بهکارگیری نظریه زنجیرههای لغوی برای درک مطالب سورههای قرآن کریم (به عنوان نمونه سوره فتح)
رابطه بین واژگان و مفاهیم آن در معناشناسی، شاخهای از زبانشناسی محاسباتی و پردازش زبانطبیعی بررسی میشود. یکی از مهمترین شاخههای آن «معنیداری آماری» و یکی از مهمترین و جدیدترین شاخههای آن «سریالهای واژگانی» است. شامل گروهی از کلمات در یک رابطه انسجام واژگانی با یکدیگر است و به نوبه خود به تعریف متن و بازنمایی موضوع و محتوای آن کمک میکند. یکی از مهمترین کاربردهای زنجیرههای واژگانی، خلاصهکردن متون، کشف عبارات کلیدی و کلیدواژهها با استفاده از روابط معنایی تعریفشده در شبکههای معنایی است. ازجمله: مترادف، متضاد، شمول، جزء و کل و مانند آن و از طریق تعیین وزن برای هر زنجیره واژگانی و آشکار شدن «سلسلههای قوی». این پژوهش با هدف شناسایی زنجیرههای واژگانی مختلف سوره فتح قرآن کریم با توجه به دو نظریه «سکسنا» و «برزیلی و الحداد» برای بهدست آوردن قویترین زنجیرههای واژگانی، با توجه به روابط معنایی بین واژگان، انجامشده است. و سپس با رویکرد توصیفی-تحلیلی و برگرفته از رویکرد آماری، چگونگی بیان هدف اولیه خداوند متعال از نزول این سوره را بررسی کنیم. یکی از مهمترین نتایج تحقیق این است که رابطه معنایی «تضاد» بیشترین کاربرد را در این سوره دارد و خداوند متعال در بسیاری از موارد معانی مورد نظر خود را با استفاده از کلمات متضاد بیانکرده است تا از تکرار در گفتار خود جلوگیری کند که برآیند دو نظریه حاکی از آن است که واژگان زنجیرههای محکم این سوره حاکی از ایمان مؤمنان، وفای به عهد و التزام به تقوا و نیکوکاری و پاداش نیکو از خداوند است. همانگونه که کفر کافران و پیمانشکنی آنان و عذاب سخت خداوند درمورد آنان، برکت هدایت بندگان صالح و لطف او را بر آنان در راه هدایت به اذهان عمومی میرساند. تصحیح از یک سو و از سوی دیگر رحمت خداوند بر آنان با نصرت و فتح بزرگ که هدف از نزول سوره توسط خداوند متعال است. کلمات کلیدی: معناشناسی آماری، سلسله واژگانی، قرآن کریم، سوره فتح.