فتح مکه از منظر قرآن و علم: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
6.سوره برائت پس از فتح مکه در سال نهم هجرت و سوره مائده در سال دهم هجرت ( سال حجه الوداع) نازل شده است. علاوه برآن سوره مائده مشتمل بر یک سری احکام است که پایان جنگ و استقرار اسلام را می رساند. به ویژه آیه اکمال که از پایان کار رسالت خبر می دهد و با آخرین آیه در آخرین سوره تناسب دارد پس آخرین سوره کامل، سوره نصر است که در عام الفتح نازل شده است.(علوم قرآنی، معرفت، 66) | 6.سوره برائت پس از فتح مکه در سال نهم هجرت و سوره مائده در سال دهم هجرت ( سال حجه الوداع) نازل شده است. علاوه برآن سوره مائده مشتمل بر یک سری احکام است که پایان جنگ و استقرار اسلام را می رساند. به ویژه آیه اکمال که از پایان کار رسالت خبر می دهد و با آخرین آیه در آخرین سوره تناسب دارد پس آخرین سوره کامل، سوره نصر است که در عام الفتح نازل شده است.(علوم قرآنی، معرفت، 66) | ||
==بیان روایات== | ===بیان روایات=== | ||
در روایا ت منقول از اهل بیت علیهم السلام آمده است که آخرین سوره سوره نصر است در این سوره به ظاهر بشارت به پیروزی مطلق شریعت داده شده که پایه های آن محکم و استوار گشته و گروه گروه مردم آن را پذیرفته اند. | در روایا ت منقول از اهل بیت علیهم السلام آمده است که آخرین سوره سوره نصر است در این سوره به ظاهر بشارت به پیروزی مطلق شریعت داده شده که پایه های آن محکم و استوار گشته و گروه گروه مردم آن را پذیرفته اند. | ||
نسخهٔ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۴
چکیده
«سوره نصر» سوره ای مدنی است. اکثر مفسران این سوره را به دلیل آیه «وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا »در رابطه با فتح مکه واز اخبار غیبی قرآن می دانند، زیرا تا آن زمان مردم فوج فوج به دین اسلام نگرویده بودند. فتح مکه واقعیتی تاریخی و مسلم است که در سال هشتم هجرت به وقوع پیوسته و در سال تحقق آن اختلافی نیست اما در مورد زمان نزول این سوره اختلاف نظر است. اگر این سوره قبل از فتح مکه نازل شده باشد مسلما از اخبار غیبی قرآن است اما اگر بعداز فتح مکه نازل شده باشد دیگر این ادعا قابل قبول نیست. در تهیه این مقاله از منابع لغوی و تفسیری و علوم قرآنی کهن وجدید استفاده شده است.
مقدمه
قرآن معجزه جاویدان وسند حقانیت رسول خدا(ص) است. سیوطی در تعریف اعجاز چنین بیان میکند:«امر خارق العاده مقرون بالتحدی مصون عن المعارضة»، امری خارق عادت همراه با تحدی و مبارز طلبی ومصون از معارضه و آن حسی یا عقلی است (سیوطی، ترجمه قزوینی، 2/367) اعجاز قرآن دارای ابعاد مختلفی است، مثل: اعجاز ادبی،اعجاز تشریعی، اعجاز در عدم اختلاف و.. که در هر عصری،یکی از جلوههای آن آشکارشده و روزبهروز بر حقانیت آن افزوده میشود .یکی از آن ابعاد،اعجاز تاریخی قرآن است که در آثار دانشمندان مسلمان بیشتر با عنوان«اخبار غیبی»یاد شده است، این اخبار با وسایل عادی عصر نزول قرآن قابل دسترسی نبوده و برای دریافت آن، راهی جز وحی و نبوت نیست.
روایت :«عن ابو عبد اللّه علیه السلام:ان العزیز الجبار أنزل علیکم کتابه و هو الصادق البار،فیه خبر من قبلکم و خبر من بعدکم و خبر السماء و الارض و لوأتاکم من یخبرکم عن ذلک لتعجّبتم»(کلینی،کافی، 4/399)
ترجمه:«خدای عزیز جبار کتابی برای شما نازل کرده، در حالی که راستگو و نیکو است. در آن اخبار پیشینیان و آیندگان و اخبار آسمان و زمین است و اگر کسی از آن به شما خبر دهد،تعجب میکنید».
این اخبار شامل حوادث گذشته، و آینده است:
1.اخبار از حوادث گذشته:
- بیان سرگذشت و رویدادهای تاریخی امتهای گذشته وانبیای سلف (باحفظ قداست مقام انبیاء واولیای خدا).
- اگرچه سرگذشت آنان کم و بیش درتورات آمده، ولی کاملا تحریف شده وافسانه وار است.
- اخبار از اقوام گذشته مثل قوم سبأ، یوسف، عاد، ثمود، نوح.
به عنوان نمونه درباره ی سرگذشت نوح(ع) وحادثه طوفان چنین آمده است:
2.اخبار از حوادث آینده که شامل:
الف)اخباری که در عصر نزول تحقق یافتند.
ب) اخباری که هنوز محقق نشدهاند.
قرآن از پیشامدهایی که در آینده ی دور یا نزدیک واقع می شد، بویژه حوادث قریب الوقوع خبر میداد، مانند خبرهای غیبی قرآن در رابطه با دسیسهها وتوطئههای منافقان وهمدستان آنان، مشرکان ویهودیان و پرده برداشتن و رسوا سازی آنان مانند:
و نیز خبر از غلبه ی روم بر فارس پس از اندی سال « وهم من بعد غلبهم سیغلون فی بضع سنین» این جنگ میان ایران ودولت بیزانس از سال 603م تا 622م (سال هجرت پیامبر به مدینه) ادامه داشت. ابتدا برتری با خسرو پرویز بود، اما سوره ی روم، که در مکه نازل شده، خبر از تغییر وضع جنگ داد وپس از چند سال نوبت برتری بیزانس رسید و این برتری تا پایان سلطنت خسرو پرویز (سال 228م) ادامه داشت. این امر موجب خشنودی مسلمانان شد.(معرفت،218)
این پیشگویی در باره پیروزی اسلام بر تمام ادیان دیگر است. این آیه شریفه هنگامی نازل گردید که اسلام هنوز در جزیره العرب رواج کامل پیدا نکرده بود که این آیه از پیروزی جهانی اسلام و از برتری و غلبه آن بر تمام ادیان و ملل خبر داد که بخش عظیمی از آن تحقق یافت و تحقق کامل آن با ظهور مهدی و مصلح جهان خواهد بود. (خویی ، ترجمه البیان /110)
یکی از موارد اعجاز غیبی قرآن «سوره نصر» است. (طباطبایی، 20/ 377)
«نصر» به معني كمك و ياري است. به مناسبت اینکه کلمه نصر در اولین آیه این سوره به کار رفته این سوره را نصر نامیده اند البته نامهای دیگری نیزاین سوره دارد مانند: اذا جاء ، تودیع . این سوره از ياري و نصرت خداوند كه به زودي شامل حال مسلمانان می شود خبر می دهد. سوره نصر، بنا به مشهور در مدينه نازل گرديده و«مدني » است ودر مصحف شریف 110سوره قرآن است.
دانشمندان تفسير در «تاريخ نزول»سوره نصر و «شأن نزول» آن و اينكه منظور از كلمه«فتح» در اين سوره چيست اختلاف نظر دارند. مشهورترين نظريه در اين باره اين است كه اين سوره مربوط به«فتح مكه» ميباشد كه پيش از وقوع آن، در اين سوره پيش بيني و پيشگويي شده است.
در این تحقیق، ابتدا معانی وازگان و سپس آراء مفسران بررسی میشود.
معانی واژگان
- نصر:
به معنی یاری و کمک (راغب ،808؛قرشی 7/72)
یاری مظلوم در برابر دشمن و مخالف(ابن منظور،5/210؛مصطفوی،12/141)
- فتح:
گشودن، باز كردن. که بر دو نوع است: نقیض اغلاق و بسته، (ابن منظور، 2/ 537)، به معنی گاه محسوس است وبا چشم دیده می شود، مانند باز کردن قفل و در و ... و گاه معنوى که نیاز به بصیرت دارد، مانند گشایش غم و اندوه در امور دنیوی یا اخروی (راغب/621 ، قرشی5/145، مصطفوی 9/17)
- رأیتَ :
فعل ماضی، مذکر مخاطب، از ریشه رَأَیَ به معنی ديدن، دانستن، نگاه كردن (قرشی،3/34) این فعل به معنای نگاه کردن به طور مطلق است به هر وسیله ای که ممکن باشد، یا نگاه با چشم ظاهر است یا با قلبی بصیر (مصطفوی /4/11)
دیدن اگر با چشم منظور باشد یک مفعول ولی اگر به معنای علم و شناخت و معرفت باشد دو مفعول می خواهد . (ابن منظور 14/291؛ راغب ،373)
- فوج:
گروهی از مردم و جمع آن افواج است (فراهیدی، 6/190؛ابن منظور 2/350؛ قرشی،5/207)
جماعتی که با سرعت عبورمیکنند.(راغب، 646)
بررسی تفسیری
إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ "اذا" دلالت بر وقوع حتمى شرط در آینده و رسيدن نصر و فتح در زمان و شرائط خاص را دارد."به طوری که با رسیدن نصرت الهی، پیروزی بر دشمن قطعی است. (رفسنجانی،20/609)"
فعل «جاءَ» و «رَأَيْتَ» كه در آيه بعد است بحسب ظاهر ماضى هستند، ولى معناى آنها بوسيله كلمه (إِذا) به مضارع تبديل شده و بیانگر استمرار است.
«نصر» به معنی کمک و یاری برای به دست آوردن مطلوب است و منظور از «نصر» غلبه بر قریش یا بر تمام عرب است. (فخر رازی،32/336)
وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً: ظاهرا خطاب به پیامبر اکرم (ص) است.اما احتمال دارد خطاب «رأیت» عام باشد برای هر مؤمنی.(نک؛ آلوسی، 15 / 493 به نقل از عصام الدین )
خداوند به پیامبر بشارت دادکه فتح مکه را درک خواهد کرد و استقبال قبایل عرب را از اسلام، به چشم خود خواهد دید .(رفسنجانی ، 20 /610)
در مورد «رأیت» اگر رؤیت بصری مورد نظر باشد ،« الناس» مفعول و «یدخلون» جمله حاليه براى الناس است. اگر رأيت بهمعناى «علمت، عرفت، ابصرت» باشد، «يدخلون»، مفعول دوم برای «رأیت» است.(زمخشری،4/811 ؛آلوسی،15 /493 ؛ابن عاشور،30/519)
و دِينِ اللَّهِ منظور اسلام است. إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ (آل عمران/3/19)
نصب« أَفْواجاً» بنابر، حال، از ضمير يَدْخُلُونَ است. ( آلوسی، 15/493)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا:
جواب شرط اذا است و فاء هم رابط برای جواب شرط است.
"در این آيه سه دستور مهم به پيغمبر اكرم(ص) (و طبعا به همه مؤمنان) میدهد كه در حقيقت شكرانهاى براى اين پيروزى بزرگ، و واكنش مناسبى در برابر اين نصرت الهى است، دستور به: تسبيح، حمد، استغفار (مکارم شیرازی، 27/400)"
آزاد سازی مکه برای مسلمانان به منزله فتح کامل سنگرهای دشمن بود. (رفسنجانی، 20 /609)
فتح مكه باعث شد رسول خدا (ص) از گرفتاريهايى كه در از بين بردن باطل و قطع ريشه فساد داشت فراغتى حاصل كند، دستورش داد كه از اين به بعد كه فراغتت بيشتر است، به ياد جلال خدا- كه تسبيح او است- و جمالش- كه حمد او است و نقص و حاجت خودش، كه استغفار است- بپردازد، و معناى استغفار در مثل رسول خدا (ص) كه آمرزيده هست، درخواست ادامه مغفرت است، چون احتياج به مغفرت از نظر بقاء عينا مثل احتياج به حدوث مغفرت است. و اين استغفار از ناحيه آن جناب تكميل شكرگزارى است. ( طباطبایی،20/377)
مکارم شیرازی دستور استغفار را براى همه امت می داند و دلیل آن را این چنین بیان می کند:
"در طول اين مبارزه طولانى كه سالهاى زيادى به طول انجاميد (حدود بيست سال) و مسلمانان روزهاى بسيار سخت و دردناكى را طى كردند، گاهى آن چنان حوادث پيچيده میشد كه جانها به لب میرسيد، و در افكار بعضى گمانهاى بدى در مورد وعدههاى الهى پيدا مىشد،اكنون كه پيروزى فرا رسيده مىفهمند كه همه آن گمانها و بيتابيها غلط بوده، و بايد در مقام" استغفار" برآيند." (مکارم شیرازی، 27 /400)
فرمان خداوند به تسبیح، حمد و استغفار، زمینه ساز توفیق یافتن انسان برای توبه به درگاه اوست. (رفسنجانی،20/613)
مخاطب در فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ گرچه پیامبر اکرم (ص) است ولی سیاق سوره بر تمام انسانها منطبق است در این موارد آن حضرت به عنوان رسول و نیز فردی از افراد بشر ، مورد خطاب است.( رفسنجانی، 20/ 611)
..إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً": اين جمله علت است براى مساله استغفار، و در عين حال تشويق و تاكيد هم هست.
چرا که و قتى خداوند توبه شما را میپذيرد، شما نيز حتى المقدور توبه تقصيركاران را پس از پيروزى بپذيريد. (طباطبایی، 20 /377؛ مکارم شیرازی، 27/400)
شکستن توبه، مانع پذیرش توبه مجدد نیست وتوّاب بر مبالغه دلالت دارد. مبالغه در توبه پذیری، یا به این معنا است که هر چه توبه تکرار شود، توبه پذیری هم تکرار خواهد شد و یا این که گناه هرچه بزرگ باشد خداوند توبه از آن را خواهد پذیرفت. ( رفسنجانی،20 /613)
مقاتل گويد: چون اين سوره نازل شد پيغمبر (ص) بر اصحابش خواند و آنها خوشحال شده و بهم بشارت دادند، و عباس عموى پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله شنيد گريه كرد، پس پيغمبر (ص) فرمود اى عمو چرا گريه ميكنى، گفت اى رسول خدا (ص) گمان مي كنم كه به اين سوره خبر رحلت شما را داده است.
فرمود، آرى همانطور است كه شما میگويى، پس دو سال بعد از آن زنده ماند و كسى آن حضرت را در آن دو سال خندان و خوشحال نديد..
ابن مسعود گفته: كه چون اين سوره نازل شد رسول خدا «ص» بسيار ميگفت: «سبحانك الهم اغفر لى انك انت التواب الرحيم». ام سلمه گفته: رسول خدا «ص» نمیايستاد، نمینشست. نمی رفت، نمیآمد مگر آنكه مي گفت: «سبحان اللَّه و بحمده استغفر اللَّه و اتوب اليه. (طبرسی،10 /845)
تاریخ مختصری از فتح مکه
بعد از پيمان و صلح حديبيه مشركان مكه دست به پيمانشكنى زدند، و آن صلح نامه را ناديده گرفتند، و بعضى از هم پيمانان پيغمبر (ص) را تحت فشار قرار دادند، هم پيمانهاى رسول اللَّه (ص) به آن حضرت شكايت كردند رسول اللَّه( ص) تصميم گرفت هم پيمانان خود را يارى كند..
از سوى ديگر تمام شرایط براى برچيدن اين كانون بتپرستى و شرك و نفاق كه در مكه به وجود آمده بود فراهم مىشد، و اين كارى بود كه میبايست به هر حال انجام گيرد، لذا پيامبر (ص) به فرمان خدا آماده حركت به سوى مكه شد..
پيغمبر اكرم( ص)جانشينى از خود بر مدينه گمارد و روز دهم ماه رمضان سال هشتم هجرى به سوى مكه حركت كرد. پيغمبر اكرم (ص) با صفوف لشگريان اسلام حركت كرد تا به نقطه" ذى طوى" رسيد، همان نقطه مرتفعى كه از آنجا خانههاى مكه نمايان است، پيامبر (ص) به ياد روزى افتاد كه به اجبار از مكه مخفيانه بيرون آمد، ولى مىبيند امروز با اين عظمت وارد مكه میشود، لذا پيشانى مبارک را به فراز جهاز شتر گذاشت و سجده شكر بجا آورد.سپس پيغمبر اكرم (ص) در" حجون" (يكى از محلات مرتفع مكه كه قبر خديجه در آن است) فرود آمد و غسل كرد، و با لباس رزم و اسلحه بر مركب نشست، در حالى كه سوره" فتح" را قرائت میفرمود وارد مسجد الحرام شد و تكبير گفت، سپاه اسلام نيز همه تكبير گفتند، به گونهاى كه صدايشان همه دشت و كوه را پر كرد.سپس از شتر خود فرود آمد، و براى نابودى بتها نزديك خانه كعبه آمد، بتها را يكى پس از ديگرى سرنگون میكرد و میفرمود: جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً:" حق آمد و باطل زايل شد و باطل زايل شدنى است و.....سپس مكه بدون خونريزى فتح شد و جاذبه اين عفو و رحمت اسلامى كه هرگز انتظار آن را نداشتند چنان در دلها اثر كرد كه مردم گروه گروه آمدند و مسلمان شدند و صداى اين فتح عظيم در تمام جزاير عربستان پيچيد و آوازه اسلام همه جا را فرا گرفت. و موقعيت اسلام و مسلمين از هر جهت تثبيت شد.(مکارم شیرازی،27 /409 )
زمان نزول سوره نصر از دیدگاه مفسران
سوره مورد بحث از مژدههايى است كه خداى تعالى به پيامبر داده، واز خبرهاى غيبى قرآن كريم است. مفسرين راجع به آخرين سوره نازل شده و زمان نزول آن اختلاف دارند. از این رو در رابطه با زمان نزول سوره نصر دو گونه نظر است:
قبل از فتح مکه
1. وعده ای است از جانب خدا به پیامبرش به نصر و فتح قبل از وقوع امر و از حسن و مجاهد نقل می کند که وعده داد خدا به پیامبرش نصر و فتح او را بر کفار قریش ( طوسی، 10/425)
2.«نصر الله» یعنی یاری خداوند( برای نابودی دشمنان پیامبر )، «الفتح» اشاره به فتح مکه دارد (الجلالین1/606، زمخشری 4/811؛ طبرسی،10/844؛ فخر رازی،32/339؛ ابن کثیر ،4/945؛ بیضاوی ،5/344 ؛قمی مشهدی،14/478، آلوسی ،15/492؛ ابن عاشور،30 /519)
فتح مکه در رمضان سال هشتم بود و وفات پیامبر درربیع الاول سال دهم (الجلالین1/606)
ابن عاشور(30 /518) گوید :«مسلمانان قبل از نزول اذا جاء نصر الله والفتح و... خیبر را فتح کرده بودند از این رو، فتح مذکور در این آیه فتح مکه است و «ال» در «الفتح » ال عهد است که در آیات دیگر به آن اشاره شده بود از جمله :
3.خبر از امرى است كه هنوز رخ نداده و به زودى رخ میدهد، و آن امر يارى و فتح است. به طوری که پس از آن كوششها و شكستها و پيروزيها در سال هشتم مكه، فتح و سرآغاز ديگر فتوحات گرديد. (طالقانی/4/ 288)
4.منظور از" نصر" و" فتح"- جنس نصرت و فتح نيست، تا آيه شريفه با تمامى مواقفى كه خداى تعالى پيامبرش را يارى نموده و بر دشمنان پيروز كرده منطبق شود، مثلا با ايمان آوردن انصار و اهل يمن هم منطبق گردد، چون با آيه" وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً" نمىسازد، زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه قبل از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج نبوده است.(طباطبایی،20/ 377)
5.فتح" در اينجا به صورت مطلق گفته شده، و بدون شك منظور از آن فتح مكه است كه چنين بازتاب گستردهاى داشت. فتح مكه را بايد مرحله تثبيت اسلام، و استقرار آن در جزيرة العرب، و سپس در جهان دانست، به راستى فتح مكه، فصل نوينى در تاريخ اسلام گشود، چرا كه مركز اصلى شرك متلاشى شد، بتها از ميان رفت، اميد بتپرستان به ياس و نوميدى مبدل گشت، و موانعى كه بر سر راه ايمان مردم به اسلام وجود داشت، برچيده شد. (مکارم شیرازی، 7/399)
6.سوره برائت پس از فتح مکه در سال نهم هجرت و سوره مائده در سال دهم هجرت ( سال حجه الوداع) نازل شده است. علاوه برآن سوره مائده مشتمل بر یک سری احکام است که پایان جنگ و استقرار اسلام را می رساند. به ویژه آیه اکمال که از پایان کار رسالت خبر می دهد و با آخرین آیه در آخرین سوره تناسب دارد پس آخرین سوره کامل، سوره نصر است که در عام الفتح نازل شده است.(علوم قرآنی، معرفت، 66)
بیان روایات
در روایا ت منقول از اهل بیت علیهم السلام آمده است که آخرین سوره سوره نصر است در این سوره به ظاهر بشارت به پیروزی مطلق شریعت داده شده که پایه های آن محکم و استوار گشته و گروه گروه مردم آن را پذیرفته اند.
1-في عيون الاخبار باسناد الى الحسين بن خالد قال: قال الرضا عليه السلام سمعت أبى يحدث عن أبيه عليهما السلام: ان أول سورة نزلت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و آخر سورة نزلت «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ»»
2- في أصول الكافي عدة من أصحابنا عن أحمد بن سهل بن زياد عن منصور بن العباس عن محمد بن العباس بن السري عن عمه على بن السري عن أبى عبد الله عليه السلام قال: أول ما نزل على رسول الله صلى الله عليه و آله« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و آخره «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ»( عروسی حویزی،5/690 )
3- عبد بن حميد و ابن جرير و ابن المنذر از قتادة نقل می کنند که:
بعد از نزول إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ حدود 2 سال پیامبر زندگی کردندو نیز نقل شده که نزول این سوره بعد از جنگ خیبر بوده است. و غزوه خیبر حدود سال 7 هجرت در اواخر محرم رخ داده است.(نک، آلوسی، 15/491)
4-پيش از حادثه فتح مكه خداى متعال در سوره نصر چنين مي فرمايد «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً» چون يارى خدا دررسيد و فتح و پيروزى نصيب شما شد و ديدى كه مردم دسته دسته وارد دين اسلام ميشوند به ستايش پروردگارت مشغول شو و از او مغفرت بخواه كه او همواره توبه مردم را میپذيرد.
و نيز پيش از اين سوره در مدتها قبل خدا وعده داده: لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لا تَخافُونَ «بزودى وارد مسجد الحرام ميشويد و اگر خدا بخواهد با كمال راحتى سر میتراشيد و ناخن كوتاه میكنيد و خوفى و ترسى در خود راه نميدهيد.».
پس از شنيدن اين وعده مدتها مردم و در انديشه فرارسيدن فتح مكه بودند.( الارشاد شیخ مفید،ترجمه ساعدى خراسانى، فصل32/117)
بعد از فتح مکه
1.على بن ابراهيم در تفسيرش در معناى سوره اذا جاء نصر اللَّه و الفتح گويد: اين سوره در سال حجه الوداع در منى به پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله نازل شد.( قمی 2/ 447)
2.ترمذي در مسندش و بيهقي از حديث موسى بن عبيدة و عبد اللّه بن دينار و صدقة بن بشار از ابن عمر نقل می کنند که این سوره در ایام تشریق در منی در حجه الوداع نازل شده است. به طوری که از زمان نزول سوره تا وفات پیامبر 3ماه و اندی فاصله بوده است. در میان این راویان موسی بن عبیده روایتش معتبر نیست. (نک، آلوسی، 15/491 )
3. بزاز و بیهقی، در دلایل النبوه از ابن عمر روایت کرده ا ند که این سوره در وسط ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذی الحجه) بر پیغمبر نازل شد پس آن حضرت دانست که وقت وداع رسیده و حج آخر وی است. امر فرمود شترش را آوردند وبر آن رحل نهادند پس بپا خاست و خطبه خواند .(ترجمه الاتقان، سیوطی، نوع دوم،ص 82، شناخت آیات سفری و حضری؛ الخصال،شیخ صدوق ،ترجمه مدرس گیلانی، 2/90)
4. سوره در باز گشت از جنگ حنین نازل شد و پس از آن حضرت بیش از 2 سال نزیست سعید بن محمد مؤذن به اسناد از ابن عباس روایت می کند که موقعی که پیامبر از غزوه حنین بازمی گشت سوره نصر نازل شد.(واحدی نیشا بوری، اسباب النزول، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو،248)
5. بيهقى به اسناد خود از ابن عباس نقل كرده كه گفت: «چون إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ ... نازل شد، رسول خدا (ص) فاطمه (ع) را نزد خود خواند و باو گفت:- نفس من آواى مرگ را به من مي رساند. پس فاطمه گريست و پس از آن خنديد. و گفت: رسول خدا (ص) بمن خبر داد كه آواى مرگ به او ميرسد. پس گريستم و پس از آن گفت: بردبار باش، تو نخستين فردى از خاندانم ميباشى كه به من مي رسد. ( طالقانی،4/289 )[۱]
6.سوره نصر بعد از فتح مكه نازل شده است و لزومى ندارد كه حتما سال هشتم نازل شده باشد. زيرا بعد از فتح مكه زمينه براى گسترش اسلام فراهم شد و مردم فوج فوج از عربستان و خارج آن به حضرت وارد مىشدند و ايمان مىآوردند. و چه بسا «سوره نصر »سال دهم بعد از «سوره توبه» نازل شده باشد. كه مىفرمايد: وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً و سيوطى هم نقل مىكند كه سوره نصر در حجة الوداع در سال دهم نازل شده است و برداشت صحيح اين است كه آخرين سوره كه به صورت كامل نازل شده سوره نصر در سال دهم است.( پژوهشی در علوم قرآن، حبیب الله احمدی ،51)
جدول زیرخلاصه مطالبی است که بیان گردید:
سوره نصر | آراء مفسران | روایات |
---|---|---|
قبل از فتح مکه | 1-وعدهای قبل از وقوع امر به نصر و فتح است از جانب خدا به پیامبرش ( طوسی، 10 /425 )
2- مسلمانان خیبر را فتح کرده بودند قبل از نزول اذا جاء نصر الله والفتح... وفتح مذکور در این آیه فتح مکه است.(ابن عاشور،30/517 ) 3-«الفتح» اشاره به فتح مکه دارد (الجلالین،1/606 ، زمخشری، 4/811؛فخر رازی،32/339 ؛ ابن کثیر ،4/945 ؛ بیضاوی ،5/344 ؛قمی مشهدی ،14/478 ؛آلوسی ،15/492 ؛ ابن عاشور،30 /519) 4- «ال» در «الفتح » ال عهد است که در آیات دیگر به آن اشاره شده است.(ابن عاشور،30 /518) 5-فتح مکه در رمضان سال هشتم بود.(الجلالین1/606،طالقانی،4/288، مکارم شیرازی، 7/399) 6- خبر از امرى است كه هنوز رخ نداده و به زودى رخ مىدهد.(طالقانی،4/ 288) 7- اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه قبل از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج نبوده است.(طباطبایی،20/ 377) 8- آخرین سوره کامل، سوره نصر است که در عام الفتح نازل شده است.( معرفت ، 66) |
1- عبد بن حميد و ابن جرير و ابن المنذر از قتادة نقل میکنند که:
بعد از نزول إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ حدود 2 سال پیامبر زندگی کردندو نیز نقل شده که نزول این سوره بعد از جنگ خیبر در حدود سال هفتم و در اواخر محرم بوده است.( نک، آلوسی ، 15/491) 2- في عيون الاخبار باسناد الى الحسين بن خالد قال: قال الرضا عليه السلام: ان أول سورة نزلت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و آخر سورة نزلت «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ»» 3-في أصول الكافي عن أبى عبد الله عليه السلام قال: أول ما نزل على رسول الله صلى الله عليه و آله« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و آخره «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ» ( عروسی حویزی،5/690 ) 4- مسلم از ابن عباس نقل میکند که آخرین سوره نازل شده سوره « اذا جاء نصر الله والفتح ..» می باشد . ( نک ؛رامیار ، 565 به نقل از سیوطی ؛ زرکشی ،1/268 ) |
سوره نصر | آراء مفسران | روایات |
---|---|---|
بعد از فتح مکه | 1- على بن ابراهيم در تفسيرش در معناى سوره اذا جاء نصر اللَّه و الفتح گويداين سوره در سال حجه الوداع در منى به پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله نازل شد.( قمی 2/ 447)
2-ترمذي در مسندش و بيهقي از حديث موسى بن عبيدة و عبد اللّه بن دينار و صدقة بن بشار از ابن عمر نقل می کنند که این سوره در ایام تشریق در منی در حجه الوداع نازل شده است. به طوری که از زمان نزول سوره تا وفات پیامبر 3ماه و اندی فاصله بوده است . در میان این راویان موسی بن عبیده روایتش معتبر نیست.(نک، آلوسی، 15/491 ) 3- بيهقى به اسناد خود از ابن عباس نقل كرده كه گفت: «چون إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ ... نازل شد، رسول خدا (ص) فاطمه (ع) را نزد خود خواند و باو گفت:- نفس من آواى مرگ را به من ميرساند. پس فاطمه گريست و پس از آن خنديد. و گفت: رسول خدا (ص) به من خبر داد كه آواى مرگ به او ميرسد. پس گريستم و پس از آن گفت: بردبار باش، تو نخستين فردى از خاندانم مي باشى كه به من مي رسد. ( طالقانی،4/289) 4-«اذا »در معنای «قد» است یعنی « قد جاء نصر لله»زیرا نزول این سوره بعد از فتح مکه است. (قرطبی،21/230) 5-سوره نصر بعداز فتح مكه نازل شده است و لزومى ندارد كه حتما سال هشتم نازل شده باشد. زيرا بعد از فتح مكه زمينه براى گسترش اسلام فراهم شد.( پژوهشی در علوم قرآن ، حبیب الله احمدی/51) |
1- بزاز و بیهقی ، در دلایل النبوه از ابن عمر روایت کردهاند که این سوره در وسط ایام تشریق بر پیغمبر نازل شد پس آن حضرت دانست که وقت وداع رسیده امر فرمود شترش را آوردند وبر آن رحل نهادند پس بپا خاست و خطبه خواند .(ترجمه الاتقان، سیوطی، نوع دوم،ص 82، شناخت آیات سفری و حضری؛ الخصال،شیخ صدوق،ترجمه مدرس گیلانی، 2/90 )
|
سوره نصر در کتب علوم قرآنی
در مورد زمان نزول «سوره نصر» میان دانشمندان علوم قرآنی اختلاف نظر است ولی در مورد مدنی بودن این سوره ادعای اتفاق شده است .( رامیار ،610)
اکثریت علماء معتقدند که « سوره نصر» آخرین سوره نازل شده قرآن است.( رامیار /594 ) و دلیلشان روایات اهل بیت (ع) است:
1-في أصول الكافي عدة من أصحابنا عن أحمد بن سهل بن زياد عن منصور بن العباس عن محمد بن العباس بن السري عن عمه على بن السري عن أبى عبد الله عليه السلام قال: أول ما نزل على رسول الله صلى الله عليه و آله بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ و آخره «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ»».
2-در عيون به سند خود از حسين بن خالد از حضرت رضا (ع) روايت آورده كه گفت: من از پدرم شنيدم كه از پدرش (ع) حديث كرد كه: اولين سورهاى كه از قرآن نازل شد سوره" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ" بود، و آخرين سورهاى كه نازل شد سوره" إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ" بود. ( عروسی حویزی ، 5/690 )
3- مسلم از ابن عباس نقل می کند که آخرین سوره نازل شده سوره « اذا جاء نصر الله والفتح ..» می باشد . ( نک ؛رامیار ، 565 به نقل از سیوطی ؛ زرکشی ، 1/268)
نتیجه گیری
پانویس
- ↑ ولی از طريق اماميه اين حديث بصورت ديگر و در هنگام بيمارى رسول خدا (ص) نقل شده: صدوق به اسناد خود از ابن عباس آورده گفت: «فاطمه (ع) به رسول خدا (ص) وارد شد در هنگام بيماريش كه به آن درگذشت. پس آن حضرت فرمود خبر مرگم بمن رسيده. پس فاطمه (ع) گريست. پس از آن رسول خدا (ص) گفت: گريه مكن چه تو پس از من بيش از هفتاد و پنج روز و نصف روز درنگ ندارى مگر آنكه بمن ملحق خواهى شد و بمن ملحق نميشوى مگر آنكه از برهاى بهشت اهداء شوى. پس فاطمه خنديد.( طالقانی ،4/290)