حیات فرازمینی از دیدگاه قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←مراجع) |
(←مراجع) |
||
(۱۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نمایش پیام|information|این مقاله، از سری مقالات پذیرش شفاهی پنجمین همایش ملی اعجاز قرآن-1398 است.}} | |||
<center> | |||
{| class="wikitable" | {| class="wikitable" | ||
|- | |- | ||
! سعدالله نصیری | ! نویسنده: [[کاربر:Najmosama|سعدالله نصیری قیداری]]،استاد فیزیک و رئیس دانشگاه شهید بهشتی | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</center> | |||
=چکیده= | =چکیده= | ||
در چند دهه اخیر احتمال کشف حیات فرازمینی از دیدگاه منجمین و | در چند دهه اخیر احتمال کشف حیات فرازمینی از دیدگاه منجمین و اخترزیستشناسان بیشتر شده است. اینکه حیات صرفاً در روی زمین به عنوان سیاره مستقر در کمربند حیاتی خورشید وجود دارد به تدریج رنگ میبازد. امروزه که زمین قدر نسبتی در مقایسه با میلیاردها کهکشان و هر کدام با میلیاردها ستاره ندارد، موضوع حیات فرازمینی جدیتر و مهمتر شده است. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا از منظر قرآن کریم آیه یا آیاتی که مرتبط با حیات فرازمینی باشد وجود دارد؟ در صورت پاسخ مثبت، با توجه به اینکه قرآن کریم در دوران هیات زمین مرکزی نازل شده است و امروزه این هیات اعتباری ندارد، آیا این آیات با آخرین یافتههای نجوم و اخترفیزیک جدید در ارتباط با حیات فرازمینی سازگاری دارد؟ به عبارت دیگر، پس از گذشت حدود 1400 سال از زمان نزول قرآن و 400 سال از اینکه تفکر زمین مرکزی منسوخ شده است و در این مدت علم نجوم و کیهان شناسی به لحاظ نظری و ابزار رصدی پیشرفت شتابان و شگرفی نموده است، آیا تناقضی بین این آیات و آنچه که از طریق نظریات و شواهد رصدی مرتبط با این موضوع بدست آمده است وجود دارد؟ بر اساس نتایج این مقاله به نظر میرسد، هیچگونه تناقضی بین این آیات و یافتههای نجوم و اختر فیزیک جدید وجود ندارد. | ||
=واژگان کلیدی= | =واژگان کلیدی= | ||
آیات قرآن، ادوار نجوم، حیات فرازمینی، کمربند حیاطی، ابزار رصدی. | آیات قرآن، ادوار نجوم، حیات فرازمینی، کمربند حیاطی، ابزار رصدی. | ||
= مقدمه= | = مقدمه= | ||
منظور از حیات یا زیست فرازمینی عبارت است از امکان | منظور از حیات یا زیست فرازمینی عبارت است از امکان شکلگیری و تحول زیست در هر جای عالم غیر از کره زمین، از موجودات تک سلولی گرفته تا گیاه و یا جانور و یا موجودات هوشمند تمدن ساز. موضوع وجود زیست فرازمینی در جای دیگری از عالم از دغدغههای مهم برای پژوهشگران، دانشمندان و افکار عمومی بودهاست. جستجو برای نشانههای حیات فرازمینی در دیگر سیارات منظومه شمسی مثل مریخ و اقمار مشتری و زحل که از چند دهه گذشته توسط منجمین واخترزیستشناسان آغاز شده است تا کنون به نتایج قابل اعتنایی در خصوص وجود حیات منجر نشده است. علی رغم اینکه بشر تا کنون در تحقق این آرزوی خویش یعنی کشف موجود زنده در خارج از سیاره زمین ناکام مانده است، لکن هر روز تلاشهای علمی گستردهتر شده و سرمایهگذاری قابل توجهی در این خصوص انجام یافته است. برای یافتن آثار حیات به غیر از آنچه که بر روی زمین شاهد آن هستیم، طرحهای پژوهشی متعددی در مجامع علمی جهان توسط منجمین و دانشمندان در دست اجرا است. در سالهای اخیر کشف تعداد قابل توجهی سیاره در خارج از منظومه شمسی، بر شدت و هیجان این تلاشها افزوده است. بخش عمده این سیارات توسط ماهواره کپلر کشف شده است. در سال ۲۰۱۳ ستارهشناسانی که یافتههای این ماهواره را پردازش و تحلیل میکنند اعلام کردند که از میان چند هزار سیارهای که مشاهده شده است، یک سیاره همانند زمین قابل سکونت میباشد. به نظر میرسد این سیاره که به کپلر ۶۹سی موسوم است با احتمال نسبتاً بالایی دارای حیات در خارج از منظومه شمسی است.<br> | ||
بطوریکه بعداً توضیح داده خواهد شد دغدغه کشف حیات فرازمینی با گذر زمان بیشتر شده و دیدگاه تعصبآمیز امکان وجود حیات صرفاً در روی زمین به تدریج رنگ میبازد. این طرز فکر یادآور افول نظریه زمین مرکزی بطلمیوس مبنی بر قایل شدن جایگاه تبعیض آمیز و مقر ویژه برای انسان به عنوان مرکز عالم است. این که حیات مختص زمین باشد به همان اندازه نظریه هیات زمین مرکزی که عالم را متشکل از زمین به عنوان مرکز عالم و کره سماوی حامل اجرام آسمانی در سطح داخلی آن تصور می کرد، ساده لوحانه به نظر میرسد. امروزه که زمین قدر نسبتی در مقایسه با میلیاردها کهکشان و هر کدام با میلیاردها ستاره ندارد، موضوع حیات فرازمینی جدی تر و مهمتر جلوه می کند. <br> | |||
در بخش دوم ضمن طرح سوال اصلی این پژوهش، تحول ادوار علم نجوم به اجمال توضیح داده می شود و وضعیت این علم در زمان نزول قرآن کریم مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش سوم به موضوع حیات فرازمینی از دیدگاه اخترفیزیک جدید و همچنین از منظر قرآن پرداخته می شود. در بخش چهارم نتیجه گیری ارایه می گردد.<br> | در بخش دوم ضمن طرح سوال اصلی این پژوهش، تحول ادوار علم نجوم به اجمال توضیح داده می شود و وضعیت این علم در زمان نزول قرآن کریم مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش سوم به موضوع حیات فرازمینی از دیدگاه اخترفیزیک جدید و همچنین از منظر قرآن پرداخته می شود. در بخش چهارم نتیجه گیری ارایه می گردد.<br> | ||
خط ۶۹: | خط ۷۳: | ||
==حیات فرازمینی از منظر قرآن== | ==حیات فرازمینی از منظر قرآن== | ||
اکنون بعد از معرفی تلاشهای بشر برای جستجو و یافتن حیات فرازمینی، به هدف اصلی این مقاله یعنی حیات و تمدن فرازمینی از منظر قرآن می پردازیم. | اکنون بعد از معرفی تلاشهای بشر برای جستجو و یافتن حیات فرازمینی، به هدف اصلی این مقاله یعنی حیات و تمدن فرازمینی از منظر قرآن می پردازیم. | ||
خداوند متعال در سیزده آیه از سوره های قرآن کریم یعنی | خداوند متعال در سیزده آیه از سوره های قرآن کریم یعنی | ||
{{QFrame|Surah=3|Ayah=83}} | |||
{{QFrame|Surah=10|Ayah=66}} | |||
{{QFrame|Surah=13|Ayah=15}} | |||
{{QFrame|Surah=17|Ayah=55}} | |||
{{QFrame|Surah=19|Ayah=93}} | |||
{{QFrame|Surah=21|Ayah=19}} | |||
{{QFrame|Surah=22|Ayah=18}} | |||
{{QFrame|Surah=24|Ayah=41}} | |||
{{QFrame|Surah=27|Ayah=65}} | |||
{{QFrame|Surah=27|Ayah=87}} | |||
{{QFrame|Surah=30|Ayah=26}} | |||
{{QFrame|Surah=39|Ayah=68}} | |||
{{QFrame|Surah=55|Ayah=29}} | |||
"مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ" را بکار برده است. برخی مفسران با توجه به دستور زبان عربی و برخی قرائن در آیات، این تعبیر را اشاره به وجود حیات هوشمند فرازمینی می دانند. "من" به معنی "کسی که" برای موجودات هوشمند به کار می رود و در مقابل، "ما" به معنای "چیزی که" است؛ که بر اشیاء و موجودات بی جان اطلاق می شود. | |||
در آیه 29 سوره شوری اشاره بسیار جالبی بر وجود و پراکندن جنبنده هم در زمین و هم در آسمان دارد: | در آیه 29 سوره شوری اشاره بسیار جالبی بر وجود و پراکندن جنبنده هم در زمین و هم در آسمان دارد: | ||
یا در آیه 49 سوره النحل | {{QFrame|Surah=42|Ayah=29}} | ||
آیه دیگری که از نظر این نگارنده قابل تامل است آیه 4 سوره انبیا است که خداوند متعال می فرماید: | یعنی و از نشانه های او آفرینش آسمان ها و زمین است و آنچه از جنبنده میان آن دو پراکنده است. عللامه طباطبایی رحمه الله در مورد این آیه می فرماید: ظاهر آیه این است که در آسمانها خلقی از جنبندگان (دواب) مثل روی زمین وجود دارد و اگر کسی بگوید منظور از جنبندگان اسمان ملایکه هستند مردود است. چرا که کلمه "دواب" بر ملایکه اطلاق نشده است. ]طباطبایی، 1378 [ | ||
یا در آیه 49 سوره النحل | |||
{{QFrame|Surah=16|Ayah=49}} | |||
همچنین در آیه ۴۴ سوره الاسراءمیفرماید: | |||
{{QFrame|Surah=17|Ayah=44}} | |||
این آیات نه تنها در مورد حیات فرازمینی ساکت نیستند بلکه وجود حیات فرازمینی را تایید می کنند. همان طوریکه اشاره کردیم، چند دهه بیشتر نیست که بشر به احتمال وجود حیات در عالم پرداخته است. این که قرآن کریم در دوره زمین مرکزی که نقش عالم در ذهن منجمین بسیار ساده و ابتدایی بود، این آیات واضح را آورده است. | |||
آیه دیگری که از نظر این نگارنده قابل تامل است آیه 4 سوره انبیا است که خداوند متعال می فرماید: | |||
{{QFrame|Surah=21|Ayah=4}} | |||
در این آیه صحبت از این است که خداوند شنوا و دانا "قول" را در زمین و آسمان می داند. قول یعنی صحبت و به معنی صوت نیست. قول صوتی است که روی آن پیام سوار است. انسان وقتی صحبت می کند امواج صوتی تولید می کند لکن با امواج صوتی که در اثر ارتعاش محیط مادی منتشر می گردد متفاوت است. روی این امواج صوتی پیام مدوله شده است. در آسمان و ستارگان امواج صوتی وجود دارد و محیط میان سیاره ای و میان ستاره ای، همه و همه می توانند مثل محیط های مادی موجود در زمین امواج صوتی ایجاد کنند. این امواج صوتی از خورشید آشکار سازی شده است. لکن این اجرام نمی توانند صحبت کنند و قول ایجاد نمایند. بنظر می رسد مراد از قول که خداوند شنوای عالم آن را می داند دلیلی بر حیات در خارج از منظومه شمسی باشد. اینکه حیات فقط در زمین باشد قانع کننده نیست | |||
اجازه می خواهم در این ایام عزیز ماه مبارک رمضان که مصادف است با شبهای قدر و شبهای نزول قرآن کریم و متعلق به امیر مومنان حضرت علی (ع) است با حدیثی از حضرت ایشان به پایان برسانم . | اجازه می خواهم در این ایام عزیز ماه مبارک رمضان که مصادف است با شبهای قدر و شبهای نزول قرآن کریم و متعلق به امیر مومنان حضرت علی (ع) است با حدیثی از حضرت ایشان به پایان برسانم . | ||
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع): هَذِهِ النُّجُومُ الَّتِی فِی السَّمَاءِ مَدَائِنُ مِثْلُ الْمَدَائِنِ الَّتِی فِی الْأَرْضِ مَرْبُوطَةٌ کُلُّ مَدِینَةٍ إِلَى عَمُودٍ مِنْ نُورٍ طُولُ ذَلِکَ الْعَمُودِ فِی السَّمَاءِ مَسِیرَةُ مِائَتَیْنِ وَ خَمْسِینَ سَنَةً | قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع): هَذِهِ النُّجُومُ الَّتِی فِی السَّمَاءِ مَدَائِنُ مِثْلُ الْمَدَائِنِ الَّتِی فِی الْأَرْضِ مَرْبُوطَةٌ کُلُّ مَدِینَةٍ إِلَى عَمُودٍ مِنْ نُورٍ طُولُ ذَلِکَ الْعَمُودِ فِی السَّمَاءِ مَسِیرَةُ مِائَتَیْنِ وَ خَمْسِینَ سَنَةً | ||
خط ۸۱: | خط ۱۰۷: | ||
شهرها و توسعه به شهر نشینی نشانه تمدن و وجود حیات هوشمند است. حتی صحبت از قصبه و روستا نیست. صحبت از شهرهایی مثل شهرهای روی زمین است. شهرهای روی زمین از میان میلیون ها نوع مخلوق موجود در آن فقط توسط انسانها یعنی تنها موجود هوشمند تمدن ساز در روی زمین ساخته شده اند. اگر در ستارگان آسمان شهر هایی مثل شهرهای روی زمین وجود داشته باشد باید آنها را دلیل بر وجود حیات هوشمند تلقی کرد. | شهرها و توسعه به شهر نشینی نشانه تمدن و وجود حیات هوشمند است. حتی صحبت از قصبه و روستا نیست. صحبت از شهرهایی مثل شهرهای روی زمین است. شهرهای روی زمین از میان میلیون ها نوع مخلوق موجود در آن فقط توسط انسانها یعنی تنها موجود هوشمند تمدن ساز در روی زمین ساخته شده اند. اگر در ستارگان آسمان شهر هایی مثل شهرهای روی زمین وجود داشته باشد باید آنها را دلیل بر وجود حیات هوشمند تلقی کرد. | ||
*نکته دوم: ستونی از "نور" که طول آن 250 "سال" است. | *نکته دوم: ستونی از "نور" که طول آن 250 "سال" است. | ||
چرا در این حدیث از ستون "نور" صحبت شده است؟ و چرا برای سنجش "فاصله" از واحد "زمان" استفاده شده است؟ 250 سال برای سنجش زمان است در حالیکه مراد حدیث اشاره به فاصله شهرها است. به نظر نگارنده حکمتی در این حدیث وجود دارد. در بخش قبل دیدیم که بر اساس محاسبات اخترزیست شناسان و دیگر شواهد جدید بقست آمده، حد اقل فاصله بین دو حیات هوشمند در کهکشان ما 100 سال نوری است. منظور از "این ستارگان"، ستارگانی است گه در آن زمان با چشم غیر مسلح قابل رویت بوده است. زیرا ابزار آشکار ساز دیگری مثل تلسکوپ و غیره وجود نداشته است که با آن بتوان ستارگان کهکشانهای دیگر را مشاهده نمود. با چشم غیر مسلح فقط قادر به دیدن ستارگان کهکشان خودمان هستیم. لذا 250 سال از ستون نور می تواند به 250 سال نوری، که نشان دهنده سنجش فاصله است، تعبیر شود که بیشتر از 100 سال محاسبه شده، توسط دانشمندان معاصر برای فاصله دو حیات هوشمند در کهکشان ما، می باشد. لذا به نظر می رسد این حدیث حدود 1400 سال پیش که دانش و امکانات پژوهشی بشر در مقایسه با تجهیزات و نظریات امروزی در حد بسیار ابتدایی بود، ضمن تایید وجود حیات فرازمینی در دیگر اجرام سماوی، فاصله هر دو حیات هوشمند را با ظرافت تمام و بگونه ای رمزگونه بیان می کند که تناقضی با یافته های جدید و امروزی ندارد. | چرا در این حدیث از ستون "نور" صحبت شده است؟ و چرا برای سنجش "فاصله" از واحد "زمان" استفاده شده است؟ 250 سال برای سنجش زمان است در حالیکه مراد حدیث اشاره به فاصله شهرها است. به نظر نگارنده حکمتی در این حدیث وجود دارد. در بخش قبل دیدیم که بر اساس محاسبات اخترزیست شناسان و دیگر شواهد جدید بقست آمده، حد اقل فاصله بین دو حیات هوشمند در کهکشان ما 100 سال نوری است. منظور از "این ستارگان"، ستارگانی است گه در آن زمان با چشم غیر مسلح قابل رویت بوده است. زیرا ابزار آشکار ساز دیگری مثل تلسکوپ و غیره وجود نداشته است که با آن بتوان ستارگان کهکشانهای دیگر را مشاهده نمود. با چشم غیر مسلح فقط قادر به دیدن ستارگان کهکشان خودمان هستیم. لذا 250 سال از ستون نور می تواند به 250 سال نوری، که نشان دهنده سنجش فاصله است، تعبیر شود که بیشتر از 100 سال محاسبه شده، توسط دانشمندان معاصر برای فاصله دو حیات هوشمند در کهکشان ما، می باشد. لذا به نظر می رسد این حدیث حدود 1400 سال پیش که دانش و امکانات پژوهشی بشر در مقایسه با تجهیزات و نظریات امروزی در حد بسیار ابتدایی بود، ضمن تایید وجود حیات فرازمینی در دیگر اجرام سماوی، فاصله هر دو حیات هوشمند را با ظرافت تمام و بگونه ای رمزگونه بیان می کند که تناقضی با یافته های جدید و امروزی ندارد. | ||
=نتیجه گیری= | =نتیجه گیری= | ||
قرآن کریم 1400 سال پیش در دورانی که علم نجوم در سطحی بسیار مبتدی و غیرقابل قیاس با پیشرفت های امروزی آن قرار داشت، نازل شده است. در این مقاله، در وحله اول به طور اجمال سعی شده است این پیشرفت در بعد نظری و رصدی تبیین گردد. در این صورت با مقایسه وضعیت علم نجوم در ابتدا و انتهای این بازه زمانی به اعجاز علمی قرآن بهتر می توان پی برد. در حالیکه منجمین و اخترزیست شناسان در چند دهه اخیر به جستجوی حیات فرازمینی پرداخته اند، قرآن کریم با عبارات و اصطلاحات روشن و سازگار به این موضوع اشاره دارد. همچنین از دیدگاه امیرالمومنین حضرت علی (ع) که دروازه شهر علم رسول اکرم (ص) است، موضوع حیات فرازمینی، به گونه ای که از حدیثی منسوب به معظم له پیداست، با ادبیات امروز تناقضی ندارد. | قرآن کریم 1400 سال پیش در دورانی که علم نجوم در سطحی بسیار مبتدی و غیرقابل قیاس با پیشرفت های امروزی آن قرار داشت، نازل شده است. در این مقاله، در وحله اول به طور اجمال سعی شده است این پیشرفت در بعد نظری و رصدی تبیین گردد. در این صورت با مقایسه وضعیت علم نجوم در ابتدا و انتهای این بازه زمانی به اعجاز علمی قرآن بهتر می توان پی برد. در حالیکه منجمین و اخترزیست شناسان در چند دهه اخیر به جستجوی حیات فرازمینی پرداخته اند، قرآن کریم با عبارات و اصطلاحات روشن و سازگار به این موضوع اشاره دارد. همچنین از دیدگاه امیرالمومنین حضرت علی (ع) که دروازه شهر علم رسول اکرم (ص) است، موضوع حیات فرازمینی، به گونه ای که از حدیثی منسوب به معظم له پیداست، با ادبیات امروز تناقضی ندارد. | ||
=پانویس | =پانویس= | ||
{{پانویس|1|اندازه=ریز|30em}} | {{پانویس|1|اندازه=ریز|30em}} | ||
=مراجع= | =مراجع= | ||
خط ۹۸: | خط ۱۲۳: | ||
[[رده:قرآن]] | |||
[[رده:آل عمران.آیه83]] | |||
[[رده:یونس.آیه66]] | |||
[[رده:رعد.آیه15]] | |||
[[رده:اسراء.آیه55]] | |||
[[رده:مریم.آیه93]] | |||
[[رده:انبیاء.آیه19]] | |||
[[رده:حج.آیه18]] | |||
[[رده:نور.آیه41]] | |||
[[رده:نمل.آیه65]] | |||
[[رده:نمل.آیه87]] | |||
[[رده:روم.آیه26]] | |||
[[رده:زمر.آیه68]] | |||
[[رده:الرحمن.آیه29]] | |||
[[رده:شوری.آیه29]] | |||
[[رده:نحل.آیه49]] | |||
[[رده:اسراء.آیه44]] | |||
[[رده:انبیاء.آیه4]] | |||
[[رده:مقاله]] | [[رده:مقاله]] | ||
[[رده:فیزیک]] | [[رده:فیزیک]] | ||
[[رده:همایش پنجم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۱
نویسنده: سعدالله نصیری قیداری،استاد فیزیک و رئیس دانشگاه شهید بهشتی |
---|
چکیده
در چند دهه اخیر احتمال کشف حیات فرازمینی از دیدگاه منجمین و اخترزیستشناسان بیشتر شده است. اینکه حیات صرفاً در روی زمین به عنوان سیاره مستقر در کمربند حیاتی خورشید وجود دارد به تدریج رنگ میبازد. امروزه که زمین قدر نسبتی در مقایسه با میلیاردها کهکشان و هر کدام با میلیاردها ستاره ندارد، موضوع حیات فرازمینی جدیتر و مهمتر شده است. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا از منظر قرآن کریم آیه یا آیاتی که مرتبط با حیات فرازمینی باشد وجود دارد؟ در صورت پاسخ مثبت، با توجه به اینکه قرآن کریم در دوران هیات زمین مرکزی نازل شده است و امروزه این هیات اعتباری ندارد، آیا این آیات با آخرین یافتههای نجوم و اخترفیزیک جدید در ارتباط با حیات فرازمینی سازگاری دارد؟ به عبارت دیگر، پس از گذشت حدود 1400 سال از زمان نزول قرآن و 400 سال از اینکه تفکر زمین مرکزی منسوخ شده است و در این مدت علم نجوم و کیهان شناسی به لحاظ نظری و ابزار رصدی پیشرفت شتابان و شگرفی نموده است، آیا تناقضی بین این آیات و آنچه که از طریق نظریات و شواهد رصدی مرتبط با این موضوع بدست آمده است وجود دارد؟ بر اساس نتایج این مقاله به نظر میرسد، هیچگونه تناقضی بین این آیات و یافتههای نجوم و اختر فیزیک جدید وجود ندارد.
واژگان کلیدی
آیات قرآن، ادوار نجوم، حیات فرازمینی، کمربند حیاطی، ابزار رصدی.
مقدمه
منظور از حیات یا زیست فرازمینی عبارت است از امکان شکلگیری و تحول زیست در هر جای عالم غیر از کره زمین، از موجودات تک سلولی گرفته تا گیاه و یا جانور و یا موجودات هوشمند تمدن ساز. موضوع وجود زیست فرازمینی در جای دیگری از عالم از دغدغههای مهم برای پژوهشگران، دانشمندان و افکار عمومی بودهاست. جستجو برای نشانههای حیات فرازمینی در دیگر سیارات منظومه شمسی مثل مریخ و اقمار مشتری و زحل که از چند دهه گذشته توسط منجمین واخترزیستشناسان آغاز شده است تا کنون به نتایج قابل اعتنایی در خصوص وجود حیات منجر نشده است. علی رغم اینکه بشر تا کنون در تحقق این آرزوی خویش یعنی کشف موجود زنده در خارج از سیاره زمین ناکام مانده است، لکن هر روز تلاشهای علمی گستردهتر شده و سرمایهگذاری قابل توجهی در این خصوص انجام یافته است. برای یافتن آثار حیات به غیر از آنچه که بر روی زمین شاهد آن هستیم، طرحهای پژوهشی متعددی در مجامع علمی جهان توسط منجمین و دانشمندان در دست اجرا است. در سالهای اخیر کشف تعداد قابل توجهی سیاره در خارج از منظومه شمسی، بر شدت و هیجان این تلاشها افزوده است. بخش عمده این سیارات توسط ماهواره کپلر کشف شده است. در سال ۲۰۱۳ ستارهشناسانی که یافتههای این ماهواره را پردازش و تحلیل میکنند اعلام کردند که از میان چند هزار سیارهای که مشاهده شده است، یک سیاره همانند زمین قابل سکونت میباشد. به نظر میرسد این سیاره که به کپلر ۶۹سی موسوم است با احتمال نسبتاً بالایی دارای حیات در خارج از منظومه شمسی است.
بطوریکه بعداً توضیح داده خواهد شد دغدغه کشف حیات فرازمینی با گذر زمان بیشتر شده و دیدگاه تعصبآمیز امکان وجود حیات صرفاً در روی زمین به تدریج رنگ میبازد. این طرز فکر یادآور افول نظریه زمین مرکزی بطلمیوس مبنی بر قایل شدن جایگاه تبعیض آمیز و مقر ویژه برای انسان به عنوان مرکز عالم است. این که حیات مختص زمین باشد به همان اندازه نظریه هیات زمین مرکزی که عالم را متشکل از زمین به عنوان مرکز عالم و کره سماوی حامل اجرام آسمانی در سطح داخلی آن تصور می کرد، ساده لوحانه به نظر میرسد. امروزه که زمین قدر نسبتی در مقایسه با میلیاردها کهکشان و هر کدام با میلیاردها ستاره ندارد، موضوع حیات فرازمینی جدی تر و مهمتر جلوه می کند.
در بخش دوم ضمن طرح سوال اصلی این پژوهش، تحول ادوار علم نجوم به اجمال توضیح داده می شود و وضعیت این علم در زمان نزول قرآن کریم مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش سوم به موضوع حیات فرازمینی از دیدگاه اخترفیزیک جدید و همچنین از منظر قرآن پرداخته می شود. در بخش چهارم نتیجه گیری ارایه می گردد.
نزول قرآن کریم و سیر تحول ادوار نجوم
سوال مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که از منظر قرآن که در دوران زمین مرکزی نازل شده است، آیات نجومی قرآن که حدود 120 آیه است با یافته های نجوم و اخترفیزیک جدید سازگاری دارد؟ به عبارت دیگر، پس از گذشت حدود 400 سال که تفکر زمین مرکزی منسوخ شده است و در این مدت علم نجوم و کیهان شناسی به لحاظ نظری و ابزار رصدی پیشرفت شتابان و شگرفی نموده است، آیا تناقضی بین این آیات و آنچه که از طریق نظریات و شواهد رصدی بدست آمده است وجود دارد؟ البته پاسخ به این سوال با توجه به تعدد و تنوع آیات مجال دیگری می طلبد. در اینجا به همین قدر اکتفا می کنم که از نظر نگارنده این سطور که طی دو دهه گذشته روی تک تک این آیات تامل کرده است، هیچگونه تناقضی بین این آیات و یافته های نجوم و اختر فیزیک جدید نیافته است. در حالیکه انتظار می رود اگر فرض شود که رسول اکرم (ص) نابغه دوران خود هم بود آیات نجومی قرآن را در چارچوب هیات زمین مرکزی تنظیم می کرد. همانطوریکه تا حدود هزار سال بعد از ایشان نیز منجمین و دانشمندان در چارچوب این هیات تحقیقات خود را ادامه دادند. در اینجا لازم میدانم جهت آگاهی از زمینه تاریخی نزول قرآن کریم، تاریخ تحول علم نجوم را از ابتدای پیدایش آن تا کنون به اجمال بررسی کنیم. ادوار تاریخی نجوم به سه دوره مشخص تقسیم می شود [۱]
دوره زمین مرکزی
در این دوره که از تاریخ باستان شروع شده و تا اواخر قرن شانزدهم ادامه داشته است، بشر فکر می¬کرد که همه عالم و اجرام سماوی موجود در آن در سطح داخلی کره ای موسوم به کره سماوی قرار دارند و دور زمین که تصور می شد در مرکز عالم واقع شده است، می¬چرخند. این هیات به نام بنیانگذار آن یعنی بطلمیوس(۹۰–۱۶۸ میلادی) فیلسوف و اخترشناس یونانی نامیده شده است. در طول این دوره با تلاشهای منجمین دیگر، از جمله دانشمندان و منجمین ایرانی، مدل ساده و اولیه هیات بطلمیوسی به تدریج توسعه یافت و در گذر زمان با توجیه شواهد رصدی جدید بر پیچیدگی آن افزوده شد. امروزه پس از گذشت بیش از 400 سال و پیشرفت شگرف نظری و رصدی علم نجوم به جز موارد معدودی که مستقل از مرکزیت زمین است، بقیه فرضیات و نظریات دوره زمین مرکزی منسوخ شده و مورد قبول منجمین و کیهان شناسان نیست. باید اذعان کرد علی رغم تلاش قابل احترمی که در طول این دوره طولانی تاریخ تحول علم نجوم توسط منجمین و دانشمندان صورت گرفته است، هنوز ذهن بشر آنقدر پیشرفت نکرده بود که تناقضات هیأت زمین مرکزی را در طلوع و غروب اجرام سماوی و دیگر مشاهدات خود ببیند. قرنها طول کشید تا با یافته های نظری کوپرنیک منجم نظریه پرداز لهستانی (19 فوریه ۱۴۷۳ - 24 مه1543) و رصد های دقیق تیکوبراهه (۱۵۴۶ ـ ۱۶۰۱) منجم رصدگر دانمارکی و کپلر منجم نظریه پرداز آلمانی (۲۷ دسامبر ۱۵۷۱ - ۱۵ نوامبر ۱۶۳۰) اینگونه تناقض ها آشکار شود و مدل وصله پینه شده بطلمیوسی از عهده توجیه شواهد رصدی جدید بر نیاید و نهایتا این دوره پایان یابد.
دوره کهکشانی
نبوغ کپلر و کپرنیک و رصد های دقیق تیکو براهه تناقض های هیات زمین مرکزی را به وضوح نشان داد و به تدریج این تصور که خورشید و اجرام متعلق به آن (منظومه شمسی) بخش ناچیزی از یک مجموعه عظیمی به نام کهکشان راه شیری است در ذهن منجمین جا افتاد و به تبع آن در جامعه ترویج یافت. تا اواخر قرن نوزدهم علی رغم توسعه نظری و رصدی نجوم در پی اختراع تلسکوپ شکستی [۲] در سال 1608 توسط عینک ساز هلندی هانس لیپرشی (1570 – سپتامبر ۱۶۱۹) وساخت و کاربست آن توسط گالیله دانشمند و منجم ایتالیایی (۱۵ فوریه ۱۵۶۴–۸ ژانویه ۱۶۴۲) در سال1609، (شکل 1)، و سپس اختراع تلسکوپ بازتابی توسط نیوتن فیزیکدان انگلیسی (۲۵ دسامبر ۱۶۴۲ –۲۰ مارس ۱۷۲۷) در سال1668 و تدوین مکانیک سماوی بر اساس قوانین نیوتن، تصور بر این بود که همه عالم متشکل از همین کهکشان راه شیری است. در این سالها بود که با بازخوانی سحابی آندرومدا به عنوان اولین کهکشان خارج از کهکشان راه شیری و به دنبال آن کشف کهکشانهای بیشتر، عمر این دوره از تاریخ نجوم نیز به سر آمد.
در دوره کهکشانی قانون حاکم بر حرکت اجرام سماوی قوانین نیوتن بود. این معادلات دینامیکی با دقت خوبی مواضع اجرام آسمانی از قبیل گردش زمین بدور خورشید (لحظه تحویل سال)، حرکت سیارات و اقمار آنها را توضیح میداد و مسیر و چگونگی حرکت آنها را پیش¬بینی می کرد. در این دوره اختراع تلسکوپ و ارتقاء کیفی انواع مختلف شکستی و بازتابی آن در کنار کشفیات نبوغ آمیز نیوتن به طرز شگرفی عمق دید و درک انسان از آسمان و اجرام سماوی را گسترش داد.
دوره کیهانی
بطوری که اشاره شد، دوره کیهانی از اوایل قرن بیستم آغاز شده است و هنوز ادامه دارد. در این دوره نظریه مقبول این است که کهکشان ما یکی از میلیاردها کهکشانی است که کیهان مشاهده شده را تشکیل می دهد. البته هنوز نمیدانیم که عالم مشاهده شده، همه عالم، بخش ناچیزی از عالم و یا قسمت معتنابهی از عالم است. دوره کیهانی با یافته های نبوغ آمیز آلبرت انیشتین فیزیکدان برجسته آلمانی (۱۴ مارس ۱۸۷۹ –۱۸ آوریل ۱۹۵۵) و با کشف تلسکوپ رادیویی در سال 1931 توسط کارل یانسکی مهندس مخابرات آمریکایی (22 اکتبر 1905-14 فوریه 1950) پیشرفت شایانی کرد. همچنین در این دوره کشف نجوم در بازه های طول موجی رادیویی، گاما، ایکس، ماورای بنفش، مادون قرمز و توسعه ابزارهای رصدی مربوط به آنها اطلاعات ارزشمندی را در اختیار منجمین و کیهان شناسان قرار داده است. از طرفی با کاربست نظریه نسبیت عام و دیگر یافته های فیزیک نظری، علم نجوم با در یافت حجم انبوهی از داده های رصدی و تحلیل و پردازش آنها درک نسبتا عمیقی از عالم نجومی را میسر نموده است. قبلا اشاره کردیم که در این مقاله فرصت پرداختن به مجموعه آیات نجومی قران نیست. هدف این مقاله به طور مشخص پرداختن به امر حیات فرازمینی از منظر قرآن کریم است. موضوعی که در چند دهه اخیر از توجه بیشتر در عرصه نجوم و کیهان شناسی برخوردار شده است. اجازه بفرمایید قبل از ورود به این بحث مختصری به یافته های اخیر منجمین در مورد زیست فرازمینی اشاره کنیم و سپس این یافته ها را از منظر آیات ذیربط قرآن مورد بررسی قرار دهیم.
حیات در خارج از زمین
منجمین در جستجوی حیات فرازمینی
احتمال می رود که در اطراف ستارگان دیگر با رده طيفي نوع G امکان حیات وجود دارد. برای این کار، مثل سیستم زمین خورشید در شکل (2)، باید در کمربند حیاتی این ستارگان شبه خورشید حتما سیاره ای وجود داشته باشد و سپس شروط متعدد دیگری نیز احصاء شود.
یافته های زمین شناسان حاکی از این است که از عمر زمین حدود4.5 میلیارد سال می گذرد. به نظر می رسد 2 میلیارد سال بعد از پیدایش کره زمین اولین موجودات زنده ی تک سلولی بر روی آن به وجود آمده اند. پس از گذشت یک میلیارد سال دیگر اولین گیاهان بوجود آمده اند و این اواخر هم پستاندارن و سپس موجودات شبه انسان و بعد هم انسان هوشمند بر روی این کره خاکی زندگی کرده اند. برای درک بهتر روند فوق، این 4 میلیارد سال را معادل یک شبانه روز در نظر می گیریم در این صورت حوالی ظهر موجودات تک سلولی، حوالی ساعت 6 عصر گیاهان، یک ربع مانده به نیمه شب پستاداران، یک دقیقه به نیمه شب موجودات شبه انسان و نهایتا 3 ثانیه به پایان شبانه روز انسان هوشمند و تمدن ساز پا به عرصه وجود گذاشته اند. (شکل 3).
زمانی بشر ادعا می کرد اینجا، زمین، که او قرار دارد مرکز عالم است و یک محل برتر است. لکن دیدیم که نیست. اینکه حیات نیز فقط بر روی زمین وجود داشته باشد دلیل قانع کننده ای ندارد. زمین سیاره ای است که در کمربند حیاتی خورشید قرار دارد. اطراف هر ستاره دیگر اگر سیاره ای در چنین شرایطی وجود داشته باشد و شرایط نجومی و بیولوژیک برای آن آماده باشد می تواند حیات ایجاد گردد و نهایتا پس از تکامل به حیات تمدن ساز تبدیل شود. صدها میلیارد ستاره در کهکشان ما و همین تعداد ستاره در هر کهکشان دیگر وجود دارد. در یک تصویر از تلسکوپ فضایی هابل، (شکل 4)، در پنجره ای بسیار کوچک از آسمان به ابعاد 2 دقیقه قوس بیش از 5500 کهکشان شمرده شده است. (شکل 5).
لذا احتمال وقوع و حدوث حیات در خارج از زمین کم نیست. بررسی دادههای تلسکوپ فضایی "کپلر” ، (شکل 6)، از سال 2009، روی حدود 100000 ستاره، تعداد سیارات فرا منظومه شمسی را به حدود 4000 تا رسانده است که گفته می شود از میان آنها حدود 30 سیاره قابل سکونت است. ماهواره تس [۳] در اوایل سال 2018 به عنوان جانشین تلسکوپ فضایی کپلر به فضا پرتاب شد. شکل (7). ماهواره تس ماموریت دارد. در منطقه ای که 400 برابر بزرگتر از محدوده دید کپلر است، ستاره های کهکشان ما را بررسی کند. گفته می شود تلسکوپ تس میتواند بیش از 20 هزار سیارهی دیگر را نیز کشف کند.
علاوه بر این ابزار رصدی که در فضا داده برداری می کنند، رصد خانه های اپتیکی مجهز به تلسکوپهای با قطر چند متر و تلسکوپهای رادیویی غول پیکر ] نصیری، 1389[ مستقر بر روی زمین، در کنار دیگر اهداف خود، در این مسیر نیز فعال هستند. مجموعه رصدخانه های اپتیکی اروپایی لاسییا درکشور شیلی، (شکل 8)، که به دلیل داشتن بهترین دید نجومی توسط کشورهای مختلف تاسیس شده است و رصدخانه جنوبی اروپا، (شکل 9)، که به طور مشترک توسط چند کشور اروپایی متشکل از 4 تلسکوپ 2/8 متری و به صورت تداخل سنجی ساخته شده است، نمونه ای از این تلاشها است.
در کنار تلسکوپ های فضایی که به دور از تلاطم جو زمین با توان تفکیک بالایی به کشف سیارات خارج از منظومه شمسی هستند، منجمین برای کشف حیات فرازمینی و دریافت علایم زیست از دیگر اجرام سماوی به تلسکوپ ها و آرایه های غول پیکر رادیویی نیز دل بسته اند. یکی از اهداف و برنامه های این آشکار سازهای رادیویی که با صرف میلیاردها دلار تاسیس شده اند یافتن علایمی از حیات فرازمینی است. پروژه بزرگ آلما ((ALMA در کوههای آتاکامای شیلی، (شکل 10) و همچنین پروژه عظیم اسکور اری [۴] (شکل 11)، که بطور مشترک توسط کشورهای استرالیا و نیوزلند تاسیس می شود نمونه هایی از اینگونه فعالیت ها است.
هدف از ارایه مطالب فوق ضمن معرفی شمه ای از تلاشهای انجام شده، نشان دادن توسعه و پیشرفت نمونه ای از ابزار رصدی و به موازات آن پیشرفت دانش نظری نجوم در مقایسه با دوران زمین مرکزی است که قرآن کریم در آن نازل شده است. آیاتی که بر سینه مبارک رسول اکرم (ص) که نه درسی خوانده و نه مکتبی رفته است وحی شده است و پس از گذشت 1400 سال و توسعه تمدن و دانش بشر کوچکترین تناقضی با یافته های جدید علم نجوم ندارد. اگرچه تا کنون هیچ مشاهده ای وجود حیات فرازمینی را تایید نکرده است، لکن ذهن خیال اندیش بشر از این موضوع هیجان انگیز و ماجراجویانه غافل و فارغ نشده است. منجمین معتقد اند اگر شرایط نجومی و زیستی بر روی یک سیاره قابل سکونت مساعد باشد می تواند منجر به حیات در آن سیاره شود. احتمال وقوع حیات در یک کهکشان مثل کهکشان راه شیری از فرمول زیر محاسبه می شود [۵].
B × A × N =تعداد تمدن فرازمینی در کهکشان ما
که در آن 11 10×N=3، تعداد ستارگان در کهکشان
و A و B به ترتیب پارامترهای بیولوژیکی و پارامترهای نجومی هستند و از روابط زیر بدست می آیند.
که در آن P1 ,P2 ,P3 به ترتیب احتمال، کسر ستارگان شبه خورشید، داشتن سیاره شبه زمین، بودن سیاره شبه زمین در کمربند حیاتی و ,P7 P4 ,P5 ,P6 به ترتیب احتمال، احتمال وجود تک سلولی، تکوین به چند سلولی، توسعه تمدن به هوشمندی و تمدن پیشرفته است. با این روش فاصله تخمینی هر دو تمدن در کهکشان ما بیش از 100 سال نوري است. یعنی اقلا 100 سال نوری باید برویم تا به اولین تمدن دیگر در کهکشان راه شیری برسیم. یعنی اگر به هر دلیلی حیات در روی زمین منقرض شود کوچ کردن به نزدیکترین جای ممکن در کهکشان راه شیری به سادگی امکان پذیر نیست.
حیات فرازمینی از منظر قرآن
اکنون بعد از معرفی تلاشهای بشر برای جستجو و یافتن حیات فرازمینی، به هدف اصلی این مقاله یعنی حیات و تمدن فرازمینی از منظر قرآن می پردازیم. خداوند متعال در سیزده آیه از سوره های قرآن کریم یعنی
"مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ" را بکار برده است. برخی مفسران با توجه به دستور زبان عربی و برخی قرائن در آیات، این تعبیر را اشاره به وجود حیات هوشمند فرازمینی می دانند. "من" به معنی "کسی که" برای موجودات هوشمند به کار می رود و در مقابل، "ما" به معنای "چیزی که" است؛ که بر اشیاء و موجودات بی جان اطلاق می شود.
در آیه 29 سوره شوری اشاره بسیار جالبی بر وجود و پراکندن جنبنده هم در زمین و هم در آسمان دارد:
یعنی و از نشانه های او آفرینش آسمان ها و زمین است و آنچه از جنبنده میان آن دو پراکنده است. عللامه طباطبایی رحمه الله در مورد این آیه می فرماید: ظاهر آیه این است که در آسمانها خلقی از جنبندگان (دواب) مثل روی زمین وجود دارد و اگر کسی بگوید منظور از جنبندگان اسمان ملایکه هستند مردود است. چرا که کلمه "دواب" بر ملایکه اطلاق نشده است. ]طباطبایی، 1378 [ یا در آیه 49 سوره النحل
همچنین در آیه ۴۴ سوره الاسراءمیفرماید:
این آیات نه تنها در مورد حیات فرازمینی ساکت نیستند بلکه وجود حیات فرازمینی را تایید می کنند. همان طوریکه اشاره کردیم، چند دهه بیشتر نیست که بشر به احتمال وجود حیات در عالم پرداخته است. این که قرآن کریم در دوره زمین مرکزی که نقش عالم در ذهن منجمین بسیار ساده و ابتدایی بود، این آیات واضح را آورده است. آیه دیگری که از نظر این نگارنده قابل تامل است آیه 4 سوره انبیا است که خداوند متعال می فرماید:
در این آیه صحبت از این است که خداوند شنوا و دانا "قول" را در زمین و آسمان می داند. قول یعنی صحبت و به معنی صوت نیست. قول صوتی است که روی آن پیام سوار است. انسان وقتی صحبت می کند امواج صوتی تولید می کند لکن با امواج صوتی که در اثر ارتعاش محیط مادی منتشر می گردد متفاوت است. روی این امواج صوتی پیام مدوله شده است. در آسمان و ستارگان امواج صوتی وجود دارد و محیط میان سیاره ای و میان ستاره ای، همه و همه می توانند مثل محیط های مادی موجود در زمین امواج صوتی ایجاد کنند. این امواج صوتی از خورشید آشکار سازی شده است. لکن این اجرام نمی توانند صحبت کنند و قول ایجاد نمایند. بنظر می رسد مراد از قول که خداوند شنوای عالم آن را می داند دلیلی بر حیات در خارج از منظومه شمسی باشد. اینکه حیات فقط در زمین باشد قانع کننده نیست اجازه می خواهم در این ایام عزیز ماه مبارک رمضان که مصادف است با شبهای قدر و شبهای نزول قرآن کریم و متعلق به امیر مومنان حضرت علی (ع) است با حدیثی از حضرت ایشان به پایان برسانم . قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع): هَذِهِ النُّجُومُ الَّتِی فِی السَّمَاءِ مَدَائِنُ مِثْلُ الْمَدَائِنِ الَّتِی فِی الْأَرْضِ مَرْبُوطَةٌ کُلُّ مَدِینَةٍ إِلَى عَمُودٍ مِنْ نُورٍ طُولُ ذَلِکَ الْعَمُودِ فِی السَّمَاءِ مَسِیرَةُ مِائَتَیْنِ وَ خَمْسِینَ سَنَةً این ستارگانی که در آسمان می باشند شهرهایی هستند مانند شهرهای موجود در زمین که این شهرها با ستونی از نور مربوط و متّصل هستند که طول آن ستون در آسمان به اندازه ی مسیر دویست و پنجاه سال است. ]مجلسی، 1392 [ از نطر نگارنده این حدیث در صورت اصالت بسیار با معنی است و دو نکته ارزشمند در حد اعجاز در آن نهفته است.
- نکته اول: وجود شهرها در ستارگان آسمان
شهرها و توسعه به شهر نشینی نشانه تمدن و وجود حیات هوشمند است. حتی صحبت از قصبه و روستا نیست. صحبت از شهرهایی مثل شهرهای روی زمین است. شهرهای روی زمین از میان میلیون ها نوع مخلوق موجود در آن فقط توسط انسانها یعنی تنها موجود هوشمند تمدن ساز در روی زمین ساخته شده اند. اگر در ستارگان آسمان شهر هایی مثل شهرهای روی زمین وجود داشته باشد باید آنها را دلیل بر وجود حیات هوشمند تلقی کرد.
- نکته دوم: ستونی از "نور" که طول آن 250 "سال" است.
چرا در این حدیث از ستون "نور" صحبت شده است؟ و چرا برای سنجش "فاصله" از واحد "زمان" استفاده شده است؟ 250 سال برای سنجش زمان است در حالیکه مراد حدیث اشاره به فاصله شهرها است. به نظر نگارنده حکمتی در این حدیث وجود دارد. در بخش قبل دیدیم که بر اساس محاسبات اخترزیست شناسان و دیگر شواهد جدید بقست آمده، حد اقل فاصله بین دو حیات هوشمند در کهکشان ما 100 سال نوری است. منظور از "این ستارگان"، ستارگانی است گه در آن زمان با چشم غیر مسلح قابل رویت بوده است. زیرا ابزار آشکار ساز دیگری مثل تلسکوپ و غیره وجود نداشته است که با آن بتوان ستارگان کهکشانهای دیگر را مشاهده نمود. با چشم غیر مسلح فقط قادر به دیدن ستارگان کهکشان خودمان هستیم. لذا 250 سال از ستون نور می تواند به 250 سال نوری، که نشان دهنده سنجش فاصله است، تعبیر شود که بیشتر از 100 سال محاسبه شده، توسط دانشمندان معاصر برای فاصله دو حیات هوشمند در کهکشان ما، می باشد. لذا به نظر می رسد این حدیث حدود 1400 سال پیش که دانش و امکانات پژوهشی بشر در مقایسه با تجهیزات و نظریات امروزی در حد بسیار ابتدایی بود، ضمن تایید وجود حیات فرازمینی در دیگر اجرام سماوی، فاصله هر دو حیات هوشمند را با ظرافت تمام و بگونه ای رمزگونه بیان می کند که تناقضی با یافته های جدید و امروزی ندارد.
نتیجه گیری
قرآن کریم 1400 سال پیش در دورانی که علم نجوم در سطحی بسیار مبتدی و غیرقابل قیاس با پیشرفت های امروزی آن قرار داشت، نازل شده است. در این مقاله، در وحله اول به طور اجمال سعی شده است این پیشرفت در بعد نظری و رصدی تبیین گردد. در این صورت با مقایسه وضعیت علم نجوم در ابتدا و انتهای این بازه زمانی به اعجاز علمی قرآن بهتر می توان پی برد. در حالیکه منجمین و اخترزیست شناسان در چند دهه اخیر به جستجوی حیات فرازمینی پرداخته اند، قرآن کریم با عبارات و اصطلاحات روشن و سازگار به این موضوع اشاره دارد. همچنین از دیدگاه امیرالمومنین حضرت علی (ع) که دروازه شهر علم رسول اکرم (ص) است، موضوع حیات فرازمینی، به گونه ای که از حدیثی منسوب به معظم له پیداست، با ادبیات امروز تناقضی ندارد.
پانویس
مراجع
۱-طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1378 ش.
۲-مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد 55، صفحه 91، تهران، انتشارات کتاب۳- نشر،1392 ش.
۳-نصیری قیداری، سعداله، نجوم و اختر فیزیک، جلد اول، تهران، انتشارات موسسه گیتا شناسی (زیر چاپ)، 1398 ش.
۴-نصیری قیداری، سعداله، طراحی و ساخت تلسکوپ های اپتیکی و رادیویی، چاپ دوم، تهران، انتشارات موسسه گیتاشناسی، 1389 ش.