ایده نفس¬آگاهی در قرآن و تأثیر آن بر گذار از وضع جاهلی به وضع مدنی

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ارتباط میان مفهوم نفس و مدینه (پولیس)، نخستین¬بار از سوی ارسطو مطرح¬شد و جمعی از فلاسفۀ مسلمان نیز همین ایده را اقتباس کردند و با شرحی اسلامی از نفس که مأخوذ از قرآن و روایات اسلامی بود، به تشریح نسبت نفس و مدینه پرداختند. منظور این پژوهش از نفس¬آگاهی، رسیدن به مرحلۀ خودآگاهی از نفس در معنای الهیاتی آن و کسب معرفت به بعدی پنهان از شخصیت انسان است. در این پژوهش درصدد بررسی این نکته هستیم که آیا در قرآن نسبتی میان نفس¬آگاهی و گذار از مرحلۀ جاهلی به مرحلۀ مدنی وجود دارد. به¬عبارت¬¬دیگر، این ایده که توسط برخی از متألهین و فلاسفۀ مسلمان ذیل باب علم النفس مطرح شدهاست، بر این موضوع تأکید¬دارد که گذار از وضع جاهلی به وضع مدنی صرفاً رویدادی بیرونی نیست، بلکه مستلزم تحوّلی درونی نیز هست. در این پژوهش وجه بیرونی وضع جاهلی را معادل وضع طبیعی و وضع مدنی (در معنای اسلامی مدینه) را معادل وضع مدنی (در معنای اجتماعی) در اصحاب قرارداد اجتماعی می¬دانیم، اما با شرح تفاوت¬های ظریفی که میان دو سنت فکری وجود دارد. نظریۀ قرارداد اجتماعی توصیفی مهم از چگونگی تغییر وضعیت طبیعی به وضعیت مدنی در ادبیات سیاسی دوران مدرن است. محوریت این قرارداد، علت شکل‌گیری و درنهایت نتایج و پیامدهای آن در میان اصحاب قرارداد اجتماعی، متفاوت¬است. از مهم¬ترین انتقادات به آن نیز انتزاعی بودنش است. اما باید اذعان¬داشت که بخش مهمی از تجربه سیاسی مدرنیته، متأثر از آن شکل¬گرفت و ساختارهای جدید حکومتی مبتنی بر این اندیشه بنا نهاده شد. نکته مورد توجه ما در این اندیشه آن است که در قرارداد اجتماعی، افراد و اعضای اجتماع نقش اساسی در شکل‌گیری آن دارند. یعنی افراد اجتماع در طی یک فرآیند به توافقی همگانی می‌رسند تا از وضعیتی که در آن هستند خارج و وضعیتی جدید را برای خود بسازند. اگر در سنت قرارداد اجتماعی غربی، چنین توافقی انتزاعی به نظر¬می‌آید و سابقه تاریخی ندارد، طبق تحلیل مرحوم دکتر فیرحی اولین حکومت اسلامی به صورت تاریخی مبتنی بر یک قرارداد اجتماعی است. قرارداد اجتماعی عقبه یا بیعت عقبه که در دو مرحله صورت¬می‌گیرد از قرارداد میان پیامبر اسلام(ص) و دو قبیله اصلی مردم یثرب شکل¬گرفت. در مرحله اول پیامبر با قرآن خواندن و آگاهی دادن به نمایندگان مردم یثرب، امکان گذر از وضعیت فعلی و ایجاد وضعیت جدید را برای آنان شکل داد و در مرحله دوم با ساکن شدن مُصعب بن عُمیر در یثرب و قرآن خواندن و تعلیم آن مردم یثرب را به این آگاهی-رسانید. در نتیجه توافقی همگانی میان مردم یثرب برای قرارداد با پیامبر شکل¬گرفت. این قرارداد با هجرت پیامبر به یثرب، اولین حکومت اسلامی را ایجاد¬کرد. آنچه پیامبر در مرحله اول و مُصعب بن¬عُمیر در مرحله دوم انجام¬دادند، خواندن قرآن و آگاه شدن مردم یثرب بود. قرآن چه آگاهی را ایجاد¬می‌کرد که مردم یثرب را مشتاق به پیمان بستن با پیامبر می‌کرد؟ چرا همین امر برای برخی از مردم مکه و شهرهای اطراف این اشتیاق را بوجود می‌آورد و برای برخی دیگر خیر؟ چرا پیامبر در جایی حکومت تشکیل¬داد که اکثر مردمش این قرارداد را مورد توافق قراردادند؟ به نظر ما، پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی بعد درونی وضع مدنی است. در واقع، فهم این نکته زمانی میسر خواهد¬شد که بدانیم قراردادهای اجتماعی صدر اسلام صرفاً رویدادی بیرونی نبودند و ابتنای بر تحوّلی پیشینی مبتنی بر ایدۀ نفس¬آگاهی داشته¬اند. آن تحوّل اوّلیه را نفس¬آگاهی و تأثیر بیرونی آن را گذار از وضع جاهلی به وضع مدنی می¬نامیم که دومی تابع گزاره نخست است. در این پژوهش در صدد بررسی نسبت میان این دو هستیم.

کلیدواژه‌ها: نفس‌آگاهی، وضع جاهلی، وضع مدنی، خودآگاهی، قرارداد اجتماعی، اکثریّت، کهن‌الگو.