بررسی قائلان به نظریه صرفه و تبیین چرایی اوج و فرود اعتقاد به آن
در فرهنگ اسلامی یکی از مباحثی که در مورد قرآن¬کریم شکل¬گرفته و از ادبیات قابل-توجهی برخوردار است، مبحث اعجاز و معجزه¬بودن این کتاب الهی است. پژوهندگان قرآنی پیوسته در باب وجوه اعجاز قرآن گفتوگو¬کردهاند. صرفه یا عاجزکردن مخالفان از آوردن کلامی مانند قرآن به قدرت الهی، یکی از وجوه اعجاز قرآن است. این نظریه از اوائل قرن سوم تا ششم دارای طرفدارانی بوده¬است، اما غالب اندیشمندان قرن چهارم تاکنون با آن مخالفت¬کرده¬اند و برای اثبات سخن خویش به دلایلی تمسّک¬جسته¬اند. نظر قائلان به صرفه آن است که میان قصاید عرب و آیات قرآن از حیث نظم، فرق چندانی وجود¬ندارد و ناتوانی بشر را به نظم و بلاغت قرآن نسبت¬نمیدهند، بلکه آن را ناشی از سلب توانایی و انگیزه بشر توسط خداوند تلقی¬کردهاند. با توجه به ماهیّت موضوع، اطلاعات به شیوه کتابخانهای و اسنادی گردآوری¬شده و به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرارگرفته-است. هدف از این نوشتار، شناخت نظریه صرفه و قائلان به این نظریه است. علاوه¬براین، مجموعه دلایل این قائلان مورد بررسی قرار¬گرفته و به کسب علم و معرفت دقیقتر در زمینه رد و دفع این نظریه پرداخته¬¬¬شده¬است. در نهایت با توجه به برخوردارنبودن علما از مؤیداتی قوی و اقناعکننده در باب نظریه صرفه، این دیدگاه پذیرفته¬نشدهاست.
کلیدواژهها: اعجاز قرآن، صرفه، تحدّی، معارضه با قرآن، قائلان به صرفه.