دولت دینی و مشارکت سیاسی؛رهیافتی قرآنی به نظریه مشارکت سیاسی حداکثری مشروط (وا- کارگزارانه)
پرسش اصلی مقاله آن است که در تفکر قرآنی چه رهیافتی از مشارکت سیاسی، رهیافت موجود یا مطلوب است؟ فرضیه پژوهش، برآن است که در دولت دینی، مشارکت سیاسی و رقابت درون رژیم سیاسی نه علیه یا صرفا برای آن است و در میان رهیافتهای مشارکت سیاسی واگذارانه و کارگزارانه؛ رهیافت مطلوب قرآن به رهیافتی که میتوان وا-کارگزارانه و «حداکثری مشروط» نامید نزدیکتر است که در حدوث و بقای دولت دینی شرطیت دارد. مشارکتی که به صورت جزءالعله دارای اصالت است اما مشروط و مقید به برخی شروط و شرایط پیشینی است. در پژوهش علاوه بر آیات شورا و بیعت آیات دیگری مانند آیات وفای به عقد، امر به معروف و نهی از منکر، خطابات عمومی قرآن، خلافت و امانت و... مورد نسبتسنجی با مشارکت سیاسی واکارگزارانه قرار گرفتهاند. بر این اساس حجیت عقد سیاسی میان حاکم و مردم، الزام نهاد شورا در عرصه عمومی، مشارکت سیاسی فعال به مثابه امر به معروف و نهی از منکر و دخالت در تعیین سرنوشت، حق انتخابگری و گزینش عمومی مردم، خلافت نوعیه مشککه از خداوند در راستای حق مشارکت، و حق وانهادن حکومت به شایستگان به مثابه امانت از ارکان رهیافت مشارکت سیاسی «حداکثری مشروط» (واکارگزارانه) است. کلمات کلیدی: دولت دینی، مشارکت سیاسی در قرآن، تفسیر سیاسی- موضوعی قرآن، مشارکت سیاسی حداکثری مشروط (واکارگزارانه)، آیات مشارکت سیاسی.