينار و صدقة بن بشار از ابن عمر نقل می کنند که این سوره در ایام تشریق در منی در حجه الوداع نازل شده است. به طوری که از زمان نزول سوره تا وفات پیامبر 3ماه و اندی فاصله بوده است. در میان این راویان موسی بن عبیده روایتش معتبر نیست. (نک، آلوسی، 15/491 )

3. بزاز و بیهقی، در دلایل النبوه از ابن عمر روایت کرده ا ند که این سوره در وسط ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذی الحجه) بر پیغمبر نازل شد پس آن حضرت دانست که وقت وداع رسیده و حج آخر وی است. امر فرمود شترش را آوردند وبر آن رحل نهادند پس بپا خاست و خطبه خواند .(ترجمه الاتقان، سیوطی، نوع دوم،ص 82، شناخت آیات سفری و حضری؛ الخصال،شیخ صدوق ،ترجمه مدرس گیلانی، 2/90)

4. سوره در باز گشت از جنگ حنین نازل شد و پس از آن حضرت بیش از 2 سال نزیست سعید بن محمد مؤذن به اسناد از ابن عباس روایت می کند که موقعی که پیامبر از غزوه حنین بازمی گشت سوره نصر نازل شد.(واحدی نیشا بوری، اسباب النزول، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو،248)

5. بيهقى به اسناد خود از ابن عباس نقل كرده كه گفت: «چون إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ ... نازل شد، رسول خدا (ص) فاطمه (ع) را نزد خود خواند و باو گفت:- نفس من آواى مرگ را به من مي رساند. پس فاطمه گريست و پس از آن خنديد. و گفت: رسول خدا (ص) بمن خبر داد كه آواى مرگ به او ميرسد. پس گريستم و پس از آن گفت: بردبار باش، تو نخستين فردى از خاندانم مي‌باشى كه به من مي رسد. ( طالقانی،4/289 )[۱]

6.سوره نصر بعد از فتح مكه نازل شده است و لزومى ندارد كه حتما سال هشتم نازل شده باشد. زيرا بعد از فتح مكه زمينه براى گسترش اسلام فراهم شد و مردم فوج فوج از عربستان و خارج آن به حضرت وارد مى‌‏شدند و ايمان مى‏‌آوردند. و چه بسا «سوره نصر »سال دهم بعد از «سوره توبه» نازل شده باشد. كه مى‌‏فرمايد: وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً و سيوطى هم نقل مى‏‌كند كه سوره نصر در حجة الوداع در سال دهم نازل شده‏ است و برداشت صحيح اين است كه آخرين سوره كه به صورت كامل نازل شده سوره نصر در سال دهم است.( پژوهشی در علوم قرآن، حبیب الله احمدی ،51)

جدول زیرخلاصه مطالبی است که بیان گردید:

سوره نصر آراء مفسران روایات
قبل از فتح مکه 1-وعده‌ای قبل از وقوع امر به نصر و فتح است از جانب خدا به پیامبرش ( طوسی، 10 /425 )

2- مسلمانان خیبر را فتح کرده بودند قبل از نزول اذا جاء نصر الله والفتح... وفتح مذکور در این آیه فتح مکه است.(ابن عاشور،30/517 )

3-«الفتح» اشاره به فتح مکه دارد (الجلالین،1/606 ، زمخشری، 4/811؛فخر رازی،32/339 ؛ ابن کثیر ،4/945 ؛ بیضاوی ،5/344 ؛قمی مشهدی ،14/478 ؛آلوسی ،15/492 ؛ ابن عاشور،30 /519)

4- «ال» در «الفتح » ال عهد است که در آیات دیگر به آن اشاره شده است.(ابن عاشور،30 /518)

5-فتح مکه در رمضان سال هشتم بود.(الجلالین1/606،طالقانی،4/288، مکارم شیرازی، 7/399)

6- خبر از امرى است كه هنوز رخ نداده و به زودى رخ مى‏‌دهد.(طالقانی،4/ 288)

7- اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه قبل از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج نبوده است.(طباطبایی،20/ 377)

8- آخرین سوره کامل، سوره نصر است که در عام الفتح نازل شده است.( معرفت ، 66)

1- عبد بن حميد و ابن جرير و ابن المنذر از قتادة نقل می‌کنند که:

بعد از نزول إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ حدود 2 سال پیامبر زندگی کردندو نیز نقل شده که نزول این سوره بعد از جنگ خیبر در حدود سال هفتم و در اواخر محرم بوده است.( نک، آلوسی ، 15/491)

2- في عيون الاخبار باسناد الى الحسين بن خالد قال: قال الرضا عليه السلام: ان أول سورة نزلت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و آخر سورة نزلت «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ»»

3-في أصول الكافي عن أبى عبد الله عليه السلام قال: أول ما نزل على رسول الله صلى الله عليه و آله« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و آخره «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ» ( عروسی حویزی،5/690 )

4- مسلم از ابن عباس نقل می‌کند که آخرین سوره نازل شده سوره « اذا جاء نصر الله والفتح ..» می باشد . ( نک ؛رامیار ، 565 به نقل از سیوطی ؛ زرکشی ،1/268 )


سوره نصر آراء مفسران روایات
بعد از فتح مکه 1- على بن ابراهيم در تفسيرش در معناى سوره اذا جاء نصر اللَّه و الفتح گويداين سوره در سال حجه الوداع در منى به پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله نازل شد.( قمی 2/ 447)

2-ترمذي در مسندش و بيهقي از حديث موسى بن عبيدة و عبد اللّه بن دينار و صدقة بن بشار از ابن عمر نقل می کنند که این سوره در ایام تشریق در منی در حجه الوداع نازل شده است. به طوری که از زمان نزول سوره تا وفات پیامبر 3ماه و اندی فاصله بوده است . در میان این راویان موسی بن عبیده روایتش معتبر نیست.(نک، آلوسی، 15/491 )

3- بيهقى به اسناد خود از ابن عباس نقل كرده كه گفت: «چون إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ ... نازل شد، رسول خدا (ص) فاطمه (ع) را نزد خود خواند و باو گفت:- نفس من آواى مرگ را به من مي‌رساند. پس فاطمه گريست و پس از آن خنديد. و گفت: رسول خدا (ص) به من خبر داد كه آواى مرگ به او مي‌رسد. پس گريستم و پس از آن گفت: بردبار باش، تو نخستين فردى از خاندانم مي باشى كه به من مي رسد. ( طالقانی،4/289)

4-«اذا »در معنای «قد» است یعنی « قد جاء نصر لله‏»زیرا نزول این سوره بعد از فتح مکه است. (قرطبی،21/230)

5-سوره نصر بعداز فتح مكه نازل شده است و لزومى ندارد كه حتما سال هشتم نازل شده باشد. زيرا بعد از فتح مكه زمينه براى گسترش اسلام فراهم شد.( پژوهشی در علوم قرآن ، حبیب الله احمدی/51)

1- بزاز و بیهقی ، در دلایل النبوه از ابن عمر روایت کرده‌اند که این سوره در وسط ایام تشریق بر پیغمبر نازل شد پس آن حضرت دانست که وقت وداع رسیده امر فرمود شترش را آوردند وبر آن رحل نهادند پس بپا خاست و خطبه خواند .(ترجمه الاتقان، سیوطی، نوع دوم،ص 82، شناخت آیات سفری و حضری؛ الخصال،شیخ صدوق،ترجمه مدرس گیلانی، 2/90 )


2-سوره در باز گشت از جنگ حنین نازل شد و پس از آن حضرت بیش از 2 سال نزیست سعید بن محمد مؤذن به اسناد از ابن عباس روایت می کند که موقعی که پیامبر از غزوه حنین بازمی گشت سوره نصر نازل شد.( اسباب النزول ، واحدی نیشا بوری ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو ص 248)

سوره نصر در کتب علوم قرآنی

در مورد زمان نزول «سوره نصر» میان دانشمندان علوم قرآنی اختلاف نظر است ولی در مورد مدنی بودن این سوره ادعای اتفاق شده است .( رامیار ،610)

اکثریت علماء معتقدند که « سوره نصر» آخرین سوره نازل شده قرآن است.( رامیار /594 ) و دلیلشان روایات اهل بیت (ع) است:

1-في أصول الكافي عدة من أصحابنا عن أحمد بن سهل بن زياد عن منصور بن العباس عن محمد بن العباس بن السري عن عمه على بن السري عن أبى عبد الله عليه السلام قال: أول ما نزل على رسول الله صلى الله عليه و آله بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ و آخره «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ»».

2-در عيون به سند خود از حسين بن خالد از حضرت رضا (ع) روايت آورده كه گفت: من از پدرم شنيدم كه از پدرش (ع) حديث كرد كه: اولين سوره‏اى كه از قرآن نازل شد سوره" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ" بود، و آخرين سوره‏اى كه نازل شد سوره" إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ" بود. ( عروسی حویزی ، 5/690 )

3- مسلم از ابن عباس نقل می کند که آخرین سوره نازل شده سوره « اذا جاء نصر الله والفتح ..» می باشد . ( نک ؛رامیار ، 565 به نقل از سیوطی ؛ زرکشی ، 1/268)

ترتیب نزول سور مدنی در کتب علوم قرآنی

• ترتیب نزول سور مدنی از نظر زرکشی( 1/251 )

بقره انفال ال عمران احزاب ممتحنه نساء زلزال
حدید محمد(ص) رعد الرحمن انسان طلاق بینه
حشر نصر نور حج منافقون مجادله حجرات
تحریم صف جمعه تغابن فتح توبه مائده

• ترتیب سور مدنی طبق روایت ابن عباس و تکمیل آن مطابق روایت جابربن زید، با تصحیح از روی نسخه های متعدد قابل اعتماد، عبارتند از: (معرفت،1/170 )

اسم سوره ترتیب نزول ترتیب موجود
بقره 87 2
انفال 88 8
آل عمران 89 3
احزاب 90 33
ممتحنه 91 60
نساء 92 4
زلزال 93 99
حدید 94 57
محمد(ص) 95 47
رعد 96 13
الرحمن 97 55
انسان 98 76
طلاق 99 65
بینه 100 98
حشر 101 59
نصر 102 110
نور 103 24
حج 104 22
منافقون 105 63
مجادله 106 58
حجرات 107 49
تحریم 108 66
جمعه 109 62
تغابن 110 64
صف 111 61
فتح 112 48
مائده 113 5
توبه 114 9
  • "ترتیب این سور از نظر ابن ندیم و ابراهیم بن عمر بقاعی ،وابوالقاسم عمر و نولدکه چنین است :

حشر 101سوره ،نصر102 سوره ، فتح ،112 سوره. ( حجتی،399)

نکته قابل توجه این است که:

علامه طبرسی و دیگر بزرگان متذکر می شوند که رعایت ترتیب سوره ها ، مبدأ نزول هر سوره است. برای مثال در آغاز بعثت 5 آیه اول علق نازل شد و بعد از چند سال بقیه سوره نازل گشت ولی باز هم سوره علق اولین سوره نازل شده محسوب می شود ( معرفت، علوم قرآنی، 78)

  • سوره فتح، 49 آیه، 560 کلمه،2438 حرف، در نزول سوره 111 که در برگشتن از حدیبیه نازل شده ومدنی است.

سوره حشر، 24 آیه، 445 کلمه، 1913 حرف ، در نزول سوره 101 و مدنی است.

سوره نصر، التودیع 3 آیه، 19 کلمه، 78 حرف، گفته اند آخرین سوره 114 بود که در حجه‌الوداع به منی نازل شد. " ( حجتی،پزوهشی د رتاریخ قران کریم /150 )

حجتی در جای دیگر در مقایسه ترتیب سوره های قرآن با ترتیب نزول آن آورده است:

سوره فتح در مصف کنونی، 48 سوره ودر ترتیب نزول 111ومدنی است، این سوره هنگام مراجعت از حدیبیه ، درراه نازل شده است.

سوره حشر در مصح کنونی 59 سوره ودر ترتیب نزول 100 سوره ومدنی است. سوره نصر در مصحف 110 سوره و در ترتیب نزول مبتنی بر روایت ابو حمزه ثمالی 101 سوره قرآن است. این سوره در منی و پس از حجه الوداع نازل شد به عنوان سوره مدنی محسوب می گردد و نیز آخرین سوره کاملی است که نازل شده است. ( همان /406و409 )

  • ترتیب نزول این سور به نقل از "از ابوحمزه ثمالی به وسائطی از ابن عباس:

حشر 100، نصر 101، فتح 111 "( حجتی،401 )

مقایسه مصاحف

ونیز در مقایسه میان مصاحف سوره نصر در مصحف حاضر 110 سوره قرار گرفته ودر مصف ابن مسعود 107 ودر مصحف ابی 112 سوره است. ( التمهید، معرفت،1/330 )

به نظر می رسد ترتیب نزولی که برای سور مورد نظر ذکر شده است کمکی به تحقیق نمی کند و نمی تواند اثبات نماید که سوره نصر قبل از فتح مکه ویا بعد از فتح مکه نازل شده است.

در ادامه سوره هایی که با «اذا » آغاز شده اند بررسی می شود.

نگاهی به سوره هایی که با «اذا» شرط آغاز شده است

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِذَا وَقَعَتِ ٱلْوَاقِعَةُ
هنگامی که واقعه عظیم (قیامت) واقع شود،
آیه 1 سوره واقعه

اشاره به قیا مت است که هنوز اتفاق نیفتاده است ( طباطبایی،19/115)

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِذَا ٱلشَّمْسُ كُوِّرَتْ
در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود،
آیه 1 سوره تکویر

در آن هنگام كه طومار خورشيد درهم پيچيده شود.دراین سوره به هشت نشانه از حوادث هولناك پايان اين جهان، و آغاز رستاخيز اشاره می‌کند .( مکارم شیرازی،26 /170)

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنفَطَرَتْ
آن زمان که آسمان [= کرات آسمانی‌] از هم شکافته شود،
آیه 1 سوره انفطار

آغاز اين سوره نیز بیانگرقسمتى از حوادث وحشت‏انگيز در آستانه رستاخيز است که سرتاسر اين جهان را فرا مى‏‌گيرد. در ادامه سوره آمده است :

عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ
(در آن زمان) هر کس می‌داند آنچه را از پیش فرستاده و آنچه را برای بعد گذاشته است.
آیه 5 سوره انفطار

خطاب به انسان است برای تنبه به اینکه چنین روز سختی در انتظار اوست.

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنشَقَّتْ
در آن هنگام که آسمان [= کرات آسمانی‌] شکافته شود،
آیه 1 سوره انشقاق

آغاز اين سوره نيز اشاره به حوادث عظيم و عجيب پايان جهان اشاره دارد.

در ادامه این سوره آمده است :

يَٰٓأَيُّهَا ٱلْإِنسَٰنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَٰقِيهِ
ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت می‌روی و او را ملاقات خواهی کرد!
آیه 6 سوره انشقاق
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِذَا زُلْزِلَتِ ٱلْأَرْضُ زِلْزَالَهَا
هنگامی که زمین شدیداً به لرزه درآید،
آیه 1 سوره زلزال

اين سوره نیز همراه است با بيان بعضى از حوادث هول‏انگيز و وحشتناك پايان اين جهان و شروع رستاخيز.

بیان سوره هایی که با «اذا »آغاز شده حکایت از از اخباری در باره قیامت و حوادث هولناک آن دارد که هنوز اتفاق نیفتاده است. در ضمن خطابی که متوجه شخص پیامبر باشد در این سور دیده نمی‌شود.

اما در سوره طلاق اذا شرط بعد از خطاب به نبی آمده است :

  • يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ........

ترجمه : «اى پيامبر چون زنان را طلاق گوييد در [زمان‏بندى] عده آنان طلاقشان گوييد و حساب آن عده را نگه داريد.........»

در این آیه روى سخن را به پيامبر اسلام(ص) به عنوان پيشواى بزرگ مسلمانان كرده سپس يك حكم عمومى را با صيغه جمع بيان مى‌‏كند.( مکارم شیرازی ،24/220 )

در آغاز سوره نخست خطاب را متوجه رسول خدا (ص) مى‌‏كند، چون او است كه به سوى امت فرستاده شده و پيشواى امت است، پس مى‌‏شود مطالب مربوط به همه امت را به شخص او خطاب كرد، و اين گونه خطاب‌ها در استعمال شايع است.( طباطبایی ،19/312 ) در سوره« نصر» هم خطاب مستقیم به پیامبر با فعل« رأیت»وجود دارد که در ادامه بیشتر توضیح داده می‌شود.

خطاب به پیامبر درقرآن

يكي از شيوه‏‌هاي قرآن در بيان مطالب خود اين است كه پيش از بيان مطلب، مخاطب خود را ندا مي‏‌دهد و از او نام مي‏‌برد. معلوم است كه اين روش از نظر رواني تأثير زيادي در مخاطب دارد و او را به انديشيدن و تفكّر در محتواي خطاب و مطلب ارائه شده، وادار مي‏سازد..

اين موضوع در علوم تربيتي و روانشناسي روشن شده كه وقتي متكلم نام مخاطب را به صورت خطاب و ندا بيان كند، توجّه مخاطَب يا شنونده به سخنِ گوينده جلب مي‏‌شود. وقتي به هنگام خطابه و سخنراني كسي را منادا قرار دهيم، با تمام حواس به سخن گوينده توجّه كرده و پيام او را دريافت مي‏‌كند.

قرآن كريم كه در بر گيرنده احكام و دستورات كامل‏ترين دين الهي است، شيوه بيان بسياري از احكام و حِكَم در آن به صورت خطاب است.( اسماعيل نسّاجي زواره،مقاله نداها و خطاب‌هاي الهي در قرآن)

در قرآن خطابات گوناگونی نسبت به پیامبر اکرم(ص) دیده می‌شود. از جمله: خطاب یا ایها الرسول، یل ایها النبی، یا ایها المزمل، یا ایها المدثر و نیز گاهی پیامبر(ص) با صیغه‌های مختلف افعال مورد خطاب واقع شده‌اند.

از جمله صیغه امر:

فَٱصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ ٱلشَّمْسِ وَقَبْلَ ٱلْغُرُوبِ
در برابر آنچه آنها می‌گویند شکیبا باش، و پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور،
آیه 39 سوره ق
وَٱصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ
در راه ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن، چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری! و هنگامی که برمی‌خیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی!
آیه 48 سوره طور
قُلِ ٱدْعُوا۟ ٱللَّهَ أَوِ ٱدْعُوا۟ ٱلرَّحْمَٰنَ أَيًّا مَّا تَدْعُوا۟ فَلَهُ ٱلْأَسْمَآءُ ٱلْحُسْنَىٰ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَٱبْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا
بگو: ««اللّه» را بخوانید یا «رحمان» را، هر کدام را بخوانید، (ذات پاکش یکی است؛ و) برای او بهترین نامهاست!» و نمازت را زیاد بلند، یا خیلی آهسته نخوان؛ و در میان آن دو، راهی (معتدل) انتخاب کن!
آیه 110 سوره اسراء

سؤالی در اینجا مطرح است که آیا در این آیات فقط خود پیامبر(ص) مخاطب است یا امت هم مورد خطاب هستند؟

در این آیات توجه به یک موضوع عمومی یعنی نماز است و لذا نمی تواند اختصاص به شخص پیامبر داشته باشدواگر خطاب به رسول خدا (ص)شده است از باب این است که نخستين مخاطب قرآن و ابلاغ كننده آيات بر مردم (در همه جا) پيامبر(ص) است ودر حقیقت مخاطب قرآن هر کسی است که در هر زمان و مکانی به مطالعه آیات آن نشسته است.

آیه دیگری نیز است که این مطلب را روشن تر می کند:

وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوٓا۟ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِٱلْوَٰلِدَيْنِ إِحْسَٰنًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ ٱلْكِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!
آیه 23 سوره اسراء

مخاطب این آیه شخص پیامبر(ص) است اما این تکلیف در مورد ایشان موضوعیت ندارد زیرا مطابق نقل تاریخی پیامبر سال‌ها قبل از بعثت پدر و مادر خود را از دست داده بود و در اینجا حکم احترام به پدر و مادر به عنوان یک قاعده کلی بیان شده است. از این روبه نظر می رسد بسيارى از خطاب‌هاى قرآن به پيامبر(ص) اختصاص به شخص ایشان ندارد و شامل امت ایشان هم می‌شود،چه مردم زمان پيامبر(ص) و چه آيندگان.

از نمونه‌های دیگرخطاب به پیامبر(ص) استفاده قرآن از فعل «رأی» است .صيغه هاى مختلف فعل «رأي»(ديدن)در قرآن زیاد به کار رفته است . در این قسمت به تعدادی از این آیات اشاره می‌شود:

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا۟ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَإِلَى ٱلرَّسُولِ رَأَيْتَ ٱلْمُنَٰفِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا
و هنگامی که به آنها گفته شود: «به سوی آنچه خداوند نازل کرده، و به سوی پیامبر بیایید»، منافقان را می‌بینی که (از قبول دعوت) ِ تو، اعراض می‌کنند!
آیه 61 سوره نساء
وَإِذَا رَأَيْتَ ٱلَّذِينَ يَخُوضُونَ فِىٓ ءَايَٰتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا۟ فِى حَدِيثٍ غَيْرِهِۦ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ ٱلشَّيْطَٰنُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ ٱلذِّكْرَىٰ مَعَ ٱلْقَوْمِ ٱلظَّٰلِمِينَ
هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا می‌کنند، از آنها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآمدن با این جمعیّت ستمگر منشین!
آیه 68 سوره انعام

در این آیه به پيامبر ص مى‏‌گويد: هنگامى كه مخالفان لجوج و بى‌‍‏منطق را مشاهده كنى كه آيات خدا را استهزاء مى‌‏كنند، از آنها روى بگردان تا از اين كار صرف نظر كرده به سخنان ديگر بپردازند..

گرچه در اين جمله روى سخن به پيغمبر (ص) است ولى مسلما اين حكم اختصاصى به او ندارد و تمام مؤمنان را شامل مى‌‏شود، فلسفه اين حكم نيز روشن است زيرا اگر مسلمانان در مجالس آنها شركت مى‌‏كردند، آنها براى انتقام گرفتن و ناراحت ساختن ايشان به سخنان باطل و نارواى خود ادامه مى‏‌دادند، اما هنگامى كه با بى‏‌اعتنايى از كنار آنها بگذرند طبعا سكوت خواهند كرد و به مسائل ديگر خواهند پرداخت، زيرا تمام هدف آنها ناراحت ساختن پيامبر ص و مسلمين بود.(مکارم شیرازی ،‏5/ 289 )

اين خطابى كه در آيه شريفه است، خطاب به نبى اكرم (ص) است، و ليكن در حقيقت مقصود، ديگرانند، زيرا انبيا (ع) نه تنها از گناهان بلكه حتى از فراموشى احكام خداوندى هم مبرا هستند. ( طباطبایی ،7/140 )

نظير اين بحث در گفتگوهاى روزانه ما و در ادبيات زبان‌هاى مختلف ديده مى‌‏شود كه انسان روى سخن را به كسى مى‏‌كند اما هدفش اين است كه ديگران بشنوند، مطابق ضرب المثل معروف عرب كه مى‌گويد:

( مکارم شیرازی،5/290 )" اياك اعنى و اسمعى يا جاره".

نتیجه گیری

پانویس

  1. ولی از طريق اماميه اين حديث بصورت ديگر و در هنگام بيمارى رسول خدا (ص) نقل شده: صدوق به اسناد خود از ابن عباس آورده گفت: «فاطمه (ع) به رسول خدا (ص) وارد شد در هنگام بيماريش كه به آن درگذشت. پس آن حضرت فرمود خبر مرگم بمن رسيده. پس فاطمه (ع) گريست. پس از آن رسول خدا (ص) گفت: گريه مكن چه تو پس از من بيش از هفتاد و پنج روز و نصف روز درنگ ندارى مگر آنكه بمن ملحق خواهى شد و بمن ملحق نميشوى مگر آنكه از برهاى بهشت اهداء شوى. پس فاطمه خنديد.( طالقانی ،4/290)

منابع