بررسي سبك ترجمه استاد آیتی مبتنی بر نظریه بیکر و گارسس (مطالعه موردی: جزء 30)

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ترجمه یکی از راه‌های تقابل علومی چون زبان‌شناسی، روان‌شناسی، سبک‌شناسی و معناشناسی است. آنچه در تمامی این جنبه‌ها اهمیّت دارد، بررسی ترجمه و نحوه انتقال معنا است. این مقاله تلاش¬دارد تا سبک ترجمه استاد آیتی از جزء 30 قرآن را مبتنی بر نظریه معادل‌یابی مونا بیکر، یعنی ساده‌سازی، تصریح، طبیعی‌سازی و متوازی‌سازی و بر مبنای سطح چهارم مدل گارسس، یعنی سطح سبکی-کاربردی که متناسب با سبک و ساختار متن است، مورد بررسی قرار¬دهد. بیان روش‌های گوناگون ترجمه با استفاده از نظریه معادل‌یابی و مدل سبکی- کاربردی برای فهم و درک مفاهیم والای قرآن¬کریم و بررسی میزان تطابق سبک ترجمه استاد آیتی با روح و سبک ادبی بلاغی قرآن¬کریم، هدفی است که این پژوهش می‌کوشد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به آن بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بهره‌گیری از معادل‌یابی واژگان در شیوه‌های متعدد ترجمه، مکمل یکدیگر بوده و در ارائه ترجمه باید متناسب با بافت و سیاق متن روش متناسبی برگزید. در بین مشخّصه‌های مطرح شده از سوی مونا بیکر، سبک استاد آیتی در ترجمه قرآن¬کریم با مشخّصه متوازی‌سازی نمود¬می‌یابد و در میان مؤلفه¬های سطح سبکی- کاربردشناختی، در ترجمه آیتی حفظ اسامی خاص و همچنین حفظ ساختار خاص متن مبداء بیشتر مشاهده¬می‌شود.

کلیدواژهها: سبک‌شناسی، ترجمه قرآن¬کریم، آیتی، مونا بیکر، گارسس.